مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
گرایش کارآفرینی
حوزه های تخصصی:
اهمیت کارآفرینی در اقتصاد امروز بر هیچ کس پوشیده نیست. در پژوهش های رو به رشدی که در حوزه کارآفرینی صورت پذیرفته است تاکید بیشتر بر تزریق روحیه کارآفرینی در زیرساختهای سازمان و تطابق سازمان با محیط کسب و کار می باشد. گرایش کارآفرینی بعنوان شاخه ای از کارآفرینی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش هدف اصلی بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی به عنوان یک سلسه باورها، اعتقادات و ارزش های مشترک بین اعضای سازمان بر روی گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک کارآفرینی است. این مطالعه ادعا می کند که فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی سازمانی در بانک مزبور تاثیر گذار است. در این پژوهش از الگوی دنیسون برای سنجش فرهنگ سازمانی سازمان مزبور استفاده شده است که شاخص-های در گیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت بعنوان مولفه های متغیر مستقل هستند و از الگوی دس و لامپکین برای سنجش متغیر وابسته گرایش کارآفرینی که شاخص های استقلال طلبی، نوآوری، پیشگامی، رقابت جویی و ریسک پذیری را مورد ارزیابی قرار می دهد، استفاده شده است. نتیجه ارزیابی ها و بررسی های انجام گرفته حکایت از تائید فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینی در بانک کارآفرین و همچنین تائید فرضیه های فرعی مبنی بر تأثیر شاخص های درگیر شدن در کار، سازگاری ، انطباق پذیری و رسالت یا ماموریت با گرایش کارآفرینی سازمانی، دارد. در نهایت بررسی ها بیان می دارند که فرهنگ حاکم بر بانک کارآفرینی فرهنگی ماموریتی است.
تاثیر گرایش کارآفرینی سازمانی وقابلیت یادگیری بر صادرات کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۹
145 - 169
حوزه های تخصصی:
دانش موجود در رابطه با عوامل تعیین کننده صادرات کارآفرینانه اندک و پراکنده است. به منظور پرکردن این شکاف تحقیقاتی هدف این تحقیق بررسی تاثیر دو منبع ناملموس سازمان (کرایش کارآفرینی سازمانی و قابلیت یادگیری) بر صادرات کارآفرینانه است. زیرا تقویت ویژگی کارآفرینی بین الملل در سازمان با استفاده از این منابع باعث ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار و غیرقابل تقلید برای سازمان می شود. بر اساس آنچه بیان شد مدل مفهومی ارائه شده و در بین شرکتهای کوچک و متوسط در صنعت مواد غذایی(گلستان، نوبر سبز، شرکت کدبانو، کماج صبا، دشت نشاط، مهراد، ایران چاشنی و ...) مورد بررسی قرار گرفته است.. نمونه مورد بررسی نیز شامل مدیران ارشد و کارشناسان حوزه بازاریابی در شرکت های مورد نظر و روش نمونه گیری مورد استفاده نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند است. روش تحقیق مورد استفاده پرسشنامه است که در مجموع 195 پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از روشهای معادلات ساختاری و نرم افزارهای Amos و Spss مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که گرایش کارآفرینی بر صادرات کارآفرینانه تاثیر مثبتی دارد و از بین سه بعد این گرایش تنها بعد ریسک پذیری بر صادرات کارآفرینانه موثر است. علاوه بر این عامل قابلیت یادگیری بازار
تجربیات رهبران تحول آفرین با گرایش کارآفرینی و عملکرد نوآورانه در الکترونیکی کردن گمرک(با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی کلایزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای رویارویی با محیط دگرگون خود نیازمند انعطاف پذیری در عملکرد و گرایش کارآفرینی برای عملکرد نوآورانه باتوجه به رهبری تحول آفرین هستند. هدف پژوهش حاضر، درک تجربیات رهبران تحول آفرینی است که با گرایش کارآفرینی، گمرک را الکترونیک کرده اند. سؤال پژوهش با عنوان " رهبران در طی فرایند الکترونیکی کردن گمرک، چه تجاربی کسب کرده اند؟" شکل گرفت. جامعه مورد مطالعه، مدیران و رهبرانی هستند که از سال 1393 تا 1396 گمرک را الکترونیک کرده و تجربیات خود را بیان و توصیف می کنند. برای انتخاب افراد از نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده شد. (4 مدیر اجرایی و 4 مدیر ستادی) سپس داده های موردنیاز با مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند (30 تا 50 دقیقه) در محدوده زمانی 15/11/1395 تا 15/2/1396 جمع آوری شد. یافته های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کلایزی، در هفت مفهوم اساسی طبقه بندی شد. این مفاهیم عبارتند از: رهبری (انگیزه الهام بخش، ترغیب ذهنی، ملاحظات فردی)؛ نوآوری (نوآوری فرایند و محصول، نوآوری فنی و اجرایی) و گرایش کارآفرینی (پیشگامی و رویکرد تهاجمی). نتایج پژوهش، نشان دهنده آن است که رهبری تحول گرا تأثیر مثبت و معنی داری برگرایش کارآفرینی کارکنان در اجرای گمرک الکترونیک دارد. ازطرف دیگر، می توان گفت گرایش به کارآفرینی تأثیری مثبت بر عملکرد نوآورانه در گمرک الکترونیک دارد.
