فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله معتقد است که سعدی در کلام خود از جادویی سحرآمیز بهره می گیرد که این چنین همگان را شیفته کلام خود می سازد. زبان در دست سعدی هم چون موم است و او این حداکثر بالقوه های کلامی یا منتهای زبان را با نزدیک تر ساختن زبان گفتار و زبان نوشتار از سویی و همآمیزی زبان نثر و زبان شعر از سوی دیگر میسر می سازد. در ادامه، نویسنده به بررسی این زبان خاص در شعر غنایی و سهم سعدی در ارتقای آن می پردازد.
خیام و رابرت گریوز، دو بیگانه آشنا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اشعار خیام بسیار بحث برانگیز بوده است، مستشرقین و پژوهشگران متعددی به بررسی و گاه ترجمه اشعار او پرداخته اند. در این میان فیتز جرالد درست یا غلط به عنوان قهرمان اصلی این عرصه شهرت یافته است. جرالد خیام را فردی لاابالی و میخواره به جهانیان معرفی کرده است و بدین سبب رابرت گریوز بدان تاخته است. نگارنده در این مقاله به تأثیر خیام بر شعر و اندیشه رابرت گریوز می پردازد و انگیزه وی را از ترجمه اشعار خیام بررسی و تحلیل می کند. در این مقاله همچنین به نقد برخی از آرای رابرت گریوز و فیتز جرالد و پژوهشگران معاصر ایرانی درباره رباعیات و اندیشه های خیام پرداخته شده است.
ادبیات کــهن: عناصر طنزآمیز در آثار عبید زاکانی
حوزههای تخصصی:
مطالعه شکلی و ساختاری داستان های کوتاه صادق چوبک
حوزههای تخصصی:
صادق چوبک متعلّق به نسل دوّم نویسندگان ایرانی است که پس از تثبیت داستان کوتاه، در ارائه نمونه هایی موفق در این عرصه کوشیدند. چوبک در داستان هایش به زندگی اقشار بینوا و فرودست پرداخت و از زبان و لحن آنان سود برد تا واقعیت های زشت و تلخ حیات را با دقّت و جزئیات تمام به تصویر کشد. او در این راه از امکانات و صناعاتٍ روایی ویژه ای استفاده کرد که بررسی مجموعه آنها موضوع تحقیق حاضر است. در این مقاله کوشش شده است همه اجزای روایی در داستان های کوتاه چوبک از طرح و شخصیّت گرفته تا زاویه دید، زبان، ... تجزیه و تحلیل شود.
تحلیل عناصر داستانی در رمان «شطرنج با ماشین قیامت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای تکان دهنده ای چون جنگ که تاریخ یک ملت را دگرگون می کند، بی تردید بر ادبیات و هنر آن سرزمین نیز تاثیر می گذارد. پس از جنگ تحمیلی دهه شصت شمسی، حجم زیادی از رمان های جنگ در ایران منتشر شد که برخی از آنها توانستند جایگاه خوبی در میان خوانندگان و منتقدان پیدا کنند.
رمان «شطرنج با ماشین قیامت»، یکی از آثار تمثیلی است که در آن با دوری جستن از خاطره نگاری صرف، تلاش شده است تا خواننده در ورای تقابل ها و کشمکش های ظاهری بازتاب یافته در رمان، به درک مفاهیم مندرج در لایه های زیرین اثر سوق داده شود. این رمان به دلایل مختلف، از جمله آمیختگی تخیل نویسنده با اسناد تاریخی و خاطرات شخصی، پرهیز از نگاه مطلق گرایانه نسبت به جنگ و مواجهه شعاری با آن، گسترش نگاه اندیشه ورزانه به هستی و انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما بخشی از موفقیت های این رمان، ریشه در نحوه بکارگیری عناصر داستانی در آن دارد.
