مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مدت ازدواج
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رضامندی از زندگی زناشویی و عوامل آن، ازمنظر روان شناسی و دین(اسلام) می پردازد. فقدان آزمونی معتبر برای رضامندی زناشویی از دیدگاه دینی، که بتوان با آن کنش یک خانواده مسلمان را مورد سنجش دقیق قرار داد، محقق را برآن داشت تا دراین پژوهش اقدام به ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی براساس معیارها کند. نمونه آماری 110 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی می باشد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای برگزیده شده اند. نتایج به کمک روش های آزمون معناداری ضریب همبستگی،آزمونT وتحلیل واریانس برای مقایسه میانگین ها تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از از اعتبار و روایی بالای مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی است. همچنین نتایج نشان می دهد که، بین تحصیلات و رضامندی زناشویی رابطه معناداری وجود نداشته، اما بین طول مدت ازدواج و تفاوت سن زوج رابطه معناداری وجود دارد.
مطالعه ی عوامل زمینه ای مرتبط با ساختار توزیع قدرت در خانواده (نمونه موردی زنان متاهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعهی عوامل مرتبط با ساختار توزیع قدرت در خانواده انجام شده است. این پژوهش با استفاده از رویهی پیمایش و پرسشنامه در شهر شیراز، انجام پذیرفته است و جمعیت نمونه 600 نفر از زنان که از طریق نمونهگیری طبقهبندی سهمیهای انتخاب شدند. چارچوب نظری این مطالعه نظریه منابع است. ساختار قدرت سه بعد دارد: میزان مشارکت در حوزههای تصمیمگیری، ساخت روابط قدرت و شیوهی اعمال قدرت. واکاوی داده ها با استفاده از فن رگرسیون تک متغیره، F تست و T تست نشانگر آن است که ارتباط بین دو متغیر مستقل سن زن زمان ازدواج و محل اقامت آنان بر ساختار قدرت و ابعاد آن معنادار نیست همچنین مدت ازدواج زنان بر حوزههای تصمیمگیری و شیوهی اعمال قدرت تاثیر گذار است. بین دو متغیر مستقل فاصله سنی و تحصیلات دانشگاهی و بعد میزان مشارکت در حوزههای تصمیمگیری ارتباط معنیداری وجود دارد و همچنین بین شیوه اعمال قدرت در خانواده و وضعیت اشتغال زن ارتباطی معنادار وجود دارد.
مقایسه ابعاد عشق ورزی بر اساس مدت ازدواج در بین زنان و مردان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: عشق یک فرآیند روان شناختی است که در دهه های اخیر مورد توجه روان شناسان واقع شده است، زیرا یکی از موضوعات مورد توجه در ازدواج است. هدف این پژوهش مقایسه ابعاد عشق ورزی بر اساس مدت ازدواج در بین زنان و مردان متأهل بود. روش:روش این پژوهش از نوع پس رویدادی بود. برای انجام این پژوهش 160 دانشجوی متأهل (80 زن، 80 مرد) از چهار خوابگاه متأهلی دانشگاه های علامه طباطبایی، شهید بهشتی، شاهد و دانشگاه تهران به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه سه بعدی استرنبرگ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میزان عشق ورزی و ابعاد آن در چهار گروه دانشجویان که براساس مدت ازدواج تقسیم شده بودند، تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی ابعاد عشق ورزی در ابتدای زندگی بالاست، رفته رفته کاهش می یابد و بعد دوباره افزایش می یابد. نتیجه گیری: رضایت زناشویی را می توان به عنوان یک موقعیت روان شناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی آید بلکه مستلزم تلاش هر دو زوج است، به ویژه در سال های اولیه رضایت زناشویی بی ثبات است و روابط در معرض بیشترین خطر قرار دارد.
