فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۲۵ مورد.
۶۸۱.

بلاغت تطبیقیِ هندی(اَلَنکار) و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بلاغت تطبیقی بلاغت هندی (النکار) سبک هندی تحفه الهند سبحَه المرجان فی آثار هندِستان غزلان الهند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
با فراهم آمدن امکان گفتگوی فرهنگی- ادبی میان ایران و هند در دوره صفویان/ تیموریان، مجال آن نیز پیش می آید که بلاغت هندی(اَلَنکار)، با بلاغت اسلامی تطبیق داده شود و محسّنات و مسائل زیبایی شناختی و بلاغیِ هندی همراه با پی آیه ای در «نایکابهید»(علم النسوان یا معشوق شناسی)، در تخاطب با بلاغت اسلامی در دو نمود عربی و فارسی اش، به زبان های فارسی و عربی برگردانده شود. در این باره سه کتاب بیشترین دستاوردها را داشته اند: «تحفه الهند»(1068-1118ق.) از میرزاخان ابن فخرالدّین محمّد و «سِبحَهُ المرجان فی آثار هندِستان»(1177ق.) و «غزلان الهند»( 1178ق.) از میرغلامعلی آزاد حسینی واسطی بلگرامی. به بویه معرّفی این جریان در بلاغت اسلامی و واکاوی ساحت های همانندی و ناهمانندی بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، در این جستار که به شیوه توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است، پس از به دست دادن شناخت نامه ای از آثار پیشگفته، نکاتِ چندی از بیان، بدیع و نایکابهید(معشوق شناسی) هندی در تطبیق با بلاغت اسلامی و زیبایی شناسی معشوق شعر فارسی دیده و بررسیده شده است. از جمله نتایج آنکه، در کنار محسّنات و صنعت های خاصّ بلاغت اسلامی و محسّنات و صنعت های مشترک میان بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، که در نوع خود جذّاب اند و کارایی های گوناگونی در قلمروهای ادبیات خلّاق و پژوهش های ادبی دارند، گروهی از محسّنات و صنعت ها که خاصّ بلاغت هندی اند، عمدتاً محتوایی و معنایی اند؛ برای آن ها از شعر عربی و فارسی می توان شواهد فراوانی به دست داد و برخی از آن ا را نیز می شود در تحلیل زیبایی شناسانه شعر عربی و فارسی به کار برد.
۶۸۲.

بررسی فرایند نسب سازی شیخ صفی الدین اردبیلی از نسخه ابن بزاز تا دست کاری های طریقتی و سلطنتی و بازتاب آن در منابع صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیخ صفی الدین اردبیلی سیادت نسخه های صفوهالصفا دست کاری های طریقتی و سلطنتی بازتاب در منابع صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۲۰۵
مسئله سیادت شیخ صفی الدین اردبیلی، جدّ صفویان، از مسائل پرمجادله در تاریخ صفویان است. مهم ترین سند برای شناخت نسب نامه صفویان کتاب صفو ه الصفا است که ابن بزاز اردبیلی (تألیف 759 ق.) در ترجمه احوال، سخنان و کرامات شیخ صفی الدین نوشته و از همان آغاز دستخوش دخل و تصرفات بسیاری شده است؛ ازاین رو نگارندگان برای حل مناقشات درباره سیادت شیخ صفی الدین تصمیم دارند با بررسی نسخه های صفو ه الصفا و تبارشناسی آنها، وضعیت سیادت شیخ و خاندان صفوی را روشن کنند و بازتاب این تغییرات را در منابع صفوی نشان دهند. بررسی های نسخه شناختی بیانگر ردپای سیادت شیخ صفی الدین در نسخه نزدیک به نسخه مؤلف و تلاش های تدریجی و گام به گام رهبران طریقت صفوی برای تشدید سیادت اوست؛ همچنین در نسخه های پیشاصفوی کوشش شده است سیادت او به سیادت حسینی تبدیل شود؛ در این امر می توان به تلاش های آگاهانه و یکباره میرابوالفتح برای تکمیل سیادت شیخ صفی الدین اشاره کرد. او این کار را با انتساب اجداد و فرزندان شیخ صفی الدین به سیادت حسینی و با انتساب خرقه شیخ زاهد گیلانی، استاد و پدرخانم، به خاندان سیادت در نسخه های صفوی به انجام رسانده است؛ ازاین رو هدف رهبران طریقت صفوی اثبات سیادت حسینیِ شیخ صفی الدین و برتردانی او و طریقت صفوی بر دیگر مشایخ و طریقت های عرفانی ازطریق سیادت حسینی بوده است؛ هدف میرابوالفتح اثبات سیادت حسینی شیخ صفی الدین، انتساب حاکمان صفوی به شیخ صفی الدین حسینی نسب و معرفی آنان در مقام دنبال کنندگان طریقت معصومین در عصر غیبت برای حکومت بر ایران و کسب مشروعیت سیاسی بوده است؛ البته در منابع تاریخی، رفتارهای متفاوت و متناقض مورخان درباره سیادت شیخ صفی الدین بازتاب یافته است و منابع تاریخی به سه دسته منابعِ خاموش، مردد و مؤید تقسیم می شود.
۶۸۳.

