مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مصرف سیگار
حوزه های تخصصی:
مصرف سیگار در جهان على رغم تبلیغات گسترده براى نابهنجار بودن آن به صورت یک واقعیت اجبارى پذیرفته شده و سود سرشار و مالیات زیادى از آن به دست مى آید. تقاضاى سیگار در عین برخوردارى از ثبات نسبى، متاثر از قیمت آن است. نوسانات قیمت یکى از عوامل مؤثر بر تقاضاى سیگار م یباشد و رابطه ى عکس میان ارزش واقعى انعطاف و نوسانات قیمت و سن وجود دارد. هدف پژوهش حاضر بررسى تغییرات قیمت سیگار روى میزان مصرف آن در ایران بود. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفى – تحلیلى ست و به صورت سرى زمانیا رتباط میزان مصرف سیگار با تغییرات 63 و همچنین متغیرهایى چون درآمد خانوار شهرى، نرخ کلان شهرى، نرخ بیکارى، نرخ باسوادى را - قیمت آن طى سا لهاى 85 مورد بررسى قرار م یدهد. جامعه ى پژوهش افرادى هستند که از سراسر ایران به صورت آمارگیر یهاى پیوسته تهیه شده است. وجود همبستگى بین مشاهدات یک متغیر تصادفى طى زمان مفروض است. براى تحلیل داد هها از روش هم انباشتگى براى بررسی استفاده شده است. OLS و آزمون هم انباشتگى دوربین-واتسون و براى آزمون مدل از روش (ADF یا DF مانایى (آزمون در سطح معنى دارى 5 درصد و 10 درصد متغیرهاى تعداد نخ سیگار، نرخ باسوادى و باقیمانده هاى مدل مانا ADF یافته ها: آزمون هستند و متغیرهاى قیمت سیگار، نرخ بیکارى و درآمد خانوار نامانا مى باشند. نتیجه گیری: قدر مطلق کشش قیمتى کالاى سیگار کمتر از یک بوده و سیگار کالایى کم کشش است. افزایش نرخ باسوادى بر کاهش مصرف سیگار مؤثر بوده و درآمد زیاد به معنیا ستفاده ى بیشترا ز دخانیات نمى باشد. متغیر بیکارى بر میزان مصرف سیگار مؤثر است.
شیوع قلدری، آسیب عمدی به خود و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:هدف از این مطالعه، برآورد شیوع آسیبهای عمدی به خود و قلدری و تعیین عوامل مرتبط با آنها در یک نمونه از نوجوانان ایرانی است.
روشکار: دراین مطالعهی مقطعیتحلیلی در سال 1390 یک نمونهی تصادفی 1064 نفره از دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر زنجان به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مرتبط با شیوع رفتار قلدری و آسیبهای عمدی به خود و نیز استعمال دخانیات، وضعیت اقتصادیاجتماعی و متغیرهای روانیاجتماعی از طریق پرسشنامه به دست آمد. از مدل رگرسیون لجستیک دوحالتهی تکمتغیره و چندمتغیره برای ارتباط بین متغیرهای مورد نظر و رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری استفاده شد.
یافتهها:از 1064 شرکتکننده، 285 نفر (8/26 درصد) و 280 نفر (3/26 درصد) به ترتیب آسیب عمدی به خود و رفتار قلدری را گزارش کردند. نسبت شانس مصرف سیگار برای آسیب عمدی به خود از سایر عوامل خطر بیشتر بود (92/5=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 79/9-57/3) اما وضعیت اقتصادیاجتماعی بیشترین نسبت شانس را برای رفتار قلدری داشت (92/2=OR، فاصلهی اطمینان 95%:74/4-80/1). در میان عوامل حمایتی، عزت نفس بالا بر آسیب عمدی به خود (32/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 84/0-12/0) و نظارت والدین بر سیگار کشیدن نوجوان برای قلدری (53/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 75/0-37/0) بیشترین تاثیر حمایتی را داشتند.
نتیجهگیری: شیوع رفتارهای خشونتآمیز مانند آسیب عمدی به خود و قلدری در بین نوجوانان نگرانکننده است. تجربهی مصرف سیگار و وضعیت اقتصادیاجتماعی به ترتیب بیشترین همبستگی را با رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری داشتند. داشتن عزت نفس زیاد و نظارت والدین، بیشترین اثر حمایتی را روی این دو رفتار خشونتآمیز داشت.
