فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیت های گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستم های طبیعی و ارتقا شاخص های رفاه انسانی است. کلید دست یابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابی های جامع و کافی محقق نمی شود. این پژوهش می کوشد مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان می دهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
آینده نگاری مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس رهیافت سناریو (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
147 - 162
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به آینده در سیاست های گردشگری کشور و اصرار بر الگوی «برنامه ریزی بر اساس وضع موجود» باعث شده است تا سیاست هایی بسیار ناکارآمد برای مدیریت مقاصد گردشگری ورزشی اتخاذ شود. لذا هدف این مطالعه تحلیل آینده مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس شناسایی عوامل و پیشران های منتهی به سناریوهای محتمل و ممکن تا افق زمانی 1410 می باشد که از طریق یک مطالعه موردی در استان اصفهان انجام شده است. روش تحقیق این مطالعه، از نوع پیمایشی است. داده ها با استفاده از سه روش مصاحبه، مرور ادبیات نظری و پرسشنامه های وزن دهی شده گردآوری شد. جامعه آماری شامل 14 نفر از متخصصین حوزه گردشگری ورزشی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل ساختاری و تحلیل سناریو انجام گردید. یافته ها نشان داد سیستم گردشگری ورزشی استان اصفهان یک سیستم ناپایدار با 16 سناریو می باشد که شامل دو سناریوی غیرمحتمل، هفت سناریوی ناسازگار، دو سناریو با احتمال وقوع ضعیف، سه سناریوی با احتمال وقوع متوسط و دو سناریو با احتمال وقوع قوی است. سناریوی ششم محتمل ترین سناریو برای آینده 10 ساله استان اصفهان است. بر اساس این سناریو، سرمایه گذاری در زیرساخت های گردشگری ورزشی در حالت راکد یا رو به کاهش بوده و سیاست گذاری هوشمندانه ای برای توسعه انواع گردشگری ورزشی وجود نخواهد داشت. بر این اساس، فقدان سیاست گذاری واحد و منسجم با قابلیت به روزرسانی مداوم و پویا در سطح ملی، منجر به آسیب پذیر شدن مقاصد گردشگری ورزشی استان اصفهان شده است. لذا مهمترین راهبردها و اقدامات برنامه ریزانه آینده، بایستی حول محور «سیاست گذاری در سطح استانی» متمرکز شود.
بررسی تأثیر تغییر الگوی کشت بر ابعاد توسعه روستایی دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 158
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلفی که پیرامون توسعه پایدار روستایی انجام شده است، اهمیت تغییر الگوی کشت را در فرایند توسعه روستایی مشخص کرده و نقش آن را به عنوان یک عامل مهم در کاهش فقر خانوارهای روستایی نشان داده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تأثیر تغییر الگوی کشت بر توسعه پایدار روستاهای دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کشاورزانی است که در دهستان کوت عبدالله همه یا بخشی از اراضی خود را به زیر کشت چای ترش برده اند. تعداد کشاورزان مورد نظر 152 نفر هستند. لذا با توجه به جامعه آماری کم، تمامی آن ها به عنوان حجم نمونه لحاظ شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل از شاخص های برازش مناسب برخوردار است. بر اساس نتایج، بار عاملی متغیرهای توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی- فرهنگی و توسعه زیست محیطی به ترتیب برابر 0/98، 0/94 و 0/84 است. بنابراین با توجه به اهمیت مصرف آب در کشت و کار گیاهان و مقاومت گیاه چای ترش به کم آبی، کشت این گیاه در منطقه مورد مطالعه می تواند به تحقق توسعه کمک نماید.
