مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
صفی الدین حلی
حوزه های تخصصی:
میراث دینی از مهم ترین ساختمایه های شعری و از پربارترین منابع الهام گیری شاعران در جهت واگویه ی احساسات درونی و اندیشه های ایشان محسوب می گردد. در این بین قرآن کریم به واسطه ی عمق معانی، غنای واژگانی و ویژگی های منحصر به فرد هنری و بلاغی، در مقام ارزشمندترین منبع دینی الهام بخش نزد شاعران و ادیبان مسلمان قرار دارد. به گونه ای که ایشان در شعر خویش با کلام وحی رابطه ی بینامتنی برقرارکرده، از این آبشخور سرشار در سطوح مختلف مفهومی، لفظی و اسلوبی بهره برده اند. یکی از شاعرانی که عبارات و معانی قرآنی از اصلی ترین دستمایه های هنری او محسوب می گردد، «صفی الدین حلی» است. در جستار پیش رو، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی نظرات گوناگون ناقدان غربی و عربی پیرامون نظریه ی بینامتنیت وانواع آن، انواع رابطه ی بینامتنی قرآنی در شعر«صفی الدین حلی» نقد وواکاوی خواهد شد که شامل هفت نوع رابطه ی بینامتنی کامل متنی، کامل تعدیلی، جزئی، واژگانی، اسلوبی، الهام گیری و اشاره ای(تلویحی)می باشد. نتایج جستار حاضر حاکی از آن است که رابطه ی بینامتنی قرآنی در مدائح نبوی و مراثی شاعر از بسامد بیشتری برخوردار است. از طرفی بینامتنی کامل تعدیلی، اشاره ای و جزئی بیشتر مورد توجه صفی الدین حلی بوده است.
تحلیل محتوایی معارضه صفی الدین حلی با ابن معتز در اثبات برتری امام علی (علیه السلام)
حوزه های تخصصی:
معارضه یکی از فنون ادبی و صنایع بلاغی است و به شعر یا نثری گویند که در تقلید از اثر شاعر یا نویسنده دیگر پدید آید. در ادبیات عربی این فن بیش تر در شعر ظهور یافته و یکی از ویژگی های معارضه در شعر، همسانی بحر، حرف روی و موضوع اشعار شاعران مورد نظر است. ادیبان و شاعران در دوره های مختلف ادبیات عربی، از دوره جاهلی تا معاصر این فن را مورد توجه خود قرار داده و به آن پرداخته اند و حوزه ادبیات متعهد دینی و خاصه شیعی نیز از این گونه معارضات تهی نیست. از جمله این معارضات، چکامه صفی الدین حلی در پاسخ به ابن معتز می باشد. ابن معتز در قصیده ای عباسیان را برای خلافت نسبت به فرزندان فاطمه زهرا3 به پیامبر6 نزدیک تر و سزاوارتر می داند. در مقابل صفی الدین حلی در همان وزن و قافیه و موضوع و در قالب معارضه و از نوع معاکسه، با ارایه دلایل قرآنی، عقلی و نقلی به ابن معتز پاسخ گفته و ادعاهای وی را نقض کرده است. نویسنده در این مقاله برآن است تا به تحلیل محتوایی این معارضه صفی الدین حلی بپردازد و مهم ترین اشارات و نکات، قرآنی، روایی و تاریخی قصیده وی راتبیین نماید.
بررسی تطبیقی دو چکامه از صفی الدّین حلّی و عبدالرحمان جامی در مدح پیامبر اسلام (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
311 - 332
حوزه های تخصصی:
صفی الدین حلّی (وفات750 ه.ق) قصیده ای شامل نود بیت به زبان عربی و عبدالرحمان جامی (وفات898 ه.ق) ترکیب بندی به طول پنجاه و شش بیت به زبان فارسی، در منقبت پیامبر اسلام (ص) سروده اند. تحلیل این دو سروده در یک اقدام تطبیقی، فراراه نوشتار حاضر است. روش تحقیق، بر پایه نقد درون متنی، در پرتو ادبیات تطبیقی به شیوه مکتب آمریکایی است. موضوع یکسان و موقعیت متنی مشابه، نگارنده را بر آن داشت که به مقایسه این دو سروده، در دو حیطه شکل و مضمون بپردازد و همانندی ها و ناهمانندی ها را بازنماید. هر دو سراینده، مدایح خود را در عشق به پیامبر و در طیّ یک سفر پرشور زیارتی به مقصدِ مدینه آفریده اند. اشتیاق دیدار، رنج فراق و آرزوی آمرزش، جان مایه این چکامه هاست. هردو شاعر، زبانی عذرخواه و روحی خاکسار دارند؛ اگر چه حلّی، از شور عاطفی جامی و صدق هنری او برخوردار نیست و کلان نگری او را ندارد. عاطفه عرفانی در تمام عناصر شعری ترکیب بند جامی از قبیل واژگان، اسلوب عبارات، صور خیال و موسیقی، نیرویی نافذ و کنشگر بوده است. وانگهی عواملی از قبیل ضعف عاطفی در مدح، پایبندی به ساختار سنتی قصیده، طولانی بودن سروده و تنگنای قافیه، از انسجام و اثربخشی مدحیه حِلّی کاسته است.
تحلیل سبک شناختی سروده ی قافیه صفی الدین حلی در مدح پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت سبک و زبان هر اثری در فهم و درک بن مایه های آن اثر کمک بسیاری خواهد کرد، به ویژه وقتی اثر مورد بررسی شعر باشد؛ چرا که زبان شعری در بیشتر موارد از شکل معیار خارج می شود. صفی الدین حلی یکی از بزرگترین شاعران دوره انحطاط است و مدح پیامبر اکرم (ص) در دیوان وی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. سروده قافیه ی حلی با 50 بیت، یکی از مدایح نبوی شاعر است که با موضوع تولد پیامبر (ص) و بیان وجد و سرور هستی و طبیعت از این رخداد خجسته و مبارک آغاز می شود و شاعر، میلاد حضرت را پایانی بر عمر ستم طاغوت و سرآغاز سرنگونی استبداد و حکومت کفر معرفی می کند و در ادامه به بیان فضایل پیامبر (ص) و ستایش ایشان می پردازد. مقاله پیش رو بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی و از دریچه سبک شناسی، سروده مذکور را در سه لایه آوایی، نحوی و بلاغی معنایی مورد تحلیل قرار دهد تا از طریق کشف ظرایف سبکی و زبانی این سروده و نقش آن در آفرینش معنا، نشان دهد که شاعر تا چه اندازه در قالب این ساختار شعری توانسته ارادت و محبت و عاطفه خویش را نسبت به ساحت مقدس پیامبر (ص) به نمایش بگذارد. نتایج مقاله، حاکی از آن است که شاعر برای زیباسازی ابیات و افزایش بار موسیقایی قصیده، از جناس بهره فراوان برده است. در حوزه نحوی نیز بسامد استفاده از جملات فعلیه و جملات خبری به ترتیب از جملات اسمیه و انشائیه به مراتب بیشتر است و تقسیم مقاطع آوایی از ویژگی های سبکی مدحیه مورد بررسی وی به شمار می رود. در حوزه بلاغی معنایی نیز دو عنصر تشبیه و استعاره از بسامد بسیار بالایی برخوردارند. سبک به کار رفته در این سروده به خوبی در خدمت پویایی گفتمان شعری بوده و در ترسیم عاطفه و احساس شاعر نسبت به پیامبر (ص) موفق عمل نموده است.
بررسی تطبیقی مدح پیامبر اکرم(ص) در اشعار خاقانی و صفی الدین حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتراک ادیبان اسلامی در ستایش حضرت محمد(ص)، نمایانگر میراثی از تفکر و عاطفه دینی مشترک در تمدن ایران و عرب است. در این راستا، بررسی مدایح نبوی صفی الدین حلی و خاقانی شروانی که هریک به دلیل داشتن ابیاتی در مدح حضرت محمد(ص) به نوعی افتخار شاعر پیامبر بودن خویش را به همراه دارند، جلوه محسوسی به پیوند ادبیات این دو ملت می دهد. پژوهش حاضر به بررسی وجوه اشتراک و افتراق مدح حضرت محمد(ص) در اشعار این دو شاعر نامدار با رویکرد مکتب تطبیقی آمریکایی می پردازد و به این نتایج دست یافته است: استخدام معانی متنوع، وسعت دایره تخیل، اصرار بر تناسبهای لفظی و معنوی کلام و نیز تلمیح به آیات و احادیث و حوادث تاریخی، منجر به پیچیدگی و دشوار شدن فهم بسیاری از ابیات این دو شاعر گشته است.
