فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
69 - 86
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده صنعت، برداشت بی رویه از منابع محدود، دگرش اقلیم، بی پروایی نسبت به بایسته های توسعه پایدار، بنیادهای زیستی و تعادل بن مایه های زیست کره را به شدت برآشفته اند. در این میان، امنیت غذایی جوامع درهم تنیدگی بالایی با پایداری و پویایی فعالیت های روستایی دارد که به منابع آب در دسترس بستگی دارد. این در حالی است که طی چند دهه گذشته سهم آبِ بخش صنعت افزایش یافته و در برخی مناطق، آب حوزه کشاورزی به سمت صنعت جهت داده شده است. تداوم این وضعیت امنیت غذایی، پایداری و پویایی فعالیت های روستایی را تهدید می کند. شهرستان کم بارش تایباد در خاور کشور، درگیر انتقال آب چاه های عمیق موجود به سنگ معدن سنگان خواف بوده است. مقاله حاضر به آینده پژوهی پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی شهرستان تایباد پرداخته است. روش شناسی حاکم بر پژوهش، توصیفی تحلیلی است. درون داده های موردنیاز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با بهره گیری از نرم افزارهای Micmac، Scenario Wizard، Vensim و مدل AHP موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که از هجده وضعیت احتمالی مربوط به پنج سناریو با سازگاری قوی، وضعیت هایی که پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی تایباد را در آستانه بحران بیان می کنند، بیشترین وضعیت های احتمالی ممکن را در برمی گیرند. بر این پایه، راهکار "انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف به علت بحرانی بودن منابع آب در شهرستان تایباد و ضعف در تغذیه آبخوان های این شهرستان متوقف شود"، مناسب ترین راهکار شناخته شد.
ارزیابی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی با استفاده از سناریوهای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
آسیب های ژئوفیزیکی می تواند نمونه بارزی از عوامل و مخاطرات طبیعی مؤثر در توسعه روستاهای گردشگری باشد. شناخت و تحلیل روستاهای گردشگری از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی می تواند بسیار مهم و یک اقدام در راستای برنامه ریزی محیطی و پیشگیری از بحران باشد. در این پژوهش این موضوع برای روستاهای هدف گردشگری ایران بر اساس سناریوهای فازی در GIS انجام شده است. روش پژوهش تحلیلی-کمی و مبتنی بر تحلیل داده ها بر اساس سناریوهای منطق فازی (خوش بینانه، بدبینانه و متعادل) در GIS است. در این پژوهش متغیرهای ژئوفیزیکی شامل گسل های فعال؛ بافت و دانه بندی خاک؛ دشت های سیلابی؛ مناطق حفاظت شده؛ نقاط زمین لغزش؛ شیب زمین و سازندهای زمین شناسی استفاده شد. نتایج نشان داد بیش از 543 روستای گردشگری ایران در سناریوی بدبینانه دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک؛ 201 روستا در سناریوی متعادل دارای حداکثر آسیب پذیری با حداکثر مقدار برابر با 7/0 و در سناریوی خوش بینانه، 98 روستا دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک بوده اند. همچنین بررسی الگوی توزیع فضایی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ میزان آسیب پذیری ژئوفیزیکی در سه سناریوی بدبینانه، متعادل و خوش بینانه از طریق شاخص موران نشان داد الگوی فضایی غالب، خوشه ای است. در نتیجه آسیب پذیری روستاها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی مختلف از جمله مسیل ها، سازندها، توپوگرافی، زمین لغزش و... است. نتیجه آنکه روستاهای گردشگری قابل توجه ای در معرض خطرات ژئوفیزیکی قرار دارند که بایستی رویکرد مناسب با توجه به اولویت برای مدیریت و پیشگیری از مخاطرات برای آن ها اتخاذ شود.
تحلیل توزیع و الگوی فضایی سالمندان با تأکید بر شهر دوست دار سالمند، مطالعه موردی: شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت در شهرهای جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه به عنوان پدیده مشهود و غالب عصر جدید شناخته می شود. این در حالی است که چنین رشد جمعیتی در دهه های بعد و در صورت کاهش روند تجدید نسل، منجر به سالخوردگی جمعیت می گردد. این تغییرات جمعیتی، سازمان جهانی بهداشت را بر آن داشت تا مفاهیم «سالمندی فعال» و «شهر دوستدار سالمند» را معرفی کند؛ مفاهیمی که امروزه به طور گسترده در برنامه ریزی شهری موردتوجه قرارگرفته اند. پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل الگوی توزیع فضایی جمعیت سالخوردگان در شهر قم انجام شده است. ضرورت انجام این تحقیق از آنجا ناشی می شود که با افزایش جمعیت سالمندان، نیاز به برنامه ریزی های شهری دقیق تر و مناسب تر برای این گروه سنی بیش ازپیش احساس می شود. عدم توجه به توزیع فضایی و نیازهای خاص سالمندان می تواند منجر به نابرابری های اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی این افراد شود. در این پژوهش، با استفاده از داده های عینی و بهره گیری از ظرفیت های نرم افزاری و مدل های تحلیل فضایی، نقشه های لکه های داغ و سرد برای بازه های زمانی 1390 و 1395 تهیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دهنده تغییرات معنادار در الگوی فضایی توزیع جمعیت سالخوردگان در قم بوده است. این تغییرات هم از نظر کمی و هم کیفی، بر اهمیت اجرای سیاست های شهر دوستدار سالمند مطابق با توصیه های سازمان جهانی بهداشت تأکید دارد و نیازمند توجه ویژه برنامه ریزان شهری است.
