مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قصد کارآفرینانه
حوزه های تخصصی:
ضرورت و اهمیت ارتقای قصد کارآفرینانه در دانشجویان و دانش آموختگان، با توجه به سرعت افزایش میانگین تحصیلات جوانان جویای کار در کشور بیش از پیش مورد توجه مسئولان و پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل بازدارنده قصد کارآفرینانه در میان دانشجویان دانشگاه تهران انجام می شود. اطلاعات این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه عمیق با خبرگان به منظور شناسایی عوامل بازدارنده مؤثر بر شکل گیری قصد کارآفرینانه در دانشجویان گردآوری شده است. جامعه آماری 1647 نفر و شامل دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های فنی، روان شناسی و علوم تربیتی و کارآفرینی دانشگاه تهران است. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای متناسب و حجم نمونه شامل 138 نفر است. نتایج تحقیق نشان می دهد گرچه در سه بعد نگرش، هنجارهای اجتماعی و خودباوری دانشجویان عوامل بازدارنده خاصی مشهود نیست؛ 89 درصد از دانشجویان حمایتهای اجتماعی مطلوبی را از طرف جامعه به منظور راه اندازی کسب وکار جدید درک نکرده اند. درواقع، از نظر دانشجویان، دانشگاه مشوق ایده-های جدید نیست، آنها مهارتهای کارآفرینانه را در دانشگاه کسب نمی کنند، شرایط اقتصادی ـ اجتماعی برای راه اندازی کسب وکار مساعد نیست.
بررسی ارتباط هوش هیجانی با قصد کارآفرینانه مورد مطالعه: دانشجویان کارشناسی تربیت بدنی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون کارآفرینی و نقش مهم آن در اشتغال دانشجویان، در تحقیق حاضر تأثیر هوش هیجانی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان بررسی می شود. بر این اساس مدل طراحی شد و ازطریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) در میان دانشجویان مقطع لیسانس دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران مورد سنجش قرار گرفت. براساس یافته های این تحقیق هوش هیجانی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأثیر دارد. ازاین رو از آنجا که هوش هیجانی قابل آموزش و پرورش است، می توان از آن به منظور پرورش قصد کارآفرینانه دانشجویان و در نتیجه افزایش نرخ کارآفرینی در میان آنان استفاده کرد.
نقش دانش و مهارت کارآفرینانه در توسعه قصد کارآفرینی دیجیتالی دانشجویان دانشگاه های دولتی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر تبیین و تحلیل روند شکل گیری و توسعه قصد کارآفرینی دیجیتالی توسط دانشجویان علوم کامپیوتر با بهره گیری از تئوری رفتار برنامه ریزی شده می باشد. بدین منظور، دو متغیر مهم، یعنی دانش و مهارت کارآفرینی در الگوی نظریه رفتار برنامه ریزی شده ادغام شدند. جامعه آماری این پژوهش را 483 نفر از دانشجویان علوم کامپیوتر در چهار دانشگاه دولتی در استان همدان (شامل دانشگاه های بوعلی سینا، صنعتی همدان، سید جمال الدین اسدآبادی و ملایر) تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران، 150 نفر بعنوان نمونه آماری تعیین و به روش تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی تحقیق پس از ارزیابی و تعیین وضعیت روایی و پایایی آن جمع آوری شد. بر مبنای نتایج تحلیل رگرسیون مشخص شد که بین متغیرهای نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده با متغیر قصدکارآفرینانه دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. البته در بین متغیرها، کنترل رفتار درک شده دارای قوی ترین تأثیر بود. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که بین متغیرهای دانش کارآفرینی و مهارت کارآفرینی با متغیر قصد کارآفرینی دیجیتالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بر مبنای یافته-های این تحقیق، تدوین سازوکارهایی برای ترویج فرهنگ کارآفرینی، تقویت نگرش های مثبت و ارائه خدمات مشاوره و برنامه هایی برای ایجاد و تقویت دانش و مهارت های کسب و کار برای دانشجویان پیشنهاد شده است.