الإنسانویه ومظاهرها فی أشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نیما یوشیج الإنسانویه الشعر الحر الفاعلیه البشریه الرمزیه الاجتماعیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
قد دخل مفهوم الالتزام الاجتماعی والإنسانی بمعناه الجدید إلى الشعر الفارسی المعاصر بشکل عام، من خلال أدب الثوره الدستوریه، ویعتبر هذا المفهوم أحد السمات الممیزه لشعر نیما یوشیج مقارنه بالأدب الفارسی الکلاسیکی. وبتعبیر آخر، یمکن تسمیه نیما بالمعنى الدقیق والجدید للکلمه شاعراً ومفکراً إنسانیاً ومجتمعیاً، لأن شعره ینأى بجدیه وشامله عن الأنا ویدخل إلى عالمی الاجتماعی والإنسانی. فی هذا البحث الذی اعتمد على المنهج الوصفی التحلیلی وتحلیل المحتوى، تم شرح عناصر النزعه الإنسانویه وفاعلیتها فی المجال الاجتماعی فی شعر نیما. وإنکار الاستبداد والتفرّد والإیمان بالأصاله الإنسانیه، والفاعلیه البشریه فی تحدید مصیره الاجتماعی والسیاسی للشخص نفسه وللآخرین، والتصور الإنسانی للطبیعه، والاتجاه نحو الرمزیه الاجتماعیه والإنسانیه تعدّ من أهم عناصر النزعه الإنسانویه فی قصیده نیما یوشیج، وهی تمثّل النتائج التی توصّل إلیه البحث الحالی.
۶۸۴.

بررسی حضرات وجود از دیدگاه بیدل دهلوی وشانکارا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: حضرات وحود بیدل دهلوی شانکارا آتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۸۰
حضرات وجود در عرفان اسلامی بیدل دهلوی، عارف، شاعر و نماینده سبک هندی به صورت نظام طولی و نزولی و بر اساس نظریه وحدت وجود و کثرت نمود و در قالب مقام ذات، احدیت و واحدیت تبیین می شود. بیدل اگر چه پرورش یافته سرزمین هند است ولی از پیروان فکری محیی الدین ابن عربی است. شانکارا نیز از برجسته ترین مفسرین مکتب ودانتا یا حکمت الهی هنداست. جهان بینی وحدت وجودی بیدل، معرفتی است که عالم آفرینش را در یک تجلی وحدت گرایانه تبیین می کند و از این جهت، به اندیشه های وحدت نگرانه شان کارا، نماینده وحدت وجودی نامکیف مکتب ودانتا شباهت دارد. در این راستا بنابر تفکر هندی، چهار حالت آتمان شامل: جاگرات (حالت بیداری)، اسواپتا (حالت رویا)، سوشوپتا (حالت خواب عمیق) وتوریا (حالت آتمان نامشروط) است. این مراتب چهارگانه وجود با حضرات وجود در عرفان اسلامی قابل تطبیق است. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به تطبیق دیدگاه های بیدل و شانکارا در مورد عوالم اربعه وجود پرداخته می شود و می توان به این نتیجه رسید که قلمرو عرفان که با درونی ترین جنبه های وجود آدمی سروکار دارد زمینه فهم همدلانه آموزه های دینی و فطری را در اقوام مختلف فراهم می آورد و می توان علاوه بر شباهت هایی در این نظریه ها، به تفاوت های آنها نیز پی برد. مهمترین تفاوت حضرات وجود در عرفان وحدت وجودی و اسلامی بیدل و عرفان هندی وحدت نگرانه شانکارا این است که اگر چه هر دو سیر طولی و نزولی دارند ولی اساس عرفان بیدل بر الوهیت و توحید ناب بنیان گذاشته شده است در حالی که در عرفان هندی شانکارا تأکید بر محوریت آتمان یاخود حقیقی فرداست.
۶۸۵.