بررسی مؤلفه های جنسیتی در خانه های بندر کنگ بر اساس تحلیل ایزوویست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه جوامع منجر به افزایش تمرکز بر کیفیت فضا و تجربه کاربری شده است. در این زمینه مطالعاتی دررابطه با تأثیر فضا بر ادراک انسان انجام شده است. عوامل متعددی بر کیفیت محیط خانه تأثیر می گذارند و جنسیت را می توان یکی از جنبه های کیفی حیاتی فضا به ویژه در محیط های مسکونی در نظر گرفت. این پژوهش باهدف تحلیل کیفیت بصری فضا با تمرکز بر حوزه های جنسیتی انجام شده است که می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در بررسی خانه های تاریخی به ویژه در بافت بندر کنگ، استان هرمزگان باشد. روش پژوهش: این مطالعه از یک رویکرد تاریخی - تفسیری برای تحلیل چگونگی تأثیر جنسیت بر سازمان فضایی در خانه های سنتی استفاده می کند. دوازده خانه در بندر کنگ به عنوان مطالعه موردی برای بررسی رابطه بین جنسیت، فضا و ادراک بصری انتخاب شدند. خانه ها به چهار حوزه فضایی اصلی طبقه بندی شدند: فضاهای غالب زن، مرد مسلط، اولویت زن و مرد. سپس روابط بصری و پیکربندی های فضایی با استفاده از روش ایزوویست برای ارزیابی تأثیر نقش های جنسیتی بر حریم خصوصی و ترتیب فضایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که باورهای فرهنگی مبتنی بر جنسیت به طور معناداری بر سازمان دهی فضایی خانه های سنتی بندر کنگ تأثیر می گذارد. قابل ذکر است که فضاهای زنانه از دسترسی مستقیم بصری به ویژه از ورودی خانه به شدت محافظت می شود. در مقابل، در ۷۰ درصد خانه ها، مناطق مردسالار از ورودی قابل مشاهده است. ارتباط بصری حیاط با فضاها نیز متفاوت است و ارتباط بصری مستقیم تری با فضاهای دارای اولویت زنانه وجود دارد، اگرچه در ۳۰ درصد خانه ها دسترسی بصری به این فضاها مجاز نیست. پیوند بصری بین فضاهای مردانه و زنانه از طریق روش های مختلف کنترل حریم خصوصی به حداقل می رسد و دسترسی بصری محدود یا عدم دسترسی مستقیم بین این دو را تضمین می کند. نتیجه گیری: جنسیت نقش مهمی در پیکربندی بصری و سازمان دهی فضایی خانه ها در بندر کنگ دارد. این تحقیق نشان می دهد که حریم خصوصی، به ویژه محافظت از زنان در برابر نگاه بیگانگان، یک نگرانی فرهنگی کلیدی است که در طراحی فضایی منعکس شده است. این مطالعه نشان می دهد که درک این ترتیبات فضایی، تحت تأثیر جنسیت، بینش های ارزشمندی را در مورد طراحی مسکن سنتی ارائه می دهد و می تواند الهام بخش راه حل های مسکن معاصر باشد که رضایت کاربر و ارتباط فرهنگی را در اولویت قرار می دهد.
تدوین الگوی شهر بیوفیلیک در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون توسعه شهرها و بهره کشی از زمین و طبیعت امروزه یکی از مهم ترین دغدغه های بشری شده است. این روند در دهه های اخیر باعث شد تا جریان های جدیدی در خصوص حفاظت از محیط زیست، توسعه پایدار و مباحثی همچون رد پای اکولوژیک، بهینه سازی در مصرف انرژی و روی آوری به انرژی های نو و تجدید پذیر مطرح شود. از آنجا که این موضوعات به طور اخص به شهر و شهرسازی مربوط می شد، خیلی زود اندیشمندان شهری و برنامه ریزی شهری را نیز دغدغه مند ساخت. به طوریکه سیل عظیمی از تحقیقات در خصوص توسعه پایدار شهری و مباحثی از این دست صورت گرفت. یکی از این نظریه ها که علاوه بر وجه محیطی آن به ویژگی های ذهنی انسان نیز توجه بسیاری داشته است، نظریه شهر بیوفیلیک بوده است. از اینرو هدف مقاله حاضر تدوین الگوی شهر بیوفیلیک اصفهان براساس شاخص های مستخرج از مطالعات جهانی در خصوص شهر بیوفیلیک بوده است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است و برای شناسایی پهنه ها(یا محلات) مستعد توسعه بیوفیلیک در شهر اصفهان از مدل های آماری و گرافیک مبنا، خوشه بندی و تحلیل عاملی در تلفیق با محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده است. یافته های این پژوهش در مرحله اول الگوی خاص شهر بیوفیلیک برای شهر اصفهان نشان می دهد که به طور کلی راهبردهایی را در بستر مکانی شهر اصفهان پیشنهاد می دهد. در مرحله دوم رتبه بندی محلات شهری از منظر شهر بیوفیلیک مشخص کرده است و در مرحله سوم خوشه بندی محلات شهر اصفهان بر اساس اصل همگنی در ویژگی های بیوفیلیک است که محلات شهر اصفهان را به 10 خوشه تقسیم بندی شده است. نتایج نشان می دهد محدوده های ناژوان و محله های نقش جهان، چرخاب، عباس آباد از نظر ویژگی های شهر بیوفیلیک از سایر محدوده ها برخوردارتر و هماهنگ تر هستند.
