فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مکان ها و نواحی جغرافیایی به منظور اداره بهتر امور و تنظیم روابط افقی و عمودی با سایر نواحی و هم چنین استقرار نهادها و سازمان ها به خودگردانی و مدیریت در بعد محلی نیازمند میباشند. این نوع خودگردانیها و سازمان دهی سیاسی فضا در بعد محلی در ادبیات جغرافیای سیاسی به «دولت محلی» و حکومت محلی و غیره تعبیر میشود.
اراده حاکمیت ملی بر پهنه فضایی مناطق آزاد از دو راه صورت میگیرد: یکی از راه الگوی مدیریت سیاسی فضا (وزارت کشور و استانداریها) و دیگری اختصاصی (سازمان مناطق آزاد) و به لحاظ الگوی مدیریتی دوگانه ای که در آن اعمال میشود با دیگر مناطق آزاد جهان تفاوت هایی دارد که در نهایت تأثیر این الگوها بر کارکرد مناطق آزاد، مورد کالبدشکافی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتیجه تحقیق نشان میدهد زمانی که این دو الگو در عملکرد خود مکمل هم بوده اند باعث رشد و توسعه جزیره شده و برعکس زمانی که عملکرد این دو الگو در تعارض با هم بوده اند، بر کارکرد منطقه تأثیر منفی گذاشته است.
بررسی نقش مدیریت مخاطرات طبیعی در کنترل سوانح و تصادفات جاده¬ای مورد مطالعه: محور کرج - چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی وقایعی هستند که بر روی ایمنی حمل و نقل جاده¬ای تأثیر گذارند، این مخاطرات سالانه خسارات جانی و مالی فراوانی را بر سیستم¬های حمل و نقل جهان بویژه در محورهای کوهستانی تحمیل می¬کنند. در این تحقیق با استفاده از پژوهشهای میدانی، روشها و تکنیکهای آماری، سیستم اطلاعات جغرافیایی و ماتریس وضعیتهای اقلیمی به بررسی نقش مدیریت مخاطرات طبیعی (ریزش سنگ، لغزش، بهمن، یخبندان و لغزندگی) در کنترل سوانح و تصادفات جاده¬ای در محور کرج – چالوس پرداخته¬ شده است. دستاورهایی که این تحقیق با خود به همراه داشت عبارت بودند از : الف) مهم¬ترین پارامتر طبیعی خطرساز در نیمه جنوبی این محور سقوط بهمن و در نیمه شمالی آن ریزش سنگ و لغزش است. ب) بین پدیده یخبندان و لغزندگی با عامل ارتفاع رابطه¬ی مستقیمی وجود دارد، بطوری¬که با افزایش ارتفاع، پدیده یخبندان زودتر اتفاق افتاده و دیرتر خاتمه می¬یابد. از نظر توزیع مکانی، بخشهای میانی محور مورد مطالعه (کیلومترهای 43 تا 128 کرج) تحت تأثیر شدید یخبندان است. ج) از نظر گستردگی مکانی و زمانی، مهم¬ترین پارامتر طبیعی خطرساز ریزش سنگ است، که بصورت پراکنده از کیلومتر 34 تا 110 کرج را شامل می¬شود. د) بطورکلی در حدود 57 درصد از طول محور کرج- چالوس تحت تأثیر مخاطرات طبیعی است، که از نظر موقعیت مکانی، بخشهای میانی و مرکزی محور مورد مطالعه از کیلومتر 33 تا 118 کرج را شامل می¬شود.
