مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
خرابات
حوزه های تخصصی:
عرفان سنایی
حوزه های تخصصی:
سنایی، پدرِ ادبیات عرفانی فارسی است که برای نخستین بار مضامین عرفانی را با فرهنگ عامیانه و حکایتِ تمثیلی درآمیخته و منظومه های تعلیمی خَلق کرده و راهی نو گشوده است. او مبتکر شعرهای قلندری و عاشقانه و خراباتی بوده و اکثر آموزه های صوفیانه را با بیانی زیبا و آموزنده ارائه نموده است. در این مقاله مکتب عرفانی سنایی، طریقت عشق و جمال، معرفی می گردد و دلایل آن نیز آورده می شود. مطالعه ای درباره دین و مذهب سنایی و اندیشه های او در اخلاق اجتماعی و نوآوری در ادبیات زهد و تاثیر او در شاعران و عارفانِ پس از خود به ویژه عطار و مولوی بررسی شده و مثنوی معنوی را فرزند حدیقه الحقیقه و بلکه شرحی بر آن نشان داده است.
بررسی استعاره مفهومی «عرفان خرابات است» در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعات زبان شناسی شناختی به این مهم دست یافته است که بشر بدون استعاره مفهومی توانایی اندیشیدن ندارد. با کمک گرفتن از استعاره مفهومی افزون بر راه یابی به ذهن اهل زبان، با افکار آنان نیز بیشتر می توان آشنا شد. باتوجه به شیوه تفکر بشر می توان دریافت انسان برای بیان امور معنوی و ماورای فیزیک، به امور مادی و برخی مصداق ها نیازمند است تا بتواند به آنها اشاره کند. ادبیات فارسی که در دوره ای گزارشگر حالات عرفانی عارفان بزرگ بوده است. در بسیاری از موارد، برای مفهومی کردن این حالات از حوزه های مادی استفاده کرده است. یکی از این حوزه ها، خرابات و میکده است. عرفان در ادب فارسی بسیار به خرابات تشبیه شده است. گویا خرابات و میکده ادامه سنتی آیینی به نام نوشیدن هوم (شیره سکرآور در مزدیسنا و پیش از آن) است که در شعر فارسی در دوره اسلامی به یک سنت ادبی تبدیل شد و مضامین عرفانی ماندگاری را نمایان کرد؛ به گونه ای که بدون استعاره مفهومی «عرفان، خرابات است»، درک مفاهیم ماورایی در عرفان آسان نخواهد بود. تلاش نگارندگان در این پژوهش بر آن است تا با استفاده از واژه ها و اصطلاحات حوزه خرابات نشان دهند استعاره نامبرده چگونه شکل گرفته است. شواهد شعری در این پژوهش از دیوان حافظ است. نتایج نشان می دهد با حذف این استعاره از شعر فارسی (به ویژه در شعر سبک عراقی)، متون عرفانی بسیار بی مایه خواهد شد.
بررسی قلندریات سنایی از لحاظ محتوا
حوزه های تخصصی:
شعر قلندری بیانگر آخرین مرحله تکامل احوال صوفیانه و اوج بیان اندیشه های ایشان در زبان هنر است. بی شک تنها راه شناخت تکامل احوال عارفان، تغییرات زبانی و محتوایی افکار ایشان خواهد بود. سنایی نیز همچون بسیاری از موارد دیگر آغازگر نشر این مفهوم در عرصه شعر بوده است. زبان و اندیشه سنایی در عرصه قلندریات رنگ و بویی دیگر می گیرد، زبانی بی پروا با اندیشه های نامتعارف که گویی کوششی است در جهت رسیدن به اخلاص.در این مقاله برآنیم تا به بررسی قلندریات سنایی از لحاظ محتوا بپردازیم.
خرابات از حقیقت تا مجاز
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
115 - 134
حوزه های تخصصی:
خرابات در ادبیات فارسی هم به معنی حقیقی و منفی، به میکده و محل فسق و فجور و هم به معنی مجازی و مثبت، به جایگاه پاکبازی و فناگاه عاشقان و عارفان دلالت می کند. شاعران زبان فارسی در قلمرو این واژه مضامینی بکر آفریده اند. گرد آمدن معانی متناقض در این واژه و در عین حال بسامد بالای کاربرد و تبدیل آن به اصطلاح کلیدی و مهم در متون ادبی و عرفانی، سبب شده جایگاه درخور توجهی پیدا کند. بدین منظور، در این تحقیق ریشه شناسی و تطور و بار معنایی "خرابات" در متون ادبی و عرفانی مهم بررسی شد. بنابر این مطالعه، واژه خرابات ریشه و خاستگاه های مختلفی دارد. معنای ساده و منفی آن به مفهوم مثبت عرفانی تطور یافته است و به مکان براندازی نام و ننگ، محل تزکیه درون و رهایی از خرافات و طامات و رسیدن به مقام فنای فی الله تبدیل شده است.
