مطالب مرتبط با کلیدواژه

الهی نامه


۱.

کانون روایت در الهی نامه عطار بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجه عطار لحن کانون روایت ژرار ژنت الهی نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۲۳
تحلیل و بررسی کانون روایت و شگردهای روایی در آثار داستانی، استعدادها و قابلیت هایی را باز می نمایاند که به کشف ساختـار منسجم و دقیقی از روایت اثر منتهی می شود؛ از این رو تشخیص گوناگونی کـانون های دید، شکل های مختلف ارتباط راوی با کانون ساز و زاویه دید از اهمیت فراوانی برخوردار است. یکی از انواع تکنیک های روایی که می توان بر اساس آن توانمندی های داستان پرداز را در شکل دهی به ساختار و نظام روایی اثر داستانی سنجید، نظریه کانون روایت ژرار ژنت است که در آن به بررسی دو مقوله وجه و لحن روایت پرداخته می شود. سنجش کانون روایت در الهی نامه عطار به عنوان یکی از متون روایی ارزشمند که از گوناگونی و تنوّعی مطلوب برخوردار است، ما را به هنر داستان پردازی عطّار و غنای متون روایی کهن فارسی رهنمون می سازد. در این پژوهش که به شیوه استقرایی به بررسی گونه های مختلف کانون دید از نظر ژرار ژنت پرداخته می شود، به تغییر متناوب زاویه دید که ناشی از انتخاب کـانون های روایت متنوّع، تـأثیر ساختار داستان در داستان و نیز برجستگی عنصر گفتگو در الهی نامه است، پی برده و با انواع کانون دید آشنا می شویم.
۲.

ساختار معنایی الهی نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختار معنایی عطار نیشابوری الهی نامه شبکة منسجم لفظی ـ معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷۱ تعداد دانلود : ۲۵۹۹
تفکر اصلی عطار در الهی نامه در قالب پیرنگی منعکس شده است که در آن روح به عنوان پدر همراه با اطوارش به صورت شش پسر، در قالب بیست و دو مقاله و صد و هشتاد و دو حکایت، هفت شهر عشق را می پیماید و مراحل تکامل را پشت سر می گذارد. این پژوهش تلاش دارد تا الگوهای مورد نظر عطار را در شیوة ساختارمند اثر در ارتباط دقیق لفظ و معنا، با به دست دادن شواهدی از متن ذکر کند؛ قوانینی که در چهار سطح کلی به صورت یک شبکة منسجم لفظی ـ معنایی، منطق درونی اثر را مشخص می سازند. با یک نگاه محققانه می توان دریافت که عطار در سراسر اثر به این الگوها پایبند است؛ گویا این شیوه برای بیان تفکر اصلی او در الهی نامه به صورت خط یا رشته ای در خلال اثر کشیده شده است و موقعیت های مهم داستان را به هم پیوند می دهد.
۳.

کارکرد روایی نشانه ها در حکایت رابعه از الهی نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان نشانه شناسی پی رفت رمزگان روایت شناسی الهی نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
نشانه شناسی با طرح مفاهیمی چون: نظام، رمزگان، هویت ارتباطی و افتراقی نشانه ها و... روشی دیگرگون را در خوانش متون بنیان نهاده است. این دانش با تأکید بر عناصر درونی نظام، سازکار شکل گیری معنا را از طریق فرایند دلالتی نشانه ها به تصویر می کشد و به طبقه بندی و سازماندهی نشانه ها در جریانِ بظاهر آشفته و بی نظمِ متن می پردازد. الهی نامه عطّار از جمله متونی است که سهم بسزایی در شکل گیری و گسترش روایت های کوتاه و بلند در آثار عرفانی دارد. تحلیل نشانه شناختی روایت در حکایت های این متن می تواند تا حدودی زمینه را برای نمایش نحوه ساماندهی عناصر روایت در متون عرفانی مهیا کند. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیلِ نشانه شناختی حکایت «دختر کعب و عشق او و شعر او» بپردازد. این حکایت که به لحاظ ساختار و معنا ارتباط مستقیمی با ساختار روایت جامعِ الهی نامه دارد، نشان می دهد که پیشرفت پیرنگ روایت در این حکایت از طریق تباین و تنش در عناصر دو رمزگانِ قدرت و عشق صورت می گیرد؛ یعنی هر عنصر با قرار گرفتن در ذیل این دو رمزگان هم به لحاظ روایی و هم از نظر زبانی، شکل و معنایی متناسب با آن رمزگان می گیرد و پردازش عناصر روایی حکایت در ضمن این تقابل ها صورت می گیرد. با در نظر گرفتن این موضوع و توجه به این نکته که خود این حکایت در ضمن روایت جامع و عرفانی الهی نامه بیان شده است، می توان گفت که تمامی نشانه های موجود در این حکایت از لحاظ ساختاری، در یک فرایند جانشینی، ذیلِ ساختار و نظام گسترده تری به نام عرفان به معنا می رسند و این قواعد و قراردادهای عرفان است که بر چگونگی شکل گیری و صورت بندی روایت تأثیر می گذارد.
۴.