تحلیل اثر اقتصاد سیاسی بر پویش شهرنشینی در بازه زمانی 1300 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
263 - 278
حوزههای تخصصی:
فرآیند رشد و توسعه شهرنشینی در دهه های گذشته به شدت متأثر از رویکرد اقتصاد سیاسی بوده است؛ به ویژه پویشی است که از خارج تحمیل شده و محصول روابط نابرابر اقتصادی و اجتماعی با کشورهای توسعه یافته به همراه کاتالیزور تصمیمات فردی است. پژوهش حاضر از لحاظِ هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی- تحلیلی است و با هدف بررسی تأثیر اقتصاد سیاسی بر پویش شهرنشینی در فاصله زمانی 1300 تا 1357 پرداخته شده است. برای تبیین مدل تحقیق پنج دسته عوامل سیاسی، اقتصادی، نهادی، اجتماعی و کالبدی در نظر گرفته شدند. در این مطالعه با استفاده از مدل های اقتصادسنجی فضایی با سه نوع داده مقطعی، سری زمانی و تلفیقی اقدام به بررسی داده ها شد. با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات کافی، در خصوص شاخص های موردمطالعه، ابتدا شهرهای مراکز استان و سپس شهرهای ناحیه ای درجه ۲ و درجه ۳ مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ در این مطالعه با استفاده از داده های شهرهای کشور مدل رشد جمعیت با استفاده از مدل خطای فضایی مورد تحلیل قرار گرفت. به دلیل وجود ناهمسانی واریانس در این مدل از برآوردگر KP –HET استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین متغیرهای اقتصادی؛ شاخص فقر، نرخ بیکاری، تخصص گرایی و از بین متغیرهای اجتماعی میزان مهاجرت، نرخ باروری عمومی و جمعیت فعال به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد جمعیت شهرها ارزیابی شده است و شاخص کالبدیِ شبکه راه ها اثرگذاری مثبتی را نشان نداده است.
شناسایی مدل مفهومی امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در جامعه روستایی استان خوزستان: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش ها و ضعف های متعدد درزمینه امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان، شناسایی ابعاد موضوع ضرورت یافته است. با توجه به اینکه مبحث امنیت غذایی و اقتصاد مقاومتی پدیده های تک وجهی نبوده و صرفاً از طریق روش های کمی نمی توان به تحلیل و کنکاش عمیق آن ها پرداخت، ضرورت مطالعه کیفی و تحلیل عمقی آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق به منظور شناسایی معیارها و زیر معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی از روش های کیفی تحلیل محتوا، مصاحبه نیمه ساختاریافته، گروه متمرکز و روش طوفان اندیشه استفاده شد. نقطه نظرهای مصاحبه شوندگان از طریق کدگذاری نظام مند، استخراج شد و مؤلفه ها و الگوی پیش فرض تعیین شد. در گام نخست با استفاده از روش بررسی منابع و سوابق تحقیق و تحلیل محتوا 12 معیار و 65 زیر معیار شناسایی شد. سپس با مصاحبه با کارشناسان و بهره گیری از روش گروه متمرکز و جلسه های طوفان اندیشه با 35 نفر از خبرگان، 7 معیار و 35 زیر معیار استخراج شد که خبرگان با درصد 70 و بالاتر بر آن ها اجماع نظر داشتند. این معیارها و زیر معیارها به عنوان معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان شناسایی شدند. پیشنهاد می شود برنامه ریزان بخش کشاورزی این ابعاد را برای تحقق امنیت غذایی با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان مورد توجه قرار دهند.
بهینه سازی فرم با هدف دستیابی به ساختمان با عملکرد بالا در شهرهای آینده (مورد پژوهی: کاربری های اداری بزرگ مقیاس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم به عنوان خط مقدم مواجهه با محیط بیرونی، نحوه تماس ساختمان با عناصر اقلیمی از جمله تابش خورشیدی را تعریف می کند. بنابراین، مؤلفه های مختلف فرم نیز بر میزان دریافت فاکتورهای خورشیدی توسط ساختمان اثرگذار بوده و موجب تغییر در عملکرد انرژی ساختمان می گردند. با توجه به وجود دو مؤلفه بهره حرارت خورشیدی (SHG) و أمواج مرئی (Tv) در رابطه با تابش خورشیدی و هم زمانی فعالیت کاربری های اداری با حضور نور روز، عدم توجه هم زمان به این دو مولفه می تواند موجب خروج از شرایط آسایش حرارتی و آسایش بصری نوری گردد. بنابراین ضروری است تا در راستای افزایش بهره وری در کاربری های اداری، رفتار گونه های فرم در برابر تابش خورشیدی بررسی و انواع نامناسب حذف گردند. با هدف دست یابی به فرم شکلی بهینه جهت کاربری های مذکور در شهرهای آتی، این پژوهش قصد دارد تا با بررسی گونه شکلی پر تکرار، به ارزیابی عملکرد انرژی آن بر مبنای ویرایش چهارم مبحث 19 مقررات ملی ساختمان بپردازد. اینپژوهش با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های اسنادی مورد نیاز از پایگاه های اطلاعاتی معتبر استخراج شده و پس از مدل سازی با نرم افزار دیزاین بیلدر، خروجی ها مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. به عنواننتیجه، اشکال مستطیل و مربع به ترتیب با فراوانی 38 و 31 درصد، %69 از فرم این بناها را شکل داده اند. گونه پیشنهادی A2 با نسبت طول به عرض 2 به 1 از منظر آسایش حرارتی و آسایش بصری نوری بهینه ترین عملکرد را در برابر حرارت خورشیدی و امواج مرئی دارا می باشد.
