مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سطح بندی
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، تخصیص بهینه تجهیزات عمرانی- خدماتی به دهیاری های کشور با استفاده از تحلیل عاملی و خوشه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. رویکرد غالب تحقیق حاضر پیمایشی است؛ و گردآوری داده های مورد نیاز، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی چندمرحله ای با انتساب بهینه در سال مالی 1384، از طریق تکمیل پرسشنامه در 450 دهیاری استان های اصفهان، بوشهر، تهران، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خوزستان، سمنان، کرمان و همدان صورت گرفت. به منظور سنجش روایی محتوایی پرسشنامه در مرحله مطالعه مقدماتی، از نظرات کارشناسان و مدیران استانداری ها و سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که 38/57 درصد از جامعه آماری از هیچ گونه تجهیزات توزیعی برخوردار نیستند؛ و البته 6/42 درصد دهیاری ها حداقل یک یا چند دستگاه دریافت کرده اند که از آن میان، خودروی جمع آوری زباله با 38/42 درصد بیشترین سهم و خودروی آتش نشانی با شش درصد کمترین سهم را به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل عاملی نیز حاکی از استخراج یازده عامل اصلی است که 07/57 درصد واریانس کل متغیرها بدین عوامل اختصاص دارد. همچنین، بر اساس نتیجه آزمون t، مقدار نمونه های جفتی بین متغیر سطح بندی و شاخص تجهیزات دریافتی دهیاری ها در سطح 99 درصد اطمینان معنی دار است؛ به عبارت دیگر، فرایند توزیع ماشین آلات و شاخص ها و روش های توزیع نیاز به بازنگری و اصلاح دارد.
سطح بندی پایداری توسعه روستایی، مطالعه موردی بخش هیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت همه جانبهای که پایداری بهعنوان پارادایم حاکم در موضوع توسعه به دست آورده، پرداختن به توسعه پایدار روستایی کاری در خور توجه ویژه است. در این زمینه شاخصسازی متناسب با مکان/ فضا و ایجاد چارچوبی برای طرح معرف ها میتواند بحث جدیدی را مطرح سازد. این بحث جدید در قالب فرضیههایی چون: 1- پایداری روستاهای بخش هیر نامطلوب است و 2- توزیع جغرافیایی شدت پایداری روستاهای بخش هیر از عامل وضعیت محیطی بیش از عوامل انسانی تبعیت میکند، مطرح است. در این تحقیق با نگرش اندام وار به توسعه پایدار و با شاخصسازی بر اساس خصوصیات نظامهای پایدار در قالب ماتریس انداموار توسعه پایدار با روش شناختی توصیفی- تحلیلی و در نظر گرفتن 85 معرف و گردآوری اطلاعات ثانویه و همچنین تولید اطلاعات از طریق پرسشنامه به ارزیابی و سطحبندی پایداری توسعه روستاهای بخش هیر با تکنیکهای بارومتری و تحلیلهای فضایی نظامهای اطلاعات جغرافیایی اقدام شده است. نتایج تحقیق حاکی از وضعیت نامطلوب پایداری در منطقه مطالعه شده است. در این منطقه وضعیت توسعه به نحوی است که اغلب سکونتگاهها در طبقه متوسط قرار میگیرند. در خصوص عوامل مؤثر در توسعه پایدار با تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل واریانس) بر روی پنج عامل وضعیت طبیعی، فاصله تا مرکز بخش، جمعیت، اشتغال و باسوادی، مشخص شد که عامل وضعیت طبیعی و جمعیت روستاها بیشترین همبستگی را با پایداری توسعه روستایی دارد.
سطح بندی شهرستانهای استان گلستان از نظر شاخص های توسعه یافتگی با استفاده از روش تحلیل عاملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تمرکز شدید و عدم تعادل ازجمله ویژگیهای کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاستهای رشد قطبی به شمار می آید. در نتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناخت نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی نواحی مختلف می باشد. ایجاد توازن و هماهنگی در عموم ساختارها و سامانه های شهری، از مصادیق بارز توسعه یافتگی بشمار می رود. لذا در این خصوص لازم است در یک منطقه کوششها و مطالعات اساسی و مفیدی به منظور شناخت نارسائیها، کمبودها در شهرستان های مختلف آن صورت گیرد و تلاشهای مصرانه و جدی در جهت رفع نابسامانیها انجام شود. در این مطالعه برای شناسائی ابعاد توسعه در شهرستان های استان گلستان با استفاده ازآخرین آمار واطلاعات مربوط به سال 1385، 38 شاخص گوناگون در قالب 9 شاخص جمعیتی ،اقتصادی ،صنعت ومعدن ،کشاورزی ، زیربنایی،آموزشی ، فرهنگی ، کالبدی ، زیربنایی ، بهداشتی و درمانی و در میان 11 شهرستان، مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی(factor analysis) ارزیابی شده است. دراین نوشتار ابتدا با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اقدام به کاهش شاخص ها واستخراج مجموعه عوامل دخیل در میزان توسعه یافتگی انسانی شهرستان ها پرداخته شده وپس از آن با استفاده از روش رتبه بندی امتیاز استاندارد شده، شهرستان های استان گلستان از لحاظ توسعه یافتگی انسانی رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشان دهنده عدم توزیع هماهنگ امکانات وخدمات در شهرستان های این استان می باشد. به شکلی که شهرستان های گرگان، بندر گز و کردکوی از لحاظ برخورداری از جمیع امکانات وخدمات نسبت به دیگر شهرستان های استان در رتبه نخست و شهرستان های بندر ترکمن، مینو دشت،آزادشهر و آق قلا در رتبه آخر قرار دارند.