«زبان علم» و «زبان معرفت» در نظرگاه عطار نیشابوری (نقد یک خوانش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفیعی کدکنی زبان علم الهی نامه زبان معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
جستجو در آراء معرفت شناسیک متفکرین اسلامی حکایت از آن دارد که شناخت آدمی از سه راه امکان پذیر است: ۱- معرفت حسی ۲- معرفت عقلی ۳- معرفت شهودی. صوفیه معرفت شهودی را بالاتر از دو سطح دیگر می دانند. متکلمین اسلامی از واژه ای مشابه سود می جویند که به، اصطلاح معرفت در نزد صوفیه بسیار نزدیک است. این اصطلاح، «الهام» نام دارد. آیا می توان ادعا کرد عطار نیشابوری به عنوان یک صوفی، صاحب نظریه معرفت شناختی بدیعی باشد که قدما از آن بی بهره بوده اند؟ شفیعی کدکنی بر اساس تفسیر بیتی از عطار چنین باوری دارد. عطار در کتاب الهی نامه چنین می گوید: زبان علم می جوشد چو خورشید زبان مکعرفت گنگ است جاوید شفیعی کدکنی معتقد است در این بیت «زبان علم» یعنی زبانی که روشن و بی ابهام است در حالیکه «زبان معرفت» واجد ابهام است. بر این اساس این دو اصطلاح عطار با دو اصطلاح «زبان ارجاعی» و «زبان عاطفی» ریچاردز، منتقد انگلیسی قابل مقایسه است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که: ۱- شارح محترم بیت عطار را اشتباه معنا کرده اند. ۲- این اشتباه مبنای مقایسه ای نامتناسب با آراء ریچاردز شده است ۳- اگر بیت عطار مطابق با نظر شارح محترم تفسیر شود ادعای دست یابی عطار به نظریه ای بدیع در حوزه معرفت شناسی منتفی خواهد بود چرا که پیش از او این حوزه شناخته شده بوده است. شرح هر کدام از این موضوعات در مقاله آمده است.
۵.

بررسی کارکرد روایی دو حکایت از الهی نامة عطار براساس نظریة گرمس و ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانون روایت ژنت عمل روایت الهی نامه الگوی گرمس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
ژولین گرمس (1917- 1992م) روایت شناسی ساختارگرا است که در زمینة روایت شناسی با ارائة الگوهای معین و ثابت، به منظور بررسی انواع مختلف روایت، تلاش های فراوانی انجام داده و روایت شناسی را بر اساس ریخت شناسی حکایت پراپ استوار نموده است. در این مقاله الهی نامة عطار بر اساس نظریه های جدید ادبی از جمله «روایت شناسی ساختارگرا»، الگوهای«معناشناسانة گرمس» و «شکل شناسانة ژنت»، مورد تحقیق قرار گرفته است و کارکرد روایی دو حکایت: زن صالحه و دختر کعب و عشق او، بر مبنای الگوی روایت شناسی گرمس تحلیل و تفسیر شده تا ضمن شناسایی موقعیت های متن روایی، بر اساس نظریة کانون روایت ژنت، به بررسی الگوی پیرنگ، الگوی کنشی (شش کنشگر: کنش گزار (فرستنده) / کنش پذیر(گیرنده)، کنشگر (فاعل) / مفعول (شیء ارزشی) و کنش یار( یاری رسان) / ضد کنش (بازدارنده) و همچنین میزان قابلیت تحلیل دو حکایت بالا از طریق مربع معنایی، پرداخته شود. هدف از ارائة این مقاله، بررسی ویژگی های روایی و رابطة راوی «روایت پرداز» و «کنشگر» در دو حکایت یاد شده؛ مبتنی بر نگرش ساختارگرایانة گرمس و ژنت است.
۶.

