فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر،درس زبان انگلیسی برای اهداف ویژه (ESP) در دانشگاههای کشور ما-اعم از دانشگاههای دولتی و آزاد- در بسیاری موارد توسط مدرس متخصص در همان رشته تدریس میشود و نه معلم زبان.این در حالی است که بسیاری از زبانشناسان کاربردی اظهار میدارند که بهطور کلی آموزش زبان انگلیسی-عمومی و تخصصی-را میتوان«زبان را برای اهداف ویژه» (ESP) نامید زیرا هدف نهایی،ارتقاء تواناییهای زبانی است و نه افزایش اطلاعات تخصصی(آلن دیویس 1990).به عبارت دیگر هدف نهایی در کلاسهای انگلیسی برای اهداف ویژه آموزش زبان انگلیسی از طریق متون تخصصی و نیمه تخصصی میباشد تا موجب تسهیل در فهم مطلب شود و از سوی دیگر انگیزه لازم جهت استمرار مطالعه زبان در فراگیر ایجاد گردد.بدین جهت یکی از دلایل رجحان معلم زبان به معلم تخصصی درس،آشنایی وی به مسایل زبانشاسی و تأثیر آن بر آموزش و همچنین تسلط به روشهای تدریس و آگاهی از نظریههای تدریس زبان است.
نکته دیگر این که لغات تخصصی موجود در متن علمی درصد بسیار کمی را به خود اختصاص میدهند که به دلیل تکرار زیاد خودبهخود از بار معناییشان در متن کاسته میشود.و نتیجه آنکه این لغات تخصصی تأثیر منفی در روند آموزش زبان ایجاد نمیکنند. هدف از این مقاله بررسی بافتی و ساختاری متون انگلیسی عمومی و تخصصی و تعیین شباهتها و تفاوتهای میان آنها نیست بلکه هدف کلی دستیابی به یک قضاوت علمی است که چه کسی شایستگی تدریس انگلیسی برای اهداف ویژه را دارد:«معلم تخصصی درس یا معلم زبان؟»
تاثیر ایدئولوژی جنسیتی مترجم بر ترجمه رمان بلندیهای بادگیر اثر امیلی برونته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر تاثیر ایدئولوژی جنسیتی مترجم را بر دو ترجمه فارسی از رمان بلندیهای بادگیر اثر امیلی برونته بررسی می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با وجود تشابه بسیار زیاد این دو متن در رعایت برخی اصول ترجمه، در ترجمه قسمتهایی از رمان که جهت گیری جنسیتی وجود دارد، در هر دو ترجمه ایدئولوژی جنسیتی مترجم نقش کلیدی بازی می کند. به طوریکه می توان گفت هر دو مترجم (زن و مرد) تحت تاثیر این عامل متن مبدا را تفسیر کرده و آن را به زبان مقصد (فارسی) ترجمه کرده اند.
بررسی بُعد زبانشناختی ترجمة ماشینی و معرفی اجمالی علوم مرتبط با آن?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام ترجمه ماشینی فعالیتی چند بعدی است، که در چند حیطه مبتنی بر ابتکار عمل و قدرت حل مساله است. در این مهارت از برخی دانش های بین رشته ای نیز استفاده فراوانی می شود. ترفندهای هوش مصنوعی با بکارگیری اصول ریاضی، آمار و منطق، قالب مناسبی از زبان را که مناسب برنامه نویسی و انتقال به ماشین است، فراهم می آورد. در کشور ما این فعالیت دیر شروع شد و اکنون نیز دارای حرکت منسجمی نیست، برای پیشرفت در حیطه ترجمه ماشینی نیازمند احاطه در سه زمینه مختلف است: 1- داده پردازی، توصیف و ساختن مدل های مناسب زبان برای کاربرد هوشمند 2- ساخت و استفاده از نرم افزارهای مربوط به این کار 3- به کارگرفتن فناوری مرتبط. در این مقاله با لحاظ قرار دادن تفکیک این سه زمینه، برخی ابعاد زبان شناختی نظام ترجمه ماشینی، براساس محور قراردادن روش های تجربه شده در روسیه تبیین می گردد. همچنین به واسطه ارتباط تنگاتنگ ترجمه ماشینی با هوش مصنوعی و برنامه نویسی، برخی اطلاعات کلی این علوم، در موارد مرتبط ارایه می شود.
