مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
فراست
حوزه های تخصصی:
پی بردن به اخلاق و شخصیت آدمی از طریق مشاهده ظواهر جسمانی او، موضوع علم فراست یا دانش قیافه شناسی است که گروهی از متقدمان و متأخران درباره آن سخن گفته اند، از جمله بقراط سده ها قبل از میلاد به این موضوع توجه کرده است؛ اما تا پیش از ارسطو فراست علمی مستقل و شناخته شده نبود. در منابع اسلامی از افلیمون یونانی به عنوان صاحب نظر در «علم فراست» نام برده اند. علم فراست از طریق ترجمه منابع یونانی، به ویژه کتب طبی، وارد جهان اسلام گردید و دانشمندانی چون رازی، ابن سینا، ابن رشد و جز اینان در این باب به بحث پرداختند و برخی از آنان نیز رساله ها و کتاب هایی مستقل در این موضوع تألیف کردند. رساله فی الفراسه فخر الدین رازی یکی از این آثار است که لطف الله عزیز هروی (سده هفتم ق) آن را به فارسی ترجمه کرده است.
مفهوم فراست در گفتمان عرفی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فراست» از مفاهیمی است که به دلیل تعلق به ساحت ها، طبقات، گفتمان ها و ایدئولوژی های مختلف، به طور همزمان در شبکه های مختلف مفهومی قرار می گیرند. با تامل در حوزه های کاربرد و نظام اصطلاح شناسی آن می توان دست کم به دو گفتمان متفاوت، یعنی گفتمان عرفی- تجربی و گفتمان عرفانی رسید.
در این مقاله پس از ذکر معنای قاموسیِ فِراست، حوزه معناییِ هریک از این دو گفتمان را با همبسته های مفهومی آنها بازمی نماییم. ابتدا به بررسی آثار این دو حوزه می پردازیم. سپس به طور خاص از آراءِ مولوی در مثنوی براساس «حدیثِ فِراست» استفاده می کنیم. این حدیث در معرفت شناسیِ عرفانی/ مثنوی از احادیثِ کلیدی است، و سرشتِ «تابشی- انعکاسیِ» فِراست، بصیرت و معرفتِ مبتنی بر تجربه هایِ وجودی- شهودی عرفا و ارتباط آنها با موضوعاتی چون «پیش آگاهی»، «غیب بینی» و «اندیشه خوانی» را تبیین می کند. همان طورکه بر جداسازی این گفتمان از آن دیگری اصرار می ورزد.
صفات پادشاهان ایران و انیران در آیینه علم فراست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم فراست که در متون دوره اسلامی با عناوین علم قیافه و قیافه شناسی نیز آمده است، یکی از اقسام علوم غریبه است که اکثر دانشمندان اسلامی آن را ذیل فروع حکمت طبیعی قرار داده اند. فراست، دانشی است که به کمک آن می توان از نشانه های ظاهری و علائم صوریِ فرد به باطن و سیرت او راه یافت، دانشی که پیشینه آن را به قرن پنجم و چهارم پیش از میلاد و به دوره بقراط و ارسطو رسانده اند. موضوع این مقاله، فراست نامه ای فارسی منسوب به آذرکیوان است که در میان فراست نامه های فارسی و عربی نظیری ندارد. در این فراست نامه، آذرکیوان علائم و نشانه های ظاهری پادشاهان ایران باستان را توصیف کرده و آنها را با اخلاق و منش ایشان تطبیق داده است. توصیفات ظاهری شاهان و پهلوانان ایرانی اغلب بر محور اعتدال می چرخد و در برابر، اجزای چهره و اندام شاهان و پهلوانان انیرانی یا بسیار درشت و بزرگ اند یا باریک و نزار. بدترین و ظالم ترینِ پادشاهان، ضحاک و تور و گرسیوز و شغاد و ماهوی سوری اند که تقریباً همه صفاتِ شخصیت های بد و ظالم را دارند.
بررسی و تحلیل ابعاد معرفتی فراست در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۰۴-۱۷۱
حوزه های تخصصی:
معرفت و شناخت، رکن اساسی و مقصود نهایی در اندیشه عرفانی به شمار می آید. تصوف اسلامی ایرانی با بهره گیری از سرچشمه های اصیل فکری و فرهنگی و به مدد زبان عرفانی خاص خود، همواره بستری مناسب برای خلق و ظهور مفاهیم معرفتی گوناگون بوده است. «فراست» یکی از این موارد است که متصوفه بار معرفتی بالایی برای آن قائل شده اند. به همین سبب است که فراست، در میان کرامات منسوب به مشایخ صوفیه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با وجود اینکه بنیادی ترین و مهم ترین ویژگی ذاتی فراست، معرفت زایی آن است، مطالعات و پژوهش هایی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته ، بسیار اندک است و مطالب ارائه شده نیز کافی و منسجم به نظر نمی رسد. در این تحقیق، تلاش شده است تا با تحلیل و تفکیک معنایی و کاربردی واژه فراست، ضمن تبیین ریشه ها و تعاریف آن در زبان عرفان، ابعاد معرفتی و جنبه های گوناگون آگاهی بخشی آن از نظرگاه عرفان اسلامی نمایان شود. برای نیل بدین مقصود، پیوند فراست با برخی اصطلاحات و مفاهیمِ مرتبط با مقوله معرفت، نظیر یقین، بصیرت، علم لدنی، نور، بیّنه، تفکر، فرقان و انواع تجربیات عرفانی، به شیوه ای منسجم و بر اساس منابع اصیل در حوزه ادبیات عرفانی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
نگاهی به مفهوم عرفانی «فتوح» نزد صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بینش صوفیه، اصطلاح «فتوح» دو بارِ معنایی متفاوت دارد: یکی نذر و نیازی بوده که مردم به خانقاه تقدیم می کردند و این گونه نذورات، اگرچه مسبّب گشایش هزینه های خانقاه بود، و البتّه به جای خود ارزشمند، امّا از طرف دیگر گه گاه این «فتوح دنیوی» تن پروری و سوءاستفاده برخی از صوفیان را در پی داشت. دومین معنا -که در این مقاله مورد نظر است- گشایش های روحانی و معنوی عارف است که سالک عارف به مدد این گشایش های ربانی و انوار الهی به «غیب عالم» و«عالم غیب» دست می یابد. چنین فتوحاتی که البته از «غیب» بر «قلب» عارف وارد می شود، مزید یقین وی می گردد و بر صدق مجاهده و معامله وی می افزاید. بدون شک این فتوحات و واردات که از دریای لطف و فضل الهی سرچشمه می گیرند، نصیب اولیاء و پاکانی می شود که یک عمر به پاسبانی و مراقبت «دل» پرداخته و چنگ در عروه وثقای دین زده و لحظه ای از «او» غایب نبوده اند.
تفصیل مطالب مذکور و برخی دیگر از نکات و جزئیات مربوط به فتوح در شش بخش الف) مفهوم لغوی فتوح (فتوح دنیوی)، ب) مفهوم عرفانی فتوح، ج) قلب و فتوح، د) ترادف معنایی فتوح با الهام و وارد و فراست، ه) تمایز معنایی فتوح با الهام و وارد و فراست، و) اقسام فتوح بررسی شده است.
خوانش بوم گرایی از سمبل های طبیعت در اشعار رابرت فراست و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
135 - 151
حوزه های تخصصی:
این مقاله تطبیقی، خوانش بوم گرایانه از سمبل های طبیعت در اشعار برگزیده سهراب سپهری و رابرت فراست است. بوم گرایی تئوری جدیدی است که به اهمیت ارتباط انسان و طبیعت تأکید می کند. سمبل اصطلاحی ادبی است و از آغاز تاریخ بشر بوده است و تصویری است که به چیز دیگر اشاره می کند. اگر سمبل ها از طبیعت گرفته شده باشند به آن ها سمبل های طبیعت می گویند. آن ها به طور غیرمستقیم افکار، احساسات و تجربه های روزمره ما را بیان می کنند. شاعر از سمبل نه به عنوان نشانه بلکه به عنوان اشاره به واقعیت های پنهان زندگی استفاده می کند و ما می توانیم بگوییم که شعر به خاطر ارائه افکار و احساسات می تواند به عنوان سمبل در نظر گرفته شود. این تحقیق نشان می دهد چطور رابرت فراست از آمریکا و سهراب سپهری از ایران از سمبل های مشترک طبیعت با معانی متفاوتی در شعرهایشان استفاده کرده اند. شعر آن ها به طبیعت مربوط است اما نگاه به طبیعت و فلسفه آن ها متفاوت است.
فراست در متون عرفانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فراست» یکی از کراماتی است که بیش از کرامات دیگر در کتب تعلیمی صوفیّه مورد بحث قرار گرفته است. از آن جا که علم روانشناسی نوین، وجود این امر خارق عادت را به روش علمی به اثبات رسانده است مطالعه چیستی، چگونگی، انواع و صورت های بروز آن وجهه همّت این مقاله قرار گرفته است. با توجّه به این که منشأ عرفان اسلامی قرآن و سنّت است، ابتدا این موضوع (فراست) در قرآن و کتاب های دینی و سپس در امّهات کتاب های صوفیّه مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور مصادیق فراست و مترادف آن (توسّم) از قرآن و نهج البلاغه و سپس از منابع صوفیانه، مانند: شرح التّعرف لمذهب التّصوّف، اللّمع فی التّصوّف، ترجمه رساله قشیریّه، مصباح الهدایه و برخی دیگر از کتاب ها و تذکره ها، مطالعه شد و در مقوله هایی جداگانه مانند فراستِ مؤمنان، فراستِ موهوبی و فراستِ ارباب قلوب ؛ و از نظر تنوّع در صورت هایی مانند، اِخبار از مغیبات، اِشراف بر ضمایر، خواندن اذهان، خبر از آینده، اِخبار از نامه های مکتوم مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت
سلب فراست در اندیشه مولوی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵
19 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه عوامل سلبی نیروی معنوی عرفانی فراست در مثنوی معنوی است. با توجه به جایگاه والا و ارزشمند این اثر در میان آثار عرفانی، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای، عوامل سلبی نیروی معنوی عرفانی فراست را بررسی کرده است. فراست به عنوان یکی از کرامات عارفان، از موضوعات مورد توجه مولوی در مثنوی است. مولانا جلال الدین، در اثنای داستان های متعدد در هر شش دفتر، علاوه بر این که به انواع فراست پرداخته است، عواملی چون شهوت پرستی، آلودگی درون، قضا و قدر، خشم الهی و تکبّر را از عوامل سلبی و موانع فراست دانسته است. علاوه بر این وی معتقد است این عوامل بر یکدیگر تأثیر مستقیم دارند و در افزایش و کاهش فراست در تعامل هستند و بررسی این عوامل در پیشرفت فرهنگی و اخلاقی جامعه مؤثر خواهد بود.