فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در الگوی شهر هوشمند، تکنولوژیهای گوناگون برای بهبود زندگی شهروندان با هم ترکیب و استفاده می شوند. بنابراین، شهر هوشمند نه یک واقعیت، بلکه یک استراتژی در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری است، در واقع آنچه یک شهر را به سمت هوشمندی پیش می برد صرفا استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار در جهت ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. بنابراین این الگو به عنوان راهکاری بی-بدیل در جهت حل معضلات شهری باید مورد توجه ویژه مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد. لذا، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل هوشمندسازی بر مدیریت شهری در شهرداری منطقه مشهد است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی بوده و داده های آن به کمک پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل همه ساکنین منطقه یک شهرداری مشهد می باشند و با توجه به جمعیت 201373 نفری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری بدست آمد. برای دستیابی به میزان پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های بدست آمده بر اساس نظرات شهروندان نشان می دهد، هوشمندسازی در بُعد محیطی با ظریب 729/0، در بُعد قلمرو با ضریب 745/0، در بُعد حکمرانی با ضریب 533/0، در بُعد اقتصادی با ضریب 400/0 و در بُعد پویایی با ضریب 337/0 بر عملکرد مدیریت شهری تاثیرگذار بودند همچنین رابطه مثبت و معناداری نیز بین هوشمندسازی و مدیریت شهری بر قرار بوده است.. در نهایت مشخص شد شاخص قلمرو هوشمند بیشترین اهمیت را در بین مولفه های شش گانه تحقق شهر هوشمند در منطقه یک مشهد را داشته و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر شاخص های هوشمندسازی بر عملکرد مدیریت شهری این منطقه داشته است. لذا مولفه ای است که از دیدگاه شهروندان دارای اهمیت بوده است.
ارزیابی مدل های سنجش قابلیتهای کشاورز ی(مدل اکولوژیکی ومدل مبتنی برآمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
183 - 197
حوزههای تخصصی:
اهمیت بخش کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد یک کشور تاحدی است که در سند چشم انداز وظیفه بسیار سنگین امنیت غذایی و کمک در حفظ محیط زیست بعهده بخش کشاورزی گذاشته شده است.باتوجه به اینکه برای سنجش قابلیتهای کشاورزی کمتربه معیارهای انسانی توجه شده است وتحقیقات انجام شده بیشتر عوامل طبیعی را برای سنجش قابلیتهای کشاورزی در نظر گرفته اند،در این تحقیق سعی بر سنجش قابلیتهای کشاورزی با دو مدل اکولوژیکی که عبارت است از: سنجش قابلیتهای کشاورزی فقط با معیار های طبیعی ومدل مبتنی برآمایش سرزمین که یک دید جامع تر دارد وعلاوه بر معیارهای طبیعی، معیار های انسانی را نیز در نظر میگیرد.روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای ومراجعه به موسسات مختلف میباشد، ازنظر ماهیت کاربردی، روش از نظر هدف توصیفی- تحلیلی: پتانسیل کشاورزی استان ک.ب براساس معیار های مدل مخدوم ،عوامل طبیعی همچون: شیب ،جهت ،میزان آب، باران، اقلیم،عمق، بافت، حاصلخیزی، زهکشی خاک بااستفاده ازمدل توان اکولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفته ودر مرحله بعد قابلیت کشاورزی استان ک.ب، براساس مدل آمایش سرزمین: معیارهای طبیعی: درصد شیب، جهت شیب، خاک(عمق، بافت، حاصلخیزی، فرسایش، زهکشی )، میزان آب، باران و آب وهوا و معیارهای انسانی: راههای دسترسی، جمعیت، بیکاری، فقر، و مناطق روستایی بعد از ارزیابی معیارها توسط بیست متخصص در این زمینه، معیارها بعد از صحت سنجی در محیط (SPSS) ومیانگینگیری با استفاده از AHP))وزندهی شده. ودر محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با هم ترکیب شده. بااستفاده ازنرم افزار اردس وباتطبیق دادن نقشه های ساخته شده بادر نظر گرفتن وضع موجود، مشاهدات میدانی وگوگل ارث، نتایج حاکی از این است که سنجش قابلیتهای کشاورزی استان ک.ب براساس مدل آمایش سرزمین ( که عدد 87.62با توجه به 400نقطه ای که مشخص شده بدست آمده ) به نتایج واقع بینانه تری نسبت به مدل اکولوژیکی ( که عدد73.58با توجه به 400نقطه ای که مشخص شده بدست آمده )منجر میشود.
ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی روستایی در نواحی روستایی جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف ارزیابی طرح هادی فراهم ساختن ابزار مدیریت لازم برای نظارت، کنترل، جهت دهی و بهبود کارایی آن هاست که بر اساس آن بتوان تجدید حیات و هدایت روستا را به لحاظ ابعاد اجتماعی-اقتصادی و کالبدی فراهم آورد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی بر روستاهای جنوب شرقی ایران است که به عنوان نمونه بخش مرکزی شهرستان زاهدان انتخاب شد. داده ها به دو صورت اسنادی و میدانی گرداوری شد. جامعه آماری تحقیق، پنج روستای بخش مرکزی شهرستان زاهدان که طرح هادی روستایی در آن اجراشده است که 2623 نفر می باشند که در فرمول کوکران، تعداد نمونه ها 335 به دست آمد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T-test تک نمونه ای و کروسکال والیس بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد اثرات اجرای طرح هادی با میانگین 52/2 در همه ابعاد، در روستاهای منطقه؛ پایین تر از حد متوسط (3) بوده است. یعنی نتایج اجرای طرح هادی روستایی در مؤلفه اقتصادی با میانگین 71/2، اجتماعی 54/2 و کالبدی 31/2 خیلی کم و پایین تر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس با آماره 101/50 نشان داد؛ اثرات اجرای طرح هادی روستایی در روستاهای موردمطالعه یکسان نیست و تفاوت معناداری با هم دارند. بیشترین اثرات اجرای طرح هادی در بین روستاهای موردمطالعه مربوط به روستایی سفیدآباد و کمترین رضایت مربوط به روستای شه مرادآباد می باشد. در نهایت مشخص شد اجرای طرح هادی تأثیر چندانی در وضعیت اقتصادی-اجتماعی و کالبدی روستاها نداشته است.
تحلیل متغیرهای اثرگذار بر رویارویی ژئوپلیتیک چین و ایالات متحده در دریای جنوبی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکست ایالات متحده در جنگ ویتنام و سقوط اتحاد شوروی، چین را در موقعیت مناسبی برای بسط قدرت خود در آسیای شرقی قرار داد. در دوره ای کوتاه، پکن به قدرتی جهانی تبدیل شده و حوزه نفوذ ژئواستراتژیک سومی را در رقابت با دو جهان قاره ای و دریایی شکل داد. همچنین رشد اقتصادی شتابان چین در دهه های اخیر، بستر مناسبی را برای تقویت توان نظامی این کشور و اقدامات توسعه طلبانه آن فراهم آورده است. افزایش قدرت چین و خیزش این کشور، مترصد لحظه ای برای زور آزمایی و تغییر موازنه است و پیامدهای خیزش سریع چین در 40 سال گذشته، ناگزیر منجر به چالش با قدرتهای بزرگ غالب به ویژه ایالات متحده شده است. این پژوهش در پی آن است تا به این سوال پاسخ گوید که تحولات ژئوپلیتیک دریای چین جنوبی در سده ی 21، متاثر از چه متغیرهایی است؟ این مقاله، ایده استراتژی بزرگ چین در دریای جنوبی چین را به چالش می کشد و تاکید می کند که کشور چین، یک بازیگر واحد نیست بلکه امروز در این کشور، جناح ها و نهادهای مختلف سیاسی به رقابت برای نفوذ بر سیاست خارجی می پردازند.
ارزیابی تطبیقی کیفیت محیطی از بعد مؤلفه ریخت شناسی – کالبدی در محلات سنتی و جدید، مطالعه موردی: محلات منجم- باغمیشه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
187 - 204
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیطی از اساسی ترین بخش های کیفیت زندگی در جامعه شهری محسوب می شود. یکی از عواملی که در کیفیت شرایط زیست شهری نقش مهمی دارد، بحث مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی محلات شهری هست که مسلماً شدت و ضعف این مؤلفه نشان از کیفیت محیطی در هر محله شهر دارد. لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی کیفیت محیطی از جنبه مؤلفه ریخت شناسی- کالبدی محله سنتی منجم و محله برنامه ریزی شده باغمیشه کلان شهر تبریز ازلحاظ شاخص های کیفیت بافت و مسکن می باشد.پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی است. جمع آوری داده ها از روش مشاهدات میدانی و روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه اقدام گردید. با استفاده از مدل تحلیلی آلفا کرونباخ میزان اعتبار و روایی سنجی پرسشنامه برآورد شده است. برای مقایسه وضعیت رضایت شهروندان با استفاده از آزمون تی دو نمونه ای و آزمون لون دو محله با هم قیاس گردیده است. درنهایت با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره سهم نسبی مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی در دو محله مشخص گردید.نتایج پژوهش بیانگر آن است که معیارهای کالبدی- ریخت شناسی محله باغمیشه نسبت به محله منجم از شرایط مناسبی برخوردار می باشد و این نشان از تفاوت در نحوه فرآیند شکل گیری این دو محله در دوره زمانی می باشد.