تحلیل گفتمانی الهی نامه عطار از منظرگفتمان دیالکتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان پل ریکور الهی نامه فاعل گویا گفتمان دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۸ تعداد دانلود : ۸۱۲
تحلیل گفتمان و نظریه های مطرح در آن در دوره های اخیر، زمینه های مناسبی را برای بررسی ساختارهای متون فراهم کرده است. دیدگاه گفتمان دیالکتیکی پل ریکور از جمله این آراست که به تحلیل متن در سطحی فراتر از زبان و تأکید بر فضاها و زمینه های مفهومی شکل گرفته در آن توجه دارد. الهی نامه عطار نیشابوری از آثار کلاسیک ادب فارسی است که ساختار اصلی روایت آن بر محوریت گفت وگو بنا شده است؛ بنابراین، قابلیت خوانشی نو از منظر این دیدگاه گفتمانی را دارد. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد گفتمانی، گفتمان های شکل گرفته در الهی نامه شناسایی می شوند و در دو سطح ۱. ساختاری شامل: فاعل گویا، توزیع واژگانی، وجوه بیانی، ۲. محتوایی شامل: بنیان های مفهومی در دو آستانه معنایی و محکی، منشأ گفتمان ها و شکل گیری خرده گفتمان سکوت بررسی می شود تا تحلیل و قرائتی نو از متن متناسب با دیدگاه خواننده معاصر فراهم شود. بررسی اثر از این منظر نشان می دهد که دو گفتمان دنیاگرایی و دنیاگریزی با مرکزیت خدا و انسان به صورت دیالکتیکی در الهی نامه شکل گرفته است. سه عنصر پدرسالاری، حاکمیتی و شناختی به عنوان منشأ قدرت و سلطه گفتمان زاهدانه پدر قابل شناسایی است که نفوذ، غلبه و سیطره آن را بر هر دو گفتمان افزایش داده است. هر دو گفتمان راهکارهای تلفیق و تفکیک دین و دنیا را پیشنهاد می کند و در سطح محکی نیز متناسب با سلطه گفتمان پدر مصادیق بیشتری برای شفاف سازی و متقاعدکردن فرزندان به آموزه های تعلیمی مطرح شده است.
۷.

بررسی طرح روایی مناظره در الهی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت مناظره پی رفت عطار تقابل الهی نامه کلود برمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۷ تعداد دانلود : ۶۶۹
مناظره، نظامی مبتنی بر روایت است و پایه های سه گانه روایت را - چنان که کلود برمون پیشنهاد کرده است: تشریح موقعیت پایدار، امکان دگرگونی و تحقق یافتن یا نیافتن دگرگونی- می توان در طرح مناظره بازیابی کرد. در مناظره به دلیل ماهیت جدلی آن و امکان مجاب نشدن یکی از دو طرف، مجال بیشتری برای عرضه استدلالات متعدد و تمثیلات پیاپی و درازدامنی سخن فراهم است و از آنجا که سرانجام به غلبه یکی از دو طرف می انجامد، تقابل بین شخصیت ها چشمگیرتر است. در ادبیات کلاسیک ایران به عنوان محمل فرهنگ، گفت وگوها اغلب از نوع مناظره است زیرا فضای گفتمانی، فضای تک صدایی است؛ از این رو، آثاری که در ظاهر مکالمه ای صورت بندی می شوند، بنایشان بر غلبه آوای قدرت است. یکی از این آثار، الهی نامه عطار است که با روشی توصیفی- تحلیلی در این مقاله مطالعه و بررسی می شود. عطار در الهی نامه با بهره گیری از قابلیت مناظره و سنخیت آن با هدف روایت، حقانیت موضع پدرسالارانه خلیفه را در برابر نوجویی شش پسر جوانش پررنگ تر به رخ می کشد و ناچیزی کوشش های تحول خواهانه را در برابر سنت های کهن در افق فکری ایرانی نشان می دهد؛ همچنین با مجاب نشدن پسران در استدلال نخست، عطار فرصت پیدا می کند سخن را بگسترد و با تمثیلات مختلف، استدلالات روشن تری در حقانیت موضع خود عرضه کند و از این رهگذر، به مقاصد تعلیمی خود نیز در سرودن الهی نامه نایل شود.
۸.

تحلیل کهن الگویی الهی نامه ی عطار (داستان زن صالحه) بر اساس نظریات یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهی نامه داستان زن صالحه عطار نقد کهن الگویی یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۳ تعداد دانلود : ۵۹۰
نقد کهن الگویی یکی از رهیافت های اصلی نقد ادبی معاصر و مبتنی بر نقد روان شناختی است که به کشف ماهیت کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. آثار عرفانی همچون بسیاری از آثار ادبی دیگر منعکس کننده نمادین کهن الگوهاست. بررسی موردی حاضر خوانشی یونگی از داستان زن صالحه در الهی نامه عطار است. در پژوهش حاضر سعی شده تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، مبانی نظری دیدگاه یونگ و کهن الگوهای مورد نظر او به اختصار معرفی شوند. این پژوهش با محور قراردادن شخصیت ها، موقعیت ها و نمادهای کهن الگویی به تحلیل داستان می پردازد و نشان دهنده قابلیت های بالای این اثر در حیطه ناخودآگاه روان آدمی و سرشار از کهن الگوها است. آن چه از پژوهش حاضر مستفاد می شود این است که حکایت مورد بحث از ظرفیت بالای تاویل بر مبنای نظریات روان کاوانه یونگ برخوردار است. زن صالحه که کهن الگوی قهرمان در شخصیت او حاکم است در موقعیت کهن الگویی سفر با طی کردن فراز و فرودهای مختص این کهن الگو و پشت سر گذاشتن نیروهای ناخودآگاه جمعی نظیر پیر دانا، ولادت مجدد، آنیموس، سایه و پرسونا به مرحله خودشناسی و فردیت دست یافته و مراحل سلوک را به بهترین شکل به سرانجام رسانده است.
۹.

