فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
311 - 330
حوزههای تخصصی:
مضمون آفرینی و تصویرگری شاعران با حروف سابقه طولانی دارد. اغلب شاعران در بکاربردن حروف در تصویرگری ها جهت خلق مضامین، به شیوه ای زیبا و شورانگیز، نهایت تلاش خود را به کار گرفته اند. هر شاعری به نوبه خود در ابداع و خلق شگفتی های جدید، ابداعات بکر و نوع آوری های خاص در این وادی قدم برداشته است. سنایی و خاقانی از جمله شاعرانی هستند که با قریحه شاعری خویش این هنر را به غایت خود رسانده اند؛ به گونه ای که خواننده را به تفکر در خلق تصاویر شگفت غرق می کنند. آن ها با بهره گیری از پدیده ها و استعمال معانی نمادین و اسطوره ای از آنچه در محیط پیرامون خود دیده اند، شگفتی آفریده اند. این دو شاعر با خصوصیات منحصر به فردی که یکی از آن ها مضمون آفرینی و تصویرگری های زیبا با واژه ها و حروف است و با این کار ضمن نوآوری و خلاقیت، بر اهمیت شعر خود افزوده اند.
خوانش تطبیقی گزاره های رئالیسم جادویی در رمان های المرحوم حسن کمال و عزاداران بَیَل غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
25 - 51
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی از شاخصه های واقع گرایی در نیمه دوم قرن بیستم است که با درآمیختگی با خیال، ساختارهای واقعی را تغییر داده است. حسن کمال و غلامحسین ساعدی ازجمله پیشگامان این سبک داستان نویسی در ادبیات داستانی معاصر عربی و فارسی هستند. رمان های المرحوم و عزاداران بَیَل از نمونه های برجسته این سبک داستان نویسی هستند که در این مقاله تلاش شده شگردهاى نویسندگان از منظر گزاره های رئالیسم جادویی، باروش توصیفی– تحلیلی براساس مکتب آمریکایی مورد بررسی قرار گیرد. لزوم شناخت درون مایه و عناصر رئالیسم جادویی باتوجه به مشکلات اجتماعى، فرهنگى و سیاسى دو کشور مصر و ایران و باتوجه به اسطوره ها و باورها ضرورت پژوهش است. نتایج نشانگر آن است که نویسندگان از رئالیسم جادویی برای بیان مشکلات سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه مصری و ایرانی استفاده نمودند. عنصر «سحروجادو»، «وهم و خیال»، پس از عنصر «واقعیت»، شالوده این دو داستان را تشکیل می دهد. زمینه گرایش هر دو نویسنده به سبک رئالیسم جادویی را باید در جنبه های روان شناختی شخصیت های داستان آنان و ویژگی های فردی مشترک آنان دانست. در المرحوم مؤلفه های رئالیسم جادویی؛ مانند «نمادسازی»، «رازگونگی»، «صدا و بو» حضوری پررنگ تر دارد و در عزاداران بَیَل، نمونه های بیشتری از عناصر «دوگانگی»، «اسطوره» و «صدا و بو» دیده می شود.
منازعات گفتمانی در غزلیات حافظ مبتنی بر نظریه گفتمان لاکلا و موف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناقشات بر سر دین داری یا دین گریزی حافظ از دیرباز ادامه داشته است. مسأله در این مقاله این است که نظم گفتمانی موجود در دیوان غزلیات حافظ شناسایی گردد، و مشخص شود که در این نظم گفتمانی کدام گفتمان ها خودی و برجسته سازی شده اند و کدام گفتمان ها غیر خودی و به حاشیه رانده شده اند. بدین صورت می توان با روشی داده بنیاد و عینی از رویکرد حافظ نسبت به دین درک بهتری به دست آورد. مبنای نظری در پژوهش، نظریه گفتمان لاکلا و موف است و روش پژوهش مبتنی بر مدل نشانه شناسی گفتمانی سلطانی (۱۳۹۳) است. بر این اساس مشخص گردید که نظم گفتمانی موجود در دیوان حافظ شامل گفتمان های حکومتی، دینی، تصوف و طریقت رندی حافظ است. گفتمان رندی، گفتمان برجسته سازی شده و خودی و سه گفتمان دین محور دیگر گفتمان های حاشیه رانی شده و غیر خودی هستند. همراستایی گفتمان رندی حافظ با انس و عشق او به قرآن گویای عدم تقابل این گفتمان با ارزش های حقیقی دینی است. دال مرکزی در گفتمان رندی دال ریاستیزی است که در تقابل و تنازع و با ریاکاری در گفتمان های دین محور است.