بررسی چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
17 - 35
حوزههای تخصصی:
پیشرفت روزافزون تکنولوژی ها و فناوری های نوین و سبب شده که گردشگری از شکل سنتی خود فاصله گرفته و بهره گیری از گردشگری هوشمند به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی توسعه صنعت گردشگری بسیار موردتوجه قرار گیرد. و سازمان های مهم، از جمله سازمان جهانی گردشگری و مجمع جهانی اقتصاد، نیز با توجه به تأثیر فزاینده فناورهای هوشمند در صنعت گردشگری، خود را متعهد به ارتقاء گردشگری هوشمند دانسته اند؛ در این میان اقامتگاه های بوم گردی به عنوان یکی از تسهیلات اقامتی با تقاضای روبه رشد در سال های اخیر؛ لازم است تا جهت پاسخگویی به نیازهای جدید گردشگران، بهبود تجربه گردشگر و افزایش مزیت رقابتی خود، به سوی هوشمند سازی حرکت کنند. بااین وجود تاکنون تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته است. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی صورت گرفته است. روش این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی-تحلیلی است و برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، از رویکرد کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 12 تن از صاحبان و مدیران اقامتگاه های بوم گردی باسابقه مدیریت چندین ساله به مصاحبه می باشد. با تحلیل تم صورت گرفته از متون مصاحبه ها، 28 کد استخراج شده و کدهای استخراجی 5 مفهوم را تشکیل دادند. نتایج پژوهش نشان داد که؛ چالش های تکنولوژی، چالش های اقتصادی، چالش های دانش تخصصی، چالش های روانی و چالش های اجرایی، چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی از دیدگاه صاحبان و مدیران هستند. پژوهش حاضر از یک سو می تواند پیش زمینه پژوهش های بعدی جهت شناسایی راه حل های غلبه بر چالش های هوشمند سازی بوم گردی ها باشد و از سوی دیگر می تواند در سیاست گذاری ها و برنامه های توسعه گردشگری به خصوص برنامه های توسعه گردشگری هوشمند و توسعه گردشگری پایدار مورداستفاده قرار گیرد و همچنین می تواند دیدگاه روشنی را جهت حرکت به سمت هوشمند سازی برای صاحبان کسب وکارهای گردشگری و به خصوص اقامتگاه های بوم گردی فراهم نماید.
ارزیابی مخاطرات نهشته های بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه زابل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
610 - 627
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق ارزیابی مخاطرات رسوبات بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه در دو کانون بحرانی نیاتک و جزینک با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان است. این عرصه قطاعی در جهت جنوب شرق به شمال غرب را شامل می شود که ازنظر ژئومورفولوژی دارای 2 واحد دشت سر و پلایا است. از اهداف مهم این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مخاطرات نهشته های بادی و خسارات ثانویه آن، در بخش های تأسیسات، کشاورزی، جاده ها و خسارات وارده به منطقه به ویژه برمخازن آبی چاه نیمه است.روش شناسی پژوهش: روش انجام این پژوهش، بررسی های میدانی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه انجام شد. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی XRF (فلوئورسانس اشعه ایکس)، تحلیل مقایسه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها صورت خواهد پذیرفت. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق، عامل اصلی مخاطرات، بادهای فرساینده منطقه بوده که جهت شمال تا شمال غربی با زاویه 330 تا 360 درجه (باد120روزه سیستان) دارند و مهم ترین رخساره های برداشت، اراضی رهاشده، اراضی ماسه زار و عرصه های شور و پف کرده بستر دریاچه هامون و دشت های شمالی (کشور افغانستان) هستند. تفسیر نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف نشان داد که سرعت و جهت حرکت تپه های ماسه ای منطقه متناسب با باد غالب 120روزه و در جهت شمال غربی-جنوب شرقی هستند. علاوه برآن، ارتفاع تپه های ماسه ای و حجم ماسه ها فاکتور مهمی در سرعت حرکت و میزان پیشروی تپه های ماسه ای در سطح دشت سیستان و ورود به مخازن چاه نیمه هستند.