شواهد عصب شناختی نقصان کنترل مهاری و تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد سیگاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی و شناخت مکانیزم های عصب شناختی درگیر در مصرف سیگار می تواند در درمان آن مؤثر باشد. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای تصمیم گیری مخاطره آمیز و کنترل مهار در افراد سیگاری و سالم بود.
مواد و روش ها: 40 فرد سیگاری و 40 فرد غیر سیگاری از شهر تهران در سال 90-1389به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفتند. این پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای بود و از آزمون های عصب شناختی برو/ نرو (حرکت/ مهار حرکت) جهت سنجش کنترل مهاری و خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها آزمون t استودنت به کار برده شد.
یافته ها: گروه سیگاری در آزمون برو/ نرو در مرحله حرکت تفاوتی بین دو گروه دیده نشد (05/0 < P)، اما در مرحله بازداری (توقف حرکت) گروه سیگاری عملکرد ضعیف تری داشتند (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که افراد سیگاری در مقیاس خطرپذیری بادکنکی در مقایسه با گروه غیر سیگاری خطرپذیری بیشتری در تصمیم گیری نشان می دهند (01/0 < P).
نتیجه گیری: با توجه به نقص در تصمیم گیری مخاطره آمیز و نقص در بازداری در افراد سیگاری، این ویژگی ها می تواند به عنوان عوامل مستعد آسیب زا در نظر گرفته شود و در پیش گیری و درمان افراد سیگاری مورد توجه قرار گیرد.
بررسی ارتباط بین مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با مصرف سیگار در دانشجویان مهندسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:مصرف سیگار متاثر از تعامل عوامل زیست شناسی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی بوده و میزان بالای همبودی آن با برخی مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در سببشناسی، مورد تاکید است. این پژوهش به بررسی مقایسه ای ارتباط بین مصرف سیگار، مولفه های شخصیتی و راهبرد های مقابله ای در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است.
روشکار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهای بر روی 716 نفر از دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی (323 نفر) و دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (393 نفر) واحد اراک در سال تحصیلی 90-1389 اجرا شده است. ابزارها شامل چکلیست مشخصات جمعیتشناختی محققساخته، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن) و آزمون شخصیتی نئو-فرم کوتاه بودند. اطلاعات با روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل همبستگی و نرمافزار SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:بین مولفهی روانرنجورخویی (001/0=P، 146/0- =r) و توافق (001/0=Pو159/0=r) با سبک مقابله ای مسئلهمدار و مولفهی برون گرایی (001/0=Pو 127/0- =r) و توافق (001/0=P، 137/0- =r) با سبک مقابله ای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری وجود دارد اما بین مصرف سیگار و مولفه های شخصیتی با وجود تفاوت بین میانگین دو گروه، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. علاوه بر این بین میانگین مصرف سیگار و استفاده از راهبرد مقابله ای عاطفه مدار، تفاوت معنیداری مشهود است (01/0P<).
نتیجهگیری:افراد سیگاری از کمبود مهارتهای مقابله ای مناسب در حل مشکلات رنج میبرند. همچنین، سیگاری بودن مردان در بالا بودن میزان عصبیت و اضطراب آنان، نقشی ندارد.
تبیین جامعه شناختی گرایش به مصرف سیگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش دانش آموزان به مصرف سیگار بوده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسش نامه می باشد. جمعیت تحقیق حاضر عبارت است از دانش آموزان دبیرستانی شهر قائم شهر که در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند و در مجموع 400 نفر از این دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق عبارت است از نظریه های پیوند اجتماعی هیرشی، پیوند افتراقی ساترلند و تقویت افتراقی اکرز. متغیرهای مستقل الگوی تحلیلی شامل پیوستگی، التزام، دوستان سیگاری، باور و تقویت افتراقی می شوند. بر اساس تحلیل داده های تحقیق تمامی فرضیه های یازده گانه تحقیق تأیید شدند. از میان 5 متغیر مستقل، متغیر باور با ضریب تأثیر 24/0- مهم ترین تبیین کننده گرایش به مصرف سیگار بوده است و متغیرهای دوستان سیگاری، التزام، تقویت افتراقی و پیوستگی به ترتیب تبیین کننده های بعدی متغیر وابسته هستند.
