مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تپه های ماسه ای
حوزه های تخصصی:
دشت سیستان بدلیل وجود رسوبات آبرفتی و رودخانه ای ریز دانه، فرسایش پذیری زیادی داشته که با توجه به وزش بادهای 120 روزه و خشک بودن منطقه این ذرات ریز به راحتی جا بجا شده و باعث به وجود آمدن تپه های ماسه ای به اشکال مختلف می شوند. تحقیقات میدانی حکایت از این دارد که منشا رسوبات منطقه به رسوبات پلییستوسن و رسوبات جدید یعنی نهشته های دریاچه ای بستر هامونهای خشک شده فعلی و نهشته های دلتایی رودخانه های سیستان، پریان و نیاتک که با ده ها متر ضخامت، کف چاله سیستان را پوشانده اند، بر می گردد. بخشی از این بادرفتها از نهشته های دریاچه ای نشات گرفته و بخشی دیگر از دانه های حمل شده توسط باد به ویژه بادهای 120 روزه از قسمتهای غربی و خارج از محدوده مطالعاتی ممکن است ناشی شده باشند. دشتهای غربی رودخانه هامون از جمله نواحی است که آن را می توان منشا بخش هایی از شنزارها به حساب آورد. هدف این مقاله آن است که با استفاده از روش های آنالیز فیزیکی و شیمیایی مثلDSC, TGA, BET, XRD و طیف گیری و تفسیر فازهای متعدد نمونه ها و همچنین مورفوسکپی رسوبات، منشا آنها را تعیین نماید، زیرا اگر آزمایشات جنس و مورفوسکپی نمونه ها را یکسان نشان دهد، حکایت از آن دارد که منشا همه این رسوبات یکی است، در غیر این صورت باید منشا و خواستگاه های متفاوتی داشته باشند.
ارتباط قطر ذرات ماسه و فراوانی سرعتهای آستانه باد در منطقه بندریگ کاشان
حوزه های تخصصی:
وسعت زیادی از پهنه ایران را سطوح نسبتاً هموار و کم ارتفاعی تشکیل می دهد که بدلیل ارتفاع اندک و سایر عوامل‘ از شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک برخوردارند. فقر پوشش گیاهی و همواری نسبی‘ موجب غلبه فرآیندهای کندوکاو و تراکم بادی در این مناطق شده است. میزان فرسایش بادی و حجم نقل و انتقال مواد‘ وابسته به ویژگیهای باد اعم از سرعت‘ جهت و فراوانی آن است‘ قدرت حمل مستقیم باد محدود به ذراتی می گردد که قطر آنها کمتر از 2 میلیمتر باشد. هدف این تحقیق بررسی ویژگیهای باد در منطقه بندریگ کاشان و ارتباط این ویژگیها با نسبت قطر ذرات ماسه می باشد. روش تحقیق مبتنی بر ‹‹روش تحلیلی›› است و برای تجزیه و تحلیل و یافتن ارتباط از روش ‹‹اختلاف›› استفاده شده است. ‹‹روش›› کار دانه سنجی ذرات ماسه نمونه برداری شده از پیرامون بندریگ می باشد و ‹‹تکنیک›› کار مقایسه ارتباط قطر ذرات ماسه و سرعتهای آستانه باد از طریق شاخص بدست آمده در عملیات آزمایشگاهی است. نتایج نشان می دهند که قطر ذرات ماسه در محور شرقی بندریگ درشت تر از آستانه بادهای ثبت شده در ایستگاه کاشان است و این مسأله بیانگر وجود بادهای شدیدتری از این سمت است که عمدتاً بدلیل مانع توپوگرافی بندریگ‘ در ایستگاه کاشان ثبت نمی گردد. وجود فعالیتهای انسانی در حاشیه جنوبغربی بویژه در زمینهای زراعی و نیز مالچ پاشی گسترده در تمامی حاشیه شمالغربی‘ غرب و جنوبغربی طی 30 سال گذشته موجب تغییر سیستم و فرآیند حمل و نقل بادی شده است. از اینرو ذرات ماسه با ویژگیهای باد‘ برازش نشان نمی دهند. تنها در نمونه های حاشیه شمالشرقی بدلیل توپوگرافی مساعد و عدم دخالتهای انسانی‘ بین سرعتهای آستانه با دامنه دانه بندی‘ همبستگی نسبتاً قابل قبولی دیده می شود.
بررسی خسارت های ناشی از حرکت ماسه های روان در شرق زابل با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طوفان، یکی از مخرب ترین پارامترهای اقلیمی است که معمولاً نام آن با ایجاد خسارت همراه است. در بین بادهای محلی ایران، باد 120 روزه سیستان شهرتی بسزا دارد. این باد که گاهی سرعت آن به 148 کیلومتر در ساعت می رسد، تقریباً از 15 خرداد تا 15 شهریور بر بخش شرقی ایران حاکمیت می یابد و منطقه مورد مطالعه نیز تا کنون در اثر این بادها خسارات زیادی را متحمل شده است. حرکت ماسه های روان در منطقه مورد مطالعه سبب وارد آمدن خساراتی بر راه های ارتباطی، مزرعه ها، روستاها، قنات ها، خانه ها، کانال های آبیاری و بسیاری از تاسیسات صنعتی شده است. تصاویر ماهواره ای و تحقیقات میدانی نشان از آن دارد که طول کانال های آبیاری که بر اثر خشکسالی و حرکت ماسه های روان در محدوده مورد مطالعه پر شده اند، از 2/44 به 1/51 کیلومتر، جاده درجه 1 از 6/11 به 8/18 کیلومتر، جاده درجه 2 از 2/13 به 4/41 کیلومتر، تعداد روستاهای تخریب شده از 9 به 28 روستا و همچنین مساحت تپه های ماسه ای از 9421 به 14353 هکتار رسیده است و به نظر می رسد که در چند سال آینده نیز مخازن آبی چاه نیمه که تنها منبع آب شرب مردم زابل و زاهدان است، مورد تهدید جدی ماسه های روان قرار گیرد. پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از تصاویر ماهواره ای، پیشروی ماسه های روان را بر روی زمین های کشاورزی، جاده های مواصلاتی، روستاها و تاسیساتی که در معرض هجوم ماسه های روان قرار دارند، مشخص و میزان خسارات وارده را به منظور چاره اندیشی به مسئولان یادآور شود.