ریخت شناسی اروندرود از رود اساطیری رنگها، ارنگ و ائورونت تا دجله و شط العرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنگها و ارنگ ائورونت اروندرود دجله و تیگره شط العرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
نام اروندرود در عرصه فرهنگ و تمدن ایران زمین، دامنه ای به وسعت تاریخی آن دارد. این رود در اساطیر ایران و در کتاب مقدّس اوستا به ریخت «رنگها»، «ارنگ» و «ائورونت» نمود می یابد. متون دینی و تاریخی مزدیسنا به فارسی میانه در سده های آغازین اسلامی نام ارنگ و اروند را همان «دجله» می دانند. فردوسی در شاهنامه ، در نبرد فریدون و ضحاک، اروندرود را به تازی «دجله» می خواند. دجله در سنگ نوشته بیستون با نام «تیگره» نشان از پیشینه تاریخی آن در دوران باستان دارد. نام «شط العرب» نیز در برخی متون تاریخی و ادبی برای اروندرود محل مناقشه است. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی برای نخستین بار مهم ترین نام های اروندرود را با رویکرد ریخت شناسی از دوران باستان تا روزگار معاصر در قالب روایات اساطیری، تاریخی و ادبی تبیین می نماید. بر اساس یافته ها، رود اساطیری رنگها و ارنگ در معنای تندوتیز همان اروندرود است که هرمزد خدای بزرگ در یک پیکرگردانی اساطیری آن را می آفریند و در اسطوره آفرینش و باران به آن جنبه قدسی و مینوی می بخشد. به نظر می رسد بیان این نام ها در متون اوستایی ، پهلوی و حماسه های ملی ایرانی، به نوعی پاسداشت و احیای نام کهن و باستانی اروندرود تلقی می شود.
۶۸۶.

ارزیابی کیفیت ترجمه حکمت های نهج البلاغه با تکیه بر مدل کارمن گارسس (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی کیفیت ترجمه کارمن گارسس حکمت های نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۲۰۸
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی مترجمان و منتقدان بوده است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش تری می یابد و شاهد ترجمه های متعدد از آن ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه ای از ویژگی های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه ای کامل و مطلوب داشته اند. این تلاش ها و ارزیابی ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه های این نظریه، کدامیک از ترجمه ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی های مثبت بیش تر و ویژگی های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. به علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
۶۸۷.

تحلیل داستان های کودکان با درونمایه عرفانی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات کودک کودک درک شهودی تخیل فلسفی داستان عرفانی کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
در میان آثار ادبی کودکانه، گاه اندیشه های عرفانی چنان فشرده و زیبا در قالب داستان به مخاطب ارائه می شوند که نه تنها لذت خواندن اثر را فزونی می بخشند، بلکه سبب جاودانگی اثر ادبی می شوند. در این داستان ها، مفاهیم شهودی با بیانی ساده برای کودکان نوشته می شوند. اگر بخواهیم برای مخاطب کودک، از میان داستان های کودکانه، داستان های عرفانی را انتخاب کنیم یا اگر بخواهیم از دیدگاه یک پژوهشگر چنین داستان هایی را برگزینیمآیا می توان تعریفی کلی از ادبیات عرفانی ویژه کودکان ارائه کرد که داستان عرفانی ذیل آن بگنجد؟ مبنای نظری این پژوهش در بررسی داستان های عرفانی کودکانه، طبقه بندی هاشمی نژاد از داستان های عرفانی بزرگسالان (تنها پژوهش موجود در این زمینه) است. افزون بر آن، در تحلیل سه اثر داستانی، از اهمیت تخیل فلسفی در داستان های کودکانه یاد شده است تا بتوان از این راه به تخیل عرفانی کودکان و پرورش آن نقبی زد. در این بررسی، که به روش توصیفی تحلیلی و با شیوه قیاسی انجام شده است،  ابتدا درباره چیستی و چگونگی عرفان کودکانه به اختصار بحث شده، در پی آن تعریفی با پنج مؤلفه برای ادبیات عرفانی کودک ارائه شده و سرانجام، در تطبیق با ویژگی های قصه های عرفانی بزرگسالان، ویژگی هایی برای داستان عرفانی کودک تعیین شده است.
۶۸۸.

