ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
۶۰۱.

تحلیل مقایسه ای مجالس سبعه و مکاتیب بر اساس فرانقش اندیشگانی در دستور نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور نقش گرای نظام مند فرانقش اندیشگانی فرایند مولوی مجالس سبعه مکاتیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۶۳
زبان شناسی نقش گرا از مهم ترین رویکردهای زبان شناسی قرن بیستم است که بر نقش زبان و واحدهای ساختاری آن تأکید دارد و ساختی فراتر از جمله یعنی متن را بررسی می کند. بنیان دستور هلیدی بر دو صفت نظام مند و نقش گرا استوار است. نظام معنایی با کلّی ترین کارکردهای زبان- که هلیدی آن را فراکارکرد یا فرانقش می نامد- در ارتباط است. فرانقش اندیشگانی بر اساس دستور نقش گرای هلیدی شش نوع است: مادی، ذهنی، رابطه ای، رفتاری، وجودی و کلامی که در این پژوهش به طور مقایسه ای فرایندهای شش گانه در دو اثر از آثار منثور مولوی یعنی مجالس سبعه و مکاتیب با روش توصیفی- تحلیلی بررسی خواهد شد تا به این سؤال پاسخ داده شود که آیا بین بسامد انواع فرایندها و ساختار نوشتاری و خطابی که وجه بارز این آثار محسوب می شود، رابطه ای وجود دارد؟ تا بتوان به نوعی به سبک شناسی این آثار بر اساس فرانقش های اندیشگانی مطرح در دستور نقش گرای هلیدی به تأثیرپذیری از جهان بینی نویسنده دست یافت. نتایج به دست آمده بیانگر این است که در مجالس سبعه، فرایند مادی و در مکاتیب، فرایند رابطه ای، بسامد بیشتری دارند که علت آن را می توان در نوع کارکرد هر فرایند با توجه به موضوع مجالس سبعه که خطابه و مجلس گویی و مکاتیب که نامه های مولوی است، دانست. از طرف دیگر، از عناصر پیرامونی نه گانه، عنصر مکان در هر دو اثر بسامد بالایی دارد. با توجه به این که فرایند مادی، عامل بالابرنده گذرایی و فرایند رابطه ای، عامل پایین آورنده گذرایی متن است، گذرایی پایین مکاتیب به دلیل وجود بسامد بالای عناصر پیرامونی تا حدودی جبران شده است تا متن به هدف خود که تعلیم اخلاق و انسانیت است، نائل گردد.
۶۰۲.

مطالعه تطبیقی جایگاهِ اجتماعیِ زنان در داستان های کوتاه دهه 20 از منظر فرانقش تجربیِ زبان در رویکرد نقش گرایی هلیدی «با تمرکز بر داستان های کوتاه بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده و جلال آل احمد»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: جایگاه اجتماعی زنان داستان های کوتاه دهه 20 رویکرد نقش گرایی فرانقش تجربی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۶
زبان شناسی نقش گرا بر این نکته تأکید دارد که زبان ابزاری اجتماعی است و به آن دسته از کنش های انسانی می پردازد که بر انتقال معنا با کمک زبان اشاره دارد. هلیدی، زبان را نظامی از گزینش های واژگانی می داند که گویشور در سطوح سه گانه با توجه به بافت موقعیت از آن استفاده می کند. زبان با توجه به ضرورت های اجتماعی و محیط پیرامون تشکیل می شود و به سامان دهی معنی می پردازد. این کارکرد زبان در زبان شناسی نقش گرا فرانقش نامیده می شود. فرانقش های زبان عبارت اند از: فرانقش اندیشگانی که از این فرانقش برای واکاوی و تحلیل متن استفاده می شود؛ فرانقش بینافردی که هدف آن شروع یا ارتقای روابط برای تأثیرگذاری بر رفتار دیگران، بیان نظرات، اصلاح یا تغییر آن هاست؛ فرانقش متنی که وظیفه متناسب سازی پیام با توجه به دیگر عوامل متنی و برون متنی را داراست. پژوهش حاضر تلاش می کند به شیوه توصیفی - تحلیلی به این پرسش ها پاسخ دهد که با توجه به جامعه آماری پژوهش، در ساختار متنی داستان های کوتاه دهه 20، هر کدام از فرآیندهای زبانی چه کارکردی دارند؟ و با توجه به مبانی مطرح در فرانقش اندیشگانی و دیدگاه رئالیستی حاکم بر داستان های کوتاه در دهه بیست، نویسندگان مرد چه تصویری از زن و جایگاه اجتماعی وی در این مقطع تاریخی ترسیم کرده اند؟ ادبیات داستان کوتاه با تأکید بر منش رئالیستی و واقع گرایانه خود همواره به دنبال تعریف جایگاهی برای حضور زنان و همچنین رهایی خود از محدودیت های جنسیتی و خوانش های مردسالارانه بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده و جلال آل احمد هر کدام در ساختار متنی داستان های کوتاه خود از انواع مختلف فرآیندهای زبانی برای ترسیم جایگاه اجتماعی مثبت زنان بهره گرفته اند.
۶۰۳.

