مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تحولات ساختاری
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران متناسب با تحولات ساختاری در مناسبات اجتماعی و باورهای فرهنگی (به ویژه در کلان شهرها) در شرایط مدرنیته قرار گرفته است و این شرایط، مطالعه در خصوص وضعیت جنبش های جدید اجتماعی در کشورمان را ناگزیر می کند. به واقع، جنبش های اجتماعی از نمودهای جهان جدید به شمار می رود و صاحب نظران، پدیداری و تاثیرگذاری آن را محصول تعامل میان تغییرات ساختاری و هویت ها می دانند. بدین معنا که تغییرات گسترده فرهنگی و اجتماعی در سطح ساختارهای به مثابه متغیر مستقل، می تواند جنبش های اجتماعی به عنوان متغیر وابسته را بازتولید نماید....
شان قومیت و ناسیونالیسم قومی در مطالعات امنیت ملی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بازشناسی جایگاه قومیت و قوم گرایی به عنوان متغیری امنیتی در مطالعه امنیت ملی جوامع چند قومی می باشد. در این راستا، بررسی رویکرد نظریه پردازان نوسازی و نیز رویکرد مارکسیستی در دوره جنگ سرد نشان داد که آنها نگرش واقع بینانه ای به اهمیت سیاسی و امنیتی ناسیونالیسم قومی و ملاحظات مرتط به تنوع قومی نداشته اند. با تشدید مناقشات قومی در دهه آخر جنگ سرد و به ویژه پس از فروپاشی بلوک شرق و تاثیرات گسترده امنیتی (داخلی و منطقه ای) این مناقشات، شان و اهمیت ناسیونالیسم قومی در مطالعات امنیت ملی نیز اعتبار گسترده ای یافت
رسالت و نقش دانشگاه اسلامی در تمدن سازی و تولید علم دینی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل نقش و جایگاه دانشگاههای ایران در تولید علوم و فنون درونزا و بومی می پردازد. لذا ابتدا تاریخچه ای از تحولات تاریخی مراکز آموزش عالی و کارکرد آنها را در دهه های اخیر ذکر کرده، سپس به سیر تحولی آن در جهت منطبق نمودن دانشگاهها با شرایط و زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران از جمله: تحولات ساختاری بعد از انقلاب اسلامی، بحث ستاد انقلاب فرهنگی، قوانین توسعه و چشم انداز بیست ساله که همه به نوعی الزاماتی برای دانشگاهها جهت منطبق نمودن رسالت، کارکرد و ساختار خود با نیازهای جامعه و ویژگی های فرهنگی وارزشی جامعه ایرانی محسوب می شوند می پردازد. در پایان نیز نموداری سیستمی از این مؤلفه ها و نتایج به دست می دهد.
تعامل ساختار و کارگزار در تبیین انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد است تا با استفاده از رهیافت چندعلتی به تبیین انقلاب اسلامی ایران بپردازد. این مدل در سه سطح عوامل ساختاری غیرمستقیم، عوامل ارادی مستقیم و عوامل واسطه ای به واکاوی انقلاب اسلامی ایران می پردازد؛ بدین بیان که در سطح اول بر مؤلفه های ساختاری وضعیت اجتماعی که شرایط یا موانع غیرعادی ایجاد کرده، تاکید می شود؛ زیرا در انقلاب ایران فرایند نوسازی در ایجاد چنین وضعیت اجتماعی نقش محوری داشته است. در سطح عوامل ارادی نیز نقش کارگزاران انقلاب و قدرت بسیج آنها و اینکه چرا و چگونه افراد و گروه هایی به کنش های انقلابی جذب می شوند، مورد بررسی قرار می گیرد و سرانجام در سطح عوامل واسطه ای به احساس محرومیت نسبی ـ به عنوان عامل روانشناسی اجتماعی و واسطه دو سطح قبل ـ پرداخته خواهد شد.
