مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ظرفیت سازی
حوزه های تخصصی:
حکومت یا حکمرانی خوب امروزه به یک الگو یا پارادایم پیشرفت تبدیل شده است . این مفهوم به ویژه در کشورهایی چون ایران که دولت در کانون و مرکزیت اداره و ساماندهی حیات جمعی قرار داشته است از اهمیت و موضوعیت مضاعفی برخوردار است و لذا ضمن تصدیق مدخلیت و نقش معهود و معمول دولت در تمشیت امور حیات جمعی بر ضرورت اصلاح در حوزه ساختارها و فرایندها تاکید میگردد . پیشرفت و اهمیت حصول آن به یک مطالبه تاریخی برای جامعه ایران تبدیل شده است و در شرایط گسترش دولت و البته تسلط آن بر منابع ثروتی چون نفت همین دلت نخستین و مهمترین متصدی پیشبرد این نیاز و ضرورت ملی و وجودی به شمار میآید ...
نقش ظرفیت سازی در کاهش تاثیرات مخاطرات طبیعی (زلزله) در مناطق روستایی با تاکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: مناطق زلزله زده شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی از مستعدترین مناطق جهان از نظر بروز مخاطرات طبیعی و به ویژه زمین لرزه است، به طوری که از نظر میانگین سالانه بیشترین تعداد مطلق جمعیت در معرض خطر زمین لرزه، در جایگاه هفتم آسیا و سیزدهم جهان قرار دارد. با نگاه اجمالی به نقشه های پهنه بندی زمین لرزه، می توان دریافت که بیشتر سکونتگاه های پرجمعیت روستایی و شهری کشور در دامنه های البرز و زاگرس واقع اند که از لحاظ تهدید مخاطرات طبیعی و به ویژه زلزله آسیب پذیری نسبتا بالایی دارند. از طرفی دیگر، تفاوت در ظرفیت های موجود سکونتگاه ها در میزان اثرپذیری متفاوت آنها از تاثیرات ناگوار زلزله، سطح آسیب پذیری شان را نیز از یکدیگر متفاوت می سازد. به همین خاطر تاکید این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر خطر زمین لرزه در مناطق روستایی شهرستان خدابنده است. پژوهش حاضر درصدد اندازه گیری میزان ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی مناطق روستایی مورد مطالعه به منظور مقابله با تاثیرات مخاطره زلزله و تبیین عملی نقش ظرفیت سازی و یا تقویت ظرفیت های موجود با هدف کاهش تاثیرات زمین لرزه در منطقه روستایی مورد مطالعه است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از روش های اسنادی و میدانی با تاکید بر تکمیل پرسشنامه نزد 321 نفر سرپرست خانوار روستایی در 37 روستا، استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، به تحلیل آنها در محیط SPSS اقدام گردیده است. نتایج تحقیق، از کافی نبودن ظرفیت های موجود در منطقه روستایی مورد مطالعه برای کاستن از تاثیرات و آسیب پذیری خطر زمین لرزه حکایت دارد.
بررسی رابطه توسعه پایدار اجتماعی و سرمایه اجتماعی نمونه : ساکنان محله غیررسمی شمیران نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرها و تمرکز منابع در نقاط محدود، زمینه ساز جذب جامعه بشری به این پهنه های انسان ساز شده است. نیاز اقشار کم درآمد به مسکن شهری، باعث افزایش تقاضا برای بازار غیررسمی مسکن شده و اسکان غیررسمی نوعی از سکونت در شهرها را پدید آورده است. مشکلات فراوان این سکونتگاه ها برای توسعه پایدار شهری، مدیران شهری را به فکر تغییراتی در این سکونتگاه ها انداخته است، تا زمینه ساز کاهش طردشدگی و عدم انسجام اجتماعی این محلات گردد. سرمایه اجتماعی به عنوان دارایی که در میان اجتماعات این سکونتگاه ها جاری است، راه حلی مناسب برای کاهش هزینه های عمومی و ساماندهی این محلات به شمار می آید. این مقاله نتیجه پژوهشی با هدف ارزیابی تأثیرات سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار اجتماع غیر رسمی شمیران نو است، که با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و جمع آوری 400 نمونه آماری از طریق پرسشنامه انجام شده است. هدف پژوهش، بررسی اثرگذاری سرمایه اجتماعی در پایداری اجتماعی یک محله غیررسمی است. بنابراین، در صورت تحقق این رابطه، مسیری درونزا و پایدار برای پایدارسازی اجتماعات غیررسمی تأیید می شود. در ضمن، این مهم هدفی کاربردی برای شهرداری ها بوده، در راستای مبانی نظری توسعه پایدار سکونتگاه های غیررسمی است. نتایج نشان میدهد، رابطه مثبت و معناداری میان سرمایه اجتماعی و شاخص های توسعه پایدار اجتماعی برقرار است که به وسیله اتصال به شبکه ها و اعتماد، تقویت میگردد. در این میان شورای محله به عنوان مهمترین رکن این رابطه، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و هر اقدامی که باعث مردمی شدن این شورا گردد، گونه ای از روش های ظرفیت سازی به شمار می رود. بر اساس تحلیل چند متغیره، اعتماد و اتصال به شبکه های اجتماعی، بیشترین اهمیت را برای دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی بازی می کنند. در نهایت، مشخص گردید که استفاده از مؤلفه های غیررسمی سرمایه اجتماعی روش بالفعل و توسعه مؤلفه های رسمی سرمایه اجتماعی، روش بالقوه دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی خواهند بود.