این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چه عوامل داستانی در اثرگذاری روایی این رمان موثر بوده است؛ از این رو تلاش می شود تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، چگونگی به کارگیری و پیوند عناصر داستانی در آن توضیح داده شود و نحوه شکل گیری پیرنگ، کانون روایت، درون مایه، شخصیت پردازی، گفتگو، لحن، سبک و زبان در آن، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
تفسیر روان شناختی «بوف کور» بر مبنای سبک شناسی تگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی تگا رویکردی در سبک شناسی است که از مرز توصیف زبان شناختی و تعبیر معنی شناختی یک اثر می گذرد و به تفسیر روان شناختی و تبیین جامعه شناختی آن می پردازد. این مقاله در صدد است با رویکرد فوق و با استفاده از متغیّرهای نقشی اندیشگانی، بینافردی(زمان و وجه)و متنی(تمهیدات پیوندی) تفسیری روان شناختی از بوف کور ارائه و به این سوال پاسخ دهد که از طریق این متغیّرهای نقشی به چه مشخّصههای سوررئالیستی می توان دست یافت. فرضیّه آن این است که با استفاده از متغیّرهای نقشی فوق می توان برخی مشخّصه های سوررئالیستی مانند ذهنیّت گرایی، درون گرایی، واقعیّت گریزی، سولی لوکی، نگارش خودکار و سیّالیّت ذهن را در این رمان نشان داد. مبنای نظری آن سبک شناسی تگا است که تلفیقی از روش سبک شناسی و دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان است. روش تحقیق، آماری - تحلیلی بوده و تحلیل داده های آن نیز با روش نمونه گیری خوشهای یک مرحله ای متناسب با حجم نمونه انجام شده است. نتیجه این که بوف کور با توجّه به شواهد زبانی، اثری انتزاعی، ذهنی، واقعیّتگریز و سوررئال است.
بار درخاطرات کشیش دهکده اثر ژرژ برنانوس مضامین اندوه (Les thèmes maléfiques dans le Journal d'un curé de campagne)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادداشت های روزانهء کشیش دهکده، اثر ژرژ برنانوس، نویسندة فرانسوی است که در 1936 منتشر شد. از میان تمامی آثار برنانوس یادداشت های روزانه از همه مردمی تر و شاید در اولین برخورد، از همه متاثرکننده تر است. بافت رمان بسیار ساده است و طرح و توطئه ای در داستان آن نبوده و به صورت جملاتی قاطع و از دیدگاه کاملاً مذهبی بیان گردیده است.
کشیشی جوان که به تازگی پیش نماز ""آمبریکور"" شده است، سرشاری درونش را در یادداشت های روزانه اش بیان می کند. از آنجا که عشقش به روح انسانها و شور خارق العاده اش همواره با مانع بی تفاوتی و ابتذال برخورد میکند، در این اعتراف آرامشی می یابد. این کار در ابتدا با کمی تردید صورت می گیرد؛ اما به سبب شناخت بسیار روشنی که کشیش در پی آن از خود پیدا می کند، به امری لازم تبدیل می شود.
در این پژوهش، به تحلیل جایگاه گناه و مرگ نزد برنانوس می پردازیم و نقش مذهب را در هدایت بشریت به سمت جایگاه متعالی واکاوی می کنیم.
بحران انسان در نمایشنامه ""شهرزاد"" توفیق حکیم (أزمة الإنسان المطلق والتعادلیة فی مسرح شهرزاد لتوفیق الحکیم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر مسرحیة شهرزاد من المسرحیات الذهنیة التی کتبها توفیق الحکیم (1902-1987م) سنة 1934م، أی بعد مسرحیة أهل الکهف مباشرة، وتلک القضیة هی: هل فی استطاعة الإنسان أن یعیش بالعقل وحده وللعقل، وأن یکرّس حیاته للبحث عن المعرفة والتماسها فی فجاج الأرض متخلصا من نداء القلب ونداء الجسد، اللذین یرمزان للحیاة الحیة النابضة. وقد وجد توفیق الحکیم فی قصة ألف لیلة ولیلة، وعاء لمعالجة هذه القضیة، ومن المعلوم أن قصة ألف لیلة ولیلة من القصص التی قد استهوت أفئدة الکتاب والفنانین فی العالم أجمع، ولعلها أوسع المؤلفات العربیة تأثیراً فی فنانی الغرب والشرق. مسرحیة شهرزاد، تکاد جمیع مناظرها تدور حول مناقشة قضیة ذهنیة واحدة: هی هل یستطیع الإنسان أن یفلت من نداء الجسد والقلب؟ وتنتهی المناقشة بأن من یرید أن یصبح عقلا خالصا یصبح کالشعرة التی تشیب وتبیض ولایعود لها من علاج غیر انتزاعها، بینما الحکیم یطرح فیها النزاع بین الإنسان والمکان، وفی النهایة یکون الإنسان مغلوبا للمکان.