هیجان در آبشارها
بنیادهای شناخت شناسی و روش شناسی نظریه های پست مدرن در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواخر دهه ی 1990 نسل جدیدی از نظریه ها با نام جغرافیای سیاسی پست مدرن و ژئوپلیتیک انتقادی در جغرافیای سیاسی پدیدار شدند که به تعبیر ریچارد مویر، درک آنها در تمایز با نظریه های کلاسیک این رشته، مستلزم فهم تحوّلات فکری فلسفی اواخر قرن بیستم است. بنیادهای روش شناسی و شناخت شناسی نظریه های جغرافیای سیاسی پست مدرن و ژئوپلیتیک انتقادی را می توان در پنج تحوّل فکری فلسفی اواخر قرن بیستم؛ یعنی ساخت گرایی، پساساخت گرایی، پسامارکسیسم، فمینیسم و پست مدرنیسم ردیابی کرد. حمله علیه پوزیتیویسم و واقعیّت های قابل مشاهده، تأکید بر ماهیّت متمایز علوم اجتماعی از حیث شناخت پدیده ها و واقعیّت ها، گفتمانی پنداشتن واقعیّت های انسانی و اجتماعی، پرده برداشتن از رابطه ی دانش و قدرت در نظریه های کلاسیک و شالوده شکنی گفتمان ها، از وجوه مشترک این تحوّلات فکری فلسفی است. به نظر می رسد، درک نظریه های جغرافیای سیاسی پست مدرن و ژئوپلیتیک انتقادی مستلزم شناخت این تحوّلات است. نتایج علمی این تحوّلات در زمینه های روش شناسی، ظهور روش های جانشین به جای روش پوزیتیویستی بوده است. از مهم ترین این روش ها، روش هرمنوتیک است که در سطوح مختلف خود تبیین گر نظریه های جدید مطرح شده در زمینه ی دانش جغرافیای سیاسی و همچنین ژئوپلیتیک است. در روش هرمنوتیک ماهیّت کاملاً عینی پدیده ها انکار می شود و بر همین اساس نظریه های جدیدی خلق می شوند که با نظریه های کلاسیک دانش جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک سراسر متفاوت هستند.
عوامل موثر بر دانش کشاورزی پایدار: مطالعه موردی شالیکاران استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر دانش کشت پایدار ارقام پرمحصول برنج در استان مازندران به روش پیمایشی انجام گرفته است. نمونه آماری این پژوهش، 270 نفر از شالیکاران شهرستان های آمل، بابل و ساری هستند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. یافته های این مطالعه نشان داد که بین متغیرهای سن، سطح تحصیلات، سطح مشارکت، عملکرد ارقام پرمحصول برنج، درآمد ناخالص ارقام پرمحصول برنج، ویژگی های مدیریتی، تجربه کشت برنج، سطح کل اراضی زراعی، سطح کل اراضی زیرکشت برنج و سطح اراضی زیرکشت ارقام پرمحصول برنج، با متغیر دانش کشت پایدار ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین براساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون، متغیرهای ویژگی های مدیریتی، سطح تحصیلات، سن، سطح کل اراضی زیرکشت برنج، سطح مشارکت و تجربه کشت برنج حدود 35 درصد از تغییرات متغیر وابسته دانش کشت پایدار را تبیین می کنند.
فضا، بُعد چهارم قدرت (قسمت هشتم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات کشاورزان در دسترسی به خدمات کشاورزی: مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نبود نظام خدمات رسانی مناسب، عادلانه و کارآ دسترسی کشاورزان به خدمات و نهاده ها را دشوار می سازد. از این رو، پژوهش حاضر به تبیین، تحلیل و اولویت بندی مشکلات کشاورزان در دسترسی به خدمات کشاورزی می پردازد. پژوهش به روش پیمایشی انجام می شود. جامعه آماری را کشاورزان بخش مرکزی شهرستان میانه (8318 نفر) تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 180 نفر برآورد شده، روش نمونه گیری از نوع ترکیبی مشتمل بر نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای متناسب است؛ و برای جمع آوری اطلاعات میدانی، از پرسشنامه استفاده می شود. براساس نتایج تحلیل، مشکلات کشاورزان ریشه در پنج عامل نگرشی، نظارتی و حمایتی، زیرساخت های حمل و نقل، توزیع زمانی خدمات، و آموزشی و ترویجی دارد، که حدود شصت درصد کل مشکلات آنها در دسترسی به خدمات کشاورزی را تبیین می کنند.