توسعة اجتماع محلی با بهره گیری از ظرفیت های مشارکتی در رویکرد دارایی مبنا (مطالعة موردی: محلة امامزاده حسن، منطقة 17 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی رویکرد توسعة دارایی مبنا به تحلیل رابطة سرمایة اجتماعی (به عنوان مهم ترین دارایی در سطح اجتماع محلی)، عوامل اجتماعی-کالبدی و تمایل به مشارکت سازمان یافته (به عنوان پیش نیاز ضروری رویکرد دارایی مبنا) می پردازیم. شاخص های مورد بررسی را از مطالعات و تجربیات داخلی و جهانی استخراج کرده و با روش پیمایش، در محلة امامزاده حسن شهر تهران مورد سنجش قرار داده ایم. نتایج رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر تمایل به مشارکت سازمان یافته، سرمایة اجتماعی و عوامل اجتماعی- کالبدی نشان می دهد سرمایة اجتماعی (با ضریب 0.484) بر تمایل به مشارکت تأثیر مستقیم و افزاینده دارد. همچنین، قدمت سکونت (با ضریب 0.256)، میزان کیفیت امکانات کالبدی از دید ساکنان (با ضریب 0.333) و میزان حضور پذیری فضاهای عمومی در محله (با ضریب 0.354) با واسطة سرمایة اجتماعی بر تمایل به مشارکت سازمان یافته تأثیر افزاینده دارند و تأثیر وضعیت مالکیت (0.058) نسبت به سه عامل دیگر کمتر است. این نتایج نشان می دهد سرمایة کالبدی برای افزایش سرمایة اجتماعی دارای اهمیت ابزاری است و در رویکرد دارایی مبنا برای توسعة اجتماع محلی باید به سرمایه های کالبدی و اجتماعی به صورت یکپارچه برای ظرفیت سازی توجه کرد.
نقش سرمایه گذاری های دولت در ظرفیت سازی مناطق روستایی (نمونه موردی: روستاهای ناحیه آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مناطق روستایی، یکی از محورهای اصلی سیاست دولت است و به این منظور دولت برای دستیابی به توسعه روستایی از ابزارهای مختلف استفاده کرده و اقدامات متعددی را به مرحله اجرا در آورده است. سرمایه گذاری های عمرانی یکی از مهم ترین ابزارها در این زمینه است. بخشی از پیامدهای سرمایه گذاری عمرانی را می توان در نظام اجتماعی شاهد بود که دارای محورهای متفاوتی مثل توانمند سازی و ظرفیت سازی است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر سرمایه گذاری های دولت در ظرفیت سازی روستاهای کشور است. روش تحقیق از نوع اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه 14431 نفر ساکن در 11 روستای ناحیه آران و بیدگل تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری کوکران 312 نفر تعیین گردید. در روش پیمایش، پس از گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خود ساخته و پردازش اطلاعات با نرم افزار SPSS، با توجه به سطح سنجش متغیرها از روش های آماری توصیفی و استنباطی کندال b استفاده شده است. نتایج نشان می دهد رابطه ی میان میزان سرمایه گذاری عمرانی و ظرفیت سازی: ایجاد ظرفیت نگهداری از تأسیسات روستا (058/0sig= )، تغییر و بهبود در مدیریت روستا (054/0sig= )، پذیرش نقش در فعالیت های عمرانی (049/0sig= ) و (041/0sig= ) و قدرت کنترل و تغییر ناشی از مداخله سازمان های دولتی (048/0sig= ) در روستاهای ناحیه می باشد. بنابراین دولت با سرمایه گذاری های عمرانی درتقویت و ارتقاء ظرفیت سازی جوامع روستایی از کارآمدی ناچیزی برخوردار است و هنوز روستانشینان نیز نقش آفرینی کمتری را در توسعه روستایی برای خود قایل هستند.