تجلّی قرآن کریم در شعر صفی الدین حلی
قرآن کریم آیینه تمام نمای تجلّی قدرت خداوند و بزرگ ترین و پایدارترین معجزه الهی برای همه بشریت است. این کتاب هدایتگر که بالاترین درجه های بلاغت و زیبایی سخن را در بر دارد، همیشه الهام بخش اذهان خلاق شاعران بوده است و آنان از تعبیرات بی نظیر و اصطلاحات پرطنین قرآن در آثار خویش بهره جسته اند. الهام گیری از قرآن کریم، در ادبیات دوره انحطاط به دلیل رواج تصوّف و گرایش شاعران به زهد رواج بیشتری دارد. صفی الدین حلی از شاعران برجسته این دوره است که به دلیل شیعه بودن و پرورش یافتن در یکی از شهرهای ادب پرور عراق- حلّه- با قرآن و ادبیات قرآنی آشنایی تمام داشته و جلوه هایی از جمال این کتاب مقدّس را در بیشتر درونمایه های شعری خویش نموده است. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی با نگاهی به نظریه بینامتنیت به تأثیر قرآن بر شعر این شاعر پرداخته ایم. تجلّی آیات قرآن در شعر شاعر در اغراضی چون مدایح نبوی، نمایان تر و پررنگ تر به نظر می رسد. همچنین استفاده تصرّفی وی از آیات قرآنی از بسامد بالاتری برخوردار است.
بررسی تطبیقی مدایح نبوی در اشعار جمال الدین عبدالرزاق و صفی الدین حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
195 - 214
حوزه های تخصصی:
آذین بندی سخن و شعر به مدایح نبوی به عنوان یکی از انواع ادبی همواره مورد توجه شعرا و نویسندگان ادب فارسی و عربی بوده و به گونه ای بیانگر اعتقاد و احترام به پیامبر(ص) که از سوی آن حضرت(ص) هم مهر جواز یافته است. ادبیات مذهبی که یکی از زیرمجموعه های مهم آن مدایح نبوی بوده، مغفول مانده است. این پژوهش در صدد است که با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار این دو شاعر، با رویکرد تطبیقی بیان دارد که پیامبر(ص) در اشعار هر کدام چگونه نمود پیدا کرده است. هدف این پژوهش مقایسه نعت رسول اکرم(ص) در ترکیب بند جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و مدایح نبوی صفی الدین حلّی و بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو منقبت است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سروده های جمال الدین عبدالرزاق و صفی الدین حلّی در اشاره به مضامینی چون مقام و منزلت پیامبر(ص)، معراج، انشقاق قمر، معجزه هنگام ولادت، فضیلت و برتری رسول اکرم(ص) بر سایر انبیا، مدح پیامبر(ص) توسط جمادات و نباتات و استفاده از آیات و احادیث در اشعارشان تشابه دارد. نعت عبدالرزاق تک موضوعی بوده و فقط به مدح رسول اکرم(ص) پرداخته و از مدح آل رسول(ص) بازمانده است. ولی صفی الدین حلّی علاوه بر مدح پیامبر(ص) به مدح خاندان پیامبر(ص) پرداخته و آنان را بهترین عترت توصیف می کند.
ستایش پیامبر(ص) در آیینه بررسی و تطبیق اشعار صفی الدین حلی و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
237 - 253
حوزه های تخصصی:
مدح و ستایش حضرت محمد(ص) در شعر عربی و فارسی شاعران بزرگی دیده می شود، صفی الدین حلی (677-744ق) و شاعر شروان، خاقانی (520-595ق)، اشعار زیبایی را در مدح و ثنای رسول اکرم(ص) سروده اند. صفی الدین حلی بیش تر به کرامات پیامبر و بیان مفاهیم کلی پرداخته است و از ذکر ویژگی های اجتماعی مثل روح عدالت طلب پیامبر باز مانده است و مدائح صفی الدین حلی متأثر از اندیشه های کلامی است که متفکرین زمان را به خود مشغول داشته است. فرضیه این پژوهش در پی آن است تا نشان دهد که این دو شاعر در عین اینکه از یکدیگر تإثیر نپذیرفته اند، چگونه با دیدگاهی نزدیک و مشابه به یکدیگر به بیان فضائل وکرامات پیامبر اکرم پرداخته اند. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- توصیفی و بر اساس منابع کتابخانه ای است. هدف مقاله حاضر این است تا وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو شاعر را درباره مدح حضرت محمد مصطفی(ص) بررسی کند. چراکه این تطبیق مبتنی بر مکتب آمریکایی است.