حکایت «میوه خوردن غلام نزد پادشاه» در ادب عربی و فارسی بررسی آبشخورها و تحلیل عناصر داستانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مأخذ یابی ادبیات تعلیمی خواجه غلام عناصر داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۱
داستان میوه خوردن غلامی نزد خواجه اش از جمله داستان های تعلیمی است که در ادبیات عربی و فارسی صورت هایی از نثر و نظم آن یافت می شود. قدیم ترین مأخذ این روایت مربوط به ادبیات عربی در کتاب الإمتاع والمؤانسه از ابوحیان توحیدی (قرن چهارم) است. پس از آن نمونه های نثر و نظم عربی و فارسی تا پایان قرن نُه آن را ذکر کرده اند. مولانا و عطار نیز در ادبیات فارسی خلاقانه به بازآفرینی منظوم این روایت پرداخته اند. این داستان که با دو روایت مختلف ذکر شده است به یک نتیجه گیری اخلاقی یکسانی که عبارت است از امانت داری و تعهد منتهی می شود. بدین رو بررسی آبشخورهای این حکایت، نه تنها آیندگان را با تجریبات اقوام گوناگون آشنا می کند بلکه به حفظ و ضبط فرهنگ و تاریخ پیشینیان نیز می پردازد. در این پژوهش ضمن مأخذیابی و مقایسه منابع عربی و فارسی روایت، به بررسی عناصر داستانی آن از جمله درون مایه، پیرنگ، شخصیت، گفت و گو، زاویه دید و صحنه می پردازیم و مشخص می کنیم مآخذ منظوم فارسی تا چه اندازه به مأخذ قدیم عربی شباهت دارند. از مهم ترین نتایج این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، این است که مضمون حکایت در همه مآخذ عربی و فارسی یکسان است و حکایات منظوم فارسی با الهام گیری از منابع کهن، مضمونی یکسان را با ساختاری متفاوت به نظم کشیده اند.
۶۰۴.

زمینه ها و نتایج حضور نقطویان ایرانی در دربار گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقطویه گورکانیان ادب فارسی در هند سبک هندی مهاجرت نخبگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۵
: جنبش نقطویه یکی از جریان های مذهبی توانمند بود که به سبب برخورداری از بن مایه های عرفانی، به سرعت در ایران عصر صفوی توسعه یافت. این تحقیق که به روشی توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته، نشان می دهد که شماری از نقطویان مهاجر به دربار گورکانیان، موفقیت های این مکتب را در هند تداوم بخشیده، خدماتی را به فرهنگ شبه قارّه عرضه نمودند. یافته ها حاکی از آن است که عزیمت نخبگان نقطوی از ایران، ابتدا در بستر تقابل با حاکمان و فقهای صفوی آغاز شد و سپس، در زمینه تعامل با حکمرانان و وزرای گورکانی ادامه یافت. در پرتو حمایت های پادشاهانی چون اکبر و جهانگیر بعضی نقطویان فرهیخته به مدارج درباری بالا رسیدند و در برابر، به حمایت فکری از سلاطین گورکانی پرداختند. گرچه فعالیت مهاجران نقطوی در دربار گورکانیان سرانجام با دخالت فقها متوقف گردید، در همین دوران کوتاه نیز آنان منشأ تأثیراتی مفید و ماندگار بودند و به ویژه در بخش ادبیات، چهره های نامبردار نقطوی با سرودن اشعار فراوان، سبک هندی را غنا بخشیدند و جایگاه زبان و ادب فارسی را در شبه قارّه تثبیت کردند.
۶۰۵.

بررسی ویژگی های سبکی محمود کیانوش و ناصر کشاورز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر کودک محمود کیانوش ناصر کشاورز ویژگی های سبکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۱۶
در مقاله ی حاضر به بررسی ویژگی های سبکی دو نفر از نویسندگان و شاعران مطرح ادبیات کودک در دوره ی معاصر، محمود کیانوش و ناصر کشاورز پرداخته شده است. هر کدام از این شاعران کودک از امکانات شعر کودک به شکلی خاص بهره می برند که با دیگری تفاوت دارد و هر یک به عناصر خاصی از شعر کودک توجه بیشتری نشان می دهند. ستاست     ططططروش تحقیق، کتابخانه ای بوده و نوع آن، توصیفی تحلیلی است. کشاورز با بهره جستن از صنایع ادبی در آفرینش تصاویر، ایجاد حس و شور، تقویت بُعد موسیقایی و زیبایی شناختی اشعار خویش و نیز در به کارگیری علم بیان (لفظی و معنوی) موفق بوده است. وی را به عنوان یکی از شاعران نوگرا و صاحب سبک در شعر کودک و نوجوان نام می برند که اولین شعرش در سال 1362 منتشر شد. آثار وی چنان دلنشین و جذاب است که برای بزرگ سالان نیز جذابیتی ویژه دارد. او تاکنون جوایز متعددی در حوزه ی شعر کودک و نوجوان دریافت کرده است. کیانوش از یک سو به دلیل آشنایی با ادبیات جهان و از سوی دیگر به سبب پیوندی که با دنیای بچه ها داشت، توانست شعرهایی بگوید که هم وجهه ی ادبی نیرومند داشته باشد و هم مناسب دنیای کودکان باشد و ضمناً در پیوندی همه جانبه با آموزه های جاری در نظام آموزشی کشور قرار بگیرد. او توانست با تصرف در وزن ها و قالب های شعر کهن ، وزن ها و قالب های گوناگون اما متناسب برای کودکان و نوجوانان بسازد و در واقع جریان ساز باشد. 
۶۰۶.