ارزیابی اثرات مخاطرات طبیعی بر ساختار کالبدی شهرها، مطالعه موردی: شهر جدید لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
79 - 94
حوزههای تخصصی:
طبق گزارش سازمان ملل متحد، ایران در سال 2003 از نظر تعداد زلزله و کشته شدگان در رتبه اول جهان قرار دارد. دلیل اصلی این امر آسیب پذیری بالای اکثر شهرهای ایران نزدیک به 80 درصد است. شهر لار در سال 1339 زلزله 6.1 ریشتر را شاهد بود که سبب ویرانی شهر گردید. امروزه این شهر به عنوان بزرگ ترین مرکز سکونتی لارستان با دو بخش پویا شهر قدیم در شمال غرب دشت لار و شهر جدید بعد از ویرانی ناشی از زلزله بر روی مخروط افکنه تنگ اسد در جنوب دشت قرار دارد. هدف پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری کالبدی شهر قدیم و جدید در برابر زلزله با مجموعه شاخص های کلان و خرد و مقایسه تحلیلی این دو بخش از شهر است. جامعه آماری پژوهش کل محدوده با تمامی محلات شهر جدید و قدیم لار است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتاب خانه ای میدانی بوده و داده های اصلی از اطلاعات سرشماری مرکز آمار و همچنین شهرداری لار صورت گرفته است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها نیز با وزن دهی شاخص ها به کمک تکنیک دلفی و سنجش میزان اهمیت آن ها با نظر کارشناسان صورت گرفته در ادامه به کمک مدل های سلسله مراتبی وزن دهی شده و درنهایت با داده های خود در نرم افزار GIS نقشه های آسیب پذیری شاخص ها و نقشه نهایی آسیب پذیری به دست آمده است. نتایج تحقیق حاکی از ن است که میزان آسیب پذیری در بین محلات بسیار متفاوت بوده و عوامل دخیل در این محلات و در محدوده کل شهر به یک اندازه تأثیرگذار نبوده اند، که دلایل گوناگونی در آن ها نقش داشتند ازجمله عوامل کالبدی فیزیکی ساختمان و عوامل فیزیکی محیطی ازجمله خدمات اساسی و زیر بنایی شهر من جمله فضاهای درمانی و بهداشتی. بررسی شاخص های آسیب پذیری حاکی از آن است که نیازمند راهکاری قوی و کارآمد مدیریتی و سازمانی و بعدازآن کالبدی و محیطی جهت کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری شهر هستیم
اولویت بندی شاخص های زیست پذیری مبتنی بر مؤلفه های محیط زیستی تأثیرگذار در سکونت شهروندان (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع شهرنشینی و تمایلات به زندگی در شهرها و همچنین ازدحام بیش ازحد شهرها، گذران اوقات فراغت و تعاملات شهروندان با فضاهای باز و سبز عمومی بیش ازپیش اهمیت یافته است و ازآنجایی که تعامل با فضای سبز و محیط اطراف پیرامون نقش مهمی در زیست پذیری جوامع محلی دارد، این پژوهش در نظر دارد تا با تحلیلی تطبیقی تأثیر مؤلفه های زیست محیطی بر روی زیست پذیری به اولویت بندی شاخص ها در محلات امامیه و استاد یوسفی شهر مشهد بپردازد. روش پژوهش شامل دو بخش اسنادی و پیمایشی است و حجم نمونه پرسشنامه از طریق محاسبه با روش کوکران برابر با 384 نفر و روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها به دو صورت کمی و کیفی که درروش کمی از روش معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART-PLS و تحلیل کیفی بر اساس تکمیل و تحلیل چک لیست کنترلی پرشده توسط ناظر تعلیم یافته و نقشه های تراکمی تطبیقی بین محلات مورد مقایسه مطالعه گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد در میان دو نمونه موردمطالعه مؤلفه های زیست محیطی در زیست پذیری تفاوت معناداری ندارد و ازنظر اولویت بندی، مؤلفه پایداری اکولوژیکی به دلیل دارا بودن پارک های بزرگ مقیاس در محله و اطراف محله بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است (76/4 امتیاز) و بعدازآن به ترتیب مؤلفه های بهداشت و پاکیزگی (32/3 امتیاز)، آلودگی آب وهوا (02/3 امتیاز)، آسایش اقلیمی (77/2 امتیاز) و آلودگی صوتی (14/1 امتیاز) اولویت های بعدی را به خود اختصاص داده است.
تأثیر سیاست های رشد بر تنش آبی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب مایه حیات است و یکی از ملزومات اصلی توسعه و تمدن، دسترسی به منابع آب پایدار است. اگرچه ایران دارای میراث و سرمایه اجتماعی مهم نظام قنات و حکمرانی بهینه آب بر اساس سازگاری با طبیعت خشک و نیمه خشک بوده، اما در دهه های اخیر به دلیل افزایش فزاینده تقاضا و مصرف آب در پی رشد جمعیت و اعمال سیاست های رشد و توسعه با محوریت کشاورزی و شهرگرایی و برخی صنایع، دچار عدم تعادل اکولوژیک و تنش آبی شده است. این پژوهش به روش توصیفی و روش تحلیل محتوایی انجام شده است. پرسش پژوهش این است که چگونه سیاست های رشد و توسعه کمی گرا بر امنیت آبی و امنیت ملی ایران تأثیر گذاشته است. صورت بندی فرضیه پژوهش بیان می دارد که سیاست های رشد و توسعه کمی گرا موجب تهدید امنیت آبی و امنیت ملی ایران شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که برنامه های عمرانی و توسعه بر اساس سیاست رشد کمی گرایی بوده و تصمیم سازان و سیاست گذاران بدون ملاحظات محیط زیستی و به ویژه عدم رعایت حقابه های محیط زیست و پایداری منابع آب، برنامه های توسعه را اجرا کرده اند که خطرات جبران ناپذیری بر بنیادهای زیستی و منابع آب داشته است. این روند در کنار تغییرات آب وهوایی، و سیاست های خودکفایی و خوداتکایی ایران و سیاست های تحریمی ایالات متحده امریکا باعث تشدید تنش آبی و در نتیجه نارضایتی عمومی و ناآرامی های اجتماعی شده و رقابت بر سر منابع آب را افزایش داده است. این مسئله به صورت مستقیم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشته است. درصورتی که این روند ادامه یابد، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بیش از گذشته تهدید خواهد شد.
بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تاکید بر عدالت فضایی (نمونه موردی: مناطق 5 گانه-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر عدالت فضایی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی می باشد. ابزار گردآوری داده ها به چند صورت: مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی توزیع گردیده است. برای ارزیابی و تبیین وضعیت حکمروایی خوب شهری از شاخص های: مشارکت، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت محوری و برابری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مداری و اجماع محوری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی صورت گرفته است به طوری که از روش های آماری نظیر آزمون های t تک نمونه ای، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن و نرم افزارهای SPSS و GIS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس تحلیل سرانه های وضع موجود کاربری های خدماتی، منطقه 5 رتبه اول و منطقه 3 رتبه آخر را کسب نموده است. بر اساس نتایج ارزیابی شاخص های حکمروایی خوب شهری مناطق یک، چهار و پنج دارای سطح بالاتری نسبت به متوسط و مناطق دو و سه دارای سطح پایین تری نسبت به سطح متوسط را داشتند. نتایج ارزیابی همبستگی میان مولفه های مستقل و وابسته نشانگر این است که رابطه ای مستقیم زیاد بین آن ها وجود دارد. بر اساس نتایج رتبه بندی آزمون کروسکال والیس منطقه یک ارومیه رتبه اول و منطقه دو ارومیه رتبه پنجم را کسب نموده است. درنهایت بر اساس نتایج ضریب اسپیرمن میان رتبه بندی توزیع و پراکندگی کاربری ها و شاخص های حکمروایی خوب شهری رابطه متوسط مستقیم وجود دارد.