هویت یابی شیعیان و ژئوپلیتیک نوین خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش های اجتماعی در زمرة اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک منطقه¬ای خاورمیانه محسوب می شوند. چنین تحولاتی را می توان در فرآیند دگرگونی های سیاسی بهار 2011 مورد توجه قرار داد. در تحولات خاورمیانه، شاهد تغییرات بنیادین در ساختار قدرت، فرآیند سیاسی و همچنین شکل بندی های ژئوپلیتیکی می باشیم. در این فرآیند، زمینه برای تغییرات ساختاری، جابجایی قدرت و گسترش بی ثباتی سیاسی به وجود آمده است.
از جمله این تغییرات می توان به تغییر رهبران سیاسی در کشورهای مصر، تونس، لیبی و یمن، سرکوب انقلاب شیعیان عربستان و بحرین اشاره کرد. سوریه نیز در معرض دگرگونی های سیاسی قرار گرفته است. آمریکا به عنوان قدرت جهانی تلاش دارد تا در قالب تحولات سیاسی خاورمیانه، ژئوپلیتیک جدیدی را در منطقه به وجود آورد. این مقاله با روش تحلیل محتوا و تکیه بر منابع کتابخانه¬ای در صدد تبیین تحولات اخیر خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله بیانگر هویت یابی شیعیان بر پایه سه محور «رشد فزاینده جمعیتی»، «مشارکت در قدرت» و «جغرافیای سیاسی» می باشد.
مدل سازی سطوح نابرابری به کمک شاخص های مکانی وغیر مکانی در خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین نابرابری و عدم تعادل در سطوح توسعه 6 شهرستان انتخابی درخراسان شمالی انجام شده است. مقاله در جستجوی پاسخ به این دو سوال است که ایا شاخصهای مکانی و غیر مکانی در نابرابری ناحیه ای چه تاثیری داشته وآیا در تاثیرگذاری برابری دارند؟ و آیا می توان بر مبنای ارزیابی شاخصها به مدلی کاربردی دست یافت؟ برای تحقق هدف و وپاسخ به سوال شاخص هایی بر مبنای میزان اهمیت وتاثیرات عوامل در دو بعد طبیعی و انسانی انتخاب و بررسی شده است.روش این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS وتحلیل چند معیاری و سلولی و به کمک فرمول ضریب تغییرات انجام شده است. بنابراین بادادن ضریب(ازیک تاده) به هرشاخص، عناصر تاثیرگذار وشهرستان های مستعد نابرابری تعیین شدند. نتایج با تهیه ماتریس داده ها و ارایه نقشه ها (به کمک GIS ) نشان می دهدشهرستان بجنورد با ضریب90 کانون مستعددر خراسان شمالی برای تغییرات ساختاری بوده وبیشترین ضریب تغییر به شاخصهای درصد جمعیت شهری وراه مواصلاتی مربوط می شود. نتایج دیگر پژوهش نشانگر آن است که بر اساس مدل ضریب تغییرات و تعیین z شهرستان های استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد در 6 شاخص از 10 شاخص انتخابی، رتبه اوّل را داراست و مقدار z آن 8/57 است و فاصله آشکاری با شیروان به عنوان شهرستان دوّم استان با مقدار 3/54- = z دارد. یافته نهایی این تحقیق مدلسازی در تحولات و تغییرات ساختاری- کارکردی خراسان شمالی بوده که در پایان مقاله پیشنهاد شده است.
جامعه شناسی ظهور تفکر سیاسی جدید در آستانه انقلاب مشروطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
347 - 369
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی تفکر رویکردی نسبتاً جدید به مطالعه اندیشه سیاسی است که ظهور و افول و نیز محتوای اندیشه ها را براساس مطالعه زمینه های اجتماعی آنها توضیح می دهد. در این مقاله، با استفاده از الگوهای تحلیلی دو تن از جامعه شناسان معاصر (روبرت ووسنو و رندال کالینز) تلاش می شود الگوی مرکبی برای تحلیل جامعه شناختی ظهور تفکر سیاسی نوین در دهه های پیش از انقلاب مشروطه ایران طراحی می کنیم. سپس با استفاده از این الگو تلاش می شود نشان داده شود که چگونه ظهور اندیشه سیاسی جدید در ایران معاصر، نه چنانکه معمولاً ادعا شده است، پدیده ای وارداتی و بی زمینه، بلکه برعکس، در پیوند با ظهور ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مرتبط در ایران قرن نوزدهم بوده است. استدلال می شود که بر اثر این تحولات ساختاری، جامعه ایران نیمه دوم قرن نوزدهم دیگر جامعه ای ضعیف، ایستا و متفرق نبوده، بلکه جامعه ای قدرتمند، پویا و تا اندازه ای پلورالیستی بوده که امکان حمایت از زمینه های نهادی تفکرات جدید را فراهم می کرده است.
رویکرد اقتصاد سیاسی به سیاست صنعتی از منظر هاجون چانگ مطالعه موردی طراحی الگوی توسعه صنایع پایین دست پتروشیمی گازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
55 - 83
حوزههای تخصصی:
از مفهوم کلاسیک "حمایت از صنایع نوزاد" تا تجربیات سیاست های ماموریت گرا در دولت های توسعه ای دهه های اخیر، همگی هدف گیری بخش های اقتصادی با بازدهی فزاینده را به عنوان جوهره اصلی سیاست صنعتی مورد توجه قرار داده اند. محوریت دولت در اتخاذ سیاست صنعتی باعث می شود ظرفیت ساختاری و نهادی دولت خصوصا از منظر اقتصاد سیاسی به عنوان یک عامل اساسی در موفقیت سیاست های صنعتی اهمیت یابد. بدین منظور چارچوب تحلیلی اقتصاد سیاسی سیاست صنعتی هاجون چانگ، اقتصاددان کره ای الاصل دانشگاه کمبریج برای صورت بندی و تحلیل سیاست صنعتی ایران در این مقاله بررسی شده است. بر اساس این رویکرد نظری، راهبرد مطالعه موردی کیفی در حوزه توسعه صنایع پایین دست پتروشیمی با خوراک گازی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که محوریت تحولات ساختاری توسعه صنعتی در این صنعت، الگوی تامین خوراک و توانمندی های خدمات مهندسی می باشد. در لایه نهادی، موضوعات رگولاتوری، ساختار بازار و هماهنگی های سیاست تولیدی و سیاست بازرگانی اهمیت دارد و از منظر اقتصاد سیاسی، تعارضات ذی نفعان در سطح سازمان و راهبردهای ملی در بهره گیری از رانت های حاصل از اجرای سیاست ها باید مورد توجه قرار گیرد.
پژوهشی در تحولات صوری -معنایی چند واژه از تاریخ بیهقی در گویش محلی شهرستان تایباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر این باوریم که زبان مجموعه ای نظام مند و به هم پیوسته است که در عین یکپارچگی و تشکّل، پیوسته در حال تحول و دگرگونی است. یکی ازگسترده ترین حوزه های دستخوش تحول این نظام حوزه معنایی و ساختاری است. پیرو این تحولات در مطالعه ی تاریخی – جغرافیایی واژگان تاریخ بیهقی در منطقه شرق خراسان رضوی(تایباد)،به این نکته رسیده ایم که باوجودآنکه نزدیک به هزار سال از زمان تألیف این اثر می گذرد، امروزه هنوز در گویش محلی مردمان این خطه، واژگانی دیده می شود که به سه گونه متحول شده اند: یا به همان شکل به کاررفته در تاریخ بیهقی (در تلفظ و معنا) استعمال می شوند، یا همراه با تحولات آوایی، دچار تحول معنایی نیز گردیده اند و یا باوجود حفظ شکل ظاهری، ازنظر معنایی نیز کاملاً تغییر کرده اند. این مقاله به روش میدانی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای ضمن توجه بر مطالعات تحول معنا در زبان، به بررسی سیر تحول معنایی-ساختاری چندی از این واژگان در گویش شرق خراسان رضوی(تایباد) می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دگردیسی تحولات معنایی-ساختاری واژگان تاریخ بیهقی در گویش شرق خراسان رضوی بیشتر از نوع دگرگونی داخلی و براثر مشابهت واژگان بوده است.