اتحاد تقابل های دوگانه در سایه «تبدّل» و «تساوی» در مثنوی الهی نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهی نامه تقابل های دوگانه تبدّل تساوی وحدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۴ تعداد دانلود : ۵۵۹
تقابل های دوگانه به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی در نقد متون معاصر مطرح شده است؛ اما کاربرد آن را می توان در آثار کلاسیک زبان فارسی نیز مشاهده کرد. عطار در مثنوی الهی نامه معتقد است هیچ معنایی در مسیر طریقت بدون عنصر متقابل به کمال و حقیقت نمی رسد؛ به همین دلیل از آغاز تا انجام طریقت، سالک را در دریایی از تقابل های دوگانه سرگشته می کند و راه رهایی در رساندن همه تقابل ها به سرمنشأ وحدت را نیروی «تبدّل» و «تساوی» می داند. بیشتر تقابل هایی که عطار به کار می گیرد، با تبدّل پیوند می خورند تا با تغییر ماهیّتِ عناصر متقابل، با یکدیگر یکی شوند یا از مثبت به منفی و بالعکس بدل یابند. عطار در این گردش تبدّلی، تکاملی را می جوید که محتاج ژرف نگری و فراتر رفتن از سطح جهان مادّی است. از این رو در این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی سعی شده است که فارغ از برداشت های غربی، در پرتو تقابل های دوگانه با رویکرد «تبدّل» و «تساوی»، اندیشه های وحدانی عطار در جهت اتحاد عناصر تبیین گردد؛ این تحقیق در صدد یافتن واژه های متضاد و طبقه بندی کمّی تقابل های دوگانه نیست، بلکه مفاهیم و عناصری را می جوید که در ورای تضاد ظاهری، در مسیر تکامل انسان به سوی وحدت حرکت می کنند و سبب تعالی انسان می شوند.
۱۰.

مقایسه دو حکایت از الهی نامه عطار و هزارویک شب با توجه به ساختار غنایی و شیوه تأثیرپذیری ادبیات عرفانی از ادبیات عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکایت عاشق صادق ادب عامه ساختار غنایی هزارو یک شب الهی نامه بینامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۵۴۵
هر ملت برای تجلی باورها و آداب و رسوم مردمان خود خاستگاهی دارد. ادبیات آینه تمام نمای گذشته هر قوم است. سیر تاریخ هر ملت یا مردم گسسته نیست و اگر پیامی در یک متن از ادبیات عامه با واقعیت های دوران تاریخی خود گره خورده باشد همواره با گذر زمان به دوره های بعد نیز منتقل و به تناسب زمان بازآفرینی می شود. هزارویک شب ، مادر قصه های جهان، منبع خوبی در ادبیات عامیانه به شمار می رود. درواقع، می توان گفت حکایت های هزارویک شب در سیر زمانی خود معانی و مقاصد تازه ای یافته است. عطار، شاعر عارف، با هنر داستان پردازی از حکایت های ادب عامه با اندکی تفاوت در سیر داستان نویسی در بیان اندیشه های عرفانی خود بهره برده است. وجود نشانه ها و موارد مشترک و ارتباط و پیوند جنبه های گوناگون صوری و محتوایی، گویای روابط بینامتنیت میان دو حکایت است. با بررسی ساختار غنایی داستان ها به روابط میان آن ها و توصیف الگوهای ساختاری آن ها پی می بریم. داستان ها بر اساس موضوع (حماسی، عاشقانه، و عارفانه) بن مایه های متفاوتی دارند. داستان های عاشقانه دارای بن مایه هایی چون آغاز عشق، بزم های عاشقانه و ... هستند. در این پژوهش، ساختار غنایی دو حکایت «پیر عاشق و جوان گازر» در الهی نامه عطار و «عاشق صادق» در هزارویک شب با هم مقایسه شد و تأثیرپذیری ادبیات عرفانی از ادب عامه و همچنین سیر تحول دو حکایت از دیدگاه ژرار ژنت و روابط بینامتنیت بررسی شد.
۱۱.