موضوع و مضمون در غزل رهی معیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رهی معیری»، یکی از بهترین شاعران معاصر است که غزلیات فاخرش، هم از لحاظ مضمون و هم از لحاظ قالب، شورانگیز و قابل تحسین می باشند. آشنایی و الفت او با موسیقی و موسیقی دانان، دمخوری و دوستی با هنرمندان و بیش از هر چیز وجود سراسر شور و شوقش، رنگ و بویی خاص به سروده هایش داده است.
اگرچه «عشق» در غزل «رهی» بیش از هر موضوعی مورد توجه قرار گرفته است، اما او به مضامین دیگری چون: بی نیازی و وارستگی، گله از روزگار، وطن پرستی، توصیف زیبایی ها و نکوداشت هنرمندان و دانشمندان نیز توجه کرده است. قابلیت های شگفت انگیز ذاتی و اکتسابی رهی، او را در پرداختن به هر یک ازاین موضوعات، بسیار توانمند و موفق نموده است.
در این مقاله، - نگارنده- با گواه گرفتن سروده های شاعر- هر یک از این موارد را مورد بررسی قرار داده است.
نشانه شناسی هیپوگرام مفهومی «شهادت» در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی یک فرصت تحلیلی برای ورود به جهان متن است تا به واسط ه دلالت های متنی آن، قدرت کشف و شناسایی مفاهیم موجود متنی ایجاد گردد. شعر دفاع مقدس یکی از مقوله های ادبیات است که مفاهیم نهادینه شده دین مبین اسلام را به صورت هیپوگرام های فرهنگی و ادبی در خود نمود داده است که می توان به کمک نشانه شناسی، آنها را تاویل کرد. برای تاویل این مفاهیم باید ابتدا زمینه های نهادینگی آنها را در مبانی باورمند فرهنگ دینی کاوش کرد؛ سپس به کمک دانش هرمنوتیک به تاویل و تحلیل نهایی آنها پرداخت.
این مقاله بنا دارد ضمن بررسی زمینه های نهادینگی فرهنگ شهادت در اندیشه های مذهبی، مضامین برجسته کارکردی آن را در شعر هشت سال دفاع مقدس واکاوی و استخراج نموده؛ سپس بر مبنای هیپوگرام فرهنگ شهادت، مفاهیم بدست آمده را معناشناسی نماید. لذا ابتدا، مضامین اعتقادی بنا به استنادات دینی موجود در فرهنگ اسلامی، مطرح و بعد از آن، این مضامین مطابق با نمونه هایی از هیپوگرام های مفهومی ادبی شده در برخی از اشعار هشت سال دفاع مقدس، تحلیل می گردد.
مظاهر الإبداع فی مدائح أبی تمام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قد کان أبو تمام من أبرز الشعراء المادحین، حیث أبدی وأعاد فی المدح وسلک فیه طریقاً یختلف عمّا کان یسلکه الجاهلیون والإسلامیون. نشأ أبو تمام فی دمشق یعمل عند حائک ثم انتقل إلی حمص حیث نظم قصائده الأولی ووصل إلی المعتصم وصار شاعره الخاص، وقد کان قبل ذلک مطروداً محروماً من قبل الخلفاء الذین کانوا قبل المعتصم. یمتاز أبو تمّام بما فی مدحه من منطق و اتساع أفکار وحکم وأمثال سائره مبثوثه فی تضاعیف أبیاته، وبما فیه من عصبیه عربیه تحمله علی الإسراف فی ذکر مناقب العرب وتزیین الحیاه البدویه ومساکن الأعراب وقبائلهم.
فقد استطاع أبو تمام أن یحوّل قصائده التی مدح بها المعتصم واصفاً شجاعته وشجاعه جنوده، استطاع أن یحوّلها إلى ملاحم نابضه بالحیاه والحرکه لما بثّ فی جماداتها من روح الحیاه فجعلها متحرّکه ناطقه. وکما کان یبالغ فی مدحه کان یبالغ فی وصفه کذلک، فقد کان وصّافاً ماهراً، بل رسّاماً مصوّراً یعتنی بلوحاته أیّما اعتناء وهو لا ینسى فی رسمه للطبیعه ممدوحه رابطاً بینه وبین الطبیعه لیمنّ فی نهایه المطاف على ممدوحه، بشکل غیر مباشر طبعاً، أنّه مدحه بأفضل ما یکون من الأشعار ولیتخذ من ذلک ذریعه لیمدح شعره ویُعلی من شأنه أکثر من إعلاء شأن الممدوح.