بررسی تطبیقی متن «مردی که دیگر نخندید» اثر ویلیام موریس و داستان "گنبدسیاه" از هفت پیکرنظامی براساس نظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی نظامی گنجوی هفت پیکر ویلیام موریس مردی که دیگر نخندید یولیا کریستوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۸۷
فرهنگ، ادبیّات و افسانه های مشرق زمین، از دیرباز مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران غربی بوده، یکی از این علاقمندان به شعر و ادب فارسی، ویلیام موریس انگلیسی است که ضمن آشنایی با فرهنگ غنی ایران و ادبیّات فارسی، کتاب مردی که دیگر نخندید را به پیروی از گنبد سیاه، در منظومه هفت پیکر نظامی گنجه ای پدید آورد. وی می کوشید تا شخصیت، فضای داستان، نمادها، رنگ، لباس و سایر عناصر داستان با هفت پیکر سازگاری داشته باشد. منظومه ی هفت پیکر یا هفت گنبد، یکی از آثار غنایی نظامی که تحّول روحی بهرام پادشاه ایران را به صورت نمادین گزارش کرده است. بهرام، هفت شهدخت از هفت کشور خواستگاری کرده، آنان را بانوان هفت کاخ با شکوه گردانید و هر شب میهمان یکی از آنان می شد تا با شنیدن قصّه ای وقت گذرانی و شادخواری کند. سرانجام در پایان هفته که میهمان گنبد سیاه بود دُرسَتی شاهدخت ایرانی قصه ای از فرهنگ ایران زمین نقل کرد که بهرام را متحول نمود. این پژوهش مانند دیگر جُستارهای علوم انسانی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از اسناد و منابع معتبرکتابخانه ای، اثرپذیری و منظومه ویلیام موریس را از گنبد سیاه نظامی مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه دست یافته است که اثر ویلیام موریس از نظر ساختار و محتوا همچون نهالی با طراوت و در سایه سار درخت تناور هفت پیکر نظامی بالیده، سپس در گلستان شعر و ادب اروپا به بار نشسته است.
۶۸۹.

واکاوی ترجمه ساختارهای نحوی نشاندار و بی نشان در ترجمه موسوی گرمارودی از خطبه جهاد براساس نظریه لمبرکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نهج البلاغه ترجمه موسوی گرمارودی ساخت اطلاعی مبتداسازی کانونی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۹
ساختِ اطلاع و نشانداری از مباحث مهم در زبان شناسی نقش گرا به شمار می آید که توجه نظریه پردازان ترجمه را به خود جلب کرده است. از جمله ساختارهای نحوی نشاندار، مبتداسازی وکانونی سازی است که در آن ها سازه مبتدا وکانون از جایگاه اصلی خود در جمله خارج شده و در جایگاه دیگر مثلاً ابتدای جمله قرار می گیرند. از آنجا که از منظر ساخت اطلاعی، جابه جایی در عناصر جمله و نشانداری، بار معنایی بیشتری را ایجاد می کند، درک این موضوع خصوصاً در ترجمه متون دینی از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و نیازمند دقت بیشتر مترجم و شناخت و رعایت ساختار دو زبان مقصد و مبدأ است؛ زیرا ممکن است دو گزاره به لحاظ ظاهری، معنای یکسانی داشته باشند، اما به لحاظ ارتباطی و کلامی معانی متفاوتی داشته باشند. پژوهش حاضر با شیوه تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی با تکیه بر نظریه لمبرکت، ترجمه موسوی گرمارودی از خطبه جهاد را از حیث ترجمه ساختارهای نشاندار مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد مترجم به طور کلی در ترجمه این ساختارها چندان موفق عمل نکرده و اکثر این ساختارها را به صورت بی نشان در فارسی ترجمه کرده است. البته این امر به روانی ترجمه وی لطمه نزده است، اما بدون شک از منظر ساخت اطلاعی به دلیل تغییر ساختارها از نشانداری به بی نشانی، انتقال دقیق بخشی از معانی ارتباطی کلام میسر نشده است.
۶۹۰.