تحلیلی بر پراکندگی شاخص های توسعه اقتصادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای سنجش و رتبهبندی توسعه اقتصادی مناطق، شاخصهای زیادی وجود دارد که هر کدام از آنها اهمیت خاصی دارند. با توجه به این که تعداد شاخصهای اقتصادی بسیار زیاد بوده و شاخصهای منتخب درجات متفاوتی از اهمیت دارند، انتخاب شاخصهای خاص بر نتیجه تحقیق تاثیر بسزایی میگذارد. این تحقیق با استفاده از 25 شاخص اقتصادی، به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی اقتصادی و رتبهبندی استانهای ایران است. برای سنجش توسعه یافتگی اقتصادی میتوان از مدلهای مختلفی استفاده کرد. در این مقاله برای سنجش سطح توسعه یافتگی اقتصادی و رتبهبندی استانهای ایران از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که اختلاف بسیاری بین استانهای ایران از نظر درجه توسعه یافتگی اقتصادی وجود دارد به طوری که استانهایی مانند: تهران، اصفهان و خراسان رضوی توسعه یافته، برخی دیگر از استانها مانند: ایلام، سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، محروم و سایر استانها از نظر شاخصهای توسعه اقتصادی در حد متوسط اند و از استانهای بالا دست و پایین دست خود فاصله گرفتهاند که این وضعیت ، باعث ایجاد یک شکاف اقتصادی در بین استانهای ایران شده است.
سطح بندی شهرستان های استان اصفهان از لحاظ زیرساخت های گردشگری با استفاده از مدل TOPSIS و AHP
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایل و مشکلات گردشگری در ایران از جمله استان اصفهان، عدم توازن در سازمان فضایی و عدم سلسله مراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان نواحی گردشگری است. رتبه بندی زیرساخت های گردشگری در نواحی مختلف یک استان و توزیع متعادل زیرساخت ها و تعدیل نابرابری در نواحی مختلف، یکی از اقدامات اساسی توسعه گرشکری است. بنابراین، در برنامه ریزی های آمایش سرزمین به منظور هدایت گردشگران با توجه به امکانات و زیرساخت های گردشگری و همچنین برای رفاه گردشگران و کاهش آسیب های زیست محیطی رتبه بندی نواحی ضروری است. هدف این مقاله، سطح بندی بر اساس برخی از عوامل موثر در جذب گردشگر شهری با بهره گیری از دو مدل TOPSIS و AHP است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل AHP و TOPSIS و برنامه SPSS استفاده شده است. نتایج اولیه تحقیق نشان می دهد که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده برای سطح بندی شهرستان ها، شهرستان های اصفهان، شاهین شهر و کاشان از طریق مدل TOPSIS به ترتیب در سطح یک تا سه از نظر دارا بودن زیرساخت های گردشگری قرار دارند. و با ترکیب دو مدل فوق الذکر، شهرستان اصفهان و کاشان به ترتیب به عنوان نواحی اول و دوم گردشگری بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین همبستگی بین متغیر زیرساخت ها و تعداد گردشگران، مثبت و ضریب همبستگی بیش از 98 درصد را نشان می دهد.