خرابات مغان؛ میکده و آتشکده زردشتی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵)
102 - 112
حوزه های تخصصی:
بی شک شعر حافظ چونان منشوری است که از هر زاویه ای به شعر او نگاه شود، جلوه ای از شعر او نمایان می شود. این تجلّی های گوناگون در تمام ابعاد شعر حافظ قابل مشاهده است. در این مقاله با بررسی پیشینه ی معانی پیشنهادی شارحان و حافظ پژوهان، کوشش شده است که به این پرسش، پاسخ داده شود که آیا خرابات مغان در شعر حافظ طبق گفته ی دیگران، به معنی مطلق میکده است و یا معنی دیگر آن، یعنی آتشکده ی زردشتی، ارجح تر است؟ با توجه به شروحی که از اشعار حافظ شده و بررسی کلمه ی خرابات مغان در شعر خود خواجه، به این نتیجه می رسیم که خرابات مغان در شعر حافظ شاید گاهی به معنای کنایی میخانه و یا جای فسق و فجور باشد، اما در اصل با توجه به شواهد و مدارکی که در متن می آوریم، یکی ازمعانی آن، آتشکده ی زردشتی است که در شکل بنای آن، زردشتیان از ساخت خورابه های مهری متأثر بوده اند به نحوی که تابش نور آفتاب بر آتش را روا نمی-داشته اند و حافظ آگاهانه بدین مسأله توجه داشته و آن را در مطلع شعر خود گنجانده است.
تأثیر سبک خاقانی بر حافظ در تبیین اصطلاح- مفهوم پیر مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
245 - 270
حوزه های تخصصی:
«پیر مغان» اصطلاح - مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست و حافظ با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند» ، این اصطلاح – مفهوم را به گفتمان و ژانری دو «پیر مغان» اصطلاح- مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست. خاقانی (۵۹۵-۵۲۰ق) یکی از مهم ترین شاعرانی است که بعد از سنایی (۵۴۵-۴۷۳ق) و عطار (۶۱۸-۵۴۰ق) و قبل از مولوی (۶۷۲-۶۰۴ق) و حافظ به سرودن اشعار مغانه ای اهتمام ورزیده است و در لفظ، معنا و ایجاد ساختار بیرونی و درونیِ شعر مغانه ای بر حافظ (۷۹۲-۷۲۷ق) تأثیرِ مستقیم گذاشته است . حافظ نیز با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند»، این اصطلاح- مفهوم را به گفتمان و ژانری دو وجهی تبدیل کرده است که بعد از عبور از صافیِ ذهن و زبان او از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود. تبدیل کرده است که از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود؛ زیرا جنبه هنری و رازآلودی و ایهامی پیرِ حافظ که صورت پیر را انتزاعی کرده، آنی نیست که خاقانی بی پرده و حقیقی با آن افشاگری و ستیهندگی نموده است. پس هر دو در راستای زمان به پیر مغان توجه داشته اند؛ با این تفاوت که پیر خاقانی حقیقی و شفاف است؛ امّا پیر حافظ انتزاعی و رندانه.
زمینه های پیدایش خرابات و تطورات آن در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم خرابات از بعد لغوی و سپس جایگاه خاص آن در آئین مهرپرستی به دلایل متعددی آن گونه که می بایست مورد بررسی واقع نشده و معنای مستقلی که جامع و مانع باشد برآن مترتب نگردیده است. سیر تاریخی و تطور لغوی و مشربی این واژه نشان می دهد، خرابات در اصل همان «خورآبه» در آیین میترائیسم بوده که با طی مراحلی دشوار، سالک طریق آن مشرب به آنجا ره می یافته است. بعد از اسلام و ظهور مشرب عرفان و تصوف این واژه و مفهوم، با بسامدی فراوان در آثار عرفانی و ادبی متجلی گردید و در ادبیات قلندرانه چنان راه یافت که هر کس به ظن خود از آن تعبیری نمودو متأسفانه نقب انحرافی از این واژه به وجود آمد که با اصل جایگاه خاصی که در آیین میترائیسم داشت؛ تفاوت کلی دارد و متأسفانه در مفهوم عام، به عشرتکده و شرابخانه، نقل به معنی گردید. نگارنده در این مقاله بر آن است تبیین نماید که اصل مفهوم خرابات بر خاسته و برگرفته از چه آیینی است و سیر تاریخی آن چگونه است؟
دوگانه تحریم و پذیرش موسیقی در دوره غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
۱۵۶-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم فرهنگی بعد از اسلام، چگونگی نگرش به موسیقی است. در تحلیل های علمای اسلام، کاربرد موسیقی به دو جریان مجاز و غیر مجاز تفکیک شد. در پیامد کاربرد موسیقی غیر مجاز، دو گفتمان تحریمی و پذیرشی شکل گرفت که از نظر کمّی و کیفی متفاوت بودند. در سلسله غزنوی این دو گفتمان به شکل خاصی متجلی شد که چگونگی حدّ و مرز آن، سؤال اصلی این مقاله است. در این مقاله روش تحقیق کیفی، مبتنی بر توصیف و تحلیل محتوا و روش گردآوری منابع آن کتابخانه ای است. بر اساس یافته های این مقاله، موسیقی، به خودی خود، حرام نیست و عوامل غیر موسیقایی از جمله متن شعر، رقص، شُرب خمر علت های اصلی تحریم موسیقی بودند. درباریان بیشتر به گفتمان پذیرش موسیقی تمایل داشتند و این در حالی بود که گفتمان تحریم در جامعه غلبه داشت. هر چند، در برخی از منازل، محافل و اماکن خاص این تحریم رعایت نمی شد. موارد یاد شده و وابستگی اهل موسیقی به دربار، به پذیرش برخی از هنجارها انجامید که از محدوده تحریم فاصله داشت. اهل موسیقیِ دربار آزادی بیشتری برای انجام این هنجارها در اماکن خصوصی احساس می کردند و همین ارتباط می توانست به نفع عاملان اماکنی باشد که برای تحریم ها محدودیتی قائل نبودند.