مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادبیات مدرن


۱.

شاعرانگی فضا در صد سال تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جغرافیای انسانی گابریل گارسیا مارکز گاستون باشلار فضاهای محرم فضای شاعرانه رمان آمریکای لاتین ادبیات مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۸ تعداد دانلود : ۹۵۳
مقاله حاضر خوانشی موازی و تطبیقی بین رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز و اثری نظری گاستون باشلار با عنوان شاعرانگی فضا است. قدم نخست بررسی تشابه بین اصطلاح «فضای شاعرانه » مارکز و «فضای محرم» باشلار می باشد. زمینه فلسفی این تحقیق‘ یعنی پدیدار شناسی‘ شیوه نگاهی که باشلار برای فضاهای انسانی انتخاب کرده است را روشن می سازد. فضاهای مورد بررسی به جای اینکه شیء باشند پدیده هایی هستند که هویت خود را با تلاقی با آگاهی انسانی کسب می کنند. در بدنه اصلی این مقاله‘ سه فضای اصلی (به عنوان نمونه هایی از فضای محرم)‘ شهر‘ خانه‘ و اشیاء مورد بررسی قرار می گیرند تا عمق شاعرانه زبان رمان روشن گردد. علاوه بر این‘ این نکته که چگونه این فضاها «جغرافیایی انسانی» پدید می آورند که در آن شخصیت ها با فضایی که در آن زندگی می کنند در تعامل و ارتباط عاطفی هستند مورد بحث قرار می گیرد.
۲.

اسطوره و ادبیات مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره مدرنیسم ادبیات ادبیات مدرن حیات مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۰ تعداد دانلود : ۸۳۲
بررسی نقش و جایگاه اسطوره ها در ادبیات مدرن و رویکرد تأمل برانگیز نویسندگان مدرنیست به بینش اسطوره ای، در عصر و زمانه ای که بی شک استیلای دانش در تمامی عرصه های تفکر و حیات، بی اعتباری مطلق چنین بینشی را گریزناپذیر می نماید، موضوعی است که محل تأمل مقالة پیش رو به شمار می رود. بر مبنای ره یافت حاصل از این پژوهش، از جمله مهم ترین دلایل حضور اسطوره های کهن در پیکرة آثار ادبی مدرن را می توان در موارد ذیل تبیین نمود: ماهیت مشترک اسطوره ها و تجارب بشری، تسری پیچیدگی های زندگی مدرن بر پیکرة آثار ادبی به یاری اسطوره ها، اعادة نظم در جهان اثر به مدد نظام های اسطوره ای، برساختن قهرمانی مدرن در برابر قهرمان اسطوره ای کلاسیک، تغییر نگرش انسان عصر مدرنیسم نسبت به ماهیت اسطوره ها و بازنگری و نقد برخی از ابعاد اسطوره های کلاسیک. پژوهشِ پیشِ رو به منظور دستیابی به نتایجِ یادشده، از شیوة توصیفی ـ تحلیلی و اتکا بر مطالعات کتابخانه ای بهره برده است.
۳.

خوانشی جامعه شناختی از «من سالاری» در ادبیات فرانسة معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات فرانسه جامعه فرانسه نقد جامعه شناختی رمان معاصر ادبیات مدرن اتوبیوگرافی خودنگاری خودنوشته من سالاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه اتحادیه اروپا و اروپای شرقی
تعداد بازدید : ۹۱۸ تعداد دانلود : ۵۰۶
ادبیات معاصر فرانسه شاهد حضور چشمگیر آثاری است که بی پرده از «منِ» نویسنده سخن می گوید. حلقه سه گانه نویسنده، راوی و شخصیت در هم آمیخته و جریانی از ادبیاتی خلق کرده که در سیطره اول شخص است. بسیاری از منتقدان بدین باورند که این امر نشانی از سلطه فردگرایی در جامعه امروز فرانسه است. گروهی دیگر از تحلیلگران اجتماعی با ردّ دیدگاه فردگرایانه نسبت به دوره معاصر، جامعه امروز فرانسه را بسیار جمع گرا می دانند. مطالعه آثار ادبی معاصر و تحلیل نقش و جایگاه اول شخص مفرد نزد نویسندگان این دوره، نشان می دهد که حضور «من» در این جریان همواره نشان فردگرایی اثر نیست و نوشتار امروزی در ادبیات فرانسه، بیش از آنکه فردگرا باشد «من سالار» است. این گفتار خوانشی است جامعه شناختی از حضور اول شخص در رمان معاصر فرانسه برای ترسیم تصویری از جامعه امروز فرانسه از ورای آثار ادبی این کشور.
۴.

زایش اسطوره های جدید از بطن ادبیات مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات مدرن اساطیر جدید اساطیر رسانه ای اسطوره هنر مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۷
 اسطوره ها که زمانی شالوده تفکر و اخلاق را تشکیل می دادند، کجا رفته اند؟ امروز کجا می توان آن ها را بازجست؟ در پی پاسخ به این پرسش ها صرف نظر از تعاریف کلی و رایج در مورد اسطوره، به بررسی دیدگاه هایی می پردازیم که درباره شکل ها و کارکردهای امروزین اسطوره نظریه پردازی کرده اند. سپس با قد نظریه هایی که شکل نوین اسطوره را در جوامع صنعتی و در مفاهیمی چون قدرت، مد، همسان گرایی و اساطیر رسانه ای جست وجو می کنند، به رویه دیگر اسطوره امروز- که نه وجه قدرتمند و همه گیر و اعتقادی اسطوره که وجه نمادپرداز، رؤیایی و رازآمیز آن است- توجه می کنیم.ذهن انسان، توانایی ازلی اسطوره سازی اش را صرف ادبیات و هنر می کند که اسطوره در فضای آشنایشان نفس می کشد و جان می گیرد. شخصیت ها، زمان ها، مکان ها و رویدادها، اسطوره های جدید می شوند؛ به این معنا که از فردیت انتزاعی خود بیرون می آیند و ابعادی اساطیری می یابند؛ اسطوره هایی ورای زمان و مکان که می توان آن ها را چون نمادهای اسطوره ای برای مسائل انسان امروز درنظر گرفت. از آنجاکه لایه های نامکشوف ادبیات و هنر، آکنده از نمادهایی زاده ناخودآگاه است که ژرفایش گاه برای آفرینندگانشان نیز آشکار نیست، سال ها و قرن ها بعد از خلق نیز می توان آن ها را بازگشود و این یعنی زایش مداوم اسطوره های جدید در ادبیات و هنر.
۵.