مقایسه نقاط روستایی کشور بر اساس شاخص های توسعه انسانی در سال های 1375 و 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب اسلامی٬ توسعه روستایی در کانون اصلی تمرکز سیاست های دولت و راهبردها و برنامه های کشور بوده است٬ از این رو٬ بررسی ابعاد مختلف توسعه و بویژه توسعه انسانی در روستاها بسیار اهمیت دارد. پژوهش حاضر به بررسی جایگاه توسعه انسانی نقاط روستایی استان های کشور در سال های 1375 و 1385 می پردازد٬ و بدین منظور برای سنجش توسعه انسانی به روش تاکسونومی عددی٬ از چهارده شاخص در سه بخش آموزشی٬ اقتصادی و بهداشتی بهره می گیرد و همچنین٬ داده های پژوهش با مراجعه به آمارنامه ها و سرشماری های موجود استخراج می شود. نتایج پژوهش نشان دهنده نابرابری های بسیار میان نقاط روستایی استان هاست و با وجود بهبود نسبی وضعیت توسعه انسانی در فاصله ده سال مورد بررسی٬ از ایجاد تغییراتی خاص در سلسله مراتب و رتبه نقاط روستایی استان های مختلف حکایت دارد٬ و از لحاظ شاخص های مورد بررسی٬ برخوردارترین نقاط روستایی کشور در استان-های تهران و اصفهان و محروم ترین آنها نیز در استان های سیستان و بلوچستان٬ کردستان و آذربایجان غربی واقع است.
تعیین ارزش تفرجگاهی پارک جنگلی نور مازندران، با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CV)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفریحی، همچنین اجرای طرحهای مختلف زیست محیطی و ایجاد تفرجگاههای متنوع و مراکز تفریحی گوناگون برای مردم یکی از مسائل مهم در مدیریت در سطح کلان و منطقه ای در هر کشور است. رشد روزافزون جمعیت مردم، تغییر الگوهای سکونتی، آلودگی محیط شهرها و نیاز مبرم به اوقات فراغت بیش از پیش اهمیت این مسئله را افزایش داده است. در این میان، کمبود آشکار منابع مالی با هدف ایجاد، یا شکل گیری و فضاهای تفریحی مناسب، مدیریت منابع طبیعی را به سوی ارزشگذاری این منابع با استفاده از شیوه ها و روشهای علمی جدید هدایت کرده است. تحلیل و اندازه گیری شاخص میزان تمایل به پرداخت (WTP) در میان کاربران و بازدیدکنندگان سایت تفرجگاهی و تفریحی، از جمله این روشهای علمی جدید است که امروزه جایگاه شناخته شده و مهمی در انجام تحقیقات این حوزه به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با بررسی و تبیین این شاخص در فضای تفرجگاهی پارک جنگلی نور مازندران و با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CV) و پرسشنامة گزینش دوگانه به تعیین ارزش تفریحی و تفرجگاهی این پارک جنگلی در شمال کشور پرداخته است. بدین منظور، از مدل تحلیلی لاجیت استفاده و بر پایة روش حداکثر درست نمایی، شاخص های این مدل برآورد و ارزیابی شده اند. نتایج حاصل مبین این مهم است که میزان میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و کاربران برای این پارک جنگلی 3875 ریال برای هر بازدید برآورد شده است. همچنین نتایج حاصل در ارتباط با ارزش تفریحی سالانه این پارک، نشانگر اهمیت بالا و ارزشی است که بازدیدکنندگان و کاربران برای این سایت قائلند.
افول روستا و روستاشناسی یا ضرورت بازنگری در رویکردها و روش ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دورنمای نواحی روستایی و روستاشناسی را با تاکید بر ایران در شرایط جدید و در حال ظهور، از جمله جهانی شدن و جامعه اطلاعاتی مورد بحث قرار می دهد. پرسش این است که چگونه تحولات جدید در فناوری و شکل گیری روندهای اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی در جامعه جدید امکانات و محدودیت های متعدد و جدیدی را برای شناخت، مطالعه و توسعه و سیاست گذاری نواحی روستایی به وجود آورده است؟ این مقاله با کندوکاوی در پیشینه مطالعات روستایی در ایران و با اشاره به برخی از ویژگی ها و ضعف های عمده آنها، کاستی ها را در مسائل کلان تر پژوهشی کشور تحلیل می کند و این دیدگاه را که روستا و روستاشناسی در جهان امروز به دلیل بهره گیری از گفتمان های حاکم قدرت در تحلیل روستا و مسائل آن، به حاشیه رفته است، رد می کند. تداوم روستانشینی بخش چشم گیری از جمعیت ایران و دیگر کشورها، پیدایش مسائل جدید در کنار مسائل سنتی روستایی، و وجود کاستی های متعدد، دال بر بازنگری در رویکردها و روش ها تلقی می شوند. تحول پارادیمی به پساساختارگرایی و پسانوگرایی زمینه های نظری و روش شناختی این بازاندیشی و تجدیدنظرطلبی را فراهم کرده است.