سطح بندی شهرستان های استان خراسان رضوی از لحاظ مؤلفه های توسعهیافتگی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، پایه رفتارهای انسانی به شمار می رود و بخش قابل توجهی از رفتارهای اقتصادی نیز بر این بنیان استوار است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، علاوه بر نابرابری های ناحیه ای، نوعی ناهماهنگی اجتماعی نیزمشاهده می شود. این نابرابری ها با شدت و ضعف در نواحی مختلف این کشورها وجود دارد. به هر صورت، نابرابریهای فرهنگی را نیز به دنبال دارد، بدین جهت نابرابری های فرهنگی پیامدهای بس ناگواراتر از نابرابری های اقتصادی دارد. این مقاله بر آن است تا با استفاده از مدل تاپسیس به عنوان یکی از اعضای خانواده تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به سطح بندی و تعیین میزان نابرابری موجود از لحاظ توسعه فرهنگی، میان شهرستان های استان خراسان رضوی بپردازد. این تکنیک با دارا بودن منطقی ریاضی در رتبه بندی و با بهره گیری از داده های مطلق (غیرمقایسه ای) می تواند در تعامل با داده های موجود، هدف فوق را ارضا نماید. نتایج یافته های پژوهش حاکی از آن است که در سال 1385 شهرستان های گناباد، رتبه اول و شهرستان های درگز و بردسکن به ترتیب رتبه های دوم و سوم را کسب نموده اند. ضریب پراکندگی ( بدست آمده (17/0)، بیانگر وجود نابرابری فرهنگی بین شهرستان های استان است. لذا توجه به برنامه ریزی فضایی، مطالعه شهرستان ها از لحاظ سطح توسعه یافتگی فرهنگی و شناسایی نقاط سکونتگاهی محرومب برای برنامه ریزی اصولی و ارایه راهبرد هایی صحیح و اجرایی در راستای نیل به توسعه و پیشرفت متعادل منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیر است .
تحلیل فضایی و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً سطح توسعه یافتگی در بین بخش های مختلف اقتصادی یک کشور همانند مناطق آن یکسان نمی باشد، بلکه در بخشهای آموزشی، خدمات بهداشت و درمان، خدمات و رفاه اجتماعی، کشاورزی و صنعت یک کشور عدم تجانس و ناهمگنی به چشم می خورد. یکی از مسایل و معضلاتی که پیش روی برنامه ریزان منطقه ای وجود داشته، رشد و توسعه نابرابر مناطق است، به طوری که با نگاه به توزیع فضایی خدمات در مناطق مشخّص می شود که این فعالیت ها به شکل متوازنی توزیع نشده اند. به همین خاطر از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. خدمات بهداشت و درمان یکی از ارکان اصلی توسعه محسوب می شوند و ارائه خدمات بهداشت و درمان در مناطق مختلف باعث کاهش فقر می شود، لذا شرایط را جهت تربیت و رشد سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف کشور را فراهم می نماید. پژوهش حاضر با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 22 شاخص بهداشتی به تحلیل و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی شهرستان های استان آذربایجان شرقی می پردازد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و علّی و از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد و جهت تهیه نقشه ها از نرم افزار Arc/GIS بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های بهداشت و درمان در استان آذربایجان شرقی به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان های استان از نظر توسعه خدمات بهداشتی ملاحظه می شود. شهرستان های تبریز و جلفا به ترتیب در بالاترین و پایین ترین سطح قرار گرفته اند و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 4 سطح ورا توسعه، فرا توسعه، میان توسعه و فرو توسعه قرار داده که شهرستان تبریز در سطح ورا توسعه و شهرستان های آذرشهر، بناب، جلفا، چاراویماق، ورزقان، هریس و هشترود در سطح فرو توسعه واقع شده اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 4 گروه همگن طبقه بندی شده اند. در پایان نیز پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت نواحی محروم ارائه گردیده است.
ارزیابی کیفیت نواحی شهری با توجه به توزیع خدمات شهری در بحران های انسان ساخت با رویکرد پدافند غیر عامل (نمونه موردی: نواحی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به دلیل گستره جغرافیایی وسیع، تجمع مراکز ثقل، تأسیسات و نیروی انسانی همواره مورد تهدید بوده اند. بر این اساس پژوهش حاضر جهت ارزیابی کیفیت نواحی شهر تهران با محوریت توزیع خدمات شهری در بحران های انسان ساخت با رویکرد پدافند غیر عامل صورت گرفته است. این مقاله با رویکرد تحلیلی-کاربردی جامعه آماری نواحی 117 گانه شهر تهران را بررسی می نماید، که جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مذکور از مدل های AHP، Topsis، Vikor، شاخص موران (Moran's I) و Getis-Ord استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در شاخص نهایی کیفیت نواحی شهر تهران تنها تعداد 38 ناحیه یعنی 32.5 درصد از کل نواحی شهری تهران دارای کیفیت مناسب و نسبتاً مناسبی می باشد که با توجه به تحلیل Hotspot به طور واضح شکاف بین مرکز و غرب شهر تهران را در کیفیت نواحی شهر تهران در بحران های انسان ساخت پی برده شد.
