فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی حوزه استارت آپی کشور می باشد که با استفاده از روش هدف مند قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری در بخش کمی شامل واحد بازاریابی استارت آپ های موفق فعال در کشور (5 شرکت) و اساتید رشته بازاریابی 5 دانشگاه برتر تهران به تعداد 250 نفر می باشد که نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 148 نفر که 180 تا توزیع و 163 پرسشنامه قابل تحلیل انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد که داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی تحلیل عاملی شاخص ها انجام شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که 241 کد اولیه، 46 کد محوری و 14 کد گزینشی شناسایی و استخراج شدند. نتایج تحقیق نشان داد شرایط علّی با 4 متغیر قابلیت شبکه ای، بکارگیری هوش مصنوعی، قابلیت بازاریابی و دانش مشتری بر استراتژی های بازاریابی دیجیتال تاثیر دارند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که شاخص های برازش مدل مورد تایید قرار گرفتند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان شرکت های خودروسازی داخلی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد. داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ابعاد و مولفه های موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی دارای 33 مضمون فرعی در 7 مضمون اصلی شامل استراتژی کسب وکار، سیاست های حمایتی، جذب سرمایه گذاری، سرمایه دانشی، توسعه فرهنگی، شبکه اجرای تحقیق و توسعه و مدیریت تحقیق و توسعه بود. در نهایت، الگوی مضامین اصلی موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی ترسیم شد. نتایج این مطالعه برای مدیران و مسئولان شرکت های خودروسازی داخلی تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده در پژوهش حاضر می توانند گام موثری در جهت تحقیق و توسعه بردارند.
تبیین مولفه های روان شناختی توکل کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بسیاری از پژوهشگران غیرمسلمان تلاش می کنند ویژگی های شخصیتی کارآفرینان را با مراجعه به واژگان موجود در کتب مقدس خود تبیین نمایند، عنایت به واژه قرآنی توکل از منظر معناشناختی برای تبیین مولفه های توکل کارآفرینانه از جمله مباحثی است که کمتر توسط پژوهشگران مسلمان بدان توجه شده است. توکل کارآفرینانه یکی از زمینه های پژوهشی بسیار ضروری در حوزه کسب و کار است که شناسایی ابعاد گوناگون آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با التفات به واژه توکل و استناد به معانی آیات قرآن پیرامون آن، ویژگی های روان شناختی توکل کارآفرینانه را تبیین نماید. روش انجام این پژوهش، معنا شناسی و جامعه مورد مطالعه، کل قرآن کریم و تفاسیر درباره آیات توکل است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، واژه توکل با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی، توانایی برقراری ارتباط معنایی با چهار مولفه روان شناختی کارآفرینانه یعنی «تحمل ابهام کارآفرینانه»، «توفیق طلبی کارآفرینانه»، «خلاقیت و نوآوری کارآفرینانه» و «ریسک پذیری کارآفرینانه» دارد. نوآوری این پژوهش را می توان تلاش برای گفتمان بومی سازی و اسلامی سازی دانش حوزه کارآفرینی در زمینه تبیین ارزش های اسلامی و ترویج هنجارهای دینی در کسب و کار تلقی نمود.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: شرکت های تولید مواد غذایی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی برای پاسخ به تغییرات روزافزون در جهان و حفظ قدرت رقابت و اثربخشی، به طور فزاینده ای به کارآفرینی کارکنان خود اتکا دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان بود. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت های تولید مواد غذایی استان همدان بودند که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن به ترتیب براساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3.2 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان متغیرهای مورد مطالعه (ریسک پذیری، نوآوری، پیشگامی، قصد کارآفرینانه، سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری)، متغیرهای پیشگامی و قصد کارآفرینانه بیش ترین سهم را در تبیین متغیر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان داشتند. همچنین، یافته های مطالعه نشان داد که قصد کارآفرینانه درون سازمانی رابطه بین نوآوری و پیشگامی با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان را میانجی گری می کند. این در حالی است که بر اساس نتایج مطالعه، رابطه معناداری بین سیستم فعال سازی رفتاری و ریسک پذیری با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان مشاهده نشد. یافته های این مطالعه، پیشنهادهای مفید و کاربردی را برای مدیرانی که به دنبال توسعه و بهبود کارآفرینی در سازمان های متبوع خود هستند، ارائه نموده است.