نقد ترجمه عربی عادل عبد المنعم سویلم از رمان «مدیر مدرسه» در پرتوی نظریه وینه و داربلینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان مدیر مدرسه مدل وینه و داربلینه عادل عبدالمنعم سویلم نقد ترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۲
تحلیل و بررسی کیفیت ترجمه از دیرباز مورد توجه بوده است. برای نقد ترجمه متون از عربی به فارسی و برعکس شیوه های مختلفی از سوی نظریه پردازان و زبان شناسان مطرح شده است. یکی از روش های ارائه شده در حوزه نقد ترجمه، مدل وینه و داربلینه است. در این جستار به دنبال ارزیابی چگونگی ترجمه عادل عبدالمنعم سویلم براساس مدل وینه و داربلینه بودیم و اینکه کدام یک از مؤلفه های این نظریه در این ترجمه بیشتر به کار رفته است. بر این اساس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با آمارگیری، بخشی از ترجمه عربی عادل عبدالمنعم سویلم از رمان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد با تکیه بر مدل وینه و داربلینه مورد بررسی قرار گرفته و کیفیت و روش تعریب این رمان توسط مترجم شد. نتیجه نشان داد مترجم در ترجمه نمونه های انتخابی بیشتر به عناصر زبان مقصد توجه داشته است. همچنین در برخی از موارد از انتقال پیام و محتوای زبان اصلی به زبان مقصد چشم پوشی کرده و متکی به ترجمه مستقیم و لغوی شده که این امر ممکن است ناشی از شناخت ناکافی مترجم از برخی مؤلفه های فرهنگی و پایه های اساسی زبان مبدأ باشد.
۶۹۱.

بررسی و تحلیل انتقادی اصول سوررئالیسم در تطبیق با حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکره الاولیاء عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تذکره الاولیا تحلیل انتقادی جنید بغدادی حکایات شهودی سوررئالیسم عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
سوررئالیسم مکتبی است که توسط آندره برتون و یارانش در اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول به وجود آمد و موجب کشتار، هرج و مرج، ویرانی و پوچ گرایی شد. با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان اسلامی - ایرانی متوجه می شویم که وجوه و جنبه های سوررئالیستی پس از بنیان گذاری این مکتب به وجود نیامده، بلکه در کهن ترین متون دینی و اساطیری سابقه داشته و در عرفان ایرانی، به ویژه ادبیّات صوفیانه و بالأخص حکایت های شهودی عرفانی به صورت گسترده، ولی با تفاوت های بنیادین، وجود داشته است. در متون عرفانی، بخصوص تذکره ها، حکایت ها، قالبی داستانی، تخیلی و ذهنی دارند؛ به گونه ای که رویدادهای شگفت و حیرت آور را در بستری واقع گرایانه ارائه می دهند. به همین علت این حکایت ها به سبب مبتنی بودن بر ناخودآگاه و فرم رؤیاگونه اشان با اصول و مبانی سوررئالیسم مطابقت دارد و همچنین سور رئالیست ها تأکید بر رهایی از عقل برای رسیدن به نقطه علیای هستی را با هدف طریقت عرفانی عرفا که در آن همه کثرات به وحدت مبدل می شوند، به اشتباه یکی دانسته اند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، سعی بر این است که به طور اجمالی کاربست عناصر و مولفه های سوررئالیستی گوناگون در حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکره الاولیاء عطار پرداخته شود و در پایان نقد و تحلیلی مختصر از تفکّر فرامادی سوررئال ها و تفکّر فرانگر در عرفان ایرانی ارائه گردد.
۶۹۲.

جدل موسیقی و بیان در ترجمه شعر کلاسیک عربی به شعر کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترجمه منظوم شعر کلاسیک عربی شعر کلاسیک فارسی بیان شعر موسیقی شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
این مقاله با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک عربی به شعر کلاسیک فارسی، تأثیرات متقابلی را بررسی می کند که در این نوع ترجمه میان ساخت بیانی و ساخت موسیقایی شعر جریان می یابد تا در نهایت محصول ترجمه، هم مضمون شعر عربی را منتقل کند و هم شکل شعری کلاسیک خود را شبیه سازی کند. پرسش ها از این قرارند که در این نوع ترجمه تعامل میان ساخت بیانی و ساخت موسیقایی شعر چه تأثیراتی بر رابطه محصول ترجمه با شعر اصلی دارد؟ و تعامل این دو ساخت به چه شکل هایی در محصول ترجمه نمود می یابد؟ از مطالعه مجموعه ای از ترجمه های موجود با روش تحلیلی- توصیفی، نتیجه گرفته می شود که در این نوع ترجمه، شعر فارسی به لحاظ ساخت موسیقایی، مستقل از شعر عربی پدید می آید؛ رعایت الزامات موسیقایی غالباً موجب می شود ساخت بیانی در شعر فارسی از ساخت بیانی شعر عربی فاصله بگیرد. همچنین گاه باعث می شود شعر فارسی در نحوه تنظیم سخن در قالب مصرع ها و بیت ها با شعر عربی متفاوت شود. رابطه شعر فارسی با شعر عربی به لحاظ ساخت بیانی در صورتی محقق می شود که تغییرهای بیانی در ترجمه در راستای انتقال مضمون های شعر عربی و قابل فهم باشند. این در حالی است که قافیه پردازی غالباً موجب تغییرهای بیانی در محصول ترجمه می شود. در نهایت سه گرایش غالب در این نوع ترجمه نشان داده می شود: بازآفرینی صوری، بازآفرینی پویا و بازآفرینی آزاد.
۶۹۳.