ویژگی های فنی و موضوعی داستان در آثار بهاء طاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهاء طاهر یکی از داستان نویسان برجسته مصر است و دارای 10 اثر داستانی است. وی اصولاً نویسنده ای رئالیست است که از امکانات فنی مکتب هنری رئالیسم به طور کامل بهره برده است. هدف ما در این مقاله، شناساندن ویژگی های تکنیکی و محتوایی داستان های بهاءطاهر است. از این رو، در بخش نخست به ویژگی های قالب داستانی در آثار او می پردازیم و با پیرنگ و کشمکش و داستان موقعیت، رمان دراماتیک و مکان های شهری در داستان های او اشنا می شویم و در بخش دوم به مضامین آثارش از قبیل انقلاب ژوئیه، مسائل مربوط به طبقه متوسط و روشنفکر، استعمار، و مساله فلسطین خواهیم پرداخت.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
مقایسة آیرونی با صناعات بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیرونی یکی از ابزارهای برجسته سازی و آشنایی زدایی در زبان است. آیرونی ساختارهای طبیعی زبان را با تغییر در حوزة دلالت ها غیرطبیعی می سازد. آشنایی زدایی به وسیلة آیرونی از طریق دگرگونی ساختارهای شناخته شده و غافل گیری مخاطب صورت می گیرد. به این ترتیب بخشی از کلام برجسته تر از بخش های دیگر آن می گردد. در بلاغت فارسی واژة آیرونی به کار نرفته است؛ اما آن چه در تعریف آیرونی آمده در زبان فارسی کاربرد فراوان دارد، هرچند این کاربرد گاه شبیه کاربرد برخی صناعات بلاغی فارسی است، در مجموع نوعی مستقل محسوب می شود و با سایر صناعات بلاغی متفاوت است. از آن جا که تاکنون در نوشته های فارسی به طور دقیق به این تفاوت ها و شباهت ها پرداخته نشده است، در این مقاله کوشش شده شباهت ها و تفاوت های آیرونی با سایر صناعات بلاغی فارسی مشخص گردد. آیرونی را با همین عنوان می توان وارد بلاغت فارسی کرد، البته نه به عنوان آرایه ای وارداتی، زیرا شیوه و کلام آیرونیک همواره در ادبیات فارسی وجود داشته است، اما در بیشتر موارد عنوانی برای آن در نظر گرفته نشده است. به این ترتیب می توان گفت آیرونی دوگانگی لفظ و معنا یا صورت و محتوا است که برپایة تضاد یا تناقض به شکلی غیرمنتظره و گاه خنده آور بنا شده است. تنها متونی را می توان آیرونیک خواند که این ویژگی ها در آن ها به طور همزمان در کنار هم به کار رفته باشند.
نامه همایی به تقی زاده
سیمای مرگ در شعر فردوسی و ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی است آینده نگر که هرگز از اندیشه ی مرگ رهایی نداشته است. مرگ به عنوان تجربه ای مبهم و تکرار ناشدنی عموماً هراس آور است. این هراس تحت تاثیر عوامل گوناگونی هم چون باورها،ساختاراندیشه، ویژگی های شخصیتی و روانی ، شیوه ی زندگی انسان ، شرایط روزگار و... قوت و ضعف می یابد و باز تاب های متفاوتی در گفتار و کردار آدمی بر جای می نهد.
فردوسی حکیمی است که تاملات فلسفی بسیاری درباره ی مرگ دارد و این اشتغال ذهنی او به صورت مرگ هراسی و مرگ گریزی ظهور می یابد؛ اما حکیم ناصرخسرو بر خلاف فردوسی در سروده های خویش نه چندان توجهی به مرگ دارد و نه از مواجهه با آن می هراسد.
این مقاله بر آن است تا با کمک روش توصیفی – تحلیلی ، واکنش های متفاوت دو شاعر حکیم و مسلمان را به هنگام مرگ اندیشی بازنماید و به بیان دلایل هراس فردوسی و امنیت خاطر ناصرخسرو بپردازد.