فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با ظهور اینترنت و فناوری اطلاعات در دهه های اخیر، استارتاپ ها می توانند حول ایده های نوآورانه، فرصت های جدید کسب وکار خلق کنند. از آنجائی که استارتاپ ها با حوزه فناوری گره خورده اند، به یک موتور پیشران در اقتصاد کشورها تبدیل شده اند؛ اما نرخ بالای شکست آن ها نشان می دهد که شکست بخشی از اکوسیستم استارتاپی است و اجتناب ناپذیر، و به دلیل منابع و زمان محدود استارتاپ ها، یک پروژه شکست خورده می تواند آن ها را از کسب وکار خارج نماید. با این حال، با توجه به تأثیر قابل توجه بیماری همه گیری جهانی و همچنین تحریم های اعمال شده برای ایران، برخی از استارت آپ های ایرانی با شکست مواجه شده اند. از این رو، هدف از این پژوهش ارائه چارچوبی برای مدل تاب آوری تیمی بنیان گذاران کسب وکارهای استارتاپی ایران بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و اکتشافی است و از نظر روش، کیفی بوده ک ه ب ا استراتژی داده بنیاد انجام شده است. در این پژوهش، مطالعه چند موردی در شرکت های ابزار دقیق، ربات صنعت موازی دلتا، پلتفرم نوبت دهی آنلاین و ... که چرخه حیات استارتاپی را با موفقیت طی کرده اند و تاب آورده اند، انجام شده است. بدین ترتیب تعداد نمونه (جامعه مشارکت کننده) با روش گلوله برفی انتخاب شدند و تا رسیدن به نقطه اشباع نظری تعداد 11 مصاحبه انجام و تجزیه و تحلیل شد. همچنین، به منظور تأیید روایی داده ها و کدها، از بازنگری مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده گردید و برای سنجش پایایی، از روش پایایی بازآزمون استفاده شد و سپس با معیار توافق درصدی هولستی، میزان تطابق کدها 82 درصد تعیین شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که 7 عامل بر موفقیت و شکست تاب آوری در استارت آپ های تیمی ایرانی مؤثر هستند که این عوامل شامل 20 مفهوم است. این عوامل در مدل پاردایمی پژوهش به صورت عوامل علّی (عوامل در سطح فردی و تیمی)، عوامل زمینه ای (شرایط زمینه ای همانند عوامل سیاسی و اقتصادی، اجتماعی، شیوه های سازمانی، عوامل فرهنگی و منابع جمعی)، عوامل مداخله گر (ساختار سازمانی همانند ساختار گروه، طراحی وظیفه و انتظارات و ارتباطات گروه)، راهبردها (رهبری چابکی (حفظ عملکرد و حفظ سلامت) و آموزش پذیری تاب آوری تیمی) و پیامدی (تاب آوری کسب وکارهای تیمی همچون مدیریت و اصلاح رفتار، برنامه ریزی و یادگیری و فرهنگ) نشان داده شده است. همچنین، در این پژوهش مفاهیمی چون داشتن مهارت و سهم دانش و تخصصی که در اعضای تیم وجود دارد، باعث موفقیت یا شکست تیم می گردد و عوامل روانشناختی مانند وجود اعتماد به نفس، روحیه ریسک پذیری و یادگیری در امر تجارت نیز به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار در مدل تاب آوری استارتاپی شناسایی شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که اگر چه تیم های مورد مطالعه پس از بحران با مشکلاتی مواجه می شوند، اما همین موانع و بحران ها سبب یادگیری از تجربه و ایجاد تجربه مفید و مثبت در جهت آمادگی اعضای تیم (و آموزش پذیری تاب آوری) در آینده گردیده است.