شناسایی توانمندی های بالقوه حوضه های رودخانه ای به عنوان مکان های مناسب طبیعت گردی مطالعه ی موردی: شفارود گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه های رودخانهای از گذشته های دور به عنوان بستری جهت شکل گیری تمدنهای بزرگ بوده و امروزه نیز با رشد فزاینده جمعیت و آلودگی شهرها به عنوان محیط پاک و آرام ، پذیرای حجم عظیمی از مسافرانی می باشد که جهت گذران اوقات فراعت از خانه هایشان بیرون می آیند . حوضه ی شفارود در غرب استان گیلان دارای جاذبه های اکوتوریستی فراوانی است، این حوضه به دلیل نزدیکی به جاده سراسری انزلی – آستارا و مناطق جنگلی و کوه های سر سبز همیشه مورد توجه گردشگران داخلی و غیر استانی می باشد. این تحقیق با هدف بررسی و باز شناسایی قابلیت های محیطی و برنامه ریزی جاذبه های طبیعی جهت جذب گردشگر در حوضه شفارود تدوین شده است . روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و برای جمع آوری اطلاعات از مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است . نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که جاذبه های اکوتوریستی و توریستی که حوضه ی شفارود بدرستی شناسایی نشده است وهمچنین برنامه ریزی خاصی در حاشیه رودخانه انجام نگرفته است که در صورت شناسایی توانمندی های بالقوه و برنامه ریزی در جهت بالفعل درآمدن و بهره برداری می تواند موجب آبادانی و رونق اقتصادی محدوده مطالعاتی شود.
مقایسه ی تطبیقی تحلیلی مدل های سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری و هم پوشانی وزن برای شناسایی و اولویت بندی توسعه ی بافت های مرکزی شهرها(مطالعه ی موردی: محلّه ی عیدگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نوع مطالعه ای بر پایه ی روش و شیوه ای است و نقش این شیوه ها در نتایج حاصل از پژوهش بسیار مهم است. چنانچه شیوه های مناسب انعطاف پذیری برای تحلیل اطلاعات انتخاب نشود، امکان دست یابی به نتایج پذیرفتنی با ضرایب اجرایی بالا کاهش می یابد. با توجّه به اهمّیّت شیوه های پژوهش، هدف از این مقاله ضمن معرّفی سه مدل تحلیل سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری و هم پوشانی وزنی با سیستم اطلاعات جغرافیایی، ارزیابی و بیان توانایی سه مدل در تحلیل و انتخاب مکان های بالقوّه اولویّت دار و مقایسه ی آنها برای احیای محلّه های مرکزی شهرها از جمله محلّه ی عیدگاه شهر مشهد است. ویژگی این پژوهش، ترکیب کردن مدل ها با تحلیل فضایی آن است. فرضیه ی پژوهش بر این است که این سه مدل، تفاوت معنادار با یکدیگر در شناسایی مکان های بالقوّه برای احیا ندارند. برای آزمون این فرضیه و دست یابی به هدف پژوهش، پس از تشریح مدل نظری، کشیدن دیاگرام سلسله مراتبی، تعیین اهداف، شاخص ها و گزینه ها مشخّص شدند، سپس ویژگی کالبدی 761 قطعه املاک محلّه ی عیدگاه به وسعت 16 هکتار با استفاده از پرسش نامه به صورت میدانی برداشت شد. نخست نقشه های محلّه ی عیدگاه براساس شاخص های انتخابی از حالت بُرداری به رستری تبدیل شدند و به دلیل ماهیّت متفاوت شاخص ها با یکدیگر، آنها را یکنواخت کرده و به صورت جداگانه در مدل های تحلیل سلسله مراتبی، محاسبه گر رستری، هم پوشانی وزنی در نرم افزار GIS اجرا شد که نتیجه ی حاصل به صورت نقشه ای در سه طبقه ارائه شد. در هر سه مدل، محدوده ی مورد مطالعه به سه طبقه ی نواحی اولویّت دار، نواحی با اولویّت کم، نواحی با اولویّت بالا برای احیا و بازسازی مشخّص شد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر کارایی مدل ها در شناسایی مناطق بالقوّه برای توسعه در فرایند احیای محلّه های مرکزی شهرها است، ولی کارایی مدل هم پوشانی وزنی در مقایسه با سایر مدل ها بهتر و فرضیه پژوهش رد شد.
