فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
سالانه هنر معاصر پرسبوک بیش از یک دهه در فضای هنری ایران نقش آفرین بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین با تاکیدبر مفهوم اکوفمینیسم، قصد دارد این رویداد و آثار هنرمندان زنِ شرکت کننده در دوره های پنجم تا دهم آن را با هدف فهم نسبت پرسبوک با فضای گفتمانی دهه های 80 و 90 خورشیدی و اندیشه اکوفمینیسم بازخوانی نماید. نتایج این مقاله نشان می دهد فضای گفتمانی ایران در این دو دهه، زمینه ای را برای رویکردهای انتقادی در هنر مهیا ساخت که توجه به روایت های حاشیه ای، از جمله گفتمان فمینیستی در هنر را مجال بروز داد و به دنبالش، رویدادهایی مثل پرسبوک با گرایش های اکوفمینیستی ظهور پیدا کرد. برپایی رویدادهای سالانه پرسبوک به صورت محیطی و مکان مند، بهره مندی از مواد طبیعی، الهام از صنایع دستی و نمایش انتزاعی اندام های زنانه، آثار واجد معنایی زنانه-زمینی می شوند؛ هم آوایی دو عنصری که توسط نظام مردسالار به حاشیه رانده شده اند. هنرمندان زن معاصر ایرانی در بستر رویداد پرسبوک، با به چالش کشیدن تعاریف مطلوب از هنر و با به عرصه آوردنِ آن بخش از کار زنان که ناچیز انگاشته می شد، کوشیده اند ضمن اعتباربخشی به هنر زنانه، مخاطب را از ستمی که همزمان بر زنان و زمین می رود آگاه کنند.
مطالعه کیفی ذائقه دینی طبقه فرودست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
29 - 68
حوزههای تخصصی:
با وجود برخی ادعاها در مورد مرگ طبقه، طبقه همچنان موضوعی مهم در بررسی های جامعه شناختی برد متوسط و به ویژه در تعیین ترجیحات دینی است به نحوی که کنشگران دینی تمایل به سبک های دینی مرتبط و متناسب با موقعیت اقتصادی - اجتماعی خود شان را دارند. به سخن دیگر، افراد با موقعیتهای اقتصادی - اجتماعی مختلف، ذائقه دینی متفاوتی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی ذائقه دینی طبقه فرودست شهری است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش کنشگران دینی طبقه فرودست شهری در شهرکرد هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با هجده نفر از افراد این طبقه جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شده است. یافته ها بیانگر هجده مقوله منتخب است که در قالب یک مدل پارادایمی با مقوله محوری (مناسکی شدن دین)، شرایط علّی (جمع گرایی، سنت گرایی، تقدیر گرایی و احساساتی بودن)، شرایط زمینه ای (جامعه پذیری دینی مناسک محور)، شرایط مداخله ای (پایگاه اقتصادی - اجتماعی پایین)، راهبردها (دینداری مناسکی، دینداری عاطفی، دینداری واسطه ای، دینداری تکلیفی، دینداری موروثی و دینداری تقدیرگرا) و پیامدها (تقلیل گرایی دینی، ظاهرگرایی دینی، کارناوالی شدن مناسک، مداح محوری و بدنمندی دینی) سازمان یافته است. نتایج بیانگر آن است که مناسک، جایگاه برجسته، مهم و موثری را در ذائقه دینی طبقه فرودست شهری دارد و تعیین این جایگاه بدون فهم منطق دین عامه و فهم منطق مناسک در دین عامه امکان پذیر نیست.
شناخت تجربه زیسته دختران شهر تهران از شکاف نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
151 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی فهم تجربه زیسته دختران شهر تهران از شکاف نسلی صورت گرفته در جامعه است. در چند دهه اخیر با توجه به تغییرات ساختار فرهنگی جامعه، زمینه مساعدی برای بروز تغییرات در ارزش ها و نگرش های گروه های اجتماعی به ویژه نسل های جدید جامعه ایرانی به وجود آمده است. چارچوب مفهومی در پژوهش حاضر مبتنی بر دیدگاه های اندیشمندان در زمینه تفاوت نسلی و تغییرات ارزشی نسل ها است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است که مبتنی بر آن با تعداد 20 نفر از دختران دهه 70 از طریق روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه عمیق انجام شد و داده ها با روش تحلیل تماتیک(مضمون) مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که دختران دهه هفتاد شهر تهران به مثابه نسل جدید دارای تجارب زیسته خاصی چون: جهان-وطن بودن، نوگروی دینی، سکولار شدن، سبک زندگی مدرن، نوگرایی و هویت مدرن، زیست جهان متکثر و متمایز و ذهن بی خانمان هستند. در مجموع نسل دهه هفتاد مبتنی بر ارزش ها و باورهای جهان مدرن زیست خود را تنظیم می کند و تجارب زیسته خود را نیز بر این اساس تنظیم می کند و سامان می بخشد.