تأثیر متقابل ادبیات داستانی مدرن و تئاتر اَبزورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات مدرن تئاتر ابزورد مقایسه تطبیقی ساموئل بکت مارگریت دوراس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
در این مقاله قصد داریم با تأکید بر جلوه های ساختاری تئاتر اَبزورد، بهمثابه شکل نوینی از پردازش نمایشی در نیمه نخست قرن بیستم، تحولات وسیع زبان ادبی را در این گونه تئاتری تحلیل و نقش آن را در روند تکوین ادبیات داستانی پس از خود بررسی کنیم. مسئله اصلی این تحقیق کشف و شناسایی حدود تأثیرات متقابلی است که میان این گونه متفاوت نمایشی و اَشکالی از ادبیات داستانی مدرن پس از دهه شصت میلادی، نظیر رمان نو، نمایان شد. اگر بتوان پذیرفت که تئاتر اَبزورد در حد فاصل جریانات ادبی مدرن و پَسامدرن رواج یافت، سؤال عمده این است که تا چه حد بر اَشکال رماننویسی پس از خود تأثیر گذاشته است؟ در تحقیق حاضر درصدد آنیم که با الهام از آموزه های ساختگراییِ تکوینی، الگوی روششناسانه مناسبی برای سنجش کیفی هرنوع تأثیر متقابل میان درام اَبزورد و رمان نو تعریف کنیم. بهاین منظور، جامعهای از نویسندگان مطرح در هردو گونه ادبی و نمایشی مذکور را انتخاب کرده و شاخصهای سبکشناسانهای از آثار آنها را مد نظر قرار دادهایم. در این مقایسه تطبیقی، بهویژه با تمرکز بر کیفیاتی از نمایشنامه های ساموئل بِکِت و رمانهای مارگریت دوراس، نشان داده میشود که تاچه اندازه میتوان با شاخصهایی مشترک بهشکل یا محتوای آثار مذکور توجه نشان داد. سبکگریزی، شیءگرایی، انسانگرایی و علمگرایی از مهمترین معیارهای این سنجش تطبیقی بهشمار میرود و با شواهدی که از متون مختلف ارائه شده است، ثابت میشود که تئاتر اَبزورد تأثیرات صرفاً ادبی برروند تحول رمان نو نگذاشته است، بلکه باید گفت که جنبه های «تئاتریِ» درام اَبزورد نیز در زبان ادبی پس از دهه شصت میلادی نفوذ کرده است؛ روندی که میتوان آنرا بهنوعی «اجراییشدنِ» ادبیات تلقی کرد.
۶.

تأثیرگذاری هنر مدرن بر ادبیات نوگرا و بازی های ویدیویی (مطالعه موردی رمان «اولیسِ» جیمز جویس و بازی «دارک سولزِ» هیدتکا میازاکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر نوگرا جیمز جویس دارک سولز یولسیس ادبیات مدرن بازی های ویدیویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۱
بازی های رایانه ای به جهت تازه تاسیس بودن و هم پوشانی بسیار با سینما و ادبیات، دو جنبه متفاوت از خود را نمایش می دهند که درخور مطالعات تطبیقی است. در این مقاله عناصر هنر مدرن و تاریخ ادبیات نوگرا در شکل گیری بازی های ویدیویی بررسی می شوند و سپس موارد مشابه در رمان « یولسیس» از جیمز جویس و بازی های «دارک سولز» از هیدتکا میازاکی مورد تحلیل و تطبیق قرار می گیرند. هدف پژوهش بررسی تاثیرگذاری ویژگی های هنر مدرن بر ادبیات نوگرا و بازی های ویدیویی و همچنین بیان تغییر ماهیت عناصر مشترک آنها است. هدف فرعی پژوهش مقایسه این بازی ها با دیگر عناوین رسانه بازی های رایانه ای و پاسخ به این سوال است که: چگونه بازی ها و بطور کلی رسانه های جدید هم می توانند در بطن خود هویتی کلاسیک و مدرن را شکل دهند؟ و جایگاه بازی های مورد مطالعه در این عرصه کجا قرار دارد؟ روش تحقیق تحلیلی و تطبیقی است. یافته های پژوهش مبین این است که رمان اولیس از « جیمز جویس» و بازی های مجموعه «دارک سولز» از هیدتکا میازاکی در عناصر «رد روش روایی رمان»، «رد قهرمان سنتی»، «رد حادثه پردازی»، «تجربه های جدید زبانی»، «رهایی از زمان و آزادی زمان»، «اهمیت دادن به تداعی معانی»، «اهمیت ندادن به متعارفات»، «تمایل به توهم و خیال»، «شرکت دادن خواننده در رمان»، «طرح مساله حقیقت» و «بحث از عقاید و فلسفه ها» مشابهت و تطابق دارند.