تصویری از باغ حارث (امیر بلخ)؛ براساس حکایت رابعه از الهی نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باغ تاریخی داستان منظوم فارسی عطار داستان رابعه الهی نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۳۴۴
شکل و طرح باغ بخش مهمی از خصوصیات آن را بازنمایی می کند. باوجود این، معمولاً گوناگونی طرح باغ دست کم به اندازه اهمیتی که دارد مورد توجه قرار نمی گیرد. مطالعه باغ های موجود و یا اسناد و مدارک باغ هایی که زمانی وجود داشته اند، ازجمله راه های اصلی برای شناخت گونه های مختلف باغ است. اما با توجه به اینکه بسیاری از باغ ها تخریب شده اند، فهم باغ سازی برخی دوره ها به راحتی میسر نیست. در نبود نمونه های یادشده، متون تاریخی و ادبی با بازنمایی تصویری از باغ، زمینه ای برای مطالعه فراهم می کنند. براین اساس هدف این مقاله بازیابی تصویر باغی است که عطار حین توصیف داستان رابعه به طور ضمنی آن را شرح داده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش ها است که طرح کلی باغ حارث که صحنه رابطه دو شخصیت مد نظر شاعر است، چگونه است و براساس توصیفات شاعر، این باغ چه عناصری را شامل می شود. مقاله با تفسیر متن در پی پاسخ دادن به پرسش های تحقیق است و تصویر بازیابی شده براساس تفسیر متن شعر با تصویرهای دیگر مقایسه خواهد شد. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که باغ حارث از دو بخش تشکیل شده است و این دو بخش از طریق یک عمارت به هم متصل می شده اند. باغ بخشی بیرونی و عمومی داشته که در جلوی عمارت طاق قرارگرفته بوده است. این باغ، باغی خصوصی نیز داشته که دربردارنده کوشک و چمن یا خیابانی می شده که حوضی بر سر راه خود داشته است. بررسی ها نشان می دهد که این باغ خصوصی احتمالاً ساختاری طولی داشته و بی شباهت به باغ توصیف شده توسط«هروی» در سده های بعد نیست.
۱۲.

بررسی جایگاه روایت شنوها و انگیزه راوی در الهی نامه ی عطار نیشابوری (با تکیه بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهی نامه ی جایگاه روایت روایت شنو عطار یاکوبسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۸۵
در علم روایت شناسی در هر متن روایی (داستان) دو سطح- جهان داستان و جهان روایت- وجود دارد و تجلی این دو جهان در الهی نامه یعطار باعث ایجاد گونه ی روایت پردازی خاصی گردیده است. از این نظر که در حکایت های این کتاب «نویسنده ی ملموس»(نویسنده ظاهری)در ابتدا با ورود به جهان داستان به نقل روایت پرداخته و روایت شنوِ آن درونی است در ادامه ناگهان خطاب وی از جهان داستان و روایت شنوِ درون داستانی قطع و در لباس پند و اندرز متوجه روایت شنوِ برون داستانی می شود. روایت شنو (مخاطب) از عناصر جدایی ناپذیر هر متن روایی(داستان) است. همچنین روایت شنو با تکیه بر جایگاه داستان و طرح داستان به دو نوع روایت شنوِ درون داستانی(هنگامی که داستان حالت گفتگو دارد و کنشگران یک دیگر را خطاب قرار می دهند) و روایت شنوِ برون داستانی(هنگامی که نویسنده ی ملموس خواننده ی ملموس را خطاب قرار می دهد) تقسیم می شود؛به گونه ای که در ادبیات داستانی هیچ متنی را نمی توان یافت که از وجود روایت شنو(مخاطب) خالی باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی جایگاه روایت و پایگاه روایت شنوها در الهی نامه ی عطار می پردازد. در این پژوهش از الگوی یاکوبسن نیز استفاده گردیده است نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که گذر از روایت شنوِ درون داستانی به روایت شنوِ برون داستانی در الهی نامه به دلیل نوع خاص ادبی و وجود درس اخلاق توسط نویسنده ی ملموس است.
۱۳.