خوانش بوم گرایی از سمبل های طبیعت در اشعار رابرت فراست و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
135 - 151
حوزههای تخصصی:
این مقاله تطبیقی، خوانش بوم گرایانه از سمبل های طبیعت در اشعار برگزیده سهراب سپهری و رابرت فراست است. بوم گرایی تئوری جدیدی است که به اهمیت ارتباط انسان و طبیعت تأکید می کند. سمبل اصطلاحی ادبی است و از آغاز تاریخ بشر بوده است و تصویری است که به چیز دیگر اشاره می کند. اگر سمبل ها از طبیعت گرفته شده باشند به آن ها سمبل های طبیعت می گویند. آن ها به طور غیرمستقیم افکار، احساسات و تجربه های روزمره ما را بیان می کنند. شاعر از سمبل نه به عنوان نشانه بلکه به عنوان اشاره به واقعیت های پنهان زندگی استفاده می کند و ما می توانیم بگوییم که شعر به خاطر ارائه افکار و احساسات می تواند به عنوان سمبل در نظر گرفته شود. این تحقیق نشان می دهد چطور رابرت فراست از آمریکا و سهراب سپهری از ایران از سمبل های مشترک طبیعت با معانی متفاوتی در شعرهایشان استفاده کرده اند. شعر آن ها به طبیعت مربوط است اما نگاه به طبیعت و فلسفه آن ها متفاوت است.
بررسی عشق اروس، عامل زیبایی داستان در«ویس و رامین» و «خسرو و شیرین»( با تکیه بر نظریه جان لی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
155 - 179
حوزههای تخصصی:
منظومه های عاشقانه « ویس و رامین» فخرالدین اسعد گرگانی و «خسرو و شیرین» نظامی بی شک از برجسته ترین آثار منظوم غنایی به شمار می روند. ابعاد روابط عاشقانه میان شخصیت های داستان نیز، زمینه مناسبی را برای بررسی موضوع عشق و انواع آن با نظریه های روان شناسی فراهم می نماید. یکی از این مباحث، نظریه عشق «جان لی» می باشد. وی به بررسی سه سبک اصلی عشق اروس، لودوس، استورگ، سبک های ثانویه مانیا، آگاپه، پراگما و نیز مقایسه آن با رنگ های اصلی پرداخته است. هدف این پژوهش نیز با استفاده از نظریه عشق جان لی، بررسی عشق اروس در این دو منظومه عاشقانه می باشد. بنابراین مسأله اصلی پاسخ به این پرسش است که عشق در این داستان ها با کدام رنگ عشق در نظریه جان لی مطابقت دارد ومهم ترین مؤلفه های عشق اروس که عامل اصلی زیبایی و جذابیت در این داستان ها ست، کدام است؟ نتیجه این پژوهش نشان می دهد که با بررسی این موضوع به روش توصیفی – تحلیلی در هر دو داستان یک مؤلفه عشقی مهم (اروس) مربوط به رفتار شخصیت های داستان شناسایی شده است. این مؤلفه کنش ها و انگیزه های متعددی را شامل می شود که مطابق با نطریه جان لی به رنگ قرمز است.
بررسی تطبیقی عناصر داستان سمرقند در مقامات حریری و مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
9 - 30
حوزههای تخصصی:
«مقامات حریری» و «مقامات حمیدی» از جمله کتاب های نثر فنی و متکلف در دو زبان عربی و فارسی هستند که در این پژوهش «داستان سمرقندیّه» در هر دو اثر، از جهت ویژگی های داستان پردازی، چون پی رنگ، ساختار، بُن مایه، زاویه دید، صدا، زمان و مکان، توصیف، لحن، گفت وگو، شخصیت پردازی و درون مایه، مورد بررسی قرار گرفته و وجوه اشتراک و افتراق این داستان ها بیان شده است. داستان سمرقند در «مقامات حریری» درباره پیرِ رندی است که در روز، به وعظ مردم می پردازد و در پی جلب وجهه مذهبی در میان مردم است اما هنگام شب، تمام آنچه در روز، جماعت را بدان می خوانده نقض می کند. در داستان سمرقندِ «مقامات حریری» نیز پیری رند را مشاهده می کنیم که ابتدا از خسّت مردم سمرقند به تندی سخن می گوید ولی به مصلحت وقت، تغییر رویّه داده، به ستایش سمرقند و اهالی آن می پردازد. شباهت هایی که بین این دو مقامه وجود دارد بیانگر آن است که قاضی حمیدالدین در تألیف اثرش، به کتاب فاخر «مقامات حریری» نظر داشته و از آن به طرق مختلف بهره گرفته است.