پیش بینی مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف دخانیات در ایران با استفاده از روش شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پیش بینی درآمد حاصل از این منبع مالیاتی با استفاده از رویکرد مبتنی بر برآورد پایه مالیاتی مدنظر قرار گرفته است. بدین نحو که در مرحله اول، پایه مالیات (مخارج مصرفی سیگار) برای دوره 1391 الی 1394 پیش بینی و سپس مالیات این سال ها با اعمال نرخ های مالیاتی، محاسبه خواهد شد. در این راستا از آنجا که یکی از دغدغه های سیاستگذاران دسترسی به پیش بینی های دقیق از درآمدهای مالیاتی است، از روش شبکه های عصبی با ناظر برای پیش بینی و برای آموزش شبکه ها از الگوریتم پس انتشار استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که درآمد مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف سیگار در سال های مورد پیش بینی، به طور متوسط از رشد سالانه 20 درصد برخوردار خواهد شد.
نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مصرف سیگار علاوه بر اینکه یکی از عوامل خطرساز بیماری سرطان می باشد، می تواند نقش مهمی نیز در روند بهبودی بیماران مبتلا ایفا کند. این مسئله تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی و مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر تبریز در طی ماه های فروردین و اردیبهشت سال 1396 بودند. از جامعه ی یاد شده، 120 نفر بیمار، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای ارزیابی پژوهش، پرسشنامه سازگاری وینبرگر و همکاران (WAI) (1979) و پرسشنامه روانی – اجتماعی توانمندی ایگو مارکاستروم و همکاران (PIES) (1997) بودند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-21 تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مولفه های سرکوبگری عاطفی، تجربه ذهنی پریشانی (12/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار می باشد. مدل رگرسیون برای سرکوبگری عاطفی برای 3/73% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. در خصوص توانمندی ایگو، مولفه های امیدواری (16/0-=β) و هدف (14/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار است. همچنین، مدل توانمندی ایگو برای 5/77% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. نتیجه گیری: تجربه ذهنی پریشانی، امیدواری و هدف، تعیین گرهای مهم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. لازم است در مداخلات ترک سیگار بیماران مبتلا به سرطان نقش این متغیرها در نظر گرفته شود.
فهم نظام معنایی دانشجویان غیربومی از تجربه مصرف سیگار در دانشگاه (مورد مطالعه: دانشجویان غیر بومی دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد استعمال سیگار در میان دانشجویان دانشگاه ها با توجه به نقش اساسی دانشجویان در آینده جامعه، نظر متخصصان حوزه های مختلف را جلب و توجه به مطالعات علمی دقیق و گسترده مرتبط با آن را ضروری کرده است. این مطالعه با هدف فهم نظام معنایی دانشجویان سیگاری غیربومی از تجربه مصرف سیگار در دانشگاه انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش انجام دادن آن، روش نظریه داده بنیاد است. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با حداکثر تنوع است. با تعداد 27 دانشجو، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. برای دستیابی به اعتمادپذیری، دو روش کنترل توسط اعضا و همتایان علمی به کار رفت. داده ها با استفاده از کدگذاری نظری، تجزیه وتحلیل و درنهایت، 7 مقوله اصلی ساخته شد. تجربه و تفسیر دانشجویان سیگاری غیربومی در قالب این مقولات توصیف پذیر است: منش و کنش مشترک، ضعف خدمات رفاهی دانشگاه، ناهنجاری های زندگی دانشجویی، فشار درسی، روابط مخاطره آمیز، ضعف مهارت ارتباطی والدین و حضور در محیط ناسالم.
