مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
مخاطرات اقلیمی
حوزه های تخصصی:
تصادفات جاده ای از عوامل بسیار مهم مرگ و میر و صدمات شدید جانی و مالی به شمار می آیند و آثار سنگین اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن جوامع بشری را به شدت مورد تهدید قرار داده اند. از میان عواملی که در بروز تصادفات جاده ای نقش دارند، سهم پدیده های اقلیمی چون لغزندگی در سطح جاده، برف، کولاک، مه، بهمن و یخبندان کم نیست. در این پژوهش تاثیرات آب و هوا بر تصادفات جاده ای در محور کرج ـ چالوس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محور کرج ـ چالوس به طول 70 کیلومتر، از مهم ترین راه های مواصلاتی است که استان تهران را از طریق ارتفاعات البرز به مناطق شمالی کشور مرتبط می سازد. در پژوهش حاضر پایگاه اطلاعات فضایی با استفاده از نقشه توپوگرافی به مقیاس 1:250000 از جاده تشکیل گردیده و آمار تصادفات جاده ای پلیس راه به این پایگاه اضافه شده و از طریق آنها نقاط مخاطره آمیز از لحاظ وقوع تصادفات در هر یک از شرایط جوی (آفتابی، ابری و جز آن) مورد بررسی قرار گرفته است. روش مطالعه در این تحقیق برمبنای بررسی فراوانی تصادفات در هر یک از مقاطع یک کیلومتری جاده مورد بررسی بوده است که در آن همزمانی بین وقوع تصادفات با رخدادهای اقلیمی با امکانات سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های آماری تحلیل شده است. در همین زمینه بررسی ارتباط وقوع تصادفات جاده ای با شرایط توپوگرافی نیز صورت گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در شرایط هوای آفتابی کیلومترهای 17، 20 و 41 و در شرایط هوای ابری کیلومتر 62 و در هنگام ریزش باران کیلومترهای 40 و 70 و در هوای برفی کیلومترهای 40، 60 و 62 و در هنگام هوای مه آلود کیلومترهای 60، 62 و 65 حداکثر فراوانی تصادفات را دارند و از این لحاظ جزو نقاط خطرناک محسوب می شوند. همچنین توزیع فضایی تصادفات نشان می دهد که هر چه محور کرج ـ چالوس از ارتفاعات بالاتری عبور می کند، به علت شرایط نامساعد جوی، میزان تصادفات در همان مقاطع افزایش می یابد.
قابلیت های استفاده از داده های سنجش از دور در مطالعه توفان های گرد و خاک، سیلاب ها و بارش های شدید
حوزه های تخصصی:
مخاطرات اقلیمی هر ساله در ایران خسارات جانی و مالی بسیاری بر جای می گذارند. بر همین اساس شناخت و ارزیابی این مخاطرات به منظور کاهش اثرات آن ها، از اهمیت فراوانی برخوردار است. با توجه به گسترش جغرافیایی وسیع کشور ایران و پراکنش نامناسب ایستگاه های سنجش زمینی، دسترسی و جمع آوری داده های مخاطرات اقلیمی همواره با مسایل و مشکلات زیادی مواجه بوده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی سنجش از دور فرصت های بسیار خوبی در زمینه جمع آوری و ارزیابی مخاطرات بوجود آمده است. در این تحقیق مخاطرات توفان گرد و خاک 1 و 2 جولای 2008 در خوزستان، سیلاب 11 فوریه 2005 در چابهار و بارش شدید (گنو) 6 جون 2007 جهت بررسی، انتخاب شده اند. ارزیابی این مخاطرات توسط سنجندهای AVHRR, MODIS, SEAWIFS, VISSR و در مواردی MSS و TM صورت گرفته است. در تحقیق حاضر، جهت تشخیص مخاطرات در تصاویر از روش مشاهده بصری استفاده شده است. در این روش از خصوصیاتی مانند: تن، رنگ، شکل، اندازه، بافت که هرکدام معرف خصوصیات ظاهری پدیده ای می باشند و همچنین از تصاویر ترکیب رنگی (RGB) که سبب بارز شدن مخاطرات با رنگی ویژه می گردد برای آشکارسازی مخاطرات استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهدکه جهت مسیر یابی مخاطرات، سنجنده های دارای قدرت تفکیک زمانی بالاتر و برای اطلاع از جزییات و منبع مخاطرات سنجنده های دارای قدرت تفکیک مکانی بالاتر مفید می باشند. سنجنده MODIS و SEAWIFS برای آشکار سازی توفان های گرد و خاک، همچنین سنجنده MODIS جهت آشکار سازی سیلاب مفیدتر از دیگر سنجنده ها می باشد. برای ارزیابی بارش های شدید نیز سنجنده ماهواره METEOSATبه دلیل قدرت تفکیک زمانی هر 30- 15 دقیقه بهترین سنجنده می باشد.