نقش نیمرخ شخصیت کارآفرینانه و عوامل انگیزشی در توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در دانشگاه های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، کارآفرینی به یک موضوع مهم در تحقیقات علوم اجتماعی تبدیل شده است و به رابطه بین شخصیت و کارآفرینی، مجدداً توجه جدی شده است. در پژوهش حاضر بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده، نقش عوامل انگیزشی (نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و شخصیت کارآفرینانه (نیمرخ پنج عامل بزرگ شخصیت) در شکل گیری و توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی بررسی شد. در این پژوهش، شخصیت کارآفرینانه به صورت یک متغیر دوربرد با مدل نظریه رفتار برنامه ریزی شده تلفیق شد. جامعه آماری، دانشجویان کارشناسی کشاورزی سال آخر در چهار دانشگاه غرب کشور بود (1450N=) که از این میان بر اساس جدول بارتلت و همکاران، تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه ای ساختارمند، گرد آوری شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که دو متغیر انگیزشی یعنی نگرش و کنترل رفتاری درک شده بر قصد کارآفرینانه، تأثیر مثبت و معناداری دارند (01/0P<)، در حالی که تأثیر هنجارهای ذهنی معنی دار نبود. همچنین نیمرخ شخصیتی کارآفرینانه با نگرش (05/0P<) و کنترل رفتاری درک شده، رابطه مثبت و معنی داری داشت (01/0P<). نتایج همچنین نشان داد که اثرات نیمرخ شخصیتی بر قصد کارآفرینانه از طریق دو عامل مجاورتر (یعنی نگرش و کنترل رفتاری) منتقل می شوند (اثرات واسطه ای). به طور کلی، نتایج پژوهش بر اهمّیت دیدگاه شخصیتی در تحقیقات کارآفرینی تأکید مجدّد دارد و از این ایده حمایت می کند که اثرات شخصیت بر پیامدهای کارآفرینانه، بیشتر از طریق عوامل مجاورتر منتقل می شوند.
بررسی تأثیر مصرف رسانه های نوین بر قصد کارآفرینانه دانشجویان (مطالعه موردی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵
136-166
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مصرف رسانه های نوین بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کارآفرینی دانشگاه تهران است. در سال های اخیر مطالعات محدودی در حوزه رسانه و کارآفرینی انجام شده که بیشتر آن ها به کارآفرینی در رسانه ها پرداخته و به نقش ترغیبی و ترویجی رسانه ها در حوزه کارآفرینی توجه نکرده اند. این پژوهش برای اولین باراست که در ایران به بررسی تأثیر مصرف رسانه های نوین بر قصد کارآفرینانه می پردازد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است و جامعه آماری 450 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در مقاطع ارشد و دکترای رشته کارآفرینی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران در سال 95-1394 هستند. نمونه گیری به روش احتمالی طبقه ای نسبی متناسب و حجم نمونه 210 نفر است. نتایج پژوهش نشان می دهد که افراد موردمطالعه به طور میانگین چهار ساعت از شبانه روز از اینترنت استفاده می کنند و بیشترین میزان رسانه های نوین اینترنتی مورداستفاده به ترتیب شامل وب سایت های خبری آنلاین، شبکه های اجتماعی مجازی، وب سایت های علمی و آموزشی و وبلاگ ها و ویکی ها بوده است. نتایج بیانگر این است که رابطه معنادار و مثبتی بین مصرف رسانه های نوین و قصد کارآفرینانه در بین دانشجویان وجود دارد. بدین معنا که هرچه میزان مصرف رسانه های نوین اینترنتی در بین دانشجویان بالاتر می رود، انگیزه و قصد کارآفرینانه در میان دانشجویان موردبررسی به ویژه در بُعد درک امکان پذیری برای راه اندازی یک کسب وکار و اقدام علمی برای شروع فعالیت کارآفرینانه تقویت می شود. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نیز نشان می دهد که استفاده از رسانه های نوین از طریق تأثیرگذاری بر سایر متغیّرها (شاخص های قصد کارآفرینانه) به صورت غیرمستقیم بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأثیر داشته است.
شناسایی ابعاد موثر تداعی معانی برند ملّی بر جذب کارآموزان بین المللی دارای قصد ِکارآفرینانه ( مطالعه موردی: مرکز آیسک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال چهارم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
107 - 132
حوزه های تخصصی:
مطالعات پیشین از دو منظر قابل ِتامل هستند؛ یکی اینکه دستاوردهای برندسازی ملّی ضمن معرفی کشورها موجب جذب مصرف کنندگان، گردشگران و کارآفرینان به بازار می شود، از طرف دیگر موجب جذب دانشجویان بین المللی می شود که در برنامه های کارآموزی شرکت می کنند. این پژوهش به دنبال شناسایی تأثیر تداعی معانی برند ملّی بر کارآفرینی از طریق کارآموزی بین المللی است. یکی از سازمان های فعال در زمینه کارآموزی بین المللی، آیسک می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش 60 نفر است و پرسشنامه محقق ساخته پژوهش به صورت تصادفی ساده بین 55 نفر از کارآموزان بین المللی در مرکز آیسک توزیع و درنهایت 52 پرسشنامه جمع آوری شد. در این پژوهش پرسشنامه های توزیع شده توسط آزمون فرضیات تحقیق و مدل تحلیل مسیر آن براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری بااستفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس2 تحلیل و بررسی گردید. نتایج نشان می دهد ابعاد تداعی معانی برند ملّی ازجمله فرهنگ ملّی، گردشگری، کیفیت زندگی و محیط کسب وکار بر جذب کارآموز بین المللی تأثیر مثبت دارد، اما بعد سیستم ارزشی بر جذب کارآموزان تأثیری ندارد.
تبیین نقش سرمایه روان شناختی کارآفرینانه در ایجاد کسب وکارهای مخاطره آمیز جدید: نقش میانجی قصد کارآفرینانه (مورد مطالعه: شرکت های تجهیزات پزشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
193 - 218
حوزه های تخصصی:
در مطالعات کارآفرینی، برخلاف سرمایه های مالی و انسانی و اجتماعی، به تبیین نقش سرمایه روان شناختی در ایجاد کسب وکارهای مخاطره آمیز جدید پرداخته نشده است. در واقع، عدم ارتباط میان نظریه سرمایه روان شناختی و مطالعه کارآفرینی بی توجهی به مفهوم سرمایه روان شناختی کارآفرینانه را به دنبال داشته است. به علاوه، با توجه به اینکه قصد کارآفرینانه پیش بینی کننده مناسبی برای رفتار کارآفرینانه (ایجاد کسب وکار مخاطره آمیز جدید) است، هنوز درک کافی در ارتباط میان قصد رفتار وجود ندارد. بنابراین، هدف این پژوهش تبیین نقش سرمایه روان شناختی کارآفرینانه در ایجاد کسب وکارهای مخاطره آمیز جدید با میانجی گری قصد کارآفرینانه است. داده های این پژوهش از نمونه ای 204 نفری از بنیان گذاران و هم بنیان گذاران کسب وکارها در صنعت تجهیزات پزشکی، که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل آزمون شد. روابط میانجی مدل نیز با روش بوت استرپ بررسی شد. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه بود. برای بررسی روایی ابزار پژوهش روایی محتوا و روایی سازه و برای ارزیابی پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به کار گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد سرمایه روان شناختی کارآفرینانه بر ایجاد کسب وکارهای مخاطره آمیز جدید تأثیر مستقیم و مثبت می گذارد. همچنین، سرمایه روان شناختی کارآفرینانه از طریق متغیر میانجی قصد کارآفرینانه به طور غیرمستقیم بر ایجاد کسب وکارهای مخاطره آمیز جدید تأثیر مثبت می گذارد.
واکاوی تاثیر برنامه های تلویزیونی آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه مخاطبان (مورد مطالعه: شهر تهران)
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
60 - 80
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد پویای جهان امروز، رویکردهای سنتی کسب وکار، دیگر پاسخگوی نیازهای رشد، بقا و رقابت در بازار نبوده و کارآفرینی به عنوان ضرورت، پیش روی سازمان ها و افراد قرار گرفته است. در چنین وضعیتی، سازوکارهای مؤثر بر ارزش های فرهنگی به طور گسترده ای می توانند در گرایش افراد به کارآفرینی، چه به صورت فردی و چه در بافت یک کسب وکار موجود مؤثر باشند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر تلویزیون و محتوای برنامه های تلویزیونی بر قصد کارآفرینانه مخاطبان آن است. رویکرد مطالعه حاضر، کمّی و جامعه موردپژوهش شامل مخاطبان برنامه های تلویزیونی در شهر تهران سال 96-97 که رسانه ملی را می بینند انتخاب شد و بر اساس جدول مورگان نمونه به تعداد 384 نفر با رویکرد تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه توزیع گردید. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است محتوای کارآفرینی و اجتماعی برنامه تلویزیونی تأثیر مثبت و معنادار بر قصد کارآفرینانه فردی دارد. محتوای اجتماعی و قصد کارآفرینانه فردی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر دارد؛ اما محتوای کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر ندارد.
نقش میانجی گری مهارت های کارآفرینانه دانشجویان علوم ورزشی در تأثیر جهت گیری کارآفرینانه بر قصد و خود کامیابی راه اندازی کسب و کار ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر جهتگیری کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه و خودکامیابی راه اندازی کسب و کار ورزشی با درنظرگرفتن نقش میانجی مهارتهای کارآفرینانه است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی ارشد علوم ورزشی دانشگاههای کشور می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 364 نفر از دانشجویان انتخاب شد. برای جمع آوری دادهها از چهار پرسشنامه استاندارد جهت گیری کارآفرینی، قصد کارآفرینی، مهارت های کارآفرینی و خودکامیابی استفاده شد. ببعد از ترجمه و ترجمه مجدد پرسشنامه ها، برای اطمینان از روایی صوری و محتوایی هر چهار پرسشنامه از نظرات متخصصان مدیریت ورزشی استفاده شد. برای پایایی پرسشنامه ها از آزمون ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و پایایی پرسشنامه های جهت گیری کارآفرینی 84/0، قصد کارآفرینی 79/0، مهارت های کارآفرینی 90/0 و پرسشنامه خودکامیابی 87/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نسخه 20 نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، مقادیر استخراج شده برای مسیرهای جهت گیری کارآفرینانه و مهارت های کارآفرینانه (57/0)، مهارت های کارآفرینانه و قصد کارآفرینی (61/0) معنیدار بودند (p
مطالعه تطبیقی برنامه درسی فنی و حرفه ای (رسمی و آکادمیک) با تأکید بر قصد کارآفرینانه در بین کشورهای کانادا، آلمان و هندوستان با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
143 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه تطبیقی برنامه درسی فنی وحرفه ای سه کشور موفق دنیا در آموزش فنی و حرفه ای و کارآفرینی با ایران بود. پژوهش کاربردی توصیفی، با استفاده از روش مطالعه تطبیقی جرج بردی انجام و اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی با رویکرد ارتقاء قصد کارآفرینانه در فراگیران بررسی شد. نتایج: اهداف و محتوای برنامه درسی سه کشور منتخب و ایران مشابه و در راستای ایجاد قصد و مهارت های کارآفرینانه است. در آلمان و کانادا تربیت نیروی کار جهانی از اهداف برنامه درسی است. محتوای بررسی شده برنامه درسی کشورهای منتخب و ایران شبیه و توجه به فناوری و اطلاعات، علم ارتباطات، یادگیری زبان های بین المللی و محیط زیست، محتوای مکمل در برنامه درسی کشورهای منتخب است. درس هایی مانند مدیریت کسب وکار، دانش کارآفرینی در کشورهای منتخب و ایران مشترک، اما میان فعالیت های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی کشورهای منتخب و ایران فاصله زیادی دیده شد. در ایران از روش های سنتی در تدریس استفاده می شود اما رویکرد کشورهای منتخب بر پایه روش های گروهی است. در ارزشیابی، کشورهای منتخب از روش های متنوع (استفاده از هیات ارزیاب، خودارزیابی، ارزیابی پروژه های تحقیقاتی فراگیران) استفاده می کنند و در ایران آزمون های کتبی و شفاهی استفاده می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق و روش آموزش مرسوم بر بازده های شناختی و عاطفی یادگیری دانشجو معلمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق و روش آموزش مرسوم بر بازده های شناختی و عاطفی یادگیری دانشجو معلمان صورت گرفته است. 112 نفر از دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان اردبیل به روش نمونه گیری هدفمند برای انجام پژوهش انتخاب شدند. این پژوهش مبتنی بر یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه های معادل یا هم ارز بود. داده ها از طریق دو آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و آزمون سنجش نگرش مک کوچ و سیگل (2003)، که هر دو دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند، گردآوری و با روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مبتنی بر هوش موفق و روش آموزش مرسوم در بیشتر بازده های شناختی و عاطفی یادگیری (درک، مهارت تحلیل، مهارت خلاق، مهارت عملی، ادراک خود تحصیلی، و نگرش به استاد و کلاس) تفاوت معنی داری دارند. اما در نگرش به دانشگاه، انگیزش/خودنظم دهی و ارزش گذاری هدف ها تفاوت معنی داری ندارند. یافته های تحقیق را می توان در آموزش و تربیت دانشجومعلمان مورد استفاده قرار داد و آن را در استانداردهای آموزشی دانشجومعلمان در نظر گرفت.