ظرفیت های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه شرایع الهی از یک سرچشمه صادر شده اند و دین حقیقتی زنده و فراتر از حوادث و تغییرات تاریخی است. در باطن دین، حقیقت واحدی نهفته که به صور گوناگون در شریعت های مختلف و در ادوار تاریخی متجلی شده است. قرآن در این زمینه می فرماید: «شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاء وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ» (شوری:13). این حقیقت نشان می دهد ادیان توحیدی این ظرفیت را دارند که در تعامل و ارتباط با یکدیگر در عرصه های متعدد بین-المللی ایفای نقش کنند؛ زیرا اگر ادیان ظرفیت هم گرایی و تعامل با یکدیگر را نداشته باشند چگونه می توانند در کنار هم در یک عرصه بین المللی وارد شده و ایفای نقش کنند. در بحث نظری و تئوری پیرامون فرهنگ سازی ادیان توحیدی کشف ظرفیت های ادیان توحیدی و تحلیل آن ها کافی است؛ اما در حوزه کاربردی اولین موضوعی که در بحث ظرفیت ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی باید اثبات شود ظرفیت تعامل و هم گرایی ادیان با یکدیگر است. چنان که این ظرفیت اثبات شد، باید به ظرفیت سازی پرداخت تا این مهم تحقق یابد. پس از هم گرایی است که کشف ظرفیت-های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی گامی به منظور ظرفیت سازی ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی است. جستار حاضر، یک مطالعه ی کیفی است که با مطالعه ی اسناد، بانک های اطلاعاتی، مقالات و کتب ادیان توحیدی، فرهنگ و فرهنگ سازی، و کتب تمدن، با رویکرد ظرفیت سازی شکل گرفته و بر اساس تحلیل محتوا، انسجام یافته است. جامعه پژوهش، شامل کلیه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با موضوع بحث است. بر اساس یافته های این مقاله، بحث از ظرفیت های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی یک بحث کاربردی است که کشف ظرفیت ها در کنار ظرفیت سازی باید صورت گرفته و قبل از هر اقدامی باید تعامل و هم گرایی ادیان توحیدی ظرفیت سازی شود. ازمهمترین ظرفیت های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی، وجود ظرفیت حضور در عرصه بین الملل ادیان است.
تحلیل چالش های فراروی سازمان های مردم نهاد زیست محیطی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، بروز مشکلات متعدد زیست محیطی به شکل گیری سازمان های مردم نهاد زیست محیطی و حمایت از آنها انجامیده است؛ اما زمانی به توسعه سازمان های مردم نهاد زیست محیطی می توان امیدوار بود که چالش های فراروی آنها شناسایی و سعی بر از میان برداشتن آنها شود. از این رو، هدف تحقیق پیمایشی حاضر شناسایی و تحلیل چالش های فراروی این سازمان ها بود. جامعه آماری تحقیق اعضای نُه سازمان مردم نهاد زیست محیطی استان کردستان را که از سال 1379 تأسیس شده اند، دربرمی گرفت (1187=N). حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران برابر با 231 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل یک پرسشنامه منظم حاوی سؤالات بسته بود که روایی صوری آن با نظرات متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (92/0=α) تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که نشانگرهای مورد بررسی در پنج مؤلفه چالش های مدیریتی، حمایتی، اجتماعی، ارتباطی و سازمانی قابل طبقه بندی بوده، 8/73 درصد تغییرات چالش های فراروی سازمان های مردم نهاد زیست محیطی را تبیین می نمایند.
ظرفیت سازی اجتماعات محلی به مثابه ی رویکردی در توانمندسازی نهادهای اجتماعی
حوزه های تخصصی:
ظرفیت اجتماعات محله ای رویکردی سیستماتیک بر مبنای مقیاس زمان بندی است که دربرگیرنده ی رهبری، قلمرو اجتماعی، فعالیت های فردی، تغییرات سازمانی و نهادی است تا رفاه افراد، سازمان ها و اجتماعات محلی را پایه ریزی نماید. هر فرایندی از ظرفیت سازی می باید ارزش ها را تشخیص دهد و بر پایه ی مهارت های موجود، دانش و استعدادهای مردمی شکل بگیرد. برخی محققان بر این باورند که ظرفیت اجتماعات می تواند به عنوان ابزاری برای حمایت از مسائل مرتبط با ساختارهای پیش روی اجتماعی و انسانی، ابزار اجتماعی برنامه ریزی و ابزاری جهت توانمندسازی به کار رود. برخی دیگر مشخصاً فرایند ظرفیت سازی اجتماعات محلی را در تغییرات سیستمی و ساختاری وسیع تری در نظر می گیرند؛ حال آنکه عده ای دیگر معتقدند که این مفهوم و تغییراتش تنها در سطح «اجتماعات محلی» قابل اجراست. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی ضمن مرور ادبیات نظری مطرح در این زمینه و ریشه های نظری آن با هدف تبیین مفهوم ظرفیت اجتماعات محلی و ارزیابی کیفی آن، تجاربی از مدل های اجرایی را مورد بررسی قرار داده شود و در نهایت با ارزیابی قلمروهای ظرفیت سازی و طبقه بندی آنان در حوزه های مشخص، به تدوین شاخص های مرتبط در اجتماعات محلی با در نظر گرفتن سطح تحلیل بپردازد. نتایج بررسی ها نشان داد که این رویکرد تأثیر قابل توجهی بر توانمندسازی افراد و گروه ها از طریق مشارکت و درگیر کردن ذی نفعان به وسیله ی پذیرش برنامه های مشخص در اجتماعات محلی، ارتقای مهارت و دانش، افزایش پیوندهای اجتماعی و ارتباطات با استفاده از مباحثه ها در اجتماعات محلی و بسیج منابع به منظور رفع نیازهای مربوط به اجتماعات محلی برجای می گذارد.
الزامات سازمان جهانی تجارت در خصوص انتقال انرژی از طریق خط لوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد سازمان جهانی تجارت پیرامون انرژی مورد بحث و گمان بسیار بوده است. از جمله مباحث در خور توجه، وجود یا عدم وجود تعهد دول عضو به آزادسازی صنعت انتقال انرژی از طریق خط لوله است. منطقاً آزادسازی مزبور، در دو قالب دسترسی اشخاص ثالث به خط لوله ی موجود و هم چنین ساخت خط لوله ی جدید قابل فرض است. در میان اسناد اصلی سازمان جهانی تجارت مقرره ی صریحی در این باره به چشم نمی خورد. با این وجود، با توجه به اطلاق ماده ی پنج گات می توان به تعهد دول عضو به آزادسازی هر دو قالب فوق پی برد. با این حال، در پرتوی اصول تفسیر اسناد بین المللی، اصول حقوق بین المللی، رویه ی قضایی و دکترین حقوقی، اصل آزادسازی مورد تفسیر و تحدید واقع می گردد. بدان معنا که این اصل نباید با حاکمیت دول عضو بر سرزمین خود در تقابل واقع شود. به علاوه، جدول تعهدات کشورها درباره ی خدمات، نشان دهنده ی تمایل به آزادسازی هر دو قالب، به عنوان روح حاکم بر خدمات خط لوله در سازمان جهانی تجارت است.
شناسایی و تبیین پیشایندهای توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به شناسایی و تبیین پیشایندهای توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد مدیریت دانش پرداخته و هدف از انجام آن، ارائه مدلی برای بررسی تأثیر مدیریت دانش بر توانمندسازی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی است و از تحلیل تم برای طراحی مدل مفهومی و از معادلات ساختاری و نرم افزار Amos برای تبیین و بررسی نقش میانجی مدیریت دانش استفاده نموده است. در مرحله مصاحبه اکتشافی جامعه آماری شامل 16 نفر خبره حوزه منابع انسانی می باشد و برای تحلیل مدل، جامعه آماری را کارمندان و مدیران بانک کشاورزی تشکیل می دهند و تعداد 46 نمونه به روش قضاوتی و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه می باشد؛ جهت بومی سازی و سنجش روایی پرسشنامه، آن ها را در اختیار تعدادی از صاحب نظران مدیریت و رشته منابع انسانی قرار داده و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ که معادل 877/. به دست آمد، استفاده شده است. در فرایند تحلیل تم 8 تم فرعی و 2 تم اصلی «عوامل فرهنگی» و «ظرفیت سازی» شناسایی شد. نتایج نشان می دهد برای توانمندسازی کارکنان از طریق هم افزایی بین دودسته عوامل فرهنگی و ظرفیت سازی، متغیر میانجی مدیریت دانش نقش بسیار مهمی را در سازمان بازی می کند.
رعایتِ موافقتنامه های چندجانبه زیست محیطی توسط دولت ها و نقش تبادل اطلاعات در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۷
92 - 125
حوزه های تخصصی:
هدف موافقتنامه های چندجانبه زیست محیطی، «رعایت»[1] این موافقتنامه ها توسط دولت های عضو است. به این منظور مجموعه ای از اقدامات و کنش ها به کارگرفته می شود که عمدتاً «عملی سازی» و «اجرا» نام داشته و به ترتیب ناظر بر کنش های «پیشینی» و «پسینی» است. این کنش ها موجب می شود اعضا در وهله نخست در وضعیت «عدم رعایت» قرار نگیرند و در صورت نقض تعهدات زیست محیطی، وادار به «رعایتِ» تعهدات خود شده و در وضعیت «رعایت» قرار گیرند. اطلاعات و تبادل آن از لوازم «عملی سازی» و «اجرا»ی تعهدات زیست محیطی است. «روال های عدم رعایت»، «ظرفیت سازی»، «فهرست ثبت انتشار و انتقال آلودگی» و نیز «دستورالعمل کنترل جامع پیشگیری از آلودگی» همگی نمونه هایی از «عملی سازی» و کنش های «پیشینی» هستند که تبادل اطلاعات در آنها نقش مهمی دارد. همچنین تبادل اطلاعات کمک می کند ناقضان تعهدات زیست محیطی شناسایی شوند و بتوان با طرح دعوی علیه آنان، این تعهدات را به مثابه رویکردی پسینی به «اجرا» درآورد.
ظرفیت سازی اجتماعی و سیاسی برای دیپلماسی آب و محیط زیست جهت حل معضل ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷۷
244 - 284
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، بر موارد مورد نیاز جهت ظرفیت سازی اجتماعی و سیاسی در مسائل مربوط به محیط زیست و بصورت خاص پدیده ریزگردها در جنوب غربی کشور بررسی شده و به دیپلماسی آب به عنوان راهکاری برای احیای تالاب هورالعظیم که منشاء پدیده ریزگردها در جنوب غربی کشور در منطقه بوده و حوضه آبریز آن ما بین سه کشور ایران، عراق و ترکیه قرار دارد پرداخته شده است. دیپلماسی آب پیشنهادی طیف وسیعی از مذاکرات از جمله: دیپلماسی فاجعه، دیپلماسی پیشگیرانه (از ایجاد مناقشات) و دیپلماسی سبز را شامل می شود. در حال حاضر، ترکیه تنها به دنبال استفاده از منابع طبیعی برای توسعه خود، بدون در نظر گرفتن مشکلات زیست محیطی منطقه می باشد، بنابراین می توان گفتمان موجود در منطقه را گفتمان جهان سومی دانست. لذا پیشنهاد می شود با عبورازگفتمان بردبرد به گفتمان سبز رسیده و با استفاده از این گفتمان و تئوری بازی نقطه تعادل احیای تلاب را تعیین نمود. همچنین باید شبکه ای از روابط اجتماعی وسیاسی در بین کشورهای ذینفع برای زمینه سازی در افکار عمومی و تأثیرگذاری بر تصمیم گیران و تصمیم سازان ایجاد نمود. درصورتی که تصمیم گیران سیاسی دو کشور ایران و عراق دیپلماسی آب و کالا (رها سازی آب توسط کشور ترکیه را در مقابل بازار کالا در کشور ایران و عراق و گردشگری در ترکیه) را به عنوان یک ابزار مذاکره با دولت ترکیه استفاده نمایند، قدمی به سوی تعادل محیط زیست در منطقه خواهد بود. در ساختار شبکه ای، از اتصالات گسترده، اساس نامه های متعدد و رضایت رو به رشد برای مذاکرات شبکه ای حل معضل ریزگردها باید سود جست.
چالش ها و راهکارهای بهره برداری از ظرفیت های فضای مجازی در تبلیغ و توسعه آموزش های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۶, Issue ۱۸, Summer ۲۰۱۹
155 - 178
حوزه های تخصصی:
ظرفیت های فضای مجازی به معنای بهره برداری از منابع، ابزارها و امکانات فضای مجازی برای توسعه و تبلیغ دین از طریق آموزش است. امروزه از ظرفیت شبکه های اجتماعی، وب، نظام های مدیریت یادگیری، بازی های رایانه ای و سایر ابزارها جهت نشر آموزش های دینی و تبلیغ ادیان استفاده می شود. ظهور کلیساهای مجازی، پاسخگویی تمام وقت به سؤالات دینی و مهمتر از همه، زندگی معنوی در فضای مجازی- تنها- بخشی از تعامل عالمان دین و کاربران در این فضا است. هدف از این پژوهش، شناسایی چالش های پیش روی ظرفیت سازی به منظور توسعه محتوای آموزشی در فضای مجازی و ارائه راهبردهایی برای ظرفیت سازی در این فضا، در حوزه آموزش است؛ لذا این مقاله با رویکرد پژوهش کیفی برخط و با استفاده از تحلیل داده های موجود در فضای مجازی، ابتدا چالش های مرتبط با ظرفیت های آموزش محتوای دینی در فضای مجازی را بررسی کرده و سپس به ارائه راهبردهایی به منظور بهره برداری بهینه از ظرفیت های فضای مجازی پرداخته است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد با توجه به سرعت بالای رشد و توسعه فضای مجازی، ضرورت اتخاذ راهبردهای سازنده و زیرساختی، تدافعی و محتوامحور- بیش از پیش- احساس می شود.
بررسی نقش ظرفیت سازی آموزشی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت و توسعه به عنوان دو عنصر مرتبط و مکمل همدیگر مطرح می باشد زیرا به اعتقاد صاحب نظران افزایش میزان مشارکت به عنوان یکی از نشانه های توسعه مطرح است و در این بین توجه به نیازهای آموزشی و مهارتی روستائیان می تواند میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی را افزایش دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت سازی آموزشی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی و به روش پیمایشی صورت گرفته است؛ بنابراین از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش 49901 نفر ساکن 29 روستای شهرستان بناب جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می باشد که از این میان بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی 400 نفر به عنوان تعداد نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظر پانل متخصصان در سطح خیلی خوب و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که از بین متغیرهای ظرفیت سازی آموزشی میزان استفاده از خدمات مشاوره، رضایت از خدمات آموزش و میزان مطالعه کتاب با میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چند متغیره خطی متغیرهای مربوط به ظرفیت سازی آموزشی توانایی تبیین 87 درصد از تغییرات مربوط به میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی را دارند. بنابراین به منظور توانمند ساختن جوامع روستایی جهت مشارکت فعال در عمران و آبادانی روستا، اقدام به تقویت ظرفیت های آموزشی از طریق آموزش و مشاوره مستقیم نمود.
مطالعه عوامل مؤثر در بهبود ظرفیت سازی سازمان های ورزشی به منظور پاسخ گویی به مسئولیت اجتماعی با کاربرد نظریه سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۸ شماره ۵۸
201-218
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعة عوامل مؤثر در بهبود ظرفیت سازی سازمان های ورزشی به منظور پاسخ گویی به مسئولیت اجتماعی، با کاربرد نظریة سه شاخگی طراحی و اجرا شد. پژوهش حاضر ازنوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی بود که به صورت میدانی انجام شد. جامعة آماری پژوهش حاضر، مدیران سازمان های ورزشی استان خراسان رضوی شامل مدیران بخش معاونت پرورشی، تربیت بدنی و سلامت سازمان آموزش وپرورش، مدیران سازمان ورزش وجوانان استان خراسان رضوی و همچنین، برخی صاحب نظران در حوزة مسئولیت اجتماعی در استان خراسان رضوی بودند. براساس روش گلوله برفی، 19 نفر به عنوان نمونه مشخص شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسش نامة پژوهشگرساخته ای حاوی 15 سؤال بود. روایی این پرسش نامه به تأیید هشت تن از اساتید دانشگاهی مدیریت ورزشی رسید. پایایی این پرسش نامه برابر با 86/0 مشخص شد. برای انتخاب رتبه بندی این عوامل از روش تاپسیس استفاده شد. همة روند تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار بی. تی. تاپسیس اسلور انجام شد. نتایج نشان داد که ایجاد شاخص برای ارزیابی سازمان ها در حوزة مسئولیت اجتماعی با ضریب نزدیکی 9847/0، مهم ترین عامل درمیان عوامل مؤثر در بهبود ظرفیت سازی سازمان های ورزشی به منظور پاسخ گویی به مسئولیت اجتماعی بود. به صورت کلی، تدوین و ایجاد استانداردها و شاخص هایی در سازمان های ورزشی برای ارزیابی و بررسی برنامه ها و فعالیت های این سازمان ها درخصوص مسئولیت اجتماعی، به عنوان یک مسئلة مهم درک می شود.
بررسی ارتباط ظرفیت سازی و توانمندسازی زنان روستایی مطالعه موردی: شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
203 - 224
حوزه های تخصصی:
زنان با اینکه نیمی از جمعیت روستایی را تشکیل داده و از پتانسیل های زیادی برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی برخوردار هستند؛ اما بی توجهی به ارتقای ظرفیت و توانمندسازی آنها، چالش های فراوانی برای زنان روستایی و توانمندی آنها ایجاد نموده است. توجه به ظرفیت های زنان در راستای توانمندسازی آنها می تواند ضمن افزایش مشارکت آنها در امور معیشتی باعث افزایش توانمندی آنان شود. لذا هدف این مطالعه بررسی ظرفیت سازی جهت توانمندسازی زنان روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. جامعه آماری شامل زنان روستایی شهرستان زنجان می باشد (43559N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای، 381 زن به عنوان نمونه انتخاب گردید. از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی ابعاد ظرفیت سازی، از آزمون t تک نمونه ای برای سنجش توانمندی و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به بررسی ارتباط ظرفیت سازی و توانمندی زنان پرداخته شد. نتایج نشان داد که از میان چهار بعد در نظر گرفته شده برای سنجش ظرفیت-های روستایی، به ترتیب ابعاد اقتصادی (163/0)، بعد اجتماعی (133/0)، ساختاری- نهادی (121/0) و محیطی (118/0) مهم ترین ابعاد ظرفیت سازی برای زنان روستایی بوده است. نتایج ارزیابی توانمندسازی زنان حاکی از آن است که توانمندسازی زنان شهرستان زنجان در وضعیت نامناسبی قرار دارند و فقط بعد سیاسی توانمندی زنان در سطح مطلوبی بوده است. همچنین تحلیل های بدست آمده از مدل-سازی معادلات ساختاری نشان داد که توانمندسازی زنان تحت تاثیر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی ظرفیت سازی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در این مدل نشان از تأیید رابطه بین ظرفیت سازی و توانمندسازی با ضریب 53/0 دارد که نشان دهنده ارتباط معنادار بین این دو می باشد. با این حال بعد اقتصادی ظرفیت سازی و شاخص های آن بیشترین اثرات را بر توانمندسازی زنان در منطقه مورد مطالعه داشته است.
جایگاه تعاونی های تولید روستایی در ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی جوامع محلی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
140 - 157
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه تعاونی های تولید روستایی در شکل گیری و ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی است. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش پیمایش انجام شده است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1655 نفر از اعضای تعاونی های تولید روستایی شهرستان همدان بوده که 180 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی سؤالات ابزار تحقیق توسط متخصصان موضوعی انجام گرفت. محاسبه روایی سازه و پایایی آن نیز با محاسبه پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها نشان داد که سطح ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی اعضا به ترتیب در سطح متوسط و ضعیف به دست آمد. نتایج همبستگی پیرسون رابطه معنی دار بین متغیرهای سن، سابقه عضویت در تعاونی، سابقه کشاورزی و تعداد دوره های آموزشی با متغیرهای ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی را تأیید می کند، در همین رابطه بین زنان و مردان تفاوت معنی دار ازلحاظ ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی وجود نداشت اما ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی مردان نسبت به زنان قابل توجه بود. نتایج کسب شده در رابطه با مقادیر شاخص های برازش به دست آمده نشان داد که هر دو مدل اندازه گیری ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی از برازش مناسبی برخوردار بودند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد تعامل درون گروهی (83/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و شبکه روابط رسمی (84/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی است.
بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: از دهه آخر قرن بیستم فنآوری اطلاعات و استفاده از شبکه های کامپیوتری به عنوان یک ابزار قدرتمند در دست جامعه قرار گرفت و به عنوان پارادایمی مهم در مدیریت و اداره کارآمد جوامع در اقصی نقاط جهان مطرح شده است. از سوی دیگر، حکمرانی خوب به مثابه مقوله ای است که از دیرباز در بحث کارآمدی حکومت ها مطرح بوده و امروزه مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در کرمان است. روش: پژوهش از منظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده از نوع پژوهش های توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است. داده های پژوهش، شامل نمونه ای 103 نفری از کارکنان دبیرخانه استانداری و ادارات کل مستقر در کرمان که شامل کلیه کارکنان مسئول سایت مکاتبات دولت الکترونیک و بین دستگاهی دبیرخانه ای ادارت کل شهر کرمان است با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی گردآوری شده است. ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی آن از طریق روایی سازه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافته ها: گرایش به دولت الکترونیک، توانسته است 71 درصد از تغییرات حکمرانی خوب را تبیین کند. گرایش به دولت الکترونیک بیشترین تاثیر را بر ظرفیت سازی داشته است. گرایش به دولت الکترونیک به تحقق حکمرانی خوب در نظام مدیریت دولتی کلان شهر کرمان منجر می شود. نتایج: گرایش به دولت الکترونیک، شفاف سازی، پاسخگویی، اثربخشی نقش ها و وظایف، نتیجه گرایی، ارتقاء ارزش ها، ظرفیت سازی را در نظام مدیریت دولتی کرمان ارتقاء می دهد.
عنوان: تحلیل موانع اقتصادی مشارکت زنان در فرایند توسعه روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان همدان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
685 - 705
حوزه های تخصصی:
بر اساس واکاوی ادبیات توسعه ، از دهه 1980رویکرد توسعه برمبنای مشارکت مردم ،خصوصا مشارکت زنان در بسیاری ازکشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفت بر همین اساس توانمند سازی و ظرفیت سازی مشارکت زنان در کانون توجهات امور مربوط به توسعه به ویژه توسعه روستایی قرار گرفت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به منظور بررسی موانع اقتصادی مشارکت زنان درفرایند توسعه سکونتگاههای روستایی شهرستان همدان انجام شده است. عمده ترین موانع اقتصادی مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه در ناحیه مورد مطالعه ، شامل نادیده انگاشتن آنان در سیاستگذاریها و برنامه ریزیها،فقدان آموزشهای لازم درراستای توانا سازی اجتماعی و اقتصادی زنان ،نبود تشکلها و تعاونیهای تولیدزنان روستایی می باشد .جامعه آماری در این تحقیق 50 روستا از 107 روستای شهرستان همدان است. درمرحله اول تعداد 50پرسشنامه درسطح معتمدین روستایی تکمیل شد، درمرحله دوم تعداد 382پرسشنامه در سطح خانوارهای روستایی تکمیل گردید. سپس از مجموعه ایی از روشهای توصیفی – تحلیلی،آزمون همبستگی ورگرسیون چند متغیره برای نشان دادن روابط متغیرها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد علیرغم مشارکت زنان در انجام فعالیتهای متنوع کشاورزی و غیر کشاورزی ،آنان دسترسی اندکی به ابزار و نهاده های تولید، وام واعتبارات بانکی دارند. همچنین نتایج نشان دادکه بین شاخصهای محیطی اکولوژیک،شاخصهای اجتماعی– فرهنگی،شاخصهای اقتصادی وشاخصهای کالبدی زیرساختی ومیزان مشارکت زنان ودر نتیجه توسعه روستایی رابطه معنی داری وجود دارد.