واکاوی مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی از دیدگاه دانشجویان رشته های کشاورزی انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، جزء مطالعات آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، دیدگاه 15 نفر از خبرگان حوزه کسب و کارهای نوپا تحلیل گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 3781 نفر از دانشجویان کشاورزی کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 416 نفر به صورت نمونه گیری چند مرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شد. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده ( (AVEاستفاده شد که مقدار آن برای سازه های پژوهش بالاتر از 5/0 بود. به منظور تعیین پایایی، از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد که مقدار آن برای سازه های پژوهش بالاتر از 6/0 بود. مقدار آلفای کرونباخ نیز برای سازه های مورد مطالعه، بالاتر از 7/0 محاسبه گردید. به منظور تحلیل داده ها از آماره های فراوانی و میانگین در بخش توصیفی و تحلیل عامل تأییدی در بخش استنباطی استفاده شد. مطابق یافته های بخش کیفی، مؤلفه های سرمایه انسانی، سیاست گذاری، فرهنگی- اجتماعی، حمایتی- پشتیبانی، توسعه بازار و مالی - اقتصادی به ترتیب بیشترین کدها را به خود اختصاص دادند. مطابق یافته های بخش کمی، مؤلفه های سرمایه انسانی با بار عاملی 96/0، حمایتی- پشتیبانی با بار عاملی 95/0، فرهنگی- اجتماعی با بار عاملی 94/0، سیاست گذاری با بار عاملی 92/0، توسعه بازار با بار عاملی 88/0 و مالی- اقتصادی با بار عاملی 83/0 به ترتیب در مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی کشور دارای اهمیت بودند. قابل ذکر است که از دیدگاه دانشجویان کشاورزی، مؤلفه سرمایه انسانی بیشترین اهمیت را در رشد زیستت بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی داشت، لذا پیشنهاد می گردد، فرصت آموزش و یادگیری تجربی در حوزه های کارآفرینی و راه اندازی کسب و کارهای نوپا در دانشکده های کشاورزی برای دانشجویان فراهم گردد.
طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز نقش دیپلماسی تجاری در توسعه اقتصادی و تجاری چنان اهمیتی یافته است که در برخی کشورها بخش عمده وقت دستگاه دیپلماتیک به این امر اختصاص می یابد. در کشور ما انتظار می رود دیپلماسی تجاری به یکی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل شود تا بتواند بخشی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانش بنیان را مرتفع سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان بود که برای این منظور از رویکرد ترکیبی استفاده شد، بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری نظری، 16 مصاحبه عمیق نمیه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با فعالان شرکتهای دانش بنیان (متخصصان، مدیران شرکتها و مسئولین مرتبط) صورت پذیرفت و مدل سیستمی دیپلماسی تجاری صادرات محور در شرکتهای دانش بنیان طراحی شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از مدل معالات ساختاری، مدل مذکور در 102 شرکت دانش بنیان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مدل دیپلماسی تجاری جهت پیاده سازی و نیل به صادرات پایدار نیازمند یک نگاه سیستمی است که در آن باید به عناصر ورودی ها، خانه پردازش، خروجی ها و بازخورد توجه ویژه ای شود، همچنین نتایج در بخش کمی تاثیرات ورودی ها بر خانه پردازش، خانه پردازش بر خروجی ، خروجی بر بازخور و باخورد بر ورودی ها را تایید کرد.