اثربخشی ارائه واحد درسی کارآفرینی بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه و قصد کارآفرینانه دانشجویان علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
156 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، اثربخشی ارائه واحد درسی کارآفرینی بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه و قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته علوم ورزشی دانشکده علوم ورزشی دانشگاه اراک بود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. 32 نفر به عنوان نمونه تحقیق به صورت هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. 16 نفر به صورت همتاسازی با گروه تجربی از نظر سن، جنسیت، تجربه کاری و سال ورود گزینش شدند و در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد قصد کارآفرینانه و پرسشنامه استاندارد ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه بود. قبل از شروع جلسات کلاسی، پیش آزمون و پس از طی 15 جلسه درسی، پس آزمون از هر دو گروه کنترل و تجربی گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی وابسته و تی مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه دانشجویان علوم ورزشی قبل و بعد از ارائه واحد درسی کارآفرینی تفاوت معناداری وجود نداشت ولی بین قصد کارآفرینانه دانشجویان قبل و بعد از ارائه واحد درسی تفاوت معناداری وجود داشت و میانگین متغیرهای قصد کارآفرینانه در گروه تجربی به طور معناداری بالاتر از میانگین این متغیر در گروه کنترل بود. به نظر می رسد ارائه واحد درسی کارآفرینی باهدف توسعه دانش، نگرش و مهارت های کارآفرینانه در ایجاد انگیزه و تمایل دانشجویان به اقدام جهت فعالیت های کارآفرینانه و افزایش قصد کارآفرینانه مؤثر باشد.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر پایداری کسب وکارهای اینترنتی (با تأکید بر نقش میانجی قصد کارآفرینانه در شرکت های اینترنتی درگاه بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
23 - 46
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در دنیای رقابتی امروز، افزون بر عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی نیز می تواند بر کسب وکارها تأثیرگذار باشند؛ شبکه های اجتماعی به منزله یک مشخصه اجتماعی، نیرویی محرکه و پایه ای، برای انسجام اجتماعی در فعالیت کسب وکارهای اینترنتی نقش بسیار مهمی دارند. هدف این مقاله بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر پایداری کسب وکارهای اینترنتی با میانجی گری شاخص قصد کارآفرینانه است. روش این پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت هایی است که از درگاه بانک ملت خرید و فروش اینترنتی انجام می دهند که با محاسبه فرمول کوکران، 150 شرکت با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک با ابزار پرسش نامه ارزیابی شدند. برپایه نتایج به دست آمده، پایداری کسب وکارهای اینترنتی تابعی از ابعاد اجتماعی است که نیازمند نوعی شرایط اجتماعی است. در میان شاخص های سه گانه شبکه های اجتماعی، شاخص منابع اجتماعی اطلاعات بیشترین تأثیر را بر پایداری کسب وکارهای اینترنتی دارد؛ در حالی که شاخص محتوای روابط اجتماعی بیشترین تأثیر را بر قصد کارآفرینانه دارد.
عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه مهارت آموزان آموزش دیده در مرکز آموزش مهارت های پیشرفته گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵)
51-35
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه مهارت آموزان آموزش دیده مراکز فنی و حرفه ای می باشد. از بین مهارت آموزان مرکز آموزش مهارت های پیشرفته گیلان، 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته را تکمیل نموده اند. فرضیه های پژوهش با کاربرد روش مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نگرش فردی، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده، مرکز کنترل درونی، ریسک پذیری، اعتماد به نفس، نیاز به کسب موفقیت، تحمل ابهام و همچنین دارا بودن قوه نوآوری ، عوامل مؤثر بر قصد کارآفرینانه مهارت آموزان به شمار می روند. به علاوه، هنجارهای ذهنی و نگرش فردی تأثیر مثبتی بر کنترل رفتاری ادراک شده دارند، اما تأثیر هنجارهای ذهنی بر نگرش فردی مورد تأیید قرار نگرفت.
شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار بر قصد کارآفرینانه در دانشجویانِ مهندسیِ دانشگاه الزهرا (س)
منبع:
پژوهش های میان رشته ای زنان دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
55 - 74
حوزه های تخصصی:
سیر تحولات اقتصادی کشورها از اقتصاد منبع بنیان به اقتصاد دانش بنیان، ضرورت تحول مأموریت دانشگاه ها از آموزش و پژوهش به سه گانه آموزش، پژوهش و کارآفرینی را دوچندان می کند. دانشجویان به عنوان یکی از مهم ترین سرمایه های انسانی دانشگاه ها در تحقق این امر نقش کلیدی دارند. هدف این پژوهش شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان مهندسیِ دانشگاه الزهرا است. برای این منظور از راهبرد پیمایش با حجم نمونه 438 نفر استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی کارآفرینی بین دانشجویان با نگرش به کارآفرینی در آن ها رابطه مثبت معنادار دارد. همچنین نگرش به کارآفرینی با قصد کارآفرینانه دانشجویان رابطه مثبت معنادار دارد. در عوامل زمینه ای، رابطه مثبتِ معنادار بین حمایت های درک شده از کارآفرینی و قصد کارآفرینانه ملاحظه شد اما رابطه منفیِ معنادار بین موانع درک شده از کارآفرینی و قصد کارآفرینانه ملاحظه نشد. همچنین در بین رشته های مختلف مهندسی، دانشجویان رشته مهندسی مکانیک و در بین سال های مختلف تحصیلی، دانشجویان سال اول، بیشترین قصد کارآفرینانه را دارند. مهم ترین توصیه های سیاستی این پژوهش شامل آموزش های کارآفرینی به دانشجویان، پایش مستمر نگرش به کارآفرینی و قصد کارآفرینانه دانشجویان و در نهایت انجام فعالیت های ترویجی و اصلاحات ساختاری به منظور افزایش حمایت از کارآفرینیِ دانشجویی و کاهش موانع کارآفرینیِ دانشجویی است.
اثر مؤلفه های تصمیم گیری مالی و سرمایه گذاری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
65 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف: توانایی های ویژه دانشجویان رشته حسابداری در زمینه مباحث مالی و سرمایه گذاری از الزامات کارآفرینی محسوب می شود و از طرفی، یکی از مهم ترین چالش های دولت، اشتغال زایی و حل مشکل بیکاری دانشجویان و دانش آموختگان آموزش عالی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های تصمیم گیری مالی و سرمایه گذاری بر قصد دانشجویان رشته حسابداری برای ایجاد کسب و کار است. روش: این پژوهش با استفاده از طرح توصیفی- همبستگی و بکارگیری رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان رشته حسابداری در کل کشور بودند که تعداد 252 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده از طریق پرسشنامه برخط انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه برخط و برای آزمون فرضیه ها نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در دو بخش ارزیابی مدل اندازه گیری و ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای هوش مالی، ریسک پذیری، تجربه کاری و تحصیلات حسابداری تأثیر مثبت و معناداری در سطح معناداری یک درصد (اطمینان 99 درصد) بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری در ایران دارند، اما تأثیر متغیر خوش بینی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری از لحاظ آماری تأیید نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و آموزشگران نظام آموزش عالی می توانند با راه اندازی تعاونی های دانشجویی کارآفرینانه، ارائه دروس کارآموزی و کاروزی و همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی کارآفرینی در جهت بهبود هوش مالی، ریسک پذیری و سرمایه انسانی دانشجویان و در نتیجه ارتقای قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری اقدام کنند.
تاثیر ادراک از کوید 19 و ارضای نیاز روانشناختی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان گردشگری با نقش میانجی پیشنگری و خوشبینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
75 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تحلیل تاثیر ادراک از کوید19 بر قصد کارآفرینانه دانشجویان گردشگری با توجه به نقش میانجی دوعامل پیشنگری و خوشبینی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان و فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت جهانگردی موسسه آموزش عالی مازیار شهر رویان در دو گرایش برنامه ریزی و بازاریابی بوده است. بدین ترتیب تعداد 200 پرسشنامه بدون نقص جمع آوری گردید و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که ارضای نیازهای روانشناختی دانشجویان بطور مستقیم و بطور غیرمستقیم از طریق عامل خوشبینی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تاثیر معناداری دارد. از طرف دیگر نتایج نشان داد که خوشبینی نسبت به وضعیت آینده، عاملی کلیدی برای تقویت قصد کارآفرینانه دانشجویان گردشگری محسوب می شود که می تواند اثر منفی ادراک از کوید19 را کاهش دهد.