اصل تمامیّت ارضی از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی، سرزمین، پهنه ای جغرافیایی است با مرزهای پیرامونی مشخّص که جنبه ی حقوقی حاکمیّت را بدنه و ساختاری جغرافیایی می بخشد. امروزه، حفظ استقلال و تمامیّت ارضی و مرزی کشور ها به عنوان یک اصل جهانی مورد توجّه و تأکید قرار گرفته است. سازمان ملل، حقوق بین الملل و قانون اساسی کشور ها، مهم ترین منادی چنین نگرشی هستند. هرچند به نظر می رسد در قرن بیست و یک، سازه ی حکومت و قلمرو جغرافیایی کشور تا حدودی دچار تحوّل خواهد شد، اما اصل حفظ تمامیّت ارضی، خدشه ناپذیر خواهد ماند. نگرش جهان اندیشی اسلام در دوره ی گذشته، براساس تقیّه و ضرورت در حال تغییر ماهیّت به پذیرش قلمرومحوری اسلام است. باوجود غلبه ی تفکّرهای دارالاسلامی و امّت محوری در آغاز تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برخاسته از اندیشه ی دینی و عقیدتی شورای مقننین قانون اساسی و تصمیم سازان کلان کشور و تأکید بر مرزهای فرهنگی جهان اسلام، اختصاص هفت اصل به قلمرو ملّی، ضرورت حفظ و پاسداشت تمامیّت ارضی آن را می توان از برجستگی ها و ویژگی های بارز آن و زمینه سازِ ساخت یک حکومت ملّت پایه دانست. تغییرناپذیری مرزها، مگر با شرایط استثنایی و اصلاحات جزئی و با موافقت قوای سه گانه و مقام رهبری در نوع خود قابل توجّه و تأمل است.
قابلیت های استفاده از داده های سنجش از دور در مطالعه توفان های گرد و خاک، سیلاب ها و بارش های شدید
حوزههای تخصصی:
مخاطرات اقلیمی هر ساله در ایران خسارات جانی و مالی بسیاری بر جای می گذارند. بر همین اساس شناخت و ارزیابی این مخاطرات به منظور کاهش اثرات آن ها، از اهمیت فراوانی برخوردار است. با توجه به گسترش جغرافیایی وسیع کشور ایران و پراکنش نامناسب ایستگاه های سنجش زمینی، دسترسی و جمع آوری داده های مخاطرات اقلیمی همواره با مسایل و مشکلات زیادی مواجه بوده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی سنجش از دور فرصت های بسیار خوبی در زمینه جمع آوری و ارزیابی مخاطرات بوجود آمده است. در این تحقیق مخاطرات توفان گرد و خاک 1 و 2 جولای 2008 در خوزستان، سیلاب 11 فوریه 2005 در چابهار و بارش شدید (گنو) 6 جون 2007 جهت بررسی، انتخاب شده اند. ارزیابی این مخاطرات توسط سنجندهای AVHRR, MODIS, SEAWIFS, VISSR و در مواردی MSS و TM صورت گرفته است. در تحقیق حاضر، جهت تشخیص مخاطرات در تصاویر از روش مشاهده بصری استفاده شده است. در این روش از خصوصیاتی مانند: تن، رنگ، شکل، اندازه، بافت که هرکدام معرف خصوصیات ظاهری پدیده ای می باشند و همچنین از تصاویر ترکیب رنگی (RGB) که سبب بارز شدن مخاطرات با رنگی ویژه می گردد برای آشکارسازی مخاطرات استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهدکه جهت مسیر یابی مخاطرات، سنجنده های دارای قدرت تفکیک زمانی بالاتر و برای اطلاع از جزییات و منبع مخاطرات سنجنده های دارای قدرت تفکیک مکانی بالاتر مفید می باشند. سنجنده MODIS و SEAWIFS برای آشکار سازی توفان های گرد و خاک، همچنین سنجنده MODIS جهت آشکار سازی سیلاب مفیدتر از دیگر سنجنده ها می باشد. برای ارزیابی بارش های شدید نیز سنجنده ماهواره METEOSATبه دلیل قدرت تفکیک زمانی هر 30- 15 دقیقه بهترین سنجنده می باشد.