زنان و گردشگری: آسیب های شغلی و مدیریت آن ها (نمونه موردی: زنان شاغل در اقامتگاه های بومگردی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود حضور حداکثری زنان در عرصه کسب و کار در گردشگری (54 درصد در دنیا)، مسائل و آسیب های موجود بر سر راه این گروه بخصوص در جوامع در حال توسعه بسیار زیاد است، زیرا گردشگری، بستری مناسب برای گذار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را برای زنان فراهم می نماید و این تحرک و گذار بی شک هزینه های بسیاری را به همراه دارد. در این پژوهش، محققان به دنبال مطالعه آسیب های شغلی زنان شاغل در اقامتگاه های بومگردی استان کرمان و نحوه توانمندی و مقابله آنها در برابر این چالش ها است. داده و روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی مردم نگاری طراحی و اجرا گردید. نمونه این پژوهش 19 نفر از زنان مدیر اقامتگاه بودند. این نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب گردید و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با این گروه انجام پذیرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها به صورت دستی از طریق تکنیک تحلیل شبکه مضمونی مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفت. قابلیت اعتماد و اتکاپذیری داده های پژوهش از طریق استراتژی های مختلف کنترل گردید. یافته ها: در پایان، یافته های حاصل از پژوهش، در دو دسته کلی، چالش ها و نحوه مدیریت و مقابله با آنها به وسیله زنان استخراج گردید. چالش های پیش روی زنان در گردشگری، شامل بستر اجتماعی پرحاشیه، رویکرد نامطلوب فرهنگی نسبت به کار زنانه، ارتباطات پرچالش اجتماعی، بحران اقتصادی و رویارویی مکرر با مشکلات اقتصادی، زمینه پرآسیب خانواده ایرانی و کار زنانه، قوانین محدودکننده کار زنان، مسائل زیرساختی، مسائل بین نهادی و درون نهادی مرتبط با کار زنان و چالش های آینده نگر است. نتیجه گیری: نحووه مدیریت و رویکردهای حل مسئله زنان در برابر این چالش ها نیز شامل مدیریت چالش های فرهنگی، مدیریت تعارض فرهنگی در خانواده، خلق رویکرد موفقیت شغلی، خلق رویکرد وفاداری مشتری و خلق رویکرد خود مراقبتی است.
تحلیل تطبیقی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی زنان از پارک های بانوان و پارک های عمومی (مختلط) در شهرهای مشهد و سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش در گام نخست بررسی کارکردهایی است پارک های شهری و به طور خاص پارک های بانوان می توانند در بهبود کیفیت زندگی زنان داشته باشند و در کنار آن، شناخت میزان رضایتمندی کاربران این پارک ها از این فضاهای نوظهور در مقایسه با پارک های عمومی (مختلط) نیز بررسی خواهد شد. داده و روش: این تحقیق، پژوهشی مقطعی و موردی از نوع کاربردی است که با روش توصیفی – تحلیلی انجام پذیرفته است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان 15 سال به بالای حاضر در پارک ملت و پارک بانوان حجاب شهر مشهد و پارک بانوان و پارک عمومی (مختلط) لاله شهر سبزوار می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کارکردهای اصلی پارک های شهری برای زنان بر اساس اولویت شامل کارکردهای تسکین و سلامت بخشی، بهبود سرمایه اجتماعی، ارتقاء کارایی و اثر بخشی، ارتقاء آگاهی سیاسی و اجتماعی و کارکرد فرهنگی و آموزشی می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 5 عاملِ موقعیت و کیفیت طراحی فضا، کیفیت تجهیزات و امکانات، احساس امنیت، نیازهای خاص زنانه و آزادی و استقلال در پوشش و رفتار از معیارهای اصلی رضایتمندی زنان از پارک های بانوان بوده است که این معیارها در مجموع 88/53 درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی رضایتمندی زنان از پارک بانوان را تبیین نموده اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، ضرورت مشارکت فعالانه زنان در طراحی پارک های بانوان و انجام پژوهش های کیفی بیشتر در ارتباط با شناخت ابعاد مختلف ادراک زنان از این فضاها در راستای افزایش کارآیی بیشتر پارک های بانوان باید مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی تأثیر شاخص شهرنشینی و تجارت بر عملکرد زیست محیطی(شاخص EPI): نقش یکپارچگی دولت با استفاده از روش MMQR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماهیت حفاظت از محیط زیست و نحوه دسته بندی سیاست های دولتی برای مواجه شدن با مسائل مربوط به محیط زیست همواره محل بحث و مناقشات بین سیاست گذاران حوزه محیط زیست بوده است. همواره این پرسش مطرح بوده است که سیاست و نحوه عملکرد دولت ها در زمینه محیط زیست به چه صورت باشد. داده و روش: دراین تحقیق به بررسی رابطه بین یکپارچگی و کیفیت نهادهای دولتی و شاخص شهرنشینی با شاخص عملکرد محیط زیست در کشورهای عضو اتحادیه اورآسیا بین سالهای 2020- 2005 پرداخته شده است. این مطالعه ابتدا با استفاده روش حداقل مربعات معمولی با اثرات ثابت و سپس برای رفع ناهمگنی بین توزیع شرطی در مدل OLS با استفاده از روش MMQR با اثرات ثابت به بررسی رابطه بین حجم تجارت، یکپارچگی دولت و تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست پرداخته است. یافته ها: نتایج گویای اثر مثبت حجم تجارت و شاخص یکپارچگی دولت و اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست است که تولید ناخالص داخلی در تمامی کوانتیل ها به صورت معنی دار بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشته است. نتایج مدل به روش گشت آورهای تعمیم یافته نیز نشان دهنده اثر مثبت حجم تجارت و یکپارچگی دولت و همچنین اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه بر شاخص عملکرد محیط زیست است. و همچنین شاخص شهرنشینی اثر منفی و معنی داری بر شاخص کیفیت محیط زیست داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت یکپارچگی دولت و همچنین اثر مثبت تجارت بر عملکرد محیط زیست، تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه می تواند بهبود یابد ، به این معنی که یک دولت با صداقت و یکپارچگی بالا می تواند تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه در محیط را مهار کرده یا در برخی موارد آن را معکوس کند.