واکاوی سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۴
161 - 184
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی و بلوک شرق تحولاتی در ساختار نظام بین الملل به وقوع پیوست و ساختار دوقطبی جای خود را به ساختار تک قطبی به رهبری ایالات متحده آمریکا داد. در کنار این تحول ساختاری، رشد و پیشرفت علم و فناوری نیز به تحول و تکثر در بازیگران نظام بین الملل و تنوع در موضوع های بین المللی منجر شد. مجموعه این تحولات سبب پیدایش و تکوین سازمان های بین المللی و افزایش نقش آن ها در عرصه روابط بین الملل شد. از دهه 90 به بعد شاهد رشد و افزایش سازمان های بین المللی جهانی و منطقه ای در نظام بین الملل هستیم. افزایش سازمان های منطقه ای از اهمیت نقش مناطق و همگرایی منطقه ای در سال های اخیر حکایت دارد. یکی از این سازمان های بین المللی منطقه ای، سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه است. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی، سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه را بررسی و تبیین می کند. ماحصل جستار حاضر اشاره دارد که سازمان با هدف حفظ صلح و ثبات در منطقه دریای سیاه و برقراری روابط مسالمت آمیز میان کشورهای عضو ایجاد شد و کشورهای عضو سازمان خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا هستند و این سازمان را به عنوان یک باشگاه آماده سازی برای عضویت در اتحادیه اروپا فرض می کنند.
تأملی در تحولات ساختاری معاصر شهر تبریز و تأثیر آن بر هویت شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
41 - 54
حوزههای تخصصی:
شهرهای تاریخی دربردارنده ساختاری اند که در گذار زمان و براساس ویژگی های هویتی شکل گرفته و در قالب عناصر و روابط تاریخی تجلی یافته اند؛ از این رو نمی توان نسبت به کیفیات مداخلاتی که در آنها صورت می گیرد، بی اعتنا بود. تبریز از شهرهای مهمّ تاریخی ایران است که هویت ساختاری آن در طول تاریخ، به واسطه مداخلات صورت گرفته در عرصه های تاریخی اش متحول شده است. نوشتار حاضر باهدف شناخت تغییرات پدید آمده در هویت ساختاری تبریز، به سبب مداخلات معاصر، به تحلیل جایگاه سه عرصه تاریخی شهر و مقایسه آنها با نمونه های جهانی پرداخته تا از این طریق بتوان شناختی از تأثیرات مداخلات شهری، برهویت تاریخی آن به دست آورد. از این رو با راهبرد تفسیری و کیفی، اسناد و نقشه های تاریخی شهر مطالعه و با تحلیل های میدانی شرایط معاصر آنها بررسی شده است. درنهایت تحلیل ها روشن می سازد که تحولات ساختاری معاصر تبریز عرصه های تاریخی آن را مخدوش و سبب اغتشاش و یا جدایی آنها از جریان زندگی شهر شده است. هم چنین براساس مقایسه های تطبیقی، می بایست با تقویت جایگاه عرصه های تاریخی، موجبات پویایی آنها مهیا شود تا توانایی حضور شایسته در ساختار شهر معاصر را به دست آورند؛ چراکه این عناصر تشکیل دهنده هویت تاریخی شهرند که از میان رفتنشان درواقع از میان رفتن بخشی از هویت تاریخی شهر است.