بررسی نقش به کارگیری بازاریابی الکترونیک و فناوری اطلاعات در کسب و کار صنایع غذایی مینو در دوره رکود اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش به کارگیری بازاریابی الکترونیک و فناوری اطلاعات در کسب و کار صنایع غذایی مینو در دوره رکود اقتصادی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی و از نظر فلسفه پژوهش اثبات گرایی و از نظر رویکرد قیاسی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 41 نفر از کارشناسان و مدیران فروش، مالی، IT در صنایع غذایی مینو, می باشند و روش نمونه گیری مورد استفاده در این تحقیق، ترکیبی از روش های تصادفی ساده و در دسترس می باشد. ابزار گردآوری در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های اکبری (۱۳۹۰)، هرسی و گلداسمیت (۲۰۰۰) و هویز (۱۸۵۵) می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که، نتایج بررسی نشان داد پشتیبانی فناوری اطلاعات بر کسب و کار صنایع غذایی مینو در شرایط رکود اقتصادی تأثیر مثبت و معناداری دارد. دانش فناوری اطلاعات بر کسب و کار صنایع غذایی مینو در شرایط رکود اقتصادی تأثیر مثبت و معناداری ندارد. باورهای مدیریتی مقدمات بازاریابی و پیاده سازی بازاریابی الکترونیک بر کسب و کار صنایع غذایی مینو در شرایط رکود اقتصادی تأثیر مثبت و معناداری دارد و فناوری اطلاعات و بازاریابی الکترونیک بر کسب و کار صنایع غذایی مینو تأثیر مثبت و معناداری دارد ولی با ورود تعدیل گری رکود اقتصادی تأثیر معناداری مشاهده نشد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های پذیرش سیستم های اجتماعی مدیریت ارتباط با مشتری، توسط کاربران حرفه ای با استفاده از تکنولوژی وب 2،0(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های پذیرش سیستم های اجتماعی مدیریت ارتباط با مشتری، توسط کاربران حرفه ای با استفاده از تکنولوژی وب 2،0 می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث شیوه اجرا کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون می باشد. جامعه آماری این تحقیق، 15 نفر از اساتید دانشگاه در رشته های مدیریت، کسب وکار و IT و مدیران شرکت های کسب وکارهای دیجیتال و به روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. معیارهای انتخاب افراد داشتن مدرک تحصیلی دکترا یا سابقه بالای 10 سال تجربه در کسب وکارهای دیجیتال، داشتن زمان، علاقه و توانایی انجام مصاحبه و پرسشنامه می باشد و مصاحبه نیمه ساختارمند با آن ها انجام شد. همچنین در تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای MAXQDA 2020، انجام گرفت. عوامل شناسایی شده در قالب 40 شاخص و 8 مؤلفه و 3 بعد استخراج شد. مؤلفه ها و شاخص های ابعاد و مؤلفه های پذیرش سیستم های اجتماعی مدیریت ارتباط با مشتری، شامل سه بعد سازمانی، مشتری، فناورانه که بعد سازمانی دارای سه مؤلفه (نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی)، بعد مشتری شامل سه مؤلفه (ارزش آفرینی، انتظار عملکرد، رضایت مشتری) و فناورانه دارای دو مؤلفه (شبکه های اجتماعی، تولید محتوا) شناسایی گردیده است.
بررسی تاثیر استراتژی های تجاری بر عملکرد صادراتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای امروز ب ه دلیل تغییر در ماهی ت رقاب ت ب ین المل ل و رش د روزاف زون ش رکت ه ای چندملیتی با دنیای گذشته تفاوت های زیادی دارد. توسعه صادرات و ورود صحیح به بازار جهانی، همچنین حفظ شرایط و ماندگاری در آن جز با یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی به دست نمی آیند؛ بنابراین، باتوجه به اهمیت و ضرورت توسعه فعالیت های صادراتی، شرکت ها نیازمند اتخاذ استراتژی مناسب جهت توسعه پایدار آن هستند؛ لذا در این پژوهش به بررسی رابطه بین استراتژی های تجاری با عملکرد صادراتی شرکت ها پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش، اطلاعات صورت های مالی 176 شرکت در طی دوره زمانی 1396 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که انتخاب استراتژی های تجاری اثر مستقیم و معناداری بر عملکرد صادراتی شرکت ها دارد. یعنی هر چه استراتژی تجاری شرکت به سمت تهاجمی سوق پیدا کند عملکرد صادراتی شرکت نیز بیشتر می شود. همچنین رابطه معناداری بین استراتژی های تجاری با سهم بازار صادراتی و گرایش صادراتی وجود ندارد.
راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
47 - 62
حوزههای تخصصی:
بهبود اقتصاد و توسعه روستاها، بدون توجه به اهمیت نقش اشتغال و کارآفرینی زنان روستایی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، توجه به راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان نواحی روستایی شهرستان اردبیل به عنوان هدف این مطالعه برگزیده شد. مطالعه کنونی، از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش میدانی و با کمک ترکیبی از ماتریس های SWOT (نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدها) و QSPM (ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی) در قالب روش دلفی انجام شد. نمونه آماری، شامل 37 نفر (با کمک روش گلوله برفی) از کارشناسان و متخصصان بخش کشاورزی و روستایی در شهرستان اردبیل بودند که در حوزه اشتغال زنان روستایی فعالیت داشتند. مطابق نتایج اکتشافی در ماتریس SWOT، 28 شاخص قوت و ضعف و 31 شاخص فرصت و تهدید جهت توسعه کارآفرینی زنان روستایی شناسایی شدند. با توجه به مجموع امتیازهای نهایی عوامل داخلی و خارجی (158/2 EFE: ؛694/2 IFE:)، راهبردهای تعیین کننده و کانونی جهت توسعه کارآفرینی، شامل راهبردهای رقابتی (ST) به دست آمد. در بررسی اهمیت راهبردهای منتخب در ماتریس QSPM، ایجاد واحد متولی کارآفرینی و مشاوره تخصصی زنان روستایی در مراکز کشاورزی یا روستایی، برنامه ریزی جهت نیازسنجی کارآفرینی زنان روستایی و طراحی برنامه های آموزشی- ترویجی مدون و ایجاد یا توسعه صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی در مناطق هدف در اولویت های اول تا سوم قرار گرفتند. لذا، تمرکز برنامه ریزی های توسعه کارآفرینی در زنان روستایی، با محوریت یک واحد متولی مشخص در نهادهای اجرایی روستایی رخ خواهد داد که در این زمینه، توجه به تدوین برنامه جامع نیازسنجی کارآفرینی از زنان روستایی و جلب همکاری زنان کارآفرین در برنامه های آموزشی-انگیزشی، نقشی اساسی خواهد داشت.
بررسی رابطه بین سواد دیجیتالی و توسعه کارآفرینی دیجیتال (مطالعه موردی: دانشگاه های هنر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و نوآوری در فناوری های دیجیتال به طور اساسی چشم انداز رقابتی، استراتژی ها، فرآیندها و ساختارهای سنتی را تغییر داده است. در دنیای دیجیتال، هر کاری را می توان از طریق رایانه یا تلفن هوشمند انجام داد. کارآفرینی دیجیتال با سرمایه گذاری در این فرآیند مزایای بسیاری را برای شرکت ها و جامعه به ارمغان آورده است. عوامل تعیین کننده موفقیت و توسعه کارآفرینی دیجیتال و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر هنوز مشخص نیست. این مطالعه ازآن جهت حائز اهمیت است که محیط های دیجیتال در اکثر کشورهای درحال توسعه به طور فزاینده ای در حال رشد هستند. چنین محیطی به عنوان یک فرصت برجسته برای ارتقای کارآفرینی دیجیتال تلقی می شود. هدف مقاله تعیین عواملی است که در توسعه کارآفرینی دیجیتال از طریق سواد دیجیتال نقش مؤثری دارند. این عوامل با بررسی ادبیات و مقالات نشریات خارجی در این زمینه و دسته بندی این عوامل و سپس ارائه مدلی جامع بر اساس داده های به دست آمده شناسایی شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS 3 استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه فارغ التحصیلان و اساتید دانشگاه های هنر تبریز می باشد. نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که سواد دیجیتال (ارتباط و همکاری, مهارت های تدریس و یادگیری, سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات, تحقیق دیجیتال و سواد اطلاعاتی) یکی از موضوعات مهم مرتبط با توسعه کارآفرینی دیجیتال است.
تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی با استفاده از روش فراترکیب می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب و با بهره از رویکرد باروسو و ساندلوسکی (2007) که گام های این پژوهش براساس روش هفت مرحله ای می باشد؛ جهت بررسی ادبیات تحقیق می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهایی است که تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی را داشته اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش فراترکیب استفاده گردید. در این مطالعه برای شناسایی مولفه های تمکین مالیاتی، ابتدا معیارهای غربالگری و تجزیه و تحلیل بر روی پژوهش های انجام شده، نهایتاً منجر به انتخاب 23 سند شد که تمام الزامات تعیین شده توسط پروتکل بررسی را برآورده می کردند. با بررسی این اسناد، 26 کد به عنوان مضامین سازمان دهنده شناسایی و در قالب 5 کد مضامین فراگیر با عناوین «هنجار فرهنگی، ارزش های اجتماعی، هنجار محوری، قانون مداری، ضمانت های اجرایی» معرفی شدند.
تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی: نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 43
حوزههای تخصصی:
تحقق دوسوتوانی سازمانی در ابعاد اکتشاف و بهره برداری در نظام آموزشی می تواند از طریق افزایش و رشد مهارت های تفکر و سرمایه فکری ایجاد گردد. به همین دلیل پرداختن به آن و تلاش برای شناسایی و تقویت عناصر کلیدی مؤثر در موفقیت و تعالی آن از وظایف پژوهش گران و اندیشمندان است لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در معلمان شهر اصفهان بود. نوع پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر اصفهان بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی خوشه ای طبقه ای متناسب، با حجم 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه دوسوتوانی سازمانی، مهارت های تفکر کارآفرینانه و سرمایه فکری بود. پایایی ابزارها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مهارت های تفکر 98/0، دوسوتوانی سازمانی 97/0 و سرمایه فکری 90/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای Amos نسخه 22 و SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد اثرات کل مهارت های تفکر کارآفرینانه، سرمایه فکری و اثرات کل سرمایه فکری بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار بود و نقش میانجی سرمایه فکری، در تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار شد. بر این اساس متصدیان و برنامه ریزان امور درسی و آموزشی باید تدابیر لازم را جهت آشنایی معلمان با مهارت های تفکر کارآفرینانه در نظام آموزش و پرورش و محیط های یادگیری اتخاذ نمایند.
تدوین و طراحی مدل توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه بازاریابی همانند سایر پدیده های اجتماعی نیاز است تا به خواسته های جامعه و همچنین به حمایت از محیط زیست توجه گردد. هدف بازار صرفاً مشتری مداری نیست بلکه به سوی توجه به حساسیت های جامعه سوق پیدا کرده است که توجه به جامعه و محیط زیست باید در قالب بازاریابی پایداری عملیاتی گردد که این موضوع به عنوان یک مسأله بسیار مهم در شرکت های صادراتی دانش بنیان شناخته شده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان انجام شده است که راهکارهایی کاربردی و قابل اجراء جهت توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان ارائه می دهد که این شرکت ها با آگاهی از این برنامه ها و اجرای صحیح آن ها می توانند از این طریق به ارزش آفزینی پایدار و همچنین مزیت رقابتی پایدار و در نتیجه توسعه صادرات دست پیدا کنند و شاهد بهبود عملکرد، افزایش سودآوری و دیگر مزایای قابل توجه نیز باشند. این پژوهش با استفاده از رویکرد (گلیزری) نظریه داده بنیاد انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی و متخصصین شرکت های دانش-بنیان جمع آوری شده است که پس از تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مدل توسعه بازاریابی پایداری ارائه گردید که این مدل شامل 5 مقوله (هوشمندی محیطی، هوشمندی تکنولوژیکی، تقویت تعاملات محوری، توسعه بازاریابی اجتماعی و سبز، توسعه دانش داخلی و خارجی) می باشد که با توجه به نظرات خبرگان پژوهش، به عنوان راهکارهای توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان در نظر گرفته شده است.
نقش تعدیل گر نوآوری در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای سازمان (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون شرکت های دانش بنیان و اهمیت آن ها در پیش برد اهداف فناوری و اقتصادی، این پژوهش عوامل مؤثر بر بقای این گونه شرکت ها را بررسی کرده و در این راستا ابتدا اثر تفکر استراتژیک را به عنوان متغیّر مستقل بر بقای شرکت های دانش بنیان و سپس اثر نوآوری را به مثابه متغیّر تعدیل گر در این رابطه مشخص می کند. جامعه آماری، شامل 106 نفر از مدیران شرکت های فعال و غیر فعال دانش بنیان مستقر در استان مرکزی بودند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 84 نفر محاسبه شد که با توجه به نوع صنعت و نیز فعال بودن یا نبودن شرکت، با روش تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسش نامه استاندارد تعدیل یافته به منظور سنجش دو متغیّر تفکر استراتژیک و انواع نوآوری در اختیار مدیران شرکت ها قرار گرفت و پس از جمع آوری داده ها، تحلیل عاملی تأییدی و بررسی های مربوط به روایی و پایایی هر یک از پرسش نامه های پژوهش، در محیط نرم افزار تحلیل آماری SPSS 22 و نیز نرم افزار معادلات ساختاری Amos 23 صورت گرفت. پس از آن با استفاده از مدل رگرسیونی نیمه پارامتریک Cox در محیط نرم افزار SPSS 22 مشخص شد که تفکر استراتژیک بر بقای شرکت های دانش بنیان اثر مثبت و معناداری دارد و نیز اثر تعدیلی مثبت نوآوری محصول، نوآوری فرآیند و نوآوری بازاریابی در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای شرکت ها با استفاده از نتایج رگرسیون سلسله مراتبی Cox تأیید شد، اما اثر تعدیلی نوآوری سازمانی در این رابطه، معنادار نبود. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه پژوهش به همراه دارد.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 15 نفر از خبرگان سازمانی مدیران و متخصصین حوزه منابع انسانی می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. استخراج مؤلفه ها و شاخص های مدیریت منابع انسانی سبز از بررسی پیشینه و مبانی نظری به دست آمد و سپس برای تحلیل از روش دلفی فازی در سه راند استفاده شد. مؤلفه ها و ابعاد مدیریت منابع انسانی سبز شامل 9 بعد فرآیند سبز استراتژی سبز حمایت سبز فرهنگ سبز آموزش سبز پاداش سبز مشارکت سبز تجزیه و طراحی شغل سبز مدیریت انضباط سبز و 20 مؤلفه شناسایی و تائید شد. نتایج نشان داد که بعد استراتژی سبز در مدیریت منابع انسانی سبز در مرحله اول با میانگین (967/0) و دوم با میانگین (942/0) که اعداد به دست آمده تقریباً همپوشانی را در دو مرحله پایانی دارند. همچنین نتایج نشان می دهد که در بعد استراتژی سبز مؤلفه همراستایی استراتژیک سبز بالاترین نظرات خبرگان را دارا بوده؛ در مرحله اول با میانگین (990/0) و دوم با میانگین (973/0) که نشان از اشباع کامل نظرات خبرگان و همپوشانی این دو مرحله را دارا بوده است.
کشف و تحلیل فرآیند خرید در یک سازمان پروژه محور به کمک فرآیند کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های پروژه محور به علت داشتن ماهیت موقتی بودن و برنامه ریزی های دقیق زمانی و هزینه ای، حائز اهمیت بیشتری در برقراری رابطه بین داده و فرآیندهای عملیاتی هستند که این امر نیازمند درک صحیح فرآیندهای واقعی سازمان است. از طرفی یکی از موضوعات مهم برای مدیریت سازمان های پروژه محور، مدیریت فرآیندهای کسب وکار آن است ولی باتوجه به رفتار پویا و پیچیدگی ذاتی یک سازمان پروژه محور، شناسایی فرآیندهای آن به کمک مدل سازی های سنتی دیگر قابل اتکا نیست. یک راه حل نسبتاً نوظهور برای مقابله با این موضوع، "فرآیندکاوی" نام دارد. در این مقاله چارچوبی معرفی شده است که با شناخت دقیق فرآیند، عملکرد واحدهای کسب وکار در مقایسه با واقعیت اندازه گیری شود. این چارچوب فراگیر، مراحل پیش نیاز شناخت از جمله پایش و تمیزسازی داده های سیستم اطلاعاتی جهت کشف وضع موجود فرآیند و بررسی آن از زوایای مختلف را برعهده می گیرد. هدف اصلی این مقاله، توسعه چارچوبی برای بهبود فرآیند خرید در شرکت چاوش راه بنا بر پایه فرایندکاوی می باشد. پیشنهاد بهبود فرآیند با استفاده از پیاده سازی و استخراج دانش از فرآیند، کشف روابط غیرمنتظره و پنهان و یافتن گلوگاه های فرآیند خرید با استفاده از تکنیک های فرآیندکاوی در قالب چارچوبی در این مقاله ارائه گردیده است.
تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سبز به عنوان رهیافتی جدید مورد توجه سیاست گذاران دولتی و آموزشی در کشورهای مختلف قرار گرفته است؛ به گونه ای که اهمیت توسعه محصولات سالم و سبز به خصوص در بخش کشاورزی برای حفظ سلامت جامعه و محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی در دسته پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش تکنیک تحلیل سوات (SWOT) بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام زنان کشاورز در استان ایلام بودند که موفق به دریافت نشان حد مجاز آلاینده ها برای محصولات کشاورزی خود از اداره کل استاندارد استان ایلام شدند. نمونه های مورد نظر در این پژوهش به صورت هدفمند و به روش نمونه گیری گلوله برفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به صورت انفرادی و بحث گروهی بود. در بخش کمی با کمک پرسشنامه و نرم افزار SPSS و همچنین تشکیل ماتریس SWOT چهار راهبرد (تهاجمی- تدافعی- محافظه کارانه و رقابتی) ارائه گردید. نتایج پژوهش بیانگر این بود که راهبردهای تهاجمی (SO) شامل برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق، راهبردهای محافظه کارانه (WO)، شامل تعیین الگوهای موفق و پیش رو در زمینه تولید محصول سالم و تجلیل و تقدیر سالانه از آن ها، راهبردهای رقابتی(ST)، شامل استفاده از بذرهای اصلاح شده در تولید محصول سالم و راهبردهای تدافعی (WT)، شامل ایجاد بازار فروش و یا میدان تره بار ویژه محصولات سالم تعیین گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی راهکارهای مناسب برای توسعه محصول سالم در استان ایلام نشان داد که به ترتیب برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق و ایجاد رغبت و میل کامل به سمت تولید محصول سالم با حمایت، آموزش و اطلاع رسانی لازم از طرف دولت از مهمترین راهکارها جهت توسعه محصول سالم در استان ایلام می باشند. یافته های این پژوهش راهنمایی مناسب برای کمک به سیاست گذاران دولتی و آموزشی- ترویجی جهت توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی ارائه می دهد.
واکاوی مؤلفه های پذیرش کارآفرینی هیبریدی در بین کارکنان سازمان های دولتی (مورد مطالعه: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
124 - 95
حوزههای تخصصی:
موفقیت اقتصادی یک کشور اغلب با ظرفیت آن برای تولید کارآفرینانی که قادر به تغییر و پیشبرد بافت اقتصادی هستند، مرتبط است. در حال حاضر پدیده کارآفرینی هیبریدی یک اهرم راهبردی برای توسعه اقتصادی به شمار می رود که در حال حاضر به طور فزاینده ای در سازمان ها رایج شده است. وجود کارآفرینان هیبریدی منعکس کننده تغییرات در شرایط بازار است که نشان می دهد افراد تصمیم می گیرند از تجربه خود در راستای توسعه کسب وکار در خارج از سازمان استفاده کنند. بر این اساس این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش کارآفرینی هیبریدی در بین اعضای سازمان های دولتی در استان فارس انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت کیفی و از نوع مطالعه چندموردی است. داده ها، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و مطلعین کلیدی در زمینه کارآفرینی هیبریدی در دانشگاه و سازمان های مختلف استان که به عنوان صاحب نظر شناخته می شوند و با روش نمونه گیری هدفمند و از نوع گلوله برفی انتخاب شدند، جمع آوری گردید. روند جمع آوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری که با مصاحبه پانزدهم حاصل شد، ادامه یافت. برای تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. طبق نتایج پژوهش، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اقتصادی، نقش خانواده، ویژگی های سازمانی، شبکه سازی و پیوند بین فناوری های نوین علمی و صنعت از جمله عوامل تأثیرگذار بر پذیرش کارآفرینی هیبریدی از دیدگاه صاحب نظران بودند. مؤلفه های پیوند بین فناوری های نوین علمی و صنعت، مدیریت زمان، توسعه اقتصادی، تجربه کاری و ارتقای کارایی شغلی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت از دیدگاه پاسخگویان بودند. بر اساس نتایج پژوهش، داشتن دو نقش یا تبدیل شدن به کارآفرینی هیبریدی از نظر مالی، وضعیت بهتری برای کارکنان به همراه دارد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به همراه دارد.
ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا در دانشگاه رازی انجام گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پژوهش نظریه بنیانی انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل مدرسین و دانشجویان خبره در گروه کارآفرینی دانشگاه رازی کرمانشاه بودند که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 22 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با روش کدگذاری سه مرحله ای تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز تعداد 72 مفهوم و در کدگذاری محوری 16 مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی مدل پارادایمیک تدوین و ارائه گردید. بر اساس نتایج، از عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دانشگاه در دوران پساکرونا بهبود عوامل فنی و زیرساختی و توسعه مهارت ها به عنوان یک پیش نیاز مطرح گردید. در این راستا توسعه زیرساخت های فنی و زیربنایی از طریق تأمین و تخصیص سرمایه و بودجه لازم و بهبود مهارت های کلیه دست اندرکاران از طریق برگزاری کلاس های آموزشی پیشنهاد می گردد.