تحلیل تطبیقی شرم در دو منظومه ویس و رامین و خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
107 - 125
حوزههای تخصصی:
شخصیت های یک منظومه غنایی، تصویرگر عواطف بشری هستند که از درون فرد و جامعه سرچشمه می گیرند. حس شرم به عنوان یکی از مهم ترین عناصر احساسی در فرهنگ ایرانی و نیز روابط عاشقانه، همواره مطرح بوده است. انعکاس این درونمایه منجر به شکل گیری انواع شرم می شود که هر یک واکنش های گوناگونی را نیز در پی دارند. در این پژوهش با بررسی تطبیقی دو منظومه «ویس و رامین» و «خسرو و شیرین»، در دو محدوده زمانی متفاوت(پیش از اسلام و پس از اسلام)، روابط عاشقانه مورد کاوش قرار گرفته و ضمن تحلیل مفهومی بازتاب شرم و انتخاب کلیدواژه هایی به مقایسه دو منظومه پرداخته شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که نوع شرم در این دو منظومه متفاوت است و ضمن داشتن بافتار متفاوت، در عملکرد میان عاشق و معشوق نیز به گونه ای متفاوت پدیدار می گردد که به دقت مورد بررسی قرار گرفت.
مقایسه تطبیقی ویژگی ها و زمینه های پیدایش حماسه و رمان از منظر لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوکاچ فیلسوف، نظریه پرداز و منتقد ادبی برجسته دوران معاصر در آثار خود به تفصیل به صورت های گوناگون ادبی پرداخته و ویژگی ها و ساز و کارهای آن ها را بیان نموده است؛ به همین جهت لوکاچ را می توان فیلسوف و نظریه پرداز صورت های ادبی دانست. حماسه و رمان دو صورت ادبی مورد مطالعه وی است که در آثار خود از آن ها بحث نموده و ویژگی ها و بنیان های شکل گیری آن ها را بیان کرده است. یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه لوکاچ ارتباط ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی می باشد و طبق این دیدگاه هر جامعه ای صورت ادبی خاص خود را خلق می کند. لوکاچ حماسه را صورت ادبی دوران باستان و رمان را صورت ادبی دوران معاصر می داند و بر این مبنا ویژگی ها و تفاوت های آن ها را بیان می کند. در این راستا تأکید پژوهش حاضر و نقطه عزیمت آن بازخوانی آراء لوکاچ در خصوص حماسه و رمان و مطالعه تطبیقی و بررسی وجوه اشتراک و تمایز این دو صورت ادبی و ویژگی های آن ها می باشد. بنابراین برای نیل به این اهداف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و اطلاعات این جستار به شیوه کتابخانه ای اسنادی گردآوری شده اند.
بررسی مقایسه ای کهن الگوها در کمدی الهی و حی ابن یقظان ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی از کلیدی ترین اصطلاحات در روانشناسی یونگ « ناخودآگاه جمعی» است. محتویات ناخودآگاه جمعی را «کهن الگوها» تشکیل می دهند که یونگ آن را شکل های روانی بقایای قدیم، ذاتی و موروثی ذهن بشر و خارج از دایره رویدادهای زندگی افراد معرفی می کند. ردپای کهن الگوها را در آثار ادبی ارزشمند جهانی می توان یافت و بررسی تطبیقی آثار از این زاویه، یکی از زمینه های مهم پژوهش های ادبی محسوب می شود. هدف این تحقیق به روش کیفی تحلیل متون، آن است که با بررسی دو اثر مهم ادبی، کمدی الهی دانته و داستان حی بن یقظان ابن سینا از منظر کهن الگوها، به نقاط اشتراک و افتراق آنها و علل این شباهت و تفاوتها بپردازد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که کهن الگوهای سفر، سایه، پیرخردمند و خویشتن در هر دو اثر مشترک است که با توجه به نظریه «ناخودآگاله جمعی» یونگ قابل تبیین می باشد. ولادت مجدد و گذر از آب نیز از نقاط افتراق دو اثر ادبی است.