تحلیل فضایی دما ها و بارش های بحرانی روزانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی پراکندگی فضایی بارش ها و دماهای بحرانی کشور، امار روزانه بارش و دمای همه ایستگاه های دارای امار بلند (حد اقل 30 سال) در دوره اماری موجود ازسازمان هواشناسی به صورت کنترل شده دریافت شد. شاخص های بحران اقلیمی به صورت روزهای شرجی، روزهای سرد، روزهای یخی، روزهای گرم، شبهای گرم، آستانه بارش های روزانه سنگین، و سهم بارش های سنگین از بارش سالانه تعریف شدند. نتایج تحقیق نشان داد که هر نقطه ای از کشور حداقل از نظر یک شاخص اقلیمی دچار بحران است. بحران های دماهای بالا در سواحل جنوب و مناطق مرکزی فراوان هستند، اما بحران های سرما در نواحی کوهستانی شمال غرب و مناطق کوهستانی زیاد است. بحران های بارشی درهمه جای کشور پراکنده است. بر اساس نتایج تحقیق در همه جای کشور حداقل 40 درصد از سال بحران اقلیمی وجود دارد. نکته ای که مدیران و برنامه ریزان باید به ان توجه ویژه ای داشته باشند. چون بدون شناخت این بحران ها نمی توان برنامه ریزی مناسب و عملی انجام داد.
ارزیابی نقش عناصر اقلیمی بر تصادفات جاده ای (مطالعه محور سقز- سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثرات آب و هوا بر تصادفات جاده ای در محور سقز – سنندج پرداخته شده است. محور سقز – سنندج به طول 187 کیلومتر، از جمله راه های اصلی و مخاطره آمیز استان کردستان است. در این بررسی نقشه پراکندگی تصادفات و احتمال خطر تصادف در هر یک از شرایط اقلیمی (برفی، یخبندان، بارانی، مه آلود وآفتابی) تهیه گردید. داده های تصادفات در دوره آماری 87-1385 در لایه راه مورد استفاده قرار گرفت. سپس با توجه به فراوانی تصادفات در شرایط جوی و محور ارتباطی، طبقه بندی و نقاط مخاطره آمیز مشخص گردیدند. در هوای برفی، فراوانی درصد تصادفات 213 درصد و در کیلومترهای 53 تا 87، در شرایط یخبندان، فراوانی درصد تصادفات 21 درصد و در کیلومترهای 93 تا 152، در هوای بارانی، فراوانی درصد تصادفات 16 درصد و در کیلومترهای 48 تا 71، در هوای مه آلود، فراوانی درصد تصادفات 11 درصد و در کیلومترهای 73 تا 85، در شرایط هوای صاف، فراوانی درصد تصادفات 9 درصد و در کیلومترهای 51 تا 79 و در تمامی شرایط جوی، فراوانی وقوع تصادفات 493 مورد و در کیلومترهای 75 تا 168 دارای حداکثر فراوانی تصادفات هستند که از این لحاظ از جمله نقاط خطرناک محسوب می شوند. در نهایت با استفاده از نقشه های احتمال خطر تصادف و با استفاده از ضریب اهمیت در هر یک از عناصر اقلیمی، شدت تصادفات و تلفات در افزایش روزهای بارانی و برفی مشاهده گردید.
تحلیل سینوپتیک بارش های رعد و برقی 4 و 5 اردیبهشت 1389 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمار هواشناسی نشان میدهد که به هنگام وقوع بارشهای تندری پدیدههای اقلیمی فرعی خطرناکی مثل تگرگ، رگبارهای سنگین و سیلآسا، بادهای شدید و صاعقه پدیدة غالب اقلیمی تبریز هستند. مخاطرات اقلیمی یاد شده به عنوان بخشی از ماهیّت اقلیم تبریز و کل منطقه شمال غرب ایران هر ساله خسارات فراوان اقتصادی-اجتماعی و زیستمحیطی را متوجه مردم بویژه کشاورزان و دامداران میکنند.