نقد اسطوره شناختی مرگ در کتاب مرگ بالای درخت سیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره جاودانگی کاترین شارر کتاب تصویری مرگ بالای درخت سیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۲۲۳
نقد اسطوره شناختی مرگ در کتاب مرگ بالای درخت سیب   ریحانه عسکری * علی بوذری**   چکیده در طول تاریخِ اندیشه ی اسطوره ای بشر، شاهد اساطیر جهان شمول بسیاری هستیم. اساطیری مانند مرگ، آفرینش و نخستین انسان. فارغ از اینکه خواستگاه این اساطیر مشترک کجا است، این قبیل اسطوره ها کارکردهای مشابهی با یکدیگر دارند. برای مثال، مرگ در بسیاری از اساطیر، حاصل گناه یا دشمنی بوده است یا انسان ها با وجود آنکه تمایل بسیاری به جاودانگی داشته اند، به سبب گناه خویش، نفرین اهریمن یا دشمنی خدایان، می میرند. بنابراین مرگ در بیشتر مواقع برای انسان هراس آور بوده است. مرگ به عنوان یکی از مهم ترین اضطراب های بشری، شکل های گوناگونی به خود می گیرد. کاترین شارر در کتابش نمونه ای از این اضطراب ها که همانا ترس از نابودی است را به کمک متن و تصویر به نمایش درآورده است. در کتاب مرگ بالای درخت سیب با درنظرگرفتن اشتراکات میان اساطیر در چهره ی مرگ، سعی شده است نگاه متفاوتی به مرگ و زندگی ارائه شود. مرگ در این کتاب حاصل گناه و دشمنی نیست، بلکه بخشی از زندگی است. در واقع مرگ، خود زندگی است تاجایی که زندگی بدون مرگ و مرگ بدون زندگی، معنایی ندارد. مرگ در این کتاب دوشادوش زندگی ایستاده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در آن سعی کرده ایم تا چگونگی بازنمایی مرگ را در متن و تصویرِ کتاب مرگ بالای درخت سیب بررسی کرده و خاطرنشان کنیم که جلوه ی رعب آور مرگ، تنها یک نمود از هزاران جلوه ی دیگر آن است.      
۶۹۴.

تمایز شیوه های اجرایی ترانه و تصنیف دینی از عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترانه ادبیات عامه شیوه های اجرایی تصنیف دینی تصنیف عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۰۲
در ترانه های دینی و عرفانی با توجه به ریشه باستانی و عامیانه ترانه ها، قدیمی ترین شعرهای فارسی یافته شده است. در این جستار به شیوه تحلیلی توصیفی به تمایز ترانه و تصنیف دینی و ترانه و تصنیف عرفانی در شیوه های اجرایی پرداخته ایم. مشخص کردن دقیق حوزه های ترانه ها و تصنیف های دینی و عرفانی یک از مسائل مهم مباحث سرایش و اجرای این ترانه ها است. موضوع پژوهش به صورت توصیف و تحلیل فرم، زبان و محتوا بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که درون مایه های دینی و عرفانی که در دو حوزه متفاوت هستند، بخش قابل توجهی از ترانه ها را شکل داده اند و از ابتدا نیز تفاوت این دو گونه در محتوا و شکل اجرایی مشخص بوده است و سازندگان آنها نیز از ابتدا شناختی نسبت به این دو حوزه اندیشه ای داشته اند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه ها و تصنیف های دینی، درویش، چاووش خوان، تعزیه خوان، نوحه خوان و شرخون هستند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه ها و تصنیف های عرفانی، عاشیق، سوزخوان، بیت خوان و تصنیف خوان نامیده می شوند. زبان این ترانه ها و تصنیف ها صمیمی است و موسیقی بیشتر بر پایه کلام آنها ساخته شده است.
۶۹۵.