نقد و تحلیل روایت حکایت « زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود » در الهی نامه عطار بر اساس نظریه گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهی نامه حکایت زن صالحه کنشگر گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۴۶۶
آلزیرداس ژولین گریماس (algirdas julien greimas) یکی از نظریه پردازان حوزه ی روایت است که پس از پراپ در زمینه ی ساختارگرایی الگویی ارائه می کند که به الگوی کنشی معروف است. این الگو دربردارنده ی مؤلفه هایی است که نشان می دهد ساختار بنیادی روایت و زبان یکی است. در این مدل، کنشگران در قالب سه جفت متضاد، پیرنگ ایجاد می کنند. مؤلفه ی دیگر این نظریه، مربع معنایی است که مبتنی بر تقابل و ویژگی های متضاد است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریخت شناسانه ی یکی از حکایت های الهی نامه ی عطار براساس نظریه ی گریماس می پردازد. نکته ی مهم این بررسی آن است که طرح کلی داستان و نحوه ی روایت گری و شخصیت پردازی قهرمانان داستان، تابع یک نظم و چهارچوب کلی است. این حکایت با معیارهای الگوی گریماس منطبق است. همچنین با کمک مربع معناشناسی می توان ساختار کلی حکایت را به اجزای مشخصی که با هم در تقابل و تضاد هستند تجزیه کرد و به شناخت دقیق تری از روایت رسید. کنشگران، برادر شوهر، مرد جوان، بازرگان و اهالی کشتی، حرکتی را از شهوت و امیال شیطانی به «نه- شیطانی» انجام می دهند و درنتیجه از جایگاه «نه-   شهوت» به طرف پاکدامنی حرکت می کنند. واژه های کلیدی:  آلزیرداس ژولین گریماس (algirdas julien greimas) یکی از نظریه پردازان حوزه ی روایت است که پس از پراپ در زمینه ی ساختارگرایی الگویی ارائه می کند که به الگوی کنشی معروف است. این الگو دربردارنده ی مؤلفه هایی است که نشان می دهد ساختار بنیادی روایت و زبان یکی است. در این مدل، کنشگران در قالب سه جفت متضاد، پیرنگ ایجاد می کنند. مؤلفه ی دیگر این نظریه، مربع معنایی است که مبتنی بر تقابل و ویژگی های متضاد است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ریخت شناسانه ی یکی از حکایت های الهی نامه ی عطار براساس نظریه ی گریماس می پردازد. نکته ی مهم این بررسی آن است که طرح کلی داستان و نحوه ی روایت گری و شخصیت پردازی قهرمانان داستان، تابع یک نظم و چهارچوب کلی است. این حکایت با معیارهای الگوی گریماس منطبق است. همچنین با کمک مربع معناشناسی می توان ساختار کلی حکایت را به اجزای مشخصی که با هم در تقابل و تضاد هستند تجزیه کرد و به شناخت دقیق تری از روایت رسید. کنشگران، برادر شوهر، مرد جوان، بازرگان و اهالی کشتی، حرکتی را از شهوت و امیال شیطانی به «نه- شیطانی» انجام می دهند و درنتیجه از جایگاه «نه-   شهوت» به طرف پاکدامنی حرکت می کنند. واژه های کلیدی: 
۱۴.

بررسی علل بیان ناپذیری تجربه های عرفانی در مثنوی های عطّار(الهی نامه، منطق الطّیر، مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه های عرفانی بیان ناپذیری عطار نیشابوری الهی نامه مصیبت نامه منطق الطیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۳۸۶
ناتوانی واژه در بیان تجربه های عرفانی را بیان ناپذیری می نامند. دارندگان تجربه عرفانی آگاهی عرفانیِ خود را فراتر از حد فهم و تقریر می دانند. آنها بر این باورند که در این تجربه استعلایی، نوعی آگاهی از حقیقت و ادراک امور به عارف دست می دهد که حریمی ماوراء عقل دارد و به قالبِ بیان در نمی آید. در نزد عارفان، همواره بیانِ حقایق و مفاهیم عرفانی با موانعی همراه است که زبان را از شرحِ این احوال ناتوان می سازد. موانعِ موضوع، متکلم، کلام و مستمع از بارزترین این موانع است که سبب بیان ناپذیری حقایق بلند عرفانی می شود. عطّار نیشابوری نیز مانند دیگر عرفا در آثار خود به صورت های مختلف بیان ناپذیری تجربه های عرفانی را تبیین کرده و عملاً ناتوانی زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. مسئله پژوهش حاضر واکاوی علل بیان ناپذیری تجارب عرفانی برای تبیین این موضوع است که زبان در بیان ناگفته های عرفانی چه مشکلی دارد که عرفا را در بیان این مدرکات درونی ناتوان می سازد. همچنین بازتاب و بسامد این موضوع بنیادی عرفانی در آثار عطّار نیشابوری چگونه است؟ در این جستار به روش توصیفی- تحلیلی این موانع و بازتابِ آنها در سه منظومه الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطّیر عطّار نیشابوری مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از این موانع با بسامدهای متفاوت مورد توجه عطّار بوده و مانعِ موضوع و متکلّم بیش از موانع دیگر در بیان حقایق و رموز الهی در زبان عطّار مشهود است.
۱۵.