تجربه جنسیتیِ مصرف سیگار در بین دانشجویان دانشگاه خوارزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تفاوت فهم، زمینه ها و انگیزه های مصرف سیگار در میان دانشجویان دختر و پسر، پژوهش حاضر به مقایسه تجربه مصرف سیگار در بین دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه خوارزمی می پردازد. رویکرد این پژوهش، کیفی و روش آن پدیدارشناسی بوده که با روش نمونه گیری هدفمند با استراتژی گلوله برفی انجام شده است. افراد موردمطالعه شامل 2 گروه از دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در دوره های تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی (15 دختر و 15 پسر) بودند که مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با معیار اشباع نظری قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، از تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) بهره گرفته شد. بر پایه یافته های پژوهش، دانشجویان دختر و پسر درک و پنداشت متفاوتی از مصرف سیگار داشته اند و و به دلایل مختلف به مصرف سیگار ترغیب شده اند؛ دانشجویان پسر برای گریز از درگیری های فکری به مصرف سیگار روی می آورند و دانشجویان دختر با مصرف سیگار سعی در بازیابی هویت زنانه خود دارند. همچنین خوابگاه و دانشگاه در افزایش مصرف سیگار در دانشجویان پسر و در زمینه سازی و آغاز مصرف سیگار در دانشجویان دختر نقش داشته است. زمینه خانوادگی و پیرامونیان سیگاری در انگیزش هر دو جنس به مصرف سیگار نقش داشته اند. وجود دوستان سیگاری و کسب تجربه، اگرچه در مصرف سیگار از سوی هر دو جنس نقش داشت، ولی نقش آن در میان دانشجویان پسر برجسته تر بود. تفاوت تجربه زیسته مصرف سیگار در بین دانشجویان دختر و پسر، دلالت بر آن دارد که الگوی متفاوتی بر مصرف سیگار ایشان به ویژه از حیث انگیزه ها و شرایط زمینه ساز و تسهیلگر حاکم بوده است. افزون بر آن، فضای خوابگاه با کارکردی یکسان تااندازه ای بستری برای آغاز مصرف سیگار در میان دختران و تشدید آن در بین پسران بوده است.
شناسایی مؤلفه های گرایش به مصرف سیگار در جوانان از دیدگاه متخصصان؛ یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۷۸-۳۹
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های گرایش به مصرف سیگار در جوانان از نگاه متخصصان حوزه اعتیاد و سیگار بود. روش : در این مطالعه از رویکرد کیفی و شیوه تحلیل مضمون استفاده گردید. شرکت کنندگان شامل متخصصان حوزه اعتیاد و سیگار (درمانگران، پژوهشگران، اساتید و مدرسان) در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند گزینش شدند. نمونه گیری با استفاده از ابزار مصاحبه (نیمه ساختار یافته) به منظور دریافت داده ها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرده و در ادامه اطلاعات جمع آوری شده با روش کدگذاری (فرعی و اصلی) تحلیل شدند. یافته ها : تحلیل یافته ها منجر به استخراج 85 مفهوم اولیه، 37 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی گردید که بر اساس آن، مقولات اصلی گرایش به سیگار در جوانان عبارت بودند از: 1. نقش مؤثر خویشاوندان در مصرف 2. جو نا کارآمد خانواده مستعدکننده مصرف 3. انگیزه بخشی گروه های همتا در مصرف 4. سر نخ دهی رسانه در مصرف سیگار 5. تأثیر پذیری از شخصیت های مشهور 6. تسهیل گری جامعه در مصرف 7. شرایط مساعد مکان تفریح عمومی برای مصرف 8. دسترسی آسان به سیگار 9. تحریف شناختی از سیگار 10. علل روان شناختی نا کارآمد 11. واکنش معکوس به بازدارنده های سطحی در مصرف 12. ضعف مهارت های انطباقی 13. تلقی جذابیت رفتاری 14. سطحی نگری رسانه ها در مورد آسیب های مصرف 15. مصرف تفننی. در نهایت ترکیب مقولات اصلی منجر به استخراج دو مضمون هسته ای از جمله مؤلفه های میان فردی برون فردی و مؤلفه های درون فردی گرایش به سیگار در جوانان گردید. نتیجه گیری : پژوهش حاضر نشان داد که جوانان متأثر از عوامل میان فردی برون فردی هم چون رسانه ، خانواده، جامعه و جو همتایان با علایق مشترک و یا ابعاد درون فردی مثل ناراحتی های روان شناختی، تأثیرپذیری از شخصیت های مشهور فیلم و یا ضعف های مهارتی، بیشتر احتمال دارد تا به سمت مصرف سیگار و ادامه آن گرایش پیدا کنند.
اثربخشی مشاوره گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی دانشجویان
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی در دانشجویان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که از جامعه آماری دانشجویان دانشکده هنر دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز نمونه ای به حجم 24 نفر به روش تصادفی انتخاب و به دو گروه 12 نفری و با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفته و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. افراد دو گروه پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (1989) و مصرف سیگار فاگرشتروم (1989) را در مراحل قبل و بعد از مداخله اجرا و داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کاهش مصرف سیگار (02/0=P) و افزایش شادکامی (03/0=P) تفاوت معناداری به دست آمده است؛ اما نتایج در مورد تفاوت در دانشجویان دختر و پسر در کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش مشاوره گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مصرف سیگار و افزایش شادکامی دانشجویان موثر بوده است.