فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خیزش چشمگیر اقتصاد هند و تبدیل شدن آن از کشوری ضعیف به قدرتی بزرگ، رخداد مهمی است که ذهن اندیشمندان هر دو حوزه اقتصاد و سیاست را به خود مشغول کرده است. در حوزه سیاسی به ویژه با توجه به هم زمانی تحول اقتصادی هند با تحول سیاست خارجی این کشور، این پدیده ای دارای اهمیت است. به همین دلیل مقاله حاضر در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که: «نقش سیاست خارجی در توسعه اقتصادی هند چه بوده است؟ فرضیه اصلی مقاله این است که «تحول در سیاست خارجی هند بر توسعه اقتصادی این کشور تأثیر مثبتی داشته است». نتیجه مقاله نشان می دهد: تحول سیاست خارجی هند از آرمان گرایی به واقع گرایی و لیبرالیسم، زمینه را برای تأثیرگذاری ملاحظه های توسعه بر سیاست خارجی این کشور فراهم کرده است؛ در نتیجه، هند با شکل دادن به سیاست خارجی توسعه گرا برپایه واقع بینی، در مسیر رشد و توسعه اقتصادی قرار گرفته است.
تقابل سرد در آسیا؛ پیامد رویکرد نظامی جدید امریکا در آسیا ـ پاسفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چین طی 10 سال گذشته به شدت رشد کرده و پیش بینی می شود طی دهه های آتی، این رشد تداوم پیدا کند. امریکا نگران است که رشد فزاینده اقتصاد چین در خدمت نیروی نظامی آن کشور قرار گیرد و چین را به هژمون در آسیا با ظرفیت هژمونی در جهان تبدیل کند که در هر دو حالت، تهدید کننده منافع امریکا و متحدان آن در آسیا- پاسفیک خواهد بود. امریکا برای رفع و یا کاهش این نگرانی در قبال چین، رویکرد همکاری - تقابل را در پیش گرفته است. براساس استراتژی جدید نظامی امریکا، این کشور در نظر دارد حضور نظامی خود در آسیا - پاسفیک را تقویت کند. امریکا در جست وجوی برقراری موازنه جدیدی از قدرت در آسیا است و تلاش می کند از طریق مهار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی چین این موازنه را برقرار سازد.
خوانشی جامعه شناختی از «من سالاری» در ادبیات فرانسة معاصر
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر فرانسه شاهد حضور چشمگیر آثاری است که بی پرده از «منِ» نویسنده سخن می گوید. حلقه سه گانه نویسنده، راوی و شخصیت در هم آمیخته و جریانی از ادبیاتی خلق کرده که در سیطره اول شخص است. بسیاری از منتقدان بدین باورند که این امر نشانی از سلطه فردگرایی در جامعه امروز فرانسه است. گروهی دیگر از تحلیلگران اجتماعی با ردّ دیدگاه فردگرایانه نسبت به دوره معاصر، جامعه امروز فرانسه را بسیار جمع گرا می دانند. مطالعه آثار ادبی معاصر و تحلیل نقش و جایگاه اول شخص مفرد نزد نویسندگان این دوره، نشان می دهد که حضور «من» در این جریان همواره نشان فردگرایی اثر نیست و نوشتار امروزی در ادبیات فرانسه، بیش از آنکه فردگرا باشد «من سالار» است. این گفتار خوانشی است جامعه شناختی از حضور اول شخص در رمان معاصر فرانسه برای ترسیم تصویری از جامعه امروز فرانسه از ورای آثار ادبی این کشور.