کاربرد ترکیب الگوریتم خوشه بندی و الگوریتم رقابت استعماری (ICA) در سطح بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته، کیفیت توسعه و زیرساخت های آن مسائل عمده ای را در روند توسعة روستاهای کشور ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع، یکی از تنگناهای اساسی در ارائة مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. دراین راستا، در پژوهش حاضر به موضوع سطح بندی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد می پردازیم. این تحقیق، به لحاظ هدف کاربردی است. جامعة آماری پژوهش، روستاهای بالای 20 خانوار و بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بودند که 566 روستایی مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها، علاوه بر اسناد، از پرسش نامة محقق ساخته نیز استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، بیانگر بهینگی پرسش نامه بود. برای تعیین شاخص های به کاربرده شده، از رویکرد اندام وار استفاده شد. برای تعیین سطوح توسعه یافتگی، از روش تحلیل خوشه ای به شیوة K-means و الگوریتم رقابت استعماری (ICA) استفاده شد. داده پردازی نیز با استفاده از نرم افزار MATLAB 7.10 انجام شد. یافته ها نشان داد که جواب بهینة الگوریتم ترکیبی K-means و ICAاز بهترین جواب الگوریتم K-means بهتر است؛ این موضوع اعتبار این الگوریتم را به وضوح نشان می دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پراکنش فضایی توسعه یافتگی در منطقة موردمطالعه در وضعیت متوازنی قرار ندارد؛ بهطوری که اغلب روستاها (43/49%) در سطح نسبتاً محروم قرار می گیرند. همچنین، در سطوح در حال توسعه و توسعه یافته به ترتیب، 08/28% و 47/22% از روستاها قرار دارند. افزون براین، روستاهای دهستان سررود شمالی از وضعیت توسعه-یافتگی بهتری نسبت به سایر روستاهای بخش مورد مطالعه برخوردار هستند.
سطح بندی شهرستان های استان خراسان رضوی بر اساس شاخص های جامعه اطلاعاتی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات جامعه ی اطلاعاتی، بین استفاده و تولید دانش با توسعه، ارتباطی مستقیم وجود دارد؛ اگرچه بر اساس گزارشات بین المللی این نوع از توسعه، یک توسعه متعادل نبوده است. به هر حال برای سنجش هرنوع توسعه ای به شاخص ها و عامل هایی نیاز داریم. این تحقیق پس از مروری بر شاخص های جامعه اطلاعاتی و جمع بندی و بومی سازی آن ها، به خوشه بندی سطح توسعه اطلاعاتی در شهرستان های استان خراسان رضوی اختصاص یافته است. نتایج تحلیل خوشه ای نشان می دهد شهرستان مشهد به تنهایی در یک خوشه و سایر شهرستان های استان در خوشه دیگر قرار می گیرند و در صورت حذف شهرستان مشهد از تحلیل می توان سایر شهرستان ها را در سه خوشه دسته بندی نمود. از طرف دیگر خوشه بندی فوق نشاندهنده ی رابطه مستقیمی با سایر شاخص های توسعه ای در استان مانند سطح توسعه اجتماعی، توسعه انسانی و توسعه زیرساختی است. از مجموع این یافته ها می توان چنین نتیجه گرفت که شهرستان مشهد به عنوان مرکز سیاسی و قطب اصلی رشد استان، بیشتر زیرساخت ها و شاخص های جامعه اطلاعاتی را در خود متمرکز کرده است. با توجه به اینکه توسعه آینده بر پایه جوامع اطلاعاتی است، بایستی به توسعه متعادل استان از این نظر توجه دوچندان داشت.
سطح بندی و میزان توسعه یافتگی خدمات بهداشتی و درمانی شهرستانهای استان کرمان با استفاده از شاخص های تمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و درمانی در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأکید شده است. اگر چه سطوح متفاوت خدمات بهداشتی و درمانی به دلیل سطوح متفاوت جمعیتی شهرها پذیرفته شده است اما در بسیاری موارد این نسبت بر قرار نیست زیرا شهرها و مناطقی وجود دارند که با داشتن جمعیت زیادتر، از سطح پایین تری از خدمات بهداشتی و درمانی بهره می برند در این صورت است که بحث محرومیت بهداشتی و درمانی مطرح می شود. در این مقاله چگونگی توزیع و سطوح متفاوت برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی در شهرستان های استان کرمان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش بررسی امکانات بهداشتی درمانی هر یک از شهرستانهای استان، تحلیل امکانات هر یک، مقایسه آنها با یکدیگر و پی بردن به میزان نابرابری ها، اختلافات و امکانات بهداشتی و درمانی درگستره وسیع استان کرمان است. روش پژوهش از نوع کمی- تحلیلی بوده است و قلمرو پژوهش را شهرستان های استان کرمان در سال 1390 تشکیل می دهند. یافته های پژوهش با بهره گیری از شاخص تمرکز وگستاف، پاسی و دورسلر نشان می دهد که بیشترین بهره مندی از خدمات بهداشتی و درمانی متعلق به در شهرستان کرمان است این شهرستان با شاخص ترکیبی 10.5 در رتبه نخست استان قرار گرفته است. نتایج این مدل نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز، شهرستان کرمان؛ در سطح فرا تمرکز شهرستان رفسنجان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های بم، جیرفت و سیرجان و در سطح فرو تمرکز شهرستان-های بافت، زرند، کهنوج، شهر بابک، بردسیر، عنبرآباد، راور، رودبار جنوب، فهرج، انار، رابر، ریگان، منوجان، قلعه گنج و کوهبنان قرار دارند. شاخص تمرکز وگستاف نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات بهداشت و درمان به شهرستان کرمان تعلق داشته است و این شهرستان با شاخص ترکیبی 147.25 در رتبه نخست استان کرمان قرار گرفته است. شاخص ترکیبی مدل تمرکز وگستاف نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز شهرستان کرمان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های رفسنجان، بم، جیرفت، سیرجان و بافت؛ در سطح فرو تمرکز شهرستان های زرند، کهنوج، شهر بابک، عنبرآباد، بردسیر، انار، رابر، ریگان، فهرج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج، راور و کوهبنان قرار دارند. یافته های پژوهش با بهره گیری از این دو مدل نشان می دهد که شهرستان کرمان در رتبه نخست و شهرستان کوهبنان در رتبه بیستم استان قرار گرفته است.
سطح بندی مناطق نمونه گردشگری در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعتی نوین، در سال های اخیر تأثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان داشته است. و بسیاری از کشورهای جهان را بر آن داشته، که سرمایه گذاری های عمده ای را در سطوح محلی، به لحاظ درآمدزایی فراوان این بخش، اختصاص دهند. بنابراین، استفاده از روش های مناسب برای رتبه بندی و تعیین بهترین مناطق نمونه گردشگری به منظور گسترش و تخصیص منابع با مدد تعدادی از معیارها و شاخص ها، ضروری می باشد. هدف این پژوهش سطح بندی مناطق نمونه گردشگری استان کرمان بر اساس برخی از شاخص های مؤثر در جذب گردشگری است. روش بررسی در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. داده های این پژوهش به صورت کتابخانه ای و با مراجعه به سازمان گردشگری، شهرداری و فرمانداری استان کرمان جمع آوری گردیده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی و برنامه SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان عامل های در نظر گرفته شده برای سطح بندی مناطق نمونه، عامل زیرساخت اقامتی- فرهنگی با مقدار 17.47 مؤثرترین و عامل تأمین سوخت با مقدار 1.41 کم اثرترین بوده اند. همچنین نتایج نشان می دهد از میان مناطق نمونه قلعه دختر با بار عاملی 7.46، جوپار با بار عاملی 6.92 و طوبی با بار عاملی 6.09 به ترتیب در سطح یک تا سه از نظر دارا بودن زیرساخت های گردشگری قرار دارند، در نتیجه بهترین شرایط را جهت سرمایه گذاری ها و عملیات عمرانی دارا می باشند و سایر مناطق در رده های بعدی قرار گرفتند.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: دهستان تیرجرد- شهرستان ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای علاوه بر سرمایه های فیزیکی، مادی، انسانی و نمادین با موضوعی به نام سرمایه اجتماعی سروکار داریم که با انواع سرمایه ها رابطه متقابل دارد. توجه به مفهوم سرمایه اجتماعی و سنجش آن؛ روش و راهکار مناسبی است تا مسئولان برنامه ریزی بتوانند امور جامعه و مسائل محلی را مورد بازاندیشی و تصمیم های مؤثرتری برای برنامه ریزی بگیرند. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا روستاهای 12 گانه دهستان تیرجرد را با تأکید بر شاخص های سرمایه اجتماعی سطح بندی نماید. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 1676 خانوار ساکن در روستاهای این دهستان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 230 نفر از بین آنها با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 0.77 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی سکونتگاه های روستایی از تکنیک پرومتی استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که به توجه به 33 شاخص منتخب سرمایه اجتماعی؛ گزینه های انتخاب شده (روستاهای عزیزآباد، احمدآباد و فیروزآباد) به ترتیب کوتاه ترین فاصله را با جریان های ورودی مثبت و دورترین فاصله را با جریان خروجی منفی برای مؤلفه های سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه دارند.