درباره دختران چادریِ مدرن: ظهور نسلِ «تری این وان» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
38 - 24
حوزههای تخصصی:
در ایران، معمولاً وقتی به دختران باحجاب نگاه می کنیم تصور می کنیم که آنان کم و بیش شبیه همدیگر هستند و چادر، مهم ترین ویژگی آنان است. گویی چادرپوشی، بیشتر شباهت، و نه تفاوت، را به ذهن متبادر می کند. ولی در سال های اخیر به تدریج شاهد ظهور نسل جدیدی از باحجاب ها در ایران هستیم که ویژگی های متفاوتی دارند. آنان سعی می کنند بین حجاب و مد های روز اتصال برقرار کنند، اکسسوری های دخترانه شیک و لاکچری استفاده می کنند، آرایش مد روز دارند، کیف، کفش و عینک های مارک دار دارند، و معتقد به ست کردن این اقلام اند. این «شیک حجاب ها» نشانه ظهور نسل جدیدی هستند که در این مقاله «نسل تری این وان» نامیده شده اند. برای شناخت بیشتر ویژگی های این نسل، در این پژوهش با 14 نفر از این دختران مصاحبه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین باحجاب ها، چادریِ اجباری وجود دارد و همه آنان چادر را به اختیار، انتخاب نکرده اند. دخترانی که به اجبار چادرپوش شده اند به شکل های مختلف به مقاومت در برابر تحمیل می پردازند که برای مثال پوشیدن چادر های جلوباز از آن جمله است. همچنین بخشی از شیک حجاب ها با تلاش جهت اتصال مد و حجاب، و همچنین برند پوشی، تلاش می کنند تا نگاه جامعه به «چادری ها» را اصلاح کنند. در نسل تری این وان، تقابل بین «ما» و «دیگری»، نه نسبت به زنان بدحجاب (به تعبیر گفتمان رسمی) بلکه نسبت به زنان باحجابی وجود دارد که این گروه آنان را شلخته پوش و متحجر می داند. این مطالعه، همچنین الگوپذیری زیاد دختران باحجاب از صفحات مد و آرایش در اینستاگرام را تأثید می کند.
The Effect of Women's Presence in Company Management, Their Experience and Educational Skills on Earnings Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Women studies have always been of interest to researchers. The issue of women's presence in business and management is one of the most important issues in the field of women's studies. This study sets to investigate the effect of characteristics of female managers who were either member of board or CEO on earning quality. Methodology: To this end, we collected necessary data such as financial statements from 102 Tehran Stock Exchange listed companies. The data belongs to period stretching from 20 Feb 2015 to 20 Feb 2020. To test our hypotheses, multivariate regression with panel data and also EViews software were utilized. The results show that the presence of female managers has a positive as well as meaningful effect on earning quality. Findings: Furthermore, the results of our second and third hypothesis indicate that the training skills of female managers and their experience in the board have a positive and significant relationship with the quality of companies’ earnings. Conclusion: According to the results of the research, it is recommended that women be used more in managerial positions and the existing misconceptions that have prevented skilled and experienced women from appearing should be discarded.
Designing a Brain-Based Curriculum Model Focusing on Interaction and Motivation in the Secondary School(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present research is to present a brain-based curriculum model focusing on interaction and motivation in the secondary school. Methodology: In order to achieve this goal, qualitative approach, field method and semi-structured in-depth interview techniques were used. The study population included prominent curriculum planning experts, researchers and faculty members and 15 people were interviewed based on the data saturation. The data collection tools included texts and semi-structured interviews, and the method of data analysis also included inductive thematic analysis (Attride-Stirling thematic networks). Findings: The results of the research showed that the curriculum design components included four dimensions: goals, content, teaching methods, and assessment methods, which affect students' interaction and motivation. Goals included indices of changing mental images, real learning environment, flexibility of brain-based curriculum, information storage during learning. Content included indices of development of brain ability, mechanism of brain function, cognitive learning, content understanding, triggering body and brain activity, teaching methods including practical learning, learning in the environment, cooperation in class activity, different learning style, getting students to take responsibility for learning, effectiveness of education, purposeful and conscious teaching, continuous information processing. Assessment method included self- assessment, understand the content easily, flexible learning, encouraging activities. The interaction included indices of sharing new experiences in learning; improving the brain ability; and discussing different topics. Stimulation of learning and motivation included the indices cognitive function of the brain, challenging and enjoyable learning. Conclusion: The results showed that the brain-based curriculum emphasizes on goals, content, teaching and assessment methods, which is designed with an emphasis on interaction and motivation.
