مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
کارآفرینی دیجیتالی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر تبیین و تحلیل روند شکل گیری و توسعه قصد کارآفرینی دیجیتالی توسط دانشجویان علوم کامپیوتر با بهره گیری از تئوری رفتار برنامه ریزی شده می باشد. بدین منظور، دو متغیر مهم، یعنی دانش و مهارت کارآفرینی در الگوی نظریه رفتار برنامه ریزی شده ادغام شدند. جامعه آماری این پژوهش را 483 نفر از دانشجویان علوم کامپیوتر در چهار دانشگاه دولتی در استان همدان (شامل دانشگاه های بوعلی سینا، صنعتی همدان، سید جمال الدین اسدآبادی و ملایر) تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران، 150 نفر بعنوان نمونه آماری تعیین و به روش تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی تحقیق پس از ارزیابی و تعیین وضعیت روایی و پایایی آن جمع آوری شد. بر مبنای نتایج تحلیل رگرسیون مشخص شد که بین متغیرهای نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده با متغیر قصدکارآفرینانه دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. البته در بین متغیرها، کنترل رفتار درک شده دارای قوی ترین تأثیر بود. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که بین متغیرهای دانش کارآفرینی و مهارت کارآفرینی با متغیر قصد کارآفرینی دیجیتالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بر مبنای یافته-های این تحقیق، تدوین سازوکارهایی برای ترویج فرهنگ کارآفرینی، تقویت نگرش های مثبت و ارائه خدمات مشاوره و برنامه هایی برای ایجاد و تقویت دانش و مهارت های کسب و کار برای دانشجویان پیشنهاد شده است.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر کارآفرینی دیجیتالی با نقش میانجی تشخیص فرصت (مطالعه ی شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۱
287 - 312
حوزه های تخصصی:
یکی از روندهای کسب وکار دیجیتالی استفاده از کسب وکارهای مبتنی بر شبکه است. شبکه های اجتماعی فرصتی را برای کارآفرینان بوجود می آورند تا بتوانند ایده های بهتری را برای ایجاد یک کسب وکار دیجیتالی پیدا کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر کارآفرینی دیجیتالی با توجه به نقش میانجی متغیر تشخیص فرصت است. پژوهش از جنبه هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان 35 شرکت دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان کرمان است که در هر شرکت بسته به تعداد مدیران، کارشناسان و خبرگان موضوع، به دو یا سه نفر از آنان به روش نمونه گیری قضاوتی پرسش نامه داده شد. سپس با ترکیب پرسش نامه های گردآوری شده از هر شرکت، 35 پرسش نامه تجمیع شده حاصل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و SMART PLS مورد تحلیل قرار گرفت. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن به روش روایی همگرا و واگرا تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که شبکه های اجتماعی بر کارآفرینی دیجیتالی تأثیر مثبت و معناداری دارد. از میان ابعاد شبکه های اجتماعی، محتوای روابط اجتماعی (با ضریب شدت تأثیر 453/0)، شیوه انتقال اطلاعات (با ضریب شدت تأثیر 214/0) و منابع اجتماعی اطلاعات (با ضریب شدت تأثیر 182/0) بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی دیجیتالی داشتند. در مورد تاثیر شبکه های اجتماعی بر تشخیص فرصت نیز یافته های پژوهش نشان داد که از بین ابعاد شبکه های اجتماعی، محتوای روابط اجتماعی (با ضریب شدت تأثیر 339/0) بیشترین تأثیر را بر تشخیص فرصت داشته است.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر کارآفرینی دیجیتالی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که در دنیای رقابتی امروز، افزون بر عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی نیز می تواند بر کسب وکارهای تأثیرگذار باشند؛ شبکه های اجتماعی به منزله یک مشخصه اجتماعی، نیروی محرکه و پایه ای، برای انسجام اجتماعی در فعالیت های کسب کارهای اینترنتی نقش بسیار مهمی دارند. هدف این مقاله بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی (محتوای روابط اجتماعی، ساختار روابط اجتماعی، منابع اجتماعی اطلاعات، شیوه انتقال اطلاعات) در توسعه کارآفرینی دیجیتالی (آنالیز فرصت، ایجاد و توسعه وب سایت، برنامه بازاریابی الکترونیکی، اجرا و توسعه تجارت الکترونیکی) است. جامعه آماری تحقیق شامل 70 نفر از مدیران و کارشناسان فناوری اطلاعات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان کرمان است که با ترکیب پرسشنامه ها تعداد 35 پرسشنامه از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش ازنظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار (Spss) و معادلات ساختاری (Smart pls) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شبکه های اجتماعی بر توسعه کارآفرینی دیجیتالی تأثیر مثبت و معناداری دارد و از بین ابعاد شبکه های اجتماعی، محتوای روابط اجتماعی، شیوه انتقال اطلاعات، منابع اجتماعی اطلاعات دارای بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی دیجیتالی دارند.
طراحی الگوی کارآفرینی دیجیتالی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
658 - 678
حوزه های تخصصی:
. پژوهش حاضر از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد. از رویکرد کیفی به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های کیفی با 10 نفر از مدیران، معاونان، کارشناسان و خبرگان شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری در محدوده جغرافیایی شهر تهران و اساتید دانشگاه که دارای سابقه تدریس و تألیف در حوزه ی کارآفرینی بوده، مصاحبه عمیق از نوعِ رودررو و حضور در محل کار آن ها انجام شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در این پژوهش از رهیافت پیشنهادی استراوس و کربین در حوزه نظریه داده بنیاد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. مدل نهایی پژوهش مبتنی بر نتایج نشان داد که کارآفرینی دیجیتالی خود متشکل از سه عامل فرعی می باشد که عبارتند از، بهسازی نوآوری دیجیتالی و تجاری سازی و بخش ICT، آنالیز فرصت و مدیریت منابع. شرایط علی شامل، دانش و مهارت کارآفرینی دیجیتالی، اتخاذ چشم اندازهای بازاریابی، حمایت مالکیت فکری و اشتغال زایی و خلق شغل بوده و پدیده محوری پژوهش در کنار عوامل مداخله گر(عوامل رقابتی و مشتریان، زیرساخت های قانونی و توسعه فناوری) و عوامل زمینه ای (عوامل و شایستگی های فردی کارآفرینی و عوامل محیطی) راهبردها و استراتژی ها را برای مواجهه با پدیده کارآفرینی دیجیتالی را مشخص می کنند. طبق یافته های این پژوهش، این راهبردها شامل، قابلیت های پویا، مشتری، بازار و مالی بود. در نهایت اتخاذ این راهبردها با هدف مدیریت نمودن کارآفرینی دیجیتالی در سازمان می توان پیامدهای مختلفی به همراه داشته باشد که عبارتند از، فروش و سود بالاتر، نوآوری و توسعه خدمات دیجیتالی و ایجاد ارزش افزوده.
بررسی رابطه بین سواد دیجیتالی و توسعه کارآفرینی دیجیتال (مطالعه موردی: دانشگاه های هنر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و نوآوری در فناوری های دیجیتال به طور اساسی چشم انداز رقابتی، استراتژی ها، فرآیندها و ساختارهای سنتی را تغییر داده است. در دنیای دیجیتال، هر کاری را می توان از طریق رایانه یا تلفن هوشمند انجام داد. کارآفرینی دیجیتال با سرمایه گذاری در این فرآیند مزایای بسیاری را برای شرکت ها و جامعه به ارمغان آورده است. عوامل تعیین کننده موفقیت و توسعه کارآفرینی دیجیتال و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر هنوز مشخص نیست. این مطالعه ازآن جهت حائز اهمیت است که محیط های دیجیتال در اکثر کشورهای درحال توسعه به طور فزاینده ای در حال رشد هستند. چنین محیطی به عنوان یک فرصت برجسته برای ارتقای کارآفرینی دیجیتال تلقی می شود. هدف مقاله تعیین عواملی است که در توسعه کارآفرینی دیجیتال از طریق سواد دیجیتال نقش مؤثری دارند. این عوامل با بررسی ادبیات و مقالات نشریات خارجی در این زمینه و دسته بندی این عوامل و سپس ارائه مدلی جامع بر اساس داده های به دست آمده شناسایی شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS 3 استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه فارغ التحصیلان و اساتید دانشگاه های هنر تبریز می باشد. نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که سواد دیجیتال (ارتباط و همکاری, مهارت های تدریس و یادگیری, سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات, تحقیق دیجیتال و سواد اطلاعاتی) یکی از موضوعات مهم مرتبط با توسعه کارآفرینی دیجیتال است.