لنتس, اثر گئورگ بوشنر، بهانه¬ای برای توصیف معضلات اجتماعی در دور? بیدر مایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان لنتس (Lenz) اثر گئورگ بوشنر (Georg Büchner) ترسیم گوشه ای از زندگی نویسنده بزرگ دوره توفان و طغیان آلمان یاکوب میشاییل راینهلد لنتس (1792- 1751) است که بر اثر تنهایی و افسردگی روحی از محیط خانوادگی و اجتماعی خود می گریزد و پس از قطع رابطه با گوته و طرد شدن از شهر وایمار، برای نجات خویش به کشیش اُبرلین (Oberlin) پناه می آورد. بوشنر اثر لنتس را زمانی نوشت که روشنفکران زیادی به دلیل معضلات اجتماعی که معلول نظام خودکامه نجبا بود منزوی، منفعل و دچار افسردگی شدید روحی بودند. بررسی دقیق زندگی قهرمان داستان، نمایانگرآثار ویرانگر این افسردگی روحی فردی و خمودی اجتماعی است که نتیجه آن جنون و خودکشی افرادی همچون لنتس بود. بنابراین این اثر نوشته ای است انتقادی از اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی دوران حیات لنتس و خود نویسنده در عصر بیدر مایر (Biedermeier) که درآن توده مردم مایوس و جامعه خمود و بی روح بود. هدف بوشنر از نوشتن این اثر، نشان دادن سرنوشت غمبار یک فرد نبود، بلکه فرد در اینجا به عنوان نماینده جامعه ای بحران زده است که راه نجاتی نمی یابد. بنابراین بوشنر به دلیل تشابهات زیاد بین دو دوران تاریخی، در حقیقت سرنوشت خویش و مشکلات نیمه اول قرن نوزدهم میلادی را در این اثر مطرح می سازد
آزمون درک مطلب زبان دوم: آیا زبان با ارائه ی سؤال ها بر عملکرد آزمودنی تاثیر می گذارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" روش آزمون یکی از عوامل مهمی است که بر عملکرد آزمودنی در آزمون تاثیر می گذارد. به این معنا که آزمونی که برای سنجش یک توانایی خاص استفاده می شود، با توجه به روش ارائه آن، می تواند نتایج متفاوتی داشته باشد. زبان ارائه ی آزمون (زبان اول یا دوم) یکی از جنبه های روش آزمون است که می تواند عملکرد آزمودنی را تحت تاثیر قرار دهد.
هدف این تحقیق بررسی تاثیر ارائه ی سؤال های یک آزمون درک مطلب انگلیسی به زبان فارسی است. به این منظور، دو نوع آزمون درک مطلب انگلیسی، یکی با سؤال های انگلیسی و دیگری با سؤال های فارسی، به 193 دانشجوی زبان انگلیسی با سطوح بسندگی ابتدایی، متوسط و پیشرفته داده شد. نتایج تحقیق نشان داد، این روش آزمون به طور کلی تاثیری بر عملکرد زبان آموزان ندارد. نتایج همچنین نشان داد، ارائه ی سؤال های آزمون درک مطلب انگلیسی به زبان فارسی بر عملکرد زبان آموزان با سطح بسندگی ابتدایی تاثیرگذار بوده، موجب شد زبان آموزان این سطح که سؤال های آزمون را به زبان فارسی دریافت کردند، عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان با همین سطح که سؤال ها را به زبان انگلیسی دریافت کردند، داشته باشند."
نگاهی شناختی به مفهوم سببیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم سببی سازی در انگاره زبانشناسی شناختی (به طور خاص دستور شناختی) می پردازد. مفهوم سببیسازی نقش مهمی در شکل دهی تجربیات انسان ایفاء می نماید، به گونه ای که می توان آن را عضو جدایی ناپذیر شناخت بشر قلمداد نمود و یا بنابر اظهار لیکاف مفهومی دانست که در اندیشه هر انسانی وجود دارد. این مقاله از سویی مفهوم سببیت در زبان فارسی را در قالب دستورشناختی بررسی می کند و از دیگر سوی به بررسی میزان تعامل و ارتباط تحلیل شناختی سببیت با تبیین صورتگرایان می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد سببی سازی جزء جهانیهای ذهن انسان بوده و غالباً در دستور تمامی زبانها متجلی می شود. قائل شدن به مفهوم سببی سازی به عنوان نظامی جهانی ـ شناختی ویژگیهای مشترک فراوانی در میان زبانها نشان می دهد. آنچه که در رویکرد شناختی بیش از هرچیز خودنمایی می کند طریقه تفکر، تجربیات، نگرشها، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و در حقیقت شناخت بشر از محیط پیرامونش است که برداشتهای متفاوتی را از رویدادی واحد سبب می-شود. همین مهم سببی سازی را همان طور که دیوید لی ادعا می کند وابسته به فرایند انطباق در زبان می داند. دیگر اینکه اصولاً تحلیل شناختیون در بررسی سببی ها مکمل تبیین صورتگرایان است و نیز درک و تحلیل سببی ها حاصل عوامل معنایی و عملکردهای کلی ذهن بشر است. به واقع رویکرد شناختی از آنجا که موقعیت های جهان خارج را بدون توسل به ویژگی های عینی و تعریف شده آنها تعبیر و تفسیر می کند راه حلی نسبتاً ساده به مشکلاتی همچون ناکارآمدی های دستور حالت ارائه می دهد.
عصب شناسی دو زبانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت تعمیم پذیری پژوهش های کمّی در رشتة آموزش زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت تعمیم پذیری یافته های پژوهش های گذشته در رشتة آموزش زبان انگلیسی انجام شده است. بدین منظور، ویژگی های کلّی شرکت کنندگان در پژوهش های کمّی رشتة آموزش زبان انگلیسی طی ده سال گذشته تحلیل شد. بررسیهای اولیه نشان داد با درنظر گرفتن محیطهای آموزشی و سن افراد آزمودنی، افراد شرکتکننده در پژوهش های گذشته را می توان متعلق به یازده گروه دانست. سپس با تعیین سهم هریک از گروه های نام برده در تحقیقات گذشته مشخص شد بیش از 60 درصد از تمام پژوهش های قبلی در محیطهای دانشگاهی و بر روی دانشجویان انجام شده است. در 20 درصد از تحقیقات قبلی فراگیران زبان در مؤسسات خصوصی زبان به عنوان آزمودنی شرکت داشته اند. سهم زبان آموزان دوره های راهنمایی، دبیرستان و پیشدانشگاهی فقط 7 درصد از کل پژوهش های پیشین است. سپس با برشمردن پاره ای از دلایل احتمالی حضور و یا عدم حضور برخی از گروه ها در تحقیقات قبلی، قابلیت تعمیم پذیری نتایج یافتههای پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل اکوستیکی همخوان انسدادی چاکنایی و بررسی امکان وجود دو واکه پیاپی در دو هجای متوالی در گفتار سریع و پیوسته در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از زبان شناسان ساختار هجایی زبان فارسی را شامل یک همخوان اجباری به عنوان آغازه هجا، یک واکه در جایگاه هسته و یک یا دو همخوان اختیاری در جایگاه پایانی می دانند. بر این اساس، این امکان که در زبان فارسی دو واکه در دو هجای مجاور در کنار یکدیگر قرار بگیرند وجود ندارد و در این زبان با شیوه های خاصی که مهم ترین آن ها افزایش همخوان میانجی است، از التقای مصوت ها جلوگیری می شود.
در این مقاله، با یک بررسی میدانی و گردآوری داده ها از50 سخنگوی زبان فارسی مذکر و مؤنث، از سنین 18- 25 سال، ویژگی های اکوستیکی انسدادی چاکنایی و چگونگی بروز آن در جایگاه بین واکه ای در گفتار آهسته و گفتار سریع به دقت بررسی شده و نتایج این تحلیل ها در مقابل یکدیگر قرار گرفته است.
به نظر می رسد در گفتار سریع و پیوسته، با حذف انسدادی چاکنایی امکان در کنار هم قرار گرفتن دو واکه وجود دارد و بدین ترتیب نظام هجایی زبان فارسی در گفتار محافظه کارانه و دقیق با نظام هجایی گفتار سریع و پیوسته تفاوت دارد.