ارزیابی پایداری محله ای در روستاهای الحاقی به شهر (نمونه موردی: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
539 - 559
حوزههای تخصصی:
در فرآیند شهرنشینی شتابان روستاهای پیرامون شهرها در شهرها ادغام می شوند و محلات متفاوتی در شهرها ظهور می کنند و به دلیل عدم توانایی مسئولان شهری در مدیریت این محلات هسته های ناپایدار شهری شکل می گیرند. ناپایداری محله به عنوان مهم ترین مانع فراروی توسعه پایدار شهری می باشد که این معضل در سطح محلات با هسته های روستایی به اوج خود می رسد. از این رو در این پژوهش پایداری روستاهای ادغامی به شهر اردبیل و سطح بندی وضعیت پایداری آن ها در ابعاد مختلف جهت برنامه ریزی آتی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 5 محله از مجموع محلات شهر اردبیل که قبلا" روستا بودند و در سال های اخیر به شهر الحاق شده اند می باشد. نمونه گیری به طور تصادفی انجام شده و برای برآورد حجم نمونه از رابطه کوکران با احتمال 95/0 درصد اطمینان استفاده شده و حجم نمونه387 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزارهای Excel و SPSS به کار گرفته شد و با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری سطوح پایداری محلات هدف در 4 بُعد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) تعیین شد .بر اساس سنجه های به کار رفته و نتایج حاصل از پیاده سازی مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر تمامی محلات هدف در هریک از ابعاد پایداری در وضعیت ناپایداری قرارگرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محدوده مورد مطالعه برابر 205/0 و رفاه انسانی نیز برابر 237/0 است که نشان از وضعیت ناپایدار هر دو دارد؛ رفاه انسانی اندکی پایدارتر از رفاه اکوسیستمی می باشد .
تبیین اثرات رفتار مصرفی شهروندان دوران معاصر در شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید (نمونه موردی: مگامال اکباتان – کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با ورود جریانات مدرنیسم به شهرهای ایران و به موازات فرایند توسعه روند جهانی شدن، فضاهای تجاری ساختار جدیدی به خود پیدا کرده و به صورت مال ها(مراکزخرید بزرگ مقیاس) جایگزین فضای تجاری گردیده اند.هم چنین رفتار کاربران فضایی با توجه به تغییر نقش فضاهای شهری دگرگون شده است و رفتار مصرفی به عنوان یکی از رفتارهای جامعه در نظر گرفته شده است. لذا؛ شناسایی مؤلفه های شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید بزرگ مقیاس با تأکید بر رفتار مصرفی دوران معاصر هدف اصلی این مقاله می باشد. ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی-تبیینی" و "بنیادی"است. روش انجام پژوهش به صورت کیفی می باشد. با توجه به جمع آوری داده ها از روش پیمایشی استفاده شده است که برای گردآوری داده ها از مصاحبه به عنوان ابزار اصلی بهره برده شده است. جامعه آماری نیز شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در مگامال اکباتان تهران در نظر گرفته شده است. حجم نمونه نیز با توجه به سطح اشباع نظری30 نفر در قالب فوکوس گروه های 5-6 نفر به صورت تصادفی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاوت رفتاری نسبت به گذشته و نیز نسبت به اسلوب های رفتار در دیگر بازارهای سنتی را یکی دیگر از ویژگی های مگامال ها و مال ها در نظر گرفت به طوری که که تأثیرات فضای مال ها بر سرشت و کیفیت حرکات و ژست های پرسه زنی جوانان قابل رویت و فضایی است که به وسیله حجم انبوه ویترین ها، تبلیغات های تجاری، مشوق مصرف و غیره بازتولیدگر و سامان دهنده این نوع اعمال قدرت درون پرسه زنی ها و قوانین نامکتوب می باشد.