بررسی همسانی ِزن ِپارسا در الهی نامه عطار و شخصیت شیرین در منظومه غنایی خسرو و شیرین ِنظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زن پارسا الهی نامه معشوق شیرین عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۹۵
داستان ِمنظوم ِغنایی زن پارسا که دراولین مقاله الهی نامه عطار آمده دارای ساختار نوول است، این داستان حول محورزنی زیباست که عاشقان بسیاری دارد و همه درپی تصاحب وی هستند، اما وی به عشق آن ها وقعی نمی نهد. زن پارسا شباهت های فراوانی با شخصیت ِ شیرین در منظومه خسرو و شیرین نظامی دارد. مقاله حاضر به مقایسه این دو اثرو بیان شباهت های آن ها پرداخته است. در واقع مضمون اصلی هر دو اثر، پیروزی بردباری، عفت و پاکدامنی بر خودکامگی و هوسبازی است. جانمایه این شاهکارعطار و نظامی، در پرورش شخصیت زن پارساست که نسبت به همتایانش در سایر معاشیق ازپختگی وکمال بیشتری برخوردارند، عطار و نظامی، این دو زن را به گونه ای پرورده اند که تجسم بانویی آزاده هستند که هم عاشقند و هم معشوق. درپی عشق خطر می کنند، برهمه آرزوهای دنیوی برمی آشوبند، در راه عشق حقیقی پای در رکاب می نهند، دشواری عشق را با شکیبایی به جان خریدار می گردند، زیرا که عاشقان دنیوی را پخته نمی یابند. مقاله تلاش دارد تا در ساختار روایی این داستان، تصاویر و نشانه های عشق عرفانی را ازخلال بررسی شخصیت ورفتار زن پارسا و همسانی آن با شخصیت شیرین ِ نظامی، بر اساس معیارهای مندرج در متون غنایی و عرفانی باز جوید.
۱۶.

تحلیل تفاوت بلاغی زبان عبارت و اشارت در نثر عرفانی خواجه عبدالله انصاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خواجه عبدالله انصاری زبان عرفانی سبک بلاغی صدمیدان الهی نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۳۶۳
خواجه عبدالله انصاری خالق آثار برجسته ای است که سبک جدیدی از نثر را رقم زده است، اما آثار خواجه همگی بر یک شیوه نیست و تفاوت زبان عبارت و اشارت را می توان در دو دسته از آثار وی مشاهده کرد. برخی از آثار خواجه مانند «صدمیدان» با هدف تعلیم مبانی عرفانی نوشته شده و برخی دیگر از جمله «الهی نامه» از نوع ادب غنایی است. مقاله حاضر کوشیده است با مقایسه ویژگی های بدیعی و بیانی دو اثر برجسته از این نویسنده صاحب سبک، الهی نامه و صدمیدان، به روش کتابخانه ای با هدف نشان دادن تفاوت ویژگی های بلاغی در زبان عبارت و اشارت خواجه، به مقایسه تطبیقی سبک بلاغی این دو دسته از آثار وی بپردازد. نتایج این پژوهش نشان دهنده کاربرد بیشتر اغلب آرایه های لفظی و معنوی در الهی نامه است مگر آرایه تضمین که خواجه برای اثبات سخنان خود در صدمیدان از آن بیشتر بهره برده است. همچنین تحلیل بسامدی آرایه های این دو اثر ثابت می کند که این عارف سخن شناس بر لفظ و معنا بسیار تسلط داشته و با رعایت تناسب و ارتباط بین آن ها به دو شیوه (زبان عبارت و اشارت) در زبان عرفانی رسیده است.
۱۷.

واکاوی نقش دلاله در داستان «رابعه و بکتاش» براساس نقش میانجی درمددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطارنیشابوری الهی نامه دلاله رابعه و بکتاش مددکاری فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۳۳۸
هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهی نامه عطار نیشابوری، بر اساس نظریه میانجی به عنوان یکی از مؤلفه های مددکاری فردی است. داده ها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانه ای و شیوه یادداشت برداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جزء به کل) تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دلاله با رعایت مواردی چون: «شناخت دقیق مشکلات مددجو و تسلط در برقراری ارتباط با او»، «آگاهی دقیق از موقعیت ابتدایی مددجو و انجام اقدامات لازم براساس آن» و «ارزیابی درست نیاز مددجو و اطرافیان او» در نقش یک مددکار فردی، نقشی مهم در سیر تطور معرفت شناختی رابعه داشته و در پی بردن او به قابلیت های روحی خود نقشی محوری و غیرقابل انکار، داشته است. دلاله با توان بخشی و ایجاد انگیزه در شخصیت های اصلی داستان، بسترهای مناسبی را برای ارتقاء زندگی فردی و اجتماعی آن ها فراهم آورده است. علی رغم این همسانی ها، در برخی موارد، نقش آفرینی دلاله با کارکرد میانجی تفاوت هایی داشته است. از جمله اینکه، دلاله با نگاهی جانبدارانه و عمدتاً یک سویه اقدام به حل و فصل مشکلات رابعه کرده است. همچنین، برخلاف میانجی که برای رفع اختلاف میان طرفین حضور می یابد، دلاله برای حل مشکلات شخصی رابعه وارد جریان روایت شده است.
۱۸.