شناسایی مولفه های اخلاق گرایانه موثر بر توسعه مهارت آموزی و قصد کارآفرینانه در مراکز آموزش فنی و حرفه (مطالعه موردی: اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
۱۴۴-۱۲۷
مهارت آموزی و کارآفرینی در زمینه آموزش علاوه بر تشویق کارآموزان به راه اندازی کسب وکار، افراد را خلاق ، فرصت گرا، فعال و نوآور می سازد. آموزش کارآفرینی به دنبال آموزش توانایی ها و تمایل برای ایجاد ارزش برای دیگران است. سازمان های متولی مهارت آموزی برای توسعه رسالت آموزشی خود از شیوه های نوین در آموزش استفاده می کنند. سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور به دلیل آموزش مهارت های کاربردی مورد استقبال کارآموزان قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شد تا مولفه های اخلاقی موثر بر توسعه مهارت آموزی و قصد کارآفرینانه در مراکز آموزش فنی و حرفه ای مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی نمونه آماری شامل اساتید عضو هیات علمی دانشگاه شامل 20 نفر به شیوه هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. و در بخش کمی جامعه آماری شامل 384 نفر به صورت کاملا تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته است و برای تحلیل داده ها از معادلات ساختاری در محیط نرم افزار spss و لیزرل استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد انگیزش، دانش افزایی، نوآوری، حکمرانی و قانون مداری، حفظ حریم شخصی و کرامت انسانی با توسعه مهارت آموزی و قصد کارآفرینانه در مراکز آموزش فنی و حرفه ای در سطح 05/0 مثبت و معنا دار است.
رابطه بین خودکارآمدی کارآفرینانه با قصد کارآفرینانه: نقش تعدیلگری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
387 - 404
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین قصد کارآفرینانه و خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان رشته های کشاورزی و آزمون اثر تعدیلگری متغیر جنسیت در این رابطه بود. جامعه آماری تحقیق شامل 469 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان بود که تعداد 285 تن از آن ها از طریق روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر کارشناسان و متخصصان تأیید شد. به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق پیش آزمون انجام شد که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (در دامنه بین 792 / 0 تا 887 / 0) بود. داده های گردآوری شده با نرم افزارهای SPSS win20 و AMOS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که خودکارآمدی کارآفرینانه اثر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه داشت و در حدود 40 درصد از واریانس آن را تبیین کرد. همچنین، بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که متغیر جنسیت از اثر تعدیلگری در رابطه بین قصد کارآفرینانه و خودکارآمدی کارآفرینانه برخوردار بود؛ به نحوی که این رابطه برای دانشجویان دختر غیرمعنادار، ولی برای دانشجویان پسر مثبت و معنادار بود.
تأثیر شایستگی های فردی و مالی بر قصد کارآفرینی دانشجویان خارجی: نقش میانجی انگیزه حفاظتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۹
111 - 127
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تأثیر شایستگی های فردی و مالی بر شکل گیری قصد کارآفرینانه میانجی گری تئوری انگیزه حفاظتی انجام شد که از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی به صورتی مقطعی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش شامل ۲۸۲ نفر از دانشجویان خارجی در حال تحصیل در دانشگاه تهران است که با نمونه نهایی با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس به حجم ۱۸۳ نفر از آنها انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد و برای تعیین روایی آن از روایی صوری، تشخیصی و همگرا به روش تعیین شاخص میانگین واریانس استخراج شده استفاده گردید. به جهت سنجش پایایی ابزار تحقیق از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شایستگی های فردی و مالی کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه از طریق میانجی انگیزش حفاظتی دارند ولی اثرگذاری آنها، به صورت مستقیم مورد تأیید واقع نشد. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی مقابله با قصد کارآفرینانه رابطه معنادار و مستقیمی دارد. با توجه به این که قصد کارآفرینی مرتبط به شایستگی های مالی و فردی کارآفرینی مربوط می شود، ارزیابی تهدید یا آسیب پذیری درک شده در برابر خطرات و همچنین پاداش مرتبط با رفتارها، حاکی از آن است که افراد می توانند به طور موفقیت آمیزی رفتارهای حفاظتی را انجام دهند.