مقایسه ی میزان مهارت های افزایش دهنده ی گرایش کارآفرینی در نظام آموزش عالی ایران (مطالعه دانشگاههای شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
61 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی میزان مهارت های افزایش دهنده ی گرایش کارآفرینی در نظام آموزش عالی بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری پروژه 27969 استاد و دانشجوی سال آخر در رشته ها ودانشگاههای مختلف شهرستان شیراز بوده است. در این پژوهش، ابزار مطالعه ی میدانی شامل پرسشنامه و مصاحبه بوده و ویژگی های فنی پرسشنامه نیز در دو بخش روایی و پایایی با استفاده از معیارهای مختلف ارزیابی گردیده است. نمونه آماری 1367 نفر از اساتید و دانشجویان سال آخر در رشته ها و دانشگاه های مختلف شیراز بوده است. براساس قانون نسبت تعداد نمونه برای هر گروه آموزشی تعیین و سپس پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده نظامدار در بین نمونه توزیع شده اند، در نهایت به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس و اکسل استفاده گردیده است. یافته ها نشان داده اند که میزان گرایش کارآفرینی در دانشجویان بسیار پایین بوده و از نظر پاسخگویان بهبود مهارت های خاص می توانند در افزایش میزان گرایش کارآفرینی موثر واقع شوند، نتایج همچنین نشان داده اند که وضعیت فعلی دانشگاه ها در زمینه ی مهارت های افزایش دهنده ی گرایش کارآفرینی و عملکرد و اقدامات دانشگاه ها در زمینه ی بهبود این مهارت ها بسیار ضعیف بوده و مقایسه ی نظر پاسخگویان در مورد این مهارت ها با وضعیت فعلی دانشگاه ها در زمینه ی مهارت های مذکور و همچنین عملکرد و اقدامات دانشگاه ها در زمینه بهبود مهارت ها اختلاف معنا داری را نشان دادند.
نقش میانجی بازارگرایی در ارتباط بین گرایش کارآفرینی و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بازارگرایی بر ارتباط بین گرایش کارآفرینی و عملکرد سازمانی شرکت های شیمیایی و دارویی «بورس تهران» انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری به وسیله تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی در میان نمونه ای شامل 245 نفر از مدیران شرکت های صنایع شیمیایی و دارویی توزیع شد. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و به طور مشخص مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. نتایج الگوی پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینی به طور مستقیم طبق الگوی تحلیل مسیر ارائه شده با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معنادار دارد؛ همچنین نتایج نشان می دهد اگر گرایش کارآفرینی با بازارگرایی همراه باشد، تأثیر آن بر عملکرد بیشتر و پایدارتر خواهد بود؛ بنابراین، تأثیر غیرمستقیم گرایش کارآفرینی بر عملکرد سازمانی از تأثیر مستقیم آن بیشتر است.
تأثیر گرایش کارآفرینی بر عملکرد صادراتی شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط های رقابتی و متغیر امروزی، ناپایداری، رقابت دانش محور و همچنین چرخه ی عمر کوتاه محصولات و کسب وکارها لزوم بهره گیری از رویکرد کارآفرینانه و قابلیت یادگیری سازمانی را هر چه بیشتر آشکار می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مستقیم گرایش کارآفرینی برعملکرد صادراتی و همچنین تأثیر غیرمستقیم آن از طریق قابلیت یادگیری بر عملکرد صادراتی، به مطالعه 154 شرکت کوچک و متوسط در ایران و انگلستان پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از حیث روش از نوع توصیفی همبستگی است. جهت تحلیل داده ها از روش دومرحلهای تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که گرایش کارآفرینی به طور مستقیم و همچنین غیر مستقیم از طریق قابلیت یادگیری بر عملکرد صادراتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین قابلیت یادگیری بهعنوان متغیر میانجی رابطه گرایش کارآفرینی و عملکرد صادراتی را تقویت میکند.
بررسی تاثیر گرایش کارآفرینی و گرایش بازار بر عملکرد با نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری (مطالعه موردی : صنعت مواد غذایی)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر گرایش کارآفرینی و گرایش بازار بر عملکرد با نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری (مطالعه موردی : صنعت مواد غذایی) می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی می باشد. تحقیق حاضر پژوهشی توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را مدیران شرکت های تولید کننده مواد غذایی در شهر تهران تشکیل می دهند که تعداد انها حدود 430 نفر است. با توجه به اینکه از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار PLS برای اجرای مدل تحقیق استفاده شد، از قانون ده پاسخ دهنده به ازای هر گویه استفاده شد. پرسشنامه تحقیق شامل 28 گویه می باشد، تعداد 280 نفر، نمونه آماری تحقیق را تشکیل می دهند. در این پژوهش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. در این تحقیق برای آزمون فرضیه ها و تعیین تأثیر متغیرهای مکنون از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. در پژوهش حاضر در دو بخش از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده گردید. در بخش اول برای برازش مدل های اندازه گیری (تحلیل عاملی تأییدی) و در بخش دوم به منظور سنجش مدل و معنی داری روابط بین متغیرها از تحلیل مسیر بهره گرفته خواهد شد. نتایج بررسی فرضیات تحقیق نشان داد که گرایش کارآفرینی و گرایش بازار بر عملکرد سازمان با نقش میانجی درگیری ذهنی در صنعت مواد غذایی تاثیر معناداری ندارد.
تأثیر گرایش کارآفرینی و یادگیری و خودکارآمدی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کار: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۸
۸۵-۷۲
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه افزایش شدت رقابت و عدم اطمینان محیطی باعث شده است که مدیران برای بهره گیری از فرصت های پیش رو به عواملی که بر عملکرد تأثیرگذار است، بیش تر توجه کنند. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گرایش کارآفرینی، گرایش یادگیری و خودکارآمدی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کار است. روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش انجام توصیفی پیمایشی بوده که در سال 97 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران، رؤسا، سرپرستان و کارشناسان شرکت داروسازی ثامن مشهد بود. از جامعه آماری 187 نفره، 132 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد بوده که روایی سازه آن از طریق آزمون تحلیل عاملی و پایایی آن با آلفای کرونباخ بالای 8/0 تایید شد. داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SPSS و آموس تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینی و خودکارآمدی کارآفرینانه به طور مستقیم و به ترتیب با ضرایب 18/0 و 33/0 بر عملکرد کسب و کار تأثیرگذار هستند. همچنین، گرایش یادگیری (با ضریب 22/0) بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است. یادگیری سازمانی نیز با ضریب مسیر 40/0 بر عملکرد کسب و کار تأثیرگذار است. علاوه بر آن، گرایش کارآفرینی، گرایش یادگیری و خودکارآمدی کارآفرینانه می توانند از طریق یادگیری سازمانی به ترتیب با ضرایب 20/0، 08/0 و 16/0 عملکرد کسب و کار را تحت تأثیر قرار دهند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد افزایش گرایش یک سازمان به کارآفرینی و خودکارآمدی باعث بالا رفتن یادگیری در آن سازمان می شود که موجب عملکرد بهتر است.
عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: شرکت های تولید مواد غذایی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
39 - 56
حوزه های تخصصی:
سازمان های امروزی برای پاسخ به تغییرات روزافزون در جهان و حفظ قدرت رقابت و اثربخشی، به طور فزاینده ای به کارآفرینی کارکنان خود اتکا دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان بود. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت های تولید مواد غذایی استان همدان بودند که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن به ترتیب براساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3.2 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان متغیرهای مورد مطالعه (ریسک پذیری، نوآوری، پیشگامی، قصد کارآفرینانه، سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری)، متغیرهای پیشگامی و قصد کارآفرینانه بیش ترین سهم را در تبیین متغیر کارآفرینی درون سازمانی کارکنان داشتند. همچنین، یافته های مطالعه نشان داد که قصد کارآفرینانه درون سازمانی رابطه بین نوآوری و پیشگامی با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان را میانجی گری می کند. این در حالی است که بر اساس نتایج مطالعه، رابطه معناداری بین سیستم فعال سازی رفتاری و ریسک پذیری با کارآفرینی درون سازمانی کارکنان مشاهده نشد. یافته های این مطالعه، پیشنهادهای مفید و کاربردی را برای مدیرانی که به دنبال توسعه و بهبود کارآفرینی در سازمان های متبوع خود هستند، ارائه نموده است.