بررسی زبان شناختی آثار دوره های هیپومانیا و دوره های افسردگی صادق هدایت: تأثیر اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
7 - 26
حوزههای تخصصی:
اختلال دوقطبی نوعی اختلال عاطفی است و افراد مبتلا به آن تغییرات شدید خلقی را تجربه می کنند. حدود یک درصد جمعیت جهان مبتلا به اختلال دوقطبی هستند که بیشتر آن ها خلاقیت بالایی دارند. از دیدگاه روان پزشکی توصیفی، هنرمندان بسیاری از جمله نویسندگانی مانند صادق هدایت مبتلا به اختلال دوقطبی هستند. هدف این پژوهش، بررسی ویژگی های زبانی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. به همین منظور، از نامه های صادق هدایت به شهید نورایی بهره گرفته شده است تا عامل مخاطب های متفاوت و تأثیر آن بر نوشته های صادق هدایت کنترل شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از حوزه های معنایی و همچنین از تغییرات موضوعی و گام متن نامه ها به منظور سنجش فشردگی و تنکی کلام استفاده شد. یافته ها نشان داد که با استفاده از معیارهای زبانی بیان شده می توان دوره های اختلال دوقطبی را تشخیص داد. همچنین، با توجه به دوره های اختلال دوقطبی به نظر می رسد که صادق هدایت مبتلا به اختلال دوقطبی تندچرخی بوده است. به علاوه، دستاوردهای این پژوهش هم راستا با دستاوردهای روان پزشکی است و البته معیارهای معنایی دیگری مانند تحقیر و تمسخر نیز به علم روان پزشکی معرفی شده است.
فرآیند تضعیف در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی ، قاعده تضعیف ، همخوان سایشی /v/ را به ناسوده {w} تبدیل می کند . این فرآیند ، زمانی اتفاق می افتد که همخوان /v/ در پایانه هجا بعد از وا که /a/ قرار گیرد . همچنین فرآیند مذکور ، خود درون داد قاعده دیگری واقع می شود که وا که /a/ را به وا که {o} تبدیل می کند . برای مثال ، ستاک «رو» /rav/ در فعل می روم /mi-rav-am/ تغییر نمی کند ، اما در وجه امری «برو» {bo-row} قاعده ضعیف به کار رفته است . .....
شناخت اجتماعی و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاملات اجتماعی مستلزم درک انسانها از حالات ذهنی (نیت، تمایل و باور) یکدیگر است. توانایی نسبت دادن حالات ذهنی به رفتار مشاهده شده، توانایی «تئوری ذهن» خوانده می شود که باعث فهم و پیش بینی رفتار در یک تعامل اجتماعی می گردد. در ادامه مباحث مربوط به چگونگی رابطه تفکر و زبان، موضوع چگونگی تحولات تئوری ذهن، و نیز نقشی که زبان در این تحولات ایفا می کند مورد توجه پژوهشگران در روانشناسی تحولی بوده است. در ارتباط با چگونگی تعامل تئوری ذهن و زبان، دیدگاههای مختلفی مطرح گردیده است. بعضی از پژوهشگران در توضیح رابطه زبان و تئوری ذهن، نگرانیهای روش شناختی دارند. این پژوهشگران استدلال می کنند تواناییهای زبانی، در عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب اثر می گذارد. به اعتقاد آنها در بررسی سطح تحول یافتگی استدلال تئوری ذهن، توجه به تواناییهای زبانی کودک ضروری است. گروهی دیگر از پژوهشگران، بر نقش علی زبان در تحول توانایی تئوری ذهن تآکید دارند. در این چارچوب، هرکدام از جنبه های معنایی، نحوی و مکالمه ای مورد بحث قرار می گیرند که چگونه با توانایی تئوری ذهن ارتباط دارند. در این مقاله، تئوریها و پژوهشهایی که به تبیین چگونگی تعاملات تواناییهای زبانی و استدلال تئوری ذهن می پردازند مورد بحث قرار گرفته است.