شناسایی منابع ماسه های بادی ارگ نوق با استفاده از تحلیل باد و مورفومتری ذرات ماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت، یک کار بنیادی است و عملیات اجرایی باید در منطقه برداشت بیشتر متمرکز شود. به منظور منشایابی رسوبات بادی منطقه ارگ نوق ، از روش گام به گام (اریفر) استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام می گیرد. ابتدا جهت یابی مناطق برداشت و سپس مکان یابی به منظورجهت یابی قطاع برداشت منطقه ارگ نوق. ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گرد و خاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنان محدوده اطراف ارگ به دست آمد. سپس تصاویرماهوارهای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهوارهای و بازدیدهای صحرایی، مورفولوژی تپههای ماسهای ارگ، تعیین گردید. درنهایت، با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده وموثر در تشکیل تپههای ماسهای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت (جنوبغربی و شمالشرقی)، مرحله مکانیابی نقاط برداشت آغاز گردید. در این مرحله با نمونه برداری از رسوبات، اقدام به مطالعه کانی شناسی و مورفوسکپی رسوبات تپههای ماسهای نموده و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی گردید. ابزارهای این پژوهش شامل نقشههای توپوگرافی1:25000، نقشههای زمین شناسی 1:250000، عکسهای هوایی 1:55000 و 1:4000، تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه، نرم افزارهای GIS و Wind Rose Plote است. نتایج با توجه به شواهد مورفولوژی تپههای ماسهای همانند: سیفها (در بخش جنوب شرقی) و پیکانهای ماسهای و برخانها در بخش غربی منطقه، شدید بودن میزان انرژی باد جنوبغربی را نشان میدهد. همچنین وجود درصد زیاد کانیهای آذرین (کانی سنگین) در نمونههای بخش غربی، زیاد بودن میانه قطر نمونهها (293 میکرون)، رابطه میانگین قطر ذرات با فاصله حمل (کمتر از 20کیلومتر)، کج شدگی برخی نمونهها به سمت ذرات درشت دانه، ضرایب گردشدگی نیمهزاویه دار را در اکثر نمونهها نمایش می دهد. همچنین ضرایب هاله مانند: نمونهها نماینده حمل آنها توسط آب بوده و نشان دهنده این واقعیت است که منشاء رسوبات تپههای ماسهای در منطقه نزدیک و از سطوح مخروط افکنه (دشتسر) و اراضی زراعی متروکه واقع در شرق منطقه و همچنین بستر رودخانه شور و سطوح دشتسر در بخش جنوب غرب و غرب منطقه است.
بررسی میزان گسترش تپه های ماسه ای شرق جاسک در بازه ی زمانی (1383 - 1369) با استفاده از GISو RS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه ی مورد مطالعه در شرق جاسک واقع شده و از واحدهای رسوبی محیط بیابانی، رودخانه ای، ساحلی و دریایی کم عمق تشکیل شده است و مهم ترین اثر متقابل این عوامل تشکیل تپه های ماسه ای است. تپه های منطقه ی مورد مطالعه دارای ماهیت تغییرپذیر بوده و شاهد تحولات زیادی شامل تشکیل تپه های جدید، فرسایش و حمل رسوبات می باشد. هدف از این تحقیق بررسی میزان گسترش محدوده تپه های ساحلی در محدوده ی مطالعاتی بوده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر عکس های هوایی سال های 70- 1369 و تصاویر ماهواره ای IRSهندی 2003 منطقه ساحلی شرق جاسک، از اطلاعات پایه، پیمایش میدانی و روش های RS وG.I.S استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که مساحت تپه های ماسه ای در محدوده ی زمانی مورد مطالعه افزایشی معادل 10.169کیلومتر مربع داشته است.