واکاوی و تحلیل زیرساخت های هوشمندسازی شهری با استفاده از رویکرد آزمایشگاه زنده شهری؛ مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۰۲-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف: مفهوم شهر هوشمند مبتنی بر یکپارچه سازی، نوآوری و زیرساخت های فناورانه و دیجیتال، به منظور هوشمندتر کردن شهر و استفاده کارآمدتر از منابع موجود مطرح شده است. این مفهوم به واسطه گسترش پژوهش های مبتنی بر رویکرد آزمایشگاه های زنده شهری در قالب بهره برداری از واقعیت مجازی و استفاده از کلان داده ها و سایر موارد وابسته به فناوری، نویدبخش ورود شهرهای هوشمند به مرحله نوینی از برنامه ریزی شهری با تمرکز بر هوش جمعی و شهروند هوشمند بوده و فناوری تنها ابزاری برای بهره وری از این سرمایه در شهرها است. بدین ترتیب، شهرسازی هوشمند مبتنی بر آزمایشگاه زنده، عمدتا مبتکر و مشارکت محور است، شهروندان و به طور کل ذی نفعان شهری نه تنها به عنوان منابع اطلاعات عمل می کنند، بلکه به عنوان آزمونگر، توسعه دهنده و طراح نوآوری بر پایه عدالت با دیگران در آزمایشگاه های زنده عمل می کنند. روش تحقیق: در مقاله حاضر، از نوع ساختاری-تفسیری است. گردآوری داده ها به صورت مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای است. جامعه آماری تحقیق در قالب پنل نخبگان شامل 30 نفر متخصصین برنامه ریزی شهری است، که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد با کمک نرم افزار مکس کیودا و مدل معادلات ساختاری با استفاده از تکنیک حداقل مجذور مربع با کمک نرم افزار SmartPLS.3 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد، برنامه ریزی شهری هوشمند، به واسطه 6 مؤلفه «عدالت اجتماعی؛ بهره وری؛ زیرساختی؛ زیست محیطی؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ کیفیت زندگی» قابل بررسی است. در این میان بر اساس مدل معادلات ساختاری، هوشمندسازی شهر زنجان، بیشتر متأثر از سازه بهره وری با ضریب بتای استاندارد 85/4 و سازه زیرساختی با ضریب بتای استاندارد 83/4 است. همچنین بر اساس تحلیل مسیر، بیشترین ضریب تأثیرگذاری در هوشمندسازی مربوط به شاخص عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 341/0 و کمترین تأثیرگذاری نیز مربوط به شاخص فناوری اطلاعات با ضریب 130/0 است. نتیجه گیری: درنتیجه، هوشمندسازی شهر زنجان نیازمند دستیابی به یک مکانیسم منسجم در زمینه تقویت زیرساخت های فناوری اطلاعات و افزایش بهره وری زیرساخت های موجود است.
ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر: کاربرد روش ترکیبی ANP-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش از روش ترکیبی (کیفی-کمی) بهره برده و برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی استفاده شد. با توجه به هدف پژوهش، جامعه آماری متشکل از دوگروه کارشناسان بود. جهت ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی از سه گروه کارشناسان سازمان های توسعه روستایی، کارشناسان سازمان بسیج سازندگی و مطلعان روستایی (شوراها و دهیاران)، هر گروه 30 تَن و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر، از 8 خبره توسعه روستایی نظرخواهی شد. برای ارزیابی محیطی از تکنیک سوات (SWOT) و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر از روش ترکیبی TOPSIS-ANP در محیط نرم افزار Super Decision استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نقاط قوت برنامه های توسعه روستایی بسیج بر نقاط ضعف برتری داشته اما با تهدیدهایی نیز روبروست. ماتریس راهبردی برتر نیز نشان داد که از بین 10 راهبرد استخراج شده از تحلیل محیطی، "هماهنگی بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی در تدوین برنامه ها و کاهش دوباره کاریها" به عنوان راهبرد برتر مشخص شد. راهبردهای "همفکری و برگزاری نشست های منظم با رهبران محلی جهت اجرا و ارزیابی برنامه های توسعه روستایی" و "همکاری با سمن ها و نهادهای مذهبی جهت بسیج نیروهای مردمی و منابع مالی به سمت پروژه های اشتغال زایی" نیز در دو رتبه بعدی اهمیت قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، ضرورت گسترش شبکه همکاری و همفکری با سایر متولیان توسعه روستایی و پیروی از یک الگوی توسعه روستایی جامع و هدفمند، به منظور بهبود برنامه های توسعه روستایی بسیج سازندگی پیشنهاد می شود.