بررسی اسامی غیربومی («دیگری») قهرمانان در ادبیات روسی و فارسی (بر اساس آثار چخوف، ن.گومیلیوف، علوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
327 - 352
حوزههای تخصصی:
نام بخشی از هویت انسان است که تحت تأثیر عوامل گوناگون برای نوزاد انتخاب می شود و معمولاً انتخاب نام در بدو تولد و یا قبل از آن توسط دیگران انجام می گیرد. ولی در آثار ادبی، نویسنده به اختیار خود و بر اساس موضوعی که در اثر به آن می پردازد، برای قهرمان داستانش نامی را برمی گزیند. بررسی اسامی قهرمانان به ما کمک می کند تا درک بهتر و عمیق تری از اثر داشته باشیم. گاهی در آثار ادبی شاهد انتخاب اسامی غیربومی برای تعدادی از قهرمانان توسط نویسنده هستیم که دلایل آن می تواند متعدد باشد. بعد از تحولات سال 1320 در ایران، جامعه روشنفکر شدیداً در پی جریانات سیاسی و اجتماعی زیر هجوم ترجمه های غربی و از جلمه روسی قرار داشت، نویسندگان گاهی به تأسی از الگوهای مورد علاقه، برای قهرمانان خود نام غیربومی انتخاب می کردند، به ویژه نویسندگانی که در خارج از کشور نیز مدتی سکونت داشته اند. برای نمونه می توان به اسامی غیربومی قهرمانان (کاتوشکا، مارفینکا، مارگریتا) در آثار بزرگ علوی اشاره کرد. این اتفاق در ادبیات روسی هم می افتد. نیکالای گومیلیوف نویسنده و شاعر سده بیستم نیز به دلیل سفرهایش به ممالک شرقی و آشنایی با عرفان و شاعران ایران زمین، آثاری خلق کرد که در آنها به قهرمانان خود نام غیربومی (حافظ، درویش، پری) داده است. با بررسی اسامی در برخی آثار روسی و فارسی به این نتیجه می رسیم که نویسندگان روسی و ایرانی تحت تأثیر عواملی برای قهرمانان خود نام غیربومی انتخاب کرده اند که تأثیرگذارترین آن جریانات سیاسی و اجتماعی، آشنایی نویسنده با آثار ادبی سایر ملل، حضورش در ممالک دیگر، ....
تأثیر سبک خاقانی بر حافظ در تبیین اصطلاح- مفهوم پیر مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
245 - 270
حوزههای تخصصی:
«پیر مغان» اصطلاح - مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست و حافظ با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند» ، این اصطلاح – مفهوم را به گفتمان و ژانری دو «پیر مغان» اصطلاح- مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست. خاقانی (۵۹۵-۵۲۰ق) یکی از مهم ترین شاعرانی است که بعد از سنایی (۵۴۵-۴۷۳ق) و عطار (۶۱۸-۵۴۰ق) و قبل از مولوی (۶۷۲-۶۰۴ق) و حافظ به سرودن اشعار مغانه ای اهتمام ورزیده است و در لفظ، معنا و ایجاد ساختار بیرونی و درونیِ شعر مغانه ای بر حافظ (۷۹۲-۷۲۷ق) تأثیرِ مستقیم گذاشته است . حافظ نیز با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند»، این اصطلاح- مفهوم را به گفتمان و ژانری دو وجهی تبدیل کرده است که بعد از عبور از صافیِ ذهن و زبان او از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود. تبدیل کرده است که از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود؛ زیرا جنبه هنری و رازآلودی و ایهامی پیرِ حافظ که صورت پیر را انتزاعی کرده، آنی نیست که خاقانی بی پرده و حقیقی با آن افشاگری و ستیهندگی نموده است. پس هر دو در راستای زمان به پیر مغان توجه داشته اند؛ با این تفاوت که پیر خاقانی حقیقی و شفاف است؛ امّا پیر حافظ انتزاعی و رندانه.
دوگانگی مفهوم مرگ در آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
109 - 133
حوزههای تخصصی:
در میان نویسندگان مرگ اندیش صادق هدایت ، نویسنده معاصر ایران، و ادگار آلن پو ،شاعر و نویسنده ی آمریکایی، از جمله کسانی اند که توجه بسیاری به این مفهوم داشته اند و مرگ اندیشی مضمون عمده آثارشان است. اما آنچه محتوای این آثار را به هم مشابه می سازد؛ حالت دوگانگی و تضاد در مفهوم مرگ است که این امر می تواند برگرفته از شخصیت واقعی ای باشد که با آن زیسته اند؛ از این رو چنین نگرشی به آثارشان راه یافته و قهرمانان داستان های شان هم چون نویسندگان شان با احساس دوگانه هراس و اشتیاق به مرگ، دست و پنجه نرم می کنند. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی و تحلیل مفهوم مرگ در آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو پرداخته است.
نگاهی تطبیقی به شعر احمد شاملو و احمد مطر (با رویکرد تحلیل روان شناختی بر پایه نظریه شخصیت فروید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد مطر شاعر شناخته شده عرب، اشعار اجتماعی خود را در تعارض با اعمال و افکار طبقه حاکمیت سروده است. در این اشعار، شاهد اعتراض ها و افشاگری های وی علیه جامعه خیانتکار و حکومت ظالم هستیم؛ همین رویه را می توان در شعر احمد شاملو ملاحظه کرد. مشابهت های فکری این دو شاعر باعث شد تا اشعار و افکار آن ها را بر اساس نگرش ادبیات تطبیقی بررسی نماییم. از میان رویکردهای نقدی نظریه شخصیت که در میان روان شناسان از بحث های حائز اهمیت بود را به خاطر برجستگی شواهد مرتبط با آن در شعر احمد مطر و احمد شاملو برگزیدیم. در این پژوهش، اشعار شاعران نامبرده را با توجه به نظریه های روان شناسی معروف بررسی کرده ایم؛ با توجه به نظریه فروید مبنی بر ابعاد سه گانه شخصیت، تعارض های نهاد، من و فراخود را در شعر هر دو شاعر باز نموده و مکانیسم های روانی بکاررفته در جهت حل این تعارض را مشخص کرده ایم. این پژوهش به شیوهتوصیفی- تحلیلی و بر پایه روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
بن مایه های فکری مکتب نقد نو در نگاه الیوت و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
79 - 100
حوزههای تخصصی:
نمادپردازی نزد تی. اس. الیوت کارکرد ویژه ای دارد. الیوت زبان شعر را زبان ویژه ای می داند که از تناقض، طنز، ابهام، اسطوره و نماد به شیوه ای بهره می جوید که تصویری عینی و محسوس به دست دهد. این شیوه، همان کاربرد نماد در قالب نظریه به هم پیوستگی عینی است که نخستین بار، او آن را مطرح کرد. این نظریه ابعاد گوناگون دارد. جنبه نخست آن به شخصیت زدایی شاعر مربوط است که اساس و پایه مکتب نقد نو را تشکیل می دهد. دیگر، پیوند نزدیک آن با نماد است که آن را به مرزهای مکتب سمبولیسم نزدیک می سازد؛ و سوم، کاربرد سنّت در شعر است که بر جنبه نوکلاسیکی این نظریه نظارت دارد. ادونیس شاعر و منتقدی است که غیرمستقیم از نظریه او تأثیر پذیرفته است. این جُستار، نخست نظریه به هم پیوستگی عینی الیوت را تبیین می کند؛ آنگاه اصول و پایه های نظریه را نزد ادونیس بررسی کرده؛ به نمودهای عینی و واقعی آن می پردازد؛ در پایان آن دو را منتقدانی عین گرا و از پیش گامان مکتب نقد نو، معرفی کند.
مطالعۀ تطبیقی مضامین مشترک رمان مزرعه حیوانات اثر جورج اورول و زینی برکات از جمال غیطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، شاخه ای از نقد ادبی به شمار می رود که تعاریف و قلمرو آن از همان زمان پیدایش در فرانسه تا به امروز، در حال تغییر بوده و موضوع آن پژوهش هایی است که به مطالعه رابطه ادبیات ملت های مختلف با هم و بررسی رابطه ادبیات با هنرها و علوم انسانی می پردازد. این روابط، گاهی خود را میان شاهکارهای داستانی جهان، نشان می دهد. یکی از این شاهکارها، رمان مزرعه حیوانات اثر جورج اورول، نویسنده انگلیسی است که توانسته با زبانی تمثیلی، اوضاع سیاسی و مضامین اجتماعی مورد نظر خود را به خوبی، بیان نماید و به اشکال مختلفی بر ادبیات کشورهای دیگر تأثیرگذار باشد. از دیگر رمان هایی که به زبان های مختلف، ترجمه شده و شهرت جهانی دارد، رمان زینی برکات نوشته جمال غیطانی، نویسنده مصری است که چند دهه پس از انتشار رمان مزرعه حیوانات، به چاپ رسیده است. موضوع اصلی دو رمان، وقوع انقلاب، انحراف در آن و تزویر حاکمان است امّا پرسش اصلی این است که چه شباهت های مضمونی میان این دو رمان، وجود دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که در هشت مورد، میان مضامین دو رمان شباهت وجود دارد؛ تحقق انقلاب، تبیین قوانین، خودکامگی رهبران، تأسیس نیروهای سرکوبگر، پوپولیسم، سرکوب مخالفان، استفاده ابزاری از دین و در نهایت، استحاله انقلاب ها، از مضامین مشترک دو رمان، به شمار می روند و این شباهت ها به همراه تسلسل روائی که در وقوع حوادث دو رمان دیده می شود به اندازه ای ملموس است که می توان ادعا نمود جمال غیطانی در رمان خود، از مزرعه حیواناتِ جورج اورول، تأثیر پذیرفته است. این پژوهش می کوشد تا با روش توصیفی – تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی، به مطالعه تطبیقی دو رمان مذکور بپردازد.
بررسی تطبیقی ارتباطات کلامی در مثنوی مولوی و حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
275 - 295
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در تمام آثار ادبی مشهود و ملحوظ می باشد، ارتباط کلامی است که از رهگذر آن، افکار و عواطف مختلفی رد و بدل می شود. با توجه به ماهیت آثار ادبی باید گفت که این پدیده به شکل های مختلف و با کمیت های متفاوتی نمود می یابد. در پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده، تلاش بر آن است که انواع مختلف ارتباط کلامی در «مثنوی» مولوی و «حدیقه» سنایی مورد کنکاش قرار گیرد و اغراض مختلفی که در ورای این ارتباطات کلامی وجود دارد، در ترازوی نقد و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مولوی از رهگذر این ارتباطات کلامی اغراضی همچون بیان عشق، نیایشی کردن کلام خود، ارائه مفاهیم و تعالیم عرفانی و کلامی، پیروی از اولیاء الله و داستان پردازی است را بیان کرده و هدف سنایی از کاربست این ارتباطات کلامی آن است که به تفسیر آیات و احادیث و نیز ارائه نکات ظریف اخلاقی و عرفانی بپردازد
بررسی تطبیقی رمزگشایی رنگ ها در آثار داستانی بوف کور و پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
135 - 160
حوزههای تخصصی:
عنصر رنگ جزئی گسترده از جهان محسوس ماست و همانند موسیقی، زبان مشترک مردم دنیا محسوب می شود. رنگ ها اغلب مفاهیم نمادین دارند و نمود آن در آثار ادبی غیر قابل انکار است. پدیدآورندگان آثار با توجه به محیط زندگی، باورها و علایق خود از رنگ ها بهره برده اند. لذا از این طریق می توان بسیاری از راز و رمزها و حتی اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف نمود و به شخصیت، حالات روحی و افکار ذهنی آنان پی برد. در ادبیات داستانی معاصر به خصوص در «بوف کور» هدایت و «پیکر فرهاد» معروفی به دلیل درونمایه، ساختار و زبان پیچیده آن که در بستری از خیال و واقعیت شناورند، رنگ جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله در نظر دارد با بررسی تطبیقی رنگ ها در آثار مذکور به درک بهتری از محتوای پیچیده و ابهام آمیز آن ها نایل شود. هدایت و معروفی با بکارگیری زبان نمادین رنگ ها، خود را از دسترس خوانندگان سطحی دور کرده اند. آنان نیت واقعی داستان را ورای محتوای رمزی رنگ ها پنهان داشته اند. با بررسی بسامد رنگ ها در این آثار می توان فضای ذهنی نویسندگان را درک و کشف نمود. در مجموع معانی پنهان رنگ های پرکاربرد و کم کاربرد در این آثار شامل مفاهیم مثبت و نیز معانی منفی است.
نشانه شناسی حافظه فرهنگی «هزار و یک شب» و «هزار و یک روز»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
66 - 79
حوزههای تخصصی:
«هزار و یک شب» و «هزار و یک روز» از رسته ادبیات عامیانه فارسی و بخش معنادار حافظه تاریخی فرهنگ مردم ایران اند. این دو اثر که در بستر زبان فارسی و سپهر نشانگانی فرهنگ خودی (ایرانی) برای ایجاد هنجار و نظم سیستم فرهنگی ایجاد شده بودند در فرایند ترجمه موجب شگفتی فرهنگ دیگری شدند و در گذر زمان بر ادبیات جهان تأثیر بسزایی گذاشتند. این دو اثر با همسانی نشانه ها، چینش نشانه ای و دلالت معنایی در سپهر نشانگانی و متون همریخت قصه های ایرانی این پرسش را تولید می کنند که مناسبات این دو اثر در حافظه متن ادبیات جهان چگونه است؟ از این رو این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر پایه نظریه نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان، مطالعه ارتباط دوسویه و نقش مند میان نظام های نشانه ای متفاوت، با بررسی ترجمه ها و متون تأثیرگرفته از این دو اثر در حافظه فرهنگی ادبیات جهان نتیجه می گیرد: نشانه های فرهنگی این دو کتاب بازنمونی از ستیز، مدارا و گفتگوی انسان ایرانی با طبیعت، جامعه و با فرهنگ های مجاور است. ترجمه این قصه ها گفتمان فرهنگ ایرانی با فرهنگ های دیگری بود. شروع این گفتمان با تکرار و تسلسل تولید ترجمه همراه بود، سپس با تأثیرگذاری بر شیوه تولید متن های جدید بر پایه الگوی قصه های ایرانی، خودکارشدگی و بازتاب آن در فرهنگ های دیگری موجب تحول آن فرهنگ ها شد.
از فنا تا وحدت در اندیشه مولانا و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
7 - 29
حوزههای تخصصی:
ابن فارض از بزرگ ترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از طرفی مولانا خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است. این دو عارف بزرگ در بسیاری از موضوعات عرفانی تشابه دارند. مولانا و ابن فارض بر این باورند که فنا در نهایت به وحدت می انجامد و وحدت را در فناء فی الله می جویند. آن دو معتقدند برای رسیدن به وحدت، سالک در ابتدا از هستی ظاه ری خود جدا می شود، سپس در معش وق چنان غرق می شود که خودی از او باقی نمی ماند، با گذشتن از این مرحله عارف در وحدتی عاشقانه محبوب ازلی خود را در می یابد. اهمیت این موضوع و شباهت هایی که میان اندیشه های ابن فارض و مولانا در این زمینه وجود دارد طلب می کند تا مفهوم فناء فی الله و بقاء بالله در آثار این دو عارف بررسی و مطابقت داده شود.
بررسی هنجارگریزی در شعر "دماوندیه" اثر ملک الشعرای بهار بر اساس الگوی زبان شناختی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
231 - 255
حوزههای تخصصی:
هنجارافزایی و هنجارگریزی دو بخش عمده از برجسته سازی ادبی به شمار می آیند که بهره گیری از آن ها می تواند نقطه عطفی در زبان شعر یک شاعر محسوب گردد. در این راستا، بر آن ایم تا در پژوهشی توصیفی- تحلیلی به بررسی ابزارهای شعرآفرینی، بالأخص از نوع هنجارگریزی آن در یکی از اشعار شاعر برجسته ایرانی، ملک الشعرای بهار ، بپردازیم. برای این منظور، پس از گریزی کوتاه به الگوی هنجارگریزی زبانی که از سوی زبان شناسان صورت گرا، به ویژه جفری لیچ مطرح شد، شعر «دماوندیه» از نقطه نظر این الگو تحلیل گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بهار در سروده خود از تمامی گونه های هنجارگریزی، کم و بیش بهره برده است که در این میان، به ترتیب بسامد وقوع هنجارگریزی معنایی و زمانی از سایر انواع آن بیش تر می باشد و این امر می تواند از یک سو، ناشی از جو سیاسی حاکم در دوره حیات این شاعر و خاموشی و بی تفاوتی مردم نسبت به سرنوشت خویش و از سوی دیگر، مطالعه عمیق و توجه این شاعر به آثار شعرای پیشین و پای بندی به سنت های گذشه باشد.