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
پیش بینی و بررسی آینده ی تغییرات آب و هوایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
179 - 197
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف پیش نگری روند تغییر اقلیم در شهر تهران نوشته شد. در این مقاله وضعیت بارش و دمای ( حداقل و حداکثر)تهران در ایستگاه های سینوپتیک ژئوفیزیک، شمیرانات و مهرآباد طی دوره (1992 تا 2018) بررسی و برای شناسایی وجود جهش و آشکارسازی سالهای رخداد جهش از آزمون ناپارامتریک من کندال استفاده شد. همچنین برای پیش یابی تغییرات عناصر اقلیمی در تهران از داده های cmip5 و مدل Lars برای سه سناریوی RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی روند سری زمانی دما و بارش سه ایستگاه مورد بررسی شهر تهران، با استفاده از آزمون تحلیل روند من کندال، نشان داد که در مورد هیچ کدام از فاکتورهای اقلیمی در سه ایستگاه مورد بررسی، تغییر معنی داری در سطح اطمینان P_value = 0.05رخ نداده است. اما جهش ها و نوسانات سالانه زیادی در سری زمانی دما و بارش ایستگاه ها مشاهده شد. همچنین نتایج حاصل از پیش یابی پارامترهای اقلیمی دمای حداقل، حداکثر و بارش در منطقه مورد بررسی نشان داد که، دمای حداقل و حداکثر تا سال 2050 نسبت به دوره پایه (1992 تا 2018) در هر سه خط سیر انتشار دی اکسید کربن RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بصورت معنی داری در هر سه مورد مطالعه افزایش خواهد یافت. اما بارش در سال 2050 نسبت به دوره پایه سالهای 1992 تا 2018 در هرسه خط سیر انتشار دی اکسید کربن میزان بارش بصورت معنی داری در هر سه ایستگاه به میزان 7/1 میلیمتر در ماه کاهش خواهد یافت.
به کارگیری رویکرد کیفی فراترکیب جهت تدوین مدل پنجره فرصت کارآفرینی در زنجیره تامین گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
205 - 223
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین گردشگری آمیزه ای از کسب وکارهایی مختلف است که به صورت زنجیره ای در جهت خدمت رسانی به گردشگران انجام می گیرد و از طرفی کشف و به کارگیری فرصت های کارآفرینانه جهت بهبود و ایجاد کسب وکارها از اصول مهم زنجیره تأمین می باشد. اما فرصت های کارآفرینی در طول زنجیره تأمین گردشگری یک دوره زمانی مخصوص به خود دارند و مطلوبیت آن ها دائمی نیست و بعد از گذشت این زمان فرصت از دست می رود. این دوره زمانی خاص که می توان از فرصت ها بهره برداری کرد پنجره فرصت نام دارد. می توان با شناسایی تغییرات محیطی پنجره های فرصت را شناسایی کرد. هدف این تحقیق شناسایی پنجره های فرصت در طول زنجیره تأمین گردشگری با استفاده از تغییرات محیطی می باشد. بررسی یکپارچه پژوهش ها برای شناسایی شاخص های اص لی مفاهیم در س طوح تحلیل ضرورت دارد. بنابراین در این تحقیق از روش فراترکیب کیفی استفاده شده و از نوع تحقیقات بنیادی می باشد. تعدد مطالعات کیفی در مورد یک پدیده واحد، این امکان را فراهم آورده تا با سنتز این مطالعات، امکان ایجاد تفسیری جدید از پدیده های انسانی و یا اجتماعی حاصل گردد. در این تحقیق تعداد 400 مقاله و کتاب (منابع داخلی و خارجی) بر اساس مطالعه متون و مستندات گذشته موردبررسی قرار گرفته سپس با استفاده از روش مهارت های ارزیابی ضروری، برای پالایش و کنترل کیفیت متون تعداد 50 مقاله نهایی انتخاب شده است. نتایج فراترکیب بیانگر مدل پنجره فرصت در زنجیره تأمین گردشگری است که شامل 8 مقوله اصلی (تغییرات اجتماعی و فرهنگی، صنعت و بازار، فناوری، سیاسی و قانونی، دانش جدید، جمعیت، نقایص بازار و تغییرات اقتصادی) و 30 مؤلفه فرعی می باشد.
تبیین مفهومی و اعتبارسنجی شاخصهای بازساخت در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
225 - 245
حوزههای تخصصی:
اصطلاح بازساخت روستایی به تغییر شیوه های فرآیندهای مختلف اجتماعی- اقتصادی و یا دگرگونی فرایندهای اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی یا به نوعی به تغییر س اختار کل ی شکل سازمانی، نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در اثر عوامل بیرونی و درونی بسیاری اشاره نماید. با توجه به پیشینه محدود در این خصوص، تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های بازساخت روستایی از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران این حوزه می باشد. در این راستا 5 بعد و 77 شاخص از طریق پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت توسط 40 متخصص و خبره در حوزه مطالعات روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور اولویت بندی شاخص ها بر اساس نظر کارشناسان در خصوص اهمیت ابعاد پنج گانه، آماره های میانگین میانه، مد و ضریب تغییرات آن ها محاسبه گردید. جهت ارزیابی میانگین نظرات اعضای هیئت علمی و کارشناسان از آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردید که نتایج بیانگر اهمیت بیشتر بعد فضایی بازساخت با میانگین 14/4 درصد است. برای اعتبارسنجی و دستیابی به اجماع نظر متخصصان از تکنیک ویکور و برای مقایسه دیدگاه های دو گروه اعضای هیئت علمی و کارشناسان نیز از آزمون من ویتنی استفاده شد. بدین ترتیب که 23 شاخص از 77 شاخص، نامناسب تشخیص داده شدند. همچنین جهت مقایسه بین نظرات دو گروه اعضای هیئت علمی و کارشناسان در خصوص شاخص های بازساخت آزمون تی دو نمونه مستقل در سطح ابعاد و شاخص ها گرفته شد که نتایج بیانگر تفاوت سازه بازساخت هم در سطح ابعاد و هم در سطح شاخص ها در بین این دو گروه است. در نهایت پس از انجام مراحل مختلف محاسبات، شاخص ها رتبه بندی شدند. در این راستا، شاخصی که بیشتر در بازساخت نواحی روستایی موردتوجه خبرگان بوده است، «بهبود رابطه اقتصادی روستا با شهرهای اطراف» مربوط به بعد فضایی است.
تحلیل تطبیقی الگوهای بومی مرکز محله شهر یزد و مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
محله های بافت تاریخی شهر یزد از نمونه های بارز پاسخگویی به نیازهای جامعه محلی و زندگی اجتماعی ساکنان بوده و الگوهای مناسبی را در زمینه های مختلف طراحی، در اختیار قرار می دهد. براین اساس، هدف این پژوهش، شناسایی الگوهای بومی مرکز محله و نیز سنجش ارتباط این الگوها با یکدیگر در شکل گرفتن کلیت فضای مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد بوده که در کنار الزام های خاص طراحی این فضا می تواند مطلوبیت مرکز محله تاریخی شهر یزد را اثبات نماید. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش حاضر آن شد که ساختار مطلوب فضای مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد منطبق بر مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب است. دراین پژوهش که از نوع پژوهش های کاربردی است، با بهره گیری از روش توصیفی به بررسی ادبیات دو مفهوم الگو بومی و مرکز محله پرداخته شده و با بسترسازی لازم، الگوهای بومی مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد به عنوان جامعه مورد بررسی و ساختار زبانی آن ها برمبنای اصول سالینگاروس با استفاده از روش های توصیفی، پیمایشی و همبستگی کیفی تبیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی الگوهای شناسایی شده در ابعاد مختلف به صورت به هم پیوسته کلیت فضای مرکز محله را شکل داده به نحوی که تغییر در هریک ازاین اجزا، منجر به تغییر در کل فضای مذکور می گردد. این پژوهش از آنجا که رویکردی همه جانبه را در مطالعه مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد مدنظر داشته، لذا نوآوری این پژوهش در تبیین علل مطلوبیت و پویایی این فضاها ازطریق انطباق الگوهای حاصل با مؤلفه های کیفی مرکز محله بوده است.
مدل سازی تغییرات کاربری اراضی فیروزآباد با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی یکی از مهمترین جنبه های بررسی مدیریت منابع طبیعی و بازنگری تغییرات محیطی است . با بررسی های تغییرات کاربری در سیستم اطلاعات جغرافیایی میتوان عوامل توسعه فیزیکی شهر را نیز استخراج کرد که می توان به مواردی از جمله تغییرات کاربری اراضی اشاره کرد و مورد بررسی قرار داده و پیش بینی نمود.در این تحقیق با استفاده از قابلیت های سنجش از دور و و GIS تغییرات کاربری اراضی شهرستان فیروز آباد واقع در استان فارس در بازه زمانی بین سال های ( 2003-2013-2018) با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (ETM , ETM+) مورد پایش قرارگرفته وسپس کلاس های کاربری اراضی ، تجزیه و تحلیل روش ها و تغییرات آنها در نرم افزار ENVI و EDRISI طبقه بندی شده است .تجزیه تحلیل و تغییرات زمانی دردوره 15 ساله منطقه مورد مطالعه نشان داد که سطح اراضی مسکونی افزایش داشته و بیشترین تغییرات کاربری در مناطق زمین های کشاورزی ایجاد شده است . بر مبنای این تغییرات ، پتانسیل تبدیلات کاربری وپیش بینی برای سال 2023 ، با استفاده روش زنجیره مارکوف مدلسازی گردید .در مدل LCM نقشه های پتانسیل تبدیل حاصل از اجرای شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه با کاربری اراضی سال های 2013 و 2018 و متغیر های تاثیر گذار انجام شد . لازم به ذکر میباشد که با توجه به خشکسالی منطقه در سال های اخیرو عدم توجه و مدیریت مناسب در وضعیت هیدرولوژی و فقدان ثبات وضعیت اقتصادی از عوامل موثر بر تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه میباشد .
