مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
پایداری محیط
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم و ژئوتوریسم، رویکردی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره ارزیابی پتانسیل پدیده های منحصر به فرد زمین یا ژئومورفوسایت ها است که به منظور پایداری در توسعه اقتصادی- اجتماعی جامعه بومی و حفاظت از میراث زمین شناختی ترسیم شده است. این حوزه مطالعاتی با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژی پتانسیل های بالایی را در راستای گردشگری پایدار عرضه می کند که امروزه این دانش با گسترش مطالعات خود، مشتقات متعددی از قبیل ژئودایورسیتی (تنوع)، ژئوکانسرویشن (حفاظت )، ژئواینترپرتیشن (تفسیر) و... را در این شاخه از علوم زمین پدیدار ساخته است. هدف نوشتار حاضر ارتقای علمی، توسعه ناحیه ای و حفاظت از میراث های ژئومورفیک در منطقه موردمطالعه به ویژه در سطح استان هرمزگان می باشد. در این پژوهش از نظر روش شناسی تلاش شده به کمک تلفیقی از مدل ها و نیز تحلیل تشابهات و تفاوت های مدل های ارزیابی، به همراه پیمایش های میدانی در دو مرحله از منطقه انجام شود. بدین صورت که با طرح روشی مبتنی بر معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار(با امتیاز 0- 10) متناسب با رفتارشناسی ژئوسیستم های منتخب استان یعنی سواحل بالاآمده بندر جاسک، اشکال قارچی شکل فرایندهای بادی، تالاب های جزر و مدی و گل فشان های ساحلی، قابلیت های این سایت ها در مقام مقایسه اولویت ها مبتنی بر سه موضوع کلان 1- ابعاد علمی- مکمل و ژئومورفولوژی؛ 2- زیرساخت ها و خدمات گردشگری و 3- حفاظت میراث زمین و رفتار مخاطره شناسی؛ مورد ارزیابی قرار دهد. یافته های حاصل از ارزیابی های میدانی و دفتری از مجموع 200 امتیاز به ترتیب اشکال قارچی شکل با کسب 108 امتیاز، سواحل بالاآمده 108 امتیاز، تالاب های جزر و مدی 102 امتیاز، و گل فشان ها با کسب 79 امتیاز ارزش گذاری و ارزیابی جامع 20 معیار موجود شدند. نتایج نهایی نشان داد که به ترتیب اولویت و نمره دهی، ژئومورفوسایت های سواحل بالاآمده و اشکال قارچی شکل بادی به دلیل دسترسی مطلوب تر، مقاومت بیشتر، هزینه زیرساختی کمتر و آموزش بهتر دانش زمین در رتبه اول و گل فشان ها و تالاب های جزر و مدی به دلیل شکنندگی و مخاطرات بیشتر و دسترسی نامطلوب در رتبه دوم قرار می گیرند که لازم است در مقام سرمایه گذاری اولویت ها و برنامه ریزی جامع موردتوجه قرار گیرد.
اخلاق محیطی و بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تحلیل رابطه غیرمنطقی انسان با محیط به عنوان عامل اصلی شیوع بیماری کرونا است. اکثر محققین و صاحب نظران معتقدند که بیماری کرونا عکس العمل و اخطار طبیعت به رفتارهای مخرب انسان است. برای این منظور ابتدا تئوری های حاکم بر روابط انسان و محیط مانند تئوری گایا و پوش مرز مارکوف بررسی شد. بر اساس این تئوری ها آثار خرابکاری های انسان در محیط طبیعی بررسی شد و سپس عکس العمل های این رفتار ها در جامعه انسانی شرح داده شدند. با استناد به کارهای محققین متعدد مشخص شد که رفتار انسان در طبعت ویرانگر بوده است و اثرات آنها هم در خود جامعه انسانی مشاهده شده اند. مانند ایجاد فرایند تغییر اقلیم در محیط طبیعی که منجر به مخاطرات شدیدی مانند سیل و خشکسالی و غیره در جوامع انسانی شده است. برای چاره جویی مشکل کرونا دیدگاه اخلاق محیطی انتخاب شد. بدین منظور تئوری های اخلاقی و فلسفه های حاکم بر رابطه انسان با محیط شرح داده شدند. از چالش این نظریه ها و با عنایت به طرح سلامت واحد برنامه محیط زیست سازمان ملل، راهبرد رعایت ارزش انسانی و اخلاقیات محیطی انتخاب شدند. بر اساس این موارد انسان باید به محیط ارزش ذاتی قایل شود. در رفتار خودش طرف خوبی، درستی و انصاف را رعایت کند. خود انسان دراثر تمرین مفاهیم انسانی شایسته به شخصیت والای انسانی برسد. به مفاهیمی مانند پایداری محیط، مصرف به اندازه نیاز بدن، رژیم گیاهی، فاصله گیری محیطی، حرمت به حقوق محیط متصف شود. رسیدن به این منزلت اخلاقی فقط از طریق آموزش و تربیت درست امکان پذیر است. در این راستا وظیفه سازمان ها و نهادهای آموزشی در سطح جهان بسیار سنگین است.
ارزیابی و مدیریت جامع ژئومورفوسایت های کارستیک با استفاده از تلفیق مدل های ارزیابی ژئومورفوسایت ها (مورد: غارچال نخجیر در استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
118 - 136
حوزه های تخصصی:
رویکرد اصلی دانش ژئومورفوتوریسم رویکردی است توسعه گرا، حفاظتی و علمی در ارزیابی و مدیریت جامع از میراث های ژئومورفیک؛ که امروزه با گسترش مطالعات خود زیرشاخه های متعددی از قبیل ژئودایورسیتی (تنوع)، ژئوکانسرویشن (حفاظت )، ژئواینترپرتیشن (تفسیر) و... را در این شاخه از دانش ژئومورفولوژی پدیدار ساخته است. هدف نوشتار حاضر ارتقای علمی، توسعه ناحیه ای و حفاظت از میراث های ژئومورفیک در منطقه مورد مطالعه است. از نظر روش شناسی نوشتار حاضر می کوشد به کمک بررسی جامع از سیرمطالعات انجام شده از مدل ها و روش های ارزیابی ژئومورفوسایت ها یعنی تلفیقی از مدل ها و نیز تحلیل تشابهات و تفاوت های مدل های ارزیابی، به همراه پیمایش های میدانی در دو مرحله از منطقه، با طرح روشی مبتنی بر معیارها و مولفه های تاثیرگذار(با امتیاز 0- 10) متناسب با رفتارشناسی غارچال نخجیر، قابلیت های این سایت را مبتنی بر سه موضوع کلان 1- دانش افزایی ژئومورفولوژی؛ 2- زیرساخت های گردشگری و 3- دانش مخاطرات و مخاطره شناسی؛ مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج مطالعه بیانگر استعداد بالای ابعاد علمی و دانش ژئومورفولوژی با کسب مجموع امتیاز5/51 (ازحداکثر60) است. در مقابل زیرساخت های گردشگری با کسب مجموع امتیاز 5/25(از حداکثر70) و موضوع حفاظت با کسب مجموع امتیاز34 نمره (ازحداکثر100) در حال حاضر مراحل اولیه و ابتدایی چرخه مدیریتی خود را می گذراند. این در حالی است که جامعه بومی به ویژه روستاها و شهرهای مجاور(محلات، نراق و...) قادر است با بهره برداری سازمان یافته به کمک رویکردهای علمی، آگاهانه و احداث زیرساخت های توسعه پایدار روستاها و شهرهای کوچک این محوطه را به توسعه برساند.
تدوین الگویی برای مدیریت مخاطرات طبیعی و پایداری نواحی شهری و روستایی نمونه: زمین لغزش در منطقه رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت مخاطرات محیطی ازجمله موضوعات محوری در دانش مخاطرات است و بر اقداماتی نظیر شناسایی، پهنه بندی و تفسیر نواحی مخاطره آمیز با هدف کاهش مخاطرات مبتنی است. تحقق اهداف و چشم اندازهای این دانش، نیازمند مجموعه اقدامات و مطالعات پیوسته ای در چهارچوب یک الگوی مدیریتی است که از گام های متعددی تشکیل شده است. به همین منظور نوشتار حاضر می کوشد با تدوین الگوی مدیریتی، مخاطرات طبیعی مسلط در منطقه رودبار را در هشت گام اصلی بررسی کند. در این زمینه در گام های نخستین، تعیین مبانی نظری مخاطرات و مخاطرات مسلط در منطقه مدنظر و طبقه بندی مخاطرات طبیعی انجام شد تا شرایط ارزیابی مخاطرات فراهم شود. در این مرحله به کمک روش تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی در زمین لغزش، مسیر الگوی مدیریتی مخاطرات ادامه یافت. این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی طبقه بندی شد. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARCGIS تحلیل و نقشه نهایی پهنه بندی زمین لغزش در محدوده شهری و روستایی رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، متوسط ( 71 درصد) و زیاد ( 25 درصد) تعیین شد. نتایج به دست آمده در گام بعدی با وضعیت نواحی شهری و روستایی ارزیابی شد تا زمینه های مؤلفه های ظرفیت جغرافیای طبیعی و انسانی کاهش مخاطرات مشخص شود. در انتها ضمن مطالعه تمهیدات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز دولت مرکزی، شیوه های بازنگری در خدمات رسانی، آستانه های خطر و شیوه های مقاوم سازی و آموزش ساکنان مطالعه شد.
ارزیابی توانمندی ژئومورفوسایت های گردشگری درپایداری و مدیریت مناطق کارستیک. مطالعه موردی: غارچال نخجیر، استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
19 - 36
حوزه های تخصصی:
ژئومورفوتوریسم یکی از رویکردهای نوین در حوزه ی مطالعات علوم زمین و گردشگری است که بر شناخت ژئومورفوسایت ها، توسعه ی گردشگری و حفاظت میراث ژئومورفیک استوار است و رویکرد ی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره عوارض و پدیده های زمین شناسی و ژئومورفولوژی است که در پی توسعه زمین گردشگری به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه بومی می باشد. از آن جا که در ایران به رغم وجود ژئومورفوسایت های متنوع به ویژه در مناطق کارستیک، در زمینه ی ارزیابی این چشم اندازها از منظر پایداری و توانمندسازی گردشگری و در مجموع مدیریت گردشگری مطالعات سازمان یافته ای صورت نمی گیرد. بنابراین ارائه ی روش های ارزیابی جامع در تحقق توسعه ی ارزش های علمی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در این راستا ضروری به نظر می رسد. غارچال نخچیر از جمله غارهای زنده و منحصر به فردی است که امروزه به رغم حضور خیل عظیم گردشگران برای بازدید از جاذبه ها ی آن، ضرورت مطالعات همه جانبه را در راستای گردشگری پایدار بیش از پیش نمایان ساخته است. این نوشتار تلاش دارد با رویکرد آسیب شناختی توانمندی این ژئومورفوسایت را از منظر پایداری و مدیریت آن با استفاده از رویکرد مقایسه ای دو مدل ژئومورفوتوریستی پری یرا و رینارد و مقایسه ی کارکردی آن ها و نیز پیمایش های میدانی مورد بررسی قرار دهد. نتایج بر اساس ارزیابی های چند جانبه در راستای مدل های تعریف شده نشان داد در حال حاضر تناسب چندانی میان عیارهای بهره وری، علمی، آموزشی در برابر عیارهای حفاظتی وجود ندارد و اصول ژئومورفوتوریسم در این منطقه به طور ناهمگون در این سایت ایجاد شده است. از سوی دیگر در این مقاله به مقایسه ی مدل های مورد استفاده به منظور شناخت همه جانبه پایداری این منطقه پرداخته شد که نشان دهنده ی ضرورت تدوین مدل بومی با تاکید بر اصول پایداری و مدیریت ژئومورفوسایت ها را بیش از پیش بیان نموده است.
تدوین مدل مدیریت سبز و توسعه پایدار با نقش میانجی نگرش به محیط زیست در فدراسیون فوتبال ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صنعت ورزش تأثیر فوق العاده ای بر محیط طبیعی دارد؛ لذا سازمان های ورزشی باید روش های مدیریت مناسبی را برای پایداری محیط بکار بگیرند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی ارتباط و ارائه مدل مدیریت سبز و توسعه پایدار با نقش میانجی نگرش کارکنان به محیط زیست در فدراسیون فوتبال ایران می باشد. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود که به روش میدانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی مدیران و کارکنان فدراسیون فوتبال ایران به تعداد ۱۵۷ نفر بود که از این تعداد، 111 نفر در این مطالعه همکاری داشتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه با نظر اساتید متخصص مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان داد که مدیریت سبز اثر مثبت و معنی داری بر توسعه پایدار دارد و مدیریت سبز اثر مثبت و معنی داری بر نگرش کارکنان به محیط زیست دارد. همچنین، نگرش کارکنان به محیط زیست اثر مثبت و معنی داری بر توسعه پایدار دارد. نتایج حاکی از آن است که با توجه به جذابیت های فوتبال و طرفداران بی شمار آن، فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران می تواند با اجرای مدیریت سبز نقش بسزایی در توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست داشته باشد.
تحلیل بر وضعیت زیست پذیری در محیطهای شهری (مطالعه موردی: محله کوی سالار ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، تحلیلی بر وضعیت زیست پذیری در محله کوی سالار می باشد. مهم ترین نکته تمایز این پژوهش با تحقیق های مشابه، به کارگیری شیوه ترکیبی آمار استنباطی درون یابی فضایی روابط ساختاری است. روش پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی کتابخانه ای و میدانی پیمایشی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها به چند صورت: مشاهده، پرسشنامه و فیش برداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین محله کوی سالار می باشد که طبق آمار سال 1395 مرکز آمار، 18000 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که مقدار حجم نمونه 376 عدد به دست آمده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای توزیع گردیده است. تجزیه وتحلیل کمی داده ها از طریق آزمون های تی تست تک نمونه ای و تجزیه وتحلیل فضایی داده ها از طریق روش IDW در سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. برای ارزیابی رابطه بین ابعاد زیست پذیری از مدل دیمتل (DEMATEL) استفاده شده است. روایی پرسشنامه از طریق افراد متخصص در این زمینه و پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ و با مقدار ضریب آلفای 775/0 مورد تائید قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که ابعاد زیست پذیری که شامل بعد اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی، مدیریت شهری، الگوی تاریخی و امکانات و خدمات می شود به ترتیب میانگین 94/2، 07/2، 01/3، 25/1، 83/1 و 55/2 را کسب نموده اند و همچنین سطح زیست پذیری با میانگین 27/2 در سطح نامطلوبی قرار دارد همچنین نتایج تحلیل فضایی وضعیت ابعاد زیست پذیری در محله کوی سالار نشانگر این است که که در حدود 66 درصد از محله در وضعیت نامطلوب قرار دارد. با توجه به نتایج مدل دیمتل، ابعاد مدیریت شهری، اقتصادی و امکانات و خدمات به عنوان "علت" و سه بعد محیط زیستی، اجتماعی و الگوی تاریخ نیز به عنوان "معلول"، در زیست پذیری قلمروی مکانی تحقیق، استخراج و نشان داده می شوند.