Explaining the Effects of Rural - Urban Linkages on Changing the Rural Lifestyle (Case Study: Lasht-e Nesha District, Guilan, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
65 - 80
حوزههای تخصصی:
Purpose-Various factors influence changes in rural lifestyles, with one of the most important being rural-urban linkages. The aim of this paper is to examine the role of rural-urban linkages in changing the lifestyle of rural households across three dimensions: social, economic, and cultural. Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical, and data collection was conducted through library research for theoretical studies and via questionnaires for the field study. The statistical population includes the villages of the Lasht Nesha district in Rasht County. A sample of 360 respondents was selected using Cochran's formula and a simple random sampling method. Data were analyzed using linear regression and multivariate regression tests. Finding- The research findings regarding the linear relationship between rural-urban linkages and changes in rural household lifestyles revealed a significant relationship between these two variables. Additionally, the results showed that the most significant impacts of rural-urban linkages were in the cultural, social, and economic dimensions, respectively. Specifically, in the cultural dimension, consumerism and cultural and linguistic changes were most prominent; in the social dimension, changes in clothing and behavior; and in the economic dimension, materialism, wealth accumulation, and income generation experienced the greatest changes.
بررسی پیامدهای احداث دیوار مرزی ترکیه بر فعالیت های مرزنشینان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
247 - 262
حوزههای تخصصی:
مرزها تولیدکننده فرصت ها و تهدیدهای متعدّد و متنوعی هستند و شناخت فرصت ها و کاهش تهدیدها مبتنی بر منافع و امنیت ملی در نواحی مرزی راه رسیدن به توسعه پایدار و ایجاد پل ارتباطی بین هسته کشور و نواحی مرزی در راستای ایجاد انسجام و توازن در فعالیت های مرزنشینان در توسعه در این مناطق است. سابقه ساخت دیوار در مرز کشورها یک موضوع تاریخی و قدیمی است ولی این قضیه برای کشور جمهوری اسلامی ایران و نیز کشورهای همسایه پدیده ای جدید است و عمر چندانی ندارد؛ دولت ترکیه دلیل اصلی دیوارکشی در مرز مشترک با ایران، را جلوگیری از نفوذ و رفت آمد شبه نظامیان مسلح کرد را به داخل خاک ترکیه عنوان می کند؛ اما این هدف تنها هدف انجام این پروژه تبلیغاتی ترکی- غربی نیست. این تحقیق درصدد است با مطالعه بروی اسناد، مدارک و مصاحبه عمیق با خبرگان به بررسی پیامدهای احداث دیوار مرزی ترکیه بر فعالیت های مرزنشینان جمهوری اسلامی ایران از طریق روش علمی بپردازد. پژوهش گر، در نشست های مختلفی با اساتید متخصص به طراحی پرسشنامه پرداخته و برای پاسخ گویی در اختیار خبرگان مرتبط با موضع قرار داده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی با رویکرد آمیخته انتخاب شده است. نتایج این تحقیق مؤید این واقعیت است که ساخت دیوار انسداد مرزی ترکیه بر فعالیت های مرزنشینان در شاخص های اقتصادی، محیط زیست، اجتماعی و سیاسی تأثیر منفی داشته و تأثیر مثبتی بر شاخص امنیتی مرتبط با فعالیت های آنان دارد.