مؤلفه های پیشگیری از جرم از نظرگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
181 - 208
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیشگیری از وقوع جرم یکی از مسائل مهم و قابل تأمل است که در چند دهه اخیر همواره مدنظر اندیشمندان و متفکران بوده و پژوهش های فراوانی درباره آن صورت پذیرفته است. هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به نکات مهم و ارزنده پیشگیری از جرم در اندیشه های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) است. روش : این تحقیق به روش کیفی از نوع توصیفی - تبیینی با ابزار تحلیل محتوا و با مراجعه به کلّیه بیانات مقام معظم رهبری به صورت تمام شمار شامل سخنرانی های ایشان از سال 1379 تا 1401 انجام شد. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار «مکس کیودا» استفاده گردید. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که طبق دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) موضوع پیشگیری از جرم علاوه بر اینکه از مصادیق مأموریت های مهم قوه قضائیه است، یک مسئله فراقوه ای است که نیازمند تعامل همه سازمان ها می باشد. درمجموع برای الزامات پیشگیری از جرم، شانزده شاخص ازجمله علمی بودن پیشگیری از جرم، ریشه یابی علل وقوع جرم، علم و تجربه، همدلی، شناخت راهکارها، نظارت و... و برای اهمیت و ضرورت آن، هفت شاخص مشتمل بر کاهش جرم و هزینه های آن، افزایش امنیّت و اداره مطلوب کشور و... شناسایی شد. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاکی از اهمیت و اهتمام ویژه مقام معظَّم رهبری (مدظله العالی) به آسیب های ناشی از وقوع جرم در کشور است و معظَّم له راه حل برون رفت از آن ها را مسئله پیشگیری از جرم با کیفیّتی علمی، تعاملی، فرصت مدار و نظارتی می دانند. با عملی ساختن اندیشه های ایشان در این خصوص، سازمان های متولی پیشگیری از جرم قادر به برنامه ریزی مناسب تری در این زمینه خواهند بود.
ساخت مقیاس تجاری سازی دانش برای دانشگاه ها و اعتباریابی آن در دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۹۰-۶۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت مقیاس تجاری سازی دانش برای دانشگاه ها و اعتباریابی آن در دانشگاه گیلان انجام شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش رؤسا، مدیران گروه و استادان دانشگاه، متخصصان مراکز رشد دانشگاهی و پارک علم و فناوری در استان گیلان بودند. برای انجام پژوهش، در مرحله کیفی 30 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در مرحله کمی، 230 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در مرحله کیفی، با نمونه ها مصاحبه عمیق تا دستیابی به اشباع نظری موضوع انجام شد و در مرحله کمی، از مشارکت کنندگان درخواست شد تا به پرسشنامه پژوهش پاسخ دهند. برای تحلیل اطلاعات مرحله کیفی از روش تئوری داده بنیاد و برای تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. جهت آزمون اعتبار پرسش نامه با بهره گیری از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تائیدی، روایی (سازه، همگرا، واگرا) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی) ابزار موردبررسی قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: در مرحله کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی مصاحبه ها و رویکرد سیستمی اشتراوس و کوربین در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 146 مفهوم اولیه، 23 مفهوم ثانویه و 9 مقوله عمده (سرمایه فکری، بهره وری دانشگاهی، سیاست ها و قابلیت های سازمانی، نهادینه کردن تجاری سازی، بسترسازی، شبکه سازی (شبکه گرایی)، خلق دانش، دستیابی به توان رقابتی، قابلیت تجاری سازی دانش) استخراج گردید که در مرحله کدگذاری محوری، مفاهیم به دست آمده از مرحله کدگذاری باز در قالب: شرایط علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها به هم مرتبط گردید. درنهایت به عنوان نتیجه، فرم نهایی پرسشنامه بدین صورت تنظیم گردید: عوامل علی از طریق 22 گویه، پدیده محوری یا مؤلفه های تجاری سازی دانش از طریق 6 گویه، عامل شرایط زمینه ای (بستر و زمینه مناسب) جهت اجرای تجاری سازی دانش از طریق 32 گویه، عوامل مداخله گر و بازدارنده از طریق 10 گویه، عامل راهبردهای تجاری سازی دانش از طریق 15 گویه و عامل پیامدهای اجرای تجاری سازی دانش از طریق 15 گویه سنجیده شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان از برازش مطلوب هریک از گویه ها با عوامل داشت و نشان داد هریک از عوامل دارای بار عاملی مناسبی جهت پیش بینی ابعاد اصلی پرسشنامه هستند و در نتیجه ابزار طراحی شده از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و توان اندازه گیری تجاری سازی دانش دانشگاه ها را دارد. با توجه به نبود ابزار اندازه گیری بومی برای تجاری سازی دانش، به نظر می رسد پرسشنامه طراحی شده بتواند این خلأ را برطرف نماید، بنابراین در پژوهش هایی که ازاین پس پیرامون تجاری سازی دانش، مطالعه و بررسی آن در دانشگاه ها انجام بشود می توان از این پرسشنامه استفاده نمود.
برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران (با تمرکز بر حوزه های معماری و ادبیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
95 - 117
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل چگونگی برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران از طریق مطالعه و بررسی شاخص ها و مولفه های مرتبط با سبک زندگی مانند معماری، اوقات فراغت، روابط اجتماعی و ... در بازه ی زمانی سالهای 1300-1320ه.ش و دستیابی به جهان بینی، معانی، ارزش ها و اندیشه های اعضای این طبقه در دوره زمانی ذکر شده است. در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به هدف های تحقیق از روش تاریخی با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.
بر اساس یافته های این پژوهش، تحولات معماری و شهرسازی در دوره ی پهلوی اول و بازخوانی و تحلیل رمان های نوشته شده از سوی نویسندگان شاخص این دوره از چگونگی ظهور تمایزهای طبقاتی، شکل گیری طبقه متوسط جدید و سبک زندگی متناظر با آن خبر می دهد. در این راستا، اتکا به معیارهای جدید معماری در بنای ساختمان های عمومی و خصوصی و امکانات و فضاهای جدید شهری مانند سینما ها، کافه ها و مغازه ها در کنار برجسته شدن موضوع هایی مانند حضور زنان در زندگی اجتماعی، تحصیل و اشتغال زنان، عشق و ازدواج به سبک جدید و پدید آمدن مشکل های خانوادگی و مسائل اجتماعی نوظهور نشان دهنده چگونگی ظهور این طبقه و سبک زندگی اعضای آن است. بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد که جهان بینی و ارزش های اعضای طبقه ی متوسط جدید را می توان در حول مولفه هایی مانند فردگرایی، ناسیونالیسم و تجددگرایی مشخص نمود.
واکاوی قدرت اقتصادی در دوران قاجار از دیدگاه منابع قدرت اجتماعی مایکل مان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی قدرت اقتصادی در دوران قاجار در چارچوب رویکرد قدرت اجتماعی چهارگانه مایکل مان است. مایکل مان چهار منبع قدرت را از یکدیگر متمایز می کند: سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی. نوع پژوهش کیفی و روش آن کتابخانه ای است. این روش با استفاده از شیوه تحلیلی مایکل مان و سنجش منابع قدرت اجتماعی با چهار شاخص قدرت انجام گرفته است. فرض اصلی پژوهش این است که منابع قدرت در عصر قاجار نیز چهارگانه است. قدرت اقتصادی یکی از مهم ترین منابع قدرت در عصر قاجار است. منابع چهارگانه قدرت و به تبع آن عاملیت اجتماعی این منابع قدرت، یعنی دربار، روحانیون، رؤسای ایلات و عشایر و تجار در ارتباط نزدیک و مستمر با یکدیگر قرار داشتند. یافته های پژوهش نشان داد، نمایندگان اجتماعی قدرت اقتصادی، تجار، تلاش داشتند، استقلال خود را در تعامل و تقابل با نمایندگان دیگر منابع قدرت اجتماعی مانند دربار، روحانیون و سران ایلات و عشایر حفظ کنند. این گونه درگیری ها به هم پوشانی عاملان اجتماعی دو منبع قدرت اقتصادی و ایدئولوژیک، تجار و روحانیون، منجر شد. انقلاب مشروطه و جنبش تنباکو نتیجه نهایی هم پوشانی و به دنبال آن همکاری عاملیت اجتماعی این دو منبع قدرت اقتصادی و ایدئولوژیک در تقابل با قدرت سیاسی بود.