بررسی رابطه تندبادهای سواحل جنوبی ایران با مورفولوژی تپه های ماسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تجزیه وتحلیل آماری باد و نقش آن در شکل گیری انواع تپه های ماسه ای است. تجزیه وتحلیل داده های بادسنجی پنج ایستگاه سینوپتیک منتخب در سواحل جنوبی ایران، با استفاده از نرم افزار WRPLOTانجام گرفت. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺭﺳ ﻢ گل باد و گل طوفان، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ کﻪ ﺟﻬﺖ ﺑﺎﺩ غالب عموماً ﻏﺮبی ﺍﺳ ﺖ و ﺑﺎﺩﻫﺎی طوﻓﺎﻥﺯﺍ ﺑیﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ غرب و جنوب ﻏﺮﺏ ﻣیﻭﺯﻧﺪ. ﻧﺘ ﺎیﺞ حاصل از ترسیم گل ماسه با استفاده از نرم افزار
Sand Rose Graph ﻧﺸﺎﻥ داد ک ﻪ جهت انتقال ماسه اغلب از قطاع جنوب و جنوب غرب به سمت شمال و شمال شرق است که با مورفولوژی تپه های ماسه ای موجود منطبق است. نتایج بررسی صحت شاخص RDD با استفاده از منطق بولین نشان داد، اهواز با 05/90 درصد حضور برای رسوب گذاری در قطاع شمال شرقی، از بالاترین صحت برخوردار است. بندر جاسک با 8/336= t بیشترین توان را در حمل ماسه دارد. مقدار شاخص UDI در تمامی ایستگاه ها کمتر از 59/0 است که نشان دهنده دوجهته بودن بادهای منطقه است. روی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای گوگل ارث، وجود تپه های ماسه ای از نوع تپه های طولی، سیلک های دندانه ای کشیده و سیف نمایان است که حاصل بادهای دوجهته جنوب غربی و جنوب شرقی هستند.
بررسی تغییرات زمانی -مکانی تپه های ساحلی ماسه ای با استفاده از سنجش ازدور (RS) مورد مطالعه: منطقه غرب زرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالانه حجم عظیمی از ماسه های بادی، مناطق مسکونی و روستاها را مورد هجوم قرار می دهند. در برخی از روستاها که در مسیر حرکت ماسه ها قرار دارند، مقدار حجم رسوبات به گونه ای است که سبب دفن واحدهای مسکونی شده و روستاییان به ناچار مجبور به ترک روستاها و خانه های خود شده اند. هدف از این پژوهش حاضر با دیدگاهی جدید و کاملاً متفاوت از بقیه پژوهش ها، درواقع به دنبال آشکارسازی تغییرات فضایی - زمانی تپه های ماسه ای در منطقه ساحلی غرب زرآباد (کنارک) بوده است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده ازلحاظ هدف کاربردی و ماهیت روش شناسی بر مبنای روش، توصیفی – تحلیلی و از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای تحقیق در منطقه روستایی غرب زرآباد پرداخته شد. در این تحقیق برای بررسی تغییرات فضایی- زمانی تپه ماسه ای منطقه غرب زرآباد، در دوره زمانی ۲۳ ساله (۲۰۱۴-1991) از نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای ،GPS، استفاده گردید و به وسیله روش های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، و نرم افزار (ENVI) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از گسترش تپه های ماسه ای نشان می دهد که در سال 1991 تا 2014 مساحت کاربری که به نفع تپه های ماسه ای تغییر کاربری یافته اند، عبارت اند از پوشش گیاهی حدود 108/0 کیلومترمربع، رسوبات رودخانه ای 60/10 کیلومترمربع و زمین های بایر 35/264 کیلومترمربع بوده اند. همچنین بیشترین تغییر مساحت مربوط به تپه های ماسه ای بوده که در سال 1991 (25/561) کیلومترمربع بوده و در سال 2014(45/578) کیلومترمربع رسیده و رشدی معادل (198/ 17) کیلومترمربع را داشته است
بررسی ویژگی های بافتی رسوبات تپه های ماسه ای شرق شهرستان جاسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین فرایندهای فرسایشی در مناطق بیابانی از جمله محدوده مطالعاتی (شرق شهرستان جاسک)، فرسایش بادی است که منجر به ایجاد اشکال فرسایشی مختلفی از جمله تپه های ماسه ای می شود. اهمیت مطالعه تپه های ماسه ای در این منطقه بخاطرخساراتی است که این تپه ها در صورت متحرک بودن به منابع طبیعی، تأسیسات انسانی و غیره وارد می آورند. لذا بررسی تپه های ماسه ای در مدیریت این نواحی اهمیت دارد. یکی از اولین ویژگی هایی که در اغلب مطالعات مربوط به مناطق بیابانی از جمله بررسی فرسایش بادی، روند یابی حرکت تپه های ماسه ای و غیره مورد بررسی قرار می گیرد، ویژگی مربوط به بافت ذرات ماسه می باشد. بنابراین در تحقیق حاضر به مطالعه ویژگی بافتی و محیط ته نشست رسوبات ماسه ای پرداخته شده است. محدوده مطالعاتی جزء سواحل بیابانی بوده، در شرق شهرستان جاسک و در استان هرمزگان واقع است. این تحقیق بر اساس جمع آوری نمونه از محل و مطالعه بافت رسوبی با استفاده از نتایج گرانومتری و بررسی میکروسکوپی و ماکروسکوپی رسوبات پس از آماده سازی آن است. برای محاسبه پارامترهای بافتی مانند میانگین، جور شدگی و کج شدگی از روش لحظه ای استفاده و نمودارها با استفاده از نرم افزار اکسل تهیه شد. با استفاده از نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای نقشه های مورد نظر در نرم افزارهای GIS تهیه گردید. از نقشه زمین شناسی نیز برای مطالعه سنگ شناسی استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر نزدیک بودن قطر میانگین دانه ها و نشان از عدم نوسان انرژی در محیط رسوبگذاری است. کج شدگی منفی، جورشدگی خوب، وجود فسیل های دریایی و وجود دانه های شفاف در نمونه های 1، 2، 5، منشا ساحلی را برای این نمونه ها مشخص می کند. کج شدگی مثبت، جور شدگی خوب، منحنی هیستوگرام بایمدال و انحنا رو به بالا منحنی تجمعی در نمونه های، 6، 7، 9، و 10، نشان از وجود مواد طغیانی رودخانه و رسوب های کناری دارد، بنابراین می توان برای این نمونه ها منشاء رودخانه ای را متصور شد.