تأثیر عوامل محیطی بر قصد کارآفرینانه دیجیتالی دانشجویان علوم کامپیوتر (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
147 - 175
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، تحلیل نقش عوامل محیطی بر قصد کارآفرینی دیجیتالی توسط دانشجویان علوم کامپیوتر بود. بدین منظور از الگوی رفتار برنامه ریزی شده با اضافه کردن متغیر عوامل محیطی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را 483 نفر از دانشجویان علوم کامپیوتر در چهار دانشگاه دولتی استان همدان تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 150 نفر تعیین شد. نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه به دست آمد که روایی آن را متخصصان فن تأیید کردند و ارزیابی پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی، آزمون رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین هر سه متغیر انگیزشی در مدل رفتار برنامه ریزی شده یعنی نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده با قصد کارآفرینانه دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بین متغیرهای مرتبط با عوامل محیطی؛ متغیرهای فرهنگ کارآفرینی و سیاست دولت دارای رابطه مثبت و معنی داری با متغیر قصد کارآفرینی دیجیتالی هستند، ولی متغیر محیط دانشگاهی رابطه معنی داری بر قصد کارآفرینی دانشجویان ندارد.
شاخص ها و نشانگرهای کارآفرینی دیجیتالی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
23 - 45
هدف: پیشرفت های مستمر در فناوری دیجیتال و دیجیتال سازی مدل های کسب وکار، چشم انداز کارآفرینی را تغییر داده است و اهداف و الزامات آموزش کارآفرینی را برای مطابقت با واقعیت دیجیتال جدید در کارآفرینی بازتعریف کرده است. به منظور به دست آوردن درک دقیقی از مفهوم ترکیبی کارآفرینی دیجیتال و نقش آن در تحول سیستم نوآوری، هدف پژوهش حاضر تعیین شاخص ها و نشانگرهای کارآفرینی دیجیتالی در آموزش عالی بود. روش شناسی: رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) بود. فاز کیفی یک مرور سیستماتیک از مقالات به روز در زمینه کارآفرینی دیجیتال بود که در نهایت 53 مقاله انتخاب و به روش کدگذاری باز و محوری اشتراوس و کوربین (1997) تحلیل شد. فاز کمی نیز با استفاده از پرسشنامه نظرسنجی تدوین شده از نتایج بخش کمی انجام شد که پاسخگویان آن بخش اعضای هیئت علمی آشنا به مباحث کارآفرینی و نیز خبرگان حوزه کارآفرینی دیجیتال بودند که 372 نفر از 385 نفر انتخاب شده در نهایت در بررسی داده های بخش کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش یک چارچوب مفهومی در چهار محور اصلی، آموزش و یادگیری، عوامل موفقیت و موانع، رویکرد رفتاری و اکوسیستم های مناسب کارآفرینی دیجیتال در آموزش عالی را از مطالعات استخراج کردند. در حوزه آموزش و یادگیری مقوله های فرعی «تسلط فن اوری اطلاعات و ارتب اطات در تج ارت (5 نشانگر)؛ روی کردهای یادگیری (5 نشانگر) و محیط های یادگی ری دیجیت ال (2 نشانگر)»؛ عوامل و موانع موفقیت با مقوله های فرعی: توانمند سازها (3 نشانگر) و موانع (2 نشانگر)؛ حوزه رویکرد رفتاری با مقوله های فرعی: شخصیت (4 نشانگر)، عوامل انگیزشی (5 نشانگر)، حوزه بعد اکوسیستم با مقوله های فرعی: اکوسیستم های کارآفرینی دیجیتال (3 نشانگر)، تیم ها و شبکه سازی (33 نشانگر) و سرمایه انسانی (3 نشانگر) شکل گرفت. بحث و بررسی: نتایج ارائه شده در این مقاله کاربرد یک رویکرد علمی را به منظور درک اینکه چگونه ابعاد خاص سیستم کارآفرینی در آموزش عالی به هم مرتبط هستند، پیشنهاد می کند. در تلاش برای به دست آوردن دانش عمیق تر از کارآفرینی دیجیتال در آموزش عالی به عنوان بخشی از سیستم نوآوری، یک رویکرد مطالعه تطبیقی نه تنها در مرزهای جغرافیایی خاص بلکه همچنین به صورت بین المللی، ممکن است مفید باشد. همچنین نتایج نشان داد که فراتر از زمینه سازمانی برای ایجاد اکوسیستم کارآفرینی در دانشگاه، پیامدهای سیاست گذاری مناسب در مورد ایجاد یک اکوسیستم حمایتی بسیار مهم است. چارچوب مفهومی پیشنهادی می تواند به محققان آینده کمک کند که مایل اند زیرشاخه های تحقیق را به شیوه ای میان رشته ای ترکیب کنند و مفهوم سازی های بارور جدیدی تولید کنند.