بررسی برخی علل و زمینه های تغییر تخلص شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت ادبی تاریخ ادبیات تخلص تغییر تخلص فلسفه تغییر تخلص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۴۴
در طول تاریخ ادب فارسی، مخاطبانِ گونه گونِ شعر فارسی و حتی مردمِ هم روزگارِ شاعران قدیم و جدید، غالباً نامِ درست و کامل بسیاری شاعران را نمی دانسته اند و بیشتر، آن ها را بر اساس نامِ هنری و یا تخلص شعری شان می شناخته اند؛ بنابراین شاعران همواره در انتخاب تخلص، دقت و وسواس بسیاری به خرج می داده اند تا زیباترین و سازگارترین تخلص را برای خویشتن برگزینند. به همین سبب است که برخی شاعران بعد از مدتی درمی یافته اند که بنا به علل مختلف، نیاز است تخلص خود را تغییر دهند. باید در نظر داشت که «تغییر» آن هم از نوع «تخلص» تأثیری شگرف در تکوین و تداوم حیات شعری شاعران داشته است؛ یعنی وقتی که شاعری با تخلص قدیم، نامی برای خود دست وپا کرده بود و آن تخلص بر شعرهای وی نیز خوش نشسته بود، احتمال داشت با تغییرِ آن، ادامه حیات شعری خود را دچار چالش های سخت و دشوار نماید. در این جُستار، برخی دلایل تغییر تخلص شاعران به صورت توصیفی تحلیلی بررسی شده است و نشان داده شده که تغییر تخلص شاعران، به عنوان یک سنّت ادبی، تحت تأثیر شاخصه های سیاسی، اجتماعی، ادبی، فردی و غیره صورت پذیرفته است. دراین بین، برخی شاعران ضمن انتخاب تخلص جدید، تخلص قبلی خود را نیز رها نکرده اند و بعضی دیگر، تخلص جدید را در سروده های قبلی جایگزین تخلص قدیم کرده اند و گروهی دیگر، پایبندی چندان به تخلص جدید هم نداشته اند؛ گاه به تخلص قبلی بازگشته اند و گاه تخلص های تازه و تازه تر را آزموده اند که همه این موارد را می توان در خصوص هر شاعر به صورت جداگانه بررسی کرد.
۶۰۷.

راهکارهای مقابله با نفس با تأکید بر دو مفهوم مرگ اختیاری و فناء (بررسی تطبیقی دیدگاه های مولوی و عطار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عطار فناء مرگ اختیاری مولوی نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۲۰۳
مفهوم نفس و جدال آن با عقل و روح از مهم ترین موضوعات عرفان و نیل به حقیقت است. مسئله مهم آنکه، نفس دارای شاخص ها و کارکردهایی است که نیل به حقیقت را با چالش مواجه کرده و انسان را به قهقرا می برد، به همین سبب، عرفا در آثار خود ضمن تبیین تهدیدها و کارکردهای نفس، به ارائه راهکارهای عمل گرایانه برای موفّقیت در جدال عقل با نفس و نیل به معشوق حقیقی مبادرت نموده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از روش تطبیقی به بررسی کارکردهای نفس از منظر مولوی و عطار و راهکارهای مقاله با آن بپردازد. به همین دلیل سوال اصلی این مقاله عبارت است از: «مولوی و عطار چگونه کارکردهای نفس را تبیین نموده و در ادامه برای مبارزه با آن چه راهکارهایی ارائه کرده اند؟» فرضیه نویسندگان تأکیدی است بر این موضوع که مولوی و عطار، ضمن ترسیم نفس به جانورانی درنده، انسان را به ریاضت و پیرایش روح دعوت می کنند. یافته های مقاله نشان می دهد که کلیدی ترین مفهوم مولوی برای مبارزه با نفس و نیل به حقیقت «مرگ اختیاری» است که برای وقوع آن سه مرحله ضروری است. همین مفهوم در اشعار عطار «فنا» است که برای تحقّق آن سالک باید چهار مرحله را سپری کند.
۶۰۸.