نقش روابط مفهومی در توسعه و دگرگونی معنایی نشانه ها ی زبانی (مطالعه موردی نیاز در شعر حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینندگان متون ادبی برای بیان نگرش خود به پدیده ها، گاه معانی برخی نشانه ها را گسترش می-دهند تا آنجا که گاه این معانی را دگرگون می کنند. این نشانه ها واژگان کلیدی هستند که دسترسی به معانی آن ها دشوار به نظر می رسد. امروزه معناشناسی و روابط مفهومی میان واژگان و جملات، می تواند امکان تحلیل عینی روند گسترش یا دگرگونی معنایی نشانه ها را فراهم کند و با بررسی روابط مفهومی نشانه ها، به نگرش آفرینندگان این متون نیز دست بیابد. در میان روابط مفهومی تضاد معنایی و شمول معنایی میان واژگان و از میان روابط مفهومی میان جملات، تضمن معنایی از کارآیی ویژه ای در تحلیلِ معنای نشانه های زبانی در متن برخوردارند. برای بیان نقش روابط مفهومی درگسترش و دگرگونی معنایی نشانه های زبانی، «نیاز» در شعر حافظ برگزیده شد. یافته ها نشان می دهند؛ روابط مفهومی میان واژگان و میان جملات، پیوندهای معنایی میان؛ «زهد» و« عُجب»، «خودبینی»، «کبر»، «فریبکاری» و «ریا»، معنای «زهد» را گسترش داده چنانکه با «ریا» شمول معنایی پیدا کرده و ترکیب «زهد ریا» را پدید آورده است. معانی بافتی کلید واژگان؛ «زهد» و «ریا» و «نیاز» نشانگر آن است که حافظ در کنار روند آسیب شناسی اجتماعی و فردی «زهد»، پیوندهای پیچیده ای از دلالت ها و ارجاعات معانی ضمنی مبتنی بر تقابل میان «نیاز» و «زهد» آفریده که معنای نشانه ی «نیاز» را گسترش داده است و با پیوند و همپوشانی معنایی « نیاز» با اصطلاح «فقر عرفانی» مفهوم «زهد حافظانه» را در آن گنجانده است. بنابراین روابط مفهومی علاوه بر توان دستیابی بر نگرش شاعر، زمینه ی شناخت معانی گوناگون واژگان کلیدی متن را نیز فراهم می کند.
واژگانی شدگی، چارچوبی برای تبیین فعلِ غیر ساده حرکتی در زبان فارسی/ندا ازکیا/فرهاد ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود مفهوم حرکت در همه زبان های دنیا، برخی از زبان شناسان ازجمله لئونارد تالمی تلاش کرده اند نشان دهند این مفهوم به شکل های مختلف در زبان های مختلف رمز گذاری می شود. بر همین اساس، کوشیده اند زبان ها را به رده های مختلف تقسیم بندی کنند. به این ترتیب، خودِ مفهوم حرکت به دو صورت فعل ساده و فعل غیرساده تجلی می یابد. با توجه به بحث برانگیزبودن مقوله فعل، به ویژه فعل غیر ساده، در زبان فارسی، در مقاله حاضر تلاش شده است تا توصیفی از فعل های حرکتی غیرساده در چارچوب الگوهای واژگانی شدگی ارائه شود و از منظری معنایی و شناختی تبیین گردد. بر این اساس، مشخص شد برروی پیوستاری از نهایت واژگانی شدگی تا نهایت قمر محوری، برخی از فعل های غیر ساده مانند فعل های ساده در قطب واژگانی شدگی جای می گیرند و بقیه آنها براساس میزان زایایی و رفتار نحوی شان، برروی این پیوستار پراکنده می شوند.