چشم انداز قدرت نرم هند؛ فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت قدرت نرم، به واسطه روند گسترش یافته جهانی شدن و کاهش روزافزون نقش قدرت سخت در روابط بین الملل، بیش از پیش برای دست یابی به اهداف سیاست خارجی هر کشور نمایان گشته است. کشور هند به واسطه برخورداری از تاریخ و تمدن چند هزار ساله و وجود فرهنگ ها و ادیان متفاوت، پتانسیل بالقوه ای برای دست یابی به قدرت نرم دارد که در قالب سیاست خارجی، ارزش های سیاسی و فرهنگ این کشور تجلی پیدا نموده است. این مقاله سعی دارد فرصت ها و چالش های پیش روی هند را برای دست یابی افزون تر به قدرت نرم، که در راستای دست یابی به اهداف ملی این کشور خواهد بود، بازگو نماید.
بحران غزه در ترازوی دکترین مسئولیت حمایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکترین «مسئولیت حمایت» ازجمله مفاهیم حقوقی نوظهور در حقوق بین الملل است که بر بنیادهای نظری «امنیت انسانی» و «مداخله بشردوستانه» استوار است. طرح این دکترین امیدهای فراوانی را برای رفع نواقص و کاستی های مداخلات بشردوستانه نظیر «گزینشگری» و «نیات آغشته به منافع ملی دولت های مداخله گر» برانگیخت. بحران غزه که از سال 2007 میلادی آغاز شد، مورد مناسبی برای آزمون قابلیت های این دکترین محسوب می شود. بنابراین پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا به لحاظ نظری، دکترین «مسئولیت حمایت» می تواند مبنای حقوقی مناسبی برای واکنش بین المللی در حمایت از ساکنان غیرنظامی نوار غزه و علیه اقدامات رژیم صهیونیستی باشد؟ پاسخ موقت ما به عنوان فرضیه آن است که با توجه به موارد گسترده و فاحش نقض حقوق بشر و بشردوستانه بین المللی درنتیجه محاصره غزه و تحمیل جنگ 22، زمینه حقوقی لازم برای کاربست دکترین مسئولیت حمایت از ساکنان نوار غزه وجود دارد. پرسش فرعی این مقاله نیز به ارزیابی عملکرد مراجع ذی صلاح پیش بینی شده در دکترین مسئولیت حمایت، در جریان بحران غزه، می پردازد.
سیر تحول و ارتقای جنبش های اسلامی معاصر در چهار نسل با تأکید بر مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیام های مردمی منطقه بیشتر پیرامون دو نقطه کانونی رقم خورده است، یکی اعتراض به سیاست خارجی و حضور بیگانگان در منطقه و دیگری در قالب نارضایتی از وضع اجتماعی ـ اقتصادی داخلی. اما آنچه مورد توجه است پیشرفت جنبش های اسلامی منطقه در طی زمان و اصلاح اشکالات و نقاط آسیب پذیر آنهاست به صورتی که هر نسل از جنبش های اسلامی در پی نسل دیگر از نقاط قوت بهتر و نقاط ضعف کمتر برخوردار است. در این مسیر، غرب نیز تلاش خود را برای شکست دادن این قیام های مردمی روزآمد کرده و به تناسب، شکل نویی بدان ها بخشیده است. در وقایع انقلاب های عربی منطقه، کارشناسان مصر را به عنوان مهم ترین کشور ارزیابی کرده اند، ازاین رو در این مقاله در بررسی نسل های مختلف جنبش های اسلامی، بر مصر تأکید ویژه ای شده است.
جایگاه مفهوم فضای حیاتی در شکل¬گیری سیاست خارجی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد قدرت ملی در شرایط کنونی و ترسیم وضعیت مطلوب که متضمن منافع و امنیت ملی باشد حاکمان و نخبگان سیاسی را به تدوین استراتژی ژئوپلیتیک وا می¬دارد. تدوین استراتژی¬ها در پیوند با دیگر قدرت¬های منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای و همچنین فرصت¬ها و محدودیت¬ها است. از این رو، نظام¬های سیاسی کوشیده¬اند تا از طریق تصرف یا نفوذ در سرزمین¬هایی که می¬تواند مکمل ژئوپلیتیک آنها باشد به رفع محدودیت ها(سرزمینی و منابع) بپردازند. مقاله حاضر به تشریح این مسئله می¬پردازد که تنگنای ژئوپلیتیک عراق در عدم دسترسی آسان به آبهای آزاد به سیاست خارجی این کشور ماهیتی تهاجمی بخشیده، سیاستی که حتی پس از فروپاشی نظام بعث از طریق سیاستمداران عراقی بارها در قالب لغو یا تغییر مفاد قرارداد الجزایر در ارتباط با ایران طرح مسئله شده است. به نظر می رسد که چالش پایدار ژئوپلیتیک عراق در عدم دسترسی مناسب آن کشور به دریاهای آزاد از طریق خلیج فارس و وابستگی آن به بخش¬هایی از خاک ایران همواره بر مناسبات عراق با ایران سایه خواهد افکند.