استراتژی های بقا در شرایط فقر، در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
133 - 158
حوزههای تخصصی:
افراد کم برخوردار به صورت روزمره در مواجهه با شرایط نابسامان اقتصادی، در حال مبارزه برای بقا هستند. پژوهش حاضر با توجه به پژوهش های اندک در حوزه استراتژی های بقای افراد کم برخوردار در ایران و با هدف توجه به تجربه زیسته خود این افراد، صورت پذیرفته است. در این پژوهش از نظریه رفتاری/تصمیم گیری، نظریه سرمایه انسانی، نظریه دارایی ها و ریسک مالی/درآمدی و نظریه اجتناب از خطر برای افزایش حساسیت نظری استفاده شده است. روش پژوهش حاضر کیفی، تکنیک جمع آوری داده، مصاحبه و تکنیک تحلیل داده و مضمون طبق چارچوب براون و کلارک است. یافته های حاصل از 22 مصاحبه در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد است. استراتژی های بقای به کار گرفته شده، شامل استراتژی های حمایت جوییِ معیشت محور، اشتغال گزینیِ ناقص، آموزش و کسب مهارت های پایه ای، نزول شدید مصرف خانوار و فعالیت های مقطعی مجرمانه بوده است.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی بر احساس نابرابری اجتماعی مطالعه موردی: دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری اجتماعی همواره یکی از مسائل مهم مدنظر دانشمندان جامعه شناسی بوده است. دسترسی نابرابر افراد به منابع ارزشمند موجب ایجاد احساس نابرابری اجتماعی می شود و گسترش احساس نابرابری اجتماعی بین افراد، پیامدهای جبران ناپذیری را در سطح جوامع به همراه دارد؛ بنابراین، بررسی میزان نابرابری در جوامع و شناسایی عوامل مؤثر بر آن بسیار اهمیت دارد. در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی بر احساس نابرابری اجتماعی بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ایذه انجام شده است. مشارکت کنندگان با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و داده های مدنظر به وسیله پرسش نامه و 362 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان ایذه در سال تحصیلی 1399-1398 گردآوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان دهنده تأثیرگذاری و رابطه معکوس سرمایه اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی بر متغیر احساس نابرابری اجتماعی است؛ به گونه ای که با کاهش سرمایه اجتماعی و کیفیت خدمات آموزشی، احساس نابرابری اجتماعی بین دانش آموزان افزایش می یابد.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی شایسته محور با رویکرد جانشین پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی شایسته محور با رویکرد جانشین پروری در صنعت بانکداری است. روش این پژوهش آمیخته (ترکیبی) و جامعه آماری آن در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی حوزه منابع انسانی و مدیران ارشد بانک صادرات اصفهان است که تعداد 17 نفر با روش نمونه گیری هدفمند در فرایند مصاحبه مشارکت کردند و در بخش کمی، شامل همه مدیران عالی، سرپرستان حوزه ها و رؤسای شعب بانک صادرات اصفهان است که تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای - تصادفی به منزله نمونه در این پژوهش مشارکت کردند. ابزار جمع آوری داده های موردنیاز شامل مصاحبه و پرسش نامه بود. یافته های حاصل از کدگذاری تحلیل تماتیک نشان داد نظام مدیریت منابع انسانی شایسته محور مشتمل بر پنج مضمون اصلی شامل شایستگی، آینده نگری، جامعیت، عدالت و انعطاف پذیری است. همچنین یافته های حاصل از معادلات ساختاری نشان دهنده این است که از میان مؤلفه های مدیریت منابع انسانی، نظام جبران خدمات شایسته محور دارای بیشترین مقدار تأثیر بر مدیریت جانشین پروری است.