بررسی نقش رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی شهروندان (مورد مطالعه: شهر جم- استان بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی نقش متغیرهای فردی در رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی شهروندان شهرستان جم بوده است. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بالای 18 سال شهرستان جم بودند که تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان، تعداد 397 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش نیز پرسشنامه های استاندارد رفتارهای زیست محیطی (Shahabadi and colleagues, 2017 Zare)، سرمایه اجتماعی (Gorji Karsami, 2016) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری Smart PLS 2 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی شهروندان، متغیرهای فردی نقش تعدیل گر را دارند، هم چنین نتایج نشان داد که ارتباط بین ابعاد سرمایه اجتماعی یعنی تعامل اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی، مثبت و معنادار است.
پراکندگی هویتی در شهرهای جدید و راهکارهای شکل دهی به هویت مستقل (مطالعه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، تمرکز آن در کلان شهرها، با سیاست ایجاد شهرهای جدید همراه شد. بی توجهی به بافت فرهنگی و هویتی جمعیت مهاجر سبب ایجاد مسائلی در پایداری اجتماعی همچون عدم دستیابی به جمعیت پیش بینی شده و پس ازآن عدم وجود برنامه ریزی اقتصادی، منجر به عدم خوداتکایی اقتصادی در شهر جدید پردیس شد. هدف از این پژوهش بررسی پراکندگی هویتی در شهر جدید پردیس و یافتن راهکارهایی جهت ایجاد هویت مستقل است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، به لحاظ هدف و روش یک پژوهش کاربردی و کیفی با راهبرد تحلیل محتواست. جامعه ی هدف، دو گروه شهروندان و بدنه مدیریت شهری بوده که پس از مصاحبه با 38 نفر، تشخیص اشباع نظری داده شد. ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات، مصاحبه هدفمند و نیمه ساختاریافته، مشاهده، اسناد شهری و ابزار تحلیل داده ها MAX QDA بوده است. پس از کدگذاری، 10 مقوله فرعی و 2 مقوله اصلی تحت عناوین «مهاجرت» و «تصویر متمایز شهر» به دست آمده است. نتایج حاصل نشان داد که بدنه مدیریت شهری «تعاملات دوسویه بخش شمالی و جنوبی شهر» و پس ازآن «گسترش پارک فناوری» را مؤثر بر ایجاد یک هویت مستقل دانسته اما شهروندان «به کارگیری بومیان» در پارک فناوری و پس ازآن «بهره از نقاط مشترک اقوام» در تعریف فعالیت های جاذب را بر خلق هویتی خودمختار اثرگذار دانسته اند.
تحلیلی بر نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی با تأکید بر جایگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر عواملی همچون تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آبی، افزایش جمعیت جهان، افزایش جمعیت شهرنشین و مصرف کننده، استفاده از مواد غذایی برای تولید سوختهای زیستی، استفاده از غذا به عنوان یک اهرم فشار در رقابت های ژئوپلیتیکی و تضعیف کشور رقیب و سایر عوامل امروزه غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساختهاند. این پژوهش به منظور تحلیل نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی در قالب روش تحقیق آمیخته اکتشافی و مبتنی بر داده های فائو و با استفاده از مدلهای دلفی، PROMETHEE ،AHP Fuzzy و نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. نتایج نشان می دهد قدرت های برتر در عرصه ژئوپلیتیک غذا به ترتیب ۱۰ کشور آمریکا، فرانسه، آرژانتین، آلمان، استرالیا، برزیل، هند، هلند، اسپانیا، و بلژیک هستند. ایران با رتبههای ۱۶، ۵، ۷۴ و ۱۳ در تولید، واردات، صادرات و مصرف محصولات استراتژیک غذایی، کشوری آسیب پذیر در عرصه ژئوپلیتیک غذای جهانی به شمار میرود. در دهههای اخیر عواملی همچون تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آبی، افزایش جمعیت جهان، افزایش جمعیت شهرنشین و مصرف کننده، استفاده از مواد غذایی برای تولید سوختهای زیستی، استفاده از غذا به عنوان یک اهرم فشار در رقابت های ژئوپلیتیکی و تضعیف کشور رقیب و سایر عوامل امروزه غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساختهاند. این پژوهش به منظور تحلیل نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی در قالب روش تحقیق آمیخته اکتشافی و مبتنی بر داده های فائو و با استفاده از مدلهای دلفی، PROMETHEE ،AHP Fuzzy و نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. نتایج نشان می دهد قدرت های برتر در عرصه ژئوپلیتیک غذا به ترتیب ۱۰ کشور آمریکا، فرانسه، آرژانتین، آلمان، استرالیا، برزیل، هند، هلند، اسپانیا، و بلژیک هستند. ایران با رتبههای ۱۶، ۵، ۷۴ و ۱۳ در تولید، واردات، صادرات و مصرف محصولات استراتژیک غذایی، کشوری آسیب پذیر در عرصه ژئوپلیتیک غذای جهانی به شمار میرود.