بررسی آسیب پذیری تپه های ماسه ای ساحل شرقی بندر جاسک با استفاده از مدل DVI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تپه های ماسه ای در کل جهان، تحت تأثیر فشارهای گوناگون طبیعی و انسانی بوده و سیستم های بسیار حساسی هستند که حفظ آن ها، نیاز به مدیریت صحیح دارد. اهمیت نقش تپه های ماسه ای ساحلی به عنوان مانعی در برابر امواج و نیز یک مخزن از شن و ماسه که منبع تغذیه ساحل در برابر فرسایش است بخش عمده ای از ساحل شرقی بندر جاسک را تپه های ماسه ای ساحلی تشکیل می دهد. در این پژوهش میزان آسیب پذیری سیستم تپه های ماسه ای که زیستگاه گونه های زیستی، و نیز سپری بیولوژیک برای حفاظت ساحل است بررسی شد. این مطالعه با استفاده از مدل DVI ، داده های آماری، داده های مکانی و بازدیدهای میدانی و استفاده از چک لیست انجام گرفت. تپه های ماسه ای با شش گروه از عوامل تأثیرگذار در این سیستم، شامل شرایط ژئومورفولوژی تپه های ماسه ای، عوامل دریایی، فرایندهای بادی، پوشش گیاهی و تأثیر فعالیت های انسانی و عامل مدیریتی ارزیابی شد. نتایج نشان داد میزان آسیب پذیری کلی ( DVI ) در محوطه های شماره یک، دو و سه به ترتیب ، 0.58، 0.53 و 51 است و شدید است. در دو محوطه دیگر، این میزان کمتر از 0.5 و آسیب پذیری کلی در آن ها، متوسط ارزیابی شد. در میان عوامل موردبررسی، وضعیت ژئومورفولوژیک تپه های ماسه ای، عامل فرایندهای بادی به ترتیب بیشترین تأثیر و عامل انسانی کمترین نقش را در آسیب پذیری تپه ها دارند. بر اساس شاخص تعادل به دست آمده، تعادل میان آسیب پذیری و مدیریت تپه ها در هیچ کدام از محوطه ها دیده نشد چرا که علیرغم آسیب پذیری شدید تا متوسط تمامی محوطه ها، نشانه هایی از وجود عوامل حفاظتی و مدیریتی متناسب با آن دیده نمی شود. لزوم توجه به این مسئله با توجه به گسترش طرح های زیر بنایی چون احداث اسکله های جدید اهمیت بیشتری می یابد.
بررسی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی متأثر از تپه های ماسه ای در شرق شهر بشرویه با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تپه های ماسه ای فعال و متحرک از جمله تهدیدات جدی اجتماعات انسانی مجاور می باشند. بنابراین تعیین چگونگی گسترش و میزان فعالیت و جابه جایی این تپه های از مهم ترین اهداف مطالعات فرسایش بادی است. استفاده از فناوری سنجش از دور به دلیل دید یکپارچه، کم هزینه و سریع یک روش کارآمد برای مطالعه و پایش تغییرات محیطی محسوب می شود. بنابراین از اهداف اصلی این تحقیق بررسی میزان تغییرات و جابه جایی تپه های ماسه ای در شرق شهر بشرویه، پیش بینی تغییرات کاربری اراضی منطقه تا سال ۲۰۳۱ و پیش بینی تغییرات مساحت کاربری تپه های ماسه ای تا سال ۲۰۴۸ با استفاده از سنجش از دور می باشد. در تحقیق حاضر از تصاویر ماهواره ای لندست طی سال های ۲۰۰۱، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ استفاده شده است. برای طبقه بندی تصاویر از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. در مرحله ی بعد تغییرات ایجاد شده در کاربری های اراضی با استفاده از مدل کراس تب مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روش زنجیره ی مارکوف، روند تغییرات آینده ی کاربری اراضی تا سال ۲۰۳۱ و تغییرات مساحت کاربری تپه های ماسه ای تا سال ۲۰۴۸ مورد پیش بینی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر این است که وسعت زمین های ماسه ای از سال 2001 تا 2016 روند کاهشی داشته است؛ که مهمترین علت آن اجرای طرح های بیایان زدایی در قالب تاغ کاری و رویش طبیعی تاغ روی تپه های ماسه و نواحی اطراف آن بوده است. همچنین نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات کاربری اراضی برای 15 سال آینده نشان داد که 79/2468 هکتار از تپه های ماسه ای به کاربری اراضی بایر و شوره زار، 22/365 هکتار به اراضی زراعی و 900 هکتار به اراضی ساخته شده تبدیل خواهد شد. از دیگر نتایج این پژوهش پیش بینی مساحت تپه های ماسه ای تا سال 2048 می باشد که نشان داد مساحت تپه های ماسه ای از 26/8668 هکتار در سال 2016 به مساحتی برابر36/4041 هکتار خواهد رسید.
بررسی نحوه تشکیل و گسترش تپه های ماسه ای و تاثیر آن بر مورفولوژی محیط ساحلی دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه جنوب سیستان و بلوچستان بدلیل وجود تناوب لایه های مقاوم و نامقاوم، فرسایش پذیر هستند. وزش بادهای۱۲۰ روزه ذرات ناشی از فرسایش را جابجا که با کاهش انرژی، این ذرات رسوب می شوند . هدف اصلی در این تحقیق مطالعه رسوب شناسی تپه های ماسه ای در نوار ساحلی و تاثیر آنها در تغییر چهره مورفولوژیکی محیط حاشیه دریای عمان است. در این تحقیق روش کار به اینگونه بوده است که ابتدا تعداد 15 نمونه رسوبی از سه نقطه پشت به باد، رو به باد و از راس تپه های ماسه ای مناطق ساحلی نمونه برداری شد. نتایج حاصل از آنالیز دانه سنجی نشان داد میانگین قطر ذرات بین 2 تا 3 فی و رده رسوبی از نوع ماسه ای و ماسه سیلتی با کج شدگی منفی و جورشدگی خوب (0.5 فی) است (یک محیط پر انرژی). تشکیل این تپه های ماسه ای اینگونه است که با توجه به اینکه تاثیر تکتونیک و فرایندهای هوازدگی و فرسایش سازندها تخریب و در سواحل انباشته می شوند. این ذرات توسط نیروی باد جابجا و با کاهش انرژی باد، رسوب نموده و تشکیل تپه های ماسه ای را می دهند. حرکت تپه های ماسه ای در نوار ساحلی دریای عمان، چهره ژئومورفولوژی محیط را تغییر می دهند.
نقش ضرایب تصحیح در منشأیابی رسوبات تپه های ماسه ای ساحل غربی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش منشأیابی یا انگشت نگاری رسوب با استفاده از حل معادلات تابع هدف یا مُدل ترکیبی، برخلاف مدل های رایج فرسایش و رسوب در دنیا، نتایج قابل قبول تری با عدم قطعیت پایین تری از میزان تولید رسوب ارائه می دهد. الحاقیات و پیوست های موجود به این تابع ضرایب تصحیحی هستند که شامل ضریب تصحیح ماده آلی، اندازه ذرات، و وزن تشخیصی ردیاب اند و از این ضرایب، بدون هیچ گونه توجیه و ضرورتی، در بیشتر پژوهش ها استفاده می شود. در تحقیق پیشِ رو اهمیت وجودی این ضرایب تصحیح در خصوص منشأیابی تپه های ماسه ای غرب دریاچه ارومیه در واحدهای ژئومورفولوژی/ سنگ شناسی بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان داد سهم منابع رسوب قبل از اعمال ضرایب تصحیح، پهنه هموار ماسه ای (Qmf) به میزان 76/47درصد و مخروط افکنه ها و پادگانه های آبرفتی (Qt) به میزان 24/52درصد است؛ درصورتی که بعد از اعمال ضرایب تصحیح مناطق منشأ به مخروطه افکنه سنگریزه ای کوهرفتی (Qf) به میزان 50/67درصد و شیل نازک لایه همراهِ آهک دولومیتی ضخیم (Klshi) به میزان 50/32درصد تغییر یافته است. لذا، اگر از ضرایب تصحیح موجود در تابع هدف به درستی و با دلیل علمی استفاده نشود، نه تنها ممکن است سهم منابع احتمالی تولیدکننده رسوب بیشتر یا کمتر برآورد شود، بلکه منابع تولید رسوب تغییر یابد و با منابع دیگر جای گزین شود.
پایش تغییرات تپه های ماسه ای تالاب بین المللی گاوخونی با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تپه های ماسه ای گاوخونی (ارگ ورزنه)، تپه هایی فعال و نیمه فعال در جنوب غربی استان اصفهان و غرب تالاب بین المللی گاوخونی هستند. این تپه ها در افزایش طوفان های ماسه ای و خسارت دیدن جاده ها در این ناحیه بسیار مؤثرند. در مطالعة حاضر، تغییرات تپه های ماسه ای با استفاده از تصاویر ماهواره ای MSS، TM، ETM+ و LISSIII طی 32 سال مشخص گردید. در مرحله پیش پردازش، تمامی تصاویر با خطای RMS کمتر از یک پیکسل تصحیح هندسی شدند. نقشه های کاربری و پوشش اراضی منطقه با استفاده از تکنیک های پردازش تصویر شامل آنالیز مؤلفه اصلی، ترکیب رنگی کاذب، شاخص گیاهی NDVI و طبقه بندی نظارت شده به روش حداکثر احتمال تولید شدند. برآورد صحت نقشه های طبقه بندی شده نشان داد که بین تصویر ماهواره ای و داده های زمینی بیش از 89 درصد همخوانی وجود دارد. مقایسة توزیع مکانی تپه های ماسه ای تقریباً 5086 هکتار (از 14475 به 19561 هکتار) افزایش یافته است. این افزایش در نواحی بین تپه ای و تقریباً در بخش مرکزی و جنوبی ارگ مشاهده شد.
پیش بینی تغییرات فضایی – زمانی تپه های ماسه ای ناشی از طوفان های دریایی (مطالعه موردی: سواحل مکران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروزه از فناوری سنجش ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت برنامه ریزی و مدیریت کارآمد منابع طبیعی، کشاورزی، محیط زیست و مدیریت شهری استفاده فراوان می شود. مدل های پیش بینی کاربری و پوشش اراضی برای برنامه ریزی استفاده پایدار از زمین در کشوری مثل ایران که بهره برداری از زمین با سرعت در حال تغییر است، یک نیاز ضروری است؛ که برای آشکارسازی تغییرات و همچنین پیش بینی تغییرات پوشش اراضی دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت اراضی حاشیه سواحل و اتخاذ تدابیر سیاست های درازمدت بسیار مؤثر است. این مطالعه باهدف مدل سازی تغییرات و پیش بینی کاربری اراضی برای سال 2035 که با استفاده از مدل سلول های خودکار مارکوف و تصاویر ماهواره لندست در منطقه غرب زرآباد، استان سیستان و بلوچستان(سواحل مکران) انجام شده است . در این تحقیق، برای پیش بینی از قابلیت نرم افزارهای سنجش ازدور، مدل سلول های خودکار مارکوف و تصاویر ماهواره ای لندست 7 و 8 (سنجنده (ETM+ مربوط به سال های 1991،2001 و 2014 میلادی استفاده شده است. خروجی های شبیه سازی به صورت آماری با یک روش ترکیبی جدید که بر پایه روش های تحلیل چندگانه است، ارزیابی گردید و نتایج مدل پیش بینی نشان داد که مساحت تپه های ماسه ای در سال 2035 به 45/592 کیلومترمربع می رسد و این میزان افزایش مساحت تپه های ماسه ای در شرایطی رخ می دهد که مدیریت صحیح و کارآمد در جهت تثبیت ماسه های روان صورت نگیرد. این میزان افزایش حاصل از تغییر یافتن 162 کیلومترمربع از مساحت زمین های بایر (27 درصد) ، 12 کیلومترمربع از پوشش گیاهی (2 درصد) و 23 کیلومترمربع از رسوبات رودخانه ای (4/3 درصد) خواهد بود. این افزایش باعث می شود که 6 روستا منطقه موردمطالعه (کرتی، گنجک، سهرکی، پیوشک، ونک و کلیرک) به شدت با در معرض حرکت و جابجایی قرار گرفتن ماسه های روان آسیب ببینند.
قبض و بسط ریگزارهای ایران نمونه مطالعه: ریگ زرین در ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۳۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
127 - 150
حوزه های تخصصی:
ریگ های چاله های توپوگرافی جزو ریگ های ایستا دسته بندی می شوند. با وجود بعضی شرایط، فعالیت و گسترش این ریگ ها در بیشتر مناطق خشک ایران مرکزی ازجمله ریگ زرین فراهم است. مهم ترین این شرایط، بارش کم، خشکی هوا، وجود بادهای منطقه ای و محلی شدید و دردسترس بودن حجم زیادی از مواد رسوبی ریزدانه مخروط افکنه های حاشیه کویر است. بررسی تصاویر ماهواره لندست طی گستره زمانی 1977 تا 2017 نشان داد ریگ زرین طی این مدت هم ازنظر سطح (حدود 40 کیلومترمربع) و هم ازنظر ارتفاع (حدود 4 متر در بخش های میانی) توسعه پیدا کرده است. نتایج نشان داد توسعه افقی و ارتفاعی ریگ متناوب بوده است. توپوگرافی و مهم تر از آن رطوبت، دو عامل اصلی کنترل کننده میزان فعالیت تپه های ماسه ای ریگ هستند. از سال 1998 به بعد، ایران مرکزی با خشکسالی طولانی مدت مواجه شد. بررسی تصاویر در این بازه زمانی حاکی از گسترش زیاد سطح ریگ از سال 2000 تا 2017 بوده است؛ اما سطح ریگ بین سال های 1987 تا 1993 (دوره مرطوب استان) کاهش چشمگیری داشته است. بدین ترتیب سطح ریگ زرین متأثر از رطوبت و خشکی سالیانه یا دوره ای، قبض و بسط یافته است. ازنظر توسعه ارتفاعی نیز رطوبت، عامل اصلی کنترل کننده بوده است. در خشکسالی ها افزایش ارتفاع، چشمگیر و در سال های مرطوب، بسیار ناچیز بوده یا به کمترین مقدار خود می رسیده است. وجود تپه های ماسه ای پیچیده و هرمی شکل با ارتفاع بیش از 200 متر در بخش های مرکزی نشان می دهد کویر زرین به ویژه در فصل گرم به مثابه مرکز کم فشار حرارتی درآمده و سبب شکل گیری بادهای همگرای محلی شده است. تغییر فصلی جهت و شدت باد موجب تغییر در جهت و میزان حرکت تپه های ماسه ای شده و تغییر در جابه جایی الگوهای فشار، تغییر در الگوی مهاجرت ریگ را در پی داشته است.
برآورد جابجایی مسطحاتی و ارتفاعی تپه های ماسه ای ریگ اردستان با استفاده از تداخل سنجی راداری و شاخص های طیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جابجایی و ناپایداری تپه های ماسه ای از مهمترین دغدغه های نواحی مرکزی ایران است و این چالش از اولویت های برنامه ریزان آمایش ژئومورفولوژیکی جهت تعیین اولویت ها و راهکارهایی به منظور کاهش اثرات مخرب آن ها در نظر گرفته می شود. در این مطالعه از تداخل سنجی راداری بر روی تصاویر Sentinel 1 و نسبت گیری بر روی تصاویر چندباندی Sentinel 2 به ترتیب برای برآورد مدل رقومی ارتفاعی، جابجایی عمودی و جابجایی مسطحاتی تپه های ماسه ای ریگ اردستان در شمال استان اصفهان استفاده شد. دقت سنجی نتایج با استفاده از نقاط میدانی برای RMSE، MAE و R2 در جابجایی عمودی به ترتیب 0.052، 0.037 و 0.86 بود، در حالی که برای مدل رقومی ارتفاعی و جابجایی مسطحاتی به ترتیب 2.42، 2.06، 0.73 و 4068، 3.73، 0.67 را نشان می داد. نتایج مطالعه نشان داد که سمت حرکت کلی تپه های ماسه ای در بازه زمانی مطالعه شده از شمال شرقی به جنوب غربی می باشد، از طرفی اندازه جابجایی تپه های ماسه ای در ابعاد مسطحاتی و ارتفاعی به حجم آن ها بستگی دارد، این مطالعه با به کارگیری تداخل سنجی راداری برای مدلسازی جابجایی عمودی، بر اهمیت و قابلیت بالقوه تصاویر راداری در پایش لندفرم های بادی که از عوامل تهدید آمیز حیات ساکنین نواحی مرکزی ایران می باشند، تأکید داشت.
منشأ یابی ماسه های بادی با استفاده از کانی شناسی و مورفوسکوپی دانه های ماسه (مطالعه موردی: قوم تپه صوفیان- شمال دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قسمت های شمال غرب حوضه آبریز دریاچه ارومیه در بخش قوم تپه صوفیان، تپه های ماسه ای به صورت محدود قابل مشاهده است که پس از بررسی های علمی صورت گرفته علت اصلی شکل گیری آن ها برآیند فعالیت بادهای غالب و ماسه های ریزدانه است. هدف غایی این تحقیق بررسی کانی شناسی در منشأ یابی و تحلیل مقطع تپه های ماسه ای در قم تپه صوفیان است. با توجه به اهمیت تحلیل آماری باد در منطقه، آم ار ب اد 2 ایستگاه پیرامونی اخذ و از طریق ترسیم گلبادها، تجزیه وتحلیل شده است. تغییر راستای وزش فصلی این بادها در محدوده مورد مطالعه، نتیجه تأثیر شرایط کم فشار حاکم در چاله دریاچه ارومیه و دشت تبریز است. اقلیم خشک و نیمه خشک، فقر پوشش گیاهی و همواری نسبی سطح زمین از مهم ترین ع واملی هستند که باعث غلبه فرایندهای فرسایش بادی در منطقه قوم تپه شده اند. ماسه های نمونه برداری ش ده از 5 مقطع، از طریق آزمایش های XRF و XRD تجزیه وتحلیل شده است و درص د زی اد کانی های آذری ن (ک انی سنگین) در نمونه ها، زیاد بودن میانه قطر نمونه ها (293 میکرون)، رابطه میانگین قطر ذرات ب ا فاص له حم ل (کمت ر از 20 کیلومتر)، ضرایب گردش دگی نیم ه زاویه دار در اکث ر نمونه ها مورد تائید است. همچنین نمونه ها برآیندی از حمل آن ها توسط باد و آب بوده و نشان دهنده ارتباط منطقی مورفوسکوپی دانه هاست به دلیل فاصله زمانی حمل با منشأ رس وبات تپه های ماسه ای نزدیک و از سطوح مخروط افکنه (دشتسر) و اراضی زراعی متروکه واقع در نواحی شرق و جنوب و همچنین بس تر رودخانه های قدیمی در بخش جنوب شرقی منطقه است. نتایج تحقیق نشان می دهد بالا بودن نسبت ذرات ماسه های کمتر از 250 میکرون، ضعف پوشش گیاهی و جهت بادهای غالب محلی، محیطی مناسب برای گسترش فرسایش بادی مهیا می سازد، به طوری که با کاهش این نسبت از شدت فرسایش نیز کاسته می شود. این مورد با بررسی نمونه های دانه سنجی، عملیات میدانی و مشاهده عکس های هوایی نیز تأیید می گردد.
پایش روند تغییرات تپه های ماسه ای با رویکرد سنجش از دور (مطالعه موردی: دشت سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت سیستان از جمله مناطق خشک ایران می باشد که دارای بارندگی بسیار کم و پوشش گیاهی ضعیفی می باشد. وزش بادهای شدید بر سطح این اراضی لخت باعث تشدید فرسایش خاک شده و خسارت جبران ناپذیری به راه های مواصلاتی، اراضی کشاورزی و روستاهای مجاور وارد کرده است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست با قدرت تفکیک 30 متر از سال 1995 تا 2018 به بررسی روند تغییرات تپه های ماسه ای در منطقه دشت سیستان پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصله از این مطالعه، وسعت تپه های ماسه ای در ماه آگوست از 23/8 درصد در سال 1995 به 11 درصد در سال 2018، و در ماه جولای از 55/7 درصد به 10 درصد از سطح کل حوضه مورد مطالعه افزایش یافته است که تقریباٌ روند افزایشی چشمگیری را نشان می دهد. همچنین تغییرات مساحت دریاچه هامون از سال 1995 تا 2018 نشان می دهد که وسعت آب دریاچه به شدت کاهش یافته است و گویای این موضوع است که گسترش تپه های ماسه ای در سال های مختلف ارتباط مستقیمی با تغییرات سطح دریاچه در زمانهای مختلف دارد. همچنین مطالعات میدانی حاکی از آن است که در طی خشکسالی های مکرر منطقه سیستان، حرکت تپه های ماسه ای به حدی زیاد بوده که باعث مدفون شدن تعداد زیادی از خانه های روستایی و از بین رفتن اراضی کشاورزی شده است که این امر خود مهاجرت ساکنان بومی منطقه در سالهای اخیر را به دنبال داشته است. این مسئله همچنین باعث بیکاری بخش زیادی از کشاورزان منطقه گردیده و خسارات شدیدی به تأسیسات و کانال های آبرسانی رسانده است، به طوری که جبران آن، مستلزم هزینه و زمان زیادی می باشد.
پایش تغییرات تپه های ماسه ای با تحلیل تصاویر ماهواره ای و داده های ایستگاه بادسنجی نمونه پژوهش: محدوده ریگ زهک در شرق دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تپه های ماسه ای به مثابه یکی از لندفرم های مناطق بیابانی ایران وسعت زیادی از بخش های این مناطق را دربرگرفته است. شناخت موقعیت، رفتار و ماهیت تپه های ماسه ای و شناسایی محل های برداشت، حمل و رسوب گذاری این لندفرم ها به دلیل مشکلات عدیده ای که برای محیط زیست انسانی داشته، ضروری است. در این پژوهش مطالعه الگوی گسترش و توسعه تپه های ماسه ای در سطح ریگ زهک در شرق دشت سیستان در دو بخش انجام شده است؛ در بخش اول به منظور بررسی تغییرات محدوده تپه های ماسه ای از دو تصویر ماهواره ای سری LandSat-7 مربوط به سال 2001 (ETM) و Landsat 8 مربوط به سال 2019 و برای بررسی روند تغییرات و جابه جایی ها از تصاویر گوگل ارث منطقه مربوط به سال های اخیر (2006، 2018) استفاده شد؛ در بخش دوم برای آگاهی از وضعیت بادهای فعال و الگوی حرکت آنها، داده های ایستگاه بادسنجی ارزیابی شد. نتیجه بررسی تپه ها در بخش های مختلف سطح ریگ نشان دهنده جابه جایی با روند شمال غربی- جنوب شرقی است. این نتیجه با نتایج تحلیل داده های جهت الگوی باد همخوانی و مطابقت داشته است؛ اما میانگین مقدار جابه جایی 53/1 متر در سال برای بازه زمانی 12ساله (2006 تا 2018) با نتایج داده های ایستگاه بادسنجی زابل که مقدار حمل ماسه را بیش از 300 تن در متر برای یک سال نشان می دهد و بررسی روند تغییرات سرعت باد در این ایستگاه همخوانی نداشته است. این موضوع نشان دهنده این واقعیت است که حداکثر این مقدار حاصل شده به پیش از تثبیت تپه های ماسه های فعال مربوط بوده است؛ علاوه بر این ماسه های روان در سطح زمین و مستقل از تپه های ماسه ای حرکت می کنند که با تصاویر قابل اندازه گیری نیستند.
پایش تغییرات سرعت باد و اثر آن بر جابه جایی و تغییرات تپه های ماسه ای در ریگ لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۸
113 - 126
حوزه های تخصصی:
یکی از اصلی ترین عوامل مؤثر بر تغییرات مورفولوژی مناطق بیابانی، فراوانی وزش باد به دلیل توپوگرافی نسبتاً هموار و فقر پوشش گیاهی و کمبود رطوبت در این مناطق است. در این پژوهش به بررسی خصوصیات باد و تأثیرات آن بر مورفولوژی و جابه جایی تپه های ماسه ای بخشی از ریگ لوت پرداخته می شود. برای این امر ابتدا داده های ساعتی مربوط به سرعت و جهت باد در چهار ایستگاه اطراف این منطقه تهیه و با ترسیم نمودار گلباد و گلماسه در بازه های زمانی مختلف، روند تغییرات و خصوصیات باد از نظر جهت و سرعت مورد بررسی قرار گرفت و بدین وسیله بادهای مؤثر بر مورفولوژی تپه های ماسه ای ریگ لوت و همچنین پتانسیل راندگی، برآیند پتانسیل راندگی، بردار برآیند مسیر راندگی شناسایی شد. نتایج نشان می دهد بادهایی که از سمت ایستگاه های نهبندان و دهسلم و نصرت آباد جریان دارند در این شکل دهی اثر بیشتری دارند. از طرفی برای پایش تغییرات تپه های ماسه ای در این ناحیه و تعیین مقدار و نحوه ی تغییرات از تصاویر اپتیک Sentinel_2 و راداری Sentinel_1 در بازه ی زمانی 2016 تا 2019 استفاده شد. بررسی تصاویر اپتیک منطقه با استفاده از باندهای با قدرت تفکیک مکانی 10 متری بیانگر آن است که بیشترین میزان تغییرات و جابه جایی تپه های ماسه ای در سال های مختلف در نواحی مختلف ریگ اتفاق افتاده است و روند مشخص و ثابتی ندارد. همچنین بررسی تغییرات تپه های ماسه ای با استفاده از تصاویر راداری Sentinel_1 و روش سری زمانی SBAS [1] نیز در این ناحیه انجام شد و مقادیر تغییرات برای هر سال مشخص و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان نتایج حاصل از آنالیز داده های مربوط به باد و دورسنجی با یکدیگر تلفیق و روند تغییرات کلی و جابه جایی تپه های ماسه ای و جهت غالب تغییرات آن ها تعیین و مشخص شد.