دنیا و تصاویر تعلیمی آن از نگاه عطار

کلیدواژه‌ها: عطار تصویر تعلیمی دنیا الهی نامه اسرارنامه تذکره الاولیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۸
عطّار با اینکه خود بهره قابل توجّهی از دنیا داشته ولی از این نظر که در فاصله زمانی دو هجوم وحشتناک به ایران یعنی فتنه های ترکان غز و ایلغار مغول در ایران زیسته و زمانه ای را درک کرده که ظلم و فساد، فقر و بدبختی سراسر سرزمین ایران را فرا گرفته بود، از دیدگاهی شاعرانه به دنیا نگاه نکرده است. در واقع مناظر و تصاویر تعلیمی دنیا در برابر چشمان وی مجسّم شده و او آنها را در قالب شعر ترسیم کرده، تصاویری است که نه تنها مطلوب و لذت بخش نیستند بلکه گاه مهیب و هولناکند. البته اگر گاهی تصویر زیبایی نیز دیده می شود، یا در عمق خود، در برگیرنده ترس و اندوه دنیاست و یا صرفاً به این دلیل که به گونه ای به آخرت مربوط می شوند، خوب ترسیم شده است. در این مقاله قصد داریم دنیا را از دریچه نگاه این شاعر عارف ببینیم و تابلوهای نقّاشی را که در لابه لای کلام او در برخی از آثارش وجود دارند، در معرض دید خواننده دیده ور قرار دهیم. از میان آثار عطار بیشتر رویکرد به الهی نامه، اسرارنامه و تذکره الاولیاء بوده است.
۱۹.

تحلیل محتوایی ضرب المثل ها در الهی نامه عطار نیشابوری

کلیدواژه‌ها: ضرب المثل قرن هفتم ادبیات عامه عطار الهی نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۲۳۷
یکی از غنی ترین وزنه ها و گنجینه های ادبی موجود در ادبیات فارسی که دسترسی به اندیشه ها، نگرش ها و نوع عملکرد پیشینیان را در شرایط گوناگون برایمان آشکار و قابل فهم می سازد، گنجینه ارزشمند ضرب المثل هاست. ضرب المثل ها بازتاب افکار جامعه در آثار ادبی ما هستند که الهی نامه عطار در قرن هفتم یکی از این آثاری است که با تلفیق انواع ضرب المثل ها با محتواهای گوناگون سروده شده است برهمین اساس، با محوریت امثال و حکم علامه دهخدا به سراغ الهی نامه عطار نیشابوری رفته تا با نوع نگرش و دیدگاه این شاعر اندیشمند و نسبت استفاده و اهمیتی که این ذخیره زبانی در هدایت و راهنمایی سالکانش داشته، آشنا شویم. گویا پیش از این درخصوص اقسام ضرب المثل های این اثر وزین از حیث محتوایی و نوع بیان پژوهشی صورت نگرفته که با استفاده از تحلیل محتوایی و درصد فراوانی مثل ها، این مساله مورد توجه قرار گرفته است.
۲۰.

شخصیت پردازی در حکایت های الهی نامه عطار نیشابوری در تطبیق با داستان های مصور نسخه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت پردازی حکایات الهی نامه عطار داستان های مصور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۳۳۲
عطار، از بزرگترین عارفان شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است که برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی خود از داستان و حکایت بهره گرفته است، چراکه انسان، مخاطب خاص وی می باشد. الهی نامه یکی از آثار برجسته عطار است که شاعر ضمن آن موفق خلق حکایات زیبا و عمیقی شده است. با توجه به نقش کلیدی که شخصیت پردازی در آفرینش داستان ها و حکایات دارد، مسئله شخصیت پردازی در الهی نامه و انطباق آن با داستان ها ی مصور مطرح می گردد. این پژوهش با بر روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شخصیت، عنصر حادثه و سرعت رخداد آن، از عناصر مهم داستان و داستان نویسی می باشد در حکایات عطار وجود دارند. هر چند اثر مذکور جنبه زهد و اخلاق گرایی دارد اما چیدمان و سرعت حوادث داستان عامل محرّک و پیش برنده هر یک از داستان های آن محسوب می شود و در نهایت به طور کلّی می توان گفت که در حکایت و داستان و رمان نمی توان با یک دیدگاه حرکت کرد و یا نتیجه کلی گرفت که عناصر داستان، شالوده ی اصلی حکایت ها و داستان ها را می سازند یا داستان و حکایت ها به عناصر داستان بها و معنا می دهند. توانمندی عطار در توصیف دقیق حکایات، منجر به تصویرسازی ملموس از حکایات گردیده است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی چگونگی عناصر حکایات در الهی نامه ی عطار. 2.بررسی شخصیت پردازی در حکایات الهی نامه ی عطار. سؤالات پژوهش:  1.حکایات موجود در الهی نامه ی عطار دارای چه مختصاتی است؟ 2. شخصیت پردازی چه جایگاهی در حکایات الهی نامه دارد؟