مبارزه با نفس در نقل قول های مستقیم ابوسعید ابی الخیر در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس نقل قول نقل قول مستقیم ابوسعید ابی الخیر اسرارالتوحید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۸۹
یکی از مباحثی که در تعالیم دینی و قرآنی و آیات و روایات ما همواره مورد توجه قرار گرفته و به تبع آن به متون ادبی و عرفانی ما نیز راه یافته است، بحث مبارزه با نفس است. از سوی دیگر، بررسی نقل قول های مستقیم (DS) یکی از راه های بازنمایی گفتار و اندیشه است. کتاب اسرارالتوحید که موضوع آن احوال و اقوال ابوسعید ابوالخیر عارف نامی قرن چهارم و پنجم (357-440) است و به قلم یکی از نوادگان او به نام محمدبن منور، به رشته تحریر درآمده، دربردارنده احوالات و سخنانی است که یا از زبان خود ابوسعید نقل شده یا دیگران درباره وی گفته اند و شامل مباحث مهمی در تصوّف است. در این پژوهش بر آنیم تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی، بر مبنای نقل قول هایی که به صورت مستقیم از ابوسعید در کتاب اسرارالتوحید از زبان محمدبن منوّر نقل شده است، به بررسی فضای دیالوگی (بافت فیزیکی) و ساخت نحوی و برنامه راهبردی این نقل قول ها بپردازیم تا بر اساس آن به تحلیل نظام فکری ابوسعید درباره مبارزه با نفس دست یابیم. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده این نکته است که برخلاف برخی هنجارگریزی های ایدئولوژیکی که ظاهراً در رفتار ابوسعید در کتاب اسرارالتوحید درباره مباحثی چون حج، سماع، زهد و ساده زیستی وجود دارد، در باب مبارزه با نفس، نه تنها هنجارشکنی ندارد بلکه کاملاً همسو با تعالیم دینی و قرآنی و اعتقادات فقها و متشرّعین است.
۶۰۹.

نقد تطبیقی کهن الگوی سایه در اشعار فروغ فرخزاد و سیلویا پلات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر ضمیر ناخودآگاه کهن الگوی سایه فروغ فرخزاد سیلویا پلات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۳۱۹
شاعر در زمان سرایش با ضمیر ناخودآگاه ارتباط می یابد و محتویّات آن را به مخاطب عرضه می کند. بنابراین شناخت و بررسی آرکی تایپ ها از جمله آرکی تایپ سایه ابعاد پنهان شخصیت شاعر را به ما می شناساند. این آرکی تایپ یکی از مهمترین آرکی تایپ هاست که بخش پنهان و تاریک تر ضمیر ناخودآگاه را نشان می دهد. سایه در شکل منفی شامل تمامی امیال و فعّالیّت های غیراخلاقی و منع شده است و در شکل مثبت لازمه ادامه زندگی. این نوشتار بر پایه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که با نگاهی جهانی وجود شباهت بین آثار ادبی را برآمده از روح مشترک بشری می داند، با نگاهی روان شناسانه به اشعار فروخ فرخزاد و سیلویا پلات می پردازد. نگارنده در این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی آرکی تایپ سایه را در شعر این دو شاعر بررسی و مقایسه می کند. این بررسی تطبیقی علاوه بر کشف لایه های پنهان ضمیر ناخودآگاه شاعران مورد بحث، نقاط اشتراک و افتراق فرهنگی اجتماعی جامعه آنان را نیز نشان می دهد. به عنوان مثال فراوانی برخی نمودهای کهن الگوی سایه چون احساس حقارت، ترس و خشم و خشونت در شعر سیلویا نسبت به شعر فروغ، علاوه بر این که نشان دهنده شخصیت برون گرای شاعر نسبت به فروغ است، جامعه خشن و مردسالار او را نیز تداعی می کند. از سوی دیگر سیلویا پلات با به نمایش گذاشتن جلوه های بیشتری از سایه، به شناخت کامل تری از آن می رسد و بهتر با آن آشتی می کند.
۶۱۰.

مفهوم «وحدت» در مثنوی های مولانا و بیدل دهلوی بر اساس استعاره ها ی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت مولانا بیدل دهلوی مثنوی استعاره ی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
مفهوم «وحدت» یکی از مفاهیم انتزاعی، مبهم و بنیادی در حوزه عرفان و فلسفه است و استعاره عمده ترین و مهم ترین محملی است که شعرای عارف، از جمله بیدل دهلوی و مولانا، برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعیِ عرفانی همچون «وحدت» از آن بهره برده اند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس نظریه استعاره شناختی، مفهوم «وحدت» در مثنوی های این دو شاعر بزرگ (عرفان، طلسم حیرت، محیط اعظم، طور معرفت و مثنوی معنوی) بررسی و تحلیل شود و پس از شناخت انواع و کارکردهای شناختی استعاره ها، دیدگاه و اندیشه بیدل و مولانا از خلال آن ها تبیین شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولانا بیشتر از استعاره های مربوط به امور طبیعی، در دسترس و مذهبی استفاده کرده است؛ اما بیدل از استعاره های مربوط به مصنوعات بشری بیشتر بهره برده است. بر این اساس هدف اصلی مولانا مطابق با اغراض تعلیمی او از به کارگیری استعاره، بیشتر تفهیم «وحدت» به مخاطب است؛ اما بیدل در کنار آن به دنبال هنرنمایی و مضمون پردازی نیز بوده است. هر دو شاعر تحت تأثیر محیط جغرافیایی، شیوه زندگی و تجربیات زندگی خود تأکید بیشتری بر استفاده از برخی استعاره ها داشته اند.
۶۱۱.

بررسی تطبیقی زمان اسطوره ای در شعر سهراب سپهری و میخائیل لرمانتوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره زمان اسطوره ای زمان دوری زمان خطی سهراب سپهری میخائیل لرمانتوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۶۲
زمان اسطوره ای، به زمانی گفته می شود که برخلاف زمان عادی، خطی و معدود تاریخی، گذرا نیست؛ بلکه زمانی مقدس، دوری، مانا، پایدار و جاودانه است؛ کاستی نمی یابد، ابدی و همیشگی است. این پژوهش بر آن است تا ویژگی های زمان اسطوره ای و جنبه های گوناگون نگاه اسطوره ای را در آثار سپهری و لرمانتوف نمایان سازد. سهراب سپهری شاعر معاصر فارسی در اشعار خود با کلامی تصویری ، تداوم در تصاویر و استمرار آن ها توانسته است با نوع جهان بینی ویژه و مشرب فکری ، فلسفه شرقی، برخی از آثارش را با توجه به زمان اسطوره ای و اساساً اسطوره ها خلق کند. میخائیل لرمانتوف، شاعر قرن نوزدهم روسیه از نخبگان سرزمین خویش است و برخی از سروده هایش یادآور سوره هایی از قرآن و کتاب مقدس است او با نگاه جهان بینانه و توجه به اسطوره های شرقی، توانسته است؛ اسطوره ها و زمان اسطوره ای را در آثار خود منعکس سازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زمان در آثار سپهری و لرمانتوف، قدسی و اسطوره ای است.
۶۱۲.

بازنمایی دیدگاه خواننده نهفته بر اساس شکاف های متنی ایدن چمبرز در رمان برایم شمع روشن کن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدن چمبرز خواننده ی درون متن شکاف های متنی نقد خواننده محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۰۶
یکی از کارکردهای نقد خواننده محور، فراهم آوردن بستر مناسب برای کشف و مشارکت خواننده در معناسازی در متن است. شکاف های متن از جمله مؤلفه هایی هستند که میزان مشارکت خواننده را در بسط یا محدودسازی معنا در فرایند خواندن، تعیین می کند. موضوع این پژوهش، بررسی رمان برایم شمع روشن کن از فهرست لاکپشت پرنده در فصل نامه ی پژوهشی کودک و نوجوان، با رویکرد چمبرز است که موفق به دریافت پنج نشان لاکپشت پرنده شده است. نویسنده بخش هایی از روایت را به راوی سپرده تا در متن بپروراند و در قالب توصیف مستقیم و غیرمستقیم جهان عاطفی و ارزشی شخصیت ها به ویژه قهرمان داستان را که دختری نوجوان است توصیف کند. اما در بخش هایی از رمان، شکاف های متنی ایجاد کرده است تا ادراک خواننده ی نهفته را به درون متن می کشاند و او به توصیف و شکافتن لایه های پنهان معنایی و تفسیر آن ها در سطح های گوناگون صوری معنایی، سبکی، توصیفی، شخصیت پردازی، ارتباطی و ایدئولوژیکی، هم سو با دغدغه های احساسی، عاطفی و ایدئولوژیکی شخصیت اصلی داستان می پردازد. 
۶۱۳.

کهن الگوها در ادبیات کودک: بررسی حکایت های بُهلول (1399) بر پایه ی نظریات یونگ و لطف آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکایت های بهلول کودک کهن الگو لطف آبادی یونگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۹۲
کهن الگوها در ادبیات کودک جایگاه ویژه ای دارند و نقش مهمی را در رمزگشایی از دلالت های معنایی آن ها بازی می کنند. هدف از این پژوهش آن است که با بررسی کتاب تصویری حکایت های بُهلول (1399)، نقش کهن الگوها را در رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان تبیین کند. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از نرم افزار 25 SPSS ارزیابی شده اند. پژوهشگر با «روش پژوهش اصیل خلاق» و تلفیق نظریه های «فرایند فردیت» یونگ و «رشد اخلاقی دینی» لطف آبادی به نقد کهن الگویی اثر برگزیده می پردازد. یافته ها نشان می دهند که کهن الگوی «پیر خردمند» نسبت به سایر کهن الگوهای یونگی و «خوش خویی» در میان آموزه های اخلاقی بالاترین بسامد را در حکایت های بُهلول دارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آگاهی تصویرگر و نویسنده از دنیای کودکان موجب رسایی ارتباط تصویر، متن و تعامل پویای مخاطبان شده است. برای بررسی نقش کهن الگوها در متون پارسی ادبیات کودک بهتر است از دیدگاه های روان شناسان ایرانی که ریشه در فطرت بشری و حکمت الهی دارند، در کنار نظریه های روان شناختی غربی بهره گرفت.  
۶۱۴.