بـرای مطالعه سینوپتیک بارشهای رعد و بـرقی روزهای 4 و 5 اردیبهشت 1389 تبریز از دادههای جو بالای موجود در مرکز ملی پیشبینیهای محیطی استفاده شده و با روشهای محاسباتی و ترسیمی وضعیت جو به هنگام وقوع بارشهای رعد و برقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیلهای سینوپتیک نشان داد که عوامل مؤثر بر وقوع بارشهای رعد و برقی تبریز در روزهای 4 و 5 اردیبهشت 1389 وقوع بلوکینگ و پیچانه در ترازهای 500، 600 و 700 هکتوپاسکال، ناپایداری و همرفت شدید هوا در تمام سطوح جوی از 1000 تا 500 هکتوپاسکال و تاوایی مثبت یا سیکلونی در ترازهای جوی 500، 600، 700 و 850 هکتو پاسکال هستند. نقشههای وزش رطوبتی نشان دادند که منبع تأمین رطوبت بارشهای رعد و برقی روزهای 4 و 5 اردیبهشت 1389 تبریز و منطقه شمال غرب ایران در در ترازهای 1000، 925 و 850 دریای خزر و در ترازهای 700، 600 و 500 هکتوپاسکال دریاهای مدیترانه و دریای سیاه هستند.
تحلیل فضایی مخاطره ی توفان های تندری بهاره ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درپژوهش حاضر، داده های ماهانه ی فراوانی وقوع توفان های تندری 25 ایستگاه سینوپتیک کشور در طی بازه ی زمانی 51 ساله از 1960-2010 با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی وارد شد و روش زمین آمار کریجینگ به منظور طبقه بندی و شناسایی مکان های اصلی رخداد مخاطره ی توفان های تندری فصل بهار در ایران تحلیل شد. پس از محاسبه فراوانی وقوع توفان های تندری فصل بهار و بررسی ویژگی های آماری مربوط به آن، تابع توزیع احتمالاتی مناسب با داده های توفان های تندری برازش داده شدو سپس، با استفاده از تحلیل خوشه ای به تقسیم بندی مناطق گوناگون به گروه های همگون و با استفاده از روش کریجینگ به پهنه بندی توفان های تندری اقدام گردید. پس از بررسی فراسنج های آمار توصیفی توفان های تندری بهاره، مشخص شد که توزیع احتمال فراوانی وقوع داده های توفان های تندری بهاره ی ایران، مانند بیشتر متغیرهای تصادفی گسسته از توزیع احتمال ویبول سه پارامتری تبعیت می کند. براساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای مناطق گوناگون کشور به پنج ناحیه همگن مجزا مشتمل بر نواحی شمالی، میانی، شمال شرقی؛ نواحی مرکزی و شرقی؛ شمال غرب؛ غرب و نیمه ی جنوبی با روند مشابه خوشه بندی گردید. پس از انجام پهنه بندی مشخص شد که کانون های اصلی رخداد این پدیده بیشتر در نواحی شمال غرب و غرب کشور متمرکز شده است
واکاوی و رتبه بندی استراتژی های سازگاری نسبت به تغییرات اقلیمی از دیدگاه مردم محلی مورد مطالعه: دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای شناسایی نگرش های مردم و مدل های ذهنی آنها نسبت به تغییرات اقلیمی می تواند کاربست های لازم جهت مدیریت پساتغییر را فراهم نماید. اشاعه فرهنگ مدل سازی و مهندسی ذهن از رویکردهایی است که دانشمندان جهت مدیریت مخاطرات اقلیمی و پیامدهای تغییر اقلیم اتخاذ کرده اند. هدف از این پژوهش ارائه مدل و شناخت نگرش مردم برای سازگاری این مناطق با تغییرات اقلیمی می باشد. به منظور انجام این مطالعه به تدوین چارچوب نظری برای ارائه مدل سازگاری با تغییرات اقلیمی در هیرمند پرداخته و سپس با روش میدانی به سنجش دیدگاههای مردم درباره تغییر اقلیم اقدام شد. ویژگی های سازگارانه مردم با تغییرات جدید و رویکرد مردم با چالش های پیش رو بررسی شد. این داده ها محور بر سطح دانش (آگاهی) از آب و هوا و تغییرات آن و استراتژی های کاهش و سازگاری آماده شد. داده های گرداوری شده با استفاده از تکنیک های آماری پردازش گردید و برای رتبه بندی و ارزیابی استراتژی های سازگاری مدلسازی گردید و شاخص ASI ایجاد شد. این نتایج برای بینش سیاست گذاران و ارائه دهندگان خدمات جهت توسعه محلی مهم است و می توان به اقدامات هدفمند مورد استفاده قرار گرفته و ترویج و تصویب مکانیسم های مقابله با پتانسیل برای ایجاد تاب آوری و سازگاری با تغییر آب و هوا و در نتیجه اثرات زیست محیطی انها آماده کند. نتایج نشان داد که بیشتر مردم در این منطقه به دنبال انتخاب رفتار سازشی با تغییرات اقلیمی می باشند. در مجموع 15 استراتژی در منطقه مطرح می باشد. بر اساس رتبه بندی استراتژی ها با شاخص ASI تغییر الگوی کشت، انتخاب گونه های مقاوم، کاهش مقدار زمین و تنوع کشت مهمترین الگوی های سازگاری با تغییرات محیطی می باشد.
شرایط و مخاطرات اقلیمی آینده ایران در تحقیقات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط شکننده، متغیر و گاه مخاطره آمیز اقلیم کنونی ایران پیش بینی آینده آن را بسیار ضروری اما سخت نموده است. پیش بینی شرایط اقلیم آینده بوسیله مدل های گردش کلی جو مورد استفاده تحقیقات متعددی به هدف تدقیق محلی نتایج قرار گرفته است. یکی از پرکاربردترین این روش ها، ریزمقیاس نمایی آماری است. این روش در مطالعات اقلیمی به طور گسترده استفاده شده اما تاکنون نتواسته بیان روشنی از شرایط اقلیم آینده ایران به نمایش بگذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین دورنمای شرایط اقلیمی آینده در ایران، تحقیقات انجام گرفته در زمینه ی ریزمقیاس نمایی آماری خروجی مدل های گردش عمومی جو-اقیانوس برای بررسی فراسنج های بارش و دما تحت سناریوهای انتشار مختلف، گردآوری گردید. با روش تحلیل توصیفی-محتوا و مقایسه نتایج، دید جامعی از اقلیم آینده، مخاطرات آن و بویژه تغییر اقلیم در ایران ارایه گردد. در نهایت با توجه به تفاوت های اقلیمی-جغرافیایی سرزمین ایران، نتایج حاصل به طور جداگانه در 6 منطقه بررسی گردید. در منطقه شمال غرب تغییرات بارش کاهشی، کاهشی-نوسانی و کاهشی-انتقالی و دما افزایشی و در منطقه غرب و جنوب غرب تغییرات بارش کاهشی، کاهشی-نوسانی و افزایشی و تغییرات دما افزایشی پیش بینی شده است . منطقه جنوب و جنوب شرق دارای تغییرات کاهشی، کاهشی-نوسانی، نوسانی و افزایشی-نوسانی بارش و تغییرات افزایشی دما خواهد بود . در منطقه شرق و شمال شرق تغییرات بارش نوسانی و کاهشی-نوسانی و تغییرات دما افزایشی-نوسانی است. در منطقه سواحل شمالی، تغییرات بارش کاهشی و افزایشی-نوسانی و دما افزایشی و افزایشی-نوسانی و منطقه جنوب البرز و مرکز ایران نیز دارای تغییرات کاهشی، نوسانی، افزایشی-نوسانی بارش و تغییرات افزایشی دما خواهند بود. با توجه به روند کاهشی بارش و روند افزایشی دما در درصد بسیار بالایی از پهنه سرزمین ایران، رخداد مخاطرات اقلیمی و محیطی ناشی از آن همانند امواج گرمایی، خشکسالی و سیل نیز می تواند در آینده افزایش یابد.
مکان یابی ایستگاه های هواشناسی جاده ای با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (محور مورد مطالعه: محورهای کوهستانی البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
621 - 639
حوزه های تخصصی:
مشکلات ناشی از شرایط جوی در محورهای کوهستانی البرز، به ویژه در فصل زمستان، از موارد قابل مطالعه در زمینه علوم هواشناسی است. بنابراین، قرارگیری موقعیت مناسب ایستگاه های هواشناسی جاده ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. بدین منظور، برای تعیین مکان مناسب ایستگاه های هواشناسی جاده ای، معیار مخاطرات اقلیمی شامل بارش، یخبندان برای شاخص های زمان شروع و خاتمه و تعداد روزهای یخبندان، دما جهت بررسی دمای کمینه و بیشینه با مقدار کمتر از 10- و بیشتر از 35 درجه سلسیوس، داده های ماهواره ای سطح پوشش برف، معیار ژئومورفولوژیکی شامل ریزش سنگ، نقاط زمین لغزش و گسل های فعال، معیار ترافیکی شامل نقاط پُرتصادف و شرایط محیطی معیار اقتصادی-امنیتی قرار می گیرد. سپس، با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به هر یک از معیارها، نقشه نهایی الویت بندی محور چالوس و هراز تهیه و ایستگاه های هواشناسی جاده ای پیشنهاد داده می شود. نتایج نشان داد که پس از الویت بندی محورها از نظر نیاز به ایستگاه های جدید، با تحلیل Location-Allocation و بررسی فواصل بهینه محورها از راهداری، جایگاه های سوخت، دوربین های نظارتی، و روستاهای اطراف محور، ایستگاه های نهایی در قطعات الویت دار محور چالوس در محدوده کیاسر، مرزن آباد، خرگوش دره، و ولی آباد و در محور هراز در محدوده پلور، مبارک آباد- آبعلی، راهداری حدفاصل رودهن- بومهن، و رینه هستند. با توجه به شرایط منطقه معرفی شده، قابلیت تغییر ایستگاه ها در محدوده 1 تا 5 کیلومتری نقطه معرفی شده وجود دارد و هر ایستگاه هواشناسی منطقه ای درحدود 30 کیلومتر را پوشش می دهد.
ارتباط و تأثیر متغیرهای اقلیمی بر وقوع تصادفات جاده ای؛ مطالعه موردی: محور برزند جاده گرمی-اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصادفات جاده ای برآیندی از ترکیب رفتار راننده، وضعیت جاده، وسیله نقلیه و عوامل محیطی است. بنابراین یکی از مؤثرترین مواردی که می تواند به عنوان راهکاری مناسب در کاهش تصادفات، تخلفات و افزایش ایمنی در رانندگی مورد استفاده قرار گیرد، شناسایی دقیق پارامترهای مؤثر بر تصادفات و ارزیابی تأثیر آن ها می باشد. در سال های اخیر توجه به مسئله تعیین تأثیر عناصر آب و هوایی بر روی شدت و تعداد تصادفات جاده ای افزایش یافته است. بررسی ارتباط بین رخداد تصادفات جاده ای و عناصر جوی در جاده برون شهری شهرستان گرمی- اردبیل (محور برزند) است. در این راستا، تأثیر عناصر اقلیمی (میزان بارش، دمای حداقل و تعداد روزهای یخبندان) بر تصادفات جاده ای در رویداد سوانح مخاطره آمیز مورد ارزیابی قرار گرفت. آمار کل تصادفات محور برزند از اداره پلیس راه استان اردبیل طی دوره آماری (1394-1390) و نیز آمار ایستگاه هواشناسی شهرستان گرمی در طی یک دوره 11 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این راستا ارتباط آماری با استفاده از نرم افزار برنامه نویسی R صورت گرفت و تحلیل های آماری انجام شد. نتایج تحلیل عناصر اقلیمی بیان گر این است که اکثر تصادفات در محور برزند، در فصل زمستان اتفاق افتاده است که با آمار تعداد روزهای یخبندان و نیز حداقل دمای مطلق مطابقت دارد. براساس نتایج، بیش ترین همبستگی مثبت و معنی دار در سطح 1 درصد (43/0R2=) میان آمار تلفات جانی و تعداد روزهای یخبندان بوده است. علاوه بر این میان دمای حداقل مطلق و تعداد تلفات جانی و افراد مجروح نیز رابطه معکوس معنی دار وجود دارد. در نتیجه، وضع نامطلوب جاده ای ناشی از عناصر اقلیمی را می توان در تشدید آمار تصادفات مؤثر دانست. بر این اساس، ارائه راهکارهای مناسب در تغییر رفتار منجر به کاهش تصادفات مجروحی را می توان در حوزه تنظیم قوانین و مقررات مدنظر قرار داد.
آشکارسازی و تحلیل روند خشکسالی حوضه آبخیز جازموریان در ارتباط با شاخص های جوی- اقیانوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی مخاطره خشکسالی در حوضه های آبخیز سرزمین ایران واقع در کمربند خشک و نیمه خشک جهان از ابعاد مختلف اهمیت ویژه ای دارد. در این میان نقش الگوهای پیوند از دور در بررسی مخاطرات آب و هوایی در دهه های اخیر توسط محققان مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. در همین راستا، توجه به تغییرات رطوبتی و بررسی و تحلیل خشکسالی حوضه آبخیز جازموریان نماینده یکی از زیر حوضه های آبریز مرکزی ایران ، هدف این مقاله است. لذا با بررسی تغییر شاخص های طیفی رطوبتی در سالهای اخیر و تعیین شدت خشکسالی در ارتباط با شاخص های جوی – اقیانوسی با استفاده از داده های ثبت شده موجود ناهنجاری های رطوبتی بررسی شد. تحلیل طیفی شاخص رطوبتی در سه بازه زمانی 2000-1985، 2013-2000 و 2020-2013 در حوضه جازموریان نشان داد که هر دو شاخص MNDWI و NDWI در سه بازه زمانی مورد مطالعه وجود خشکی و ناهنجاری های رطوبتی منفی در حوضه را نشان می دهند و تقکیک جزییات خشکی فراهم نشد. استفاده از شاخص شدت خشکسالی هواشناسی تبخیرتعرق استاندارد SPEI حاکی از روند منفی معنادار شدت خشکسالی از سال 1999 تاکنون است. بررسی ارتباط بین شاخص شدت خشکسالی SPEI دوازده ماهه و نوسانات جوی اقیانوسی با استفاده مدل رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج نشان داد که خشکسالی حوضه آبخیز جازموریان با شاخص های جوی اقیانوسی نوسان چند دهه ی اقیانوس اطلس (AMO) و شاخص نوسان جنوبی (SOI) رابطه معنادار قویتری در سطح خطای 5 درصد دارند و بر اساس نتایج مدل رگرسیون چندگانه، شاخص چند دهه ای اقیانوس اطلس بیش از 70 درصد خشکسالی حوضه آبخیز جازموریان را تبیین می کند. تحلیل همدید خشکسالی نشان داد که شرایط پایداری و جریان مداری جو در طی فاز گرم نوسان AMO باعث فرونشینی و شرایط پایداری هوا شده و بر شدت خشکسالی در حوضه آبخیز جازموریان در فاز گرم از سال 1999 تاکنون افزوده است.
تاب آوری جوامع در برابر اثرات رخدادهای اقلیمی؛ نه به مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رخداد مخاطرات اقلیمی در مناطق مختلف جهان، همه ساله منجر به آسیب پذیری افراد زیادی در سراسر جهان می شود که بر امنیت آب و غذا و جان افراد اثر گذار است. در برخی موارد این امر منجر به جابه جایی و مهاجرت افراد در جست و جوی محیط امن برای زندگی می شود. از این رو برای کاهش آسیب پذیری جوامع و افراد، تاب آوری به عنوان یکی از رویکردهای سازگاری در برابر مخاطرات محیطی و به منظور کاهش آسیب پذیری به کار گرفته می شود. در این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی به ارائه ی مفاهیم، اصول و دیدگاه ها در زمینه تاب آوری اقلیمی پرداخته شده است. سپس تجربه کشورهای مختلف از جمله ایران در زمینه به کارگیری دانش بومی و فناوری در افزایش تاب آوری اقلیمی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. بررسی تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد که برخی کشورها با تکیه بر دانش بومی و امکانات در دسترس توانسته اند جوامع خود را تاب آور کنند و برخی دیگر با سرمایه گذاری در بخش آموزش، مشارکت مدنی و تقویت زیر ساخت ها، تاب آوری اقلیمی جوامع و افراد را تقویت کرده اند. همچنین افراد زیادی توانسته اند با حمایت دولت و سازمان های خصوصی با به کا ر گیری فناوری سیستم هشدار زودهنگام، هوش مصنوعی، خودسازماندهی و تنوع اقتصادی محیط زندگی خود را در برابر مخاطرات محیطی تاب آور کنند و در محل زندگی خود ماندگار شوند. بررسی تجارب ایران نشان می دهد از دیرباز تاب آوری جوامع بر مبنای دانش بومی بوده است و به کارگیری فناوری مدرن به دلیل دانش پایین افراد، هزینه بالا و عدم دسترسی آسان کاربرد گسترده ای ندارد. از اینرو برای تاب آور کردن مناطق مختلف ایران افزایش آگاهی جامعه در مواجه با مخاطرات محیطی، تقویت زیرساخت ها، ادغام دانش بومی با فناوری و ارائه سیاست های تاب آوری با توجه به ویژگی های هر منطقه به منظور تقویت جنبه های کاربردی دانش و تجربه در کنار فناوری ضروری است.