آینده پژوهی روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی، تغییرات پیوسته، عدم قطعیت و چند بعدی بودن فضا از این واقعیت حکایت دارد که دست اندرکاران گردشگری می بایست برنامه ریزی این صنعت را در افق های دورتری دنبال کنند؛ اهمیت مطالعات آینده پژوهانه در حوزه گردشگری و لزوم بازیابی صنعت گردشگری کشور در ایام پساکرونا محققان را بر آن داشت تا به شناسایی و تحلیل روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در یک افق 10 ساله بپردازند؛ تحقیق پیش رو کاربردی، تحلیلی، کیفی کمی و از حیث نگرش زمانی آینده نگرانه خواهد بود؛ گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر کتب، مقالات، پایان نامه ها و دیگر منابع داخلی و خارجی بوده و گردآوری اطلاعات میدانی پژوهش به کمک خبرگان صورت گرفته است؛ نهایتا تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار میک مک دنبال شده است؛ طبق یافته های پژوهش افزایش شکاف اقتصادی بین مردم، افزایش تحریم های بین المللی، افزایش روابط سیاسی با کشورهای اسلامی، افزایش تبلیغات سوء و وارونه جلوه دادن وقایع کشور، افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد گردشگری، طولانی بودن فرایند بروکراتیک در حوزه کارآفرینی، افزایش تقاضای سفر با پایان همه گیری کرونا، بازیابی محیط ناشی از کاهش سفرها در عصر کرونا، افزایش استفاده مردم از موبایل های هوشمند، افزایش نقش بلاگرهای اینستاگرامی در تبلیغ مقاصد، تخریب محیط زیست و ساخت خانه های دوم، افزایش کنفرانس ها و سمینارهای علمی، کاهش حس میهن دوستی ناشی از فشارهای زندگی و تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله روندهایی بودند که از حیث تاثیرگذاری بر دیگر روندها و تاثیرپذیری از آن ها برجسته ترین نقش را در توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا ایفا می کنند؛ نهایتا متناسب با یافته ها جهت بهبود روند توسعه گردشگری کشور در دوران پس از کرونا راهکارهایی ارائه گردید.
Identifying Strategies to Make Villages Smarter with the Aim of Improving the Quality of Life (Case Study: Kalar County, Sulaymaniyah Province, Kurdistan Region)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
17 - 32
حوزههای تخصصی:
Purpose- The widespread use of virtual platforms has become a common practice in present management, and rural areas are identified as a sector that can greatly benefit from this technology. Statistic data in the field of communication and information technology exhibit a significant increase in internet access in rural areas, a trend that is on the rise globally. The successful implementation of smart village initiatives in Asia shows a promising way to improve life in rural areas, overcome existing challenges, prevent the collapse of social structures, and counteract the problem of rural exodus. It can be argued that by advancing information technology and smart village initiatives, life quality in rural areas can be positively impacted.Design/methodology/approach- The research population comprised the entire statistical community of four districts in Kalar County. Three villages were randomly selected from each district, resulting in a total of 150 samples from 262 households, using the Cochran formula with a 5% error rate. The reliability of the questionnaire was confirmed through content validity and Cronbach's alpha.Finding- The results of this study indicated that the existing infrastructure for smart village development in the rural areas of Kalar County is in an unsatisfactory condition. Additionally, the level of knowledge and information of residents regarding the smartification process in the study area is insufficient. Moreover, the effectiveness of this emerging process in improving the life quality for the local population was not as impactful as expected. The driving and inhibiting factors affecting the development of smart villages in Kalar County do not align with optimistic expectations hindering the desired outcomes.
گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی (TOD) در ایستگاه های جنوب خط یک مترو شهر اصفهان بر مبنای مدل گره-مکان-سیستم پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرها، به محل اصلی زندگی انسان ها تبدیل شده است و شهرنشینی پایدار از جمله دغدغه های اصلی سکونتگاه های شهری امروزی محسوب می شود. رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی به عنوان یکی از راهبردهای یکپارچه سازی سیستم حمل ونقل و کاربری زمین مطرح شده است. گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، موضوعی نوظهور محسوب می شود که به دنبال توجه به تفاوت های محلی برای سیاست گذاری توسعه پایدار است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در فاصله 500 متری از هفت ایستگاه مترو واقع در بخش جنوبی خط یک مترو شهر اصفهان با استفاده از مدل گره-مکان- سیستم پشتیبان می باشد. هدف از گونه بندی ایستگاه های مترو موردمطالعه، ارزیابی نحوه یکپارچگی حمل ونقل و کاربری زمین و ارائه پیشنهاد ها مکان محور برای تحقق توسعه پایدار است. بدین منظور ابتدا شاخص های گونه بندی با مرور ادبیات نظری معتبر استخراج شده و داده ها با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی جمع آوری می گردد. سپس وضعیت ایستگاه ها از نظر شاخص ها، تحلیل و مقدار سه بعد گره، مکان و سیستم پشتیبانی برای هریک از آنها محاسبه می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد، وضعیت حمل ونقل و کاربری زمین در پیرامون ایستگاه های سی وسه پل، کارگر و دانشگاه در حالت تعادل، در ایستگاه های آزادی، دفاع مقدس و کوی امام با غلبه سیستم حمل و نقل و در ایستگاه شریعتی با غلبه سیستم کاربری زمین می باشد و به طور کلی 5 گونه توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در جنوب خط یک مترو اصفهان وجود دارد.
ارزیابی شاخص های تحقق توسعه حمل ونقل شهری عمومی محور (موردمطالعه: منطقه 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
197 - 237
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی محور، یکی از راهکارهای مهم و مصادیق توسعه پایدار شهری است که به منظور حل معضلات ترافیکی و بهبود شرایط حمل ونقل در شهرها مورداستفاده قرار می گیرد. در این رویکرد، برنامه ریزی و گسترش حمل ونقل عمومی، به عنوان جایگزینی برای استفاده از خودروهای شخصی و حمل ونقل خصوصی مطرح شده است. منطقه 11 شهرداری تهران یکی از مناطق مرکزی شهر تهران است که دارای بار ترافیکی بالایی است و به تبع آن با مشکلاتی در سیستم حمل ونقل شهری خود مواجه است. در تحقیق مذکور، باهدف انطباق شاخص های توسعه حمل ونقل عمومی محور با وضعیت فعلی منطقه 11 شهر تهران و بازپس گیری شهر از فضای خودرو محور به فضای انسان محور، شاخص های استاندارد توسعه حمل ونقل عمومی محور به عنوان مبنای تحلیل و رتبه بندی بررسی شده اند. در این رویکرد، با توجه به شاخص های مختلف، میزان قابلیت منطقه برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور ارزیابی گردیده است. به این ترتیب، این تحقیق به مسئولین و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهای مناسبی برای بهبود حمل ونقل در منطقه 11 شهر تهران ارائه دهند. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و ازنظر متدولوژی توصیفی و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای – اسنادی و مطالعات میدانی بوده و در تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های رتبه بندی و در مقایسه تطبیقی، از ضریب ناموزونی موریس و روش بی مقیاس خطی و از نرم افزار Choice Expert برای تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصله، می توان گفت که منطقه 11 شهرداری تهران، به رغم داشتن پتانسیل بالا برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور، در شرایط فعلی ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز توسعه حمل ونقل عمومی محور را ندارد و جهت تبدیل شدن باید تغییرات وسیعی در ساختارهای فضایی آن ایجاد شود.
تبیین مؤلفه های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری براساس ابعاد ریخت شناسی شهری نمونه موردی: بافت مرکزی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
الگوی پذیرش هاب دیجیتال روستایی بر پایه ی رویکرد نظریه ی داده بنیاد (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در راستای بهره مندی مناطق روستایی از قابلیت های دیجیتال در سال های اخیر هاب های دیجیتال روستایی به عنوان بسترهایی معرفی شده اند که می توانند امکان توسعه پایدار روستاها در بلندمدت را فراهم آورند. به دلیل عدم شناخت این مراکز در ایران هنوز بهره برداری مناسبی از آن ها صورت نگرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و شرایط دخیل در پذیرش هاب های دیجیتال در نواحی روستایی است. روش پژوهش: در این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و بطور خاص استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد در صدد ارائه ی الگویی از شرایط و عوامل موثر بر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی با تمرکز بر روستاهای استان کردستان هستیم داده های پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مقامات دولتی و فعالین سازمان های مردم نهاد گردآوری و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج پژوهش به اتکا ابعاد پنج گانه نظریه داده بنیاد، ارائه شده است. بر این اساس "کاستی های اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی"، "زیرساخت ها، ویژگی ساختاری روستا، ترکیب جمعیت شناختی"، "عدم یکپارچگی در سیاست گذاری، تدبیر ناکارآمد امور روستایی، اقتصاد مبتنی بر سوداگری"، "شناسایی ظرفیت ها، کارکردهای مراکز هاب دیجیتال، پیش آموزش" و "توسعه فرهنگی - اجتماعی، توسعه اقتصادی، و تقویت خرد سیاسی" به ترتیب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها را در برمی گیرند. نتیجه گیری: در مجموع عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی و محیطی تعیین کننده علل، راهبردها، پیامدها و شرایط زمینه ای و مداخله گر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی بوده اند. شناسایی شرایط اثرگذار بر پذیرش این بسترهای دیجیتال امکان طراحی و پیاده سازی سیاست های اثربخش در مسیر بهره گیری از هاب های دیجیتال روستایی را تسهیل خواهد کرد.