مطالعه و بررسی تصویر شرق در آثار ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت شرق و دنیای ادب و هنر شرقیان بیش از هر چیز مرهون شرق شناسان و نویسندگانی است که در شناساندن فرهنگ های شرقی پیشتاز بودند و این امر مهم از سده های هفده و هجده میلادی شروع شده و در قرن نوزدهم و بیستم رنگ و بوی علمی، تطبیقی و آکادمیک به خود گرفت. از میان این ادیبان شرق نگار، ویکتور هوگو، پیشوای مکتب رُمانتیسم، شاعر و نویسنده قرن نوزده فرانسه، از ورای نوشته ها و ترجمه های شرق شناسان، به ویژه با شناختن آیین زرتشتی و شاعران و ادیبان ایرانی همچون سعدی، فردوسی و حافظ، توانست مفاهیم و اندیشه های شرقی را در قالب اشعار حماسی و تاریخیِ خود به شکل منظوم بسراید. ذهن خیال پرداز و رُمانتیک ویکتور هوگو در بیان تصویر زیباییِ هنر و سُنت هایِ مشرق زمین، در طول اشعار وی موج زده و خواننده معاصر را هم چون خواننده قرن نوزده مجذوب روشنایی های اهورایی می کند. در این مقاله سعی بر آن داریم تا با نشان دادن تاثیر و الگوپذیریِ هوگو از افکار زرتشتی، هنر و فرهنگ شرق و خالقان شاهکارهای ادبی زبان فارسی، اُفق جدیدی در درک و واکاویِ دنیای خیال و تحلیل اندیشه های استنباطی وی از تاریخ، جامعه و انسانیت ترسیم کنیم.
تحلیل روایی دو داستان کوتاه به کی سلام کنم؟ از سیمین دانشور و زن زیادی از جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظرگاه روایی به عنوان الگوی نقادانة زبان شناختی- روایی، زمینة تحلیل گفتمان روایی را از طریق نحوة عرضه داشت گفتار درمتون ادبی به دست می دهد. در این راستا دو داستان کوتاه به کی سلام کنم ؟از سیمین دانشور و زن زیادیاز جلال آل احمد اگرچه به دلیل مشابهت ظاهری در بهره مندی از راوی اول شخص، انتظار مواجهه با نظرگاه روایی یکسان را برای مخاطب به وجود می آورد؛ اما سازوکارهای زبانی- روایی متفاوت درون داستان ها به همراه متعلق بودن نویسندگان به دو نوع گفتمان متفاوت تکنیک محور و متعهد ادبیات معاصر ایران و جنسیت متفاوت آنان، بستر مناسبی برای تحلیل مقایسه نظرگاه روایی در دو داستان به وجود آورده است. به این منظور هر دوداستان با توجه به الگوهای زبان شناختی- روایی، در دو سطح اجزا و نحو کلام برسی و این نتیجه حاصل شده است که در داستان به کی سلام کنم ؟خلاف داستان زن زیادیبرای پیشبرد روایت از زمان افعال حال، عدم وجهیت منفی در سطح اجزای کلام، نظرگاه اول شخص مثبت قهرمان و کانون سازی درونی حاصل از آن استفاده شده و همچنین از کلام گسسته بهره برده است که این مشخصه ازجمله عوامل موفقیت دانشور درکانون سازی درونی درسطح نحو کلام تلقی می شود. این درحالی است که در داستان زن زیادیکه از افعال گذشته ساده و بعید، وجهیت منفی به همراه بسامد بسیار پرسش های بلاغی وجملات طولانی با سیری منطقی استفاده می شود، مشخصه هایی وجود دارد که میان این داستان و به کی سلام کنم؟ فاصله ایجاد می کند، تا آنجا که از پسِ شخصیت زن که راوی درون داستانی نیز است، صدای آل احمد شنیده می شود و باوجود تلاش آل احمد، نظرگاه درونی حاصل از آن منفی و بیرونی به نظر می رسد . همچنین حضور دو راوی درونی و بیرونی درنهایت به دو نوع مؤلف پنهان و گفتمان غالب حاصل از آن انجامیده است.
مقایسه صفات فعلی فاعلی و مفعولی در زبان روسی و فارسی
حوزههای تخصصی:
صفت فعلى فاعلى و مفعولى در هر دو زبان، همانطورى که از نامشان پیدا است، ویژگى هاى موصوف خود را بیان مى نمایند. این دو صفت، ضمن بیان ویژگى موصوف، بیان کنندهء عمل فعلى اند که از آن مشتق شده اند. صفات فاعلى و مفعولى در زبان فارسى از تمام افعال مى توانند مشتق شوند، ولى در زبان روسی صفت فعلى مفعولى فقط از افعال گذرا (متعدى) ساخته مى شوند. در زبان فارسى فقط صفات مفعولى مى توانند بیان کنندهء رمان باشد، در صورتى که در زبان روسى هم صفات فعلى فاعلى و مفعولى چه از لحاظ شکل و چه از لحاظ معنی داراى مفهوم زمان اند.