سنجش تأثیر خانواده و رسانه بر گرایش به خرافات در مردم مشهد (بررسی تأثیر جامعه پذیری خانواده و محتوای مصرف رسانه بر مردم شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم پیشرفت علم و فناوری در جوامع حاضر پژوهش ها نشان می دهد که خرافات هم چنان نقش قابل توجهی در باورها و رفتار مردم دارد. باورهای خرافی از آنجاکه به ارائه راه حل های بی تأثیر و بعضاً آسیب زا برای افراد منجر می شود یک رفتار نامطلوب اجتماعی قلمداد می شود. به نظر می رسد باورهای خرافی به شیوه جامعه پذیری غیررسمی (از طریق خانواده و رسانه های توده ای) در بین مردم رواج پیدا می کند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش این دو عامل در گرایش خرافی مردم می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردم 15 تا 65 ساله شهر مشهد بوده است که از این میان با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته متغیرهای تحقیق درمورد آنان اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد سازه گرایش به خرافات از میزان پایایی بالایی (a>.95) برخوردار بود. نتایج تحقیق مؤید فرضیه های مطرح شده بود؛ به طوری که گرایش به خرافات هم بستگی مستقیم و معناداری با گرایش «دیگران مهم» افراد داشت. هم چنین افرادی که مصرف رسانه ای غالب آنان از نوع برنامه های آگاهی دهنده بود، کمتر از افرادی که بیشتر برنامه های سرگرم کننده مشاهده می کردند، گرایش خرافی داشتند؛ از این رو پیشنهاد می شود به منظور تضعیف گرایش های خرافی در جامعه ضمن تمرکز بیشتر بر محتوای برنامه های رسانه های سرگرم کننده، جامعه پذیری مجدد خانواده ها در این خصوص مدنظر قرار گیرد.
مطالعه نسلی تغییرات ارزشی در ایران (تحلیل ثانویه داده های موج 4 و 7 پیمایش ارزش های جهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
197 - 224
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییر ارزش ها و نگرش ها در ایران در گذار نسلی دو دهه اخیر موضوع اصلی مقاله حاضر است. رویکرد نظری و مفهومی مقاله با استناد به نظریه پسانوسازی اینگلهارت، جهانی شدن فرهنگی و نظریه برساخت گرایی اجتماعی صورت بندی شده است. از نظر روشی این مطالعه به شیوه اسنادی و تحلیل ثانویه انجام شده و با کاربرد مطالعه طولیِ نسلی، تغییرات ارزشی در جامعه ایران را براساس داده های موج 4 و 7 پیمایش ارزش های جهانی مورد سنجش قرار داده است. داده ها نشان می دهد در گذار نسلی 20 ساله در برخی موضوعات ارزش ها و نگرش ها تغییری نکرده و در برخی دیگر ما شاهد تفاوت های نسلی هستیم؛ اگرچه این دگرگونی از یک الگوی عام تبعیت نمی کند. در گذشته موضوعی مانند «دوستان» و امروزه موضوعاتی چون «اوقات فراغت» و «سیاست» بیشتر اهمیت پیدا کرده است. همان گونه که نگرش های جنسیتی برابرخواهانه، فرهنگ سیاسی دموکراتیک و گرایش های لیبرالی در یک گروه نسلی دیده می شود، ارزش ها و نگرش های مردسالارانه، غیردموکراتیک و سوسیالیستی هم در همان نسل وجود دارد. با وجود این نشانه هایی از وارونگی ارزشی نیز در این گذار نسلی هویداست.
نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر با تعدیلگری وضعیت اقتصادی-اجتماعی در بین دانش آموزان شهرستان ملکان در سال 1399(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۵۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که سلامت و بهزیستی جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد و جامعه را به خطر می اندازد. دوره نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روان شناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و عدم درک مناسب نوجوانان از رفتارهای خود، مرحله مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود. رفتارهای پرخطر و گرایش به آن در نوجوانان از عوامل مهم به خطر افتادن سلامت جامعه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نیادوستی و رابطه آن با گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان شهرستان ملکان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان بود. حجم نمونه پژوهش ۶۴۰ دانش آموز بود که از بین دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان ملکان به صورت سهمیه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در تحقیق شامل پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر محمدخانی، پرسشنامه رابطه نوه_پدر/مادربزرگ الدر_کانگر و پرسشنامه وضعیت اقتصادی_اجتماعی قدرت نما بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته ها: بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین وضعیت اقتصادی_اجتماعی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان رابطه آماری معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت اقتصادی_اجتماعی، رابطه بین نیادوستی و گرایش به رفتارهای پرخطر را تعدیل می کند. بحث: شکاف بین والدین و فرزندان، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کم می کند و اختلافات بین آنان را دامن می زند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی نوجوانان می شود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی می کند. بر اساس محاسبات آماری صورت گرفته و یافته های به دست آمده، با توجه به تأثیر انکارناپذیر رابطه نیادوستی و فرزندان بر وقوع رفتار بزهکارانه، افراد زمانی که دررسیدن به اهداف و آرزوهای خود احساس محرومیت و ناکامی می کنند، به منظور تأمین نیازهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود مرتکب رفتارهایی می شوند که از سوی جامعه مناسب تلقی نمی شود.
واکاوی کیفی مفاهیم سیاسی- اجتماعی وصایای شهدای مدافع حرم استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر « واکاوی مفاهیم سیاسی – اجتماعی مکتوبات (وصایای)شهدای مدافع حرم استان تهران در سال 1398 است. در این پژوهش نظریه های کارکردگرایانه، ساختارگرایانه، مدرن و پست مدرن تفسیر گرایان و نظریه های متفکرین مسلمان مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش و راهبرد پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی است که نوعی تکنیک در پژوهش کیفی است . این روش به منظور توصیف عینی و منظم محتوای پیام با هدف نهایی تفسیر داده ها به کار می رود و بر شناخت و برجسته ساختن محورها یا خطوط اصلی متن دلالت دارد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه وصایای مدافع حرم است که با توجه به آثار موجود و در دسترس، (20 مورد از وصایا )انتخاب شد، شیوه نمونه گیری از نوع نمونه در دسترس و هدفمند انتخاب شد. یافته های تحقیق نشان داد فراوانی مفاهیم سیاسی 96/57 درصد و مفاهیم اجتماعی 04/42 درصد در وصیت نامه شهدای مدافع حرم لحاظ شده است. نتایج تحقیق حاکی از ان است که دو الگو از متن وصایای شهدا قابل استخراج است. نخست؛ پیروی از قیام عاشورا و امام حسین به عنوان رهبر و پرچمدار واقعی این قیام و دومین الگو دفاع از خاک، میهن و زندگی همنوعان است.
تحلیل تجارب زیسته فرصت های مطالعاتی خارج از کشور دانشجویان دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۴۲-۲۴
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: فرصت های مطالعاتی هم چنان گنجینه هایی جهت مطالعه و تأمل برای دانشگاهیان به شمار می روند. بررسی جریان و تجارب فرصت مطالعاتی در دانشجویان دکتری به عنوان یکی از مهم ترین افرادی که نقش تولید دانش را بر عهده دارند، تاکنون در کانون توجه پژوهشگران در دانشگاه شیراز نبوده است. هدف این مطالعه، واکاوی تجارب زیسته دانشجویان دکتری در دانشگاه شیراز از فرصت های مطالعاتی بود که با رویکردی تفسیری و راهبرد پدیدارشناسی انجام شد. روش شناسی: مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش، دانشجویان دکتری در حوزه های علوم پایه، فنی- مهندسی، کشاورزی، دامپزشکی و علوم انسانی بودند که در 3 سال گذشته، دوره فرصت مطالعاتی خود را در یکی از دانشگاه های معتبر خارج از کشور گذرانده بودند. با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری معیار و حداکثر تنوع رشته ای 23 دانشجوی دکتری به عنوان مشارکت کننده انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. پس از کدگذاری داده ها، با تحلیل مضمون، مقوله ها استخراج شدند. یافته ها: یافته های مطالعه در پنج مضمون سازمان دهنده؛ زمانی برای گفتگوی بین فرهنگ ها؛ زمانی برای جامعه پذیری؛ زمانی جهت آشنایی، تعامل و فهم ساختار آکادمیک؛ فرصتی برای خودشناسی و توسعه حرفه ای؛ زمانی برای جدایی و گام برداشتن در مسیر جدید پژوهشی، بازآرایی گردیدند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه کنونی نشان داد که استفاده از فرصت های مطالعاتی خارج از کشور به شناخت دنیای بزرگ تر، شکوفا شدن استعدادها، آشنایی با عقاید و فرهنگ های مختلف، استقلال و قوی شدن دانشجو، جهان بینی نو و تغییر در دیدگاه، رسیدن به رشد و خودباوری را برای دانشجویان به ارمغان آورد.
از خلق ارزش شخصی تا خلق ارزش اجتماعی: دیدگاه کارآفرینان اجتماعی برتر ایرانی با رویکرد خلق ارزش مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
47 - 76
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی شامل فعالیت های خلق ارزش اجتماعیِ نوآورانه است،که راهکاری اثرگذار و پایدار در راه توسعه اجتماعی جوامع می باشد. ماهیت کارآفرینی اجتماعی به گونه ای است که برای ایجاد ارزش و توسعه آن، نیازمند شناسایی ارزش های شخصی کارآفرینان در طول زمان هستیم؛ بنابراین هدف پژوهش شناسایی و معرفی روند تکاملی این ارزش ها درطول زمان بوده که منجربه ارزش آفرینی اجتماعی شده اند. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و روش تحقیق آن آمیخته متوالی اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و تکنیک مصاحبه عمیق هدفمند با 17 کارآفرین برتر دارنده جایزه مسئولیت اجتماعی برای جمع آوری داده ها و روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی استفاده و بخش کمی پژوهش از طریق آزمون تی تک نمونه ای انجام و داده های مورد نیاز آن از طریق پرسشنامه محقق ساخت با 150 نفر از مدیران و کارآفرینان شرکت های برتر و روش نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفت. نتایج نشان می دهد که نظام ارزشی کارآفرینان سلسله مراتبی است و خلق ارزش مشترک مرحله ای میان خلق ارزش فردی و خلق ارزش اجتماعی است. همچنین نتایج حاکی از آن است که ارزش های کارآفرینان در طول زمان شکل می گیرند و ارزش های کارآفرینان اجتماعی موفق که منجر به رشد و توسعه کشور شده اند، عبارتند از: سعادتمندی جامعه، کرامت انسانی، عرق ملی و میهن پرستی، اخلاق گرایی، استقلال مالی، پایداری روابط با دیگران، تعالی گروهی، برابری و عدالت، آسودگی و امنیت، رفاه کارکنان، اثبات خود به دیگران وقدرت و دیده شدن.
وضعیت و روند امید در جامعه ایران براساس داده های پیمایش های ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
3 - 28
حوزههای تخصصی:
بروز وضعیت های نامطلوب در مقاطع مختلف، در هر جامعه ای محتمل است. اما آنچه مهم بوده، کیفیت مواجه جامعه با این وضعیت های بغرنج است؛ از جمله این قبیل موارد می توان از وضعیت امید در جامعه نام برد: اینکه آیا در بین شهروندان، امیدی به بهبود اوضاع وجود دارد یا خیر. دیدگاه شهروندان درخصوص مقایسه حال با گذشته، ارزیابی حال و میزان امید به آینده در حوزه های مختلف به دلیل اثرات و پیامدهای متعدد آن، بسیار مهم است. براین اساس، هدف مقاله حاضر، ارائه تصویری از وضعیت امید و نگرش نسبت به حال و آینده در جامعه ایران و روند تغییرات آن براساس دیدگاه پاسخگویان در پیمایش های ملّی است. در این راستا، با استفاده از روش تحلیل ثانویه به گزارش های پیمایش های ملیِ سنجش «ارزش ها و نگرش های ایرانیان» که تاکنون سه موج آن در سال های 1379، 1382 و 1394 اجرا شده، و پیمایش های ملیِ «سنجش سرمایه اجتماعی کشور» (موج های 1384، 1393 و 1397) که درآنها گویه ای برای سنجش امید یا نگرش به حال و ارزیابی از آینده وجود داشت، مراجعه شد. یافته ها نشان داد که به صورت کلی، در خصوص ارزیابی وضعیت حال، همواره بیش از 85 درصد پاسخگویان از وضع موجود رضایت نداشته و به ضرورت اصلاح اشاره کرده اند. همچنین، بررسی روند تغییر امید یعنی شاخص های مقایسه وضعیت فعلی جامعه با گذشته و همچنین نگرش نسبت به آینده جامعه و شاخص های آنها (همچون شکاف طبقاتی، وضعیت اقتصادی و وضعیت رفاهی، نشاط، میزان رواج ویژگی های اخلاقی مثبت) بیانگر آن بود که ارزیابی از وضعیت فعلی و آتی جامعه در شاخص های مورد بررسی مطلوب نبود زیرا همواره درصد قابل توجهی از پاسخگویان در گزینه های ناامیدانه (بدترشدن وضعیت) جای گرفته اند و رهگیری روند تغییرات نشان داد با مرور زمان در برخی شاخص ها روند فرسایشی و در برخی دیگر بهبود نسبی رخ داده است.