نقش تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در اشغال کویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عراق در سال 1990 کویت را اشغال و آن را به عنوان استان نوزدهم ضمیمه خاک خود کرد. سوال این است که مهمترین دلایل اشغال کویت چه بوده است؟ اشغال کویت دلایل متعددی داشته است، اما فرض مقاله این است که مهمترین دلیل به تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق باز می گردد. برای تبیین این فرضیه، نخست در مورد نظریه های ژئوپلیتیک توضیح داده شده و سپس مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی تاثیرگذار در اشغال کویت مانند موقعیت جغرافیایی، مرزها و منابع طبیعی یعنی محیط فیزیکی عراق مورد مطالعه قرار گرفته است.از نظر موقعیت جغرافیایی، عراق وضعیت مناسبی در خلیج فارس ندارد. به همین دلیل، این کشور ابتدا تلاش می کرد تا با طرح هلال خصیب و ایجاد عراق بزرگ به دریای مدیترانه دسترسی پیدا کند. اما با عدم توفیق در این مورد، توجه آن کشور معطوف به خلیج فارس گردید. عراق برای بهبود بخشیدن به وضعیت جغرافیایی خود در خلیج فارس و یا رفع تنگناهای ژئوپلیتیکی، همواره خواستار الحالق کامل کویت یا بخش هایی از آن به خاک خود بوده است. البته ذخایر نفتی کویت نیز در چشم داشت های این کشور نسبت به کویت بی تاثیر نبوده است.بر همین اساس، دولت های عراق هر چند تا سال 1990 در مورد مرزهای خود با کویت به توافقاتی رسیده بودند، اما حاضر نشده بودند که آن را بر روی زمین علامت گذاری نمایند. زیرا این مساله به مفهوم شناسایی کویت به عنوان کشوری مستقل تلقی می شد. از سوی دیگر رهبران عراق از جمله ملک غازی، نوری سعید، عبدالکریم قاسم و صدام حسین از تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در خلیج فارس آگاه بوده اند. آنها کویت را بخشی از عراق می دانستند و انگلستان را متهم می کردند که با ایجاد کشور کویت، قصد داشته دسترسی عراق را به خلیج فارس محدود کند. اشغال کویت در سال 1990 بر همین اساس و به منظور بر طرف کردن این تنگنای ژئوپلیتیکی انجام گرفت
مقایسه دو روش طبقه بندی حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی در استخراج نقشه کاربری اراضی مطالعه موردی: حوزه سد ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ضروری ترین اطلاعات مورد نیاز مدیران و متولیان منابع طبیعی، نقشه های کاربری اراضی می باشد. داده های ماهواره ای، به جهت ارایه ی اطلاعات به هنگام و رقومی، تنوع اشکال و امکان پردازش در تهیه ی نقشه های کاربری اراضی از اهمیت بالایی برخوردارند. از سویی دیگر در سال های اخیر به طور وسیع و گسترده جهت طبقه بندی تصاویر ماهواره ای از روش های طبقه بندی پیشرفته از قبیل شبکه های عصبی مصنوعی، مجموعه های فازی و سیستم های هوشمند استفاده می شود. هدف اصلی این تحقیق مقایسه ی دو روش مختلف جهت طبقه بندی کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ASTER می باشد. بدین منظور با استفاده از تصویر ماهواره ای ASTER و دو الگوریتم طبقه بندی نظارت شده شامل حداکثر احتمال و شبکه ی عصبی مصنوعی، نقشه ی کاربری اراضی تهیه گردید. در طبقه بندی با استفاده از الگوریتم شبکه ی عصبی از یک شبکه ی پرسپترون با یک لایه ی پنهان و 14 نرون ورودی، 9 نرون میانی و 6 نرون خروجی استفاده شده است که تعداد نرون های ورودی همان تعداد باندهای تصویر ماهواره ای ASTER و تعداد نرون های خروجی همان تعداد کلاس های نقشه ی کاربری اراضی می-باشد. برای آموزش شبکه نیز از الگوریتم انتشار برگشتی استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی دقت این دو روش با استفاده از تعیین ضریب کاپا نشان داده است که الگوریتم شبکه ی عصبی با ضریب 86/0 نسبت به الگوریتم حداکثر احتمال با ضریب 69/0 از دقت بیشتری برخوردار است. نتایج این مطالعه همچنین نشان می دهد الگوریتم های سنتی طبقه-بندی مانند روش های آماری به خاطر انعطاف پذیری پایین و انواع پارامتریک آن مانند روش حداکثر احتمال به خاطر وابستگی به مدل آمار گوسی نمی توانند نتایج بهینه ای، در صورت نرمال نبودن داده های آموزشی فراهم آورند در حالیکه دلیل موفقیت الگوریتم شبکه ی عصبی مصنوعی در سنجش از دور این است که می تواند داده هایی با منابع مختلف را با هم تلفیق نماید.