عوامل اجتماعی مؤثر در تعداد فرزندان زنان متأهل شهرستان اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۱
143 - 166
حوزه های تخصصی:
با گسترش فرایندهای مدرنیته بسیاری از جنبه های زندگی ازجمله نگرش خانواده های ایرانی به فرزندآوری تغییر کرده و کاهش محسوس در میزان باروری، پدیده ی شایع درچند دهه ی اخیر بوده است. هدف اصلی مقاله شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر در تعداد فرزندان زنان متأهل است. بررسی مسئله و کاربست برنامه های اقتضایی برای جلوگیری از سالخوردگی جمعیت منطقه ی شهرستان اهر در سالیان آتی با توجه به پتانسیل های طبیعی، کشاورزی و صنعتی این منطقه اهمیت مضاعفی دارد. داده های این پژوهش در بین 760 نفر از زنان متأهل 18 تا 50 ساله ی شهرستان اهر که با روش پیمایش و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، انجام شده است. یافته ها نشان می دهد متوسط تعداد فرزند برای هر یک از زنان 03/2 فرزند است. با کنترل متغیر مدت ازدواج، مدل های رگرسیون نشان می دهد که تحصیلات زن، تحصیلات پدر و ترجیح به داشتن فرزند دختر در پایین بودن سطح باروری زنان و درمقابل، تعداد برادر و خواهر، خانه داربودن زنان و انتخاب همسر از سوی والدین در بالا بودن سطح باروری زنان مؤثر است. نتیجه آنکه بسترهای اجتماعی سه گانه ی اثرگذار در فرزندآوری عبارت اند از ویژگی های خانواده ی پدری، ویژگی های سنی و تحصیلی همسر و ویژگی های زنان که با تغییر این بسترها تصمیم به فرزندآوری زوجین از لحاظ تعداد، فاصله ی بین موالید و حتی جنس فرزندان نیز تحت تأثیر قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد، رفتار باروری زنان یک رفتار فرهنگی شکل گرفته طی دوره های زمانی مختلف است و برای بالابردن تعداد فرزندان زنان باید از برنامه های بلندمدت که دوران کودکی، دوران ازدواج و زمان فعلی زنان را شامل می شود، استفاده کرد.
مطالعه جامعه شناختی رابطه کیفیت زندگی زناشویی با عوامل جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
55 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر سنجش رابطه کیفیت زندگی زناشویی با عوامل جمعیت شناختی، می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه ی زنان متاهل 15 تا 65 سال شهر کرج هستند که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 465 نفر بدست آمد و نمونه آماری به روش خوشه ای و سپس تصادفی ساده تعیین شدند. در مبانی نظری از نظریه های کیفیت زندگی، پارسونز، صافی، همسان همسری و ... استفاده شده و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بالاتر از 0/7 بدست آمد که قابل قبول می باشد. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتیجه آزمون فرضیه ها نشان می دهد که بین کیفیت زندگی و سن، سن ازدواج، فاصله سنی با همسر، مدت ازدواج، درآمد، تحصیلات و سن باروری رابطه معناداری وجود دارد. و طبق آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر در بیشترین و قوی ترین تأثیرِ بر کیفیت زندگی زناشویی، می توان به ترتیب به تاثیر مستقیم متغیرهای مدت ازدواج(0/572)، فاصله سنی با همسر(0/381)، سن ازدواج(0/404) اشاره نمود.
تأثیر فرزندآوری بر طول مدت ازدواج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، طلاق روندی روبه افزایش داشته است و سهم چشمگیری از طلاق ها به ازدواج هایی اختصاص دارد که سال های زیادی دوام نمی آورند. فاصله زمانی میان ازدواج تا طلاق می تواند از عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و روانی تأثیر پذیرد. در این پژوهش، نقش فرزندآوری به عنوان یک عامل جمعیت شناختی در طول مدت ازدواج بررسی می شود. با توجه به اینکه در ایران، پرورش فرزندان از نظر هنجاری و نهادی از الگوی خانواده محور پیروی می کند، انتظار می رود وجود فرزندان تأثیر زیادی بر تدوام ازدواج داشته باشد.برای مطالعه این موضوع، با استفاده از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی ازدواج و طلاق (1396-1397) و به کارگیری آزمون های مقایسه میانگین ها و رگرسیون خطی چندگانه، رابطه بین تعداد فرزندان و طول مدت ازدواج در بین 2139 زن مراجعه کننده برای ثبت طلاق به دفترخانه های رسمی مراکز استان های کشور (به جز تهران) تحلیل شد.در این مقاله، عوامل مرتبط با ویژگی های فردی، ازدواج و طلاق در تحلیل های آماری گنجانده شدند. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد پس از تعدیل سایر ویژگی های زنان، طول مدت ازدواج با افزایش تعداد فرزندان افزایش می یابد. این متغیر به تنهایی 54 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند.به نظر می رسد وجود فرزندان به عنوان سرمایه های خاص ازدواج، تأثیر مثبتی بر به تعویق انداختن طلاق دارد. مطالعات آینده می توانند با بررسی نقش فرزندان در وقوع طلاق در کشور، تصویر جامع تری از اهمیت فرزندان به عنوان یکی از ستون های خانواده در تحکیم زندگی مشترک والدین ارائه کنند.