سطح بندی مناطق پانزده گانه شهر اصفهان از لحاظ شاخص های شهر خلاق با استفاده از مدل های برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای خلاق مکانی جذاب برای کار کردن و زندگی شهروندان خود به خصوص برای نسل جوان، مکانی جذاب برای گردشگران(صنعت توریسم)، توانمند در شکوفایی بخش های مختلف اقتصادی نوظهور(خوشه ها و مراکز تحقیقاتی به ویژه در زمینه فناوری برتر) هستند. شهر اصفهان به لحاظ دارا بودن پیشینه تاریخی، طرح ساختاری مناسب، سابقه اقتصادی مطلوب، زیرساخت های حمل ونقل عمومی و خصوصی، تامین نیازهای خدماتی مصرف کننده و تولید کننده، ارتباط با سایر نقاط جهان از طریق ارتباط از راه دور و دیگر ارتباطات، همچنین مطرح شدن به عنوان ""پایتخت و فرهنگ و تمدن اسلامی"" قابلیت تبدیل شدن به شهر خلاق را دارد. هدف از بررسی و مطالعه شاخص های شهر خلاق(نمونه موردی شهر اصفهان) بطور کلی، می توان ارزیابی وضعیت کمی شاخصهای شهر خلاق در سطح شهر اصفهان و تجزیه و تحلیل و نحوه پراکنش این شاخصها در شهر اصفهان بیان کرد. با این اوصاف این پژوهش سعی بر آن داشته، که با استفاده از روش""توصیفی- تحلیلی""، همچنین با بهره گیری از داده های ثانویه، تهیه پرسشنامه از شهروندان، مدل تاپسیس، ضریب آنتروپی شانون و نرم افزارSPSS شاخص های شهر خلاق را در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بر این اساس مناطق پانزده گانه شهر اصفهان با 12 فاکتور از شاخص های شهر خلاق رتبه بندی و سطح بندی شده اند. نتایج حاصل از مطالعات نشان می دهد که میزان برخورداری مناطق 15 گانه شهر اصفهان از لحاظ شاخص های خلاق به یک صورت نبوده و اختلاف زیادی بین مناطق شهر اصفهان وجود دارد که بهترین وضعیت از لحاظ این شاخص ها منطقه 1، 5، 3، 6 و کمترین را از لحاظ این شاخص ها مناطق14 و 13 داشته است. به طور کلی شهر اصفهان، با توجه به تحلیل های انجام شده پتانسیل حرکت به سمت شهرهای خلاق را داراست.
تحلیل و سطح بندی توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی با تأکید بر رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی حاضر در قالب یک پژوهش بنیادی با هدف تبیین وضعیت توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از آمارنامه سال 1390 استان بوشهر صورت گرفت که طی آن، 59 شاخص در ابعاد مختلف استخراج شد و سطح بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دشتی به شیوه کمّی با استفاده از روش تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های پژوهش، با ترسیم سیمایی نامتعادل از توسعه مناطق روستایی، از وجود یک شکاف منطقه ای عمیق در شهرستان دشتی حکایت داشت، به گونه ای که روند توزیع و دسترسی به منابع در هفت دهستان شهرستان دشتی گویای آن بود که دهستان های خورموج و کبگان، به ترتیب، دارای بیشترین میزان توسعه بودند و دهستان های شنبه، چغابور و مرکزی نیز در جرگه مناطق روستایی محروم قرار داشتند؛ همچنین، توسعه دهستان های طسوج با 379/0 و کاکی با 359/0 در سطح متوسط بود. نتایج نشان داد که توسعه متوازن مناطق روستایی در شهرستان دشتی مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است.
سطح بندی شهرستان های استان ایلام از لحاظ شاخص های توسعه با استفاده از تکنیک فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی مناطق محروم و توسعه نیافته، امری مهم و اساسی در جهت اتخاذ راهبردهای توسعه ملی و منطقه ای به شمار می رود که هدف عمده آنها کاهش نابرابری های بین منطقه ای و درون منطقه ای است. رتبه بندی مناطق بر اساس درجه توسعه یافتگی، اغلب به عنوان یک مسئله چند شاخصه مطرح می شود که روش های مختلفی برای مواجهه با آن وجود دارد. در این راستا روش های تصمیم گیری چند شاخصه (MCDM) با دارا بودن قابلیت ارزیابی یکپارچه شاخص ها، ابزار مناسبی در اختیار برنامه ریزان قرار می دهند. هدف از انجام این پژوهش، سطح بندی شهرستان های استان ایلام از لحاظ شاخص های توسعه و شناسایی مناطق محروم با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه است؛ بدین منظور، 33 شاخص مختلف توسعه، تعریف و تنظیم گردید و وزن آنها با استفاده از روش آنتروپی تعیین شد؛ سپس، سطح توسعه شهرستان ها با روش تاپسیس فازی مشخص گردید. بر اساس امتیازات حاصل از این روش، شهرستان ها در 4 گروه برخوردار، نیمه برخودار، کم برخوردار و عدم برخوردار طبقه بندی شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که شهرستان ایلام با وزن 0.505 در سطح برخوردار، شهرستان های شیروان چرداول، آبدانان، دره شهر و دهلران به ترتیب با وزن های 0.384، 0.383، 0.382 و 0.375 در سطح نیمه برخوردار، شهرستان ایوان و مهران در سطح برخورداری کم و شهرستان ملکشاهی در سطح عدم برخورداری قرار گرفته اند.
سنجش میزان برخورداری سکونتگاه های شهری استان اردبیل از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها همیشه مراکزی برای ابداع، نوآوری و خلاقیت هستند و جهان امروز شاهد جهشی بلند به سوی زندگی هر چه بهتر و با کیفیت تر است. تلاش برای ارتقای کیفیت زندگی یکی از اصلی ترین اهداف توسعه است که در این مسیر توجه به شهرها به عنوان مراکزی که گرداننده اصلی این جریان هستند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. هریک از سکونتگاه های شهری استان اردبیل به لحاظ دارا بودن پیشینه تاریخی، داشتن فرهنگ غنی، تنوع قومی، موقعیت مرزی، برگزاری جشنواره های متعدد و غذاهای سنتی متعدد، قابلیت تبدیل شدن به شهر خلاق را دارند. هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت شاخص های شهر خلاق و نحو، پراکنش این شاخص ها با استفاده از الگو های تصمیم گیری چند معیاره در سطح سکونتگاه های شهری استان اردبیل است. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است که با بهره گیری از الگوی تاپسیس، ویکور و ضریب آنتروپی شانون سعی بر این دارد تا شاخص های شهر خلاق را در سطح سکونتگاه های شهری استان اردبیل ارزیابی کند. در پژوهش حاضر، سکونتگاه های شهری استان اردبیل براساس 26 معیار از شاخص های شهر خلاق رتبه بندی و سطح بندی شده اند. نتایج حاصل از مطالعات نشان می دهد میزان برخورداری سکونتگاههای شهری استان اردبیل از لحاظ شاخص های شهر خلاق متفاوت است و شکاف بسیاری بین سکونتگاه های شهری استان وجود دارد. بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های شهر خلاق بر اساس الگوی تاپسیس را اردبیل، سرعین و مشکین شهر دارند و کمترین میزان برخورداری مربوط به بیله سوار و نیر است. بر اساس الگوی ویکور، بیشترین میزان برخورداری از لحاظ شاخص های شهر خلاق مربوط به سکونتگاه های شهری اردبیل، مشکین شهر و پارس آباد و کمترین میزان برخورداری از لحاظ این شاخص ها مربوط به سکونتگاه های شهری کوثر و نیر است.
تحلیل و سطح بندی جاذبه های گردشگری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
113 - 125
حوزه های تخصصی:
گردشگری به مثابه پدیده ای تمدنی، با تأثیرات متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی همراه است و رونق و رشد آن به عواملی متعددی مانند وضعیت آب و هوایی مطلوب، فرهنگ غنی ملت ها، مناظر دیدنی، بهره مندی از شبکه های ارتباطی، دردسترس بودن مراکز تفریحی و از همه مهم تر آثار تاریخی و تمدن های گذشته بستگی دارد. در این بین، استان اردبیل از جمله استان هایی است که پتانسیل های بسیار زیادی در زمینه گردشگری دارد و ارزیابی ویژگی های جغرافیایی گردشگری و جاذبه های تاریخی و معماری شهرستان های این استان گامی برای ورود به توسعه نواحی محروم این منطقه است. گفتنی است شناخت جاذبه های گردشگری موجود و رتبه بندی نواحی گردشگری از ابعاد مهم و گام های اولیه برای برنامه ریزی گردشگری به شمار می آید. در پژوهش حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و به منظور رتبه بندی شهرستان های استان اردبیل از نظر جاذبه های گردشگری، از نوزده شاخص در سه گروه جاذبه های ژئوتوریستی، جاذبه های تاریخی- معماری و حیات وحش و مناطق حفاظت شده استفاده شده است. روش تحلیل سلسله مراتبی نیز به منظور تعیین اوزان شاخص ها و روش پرومته، برای رتبه بندی شهرستان ها به کار رفته است. از بین شاخص های استفاده شده در انجام رتبه بندی، وجود چشمه ها و آبگرم های معدنی، مهم ترین و تأثیرگذارترین شاخص از بین شاخص های ژئوتوریستی و تاریخی- معماری تلقی می شود. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد شهرستان سرعین با وجود کمبود برخی جاذبه های مهم تاریخی- معماری، در رتبه اول شهرستان های استان قرار گرفته و شهرستان های اردبیل، مشکین شهر، نمین، پارس آباد، بیله سوار، نیر، گِرمی، کوثر و خلخال در رتبه های بعدی این مقایسه جای گرفته اند. درنهایت به منظور افزایش توانمندی جذب گردشگران با عنایت به نتایج مطالعه، پیشنهادهایی ارائه شده است.
