مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کارآفرینی روستایی
حوزه های تخصصی:
بنگاه های کوچک و متوسط در عرصهی بازاریابی کشاورزی، راهکاری مناسب برای تقویت کارآفرینی روستایی است که اهمیت آن در مناطق تککِشتی به نظر دوچندان میباشد. هدف اصلی این پژوهش کاربردی، شناسایی موانع توسعهی بنگاه های کارآفرین صنایع تکمیلی خرما در استان خوزستان بود. رویکرد غالب تحقیق، کمّی و روش انجام آن مبتنی بر پیمایش بود. جامعهی آماری پژوهش در قالب دو گروه مجزا، 41 نفر از صاحبان بنگاه های کارآفرین و 40 کارشناس مرتبط با امور این بنگاه ها را در بر داشت که با توجه به تعداد اندک مورد سرشماری قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از یک نسخه پرسش نامهی محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی ابزار اندازه گیری توسط تعدادی از کارشناسان و کارآفرینان باسابقه و پایایی آن با محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافته ها نشان داد که دو گروه، در ارتباط با 17 مورد از 35 متغیر طرح شده به عنوان بازدارنده های توسعهی بنگاه های کارآفرین اتفاق نظر داشتند. براساس نتایج تحلیل عاملی نیز، بازدارنده های مورد توافق در چهار عامل زیرساختی، بازاریابی، مدیریتی و سیاست گذاری دسته بندی شدند که در مجموع، 94/53 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکردند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان (با تمرکز بر توسعه ی مراکز رشد روستایی، توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی زنان روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور در ابتدا پیشینه ی تحقیق همراه با تحقیقات صورت گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت. سپس بر اساس بررسی نظری، متغیّرهای
"" ایجاد مراکز رشد روستایی""، "" توانمندسازیزنانودخترانروستایی"" و "" توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان سیستان و بلوچستان""، به عنوان عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی، در روستاهای استان سیستان و بلوچستان شناسایی شد و بر همین اساس پرسشنامه ای با هماهنگی و استفاده از نظرات خبرگان طراحی گشت و در اختیار نمونه ی 140 نفری از جامعه ی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های استان قرار داده شد. داده های جمع آوری شده بعد از کدبندی از طریق آزمون آماری رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisler مورد تحلیل قرار گرفت. در هر دو روش به اعتقاد مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر، متغیّرهای توانمندسازی زنان و دختران روستایی استان و توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی ارتباط معنی داری ندارند اما متغیّر ایجاد مراکز رشد روستایی در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی رابطه معنی داری دارد.
نقش توانمندسازی روانشناختی بر تقویت کارآفرینی روستایی (مطالعة موردی: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تجربه شده در جهان در بازنگری سیاست ها، توجه به کارآفرینی است که از آن در متون توسعه به عنوان بازسازماندهی و باز ساخت اقتصاد روستا نام می برند. همچنین تقویت کارآفرینی روستایی، به عنوان اساسی ترین رکن در توسعة روستایی در راستای اشتغال زایی، انتقال فنآوری، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری، افزایش رفاه و غیره از جنبه های گوناگون مدّ نظر است. در این ارتباط، سازوکار توانمندسازی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش توانمندسازی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی و روستاییان عادی(غیر کارآفرین) استان اردبیل، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 180 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی(90 نفر کارآفرین و 90 نفر غیر کارآفرین) انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 83/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین ابعاد شایستگی، اثرگذاری، معنی داری و خودتعیینی با متغیر تقویت کارآفرینی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانة خطی ابعاد شایستگی، اثرگذاری و خودتعیینی، توانایی تبیین 92/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارا می باشند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
توسعة کارآفرینی روستایی با تأکید بر نهادهای محلی ( مطالعه موردی؛ بهاباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ددر سال های اخیر، حمایت از کارآفرینی و گسترش آن به راهبردی در توسعه، شکوفایی و رشد جوامع انسانی تبدیل شده است. به اعتقاد شوماخر (1973) اگر برنامة توسعه به سه عامل آموزش، مشارکت مردم، سازمان و نظم توجه نکند، قادر نخواهد بود از سایر منابع بهرة مناسب ببرد؛ ازاین رو، امروزه تأکید کارشناسان بر توسعة مردم محور است و به عقیدة آن ها مردم باید محور همة فعالیت های توسعه باشند؛ بنابراین، استفاده از مشارکت و توانمندی های مردم به ویژه روستاییان، برای عمران و توسعة مناطق روستایی در تمام ابعاد آن لازم و ضروری است. درزمینة کارآفرینی نیز استفاده از مشارکت و پتانسیل مردم محلی، بهترین و مهم ترین ابزار به شمار می آید. نهادهای محلی و سازمان های غیردولتی (NGOs) می توانند یکی از اصلی ترین ابزارها برای استفادة بهتر و سازمان-یافته تر از مشارکت های مردمی محسوب شوند و در خدمت توسعة کارآفرینی و توسعة روستایی باشند. هدف از انجام این پژوهش، امکان سنجی توسعة کارآفرینی روستایی با بهره گیری از نهادهای محلی است که در بخش بهاباد استان یزد انجام شده است. تحقیق از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش، به صورت پیمایشی است. ابزارهای سنجش، مصاحبه، پرسش نامه و روش PRA بوده اند و در تجزیه وتحلیل داده ها از روش SWOT استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق کارآفرینان، مردم محلی و مسؤولین بودند. از هرکدام از دو گروه کارآفرینان و مسؤولین، به عنوان نمونه و به صورت تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب شد و از مردم محلی نیز برای نمونه و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 124 نفر انتخاب شد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که منطقة بهاباد ازنظر توسعة کارآفرینی روستایی، نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مختلفی دارد. با بهره گیری از ظرفیت نهادهای محلی می توان از نقاط قوت و فرصت های موجود، درراستای توسعة کارآفرینی استفاده کرد و همچنین، می توان با کمک گرفتن از پتانسیل نهادهای محلی، نقاط ضعف و تهدیدهای موجود را تا حدود زیادی به نقاط قوت و فرصت تبدیل کرد که بهترین راهبرد در این امر، راهبرد رقابتی/ تهاجمی (SO) است.
ملزومات راه اندازی کسب وکار در نواحی روستایی استان گلستان و تأثیر آموزش های فنی وحرفه ای بر آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف شناسایی ملزومات راه اندازی کسب و کار در نواحی روستایی و چگونگی تأثیر آموزش های فنی وحرفه ای بر فراهم سازی این ملزومات در استان گلستان به انجام رسیده است.
روش: روش تحقیق مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای بود. جامعة آماری این تحقیق شامل 1482 نفر از کارآموزان روستایی آموزش های فنی و حرفه ای در استان گلستان بودند که طی سال های 1390-1388 در این دوره ها شرکت کرده بودند. حجم نمونه ازطریق فرمول کوکران به تعداد 225 نفر مشخص شد و به روش نمونه گیری خوشه ای پرسشنامه های تحقیق دربین پاسخ گویان توزیع شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش های فنی وحرفه ای بر مواردی مانند «کسب آموزش های فنی و تخصصی در کسب و کار مربوطه » و « افزایش اعتمادبه نفس در کار » بیشترین تأثیر را دارند. در تحلیل عاملی تأثیر آموزش های فنی و حرفه ای بر راه اندازی کسب و کار روستایی ، به استخراج چهار عامل با عنوان های «کسب مهارت های فنی و عملی کسب و کار» ، «ایجاد روحیة کارآفرینی» ، «انگیزه سازی برای خوداشتغالی» و «مهارت های عمومی و اجتماعی کسب و کار» منجر شد که این عوامل 358/69% از واریانس کل اثرهای آموزش فنی وحرفه ای بر شروع کسب وکار را تبیین کردند. نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نیز نشان داد «تحصیلات»، «تجربة کار قبلی»، «قصد خوداشتغالی»، «کسب مهارت های عملی کسب و کار» و «انگیزة خوداشتغالی» بر احتمال خوداشتغالی کارآموزان تأثیر مثبت دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: سختی امکان دسترسی به کارآموزان که پیشنهاد می شود بایگانی جامعی از روند اشتغال کارآموزان تهیه شود.
راهکارهای عملی: نیازسنجی اولیه از مهارت های کارآموزان و همچنین، انگیزه های آن برای شرکت در برنامه های آموزش فنی وحرفه ای، برقراری پل ارتباطی با کارآموزان برای ترغیب آن ها به بازآموزی و درنهایت، ارائة مراحل قانونی و اداری برای راه اندازی کسب وکار مستقل در برنامه های آموزشی سازمان.
اصالت و ارزش: اولویت بندی نیازها و ملزومات خوداشتغالی در نواحی روستایی و معرفی چگونگی اثربخشی آموزش های فنی وحرفه ای بر خوداشتغالی کارآموزان برای این سازمان.
بررسی عوامل مؤثر بر موفقیّت کارآفرینان روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند، پدیده، نظام و راهبرد نه تنها برای جامعه ی گسترده ی روستا در پهنه ی سرزمین، تولید شغل می کند، بلکه با تقویت مهارت ها و ظرفیت اجتماع محلی، چرخش درآمد در روستاها را تغییر و شکل جدید می دهد. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر موفقیّت کارآفرینان روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی استان اردبیل جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 90 کارآفرین روستایی انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 81/0 الی 87/0 محاسبه شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیّت کارآفرینان روستایی شامل شش مؤلفه (توانمندسازی و تقویت زیرساخت اقتصادی، تقویت زیرساخت قانونی و اطلاع رسانی، تقویت انگیزش و تجاری سازی کشاورزی، نهادسازی و ظرفیت سازی و تقویت مشارکت اجتماعی و تجمیع روستاهای پراکنده)است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این شش عامل 07/88 می باشد.
کارآفرینی روستایی و تعیین عوامل مؤثر بر آن (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خلاقیت و نوآوری از ارکان اصلی توسعة پایدار است. درهمین راستا، ازطریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، می توان با شناسایی مزیت ها، محدودیت ها، ضعف ها و قوت های جوامع روستایی، براساس برنامه ریزی راهبردی مناسب، به توسعة اقتصادی روستایی درکنار سایر ابعاد کمک کرد. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر سطوح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت می باشد.
روش: برای رسیدن به هدف تحقیق، از روش تحقیق نوع ترکیبی (توصیفی تحلیلی) استفاده شده است. جامعة آماری این تحقیق، روستاییان ساکن در شهرستان مینودشت واقع در استان گلستان می باشند (10613=N). حجم نمونه ازطریق فرمول کوکران و به روش تصادفی، با انتساب متناسب تعیین گردید (170=n). ابزار تحقیق، پرسشنامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از کارشناسان و اساتید دانشگاه تأیید گردید و برای تعیین میزان پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (856/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که می توان روستاییان موردمطالعه را براساس نمرة وضعیت کارآفرینیشان، به چهار دستة روستاییان سنتی، نسبتاً سنتی، تغییرپذیر و روستاییان صلاحیت دار و پیشرو طبقه بندی نمود. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی گویای آن بود که با توجه به مقادیر لاندای ویلکس، متغیرهای ریسک پذیری، میزان درآمد از شغل اصلی، سطح دانش نسبت به کارآفرینی و سطح سواد، در مقایسه با دیگر متغیرها بهتر قادر به پیش بینی سطح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: دست یابی به اطلاعات وضعیت کارآفرینی روستاییان، از چالش های پژوهش حاضر محسوب می-شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل بازدیدهای میدانی از فعالیت های کارآفرینان موفق، برگزاری دوره-های آموزشی کارآفرینی و خلاقیت و ... پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که می توان با شناسایی متغیرهایی مانند وضعیت ریسک-پذیری، وضعیت درآمد روستاییان و دانش و آگاهی نسبت به کارآفرینی، اقدام به نوآوری و ایجاد مشاغل جدید نمود.
نقش سرمایه اجتماعی در تقویت کارآفرینی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند، پدیده، نظام و راهبرد نه تنها برای جامعه گسترده روستا در پهنه سرزمین تولید شغل می کند، بلکه با تقویت مهارت ها و ظرفیت اجتماع محلی، چرخش درآمد در روستاها را تغییر شکل جدید می دهد و حتی می تواند به تولید کالاها و ارائه خدمات ضروری بپردازد که بازار، تمایل چندانی به تولید و خدمات رسانی آن ندارد. در این ارتباط، سازوکار سرمایه اجتماعی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش تحلیلی-تبیینی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی و روستاییان عادی(غیر کارآفرین) استان اردبیل جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 180 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی(90 نفر کارآفرین و 90 نفر غیر کارآفرین) انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 75/0 الی 86/0 بدست آمد جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه روستاییان کارآفرین استان اردبیل بود که 90 نفر می باشد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که به جز متغیرهای تعارضات و اختلافات و عضویت در نهادهای محلی بین تمامی متغیرهای تحقیق با تقویت کارآفرینی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. هم چنین، در آزمون رگرسیون چند گانه خطی متغیرهای اعتماد اجتماعی، ارتباطات اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، میزان آگاهی، عضویت در نهادهای محلی و مبادله اطلاعات و دانش توانایی تبیین 78/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارا می باشند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاردبردی ارائه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار روستایی با تأکید بر کارآفرینی (مطالعه موردی: دهستان مرحمت آباد شمالی- شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به درآمد و میزان تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان است. همچنین فرصت های مناسبی را برای کاهش ریسک معیشتی و افزایش امنیت غذایی پایدار در مناطق روستایی فراهم می کند و می تواند یکی از زمینه های مناسب برای ایجاد اشتغال در بخش های کشاورزی و غیر کشاورزی باشد. هدف از تحقیق حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار روستایی با تأکید بر کارآفرینی می باشد. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمت آباد شمالی از توابع شهرستان میاندوآب که دارای 8 روستا می باشد، است. به علت کم بودن روستاها نمونه گیری انجام نشد و تمام روستاها جزء جامعه آماری محسوب گردیدند. جمعیت این دهستان در سال 1390 برابر 10289 نفر و همچنین دارای 2800 خانوار بوده است. که تعداد 139 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران برای انجام تحقیق انتخاب شدند. انتخاب خانوارها در سطح هر روستا، به صورت تصادفی ساده انجام گرفت تا اصل فرصت برابر به منظور انتخاب خانوارها رعایت شده باشد. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 616/0 بدست آمد است. در ادامه جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از تحلیل عاملی و به شیوه اکتشافی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین عاملی که موجب توسعه پایدار روستایی شده است، عامل اقتصادی و فردی می باشد. به طوری که با بالا رفتن میزان تسهیلات دریافتی از قبیل وام های خود اشتغالی، منابع مالی لازم و کافی، تنوع شغلی موجب افزایش انگیزه و روحیه فردی در جهت توسعه و گسترش کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه شده است. همچنین، عامل زیرساختی کمترین تأثیر را در بین عامل های هشت گانه در توسعه کارآفرینی منطقه داشته است.
ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان مطالعه موردی: روستاهای بخش بخش شال شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی بین روستاییان از مهم ترین راهکارهای توسعه روستایی محسوب می شود. بدین صورت که کارآفرینی می تواند از طریق ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و در نتیجه در توسعه ی روستایی و توانمندسازی روستاییان داشته باشد.این مطالعه با هدف ارزیابی ظرفیت های نواحی روستایی جهت توسعه کارآفرینی و توانمندسازی روستاییان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت؛ کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی؛ و از نظر نحوه گردآوری داده ها؛از نوع تحقیقات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده مستقیم) قلمداد می شود. جامعه آماری تحقیق خانوارهای 8 روستای بخش شال می باشد، که از طریق فرمول کوکران 196 خانوار به عنوان نمونه برای انجام تحقیق انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارهای توصیفی ( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، آزمون کای دو و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روستاهای مورد مطالعه در هیچ کدام از ابعاد فردی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی دارای ظرفیت های لازم جهت توسعه کارآفرینی نیستند؛ و نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که زمینه های زیرساختی و فردی بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی می گذارند. با تقویت این زمینه ها (فردی و زیرساختی) می توان انتظار داشت که کارآفرینی در روستاها افزایش یابد و مشکل بیکاری و مهاجرت حل شود، و در نتیجه درآمد افزایش می یابد و باعث توسعه روستا و توانمندی روستاییان می شود.
کارآفرینی و توسعه روستایی؛ آموزه هایی از تجارب کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی محسوب شده و در برنامه ریزی توسعه روستایی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . مقاله حاضر با رویکردی پژوهشی با تأکید بر کارآفرینی روستایی به بررسی سیاست گذاری ها و برنامه های عملیاتی توسعهکارآفرینی روستایی در کشور چین پرداخته است. با توجه به نوپا بودن کارآفرینی روستایی در ایران، هدف اصلی این مقاله، شناسایی نتایج برنامه های موفق کارآفرینی روستایی در کشور چین به منظور بهرمندی از آنها در تدوین برنامه های کارآفرینی روستایی در ایران است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که چالش های متعددی در برنامه های کارآفرینی روستایی کشور چین وجود داشته است و اتخاذ راهبردهای مناسب مختلف بویژه در سه دهه گذشته نظیر صنعتی سازی تواحی روستایی و ارائه خدمات آموزشی و ... موجب موفقیت برنامه های کارآفرینی روستایی در این کشور شده است.
آسیب شناسی توسعه کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعة کسب وکارهای روستایی از راهبردهای اصلی پیشبرد توسعة پایدار روستایی به شمار می آید. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان انجام شده است. اطلاعات لازم برای تحقیق، از طریق مصاحبة نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از مدیران کسب وکارهای خانوادگی (37=n) به دست آمده است. با استفاده از فرایند کدگذاری مرسوم در نظریة بنیانی، متن به دست آمده از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل در ساختاری ماتریسی شامل کدهای باز (105 کد)، محوری و انتخابی تدوین شده است. براساس کدهای طبقه بندی شدة موضوعی (7 طبقه)، مسائل عمدة توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی شامل اینها هستند: مساعدنبودن محیط کسب وکار در مناطق روستایی؛ توسعه نیافتگی بازار؛ گذار و شکاف بین نسلی در انتقال ارزش ها، مهارت ها و فرهنگ کسب وکارهای خانوادگی روستایی؛ نبود پشتیبانی رسمی نهادمند؛ برهمکنش نابسود خانواده و کسب وکار؛ ناکارآمدی مدیریت تولید و کارکردهای کسب وکار؛ و فشارهای اجتماعی. سرانجام، سازه های مفهومی شناسایی شده برای توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی به هم پیوند زده شده و الگوی «آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی» ترسیم شده است.
نقش سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی انسانی درکارآفرینی جوانان در روستاهای بخش کربال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های مهم در کشورهای رو به پیشرفت، ایجاد کسب وکار و خوداشتغالی در روستاهاست. برای برانگیختن کارآفرینی در روستاها، آگاهی از عوامل مؤثّر در موفّقیّت جوانان کارآفرین ضروری است. بر اساس مطالعات پیشین، سرمایه ی اجتماعی شامل ارتباطات فردی و سازمانی و سرمایه ی انسانی شامل دانش و تجربه ی کارآفرین در شناسایی و بهره برداری از فرصت های کارآفرینی مؤثّر است. در این مقاله، رابطه ی سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی انسانی با شناسایی و بهره برداری از فرصت، توسّط جوانان روستایی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش، ترکیبی از روش کیفی بر پایه ی مصاحبه ی حضوری و روش کمّی بر پایه ی پرسشنامه است. شمار نمونه ها 85 نفر بود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که اندازه ی شبکه ی اجتماعی با موفّقیّت در کارآفرینی، رابطه ی مثبت و معناداری دارد. مهارت های کارآفرین و تجربه ی وی با موفّقیّت در کارآفرینی رابطه ی مثبت و معناداری دارد. ضریب تأثیر تشخیص فرصت بر بهره برداری از فرصت 91/0 و ضریب تأثیر بر بهره برداری از فرصت بر ایجاد کسب وکار 35/0 است.
تبیین عوامل مؤثّر بر توانمندسازی روستاییان در توسعه ی کارآفرینی(مطالعه ی موردی: بخش های زند و سامن شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی به عنوان ابزاری است در دست برنامه ریزان که جوامع را به سمت توسعه پیش ببرند. از آنجاکه همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی موقعیّت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعه ی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. منطقه ی مورد مطالعه در این پژوهش، بخش های زند و سامن شهرستان ملایر است. روستاییان این ناحیه، شرایط مطلوبی برای کارآفرینی ندارند. بنابراین، توانمندسازی رسالتی است که برای پرکردن این خلأ تعریف شده است. در این پژوهش شرایطی که شایستگی لازم را در افراد برای تصمیم به ایجاد یا توسعه ی کسب و کار به وجود می آورد، در دو گروه فردی و محیطی با چهارده متغیّر تعریف شده اند. جامعه ی مورد مطالعه در این تحقیق کارآفرینان روستایی هستند که حدّاقل دارای سه سال سابقه ی فعّالیّت موفّق در کسب و کار کنونی بوده و کار آنان به نوعی با نوآوری آغاز شده و تداوم این روند در فعّالیّت آنان قابل مشاهده است. برای جمع آوری داده ها از توزیع پرسشنامه در بین 53 نفر کارآفرین در دسترس در ناحیه استفاده شده است. برای فراهم کردن امکان مقایسه ی نتایج، همین تعداد از روستاییان ساکن در محدوده ی مورد مطالعه، به عنوان گروه کنترل مشارکت داده شدند. داده پردازی و تحلیل داده ها باکمک نرم افزار SPSS صورت گرفت. روش مورد استفاده در هر دو گروه، تحلیل عاملی از طریق تحلیل مؤلّفه های اصلی بود. از بررسی مربوط به گروه کارآفرینان تعداد ده عامل مؤثّر بر افزایش توانمندی روستاییان برای توسعه ی کارآفرینی شناسایی شدند. این عوامل به ترتیب اولویت در تأثیر عبارت اند از: عامل پشتکار، عامل سازمانی، مالی و اقتصادی، آموزش و الگوی نقش، استقلال فردی، تجربه های قبلی، خلاّقیّت، احساس موفّقیّت و عامل مرکز کنترل درونی. درنتیجه می توان گفت وجود عوامل فردی و محیطی یاد شده در افزایش توانمندی روستاییان برای ایجاد و توسعه ی کسب و کار تأثیر دارد. عوامل مؤثّر از منظر گروه کنترل در این تحقیق عبارت اند از: عامل سازمانی، عامل منابع مالی و اقتصادی، عامل مهارت و دانش، عامل خانواده، عامل عزّت نفس، عامل مشارکت اجتماعی و عامل زیرساختی.
ارزیابی شایستگی های کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة روستایی امروزه بیش از گذشته با پدیدة کارآفرینی سروکار دارد. نهادهای مروج توسعة روستایی، کارآفرینی را مداخله ای راهبردی می دانند که می تواند فرایند توسعة روستایی را تسریع بخشد. در محیط رقابتی کسب وکار امروز، کارآفرینان برای آنکه بتوانند در فرایند پیچیدة کسب وکار موفق عمل کنند، نیازمند کسب شایستگی در جنبه های مختلف نگرشی، عقلانی، رفتاری و مدیریتی هستند. ازاین رو، نقش کارآفرین در ماندگاری و موفقیت کسب وکارها حیاتی است و از طریق رهیافت شایستگی ها می توان آن را بررسی کرد. اینکه چه افرادی و با چه شایستگی هایی وارد حوزة کارآفرینی روستایی شده اند از مسائل مهمی است که در مطالعات کارآفرینی کمتر به آن پرداخته شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی شایستگی های کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است، به طوری که مشخص شود کارآفرینان روستایی در کدام شایستگی ها قوت و ضعف دارند و چگونه می توان در بهبود این شایستگی ها گام برداشت. جامعة آماری مورد مطالعه شامل 110 نفر از کارآفرینان روستایی بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 86 نفر تعیین شد و برای دستیابی دقیق به افراد مورد مطالعه، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامة استاندارد من (2001) استفاده شد. نتایج نشان دادند که میزان شایستگی کارآفرینی اکثریت مردان در حد متوسط و میزان شایستگی کارآفرینی اغلب زنان در حد پایین تر از متوسط و کم قرار داشت. برپایة نتایج، مردان و زنان کارآفرین در شایستگی های سازماندهی و رهبری و راهبردی ضعف دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت، سطح تحصیلات، تجربة کارآفرینی، گذراندن دورة کارآفرینی، و سن بر شایستگی های کارآفرینان روستایی مؤثرند.
ارزیابی اثرات گردشگری مذهبی بر توسعه کارآفرینی روستاهای پیرامونی (مطالعه موردی: منطقه قره پشتلو- شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، شناسایی فعالیتهای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در مناطق روستایی است. این هدف، با قبول اصول مسؤولیتهای ترکیبی در مقابل مردم (اشتغال، سلامتی، آموزش، سود)، استمرار آن و همچنین، محافظت از منابع و محیط پیرامونی آن به عنوان ضرورتی الزامی برای کارآفرینی گردشگری مناسب، همراه است.
روش: نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) و روش تجزیهوتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (شامل فراوانی، انحراف معیار و میانگین) و استنباطی (ضریب همبستگی، آماره t تک نمونه، آزمون توکی و آزمون فریدمن) صورت گرفته است.
یافتهها : یافتههای تحقیق نشان میدهد، زمینههای موجود گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه باعث بروز و خلق ایدههای کارآفرینانه نشده؛ امّا در بین ابعاد اشتغال، درآمد و مهاجرت، تنها در بعد اشتغال تأثیراتی داشته است؛ البته این تأثیرات بیشتر برای ساکنان غیربومی و خانوارهای که در نزدیک امامزاده محمدابنابراهیم (ع) روستای حاج سیران ساکن هستند، بوده است.
محدودیت/ راهبردها: راهبرد توسعه کارآفرینی گردشگری در روستاهای پیرامونی.
راهکارهای عملی: حمایتهای نهادی در آموزش و خلق مسیرهای جدید جهت ایجاد فرصتها برای توسعه فعالیتهای کارآفرینانه گردشگری مذهبی با ارتقای میزان دانش و مهارت کافی مردم جهت انجام فعالیتهای تولیدی و خدماتی مرتبط با گردشگری، ایجاد زیرساختهای مناسب حملونقل کالایی و مسافری برای گردشگران و بالابردن فرهنگ پذیرش و استقبال از گردشگران.
اصالت و ارزش: آشکارشدن موانع موجود در خلق ایدههای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه و بررسی عوامل اثرگذار در اشتغال، درآمد و مهاجرت سکونتگاههای روستایی، ناشی از گردشگری مذهبی در محدوده مورد نظر.
تحلیل نقش کارآفرینی فعالیت های غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی روستاییان مورد: روستاهای بخش شاندیز شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی در اکثر کشورهای جهان سوم به تنهایی نمی تواند فرصت های اشتغال و منابع درآمدی کافی برای رفع تمامی نیازهای مناطق روستایی را تأمین نماید، از این رو، کارآفرینی بخش غیرکشاورزی را می توان راهبرد مناسبی برای ارتقاء اشتغال و درآمد و ثروت آفرینی روستایی دانست. شکل گیری و توسعه فعالیت های کارآفرینانه در بخش کشاورزی، می تواند نقش اساسی در توسعه پایدار روستایی ایفا کند. بنابراین در این تحقیق سعی شدهتا نقش فعالیت های کارآفرینانه غیرزراعی در کیفیت زندگی روستاییان بخش شاندیز مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعه ایو به لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، 6 روستای بخش شاندیز از دو دهستان شاندیز و ابرده بوده است که دارای بیشترین فعالیت های غیرزراعی می باشند. تعداد خانوار روستاهای مورد مطالعه 3776 می باشد که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه ی به دست آمده معادل 249 خانوار است. در نهایت اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه، با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، آزمون کی دو گروه مستقل و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مجموع، کارآفرینی فعالیت های غیرکشاورزی تأثیرات مثبت و معناداری رادر مؤلفه های هر سه بعد اقتصادی (مؤلفه کیفیت تولید بیشترین تأثیرگذاری با ضریب بتای 308/0)، اجتماعی (دسترسی با ضریب بتای 194/0) و محیطی (تغییر کاربری اراضی زراعی مرغوب با ضریب بتای 186/0) کیفیت زندگی دارد. بنابراین، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در منطقه در بین نمونه های مورد مطالعه منجر به تغییر کیفیت زندگی روستاییان شده است.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی جوانان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تبیین الگوی ارتباطی میان ارکان سرمایه اجتماعی با ریسک پذیری جوانان در راستای برپایی و توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان تنکابن بوده است. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی– تحلیلی و هم بستگی است. داده ها با دو روش مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان تنکابن بوده که از میان آن ها تعداد ۳۶۵ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با انجام معادلات ساختاری به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر با ضریب ۴۸ درصد نشان داد که تا حدودی ریسک پذیری جوانان روستایی در محدوده مورد مطالعه متأثّر از مؤلفه های سرمایه اجتماعی بوده و هم چنین، مؤلفه های سرمایه اجتماعی علاوه بر اثر مستقیم در ریسک پذیری جوانان روستایی، دارای اثر غیرمستقیم نیز بوده است. در میان مؤلفه های مورد بررسی، بیش ترین میزان اثرگذاری به ترتیب، مشارکت با میزان ۲۲/۰، اعتماد اجتماعی با میزان ۱۹۵/۰، تعلّق مکانی با میزان ۱۰۶/۰ و هم بستگی و انسجام اجتماعی با میزان ۱۰/۰ بوده است. محدودیت ها: پراکندگی روستاها و بالابودن هزینه های مراجعه به روستاهای نمونه تحقیق از مهم ترین محدودیت ها بوده است. راه کارهای عملی: افزایش میزان تعامل و ارتباط مؤثّر و سطح اعتماد بین کارآفرینان جوان روستایی با ایجاد شبکه های اجتماعی بین کارآفرینان، گسترش فرهنگ کارآفرینی در میان جوانان روستایی، حمایت از ریسک و خلّاقیت های جوانان در جوامع روستایی و فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مدیران و سایر اقشار جوامع نسبت به مزایای کارآفرینی. اصالت و ارزش: نقطه قوت تحقیق حاضر، توجّه به نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی در میان جوانان روستایی است که تا کنون تحقیقات کم تری پیرامون این موضوع انجام شده است.
عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی روستایی (نمونه مطالعه: مناطق روستایی شهرستان منوجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، توسعه کارآفرینی از سازنده ترین راهکارهای توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مناطق محروم به حساب می آید و از آن به عنوان اکسیری برای محرومیت زدایی و کاهش فقر یاد می شود. هدف پژوهش کیفی حاضر، مبتنی بر رهیافت نظریه داده بنیان آن است که ضمن بازشناسی ابعاد و ارکان فضای کسب وکار روستایی شهرستان منوجان، عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی را در سطح این منطقه شناسایی می کند. همچنین در این مطالعه، در راستای افزایش کارآمدی و بهره وری سیاست ها و برنامه های نهادهای توسعه گر کارآفرینی روستایی، الگویی مفهومی از عوامل استخراجی ارائه می شود. برای این منظور، گروهی مشتمل بر پانزده شرکت کننده از سه گروه کارآفرینان روستایی منوجان و کارشناسان و مسئولان محلی و خبرگان و صاحب نظران فرامحلی با استفاده از روش های نمونه گیری غیراحتمالی، همچون نظری و هدفمند و گلوله برفی انتخاب و مطالعه شدند. داده ها با بهره گیری از سه ابزار مصاحبه و مشاهده های میدانی و مرور اسناد و مدارک آرشیوی، گردآوری شد و با استفاده از سازوکار کدگذاری، در سه مرحله کدگذاری باز و محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش، عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی روستایی در سطح شهرستان منوجان را در قالب این نُه مقوله اصلی طبقه بندی کرد: عوامل فردی، فرهنگی اجتماعی، زیرساختی، طبیعی و بوم شناختی، قانونی، آموزشی، نهادی، سیاسی و اقتصادی. افزون براین، سازوکار تعاملی ایشان را منطبق بر الگوی ساختارگرای نظریه داده بنیان، ذیل شش مؤلفه نظری منعکس کرد.
تحلیل موانع کارآفرینی زنان روستایی در شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که بر جغرافیای روستایی ایران تأثیر بسزایی دارد، توجه به کارآفرینی زنان روستایی است. از گذشته تاکنون زنان روستایی با استفاده از کارآفرینی باعث پویایی اقتصاد و فرهنگ جامعه روستایی بوده و جایگاه عملکرد این طیف انسانی و موانع سر راه آن باعث خلق پژوهش مزبور شد. در واقع این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر عدم کارآفرینی زنان روستایی در دهستان گلاب شهرستان کاشان است. روش انجام مطالعه توصیفی- تحلیلی (پیمایشی) و ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 338 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از آزمون های آماری همبستگی،آزمون تی، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس با کمک SPSS انجام گرفته است. نتایج آزمون همبستگی بیانگر روابط معنادار بین موانع فردی، دانشی، دسترسی به امکانات، محیطی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگی- اجتماعی با کارآفرینی زنان روستایی بوده است. در تحلیل رگرسیون نیز عوامل محیطی – جغرافیایی، دسترسی به امکانات، موانع دانشی – مهارتی و موانع حقوقی به ترتیب مهم ترین موانعی بوده که وضعیت کارآفرینی زنان روستایی را پیش بینی نموده است. نتایج پژوهش نشان داد که عدم کارآفرینی زنان روستایی و عوامل محیطی– جغرافیایی نسبت به سایر عوامل بیشترین تأثیر را داشته و بیشترین میزان کارآفرینی در زنان با تحصیلات کم تر و زنان سرپرست خانوار مشاهده شده است.