شهرهای فراگیر: رویکرد نوین شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم، فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه و برنامه ریزی شهری ضرورت یافت تا کیفیت زندگی و مکان را بهبود بخشد. مطابق با پارادایم جدید شهری، استفاده از سیستم های نوآورانه از جمله ایجاد شهر های فراگیر با سیستم های همگرای هوشمند، راه حلی برای غلبه بر این مشکلات شهری است. شهرفراگیر از شهرهای آینده ای است که در آن فضاهای فیزیکی و فضاهای الکترونیکی همگرا هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و مروری به بررسی و تحلیل رویکرد شهرفراگیر در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات است. نتایج تحلیل نشان می دهد که شهرفراگیر متشکل از فضا، مکان، فناوری اطلاعات و ارتباطات و انسان است. تفاوت این رویکرد با رویکردهای قدیمی در زمینه برنامه ریزی شهری، اتخاذ فناوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان ابزار تغییر در شهرفراگیر است. این شهر با چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، فضایی و سازمانی دارای تاثیرات مشخص بر شهر است. در راستای ابعاد؛ پیاده سازی دموکراسی به صورت واقعی با ایجاد مشارکت در بین شهروندان، تعیین فناوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان محرک و موتور رشد اقتصادی، حذف محدودیت های زمانی و مکانی، رد نظریه مکان مرکزی و رویکردی است که هر دو فرم شهری فشرده و پراکنده قابلیت توسعه در آن را دارند. به لحاظ سازمانی نیز به ایجاد تعادل بین سه بعد اجتماعی، اقتصادی و فضایی در سطح شهر کمک می کند. بنابراین با توجه به قابلیت های کلیدی فناوری اطلاعات و ارتباطات توجه به رویکرد شهرفراگیر بخصوص در کلانشهرهای پایتختی ضروری است زیرا که امکان حل بسیاری از مشکلات از جمله ترافیک حمل ونقلی، آلودگی های زیست محیطی و افزایش توان رقابت پذیری اقتصادی را به دنبال دارد.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق روستایی (مطالعه موردی؛ دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری خلاق در روستاها به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه پایدار و افزایش اقتصادی مناطق روستایی موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور، با مطالعه مبانی نظری، پرسشنامه ای با ابعاد مختلف (زیرساختی، آموزش، مشارکت محلی، نوآوری و ابتکار، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ و هویت بومی) طراحی شد. سپس، با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، در میان ساکنان دهستان توزیع شد. سپس از روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و EXCEL برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای در SPSS و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار LISREL، وضعیت شاخص های توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت دهستان میان آب جنوبی ازلحاظ شاخص های توسعه گردشگری خلاق روستایی با میانگین 288/2 در سطح پایینی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در بخش زیرساختی، وجود امکانات تفریحی، تأسیسات پذیرایی با بار عاملی 88/0بیشترین ارتباط و تأثیرگذاری را دارد، یعنی دارای ارتباط 88 درصدی می باشد. در مرتبه بعدی در بخش مشارکت محلی، میزان همکاری و مشارکت مردم روستا در مسائل زیست محیطی، با بار عاملی 87/0 قرار دارد. در مرتبه سوم نیز شاخص وجود فرصت ها و برنامه های تداوم آموزشی برای جامعه محلی با بار عاملی 86/0 به عنوان اولویت سوم تأثیرگذاری قرار گرفته است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، توجه و توسعه به سه مورد بالا اولویت های موردنیاز برای بهبود و توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی می باشد، می تواند به تصمیم گیری های مدیران و برنامه ریزان در زمینه توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی کمک کند.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از شبکه حمل ونقل عمومی درون شهری (مطالعه موردی: ایستگاه اتوبوس شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
710 - 735
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل عمومی پیشرفته یکی از شاخص های توسعه یافتگی در عرصه برنامه ریزی مدرن امروزی است، این در حالی است که از آن به عنوان شبکه شهری می توان نام برد؛ بنابراین هدف از این پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از شبکه حمل ونقل عمومی درون شهری در شهر اردبیل می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 27 ایستگاه اتوبوس در مناطق پنج گانه شهر اردبیل می باشد. حجم نمونه در جامعه موردمطالعه 400 نفر از مسافرانی بودند که در مسیر حرکت و داخل اتوبوس به صورت تصادفی ساده در طول ساعات اولیه صبح، بعدازظهر و عصر انتخاب شده اند. جهت ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تست در محیط نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار AMOS استفاده گردید نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای پژوهش نشان داد وضعیت شاخص های چهارگانه رضایتمندی از حمل ونقل عمومی در محدوده موردمطالعه به ترتیب با میانگین های 17/2، 4/2، 29/2 و 26/2 می باشند که پایین تر از سطح متوسط کیفیت قرار دارند و همچنین تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مقدار بار عاملی شاخص Rmsea برابر با (69/0) است که نشان دهنده برازش مناسب مدل پژوهش می باشد. همچنین نتایج تحلیل مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد که بعد رضایتمندی از سرعت حمل ونقل بیشترین بار عاملی را با وزن (93/0) را دارا می باشد و پس از آن هر یک از ابعاد رضایت از نحوه رفتار و برخورد رانندگان و رضایت از امکانات و خدمات سیستم اتوبوس رانی به صورت مشترک دارای بار عاملی (93/0) می باشند و در نهایت کمترین بار عاملی هم به بعد رضایتمندی از توسعه حمل ونقل عمومی با وزن عاملی (80/0) تعلق دارد.
عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت نوین روستایی؛ مورد مطالعه بخش مرکزی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت نوین روستایی (روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل) انجام شده است و از تحقیقات کاربردی محسوب می گردد و روش مطالعاتی آن توصیفی – تحلیلی می باشد. با استفاده از تکنیک مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه زمینه دست یابی به داده های مورد نیاز فراهم گردید. جامعه مورد مطالعه سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای بخش مرکزی اردبیل و 40 نفر از کارشناسان می باشند. جهت انتخاب جامعه پژوهشی از روش نمونه گیری تصافی ساده استفاده شد. جهت بررسی مدل تحقیق از نرم افزار LISREL جهت بررسی آزمون فرضیات از تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده گردید. بر اساس نتایج تحقیق تمامی عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت روستایی روستاهای بخش مرکزی شامل عوامل مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، و محیطی جزء عوامل مؤثر در عوامل پیش برنده و بازدارنده مدیریت روستایی می باشد. در عناصر پیش برنده مقدار اثر عناصر مدیریتی 83/0، اقتصادی 87/0، اجتماعی 97/0 و محیطی 85/0 و در عناصر بازدارنده مقدار اثر عناصر مدیریتی 83/0، اقتصادی 79/0، اجتماعی 76/0 و محیطی 75/0 برآورد شده است. در شرایطی که عناصر پیش برنده مدیریت روستایی تعیین شده و در جهت بهبود عناصر پیش برنده و کنترل عناصر بازدارنده اقدام گردد، مدیریت روستایی در این مناطق بهبود می یابد.
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
ارائه الگویی برای کسب و کار در توسعه صنعت گردشگری الکترونیک روستایی در روستاهای استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
152 - 171
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد کنونی به دلیل رقابت بین کسب وکارها وجود مدل کسب وکار مناسب اهمیت ویژه ای دارد. هدف اصلی پژوهش ارائه ی الگویی برای کسب وکار در توسعه صنعت گردشگری الکترونیک روستایی در روستاهای استان کرمانشاه بود که با روش داده بنیاد انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشارکت-کنندگان پژوهش اساتید گروه مدیریت کسب وکار، کارآفرینی، مدیران صنعت گردشگری، مدیران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و تعاونی های روستایی استان کرمانشاه بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و با روش اشباع نظری انجام شد و 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. انتخاب طبق روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری پیش رفت. روش تحلیل داده ها به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی همراه با ملزومات آن ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این پژوهش جهت اطمینان از روایی و پایایی سؤالات مصاحبه از روش تطبیق اعضا و روش توافق درون موضوعی استفاده شده است. عوامل مؤثر در طراحی مدل کسب وکار در توسعه صنعت گردشگری الکترونیک روستایی شامل عوامل اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، زیرساخت ها، حمایت دولت، تحقیق و توسعه الکترونیکی، مزیت رقابتی، قوانین و مقررات حاکم، عوامل فردی، عوامل نهادی، عوامل محیطی، کسب وکار در توسعه صنعت گردشگری الکترونیک، و فنّاوری جدید شناسایی شد. پژوهش حاضر این الگو را به عنوان راهنمایی برای شکل گیری کسب وکارهای گردشگری الکترونیک در روستا پیشنهاد می کند. با توجه به منافع متقابل و چندگانه توسعه گردشگری الکترونیک در مناطق روستایی، یافته های پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سیاست گذاران و تصمیم سازان در بخش های مرتبط (نظیر گردشگری، شهرداری و نظایر آن) و همچنین دست اندرکاران امر قرار گیرد.
سطح بندی روستاهای گردشگرپذیر استان آذربایجان شرقی، بر مبنای توسعه یافتگی کارآفرینی، به منظور تبیین سیاست های کارآفرینی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کارآفرینی تبدیل به یک سیاست کلیدی برای کشورهای در حال توسعه شده است. ضمن اینکه توسعه گردشگری نیز در روستاهای دارای پتانسیل می تواند نقش مهمی در بهبود شرایط کارآفرینی در بین ساکنان محلی ایجاد کند. در همین راستا، بررسی سطح توسعه یافتگی کارآفرینی در روستاهای گردشگرپذیر آذربایجان شرقی، در راستای تبیین سیاست های کارآفرینی روستایی ، هدف پژوهش حاضر قرار گرفته است. هدف: در راستای هدف یاد شده، هدف پژوهش از نوع کاربردی – توسعه ای است و از بعد ماهیت، تحلیلی- توصیفی، استنباطی است. روش شناسی تحقیق : به منظور بررسی میزان برخورداری روستاها از توسعه کارآفرینی، از چک لیستی تکمیل شده توسط کارشناسان استفاده گردید. گویه های مورد نظر این چک لیست شامل: ارائه محصولات و خدمات مختلف، تنوع و انعطاف پذیری محصولات و خدمات، استفاده از کارکنان بومی، وجود فروشگاه ها و فضای بازار، کاهش فقر و رشد اقتصاد روستا و خودکفایی روستاییان ، مشارکت مردمی در کارآفرینی ، وجود زیرساخت های مناسب بوده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، روستاهای گردشگرپذیر آذربایجان شرقی میباشد. یافته ها : مطالعات صورت گرفته از نظرسنجی اولیه ، 8 روستا نسبت به بقیه بیشترین فراوانی را در معرفی داشتند و به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. در نهایت با استفاده از مدلAHP و به کمک شاخص های مؤثر در توسعه کارآفرینی ، نسبت به اولویت بندی روستاهای منتخب اقدام شد. نتایج : نتایج حاکی از این بوده است که بیشترین میزان توسعه کارآفرینی در روستای کندوان (وزن نهایی242/0) و کمترین میزان توسعه یافتگی کارآفرینی در روستای کردشت (وزن نهایی051/0 ) رخ داده است .
ارزیابی پایداری معیشت روستایی کشاورزان خرده مالک در استان های منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
45 - 76
حوزههای تخصصی:
تحلیل و تبیین سطوح پایداری معیشت روستایی می تواند نقش مؤثری در سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی ایفا کند. این تحقیق با هدف سنجش میزان پایداری معیشت روستایی کشاورزان خرده مالک در استان های البرز، گیلان، هرمزگان و یزد انجام شد. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوار شاغل در کشاورزی خرده مالک (481096=N) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 500 نفر از آنان به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش میزان پایداری معیشت روستایی در کل 38 شاخص، شامل 10 شاخص اقتصادی، 11 شاخص اجتماعی، 10 شاخص محیطی و 7 شاخص نهادی در سطح استان های چهارگانه فوق ارزیابی شد. این شاخص ها با روش استاندارد کردن، رفع اختلاف مقیاس شدند و سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی، وزن شاخص ها محاسبه و در آن ها اعمال شد. در انتها، شاخص ترکیبی پایداری معیشت روستایی برای استان های مورد مطالعه محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که 72/4 درصد از سرپرستان خانوار کشاورزان خرده مالک مورد مطالعه در وضعیت ناپایداری معیشت قرار دارند. به گونه ای که استان گیلان ازنظر میزان پایداری معیشت با شاخص ترکیبی 0/273 در رتبه اول، استان هرمزگان با شاخص ترکیبی 0/017-در رتبه دوم، استان البرز با میزان 0/092-در رتبه سوم و استان یزد با شاخص ترکیبی 0/196- در رتبه چهارم قرار گرفته است. نتایج سنجش میزان پایداری معیشت روستایی بر اساس طیف پرسکات آلن نشان داد که استان گیلان نسبت به بقیه استان ها دارای وضعیت بهتری است، هرچند که نرخ پایداری معیشت در این استان هم در وضعیت ایده آلی قرار ندارد و ناپایدار بالقوه است. استان های البرز، هرمزگان و یزد هم ازنظر پایداری معیشت در شرایط ناپایدار بالفعل قرار دارند. در رابطه با توصیه سیاستی این تحقیق نیز پیشنهاد می شود بخش ترویج غیر زراعی در کنار ترویج کشاورزی در سازمان های کشاورزی، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تأسیس شود.