تحلیلی بر جهانی شدن و تأثیر آن بر کشورهای منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای قرن 21 موضوع جهانی شدن به عنوان یکی از مسائل و پدیده های مهم جهان مطرح و بیشترین تأثیر را بر پدیده های جغرافیایی داشته است. کشورهای منطقه خلیج فارس که یکی از مناطق راهبردی جهان به شمار می روند و در برخود با این پدیده نوظهور با چالش ها و فرصت های مختلف امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی زیادی مواجه بوده اند. این منطقه به جهت دارا بودن بیشترین میزان از ذخایر نفت و گاز جهان دارای موقعیت ژئواکونومی و ژئوپلیتیک خاصی است که همواره مورد توجه قدرت های بزرگ فرامنطقه ای بوده و این موقعیت و ظرفیت ممتاز باعث حضور این قدرت ها از همه ابعاد در منطقه و پیدایش چالش های منطقه ای شده است و با وجود دارا بودن ویژگی ژئوپلیتیکی خاص نسبت به پیرامون خود؛ یعنی خاورمیانه در برخورد با مقوله جهانی شدن فرایند پیچیده تری به خود گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، آرشیوی، اینترنتی و سایت های مهم بین المللی و تهیه پرسشنامه به تبیین ابعاد مختلف جهانی شدن در منطقه خلیج فارس پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد در ابعاد امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشورهای این منطقه تحت تأثیر فرایند جهانی شدن قرار گرفته اند. جهانی شدن برای کشورهای منطقه هم می تواند فرصتی مطلوب برای توسعه ملی کشورها باشد و هم می تواند تهدیدی برای نظام فرهنگی و هویتی و اجتماعی این کشورها به شمار رود. این کشورها می توانند با همگرایی و اتحاد در قالب تئوری هم تکمیلی به راهکاری مناسب برای توسعه علمی و افزایش درآمد و ثروت و همچنین اقتصاد پویا همراه با رفاه نسبی و از همه مهمتر برقراری امنیت و آسایش دست پیدا کنند.
آینده پژوهی پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی شهرستان تایباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
69 - 86
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده صنعت، برداشت بی رویه از منابع محدود، دگرش اقلیم، بی پروایی نسبت به بایسته های توسعه پایدار، بنیادهای زیستی و تعادل بن مایه های زیست کره را به شدت برآشفته اند. در این میان، امنیت غذایی جوامع درهم تنیدگی بالایی با پایداری و پویایی فعالیت های روستایی دارد که به منابع آب در دسترس بستگی دارد. این در حالی است که طی چند دهه گذشته سهم آبِ بخش صنعت افزایش یافته و در برخی مناطق، آب حوزه کشاورزی به سمت صنعت جهت داده شده است. تداوم این وضعیت امنیت غذایی، پایداری و پویایی فعالیت های روستایی را تهدید می کند. شهرستان کم بارش تایباد در خاور کشور، درگیر انتقال آب چاه های عمیق موجود به سنگ معدن سنگان خواف بوده است. مقاله حاضر به آینده پژوهی پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی شهرستان تایباد پرداخته است. روش شناسی حاکم بر پژوهش، توصیفی تحلیلی است. درون داده های موردنیاز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با بهره گیری از نرم افزارهای Micmac، Scenario Wizard، Vensim و مدل AHP موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که از هجده وضعیت احتمالی مربوط به پنج سناریو با سازگاری قوی، وضعیت هایی که پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی تایباد را در آستانه بحران بیان می کنند، بیشترین وضعیت های احتمالی ممکن را در برمی گیرند. بر این پایه، راهکار "انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف به علت بحرانی بودن منابع آب در شهرستان تایباد و ضعف در تغذیه آبخوان های این شهرستان متوقف شود"، مناسب ترین راهکار شناخته شد.