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در کشورمان، بخش قابل توجهی از بافت قدیمی شهرها که غالبا هسته ی اولیه و اصلی آن هارا تشکیل می دهند در روند شتاب آلود شهرنشینی و برنامه های توسعه شهری مورد بی توجهی قرار گرفته و به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل شده اند موضوع مورد بررسی این پژوهش بازآفرینی بافت فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب شهری است و در آن تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که شهر ساری به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است و چگونه می توان با استفاده از این رویکرد به بازآفرینی بافت فرسوده شهری اقدام نمود. هدف: هدف این پژوهش،بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب است. روش شناسی تحقیق: ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. در روش کتابخانه ای از ابزارهایی نظیر، مقاله ها، آمارنامه ها، جداول آماری و ...استفاده شده است و در روش میدانی از مشاهده مستقیم، و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و به وسیله آزمون های آماری ( توصیفی- استنباطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از نرم افزارSmart PLS مدل معادلات ساختاری پژوهش تنظیم گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرساری مرکز استان مازندران و شهرستان ساری است. این شهر با جمعیتی حدود 347 هزار نفر در میان 30 مرکز استان در رتبه بیست و سوم کشوری جای گرفته است (مرکز آمار ایران،1395). شهر ساری دارای چهار منطقه (بافت قدیم، منطقه یک، منطقه دو، منطقه سه) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 50 درصد فراوانی پاسخ ها به وضعیت شاخص های حکمروایی خوب و بازآفرینی پایین تر از حد متوسط بوده که حاکی از وضعیت نامطلوب این شاخص ها در بافت فرسوده شهر ساری می باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین حکمروایی خوب و بازآفرینی بافت فرسوده در شهر ساری رابطه معناداری وجود دارد و سه شاخص عدالت گرایی، قانون گرایی و اجما ع گرایی بیشترین تاثیر را بر بازآفرینی بافت فرسوده شهرساری داشتند.
نقش هوشمندسازی در مدیریت شهری با تاکید بر شهرداری منطقه یک مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الگوی شهر هوشمند، تکنولوژیهای گوناگون برای بهبود زندگی شهروندان با هم ترکیب و استفاده می شوند. بنابراین، شهر هوشمند نه یک واقعیت، بلکه یک استراتژی در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری است، در واقع آنچه یک شهر را به سمت هوشمندی پیش می برد صرفا استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار در جهت ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. بنابراین این الگو به عنوان راهکاری بی-بدیل در جهت حل معضلات شهری باید مورد توجه ویژه مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد. لذا، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل هوشمندسازی بر مدیریت شهری در شهرداری منطقه مشهد است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی بوده و داده های آن به کمک پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل همه ساکنین منطقه یک شهرداری مشهد می باشند و با توجه به جمعیت 201373 نفری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری بدست آمد. برای دستیابی به میزان پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های بدست آمده بر اساس نظرات شهروندان نشان می دهد، هوشمندسازی در بُعد محیطی با ظریب 729/0، در بُعد قلمرو با ضریب 745/0، در بُعد حکمرانی با ضریب 533/0، در بُعد اقتصادی با ضریب 400/0 و در بُعد پویایی با ضریب 337/0 بر عملکرد مدیریت شهری تاثیرگذار بودند همچنین رابطه مثبت و معناداری نیز بین هوشمندسازی و مدیریت شهری بر قرار بوده است.. در نهایت مشخص شد شاخص قلمرو هوشمند بیشترین اهمیت را در بین مولفه های شش گانه تحقق شهر هوشمند در منطقه یک مشهد را داشته و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر شاخص های هوشمندسازی بر عملکرد مدیریت شهری این منطقه داشته است. لذا مولفه ای است که از دیدگاه شهروندان دارای اهمیت بوده است.