بررسی تطبیقی تغییر عادت واره ها و سرمایه های سلبی/ ایجابی در شخصیت زنان راوی (در رمان «پرنده من» از فریبا وفی و «دفترچه ممنوع» از «آلبا دسس پدس» بر اساس نظریه پی یر بوردیو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زنان سرمایه ها پی یر بوردیو عادت واره وفی دسس پدس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
نظریه انواع سرمایه پی یر بوردیو به شیوه های گوناگون، سرمایه ها و تأثیر انواع آن بر یکدیگر را بازنمایی می کند. در تعریف بوردیو انواع سرمایه عبارت است از: سرمایه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین. این مقاله با نگاهی مقایسه ای به عادت واره های متأثر از سرمایه های شخصیت زنان راوی در رمان های پرنده من و دفترچه ممنوع میزان اثر گذاری سرمایه ها بر یکدیگر و تغییر عادت واره زنان راوی را بررسی می کند و با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد عادت واره ها چه تأثیری بر ایجاد سرمایه های مثبت/ ایجابی و منفی/ سلبی دارند. بارزترین عادت واره های منفی عاملان زن در رمان ها؛ سکوت، انفعال، انزوا، تسلیم و تأمین رضایت مردان خانواده بدون کمترین کنش و اعتراض در راستای دیگربودگی زنان راوی است و مشخص ترین عادت واره های مثبت؛ وفاداری، مادرانگی، احساس مسئولیت، ایثار و مهربانی است. در نتیجه، ماهیت عادت واره های زنان یا تغییر نکرده، یا در جهت تولید و بازتولید منفی و سلبی پیش رفته است و یا اگر تغییر اندکی در تولید و بازتولید سرمایه های مثبت مشاهده می شود، در سایه انفعال راویان کم رنگ است. نتیجه مقایسه ای پژوهش، موقعیت ساختاری مشترک دو زن در دو جامعه متفاوت را نشان می دهد که تجربه های مشابه و تکرارشونده آن ها خصلت و عادت واره های مشترکی ایجاد می کند. این منش ها و عادت واره های شبیه به هم به نوبه خود، به کنش های اجتماعی مثبت یا منفی آنان ساختار می بخشد؛ یعنی دستورالعمل هایی را تنظیم و کنشگری آن ها را محدود می کند. یا در فضاهای اجتماعی بسیار اندکی، از انفعال و محدودیت خارج می سازد. ولی در نهایت آشکار شدن انفعال زنان داستان در میدان های اقتصادی، ناکارآمدی فضاهای اجتماعیِ (قبل و بعد از ازدواج)، در به کارگیری سرمایه های اجتماعی و فقر سرمایه اقتصادی، فرهنگی و نمادین را در زنان راوی برملا می سازد
۶۱۵.

بررسی تطبیقی کارکرد نمادهای رنگ سرخ در شعر پایداری (با تکیه بر اشعار شهریار و جواهری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ سرخ شعر پایداری شهریار جواهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۲۷
گاهی شاعر سخن گفتن را از طریق کلماتی که نماد، رمز و سمبول هستند، برای خود یک اصل قرار می دهد و از این طریق، بی نیاز از شرح موضوعات گوناگون و بسط سخن است. «رنگ»بعنوان برجسته ترین عنصر در حوزه محسوسات، از دیرباز تاکنون مورد توجه انسان بوده و همواره روح وروان آدمی را مسحور قدرت خود کرده است. رنگ ها علاوه بر دلالت های وصفی، در بیان تجربه های افراد نیز نقش عمده ای ایفا می کنند. امروزه نیز رنگ مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود و شاعران به عنوان زیباشناسان جهان آفرینش از واژگان رنگین در عینی تر شدن ایماژهای شاعرانه و گاه در راستای تبیین مفاهیم بیان ناشدنی فضای نمادین اشعار خویش بهره ها می برند. با شناخت ویژگی ها و تاثیرات رنگ ها در فضایی واقعی، کنایی، رمزی و اسطوره ای می توان به رازهای پنهان بسیاری دست یافت و یا پیام هایی را به مخاطب منتقل کرد. از همین روی در شعر پایداری نیز به کارگیری عنصر رنگ، بیانگر آرمان ها و خواسته های شاعران است. شهریار و جواهری نیز با به کارگیری رنگ ها به ویژه رنگ سرخ به عنوان یکی از اجزای مهم صور خیال در اشعار خود، تداعی های پر رمز و رازی را با زمینه های فرهنگی، آیینی و تاریخی خلق کرده اند. این جستار با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر مکتب امریکایی در ادبیات تطبیقی سعی در تبیین کارکرد رنگ سرخ در اشعار پایداری این دو شاعر دارد. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که در شعر هر دو شاعر، رنگ سرخ بیانگر شهادت، قیام، اعتراض،ایستادگی و پایداری است.
۶۱۶.

بررسی تطبیقی موسیقی شعر شاعران مقاومت عرب و افغانستان؛ مطالعه موردی مجموعه شعری کزهر اللوز أو أبعد محمود درویش و از آتش از ابریشم قهّار عاصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی شعر مقاومت عرب افغانستان محمود درویش قهار عاصی موسیقی شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۳۹
موسیقی، نقش بارز در ساختار شعر امروزی دارد و باعث برانگیختن احساسات مخاطب و نیز زیبایی کلام می شود. ارتباط شعر با موسیقی موضوع غیرقابل انکار است؛ زیرا زیبایی و ماندگاری هر شعری بستگی به میزان بهره مندی آن از موسیقی دارد. ازاین رو محمود درویش و قهّار عاصی، ازجمله شاعرانی هستند که به عنصر زیبایی شناسی توجّه ویژه نشان داده اند. شعر درویش، برخاسته از روح حماسی او و برآمده از حس وطن پرستی او نسبت به سرزمین فلسطین است و مجموعه «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی نیز، از روحیه وطن پرستانه او حکایت دارد؛ هردو کوشیده اند تا با یهره گیری از عنصر موسیقی، مفاهیم و مضامین را به شکل زیبا به مخاطب انتقال دهند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نظام موسیقایی دو مجموعه شعری «کزهر اللوز أو أبعد» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار برگزیده دو شاعر است. بررسی ها نشان می دهد که آنان در اغلب مضامین شعری خویش باهم اشتراک دارند ولی نگارندگان، می کوشند تا شیوه کاربرد موسیقی در شعر این دو شاعر و نحوه همخوانی موسیقی با محتوای آن را روشن سازند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در نحوه استفاده از موسیقی و ارتباط آن را با مضمون و محتوای شعر این دو شاعر اختلاف وجود دارد؛ ولی پیوند میان موسیقی، محتوی، احساسات و اندیشه، همواره در شعر آنان رعایت شده است.
۶۱۷.

بررسی تطبیقی غزلیات سعاد صباح و مستوره اردلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی غزل عشق سعاد صباح مستوره اردلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۹۵
سرودن غزلیّات و اشعار عاشقانه، نه تنها در ادبیّات فارسی و عربی، بلکه در ادبیّات دیگر ملّت های جهان نیز به طور وسیعی رایج بوده است، ازآنجاکه سعاد صباح و مستوره اردلان در فرهنگ کویت و ایران جایگاه مشابهی دارند، بررسی تطبیقی غزلیّات این دو شاعر به منظور شناخت و آشنایی بیشتر با آن ها می تواند بحثی نو در زمینه ادبیّات تطبیقی باشد. این پژوهش؛  برآن است که به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مکتب آمریکایی که وجود اثرگذاری و اثرپذیری را بین دو شاعر را شرط ادبیّات تطبیقی نمی داند، به واکاوی غزلیّات سعاد صباح و مستوره اردلان بپردازد و ضمن بررسی ویژگی های ادبیّات عاشقانه دو شاعر، دیدگاه های آن ها را در این زمینه مقایسه کند و به رهیافتی از طرز تفکّر و مشرب تغزّلی دو شاعر دست یابد. با عنایت به نتایج به دست آمده در غزلیّات دو شاعر، می توان به نقاط مشترکی ازجمله (تجلّی معشوق، اوصاف و احوال مشترک عاشق و معشوق، هجران و دوری، فضائل عشق و عاشقی،  به کار بردن مرثیه و...) اشاره کرد و همچنین ازنظربیان، دو شاعر به سادگی و شیوایی گرایش دارند. لازم به ذکراست عاشقانه های دو شاعر، از نظر محتوا، زبان و اسلوب نیز باهم تفاوت هایی دارند.
۶۱۸.