چالش های ژئوپلیتیک منطقه ای و دکترین ظهور مسالمت آمیز چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تشریح چالش های منطقه ای فراروی تحقق دکترین ظهور مسالمت آمیز چین با تأکید بر معضلات ژئوپلیتیکی است. اعلام دکترین ظهور مسالمت آمیز در سال 2003 به مثابه راهبرد کلان سیاست خارجی چین با هدف از بین بردن «تصور تهدید» و ایجاد ثبات منطقه ای که پیش نیاز رشد و توسعه اقتصادی چین است، محور اصلی فعالیت های دیپلماتیک چین در آغاز هزاره جدید می باشد. این نوشتار با طرح این مسئله که چرا چالش های ژئوپلیتیک در سطح منطقه شرق آسیا مهم ترین مانع در برابر تحقق دکترین ظهور مسالمت آمیز و اهداف آن است با استفاده از روش تبیینی ـ تحلیلی، بر این نظر است که برخلاف چالش های ژئواکونومیک و ژئوکالچر که پاسخ چین برای مدیریت آنها مؤثر بوده، حوزه ژئوپلیتیک به لحاظ پیچیدگی و ارتباط با سیاست قدرت واجد بیشترین ظرفیت برای تقویت «تصور تهدید» از چین نزد کشورهای منطقه می باشد. تشریح «تصور تهدید» و دکترین ظهور مسالمت آمیز و اشاره به چالش های فراروی تحقق این دکترین به ویژه در حوزه ژئوپلیتیک، بخش های اصلی این نوشتار است.
واکاوی نقش اینترنت و رسانه های اجتماعی جدید در تحولات منطقه خاورمیانه و شمال افریقا (اطلاع رسانی، سازماندهی و گسترش سریع تحولات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مهم در مورد شکل گیری و گسترش تحولات منطقه خاورمیانه، نقش رسانه های جدید، اینترنت و شبکه های مجازی و اجتماعی در این تحولات است. تأثیر رسانه های ارتباطی و به ویژه شبکه های اجتماعی در اطلاع رسانی و گسترش سریع تحولات انقلابی در کشورهای منطقه انکارناپذیر است. رسانه، اینترنت و شبکه های اجتماعی، آگاهی را در بین اقشار مختلف کشورهای درگیر منطقه به ویژه قشر جوان بالا برده، توجه آنها را به آنچه در اطرافشان می گذشت جلب کرده و فرایند تحولات منطقه را تسهیل و تسریع نموده است. جهت دهی به افکار عمومی در شبکه های اجتماعی در دو مرحله صورت می گیرد: در مرحله نخست، شبکه سازی در فضای مجازی و در مرحله دوم شبکه سازی و مشارکت در فضای واقعی. بدین ترتیب همان گونه که شاهد بودیم، نقش اجتماع سازی شبکه های اجتماعی در برخی از کشورهای منطقه موجب ایجاد بحران شده و در کنار عوامل دیگر، زمینه را برای سقوط و اصلاحات سیاسی برخی از رژیم های منطقه فراهم آورد. مقاله حاضر ضمن بررسی ویژگی رسانه ها و شبکه های اجتماعی، نقش این رسانه ها و شبکه های اجتماعی را در جریان تحولات منطقه خاورمیانه مورد ارزیابی قرار می دهد.
سیاست گذاری های فرهنگی فرانسه در حوزه ادبیات نمایشی در دوره وزارت ژاک لانگ
حوزههای تخصصی:
با تأکید بر عواملی که برای وزارت فرهنگ فرانسه، امکان رسیدن به مرحله پختگی و به ویژه شتاب در نوین سازی را در راستای اقدامات وزیران پیشین نظیر «آندره مالرو» فراهم کرده است، این مقاله به مطالعه سیاست گذاری های فرهنگی دوره وزارت «ژاک لانگ» (1986-1981 و 1993-1م) می پردازد. حوزه ادبیات نمایشی (تئاتر و سینما) تا اندازة زیادی گویای روند طی شدة ژاک لانگ، وزیر مشهور به حمایت از گونه های متنوع ادبیات نمایشی است. این مقاله با مطالعه نظرهای منتقدان فرانسوی و تحلیل نتایج و پیامدهای سیاست گذاری فرهنگی دوره وزارت لانگ، در صدد پاسخ به این پرسش است که آیا در این دوره، موازنه ای میان خلق و اشاعه، تنوع و کیفیت، و عرضه و تقاضا وجود داشته است؟ فرضیه این پژوهش بر پیشی گرفتن خلق بر اشاعه، تنوع بر کیفیت و عرضه بر تقاضا نهاده شده است. مقاله مذکور درصدد آن است که در این دورة وزارت، میزان اهمیت خلق و اشاعه آثار هنری در فرانسه را ارزیابی کند، برتری یکی را بر دیگری به اثبات برساند و در نهایت، با توجه به نظرات متفکران فرانسوی به تحلیل نتایج مثبت و منفی این سیاست گذاری ها و محدودیت های آن بپردازد
پارادوکس امریکا در افغانستان: هویت چندگانه و حاکمیت تقسیم پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افغانستان در طول تاریخ مدرن خود دو ویژگی متمایز را به معرض نمایش گذاشته است. حکومت های مستقر در کابل موفق به رخنه فراگیر که تمامی ابعاد جامعه را متأثر کند، نشده اند. این بدان معناست که حکومت های نافذ و برخوردار از کنترل کامل بر جامعه حیات نیافته اند. ویژگی دوم این است که قدرت های بزرگ تهاجم گر اروپایی و غربی در طول سه قرن اخیر قادر نبودند که افغانستان و مردم آن را به زیر کنترل چالش ناپذیر خود درآورند. محققاً دلایل متعدد داخلی و بین المللی را می توان برشمرد که چرایی این دو واقعیت را به نمایش بگذارند. اما با توجه به ماهیت حیات در تمامی ابعاد آن در افغانستان دو توجیه پررنگ تر و معتبرتر جلوه می کنند. پرسش اصلی مقاله این است که چرا رهبران مستقر در کابل و کشورهای متجاوز غربی و اروپایی از سال 1747 تاکنون نتوانسته اند نظم مطلوب مورد نظر خود را به طور همه جانبه در سرتاسر کشور پیاده سازند. از سوی دیگر چرا آنها قادر به سامان دهی موفق مناسبات اجتماعی براساس سیستم ارزشی مورد نظر خود نبوده اند. فرضیه این مقاله با توجه به دو ویژگی حاکم بر افغانستان مبتنی بر این نظریه است که وجود هویت های چندگانه (فقدان هویت ملی) و حضور حاکمیت تقسیم پذیر (مراکز متعدد قدرت) نقش تعیین کننده ای در ناکامی رهبران افغانستان و کشورهای متجاوز برای ایجاد نظم مورد نظر و سامان دهی به مناسبات اجتماعی مطلوب داشته اند.
واکاوی نقش طبقه متوسط جدید در جنبش اجتماعی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش مشکلات اقتصادی و فشار سازمان های بین المللی، سادات و مبارک رو به سیاست های نئولیبرال اقتصادی آوردند. انجام این سیاست نیاز به گسترش متخصصانی داشت که دانشگاه آنها را پرورش می داد. با گسترش دانشگاه ها نیاز به گسترش ابزارهای نوین ارتباطی بیش از پیش احساس شد. سادات و مبارک، خواستها ناخواسته، طبقه متوسط جدیدی را گسترش دادند که روز به روز بر قدرت آنها افزوده می شد. نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سئوال است که طبقه متوسط جدید چه نقشی در جنبش اجتماعی مصر ایفا کرد؟ فرضیه مقاله مطرح می سازد که مهم ترین بازیگر در شکل گیری و تداوم جنبش اجتماعی مصر، طبقه متوسط رو به افول بود که در نتیجه سیاست های انفتاح رشد یافت. این سیاست ها به گسترش طبقه متوسط (در مفهوم غربی آن) ختم نشد بلکه به گسترش طبقه متوسط رو به افول ختم شد. این طبقه برخلاف طبقه متوسط در جهان غرب که از شأن و جایگاه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برخوردار است، تنها از شأن فرهنگی برخوردار بود. در نتیجه، این جنبش اعتراضی در جهت برطرف ساختن نیازهای اقتصادی و سیاسی طبقه متوسط رو به افول و رسیدن به آزادی و عدالت بود.
سلاک؛ فرصت ها و چالش های پیش رو
حوزههای تخصصی:
اتحادیﺔ کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب (سلاک) بزرگ ترین و جدیدترین اتحادیه در میان کشورهای آمریکای لاتین است. این اتحادیه که با حضور ﻫﻤﺔ کشورهای قارة آمریکا به جز ایالات متحده و کانادا تشکیل شده، زمینه ساز ایجاد همکاری های گستردة سیاسی و اقتصادی در منطقه شده است و به عنوان عنصری تأثیرگذار در تحولات سیاسی و بین المللی مورد توجه تحلیلگران سیاسی قرار گرفته است. در حال حاضر 33 کشور با جمعیت بیش از 573 میلیون نفر و وسعتی حدود 20 میلیون کیلومترمربع عضو سلاک اند. رهبران آمریکای لاتین تشکیل سلاک را گامی عملی برای تحقق آرزوی سیمون بولیوار در راستای ایجاد اتحاد میان کشورهای آمریکای لاتین، مبارزه با قدرت طلبی و دخالت آمریکا در منطقه، خروج آمریکای لاتین از وضعیت حیاط خلوتی آمریکا، ایجاد صدای مشترک جدیدی در عرصة بین الملل و ایجاد جهانی عادلانه تر در جهت منافع بشر می دانند. در پژوهش حاضر، فرصت ها و چالش های پیش روی اتحادیة جدیدالتأسیس سلاک برای تبدیل شدن به قطبی تأثیرگذار در عرصة بین المللی بررسی و تحلیل شده است.
تحلیلی بر ژئوپولیتیک مرزهای عمان با کشورهای همجوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزهای عمان با کشورهای همسایه عرب آن توسط بریتانیا تعیین شده است . این مرزبندی به ویژه در شبه جزیره مسندم یکی از عجیب ترین مرزها در جهان است . به موجب این تقسیم بندی سرزمین عمان به دو پاره تقسیم شده و بین دو پاره آن امارات عربی متحده واقع شده است . تقسیم بندی مذکور عامل بازدانده در وحدت عمان بوده است .یک منطقه بسیار وسیع نیز به نام واحه بوریمی به علت دخالت بریتانیا و وجود ذخایر نفتی سبب بروز چالش های جدی بین 3 کشور عمان ، امارات عربی متحده و عربستان سعودی شده است . عربستان سعودی همچنین نسبت به قسمت هایی از سرزمین عمان مانند عمان داخلی و استان ظفار ادعا داشته و با حمایت از گروه های مخالف ، تلاش هایی را برای جدایی این بخش ها به عمل آورده است. مرزهای عمان و یمن نیز به علت جنبش ظفار سال ها محل منازعه بوده است. علاوه بر نقش بریتانیا ، ویژگی های مرزهای عمان مانند طولانی بودن (2هزار کیلومتر) صحرایی بودن، کوهستانی بودن ، پاره پاره بودن و شکل هندسی نامناسب آن در آسیب پذیری ژئوپلیتیکی این کشور نقش داشته است.
راهبرد سیاست انرژی روسیه در اوراسیا: فرصت ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بهره گیری از رهیافت اقتصاد سیاسی بین الملل، این پژوهش به بررسی راهبرد سیاست انرژی روسیه در منطقه اوراسیا با تأکید بر نقش انرژی (نفت وگاز) به عنوان وَجه غالب در اقتصاد سیاسی و نیز روابط این کشور با اتحادیه اروپا می پردازد. روندهای موجود، بیانگر آن است که هیئت حاکمه روسیه با تدوین راهبرد بلندمدت این کشور، همواره به دنبال آن بوده اند که روسیه را به عنوان یک امپراتور نفتی و بازیگری که با ارتقای جایگاه خود، قادر به ایفای نقشی ژئوپلیتیک و کلیدی در عرصه انرژی است، مطرح کنند و از منابع انرژی روسیه و نیز انحصار خطوط لوله انتقال انرژی به عنوان ابزاری سیاسی و اقتصادی جهت تأمین منافع ژئوپلیتیکی این کشور در منطقه اوراسیا و به ویژه در روابط با اتحادیه اروپا بهره برداری کنند. امّا به نظر می رسد، این کشور برای رسیدن به چنین هدفی با موانعی اساسی و از جمله حضور قدرت های نافذ فرامنطقه ای همچون چین، امریکا و اتحادیه اروپا مواجه باشد؛ امری که در این پژوهش، قصد تبیین آن را داریم.
رهیافتی نظری بر دیپلماسی منطقه ای: واحدهای تجدیدنظرطلب در گذار چرخه سیستمی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی به عنوان یکی از ابزارهای مهم در تحقق اهداف و منافع ملی کشورها در سیستم بین الملل، از همان ابتدا به عنوان یکی از موضوعات مهم و دغدغه های اصلی در روابط بین الملل مطرح بوده است. اما با توجه به ویژگی های سیستم بین الملل، از جمله چرخه قدرت در آن، پیوند بین دیپلماسی و چنین چرخه ای از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. البته این موضوع ارتباط زیادی به دیپلماسی منطقه ای کشورهای تجدیدنظرطلب دارد. در همین راستا مقاله حاضر بر محور این پرسش اساسی شکل می گیرد که چرخه سیستمی قدرت همراه با الگوهای نظم و نقاط عطف موجود در آن، چه فرصت ها و محدودیت هایی را برای کشورهای تجدیدنظرطلب و مخالف نظم حاکم در پی داشته و پیامدهای آن برای دیپلماسی چنین کشورهایی چگونه است؟ بر این اساس، ما بر این باوریم که به دلیل ماهیت واقع گرایانه سیستم جهانی، پیوند نزدیکی میان چرخه قدرت و دیپلماسی برقرار است. در این میان الگوهای متعددی از نظم از جمله نظم هژمونیک، مهارکننده، کنسرت، موازنه قوا و بی ساختار شکل می گیرد که کشورهای تجدید نظر طلب سعی در گذار از آن برای دستیابی به موقعیت برتر دارند؛ لذا با چالش های متعددی روبه رو می شوند که می توان آن را در قالب جنگ سرد مفهوم سازی نمود و دیپلماسی بایستی پاسخ گوی آن باشد. در این میان دیپلماسی شبکه ای از جمله مدل های دیپلماسی کارآمد در این عرصه می باشد. در این مقاله با توجه به این موضوع، مدل دیپلماسی شبکه ای دولت های تجدید نظر طلب را در مراحل گذار چرخه قدرت ترسیم می نماییم.
هویت یابی شیعیان و ژئوپلیتیک نوین خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش های اجتماعی در زمرة اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک منطقه¬ای خاورمیانه محسوب می شوند. چنین تحولاتی را می توان در فرآیند دگرگونی های سیاسی بهار 2011 مورد توجه قرار داد. در تحولات خاورمیانه، شاهد تغییرات بنیادین در ساختار قدرت، فرآیند سیاسی و همچنین شکل بندی های ژئوپلیتیکی می باشیم. در این فرآیند، زمینه برای تغییرات ساختاری، جابجایی قدرت و گسترش بی ثباتی سیاسی به وجود آمده است.
از جمله این تغییرات می توان به تغییر رهبران سیاسی در کشورهای مصر، تونس، لیبی و یمن، سرکوب انقلاب شیعیان عربستان و بحرین اشاره کرد. سوریه نیز در معرض دگرگونی های سیاسی قرار گرفته است. آمریکا به عنوان قدرت جهانی تلاش دارد تا در قالب تحولات سیاسی خاورمیانه، ژئوپلیتیک جدیدی را در منطقه به وجود آورد. این مقاله با روش تحلیل محتوا و تکیه بر منابع کتابخانه¬ای در صدد تبیین تحولات اخیر خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله بیانگر هویت یابی شیعیان بر پایه سه محور «رشد فزاینده جمعیتی»، «مشارکت در قدرت» و «جغرافیای سیاسی» می باشد.
قدرت هژمون و دولت های انقلابی: مطالعه موردی امریکا و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود گستردگی بحث در مورد قدرت هژمون، ویژگی ها، اهداف و شیوه عملکرد آن در نظریه روابط بین الملل و تأکید بر نقش آن در حفظ نظم متناسب با منافع خود، رابطه آن با دولت های انقلابی که تلاش دارند این نظم را به چالش بکشند، کمتر مطمح نظر بوده است. هدف این مقاله ارائه شمایی از نوع رابطه هژمون و دولت های انقلابی و نیز سازوکارهای این رابطه مقابله جویانه از طریق مطالعه موردی ایالات متحده امریکا با جمهوری اسلامی ایران است. این مقاله نشان می دهد که چگونه تصور هژمون از دولت انقلابی و عوامل داخلی در دولت هژمون در تعیین و/یا تغییر سیاست های آن مؤثر بوده و چگونه دیپلماسی فشار و تحریم، مهم ترین سازوکار مورد استفاده هژمون است.
گذار مصر از رژیم اقتدارگرا؛ عوامل و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی چرایی وقوع دگرگونی های گسترده منتهی به سقوط حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر است. ملت مصر پس از سه دهه حکمرانیِ اقتدارگرایانه حسنی مبارک و پس از ناامیدی از کنار گذاشتن وی از مجرای انتخابات و در چهارچوب ساختار موجود، با قیامی عمومی، واقعیت دگرگونی های جامعه مصر و بالا رفتن سطح آگاهی های عمومی به ویژه در میان نسل جوان را به وی تحمیل کرد؛ قیامی که تنها ١٨ روز لازم داشت تا مبارک را از قدرت به زیر بکشد. وقوع دگرگونی های گسترده، از نوعی که مصر در ابتدای سال 2011 به خود دید، طبعاً تنها تحت تأثیر یک یا دو عامل و یا صرفاً عواملی داخلی و یا خارجی نیست. در این مقاله نویسنده بیشتر به مؤلفه های داخلی اثرگذار بر سقوط مبارک و عوامل داخلی این سقوط می پردازد، بااین حال به مسائل خارجی نیز در قالب تنزل جایگاه منطقه ای مصر توجه می کند. محدوده زمانیِ این مقاله سال های منتهی به سرنگونی مبارک و به طور مشخص از ٢٠٠٥ تا ٢٠١١ است، بااین حال نویسنده در تبیین عوامل مؤثر بر دگرگونی های یادشده، اشاراتی به دوره های پیش از آن نیز می کند.