طراحی سطح بندی آموزشی و محتوایی برای آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۸
181 - 204
حوزه های تخصصی:
در پیشینه آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان شاهد این هستیم که دستور دارای بیشترین اهمیت بوده و بر خلاف سیر تکوین ها برنامه ی درسی، همچنان نی ز دارای بیش ترین اهمی ت اس ت . م ادام یک ه دستور محور آموزش زبان فارسی باشد، بحث دبن سطح ی آم وزش زب ان پیچی دگی خاص ی ایج اد نمیکن ؛د زیرا سطحبندی محتوای دستوری تابع نیازهای صوری و غی ر ارتب اطی اس ت و اساس اً در سطحبندی آموزش زبان توجه چندانی به نیازهای ارتباطی زبانآموز نمیشود، اما اگر بخواهبم زب ان فارسی را به عنوان یک رسانه ارتباطی کارامد و متناسب با نیاز فارسیآموزان خارجی آموزش دهیم، چارها ی نداریم جز اینکه به سطحبندی محتوای آموزشی بپردازیم. بررسی بیش از 200 عنوان کت اب آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان نشان یم ده د ک ه مؤلف ان ای ن کت اب ه ا معی ار روش نی ب رای سطحبندی محتوای آموزشی نداشتهاند. به بیان دیگر، در حال حاضر ، ه یچ معی اری ب رای تعری ف سطوح آموزش زبان فارسی وجود ندارد و همین باعث شده تا هر مؤلفی بر مبنای تجربه و تعری ف شخصی خود به سطحبندی محتوای آموزش زبان فارسی بپردازد. پژوهش حاضر تلاشی است برای تعریف علمی سطوح آموزش زبان فارسی در هر چهار مه ارت ارتب اطی گ وش دادن، گف ت وگ و، خواندن و نوشتن. در این پژوهش، پس از معرفی س طوح اس تاندارد آم وزش زب ان دوم /خ ارجی، تلاش یم شو د این سطوح متناسب با محتوای زبان فارسی بازتعریف شود؛ ب ه اگون ه ی ک ه عناص ر دستوری، نقشی، معنایی و مهارتها ی مورد تدریس در یک از سطوح مبتدی، میانی و پیشرفته زبان فارسی معین شود .
سطح بندی شاخص های ارزیابی عملکرد خدمات هتل به منظور افزایش سودآوری با استفاده از تکنیک ISM
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد به مجموعه ی اقدامات و اطلاعاتی اطلاق می شود که به منظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع جهت دستیابی به اهداف به شیوه ای اقتصادی توام با کارایی و اثر بخشی صورت می گیرد. بدون ارزیاب ی ع ملکرد نمی توان در جهت رشد و توسعه اقدام نمود. با وجود اینکه هتل ها در بخش خ دمات ، م ورد بررسی قرار می گیرند ولی در واقعیت آن ه ا س ه نوع ف عالیت ص نعتی (ات اق ، غذا و نوشیدنی ) را در خود گ نجانده اند و ساختار متضادشان موجب می شود که مجموعه متفاوتی از معیارهای عملکرد را بکار گیرند. تحقیق ازنظر هدف، کاربردی است. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و از نوع مطالعه موردی می باشد.تکنیک مورد استفاده در این پژوهش ایجاب می کند که اطلاعات از خبرگان و متخصصین مربوط به هتلداری دریافت گردد. جامعه تحقیق خبرگان مرتبط با موضوع در استان گیلان بوده است. پس از استخراج ابعاد و شاخص های تحقیق با استفاده از مرور ادبیات پژوهش، از نظر 10 خبره این حوزه استفاده شد. با طراحی مدل ISM نرخ رشد درآمد و برگشت سرمایه به عنوان تاثیر گذارترین شاخص و رضایت مشتری به عنوان تاثیر پذیرترین شاخص شناسایی شد. تاثیر پذیری شاخص به معنای بی اهمیت بودن آن نیست، بلکه شاخص رضایت مشتری با قرار گرفتن در این جایگاه نشان می دهد که تمامی عوامل دیگر سعی در تاثیر گذاری بر آن و در نهایت افزایش آن را دارند. تاثیر گذاری بالا هم به معنای لزوم حضور آن شاخص ها به منظور پیشرفت کار و اهمیت بالای آن ها نیز می باشد.