سیمای ایرانِ عهدِ قاجاریه در «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» و «ستارگان فریب خورده»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سرگذشت حاجی موریه ستارگان آخوندزاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۷۷
مایه اصلی رمانِ پیکارسکِ «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» به احتمال قریب به یقین نوشته یک ایرانی است نه جیمز موریه. تاریخ نگارش آن به قبل از سال 1195ش. برمیگردد. بعد از آن، دومین اثر داستانی منعکس کننده اوضاع اجتماعی ایران «ستارگان فریبخورده» (تاریخ نشر 1253ش.) نوشته میرزافتحعلی آخوندزاده است . در این مقاله تفاوتها و تشابهات این دو نویسنده را از نظر آبشخورهای فکری و جهانبینی و نحوه نگاه به ایران و همچنین تفاوتها و تشابهات این دو اثر را از نظر چگونگی انعکاس اوضاع اجتماعی و فرهنگی و اعتقادی ایرانیان بررسی کردهایم. روش بررسی دقت در جزئیات داستانها و تحلیل آن ها و استنباط مفاهیم مرتبط با آن هاست. نتیجه این بررسی این است که نویسنده «سرگذشت حاجی بابا» از جزئیات زندگی و فرهنگ و ادب ایرانیان شناخت نسبتا جامعی داشته است . او نه تنها از دستگاه حاکم بلکه از تعدادی از قشرهای مردمی دل خوشی نداشته و ناگزیر ترک وطن کرده و با استفاده از طنز و مبالغه تعدادی از عیوب و نقایص اجتماعی ایرانیان را برجسته کرده است . آخوندزاده با مقایسه ایران با ممالک صنعتی کمبودهای علمی و اجتماعی و رفاهی ایران را یادآوری کرده اما به با فاصله زیاد، بسیار کمتر از نویسنده «سرگذشت حاجی بابا» از جزئیات زندگی ایرانیان اطلاع داشته است . این نوشته برای مطالعات داستاننویسی و جامعهشناسی ادبیات فارسی می تواند مفید باشد.
۶۹۶.

بررسی وجوه مشترک مؤلّفه های اقتدار سیاسی حکومت ها در تاریخ بیهقی و راحه الصدور و آیه السرور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: قدرت سیاسی مشروعیت تاریخ بیهقی راحه الصدور و آیه السرور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۹۴
  نویسندگان متون منثور اقناعی در زبان فارسی با تأسی از آراء سیاست گذاران و سیاست نامه نویسان مسلمان به تحکیم بنیان دولت ها پرداخته اند. یکی از مهمترین وظایف این نویسندگان مشروعیت بخشی و القای حقّ حاکمیت رسمی و قانونی به حکومت هاست. روش تحقیق مقاله توصیفی تحلیلی است و نویسندگان در این مقاله در صدد پاسخ به این سؤال هستند که ابعاد مشترک اقتدار سیاسی حکومت ها در دو کتاب تاریخ بیهقی و راحهالصدور کدامند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد لازمه اصلی اقتدار سیاسی، کسب مشروعیت سیاسی و دینی است. در این آثار، حاکمان جامعه می کوشند با کسب مشروعیت سیاسی، مفوّض شدن قدرت از خلیفه به سلطان، تأسیس دستگاه ها و نهادهای کارآمد دولتی، تقویت قدرت نظامی و مالی، القای دارا بودن ویژگی های ماورایی، عدالت ورزی و رسیدگی به امور مسلمانان به تثبیت حاکمیت خود بپردازند. القای مشروعیت دینی حکومت ها نیز با تأکید بر الهی بودن منشأ قدرت پادشاهان، نقش تقدیر در حاکمیت زمامداران، وجوب اطاعت از آنها، دینیاری و سرکوبی دشمنان به انجام می رسد.
۶۹۷.

سایه محدودیتهای سیستمی لِفِور بر بازنویسی غزل دهم و دوازدهم حافظ (ترجمه عمر شبلی الصویری)

کلید واژه ها: بازنویسی آندره لفور ترجمه عربی عمر شبلی الصویری غزل دهم و دوازدهم حافظ شیرازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۹۱
لِفِوِر ترجمه را نوعی بازنویسی می داند که متأثر از محدودیت های سیستمی؛ ایدئولوژی و سبک ادبی است. جستار پیش رو با رویکرد توصیفی- تحلیلی، این تاثیرات را در بازنویسی شبلی از غزل دهم و دوازدهم حافظ می کاود و برآیند آن چنان است که این بازنویسی هم متاثر از محدودیت سبکی است و هم متأثر از ایدئولوژی. نمودهای نگره لفور در این بازنویسی، ترجمه منظوم است و دگرگون سازی در وزن، آوا ، ضمایر، افزایش برخی واژگان و بومی سازی به همراه نگرش عارفانه در بازنویسی نمادهای خانقاهی و بزمی. این بازنویسی گاه با زیاده گویی ، معانی نارسا و دریافت یکسان از واژگان متفاوتی چون «پیر» و«شیخ» مخدوش می شود.
۶۹۸.

کاربست نظریه نیومارک در انتقال واحد فرهنگ در ترجمه رمان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی ترجمه واحد ترجمه فرهنگ پیتر نیومارک ترجمه رمان عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمه رمان های میرامار، زقاق المدق و ثرثره فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجره الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفه های این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق متن اصلی و ترجمه فارسی بر پایه نظریه نیومارک، مشخص شد که در ترجمه این رمان ها شیوه های انتقال، بومی سازی و معادل فرهنگی بیشترین کاربرد را در انتقال واحد فرهنگ داشته است و مترجمان بیشتر به فرهنگ مقصد نظر داشته و در برخی از موارد در انتقال مقوله های فرهنگی موفق نبوده اند. بسیاری از مقوله های فرهنگی شامل نام غذا، لباس، آثار باستانی، نهادها و سازمان ها، آداب و رسوم و... بدون ارائه توضیحی در پانوشت، فقط به فرهنگ مقصد انتقال داده شده و خواننده را برای درک آن به زحمت انداخته که از نقاط ضعف این ترجمه ها است.
۶۹۹.

راهبردهای برگردان اسامی خاص در ترجمه عربی رمان «سمفونی مردگان» براساس الگوی ون کویلی (2007)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسامی خاص سمفونی مردگان ون کویلی عباس معروفی احمد موسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۸۷
مترجم در ترجمه متون به ویژه متون ادبی با چالش های زیادی مواجه است و باید با انتخاب راهکارهای مناسب، ترجمه با کیفیتی ارائه دهد. یکی از این چالش ها مربوط به ترجمه اسامی خاص است. گاهی برخی اسامی خاص در زبان های مختلف با توجه به ویژگی های زبانی، فرهنگ، عادات، آداب و رسوم دچار تغییراتی می شوند و مترجم باید بتواند با اتخاذ شیوه های مناسب، معادل های مناسبی برای نام های خاص بیابد. تاکنون برخی پژوهشگران در زمینه راهبردهای ترجمه اسامی خاص نظریه هایی ارائه داده اند. نظریه ای که ون کویلی ارائه داده و شامل 10 راهبرد است از جدیدترین و کامل ترین نظریه ها به شمار می رود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، اسامی خاص موجود در ترجمه عربی رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی بررسی شده است. احمد موسی، مترجم این اثر به زبان عربی از راهکارهای متفاوتی برای برگردان اسامی خاص استفاده کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مترجم از راهکار نسخه برداری و اضافه کردن توضیحات بیش از سایر راهبردها استفاده کرده است. همچنین در برخی موارد عدم تسلط مترجم به فرهنگ ایرانی در تشخیص اسم خاص دچار اشتباه شده و ترجمه نادرستی ارائه کرده است.
۷۰۰.

تطبیق فهم از متن، بر اساس نظریه گادامر با نظریه پست مدرنیسم در باب اقتباس لیندا هاچن*(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتباس متون کهن متون مقدس هرمنوتیک گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۶۲
اقتباس بحث مورد مناقشه ای است. این که دانسته شود اقتباس نظریه یا مفهوم است یا فرآیند، مهم است. اما چیزی که مورد اهمیت است فرآیند اقتباس است که مد نظر است. متن ادبی اولین رخ نمود خود را در متون مقدس تمدن های کهن و باستانی قبل از میلاد مسیح و بروز داد که تا عصر حاضر اشکالی از اقتباس به خود دیده اند که باید دید دچار چه تغییرات بنیادین بوده است؟ در درجه دوم اهم بحث اثر مقتبس، تحلیل آن می باشد. از این رو محقق بر آن است با رویکرد تطبیقی فرایند اثر اقتباسی و تحلیل آن را دو متغیر بداند. اگر فرایند رسیدن به یک اثر اقتباسی از هر منبعی که گادامر آن را شامل هر متن دیداری و شنیداری می داند را متغیر مستقل بدانیم پس ناگزیر به بیان هرمنوتیک فلسفی قائل به متن هستیم. همچنین اگر خوانش اثر اقتباسی بر اساس نظریه پسامدرنی لیندا هاچن را متغیر وابسته بدانیم. در این مقاله دو متغیر مذکور به این دلیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت، که آیا تحلیل محتوایی به تولید اثر اقتباسی منجر می شود و یا علم هرمنوتیک؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان