فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اینکه چه چیز ارزش عکاسی و تصویرگری دارد و چه چیز ندارد مسئله ای به سادگیِ انتخاب یک عکاس یا نقاش نیست. نظام های نظریه پردازی متعدد در حوزهٔ نظامات تصویری (اعم از عکاسی و نقاشی) نشان می دهند تصویر کردن یک چیز و ارزشمند شدنِ آن برای به تصویر کشیدن یک پدیدهٔ تاریخی است و در یک بستر گفتمانی خاص معنا دارد. مقاله حاضر قصد دارد امر روزمره را در نخستین عکس های تاریخ عکاسی ایران مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور با تمرکز بر مجموعه آلبوم های عکس به جای مانده از عکس های دوران ناصری و مظفری تلاش شد یک دسته بندی از نظامات بازنمایی و شیوه های ظهور زندگیِ روزمره در عکس ها ارائه شود. با تأکید بر روش نشانه شناسی و با تمرکز بر مسئلهٔ زمان-مکان، استعلایی و پیش پا افتاده تلاش شد که الگوهای رؤیت پذیری و رؤیت ناپذیری زندگیِ روزمره در عکس ها بررسی شود. بدین ترتیب، این عکس ها در شش گروه دسته بندی شدند: مکان های استعلایی، عکاسی از طبیعت، مکان های غیر والا، شمایل نگاری بی مکان-بی زمان، اروتیسیزمِ اگزوتیک، و زندگیِ روزمره. نسبت هر یک از این دسته ها با شیوهٔ ظهور زندگیِ روزمره مورد بحث قرار گرفت و با تمرکز بر زندگیِ روزمره، برخی از عکس های سرنمون این دسته ها مورد تحلیل قرار گرفت.
بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (P<0.001).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.
مطالعه ای در دلایل پایداری زندگی زناشویی زوجین دارای فرزند و بدون فرزند در مناطقی از مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی دلایل ادامه زندگی مشترک در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند با ده سال زندگی مشترک است. حجم نمونه تحقیق شامل ۳۸ نفر (۱۵ نفرمرد و ۱۸ نفر زن) بوده که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین زوجین دارای فرزند و بدون فرزند که بالاتر از ده سال سابقه زندگی زناشویی در مناطقی از مشهد دارند و با وجود عدم رضایت از زندگی زناشویی همچنان در ازدواجشان پایدار بودند، انجام شده است . روش گردآوری اطلاعات مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از روش تحلیل مضمون با کمک نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مدیریتی، اقتصادی، مسئولیت پذیری، فشارهای جمعی، مهارت های ارتباطی و کیفیت زناشوئی به عنوان دلایل پایداری زندگی در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند می باشد و فرزندآوری منجر به ذکر دلایل متفاوتی در تدوام و پایداری زندگی مشترک شده است، بدین معنا که زوجین، مولفه های فرعی متفاوتی را در زیرمجموعه دلایل اصلی پایداری زندگی مشترکشان عنوان نموده اند.
بی تی اس در ایران: یک پژوهش ژرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
بی تی اس یک گروه کره ای است که بیش از ده سال از آغاز کار آن می گذرد و در مدتی کوتاه به یکی از پرطرفدارترین گروه های موسیقی نه تنها در کره بلکه همچنین در جهان تبدیل شد. این گروه در ایران هم میلیون ها طرفدار کودک و نوجوان (عمدتاً دختر) دارد و در سال های اخیر به یک نگرانی عمده برای پدرومادرها، آموزگاران و حتی سیاست گذاران فرهنگی بدل شده است. این پژوهش با کمک داده کاوی تلاش کرده است تصویری روشن از حضور بی تی اس در ایران -دست کم در شبکه های اجتماعی ایرانی- تولید کند و به صورت خاص نشان دهد بی تی اس چگونه از عناصر دینی برای دستیابی به موفقیت استفاده کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که حضور بی تی اس و کلیدواژگان آن در توئیتر فارسی در دوره سه ساله پژوهش کاهش یافته و از ۳۹۲۳۷ تویت در سال ۱۴۰۰ به ۲۳۶۹۷ تویت در سال ۱۴۰۱ و ۹۲۱۵ تویت در نه ماهه نخست سال ۱۴۰۲ رسیده است. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که در سه سال گذشته به رغم افول نسبی بی تی اس در ایران، هسته سخت هواداران این گروه همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد.
مطالعه خانواده محور مراقبت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
83 - 105
حوزههای تخصصی:
مراقبت الکترونیک با بهره گیری از سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) ضمن کنترل ازراه دور بزهکاران، امکان حضور نظام مند و محدود ایشان در جامعه، در دوران تحمل کیفر را فراهم می سازد. مقاله حاضر با کاربست روش توصیفی تحلیلی، آثار حکم مراقبت الکترونیک علیه پدر/مادر را بر جریان رشد شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی بزهکاران بررسی نموده است. برابر یافته های این مقاله، با لحاظ مصالح خانواده محکوم، مراقبت الکترونیک می تواند یک تصمیم قضایی خانواده محور و بسترساز رعایت صورت تکامل یافته تری از اصل شخصی بودن اجرای مجازات ها و فردی کردن پاسخ های کیفری باشد. ضمناً درنظرگرفتن شخصیت بزهکار، نقش او در خانواده، میزان توانمندی و مسئولیت پذیری او طی مراقبت الکترونیک می تواند زمینه ساز ایفای کارکردهای مرتبط با نقش او توسط خودش و رعایت حقوق سایر اعضای خانواده شود. مراقبت الکترونیکی در بهترین حالت ممکن، ضمن حفظ خودکفایی خانواده، رشد سالم شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی را رقم می زند. در فرضی که محل تحمل دوران مراقبت الکترونیک از سکونتگاه خانواده جداست نیز می تواند ضمن دور نگه داشتن بزهکار از معایب همنشینی با بزهکاران در زندان، خانواده را از رفتارهای احتمالی نامناسب بزهکار دور نگه دارد و زمینه ساز تعامل مناسب بزهکار با اعضای خانواده در آینده شود.
واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
172 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان های مختلف به ویژه سازمان فنی وحرفه ای نقش مهمی در بهبود وضعیت این نظام آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور بود. روش: در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی اقدام به واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی شد. برای این منظور جامعه پژوهش همه کارکنان سازمان فنی وحرفه ای استان گلستان به تعداد 500 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 217 نفر برآورد که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای بود که داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه حاکی از آن بود که عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای شامل 14 عنصر بازارگرایی، تحلیل بازار، بهره گیری از خلاقیت، مسئله شناسی مستمر، اشتراک دانش، ظرفیت جذب دانش، برنامه ریزی استراتژیک، منبع یابی مستمر، سازماندهی منعطف، یادگیری مستمر، تخصص مدیریتی، حمایت مالی، منابع انسانی توانمند، پویایی محیط، دوسوتوانی و نتایج بود که بار عاملی همه آنها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 محاسبه شدند. همچنین، مدل واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور برازش مناسبی داشت و ضریب همه مسیرها معنادار بود (P<0.5). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، برنامه ریزی جهت بهبود دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی وحرفه ای کشور از طریق عناصر شناسایی شده ضروری است.
اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان استان قم (مدل سازی بر اساس معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
343 - 354
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به جهت بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.
روش: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و روش مور استفاده توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه 212 نفر بود که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار25 SPSS و AMOS26صورت پذیرفت.
یافته ها: بین تمام مولفه های هوش معنوی و کیفیت تجربه زیباشناختی (59/0r=)و رضایت از زندگی(47/0r=) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد(45/0r=). یافته های تحلیل مسیر نیز میانجی گری کیفیت تجربه زیبایی شناختی در رابطه هوش معنوی و رضایت از زندگی را تایید می کند.
نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت هوش معنوی و کیفیت تجربه زیبایی شناختی از متغیرهای مهم در رضایت از زندگی معلمان هستند.
تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
390 - 404
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال های 2021-2022 بود. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و حجم نمونه براساس نرم افزار Sample Power (350 نفر) در نظر گرفته شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه نگرش به جنس مخالف گلیک و فیسکه (1996)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (1996)، مقیاس نظام ارزش ها شوارتز (2006) و مقیاس نگرش به عشق هندریک و هندریک (1986) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری SmartPLS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود. بررسی نتایج براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج مسیر غیرمستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با نقش میانجیگری جزئی نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از نوجوانان به دلیل گرایش به ارتباط با جنس مخالف وارد رابطه ای ناسالم می شوند. اما به دلیل وابستگی شدید، مشکلات را نمی پذیرند و قبول نمی کنند که این رابطه به ضررشان است. خانواده به عنوان یک نقش کلیدی در بسیاری از ابعاد زندگی و به خصوص نحوه ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان موثر است. شناخت نوع سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق در نوجوانان بر مبنای درک متقابل نیازهای آنان می تواند پیش بینی کننده نگرش به جنس مخالف در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.
تبیین و رتبه بندی عامل های سازمانی تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
455 - 472
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین و رتبه بندی عوامل سازمانی موثر در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده کرده است. در بخش کیفی، از تکنیک دلفی با مصاحبه از خبرگان دانشگاهی و سازمانی، شامل مدیران ارشد و میانی نظام آموزش و پرورش، در چهار مرحله بهره گرفته شد. در بخش کمی، داده ها از مدیران مدارس استان مازندران با استفاده از پرسشنامه ۹۶ گویه ای محقق ساخته جمع آوری و با مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار AMOS تحلیل شد. برای رتبه بندی عوامل، از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و پرسشنامه ماتریسی در نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. نمونه گیری به روش هدفمند در بخش کیفی و خوشه ای نسبی چندمرحله ای در بخش کمی انجام شد و شامل ۲۰ نفر در بخش کیفی، ۲۸۱ مدیر مدرسه در بخش کمی، و ۳۵ نفر در بخش رتبه بندی بود. اعتبار و روایی ابزارها با استفاده از روش های آزمون مجدد، آلفای کرونباخ، و روایی محتوایی و سازه ای تایید شد.
یافته ها: تحلیل کیفی نشان داد که مدل عوامل سازمانی تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در آموزش و پرورش شامل هفت بعد اصلی (علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، و سبک زندگی) و ۲۴ مولفه است. تحلیل کمی، تمامی مولفه های مدل پژوهش را تایید کرد. نتایج رتبه بندی نشان داد که بعد "استقلال و آزادی" و مولفه "امنیت شغلی" بیشترین اهمیت را دارند.
نتیجه گیری: این پژوهش مدل جامعی برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران ارائه می دهد که بر اهمیت استقلال، آزادی، و امنیت شغلی به عنوان عوامل کلیدی سازمانی تاکید دارد. این مدل می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران و مدیران در جهت بهبود و هم راستا کردن نظام آموزش و پرورش باشد.
The Impact of Educational Excellence Model Components on the Development of Human Resources in Zahedan's Education Organization(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
133 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose: This article aims to investigate the impact of strategic human resources management (SHRM) on organizational excellence across various sectors.
Methodology: This study, aimed at practical application, employs a descriptive-survey research design for information gathering, situating it within the quantitative descriptive-analytical category. The statistical population consists of managers, deputy managers, and employees of the Zahedan Education Organization, totaling 1929 individuals. The sample size was determined to be 320 participants based on the Krejcie and Morgan table, considering the total population number. A stratified random sampling method, organized by educational region, was utilized for selecting the sample. For research question exploration and data analysis, both descriptive and inferential statistical methods were applied using the SPSS 23 and Amos software programs.
Findings: The SEM analysis demonstrated all paths to be significantly accepted, with p-values ranging from <0.001 to 0.003, indicating strong statistical support for the hypothesized relationships. This evidences a robust model that accurately captures the dynamics and influences within the organization, providing a solid foundation for strategic planning and implementation.
Conclusion: Strategic HRM is pivotal in achieving organizational excellence, necessitating a holistic and strategic approach to managing human resources. Organizations that effectively integrate SHRM practices within their strategic planning processes can enhance performance, adaptability, and resilience, achieving a sustainable competitive advantage. Future research should explore the dynamic interactions between SHRM practices and emerging global challenges to further understand HRM's evolving role.
Teacher Training and Professional Ethics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Explaining and analyzing the professional and religious ethical needs of the human resources at Farhangian University, with an emphasis on the esteemed faculty members of this university, can be a positive step towards achieving the critical mission of teacher training and education in the country. As indicated by the title of the article, the goal of this research is to analyze the needs of instructors and faculty members in the domain of professional and religious ethics. This article aims to answer the following questions: 1) What professional ethical characteristics do Farhangian University professors need? 2) Do Farhangian University professors possess these characteristics? 3) How can these characteristics be created and reinforced?
Methodology: The research methodology of the present study follows a mixed paradigm and employs descriptive-analytical and descriptive-survey methods.
Findings: In summarizing the findings, it was concluded that: empathy and the development of a spirit of cooperation among students by the professor, campus presidents, providing a foundation for self-confidence, preventing rigid and dogmatic discipline in the educational environment, and adherence to the scientific and cultural norms and regulations of the university are crucial. Therefore, it is expected that the planners and managers of Farhangian University, in addition to issuing directives and regulations, also pay special attention to implementation and practice. Thus, considering the important fact that in universities, education alone does not have a meaningful impact; rather, the educational process includes teaching ethics and institutionalizing it in order to properly implement the quality charter of Iran's teacher training university.
Conclusion: The study underscores the necessity for Farhangian University to integrate ethical training into its educational practices to fulfill its mission effectively.
مطالعه جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی با روش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
26 - 35
حوزههای تخصصی:
از جمله مولفه های قالی ایرانی در عصر کنونی، بازتولید هنری بر مبنای شرایط جامعه شناختی معاصر است. لذا شناخت و مطالعه قالی معاصر با شناخت اهمیت مبانی نظری و مولفه های جامعه شناختی معاصر میسر است. در این پژوهش به مطالعه جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی با روش کیفی پرداخته شده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه مولفه های قالی معاصر ایرانی برگرفته از شرایط جامعه شناختی معاصر است. پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که مولفه های قالی معاصر ایرانی از ابعاد جامعه شناختی چیست؟ و با روش کیفی و به شیوه توصیفی– تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر زمانی پژوهشی معاصر می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که امروزه تحول به عنوان رویکرد اصلی قالی معاصر مطرح است. از این رو مولفه های جامعه شناختی معاصر تحت تاثیر عصر مدرن و پست مدرن شکل گرفته و هنرهای سنتی ایرانی و از آن جمله قالی را متحول ساخته است. در این راستا نحوه و میزان تاثیرگذاری و ارتباط بین مجموعه عوامل تولید که شامل طراحان و مخاطبان و... بر تحول زیبایی شناختی قالی معاصر نمایان است. اهمیت نقش عوامل تولید چون طراحان و توجه به کثرت سلایق مخاطبان که از مولفه های عصر پست مدرن محسوب می شود، به ویژه اهمیت مخاطبان عام و خاص به عنوان رویکرد مخاطب محوری در قالی معاصر مطرح می باشد. بر این اساس می توان گفت تحول جامعه شناختی قالی معاصر ایرانی که با تغییر و تحول در نقش عوامل تولید چون طراحان، مخاطبان، تولیدکنندگان هنری و توزیع کنندگان نمود یافته، بر ابعاد زیبایی شناختی طرح ها و نقش مایه ها تاثیر گذار بوده و در جهت بازتولید قالی معاصر حائز اهمیت است.
پدیدارشناسی معنای شغل معلمی در گستره سبک زندگی: مطالعه موردی دبیران زن مقطع متوسطه اول ناحیه دو شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
55 - 74
حوزههای تخصصی:
یکی از شئون وسیع سبک زندگی، سبک زندگی مشاغل است که بر اساس بینش ها و ارزش های صاحبانشان شکل می گیرد و در رفتارشان نشان داده می شود. با توجه به خلأ پژوهش درباره نگرش معلمان به شغل خود، این پژوهش معنای شغل معلمی را بررسی کرده است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسیمعنای شغل معلمی را از نگاه ده دبیر زن مقطع متوسطه اول ناحیه دو شهر قم بررسی کرده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. جمع آوری داده ها با کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته و لحاظ کردن معیار اشباع صورت گرفت. برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته ها به پدیدارشدن سه معنا از شغل معلمی در قالب سه سازه عاطفی، ارتباطی و معنوی انجامید. مقوله محوری «رضایتمندی» ذیل سازه عاطفی، مقوله محوری «اجتماعی بودن در کار» ذیل سازه ارتباطی و مفهوم مرکزی «قداست و تعالی جویی» ذیل سازه معنوی قرار گرفت. پدیده مرکزی برآمده از داده ها در سه سازه مذکور، «مفهوم معلمی به مثابه امری مقدس» است که هر سه سازه را پوشش می دهد.
آداب و سبک رفتاری کارکنان در سازمان ها از منظر اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
117 - 142
حوزههای تخصصی:
سازمان ها اداره کننده امور جامعه هستند و کارکنان نیروی محرکه سازمان ها. متفکران سازمان با استفاده از ابزارهای مختلف، مانند ساختار سازمانی و قوانین و مقررات، درصددند که اداره سازمان ها را تسهیل بخشند. اخلاق حرفه ای در چند دهه گذشته برای بهبود روابط کارکنان، در جایگاهی فراتر از ساختارها و قوانین در سازمان به کار گرفته شد و تأثیری سودمند داشت. اگر آداب را رعایت ظواهر رفتار و سبک ظاهری متناسب با عرف جامعه بدانیم، می توان با به کارگیری آن در سازمان، زیست سازمانی را بهبود بخشید، روابط همدلانه بین کارکنان ایجاد کرد و روابط سازمان با ارباب رجوع را با کمترین هزینه آسان تر ساخت. نوآوری این مقاله این است که توانسته بر اساس یک مطالعه موردی و تحلیل آن با سبک زندگی اسلامی، ابعاد سبک زندگی رفتاری کارکنان را شناسایی و به صورت کاربردی معرفی کند. این مطالعه بر اساس جمع آوری داده ها به شیوه نظرخواهی و روش تحلیل محتوا تلاش کرده است که ابعاد فردی، شغلی و سازمانی آداب کارکنان را تحلیل و با نگاه اسلامی، زمینه توجه مدیران را به آن جلب کند. در بُعد فردی آداب خیرخواهی برای ارباب رجوع، سبک پوشش، سبک گفتار و سبک تماس بررسی شده است. در بُعد شغلی به آداب رازداری، حساسیت کاری و تحمل سخن دیگران توجه شده است. در بُعد سازمانی نیز آداب رعایت حریم شخصی، وقت شناسی، ارتباطات سودمند و تعامل سلسله مراتبی مطرح شده است. هر یک از این آداب با تکیه به منابع اسلامی و یافته های دانش مدیریت شناسایی شده است.
تمایز رویکرد سیاسی با رویکرد فلسفی به مفهوم غرب زدگی در اندیشه آل احمد و شایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی مقایسه ای مفهوم غرب زدگی در ادبیات فکری روشنفکران ایرانی، به صورت موردی داریوش شایگان و جلال آل احمد، برای فهم ریشه تمایزات دیدگاه های آنها انجام شده و در آن سعی شده تا ضمن تحلیل نگرش آل احمد و شایگان به این مفهوم، دو رویکرد متفاوت سیاسی و فلسفی حاکم بر نگرش روشنفکران ایران در مواجهه با سیطره فرهنگ و تمدن غربی بر جامعه ایرانی تبیین و راهکارهای آنها برای رهایی از این وضعیت مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد. روش تحلیلی - مقایسه ای در این پژوهش موردتوجه بوده که با به کارگیری آن سعی شده ضمن تحلیل مفهوم غرب زدگی در ادبیات فکری این دو روشنفکر و بررسی نسبت خاستگاه فکری آنها با ادبیات فکری و تمایز اساسی میان آنها مورد بررسی قرار گیرد. یافته اصلی پژوهش نشانگر آن است که تمایز اصلی مفهوم غرب زدگی اندیشه آل احمد و شایگان، ریشه در رویکرد متفاوت فلسفی و سیاسی آنها در بررسی نسبت میان تمدن مدرن غربی با فرهنگ و تمدن های غیراروپایی است. نتیجه کلی نشان می دهد که رویکرد سیاسی و اقتصادی آل احمد منجر به استفاده پسااستعماری مفهوم غرب زدگی شده درحالی که نگاه فلسفی شایگان که مبتنی بر نقد هستی شناختی مدرنیته است، دیدگاه های وی را به سوی نگرش های پسامدرن سوق داده است.
رابطه تنیدگی ناباروری و حمایت اجتماعی با رشد پس از سانحه با توجه به نقش میانجی گری تاب آوری در زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
71 - 92
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تنیدگی ناباروری و حمایت اجتماعی با رشد پس از سانحه با توجه به نقش میانجی گری تاب آوری در زوجین نابارور شهر مهاباد انجام شد. روش این پژوش توصیفی- همبستگی و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر مهاباد در زمستان سال 1400 بود که 140 نفر از افراد واجد شرایط به شیوه نمونه گیری هدفمند از کلینیک های ناتوانی جنسی و ناباروری شهر مهاباد انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه های رشد پس از سانحه- تدسچی و کالهون (1996)، تنیدگی ناباروری نیوتن و همکاران (1999)، حمایت اجتماعی زمن و همکاران (1988) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بودند. یافته ها نشان داد با توجه به ضرایب مستقیم و غیر مستقیم و آزمون سوبل، تاب آوری نقش میانجی را در رابطه بین تنیدگی ناباروری و رشد پس از سانحه زوجین نابارور ایفا نکرد، اما تاب آوری نقش میانجی را در رابطه بین حمایت اجتماعی و رشد پس از سانحه زوجین نابارور ایفا کرد. این یافته ها پیامدهای قابل توجهی برای عمل و تحقیقات بالینی دارند که ممکن است راهنمایی هایی در زمینه مشاوره حرفه ای و مداخلات روان شناختی برای زوجینی که ناباروری را تجربه می کنند، ارائه کند.
زمان به عنوان شاخص فقر: مطالعه فقر زمانی جمعیت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر زمانی علیرغم اهمیت ذاتی و پیامدهایی که برای سلامت و بهره وری افراد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جامعه دارد، در مطالعات داخل کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است و شناختی در این زمینه در سطح ملی وجود ندارد. در این مطالعه، با بهره گیری از داده های سه دوره پیمایش گذران وقت مناطق شهری ایران (سال های 88-1387، 94-1393 و 99-1398)، شاخص فقر فوستر گریر و توربک (FGT) برمبنای مقدار زمان اختصاص داده شده به فعالیت های شغلی (دستمزدی) و خانگی (غیردستمزدی) محاسبه شد تا به این سؤالات پاسخ داده شود: شیوع فقر زمانی چقدر است؟ شیوع این پدیده تا چه حد در طول زمان تغییر کرده است؟ تا چه حد تفاوت های جنسی و سنی در این پدیده مشاهده می شود؟ یافته های مقاله حاکی از آن بود که فقر زمانی در مناطق شهری ایران پدیده ای عمدتاً مردانه است که این یافته بر اساس مطالعات پیشین با وضعیت سایر جوامع همخوانی ندارد. همچنین بیشترین شیوع و شکاف فقر زمانی در سنین میانسالی (59-40 سال) مشاهده شد که همسو با نتایج تحقیقات گذشته است. مقادیر ناچیز شاخص مجذور شکاف فقر زمانی بیانگر شیوع بسیار کم فقر زمانی شدید در مناطق شهری کشور بود. شیوع بیشتر فقر زمانی شدید بین مردان نشان می دهد که به طور کلی فعالیت های شغلی نسبت به فعالیت های خانگی تأثیر بیشتری در تجربیه فقر زمانی دارد. مطالعات آینده می توانند با بررسی رابطه فقر اقتصادی و فقر زمانی، تبیین فقر زمانی با استفاده از رویکرد تلاقی و توجه به چندبُعدی بودن تعیین کننده های آن و مقایسه الگوها و تعیین کننده های این پدیده در مناطق شهری و روستایی به درک عمیق تر پدیده فقر و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد برای محو آن کمک کنند.
پدیدارشناسی تجربه سالخوردگان قبل و بعد ورود به سرای سالمندان (مورد مطالعه: خانه های سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
197 - 238
پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی به بررسی تجربه افراد سالخوره در قبل و بعد از ورود به سرای سالمندان می پردازد. مبانی نظری نشان می دهد که نظریه های مرتبط با سالمندان در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم می شوند که در این مطالعه، نظریه های رشد روانی اجتماعی، خرده فرهنگ و وابستگی ساختاری و برای چارچوب مفهومی پژوهش نظریه سیستم های بوم شناسی مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل داده ها با مدل کلایزی صورت گرفته. جامعه هدف پژوهش شامل سالخوردگان ساکن در سراهای سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران می باشد. از مصاحبه با شرکت کنندگان، تعداد 2 مضمون اصلی (شرایط زمینه ای و تجربه زیسته)، 7 مضمون فرعی (تنش های روحی-روانی، مشکلات جسمی، نبود انتخاب شخصی برای ورود به سالمندسرا، روزمره گی، نداشتن استقلال، نداشتن احساس راحتی با هم خانه ها و احساس مراقبت بیشتر نسبت به قبل ورود) و 21 زیرمضمون یافت شده که در بخش یافته ها آمده است. نتایج نشان می دهد که سالخوردگان از کیفیت زندگی لازم برخوردار نیستند و این موضوع جنبه ذهنی و عینی دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با اتخاذ برنامه های مناسب شرایط برای بهبود وضعیت ساکنان مهیا شود و خانواده ها و سازمان های حمایتی نیز از ﻋﻮارض و ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﺷﯽ از تجربیات زیسته سالمندان آﮔﺎه باشند و اقدامات لازم در جهت حمایت و امنیت اجتماعی آنان صورت گیرد.
Evolution of Türkiye’s Engagement in the Middle Eastern Regional Order: The Normalization Agenda and Beyond(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
493 - 527
حوزههای تخصصی:
This article analyzes the transformation of Turkish foreign policy towards the Middle East during the turbulent years initiated with the Arab Spring. In due course, Turkish policy considerably shifted from proactive engagement with the region in the early 2000s to a bid to leading regional transformation, particularly in the initial years of the Arab Spring. However, the reversal of the Arab Spring increasingly presented a blowback for Türkiye’s regional engagements. The ensuing regional insecurity resulted in a realist turn in Turkish foreign policy, with frequent resort to military instruments and coercive diplomacy. Eventually, regional policies of Türkiye corresponded to the search for de-escalation and normalization within the emerging Middle Eastern order since 2020. The article argues that changing regional dynamics corresponding with domestic conditions influenced and shaped Türkiye’s policies towards the Middle East. Recently, under the impact of the regional-systemic pressures coupled with changing domestic conditions, recalibrating its regional engagement, Türkiye has prioritized the normalization agenda. It argues that while normalization agenda will remain an important objective for Türkiye’s regional policies, it will evolve in a partial manner, and case-by-case, conditional on the unfolding regional order and Ankara’s strategic priorities.
A Nation State with Multiple Identities: Egypt in the Middle East Transition(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
589 - 614
حوزههای تخصصی:
Transition in the Middle East has been one of the most visible characteristics of the Middle East since the end of the Cold War. Having been probably the most penetrated region of the world, the international and the regional orders have always been closely, although mostly asymmetrically related. Thus, the transition in the international arena has been deeply impacting the regional scene, which, along the development from the Cold War through the unipolar moment of the United States to the post-hegemonic/post-US, has resulted in a relatively more independent regional order in the making. The new Middle East is still in transition, with the US having become one among several external actors, old regional powers returning and new ones emerging. But this transition changes not only the actors shaping the new regional order, but also some of the underlying concepts thereof, e. g. that of the regional power.The present paper aims at presenting one of the most ancient regional powers of the Middle East, Egypt, by analysing how the interplay of internal, regional and external developments and the re-identification of the Egyptian state (and society) contributed to its re-emergence as a regional power.