تحلیل فضایی نابرابری های ناحیه ای در استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه نواحی کشور ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های اقتصادی، زیربنایی و ارتباطات، اجتماعی- فرهنگی، بهداشتی درمانی، آموزشی است.
روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های همبستگی، اسنادی، تحلیلی است. 44 شاخص مورد بررسی در این مطالعه در 6 بخش زیربنایی و ارتباطات، بهداشت و درمان، کشاورزی، جمعیتی و اقتصادی، فرهنگ و ورزش، آموزشی قرار می گیرند. تکنیک های آماری تاپسیس و روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی روش های اصلی به کاربرده شده در این تحقیق هستند.
نتایج این پژوهش نشان می دهد تفاوت ها و نابرابری هایی درسطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های تبریز، آذرشهر در یک سطح (سطح یک توسعه) و شهرستان های مراغه، اهر، بناب، مرند، میانه، سراب در یک سطح (سطح 2 توسعه) شهرستان های شبستر، اسکو، بستان آباد در یک سطح (سطح 3 توسعه) و شهرستان های جلفا، کلیبر،هریس، هشترود و ملکان در یک سطح (سطح 4 توسعه) قرار دارند. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرستان ها ایجاب می کند.
مقایسه خسارات اقتصادی خشکسالی کشاورزی سال های( 1378تا1382) شهرستان نائین با سایر شهرستان های استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان اصفهان از نظرموقعیت جغرافیایی در مرکز ایران ودر پهنه اقلیمی خشک تا نیمه خشک قرار دارد واز نظر آب وهوایی با توجه به روش طبقه بندی دمارتن که دما وبارش در آن مد نظر قرار گرفته است، دارای آب وهوای گرم وخشک در نیمه شمالی و شرقی وآب وهوای خشک ونیمه خشک در نواحی مرکزی وجنوبی وآب وهوای معتدل با بارش نسبتا خوب در نیمه غربی وجنوب غربی است.این امر باعث گردیده تا پدیده خشکسالی که به طور متناوب این استان راتهدید می کند، در شهرستان های مختلف استان، در بخش های گوناگون اقتصادشهری وروستایی خسارت های رابه بار آوردکه به تناسب موقعیت جغرافیایی شهرستان های استان، میزان خسارت های ناشی از خشکسالی ها متفاوت است.در این میان، شهرستان نایین که در منطقه گرم وخشک شرق استان واقع شده است، آثار نا مطلوب پنهانی را بر بخش های زراعی وباغی خود دیده است، در سال های 1378تا1382 شدیدترین خشکسالی ها در شهرستان های استان اصفهان رخ داده که در تحقیق حاضر سعی بر آن شده است تا مقایسه ای از جهت خسارت های مالی ناشی از پدیده خشکسالی در بخش کشاورزی روستایی، بین شهرستان های استان با شهرستان نایین انجام گیرد. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه و شناخت عوامل تأثیر گذار برمیزان خسارات خشکسالی بر محصولات زراعی وباغی شهرستان نایین با دیگر شهرستان ها ی استان بوده، همچنین دستیابی به راهکارهایی جهت کاهش آثار منفی خشکسالی ها بر نظام اقتصادکشاورزی نواحی روستایی استان اصفهان است. روش تحقیق این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی ومیدانی است وآمارهای مورد نیاز ازسازمان جهاد کشاورزی استان وسالنامه های آماری وستاد حوادث غیر مترقبه استانداری استان به منظور مقایسه سطوح زیر کشت ومیزان خسارت وارد آمده دریافت گردید.سپس میزان خسارت های خشکسالی در بخش زراعی وباغی برای هر شهرستان محاسبه شد و شهرستان ها با توجه به وسعت جغرافیایی ومساحت محصولات زیر کشتشان با میزان خسارت های وارده درهر هکتاردر سال های مورد نظر به روش آمار توصیفی با نرم افزارهای Excle و Spss مقایسه و ارتباط داده شد.در مرحله بعد، نسبت های حاصله به شکل نقشه با نرم افزار ARC-GIS ترسیم گردید. نتایج حاصل از تحلیل یافته های این تحقیق نشان می دهد که خسارات ناشی از خشکسالی در بخش کشاورزی شهرستان های استان بر افزایش مهاجرت های روستایی وروی آوری به شغل های دیگر (صنایع دستی، معادن و..) اثر مستقیم داشته است.این توضیح ضروری است که، نایین به رغم وسعت زیادتر نسبت به دیگر شهرستان های استان، به دلیل شرایط اقلیمی گرم وخشک حاکم وخشکسالی های هیدرولوژیک وکشاورزی متوالی، از نظر سطح زیر کشت وتولید محصولات زراعی وباغی نسبت به دیگر شهرستان های استان در سطح پایین تری قراردارد، به همین دلیل آمار خسارات اعلان شده در شهرستان های نیمه غربی استان به علت سطوح زیر کشت بیشتر ووسعت کمتر آنها، بیشتر گزارش گردیده است . نقشه ها ونمودارهای حاصل از داده ها نشان می دهد که میزان خسارات زراعی وباغی در شهرستان های استان، تابعی از اقلیم و موقع جغرافیایی شهرستان ها، وسعت سطوح زیر کشت ووسعت شهرستان هاست(شهرستان های غربی، مرکزی وجنوبی بیشترین خسارت را داشته اند).
ارزیابی و تحلیل کارایی سامانه حمل و نقل BRT و رضایت عمومی از آن در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند رشد شتابان کلان شهرها در جهان، توأم با افزایش جمعیت در این شهرها، مشکلات متعددی را مانند معضل ترافیک و اختلال در سامانه حمل ونقل درون شهری به وجود آورده است. از این رو، معضل مذکور از چالش های اساسی فراروی برنامه ریزی شهری در اواخر قرن بیستم بوده که بر دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری تاثیر نهاده است. افزایش سریع وسایل حمل ونقل موتوری ـ به ویژه اتومبیل ـ و استفاده زیاد از آن در شهرهای کشور و مشخصا در کلان شهر تهران همراه با رشد جمعیت و گسترش بی رویه آن و نیز عدم برنامه ریزی های علمی و جامع و مشکلات عدیده سیستم حمل ونقل عمومی باعث بروز مشکلاتی نظیر آلودگی های شدید زیست محیطی، تراکم های ترافیکی زیاد و خسته کننده، اتلاف زیاد وقت شهروندان، مصرف بیش از حد انرژی، ناامنی مسیرها و تصادفات شده است. بدین ترتیب، زندگی در این محیط ها دشوار شده و از نظر رفاه و آسایش دچار تنزل گشته است. سامانه حمل ونقل BRT سیستم سریع اتوبوسی است، که در کنار توسعه سامانه مترو در قالب سیاست توسعه حمل ونقل همگانی در کلان شهر تهران برای تسهیل حمل ونقل عمومی و مقابله با مشکلات مذکور به وسیله شهرداری در پیش گرفته شده است. پژوهش حاضر ضمن بررسی ساختار تجهیزاتی، معیارها و استانداردهای سامانه حمل و نقل BRT، بر اساس روش مطالعات کتابخانه ای و پژوهش میدانی به ارزیابی عملکرد این سامانه در کلان شهر تهران پرداخته است. برای بررسی نمونه موردی خط یک سامانه BRT تهران مورد نظر بوده است. تجزیه و تحلیل های صورت گرفته که بر اساس تحلیل پرسشنامه و اطلاعات سازمان های مربوط و بهره گیری از آزمون های نرم افزار SPSS استوار بوده است، ضمن وجود برخی مشکلات کارکردی و شکلی این سامانه در کلان شهر تهران، حاکی از تاثیرات مثبت این سامانه بر حمل ونقل عمومی و تاثیرات مطلوب زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن در این شهر است، به طوری که رضایت مردم را به میزان زیادی تامین کرده است.