جغرافیای تاریخی ماکو
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
349 - 368
حوزههای تخصصی:
ماکو با نام باستانی شاوارشان و آرتاز، در گوشه شمال غرب ایران، جایگاه ویژه ای در طول تاریخ ایران داشته و در دوره باستان از مناطق مورد درگیری ایرانیان و ارامنه بود. بر اساس روایت منابع ارمنی، سکونت اولیه در منطقه ماکو به دوران مادها بر می گردد. این سرزمین به علت تدفین «تادئوس» از حواریون حضرت عیسی (ع) جایگاه دینی و مذهبی برجسته ای در بین ارامنه جهان دارد. درباره ریشه لغوی ماکو و محدوده آن و نیز پیوستگی های اداری و سیاسی آن با سرزمین ایران، نظرات متفاوتی وجود دارد. مقاله حاضر بر آن است که جغرافیای تاریخی ماکو، وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن را با استفاده از متون تاریخی و جغرافیایی بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای بررسی و تحلیل کند. حاصل بررسی های انجام گرفته در این مطالعه نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی ماکو تأثیر عمده ای بر حیات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن داشته است و ابعاد مختلف زندگی مردمان آن تحت تأثیر جغرافیا و واقع شدن در نقطه مرزی آن قرار داشت. ماکو به علت قرار گرفتن در نقطه مرزی سه کشور ایران، روسیه و عثمانی از اهمیت ویژه ای در روابط بین این سه قدرت برخوردار بود و خوانین حاکم بر آن حکومت خودمختاری برای خود تشکیل داده بودند.
توسعه اقتصاد گردشگری شهرستان سرعین با استفاده از مدل کرچنر و gam
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
662 - 675
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از روش های توسعه اقتصادی و افزایش رفاه مردم بوده و یکی از اقتصادی ترین فعالیت ها، به خصوص از جهت اشتغال و رونق مناطق مختلف تلقی می گردد. برای آن که گردشگری بتواند به توسعه پایدار شهری کمک کند، باید اثرات آن مورد توجه خاص قرار گرفته شود. گردشگری به عنوان یکی از ارکان توسعه اقتصادی، یک صنعت مطرح می گردد و باعث افزایش درآمد و رونق اقتصادی و اشتغال می شود و از مهم ترین صنایع توسعه پایدار در جامعه بوده و نقش فعال و موثر در ارتقاء ساختار اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی کشورها به خصوص در کشوهای رو به توسعه دارا می باشد. شهرها دارای جاذبه های گردشگری فراوان هستند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می نمایند، توسعه گردشگری زمانی پایدار است که مخرب نبوده و امکان حفاظت منابع برای نسل های آینده را فراهم آورد. در واقع گرشگری پایدار، توریسمی است که بتواند در یک محیط در زمانی نامحدود ادامه یابد. لذا توسعه گردشگری شهری پایدار و مدیریت خردمندانه آن، نیازمند برنامه ریزی است. هدف از این پژوهش بررسی نقش اقتصاد گردشگری در توسعه پایدار شهرستان سرعین می باشد. بدین منظور و در جهت ارزیابی پتانسیل های گردشگری از دو مدل کرچنر و gam پرداخته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد منطقه گردشگری سرعین با ارزیابی مدل کرچنر مجموع امتیاز (25/9) را کسب کرده است همچنین در روش gam با بررسی مولفه های شناسایی شده نتایج حاصل نشان می دهد در ارزیابی ارزش ها، ارزش نهایی دارای مجموع امتیاز 75/14 می باشد. منطقه گردشگری سرعین دارای پتانسیل گردشگری بوده وبه دنبال آن، این ژئوسایت با جذب گردشگر و افزایش توان گردشگری می توان باعث رونق اقتصادی منطقه و توسعه پایدار منطقه گردد.
نقش صنایع غذایی مجید در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان(مورد مطالعه: شهرستان گتوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، راهبرد صنعتی کردن روستاها در مباحث توسعه روستایی، مورد تاکید بسیاری از برنامه ریزان حوزه کشاورزی است. در همین رابطه، راه اندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی می تواند موجب بهبود شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در مناطق روستایی و متعاقبا بهبود کیفیت زندگی روستاییان شود. با علم به این مساله، پژوهشی با هدف بررسی نقش صنایع تبدیلی کشاورزی در کیفیت زندگی کشاورزان با استفاده از روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کشاورزان ساکن در مناطق روستایی شهر جنت مکان از بخش مرکزی شهرستان گتوند بودند که بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی، نمونه ای به حجم 205 نفر از بین آنها انتخاب گردید. طبقات مورد بررسی شامل دو دسته از کشاورزان شامل افرادی بود که محصول خود را برای فروش به کارخانه صنایع غذایی مجید می فروختند و افرادی که محصولات خود را برای فروش به بازار آزاد می دادند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط تعدادی از اعضای هیآت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تایید شد و برای سنجش پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (87/0-72/0 =α) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و STATA انجام گرفت. همچنین برای وزن دهی زیر مؤلفه ها و متغیر های کیفیت زندگی از روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) استفاده گردید. یافته های بدست آمده نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین ابعاد اقتصادی و اجتماعی کیفیت زندگی در بین کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند و آنهایی که محصول خود را به بازار می فروشند، وجود دارد. همچنین، کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند، میزان رضایت شغلی، احساس ارزشمندی، بهزیستی ذهنی، امکانات رفاهی، درآمد و پس انداز بالاتری داشتند.
مروری بر اثرات اقتصادی صنعت گردشگری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
304 - 316
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع خدماتی اهمیت بسیار زیادی در اقتصاد کشورها دارد. به مانند هر پدیده ی دیگری، گردشگری نیز دارای اثراتی بر جوامع است. اثرات اقتصادی یکی از مهم ترین آثار گردشگری است که می تواند تأثیرات توأمان مثبت و منفی بر مقاصد و جوامع میزبان داشته باشد. ازاین رو، بررسی اثرات اقتصادی صنعت گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس، هدف از این پژوهش، مروری بر اثرات اقتصادی مثبت و منفی صنعت گردشگری بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت روش کار از نوع توصیفی-تحلیلی بود. روش گردآوری داده ها در این پژوهش نیز از نوع اسنادی-کتابخانه ای بود. نتایج پژوهش داد که صنعت گردشگری در یک منطقه می تواند به طور همزمان اثرات اقتصادی مثبت و منفی به همراه داشته باشد. به طوری که به موازات هر اثر اقتصادی مثبت در یک منطقه، می توان شاهد بروز اثرات منفی اقتصادی نیز بود و لازم است به گونه ای عمل شود که اثرات مثبت تقویت شده و تا حد امکان از بروز اثرات منفی جلوگیری شود.
استراتژی سیاست خارجی ج.ا.ایران در جنوب آسیا با استفاده از مدل swot و sdm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی سیاست خارجی ج.ا.ایران در جنوب آسیا با استفاده از مدل swot و sdm مناطق ژئوپلیتیکی پیرامونی، نقش ویژه ای در سیاست خارجی کشورها ایفا می کنند. در این میان، یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم پیرامونی ایران منطقه جنوب آسیا است. آنچه که در جنوب آسیا رخ می دهد بر منافع ایران تاثیر گذار می باشد. بنابراین داشتن استراتژی مناسب در سیاست خارجی، توانایی لازم را برای حفظ و تقویت منافع ملی ایران در منطقه جنوب آسیا فراهم می نماید. هدف این پژوهش تبیین استراتژی سیاست خارجی ایران در منطقه جنوب آسیا می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل های برنامه ریزی استراتژیک(SWOT و SDM) انجام گرفته است. یافته های پژوهش ضمن شناسایی متغیرهای تاثیرگذار شامل 5 قوت، 5 ضعف، 16 تهدید و 12 فرصت، در نهایت استراتژی تدافعی را به عنوان استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد و در پایان هرکدام از محورهای استراتژی تدافعی را اولویت بندی می کند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل های برنامه ریزی استراتژیک(SWOT و SDM) انجام گرفته است. یافته های پژوهش ضمن شناسایی متغیرهای تاثیرگذار شامل 5 قوت، 5 ضعف، 16 تهدید و 12 فرصت، در نهایت استراتژی تدافعی را به عنوان استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد و در پایان هرکدام از محورهای استراتژی تدافعی را اولویت بندی می کند. کلمات کلیدی: سیاست خارجی، ج.ا.ایران، جنوب آسیا، استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک کلمات کلیدی: سیاست خارجی، ج.ا.ایران، جنوب آسیا، استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک
مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه برند و برندسازی برای مقاصد گردشگری و جلب توجه و ایجاد عشق و علاقه ی گردشگران به این مقاصد یک استراتژی برای مقاصد گردشگری محسوب می شود که نقشی حیاتی در عملکرد مدیریت مقصد، جهت گسترش فرصت های گردشگری انها و متمایزسازی مقاصد نسبت به رقبا و درنهایت دست یابی به مزیت رقابتی می باشد. . با توجه به اهمیت گردشگری که تأثیر زیادی بر محیط، فرهنگ و اقتصاد دارد، در این مقاله تلاش شده است تا پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری در شهر مشهد می باشدجامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه گردشگران خارجی است که در بازه زمانی زمستان 1398 به شهر مشهد سفر کرده اند. از این جامعه نامحدود، به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از روش تصادفی ، نمونه ای به حجم 384 نفر از گردشگران انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و از پایایی قابل قبولی برخوردار بود. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری شد و با استفاده از مدل ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و smart PLS فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تجربه مثبت گردشگر، جذابیت مکان و پیوند عاطفی بر روی عشق به برند مقصد تأثیر دارد و از پیشایندهای عشق به برند مقصد می باشد، در این پژوهش تصویر ذهنی و نگرش مثبت بر عشق به برند مقصد تأثیری نداشت. همچنین متغیر عشق به برند مقصد بر روی تبلیغات دهان به دهان، حساس نبودن به قیمت ها و تعهد عاطفی تأثیرگذار است و به عنوان پیامدهای عشق به برند می باشند.
تحلیل عوامل تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی (مطالعه موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت پدیده ای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای می گذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژه ای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکل گیری بوم زیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزار های موثر در کشور های توسعه یافته می باشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستا های ایران ساکن شده اند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفته اند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری داده ها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفته اند. به منظور تحلیل و پیش بینی اثر شاخص ها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخص های سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخص های حامی و پشتیبانی مالی، سرمایه گذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصت های کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایه های لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیت های خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسب و کار، استفاده از خدمات مشاوره ای و بهره گیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکار های پیشنهادی این پژوهش است.
سنجش کیفیت مجتمع های مسکن مهر شهراردبیل از دیدگاه ساکنین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
786 - 804
حوزههای تخصصی:
پروژه مسکن مهر از بزرگ ترین طرح ها می باشد که به علت گستردگی این طرح نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت مجتمع های مسکن مهر شهراردبیل گامی جهت برنامه ریزی مطلوب طرح ملی مسکن می باشد پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش ساکنین مجتمع های مسکن مهر شهراردبیل می باشد. به منظور ارزیابی و اولویت بندی مجتمع های مورد مطالعه از 8 سنجه (تسهیلات و خدمات، کالبدی، اجتماعی، روشنایی و تهویه، آلودگی، دسترسی، محیطی، اقتصادی) بهره برده شد. در این خصوص سایت های هدف با استفاده مدل PROMETHEE اولویت بندی گردیده است. یافته ها نشان داد مسکن مهر ولیعصر (شام اسبی) با کسب امتیاز 0.430 در رتبه نخست و در وضعیت مطلوب قرار گرفته است. در مقابل مسکن مهر میراشرف با کسب امتیاز 0.308- در رتبه آخر و در وضعیت بسیار نامطلوب قرار گرفته است. مسکن مهر پیله سحران نیز با کسب امتیاز0.320 در رتبه دوم قرار گرفته که گویای وضعیت نسبتا مطلوب این مجتمع می باشد. نتایج پژوهش بیانگر این امر می باشد که در برنامه ریزی، ساخت و اجرای مجتمع های مسکن مهر جنبه های کمی و پروژه ای از کیفیت آن پیشی گرفته است. لذا امید است در طرح مسکن ملی این نواقص مرتفع گردد.