اثرات توسعه مراکز تجاری بزرگ مقیاس با رویکرد رشد هوشمند شهری، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
63 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این پژوهش، ارزیابی اثرات توسعه مراکز تجاری بزرگ مقیاس با رویکرد رشد هوشمند شهری در تبریز است. برای دست یازی به این هدف، با بهره گیری از روش کتابخانه ای- پیمایشی و ابزار پرسش نامه محقق ساخته؛ 65 نفر از کارشناسان، متخصصین و خبرگان می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش هدفمند بوده (با استفاده از روش گلوله برفی) مورد ارزیابی قرارگرفته و اطلاعات گردآوری شده با استفاده از تحلیل های عاملی، رگرسیون و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار smart pls مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. برای سنجش متغیر «تأثیرات مگا پروژه های شهری» از پرسش نامه محقق ساخته با پنج بعد با 14 مؤلفه و 47 گویه و هم چنین، برای سنجش متغیر «رشد هوشمند شهری» از پرسش نامه محقق ساخته با پنج معیار اصلی و تعداد 15 گویه بهره گیری شد. نتایج نشان داد که تمام بارهای عاملی مربوط به ارتباط بین ابعاد و مؤلفه های دو متغیر پژوهش بزرگ تر از 3/0 بوده و مدل ارتباط بین دو متغیر توسعه مراکز تجاری بزرگ مقیاس و رشد هوشمند شهری در کلان شهر تبریز معنی دار بوده و از برازش نکوئی مناسب برخوردار بود. هم چنین، نتایج نشان داد بین پنج مؤلفه اصلی تحقیق با متغیر رشد هوشمند شهری در تبریز، ارتباط معنی دار وجود دارد. مؤلفه تغییر کاربری مرتبط با بعد کالبدی با ضریب 887/0 و نیز مؤلفه آلودگی ها و آلاینده ها بیش ترین تأثیر را در رشد هوشمند شهری تبریز دارند
تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اکوسیستم کارآفرینی روستایی برای توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در مناطق روستایی حیاتی است. با استفاده از اهرم کارآفرینی در مناطق روستایی، می توان اقتصاد روستایی پویا و نوآور ایجاد کرد. استان البرز با وجود داشتن شرایط مناسب اقلیمی، جغرافیایی، ارتباطی و دسترسی مناسب، اما طی سالیان اخیر در زمینه توسعه اقتصادی نواحی روستایی شرایط نامناسبی مانند؛ افزایش نرخ بیکاری، پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و اختلاف درآمد خانوارهای روستایی و شهری دارد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در استان البرز است. روش پژوهش: این پژوهش درچهارچوب روش شناسی کمی انجام شده است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی صورت گرفته که در بخش میدانی ابزار اصلی پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل روستاهای استان البرز بوده که از بین آن ها تعداد 33 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان نمونه برای تکمیل پرسش نامه انتخاب شده اند. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای اسکوئر، t تک نمونه ای، آزمون آنووا، دانکن و درون یابی کریجینگ استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز دارای وضعیت نامناسبی است، به طوریکه از بین 10 گروه شاخص های اصلی شامل؛ شاخص های کسب و کار، شاخص های مالی، شاخص های آموزشی، شاخص های سرمایه انسانی، شاخص های حمایتی، شاخص های بازار و مشتریان، شاخص های اجتماعی، شاخص های فرهنگی، شاخص های زیرساختی و شاخص های نوآوری، تحقیق و توسعه که مورد بررسی قرار گرفته است، صرفاً دو گروه دارای وضعیت مناسب و هشت گروه دیگر دارای وضعیت نامناسب بوده اند. همچنین پراکندگی جغرافیایی وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در سطح استان متفاوت است. نتیجه گیری: وجود زیرساخت های سخت افزاری مانند دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز شهری به تنهایی برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی کافی نمی باشد بلکه لازم است در کنار آن توسعه زیرساخت های نرم افزایی مانند امور مالی، آموزش، انواع حمایت ها، سرمایه انسانی و اجتماعی و تحقیق و توسعه نیز مورد توجه قرار گیرد.
سناریوهای فرا روی حکومت ها با ورود رمزارزها به جریانات مالی و پولی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اقتصاد یکی از ابعاد اصلی قدرت ها و حکومت ها است. در سال های اخیر، توسعه سریع رمزارزها توجه گسترده ای را از سوی محققان برانگیخته است، اگرچه ادبیات زیادی در مورد جنبه های مختلف ارز دیجیتال وجود دارد، اما درک مردم از اثرات اقتصادی و سیاسی رمزارها نسبتاً محدود است. نقش اثرگذار و قابل توجه رمزارزها و تأثیرات شگرف این نوع پول بر مناسبات بین حکومت ها که بعضاً می تواند تأثیرات شگرفی نیز بر شریان اقتصادی کشورها بگذارد، می تواند منشاء سناریوهایی بر این مناسبات باشد. لذا این پژوهش به دنبال ترسیم سناریوهای فرا روی حکومت ها با ورود رمزارزها به جریانات مالی و پولی آنها است. پژوهش از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی اکتشافی است که ب ر پای ه رویک رد کیفی انجام شده و در پی گردآوری داده ها به منظور مفهوم سازی و ارائه تحلیل های تجویزی می باشد. جامعه آماری مدنظر پژوهش 20 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان وزارت خانه های ارتباطات و فناوری اطلاعات و اقتصاد و دارایی و سازمان های برنامه وبودجه و فناوری اطلاعات کشور هستند. شیوه گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از روش آینده پژوهی پنل های خبرگی بود. به منظور سناریونویسی از روش سناریوپردازی GBN استفاده شد. با استفاده از این روش سناریونویسی، 12 کنشگر، 54 پیشران و چهار عدم قطعیت شناسایی شد که از برهم کنش عدم قطعیت ها 16 سناریو استخراج که با نظر خبرگان 5 سناریو باورپذیر ترسیم شد. این سناریوها به نام های «یکپارچگی مالی»، «افول اقتصادی»، «بازار نوپا»، «استراتژی نوآور» و «اقتصاد بینابینی دیجیتالی» ترسیم و نام گذاری شدند که می توانند مبنایی برای پیش نگری در خصوص پیامدهای سیاست های اقتصادی حکومت ها باشند.
Effects of Motivating, Job Performance and Job Satisfaction Factors on the Development of the Handicraft Khamak Dozi (Baluchi) Afghan Rural Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
55 - 68
حوزههای تخصصی:
Purpose- Undoubtedly, the correct performance of any activity and the successful performance of any role in the field of handicrafts depends on the interest and motivation of the workers to get familiar with its skills and methods and to use the special methods of that technique in the production of products. Baghlan province which is located in the northeast of Afghanistan, about 50% of the population of this province is women, and recently, most of the rural women of this province have turned to the handicraft industry of Balochi to improve their income. Therefore, this study was conducted to investigate the production status of the handicraft industry of Balochi women and the role of motivating factors of job performance and job satisfaction on the development of the handicraft industry of Balochi.Design/methodology/approach- The main research tool was a questionnaire the validity of which was confirmed by the lecturers of the agricultural extension and economics and the department of sociology of Baghlan university, and Cronbach's alpha confirmed its reliability. The statistical population was all the rural women working in the handicraft industry of Baghlan province, which was selected by purposive sampling (192) samples.Finding- Results showed that all three independent variables, motivational factors, job performance and job satisfaction have a positive and significant effect on the development of the handicraft industry of Balochi women, and explained 59% of the changes in the dependent variable. So, with confidence, it can be said that increasing motivation, job performance and job satisfaction lead to the development of the needlework industry among rural women.Originality/value– The results of this study, especially concerning due to the lack of sufficient and appropriate empirical literature in Afghanistan, can play a major role in providing correct insight to the rural development officials, job creation and poverty reduction in Afghanistan.
باززنده سازی مراکز محله های سنتی براساس مفاهیم نظریه ساختارهای زنده الکساندر، مطالعه موردی: محله حکم آباد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
141 - 162
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تدوین راهنمای طراحی برای مدیران اجرایی در حوزه باززنده سازی شهری بر مبنای نظریه ساختار زنده کریستوفر الکساندر اجرا گردید. حکم آباد ، یکی از محلات سنتی شمال غربی تبریز می باشد ، مرکز ساختارمند و چهار میدان تاریخی آن به عنوان مرکز زنده واجد ارزش بود که امروزه ، به دلیل تحولات دوره مدرن ، در حلقه ای از فضاهای ناکارآمد احاطه گردیده است و «ساختار زنده» آن تضعیف شده است و باززنده سازی آن ضرورت می یابد. مطالعه حاضر با روش توصیفی -تحلیلی مبتنی بر رویکرد کیفی انجام شد ، با تبیین مفاهیم نظریه ساختار زنده ، شاخص های تحقیق استخراج شد و با توجه به راهبرد مطالعه که به صورت نمونه موردی می باشد ، بسط و ارزیابی شاخص های استخراج شده در نمونه موردی مطالعه یعنی مرکز محله حکم آباد مورد مطالعه قرار گرفت. رویکرد متفاوت این مطالعه در مقایسه با مطالعه های پیشین در این است که نوشتار حاضر به دنبال بسط «اصول نظریه ساختار زنده» به عنوان راهکارهای طراحی در حوزه «باززنده سازی محلات سنتی» می باشد که تاکنون موضوع مطالعه نبوده است. نتایج حاصل بیانگر موفق بودن بسط اصول «مقیاس های مختلف» ، «مراکز نیرومند» ، «مرزها» ، «تکرار متناوب» ، «فضای معین» ، «شکل خوب» ، «تقارن موضعی» ، «انسجام و ابهام عمیق» ، «تضاد» ، «درجه بندی» ، «ناهمگونی» ، «پژواک» ، «فضای خالی» ، «سادگی و آرامش درونی» ، «جدایی ناپذیری» ، در تقویت کیفیت حیات در مرکز محله می باشد.
تجربه ی جریان بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله سنگ سیاه، الگویی برای احیاء بافت های تاریخی (مطالعه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی هر شهر نه تنها گنجینه ماندگار فرهنگی و هنری آن شهر است، بلکه بخش مهمی از ماهیت آن شهر را در دل خود دارد؛ می توان گفت که حفاظت از این بافت در اصل حفاظت از ماهیت شهر است. در نتیجه تاکنون روش های گوناگونی جهت حفظ و نگهداری این بافت ها ارائه شده است. هدف: هدف از این پژوهش تبیین چگونگی مداخله جریان بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های ناکارآمد شهری و ارائه الگویی جهت حفاظت پویا از بافت های تاریخی با بهره گیری از دیدگاه های این تفکر است. در این راستا، نه تنها به بررسی رویکردهای موجود در بازآفرینی پرداخته شده، بلکه با تحقیق در مورد یکی از بازآفرینی های موفق در بافت تاریخی شیراز (محله ی سنگ سیاه) الگویی تلفیقی با نگرش فرهنگ مبنا ارائه شده است. روش شناسی تحقیق: برای رسیدن به این هدف از روش های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است که مهم ترین آنها مطالعه ی اسناد بالادستی، مشاهده در محل و انجام مصاحبه با 17 نفر از افراد دخیل در بازآفرینی محله سنگ سیاه بود. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، محله تاریخی سنگ سیاه در شهر شیراز است. یافته ها: الگوی به دست آمده شامل ده مرحله است که جوانب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را پوشش می دهد. این مدل نه تنها در نظریه تمام جوانب را پوشش داده، بلکه در عمل نیز کارایی خود را ثابت کرده و به دلیل ماهیت منطعف خود این امکان را فراهم می کند که در سایر شهرها و بافت های تاریخی نیز مورد استفاده قرار گیرد. نتایج: نتیجه این پژوهش را می توان در دو مورد خلاصه کرد. یکی بررسی جوانب بازآفرینی فرهنگ مبنا با هدف کاربری کردن این رویکرد و نجات آن از نگرشی صرفا شعاری در برنامه ریزی شهری. و دیگری ارائه الگویی جهت اجرای روند بازآفرینی فرهنگ مبنا در محلات شهری با رویکردی منعطف و دربرگیرنده ابعاد مختلف.
تدوین راهکارهای آینده نگر در ارتقاء کیفیت کالبدی ساختمانهای مسکونی معماری شهری با نگاهی به ابعاد روانشناسانه (مورد پژوهی: منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
باتوجه به آنکه کیفیت کالبدی معماری شهری در منطقه 10 شهر تهران با مشکل مواجه است، تدوین راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری شهری از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در این منطقه حائز اهمیت است. هدف اصلی تحقیق، تدوین راهبردهای ارتقای کیفیت کالبدی معماری شهری(ساختمان های مسکونی) از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط در منطقه 10 شهر تهران در راستای بهبود معماری شهری برای استفاده کنندگان است و سوال مطرح این است که چگونه می توان با تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط، راهبردهای ارتقای کیفیت کالبد معماری شهری (ساختمان های مسکونی) را برای استفاده کنندگان تدوین نمود؟ درراستای پاسخ به این سوال از روش کیفی- کمی استفاده شد. روش پژوهش به لحاظ هدف توصیفی- تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش استدلال استقرائی و استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد که اصلی ترین ابعاد در حیطه های عملکردی، محیطی، فرهنگی و انگیزشی دسته بندی می شوند و هر یک از این ابعاد دارای ریز مولفه های مختلفی است که بکارگیری تک تک این ریز مولفه ها در کنار یکدیگر موجب ارتقاء کیفیت کالبد ساختمان های مسکونی و به دنبال آن معماری شهری می شود. براین اساس راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری ساختمان های مسکونی از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در شهر منطقه 10 تهران عبارتند از: فهم ماهیت مصالح ساختمانی که در سرشت خود پایدار باشند و به صورت هماهنگ با منطقه باشند. ضمن آنکه توجه به نقش نمادین رنگ و فرم در کالبد ساختمان های مسکونی، چه از منظر کیفیت کالبدی و چه از منظر بهبود و ارتقاء مولفه های انگیزشی ساکنین منطقه 10 شهر تهران و چه به مثابه عنصر معنادار در معماری شهری این منطقه که می تواند احساسات و ادراکات افراد را درگیر کند و ذهنیت ایشان را نسبت به کیفیت معماری شهری این منطقه بهبود بخشد.
ادراک مردم روستایی از مؤلفه های مقصد گردشگری هوشمند، مطالعه موردی: استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
155 - 177
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش ویژه تکنولوژی در گردشگری، توجه به هوشمند سازی از مهم ترین مباحثی است که می تواند به رشد و توسعه گردشگری کمک نماید. ازآنجاکه مهم ترین عامل مؤثر بر اقتصاد استان قم، صنعت گردشگری است، پژوهش حاضر به ارزیابی ادراک روستاییان از مؤلفه های گردشگری هوشمند در 12 روستای مقصد گردشگری استان قم می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه و تحلیل آماری است. در این مطالعه ابعاد سنجش هوشمندی یک فضای جغرافیایی بر اساس مدل کوهن ذیل شش بعد بررسی شد. واحد تحلیل خانوارهای روستایی ساکن در روستاهای مقصد گردشگری استان قم است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 222 خانوار تعیین شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/0 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. نتایج نشان داد بر اساس ادراک روستاییان، روستاهای هدف گردشگری استان قم ازنظر مؤلفه های روستای هوشمند در سطح ضعیف و نامطلوبی قرار دارند، به طوری که در طیف لیکرت میانگین مؤلفه های اقتصاد هوشمند 7/1، مردم هوشمند 2/2، محیط هوشمند 8/1، حکمروایی هوشمند 3/2، زندگی هوشمند 9/1 و تحرک هوشمند 2/2 در سطح پایین بوده است. در مجموع میانگین توسعه هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی شهرستان قم با 07/2 پایین تر از میانه نظری ارزیابی شد. لذا روستاهای مقصد گردشگری استان قم راه درازی تا تحقق هوشمندی به معنای واقعی دارند. با توجه به اینکه پیش شرط هوشمند سازی مقاصد گردشگری روستایی دستیابی مطلوب به ابزارهای هوشمند سازی ازجمله ICT می باشد، به نظر می رسد قبل از هر اقدامی، لازم است در زمینه دستیابی به ابزارهای هوشمند سازی اقدام مؤثری صورت گیرد.
تحلیل متغیرهای اثرگذار بر رویارویی ژئوپلیتیک چین و ایالات متحده در دریای جنوبی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکست ایالات متحده در جنگ ویتنام و سقوط اتحاد شوروی، چین را در موقعیت مناسبی برای بسط قدرت خود در آسیای شرقی قرار داد. در دوره ای کوتاه، پکن به قدرتی جهانی تبدیل شده و حوزه نفوذ ژئواستراتژیک سومی را در رقابت با دو جهان قاره ای و دریایی شکل داد. همچنین رشد اقتصادی شتابان چین در دهه های اخیر، بستر مناسبی را برای تقویت توان نظامی این کشور و اقدامات توسعه طلبانه آن فراهم آورده است. افزایش قدرت چین و خیزش این کشور، مترصد لحظه ای برای زور آزمایی و تغییر موازنه است و پیامدهای خیزش سریع چین در 40 سال گذشته، ناگزیر منجر به چالش با قدرتهای بزرگ غالب به ویژه ایالات متحده شده است. این پژوهش در پی آن است تا به این سوال پاسخ گوید که تحولات ژئوپلیتیک دریای چین جنوبی در سده ی 21، متاثر از چه متغیرهایی است؟ این مقاله، ایده استراتژی بزرگ چین در دریای جنوبی چین را به چالش می کشد و تاکید می کند که کشور چین، یک بازیگر واحد نیست بلکه امروز در این کشور، جناح ها و نهادهای مختلف سیاسی به رقابت برای نفوذ بر سیاست خارجی می پردازند.
آینده نگری روند تحولات و راهبردهای مدیریت رشد سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با مرور چند دهه تلاش برای کنترل، کاهش و ساماندهی اسکان غیررسمی، شاهد آن هستیم که نه تنها مسئله حاشیه نشینی به سطحی قابل قبول نرسیده بلکه آمارها حاکی از شیوع و عمیق تر شدن آن در کشور است. حاشیه نشینی تنها یک معضل اجتماعی تلقی نمی شود بلکه عاملی است که خاصیت انباشتی داشته و بازتولید کننده انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی است برون رفت از آن نیازمند ملاحظات پیچیده ای است. هدف: این پژوهش به شناسایی عوامل و متغیرهای شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی پرداخته است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی و با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی این رویکرد انجام گردید. برای انجام این پژوهش، از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه استفاده گردید. اطلاعات پرسشنامه ها از طریق 23 نفر از کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی به دست آمد و عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه با استفاده از اطلاعات گردآوری شده در پرسشنامه ها در نرم افزار Micmac، شناسایی گردید و از روش سناریونویسی و نرم افزار Vensim برای تدوین سناریوهای مختلف جهت رسیدن به سناریوهای مطلوب استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش انتخاب شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که 48 عامل در 4 حوزه مختلف (اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی) استخراج شدند. میزان تأثیرگذاری عوامل و درجه پرشدگی ماتریس نشان می دهد که عوامل در بیش از 92 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. بنا به نظر متخصصان سه متغیر وضعیت کلان اقتصادی، نرخ بیکاری و میزان سرمایه گذاری دولت تأثیر مؤثری در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی داشته است. نتایج: با توجه به وضعیت نیروهای کلیدی و تأثیرگذار چهار سناریو برای آینده اسکان غیررسمی در شهر مراغه ارائه شد که در نهایت سناریوی اول که سناریوی مطلوب بود، راهبردهایی که در این راستا شکل خواهند گرفت، ارائه داد: سیاست های توازن منطقه ای، مدیریت شهری و منطقه ای واحد و یکپارچه، سیاست های باز توزیعی، فقرزدایی.
تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی جوامع روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر بحران های مرتبط با کم آبی بسیار ملموس است؛ زیرا آب یک ابزار اصلی تولید در این نواحی می باشد و امنیت آب دارای ویژگی ها و آثار بزرگ اجتماعی اقتصادی و جمعیتی است و نبود امنیت آب سبب ایجاد اعتراضات و درگیری هایی گسترده در جوامع روستایی می شود. لذا با توجه به ضرورت موضوع و آنچه در مورد اهمیت آب و ناامنی آن در جوامع روستایی ذکر شد، هدف تحقیق حاضر تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی در جوامع روستایی استان ایلام می باشد که در این راستا از رویکرد آینده نگاری و تکنیک تحلیل پیشران ها بهره برده شده است. اطلاعات موردنیاز توسط مصاحبه نیمه ساختارمند با 16 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، شرکت سهامی آب منطقه ای و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در استان ایلام گردآوری شد. با استفاده از تحلیل محتوا، مصاحبه های جمع آوری شده تحلیل شدند و نتایج اولیه 76 مؤلفه بود و در ادامه این فرایند و بعد از دسته بندی مؤلفه ها، موارد تکراری و مشابه حذف گردید و تعداد 41 مؤلفه نهایی شدند. سپس ماتریس تأثیرات متقاطع طراحی گردید و برای امتیازدهی، مجدداً به مصاحبه شوندگان ارسال شد. وزن دهی این ماتریس به صورت مقایسه ای زوجی و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد. بعد از گردآوری پرسش نامه ها، داده های حاصله تجزیه وتحلیل شدند که در این بخش از نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تحقق امنیت آب در منطقه موردمطالعه مستلزم توجه به حوزه هایی می باشد که بیشترین توانایی اثرگذاری بر سایر مؤلفه ها را دارند. بدین طریق که " مشخص کردن متولی توسعه روستایی، سیاست گذاری برای مدیریت بحران در روستا، پایش و بررسی میزان مصرف آب در مزارع/ نصب کنتور دیجیتال، تغییر آب بها به تناسب نوع کشت، تشکیل انجمن های آب بران و توسعه سامانه نوین آبیاری" جز مواردی هستند که می توانند هدف مدنظر را پوشش دهند.
بررسی شاخص های کیفیت زندگی با مدل سازی معادلات ساختاری در شهر سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرزوی بهبود کیفیت زندگی در مکانی مشخص و برای شخص یا گروه مشخص، کانون توجه مهمی برای برنامه ریزان است. مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری شاخص های کیفیت زندگی در شهر سرپل ذهاب انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شهروندان شهر سرپل -ذهاب می باشد که با توجه به حجم جامعه (45481N=) تعداد 381 نفر از این افراد با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار 25 SPSS و LISREL8.8 انجام گردید. نتایج حاصل از ضریب هسمانی درونی نشان داد که این مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل کیفیت زندگی شهری برابر 91/0 و برای مؤلفه ها در دامنه 70/0 تا 74/0 می باشد. برازش مدل تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل 5 عاملی این پرسشنامه را تائید کرد. در بعد زیست محیطی گویه احساس آرامش نبود آلودگی های صوتی، بصری و ... )، در بعد اجتماعی رضایت از حس شادی و سر زندگی در محل سکونت، در بعد اقتصادی میزان تمایل به ادامه زندگی در صورت افزایش درآمد، در بعد کالبدی رضایت از شرایط واحد مسکونی (اندازه، تعداد اتاق، تجهیزات لازم و ....) و نهایتاً در بعد مدیریت شهری رضایت از خدمات ارائه شده شهرداری (جمع آوری به موقع زباله، فاضلاب و مواد زاید ساختمانی و بیشترین بار عاملی را دارند.
ارزیابی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری (مطالعه موردی: منطقه ۸ شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
38 - 53
حوزههای تخصصی:
امروزه عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که ازجمله آن ها می توان به سیستم حمل ونقل اشاره کرد. فقدان برنامه ریزی راهبردی در حوزه حمل ونقل شهری منجر به تکرار سرمایه گذاری های مشترک در بخش زیرساختی و ناهماهنگی و ناسازگاری سیستم حمل ونقل شهری شده است. هدف اصلی این پژوهش تبیین الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه ۸ شهر تهران با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری است. این پژوهش ازنظر روش انجام تحقیق، توصیفی – تحلیلی است که به دلیل کاربردپذیر بودن یافته ها در تدوین نقشه و رویکرد زیست پذیری در برنامه ریزی شهری، در هدف جنبه کاربردی است. در این تحقیق از تکنیک DEMATEL و نظرات 15 نفر از کارشناسان برای شناسایی روابط بین معیارها استفاده گردیده و از نتایج آن در تشکیل ساختار شبکه و روابط بین معیارها در مدل فرآیند تحلیل شبکه – فازی برای وزن دهی به معیارها و نرمال سازی در نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج پهنه بندی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه هشت شهر تهران نشان داد که محله های کرمان، دردشت و تهرانپارس به ترتیب با اختصاص ضرایب زیست پذیری حمل ونقل پاک 0.77، 0.55 و 0.52 بیشترین میزان پهنه های زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. محلات هفت حوض، فدک و مدائن هر یک به ترتیب با اختصاص ضرایب 0.48، 0.43 و 0.35 جایگاه دوم زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. ازاین رو می توان گفت که مناطق مذکور پتانسیل و قابلیت بیشتری در اجرای طرح حمل ونقل پاک را در میان سایر محلات به خود اختصاص داده اند. کمترین میزان زیست پذیری برای محله مجیدیه محاسبه شده است.