بررسی ویژگی های سبک ادبی کتاب بیتال عجم از منظر علم بیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بیتال عجم متون داستانی سنسکریت سبک ادبی علم بیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۶
نسخه های خطی آثار ارزشمندی هستند که به لحاظ تاریخی، هویتی، مذهبی و فرهنگی تبیین گر بخش مهمی از حیات یک کشور هستند. یکی از نسخه های خطی مهم و تاریخی، کتاب بیتال عجم است که از متون داستانی هند باستان به شمار می رود که در قرن سیزدهم هجری، به وسیله مهاراجا مدهو کیشان و برادرش ایندرا کیشان بهادر، در هند به فارسی ترجمه شده است. هدف این پژوهش، بررسی ویژگی های سبک ادبی آن، از منظر علم بیان است. این پژوهش، ابتدا با شیوه کتاب خانه ای، سپس استخراج، طبقه بندی و بررسی آماری آرایه های (تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه) و در نهایت با استفاده از روش تطبیقی به بسامدسنجی شیوه های ساختاری این آرایه ها، به ویژگی های سبکی آن ها در این اثر دست یافته است. کاربرد چشمگیر کنایه، اضافه های تشبیهی فراوان، ساختار تشبیه از نوع ترکیب وصفی، تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، استعاره های ساده و نزدیک به ذهن، استعاره های مکنیه از نوع ترکیب وصفی و فراوانی مجاز به علاقه جزئیه و محلّیه از شاخصه های مهم ادبی این اثر از منظر علم بیان هستند. یافته های مقاله نشان داد بیتال عجم، صرفاً یک اثر داستانی محض به زبان ساده نیست، بلکه به کارگیری فراوان آرایه های ادبی، به ویژه، بسامد بالای آرایه های کنایه، تشبیه، استعاره و مجاز، آن را به یک اثر ادبی ارزشمند تبدیل نموده و نثر بخش عمده آن را در شمار نثر فنی قرار داده است.
۶۱۹.

تحلیل و تطبیق صفاءالقلوب شیروانی و نان و حلوای شیخ بهایی بر اساس نظریه ترامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفاءالقلوب ژنت ترامتنیت نان و حلوا شیروانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
شاعر یا نویسنده برای خلق اثر خود با دنیایی از تاثرات از متون دیگر در ذهن خود در چالش است و با ارتباطی که با آثار پیش یا معاصر خود دارد، دست به آفرینش می زند و از این طریق بین متن ها به شیوه-های مختلف پیوند برقرار می کند که به عنوان ترامتنیت قابل مطالعه و بررسی است. نان و حلوا به عنوان متنی است که شیروانی در نوشتن صفاءالقلوب از آن تاثیر پذیرفته است. هر دو اثر، اثری تعلیمی- عرفانی است. از آنجا که ترامتنیت ژنت به لحاظ تقسیم بندی و جزئی نگری خیلی گسترده تر از نظریات بینامتنی دیگر است، هدف اصلی این پژوهش، کشف انواع روابط ترامتنی بین صفاءالقلوب و نان و حلوا است. در این مقاله تلاش شده به روش تطبیقی-تحلیلی- اسنادی به این پرسش پاسخ داده شود که کدامیک از تقسیمات نظریه ترامتنیت ژنت در مقایسه تطبیقی بین صفاءالقلوب و نان و حلوا مصداق پیدا می کند؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شیروانی، آگاهانه با نان و حلوا رابطه بینامتنی برقرار کرده و در این راستا از انواع روابط ترامتنی از جمله بینامتنیت(صریح، غیر صریح و ضمنی)، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت(همانگونگی و تراگونگی) بهره برده است.
۶۲۰.

روایتی دیگر از تحول شعر و شخصیت سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنایی غزنوی قصیده فارسی تحول شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۴۱۵
مسئله موردبررسی این مقاله، بازخوانی تحول شعر و شخصیت سنایی است. این تحقیق با تمرکز بر تحلیل محتوای قصاید سنایی و بررسی سیر تاریخی و ممدوحان آن ها مسیر تحول سنایی را بررسی می کند. مقاله نشان می دهد که برخلاف آن چه عموماً پنداشته می شود علت ترک غزنه، نه تحول روحی شاعر به سوی زهد بلکه شکست او در یافتن ممدوحانی است که نیازهای مادی او را تأمین کنند. او غزنه را در جستجوی ممدوحان مناسب ترک کرد و از آن جا که در آن زمان، چندان شاعر مشهوری نبود و مهاجرت شاعران دیگر به شهرهای دور از خراسان هم چندان موفقیت آمیز نبود، تصمیم گرفت در خراسان بماند. منتها اقتضای ممدوحان تازه، تغییر در ساختار بلاغی و مضمونی قصاید بود و از این جا نقش سنایی به عنوان طراح بوطیقای قصیده مدحی- اندرزی آغاز شد. شخصیت شاعری سنایی در حوزه قصاید با شخصیت شاعری او در حوزه غزل، متفاوت است اما جمع بین این دو شخصیت را باید در مثنوی های او سراغ گرفت. بدین ترتیب نقش سنایی در تحول شعر فارسی بیشتر از آن که دارای بُعد ایدئولوژیک باشد، بُعد رتوریک دارد. او بیش از عارفی، در شاعری مقام شامخی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان