فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره بررسی تأثیر متغیر طبقه اجتماعی در گسترش واژگانی و ساختاری زبان نوشتاری دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر مشهد است. در این مقاله، در چارچوب نظریه بازیل برنشتاین که به بررسی تأثیر متغیر طبقه اجتماعی بر روی گونه زبانی دانش آموزان مقطع ابتدایی و کاربرد تعدادی از مقوله های دستوری شامل : تعداد واژه ، اسم ،... می پردازد، پرداخته شد تا به سؤالات تحقیق پاسخ داده شود. برنشتاین (1975) در نظریه خود دوگونه زبانی محدود و گسترده را که متأثر از ساختارهای اجتماعی متفاوتند مطرح می کند و به مفهوم کنترل اجتماعی ، نقش انواع خانواده ، توزیع طبقاتی متغیر توالی های پایانی ، توالی های خود محور و جامعه محور در کاربرد دو گونه زبانی محدود و گسترده اشاره می کند. نتیجه به دست آمده از مقاله حاضر نشان می دهد که تفاوت های طبقاتی و ساختارهای اجتماعی می توانند به عنوان عاملی مهم برای تمایز نوع گونه زبانی و در نهایت میزان مهارت دانش آموزان مقطع ابتدایی در به کارگیری زبان باشد.
صفت های فاعلی انگلیسی و معادل آنها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای مشخص نمودن اینکه آیا صفت فاعلی انگلیسی در روند ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی تغییر می کند یا خیر. داده های این تحقیق از کتاب Animal Farm، نوشته جورج اورول (1990) و سه ترجمه آن جمع آوری شده است. بر اساس شیوه تجزیه و تحلیل متن یا محتوا، محقق ساختارهای دستوری زبان فارسی را که معادل صفت های فاعلی انگلیسی هستند، تعیین می کند. از هر فصل کتاب مزرعه حیوانات، 10 جمله مرکب دارای صفت فاعلی انگلیسی انتخاب گردید. این ساختارهای انگلیسی بر اساس مدل کتفورد (1965) درباره تغییر ساختاری در ترجمه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس فراوانی ها و درصدها برآورد شدند. در توزیع ساختارهای دستوری فارسی، ساختارهای فعلی بیشترین فراوانی (40 درصد) و معانی ضمنی و عبارت ها کم ترین فراوانی ( 3 درصد) را به خود اختصاص دادند. سایر ساختارهای دستوری فارسی مانند جمله واره ها و قیدها، سطوح مختلف فراوانی را در میان فراوانی ساختارهای ذکر شده در بالا به دست آوردند.
بینامتنیت دو متن: نقد تطبیقی داستان «فریدون» در شاهنامه و «شاه لیر» شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد تطبیقی امروزه می تواند میزان تعاطی فرهنگ ها و تبادل تفکرات را در حوزه ی ادبیات به منظورآشنایی با اصالت، عمق، غنا و تفاهم های فرهنگی و همچنین دوری از تعصبات و یک جانبه نگری های علمی – ادبی، نشان دهد. بررسی تطبیقی دو متن «داستان فریدون» و «لیرشاه» نشان دهنده ی همسرایی و برهم نمایی های ذهنی دو شاعر توانا در دو فرهنگ متفاوت و لاجرم دو زبان متمایز در دو موضع تاریخی گوناگون است. هر چندآگاهانه بودن یا نبودن این «بنیامتنیت» و برهم نمایی قابل اثبات نیست و هر چند خود نویسندگان و محققان بعدی در این مورد چیزی نگفته اند؛ اما آنچه محرز است حضور و وجود همسرایی ها و یکسانی های آشکار در دو متن مورد بحث است. «همسانی پیرنگ»، «تراژدی بودن»، «انگیزه ها»، «خانوادگی بودن»، «تقسیم پادشاهی»، «حضور سرنوشت و تقدیر»، «حضور عرفان سطحی»، «موازی بودن شخصیت ها»، « کشمکش»، «پیشگویی»، «همسرایان»، «بحران» و... از گزاره های مشترک در میان این دو متن است. بررسی و تحلیل این اشتراکات برای نشان دادن قطعیت «بنیامتنیت» در این دو متن مهمترین هدف اصلی است که در این مقاله پی گرفته می شود.
تحلیل گفتمان سه ترجمة انگلیسی قرآن (سوره های حمد و والعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه عبارت است از انتقال یک سیستم زبانی به زبان دیگر که این امر در تمام سطوح زبانی و فرازبانی صورت می گیرد. همین مسئله در ترجمة قرآن نیز صادق است؛ زیرا، در ترجمة این کتاب مقدس نیز نباید، عوامل زبانی و عوامل فرازبانی را خدشه دار کرد. برای بررسی این شواهد، دو سوره از قرآن کریم (فاتحه الکتاب و والعصر) با استفاده از چارچوب تحلیلی حتیم و میسن (1990) در سطح محدودیت های گفتمانی بر روی سه ترجمة متفاوت از قرآن (دو مترجم مسلمان و یک مترجم مسیحی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد در تحلیل این سوره ها بیشترین محدودیت گفتمانی در سطح سازوکار تعدّی بوده است و کمترین آن مربوط به سطح پیوندهای واژگانی است. همچنین، می توان نتیجه گرفت اگر مترجم مسلط به زبان قرآنی و آشنا با سطوح بلاغی آن باشد، به خوبی می تواند در بیشتر موارد، صورت آیه را حفظ کند و کارش را فقط محدود به افزایش، کاهش و تکرار معنایی کند ودر ترجمة قرآن با محدودیت کمتری موفق عمل کند.
عملکرد روایت در رمان کودکی، اثر ناتالی ساروت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکی، اثر اتوبیوگرافی ناتالی ساروت، نویسنده فرانسوی قرن بیستم است. در این اثر، ساروت با تداعی خاطرات، با زدودن مرز بین واقعیت و خیال، شاهکاری میآفریند تا دنیای آمیخته از هر دو عنصر را به خواننده عرضه بدارد. آن چه مایه موجودیت این رمان میشود، گسستن از سنت، ماهیت واقعی و شکل روایی آن است. ساروت در این اثر شکل تازهای از «من» نویسنده را ارایه میکند که گاهی در نقش کودکی ظاهر میشود تا وقایع را نقل کند؛ گاهی نیز به عنوان راوی در متن نقش میآفریند و حوادث را آگاهانه نقد و بررسی میکند. در این جستار سعی میشود به شیوه نوین روایت در کودکی اثر ساروت پرداخته شود تا بتوان برای پرسش زیر پاسخ مناسبی پیدا کرد: چرا ساروت برای بازگویی یادمانهای کودکانهاش از گفتوگوی درون متنی بین راوی و شخصیت استفاده کرده است؟ به موازات بررسی این مقوله، سعی شده است تا با پژوهشی در شیوه نگارش، ساختار اثر و ویژگیهای زبانشناختی و زمانی آن به تفاوتهای اساسی رمان نو با رمان سنتی اشاره شود.
بررسی بافت متن از دیدگاه برجسته ترین زبان شناسان قدیم مسلمان بر اساس الگوی حازم قرطاجنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبانشناسان قدیم مسلمان به مقولة بافت، اعم از زبانی و غیرزبانی توجه داشتهاند. با بررسی و جمعبندی نگرش حازم قرطاجنی الگوی نسبتاً جامعی برای این مقوله میتوان ارائه داد. البته به طور کلی نگاه قدما در این خصوص یکدست و ثابت نیست و میان نگرش اجتماعی به زبان، یعنی توجه به مؤلفههای غیرزبانی و محدود شدن به ساختار زبانی محض در نوسان است، از اینرو باید به زبان شناسی قدیم به عنوان یک کلیت واحد نگریست تا بتوان در پرتو دیدگاههای مختلف، طرح جامعی در خصوص بافت و کارآمدی آن در حوزة کاربست ایجاد کرد. قدما از توجه به بافت اهدافی چون ارزشیابی سطح بلاغت کلام، تحلیل معنای متن و بازآفرینی بافت غیرزبانی مفقود از خلال بافت زبانی داشتهاند و از آن برای دریافت معنا استفاده کرده اند. در این تحقیق با محوریت الگوی استخراجی از کتاب منهاج البلغاء اثر حازم قرطاجنی، دیدگاه قدما در خصوص بافت را بررسی می کنیم.
ساختار جملات شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمله شرطی به لحاظ ساختاری از یک بند پایه و یک بند وابسته تشکیل شده است. بند وابسته معمولاً با پیوندواژه شرط همراه می شود و به لحاظ معنایی وقوع گزاره در بند پایه را محدودبه شرایطی می کند. پژوهش حاضر با اتکا به رویکردی رده شناختی به بررسی ویژگی های ساختاری «بند شرط» و «پیوندواژه شرط» در زبان فارسی پرداخته و با نگاهی توصیفی و بر مبنای مطالعه ای داده بنیاد این ساخت ها را بررسی کرده است. در ارتباط با نقش نحویِ بند شرط، بررسی داده ها نشان داد اگرچه بند شرط عمدتاً نسبت به بند پایه در جایگاه افزوده قرار می گیرد و درنتیجه سازه اختیاری جمله و قابل حذف است، اما گاه مواردی دیده می شود که در آنها حذف بند شرط، جمله را نادستوری می کند. امکان بازنمایی مفهوم شرط در قالب بند قید زمان و موصولی در کنار بندهای شرطی، معرفی انواع پیوندواژه های شرطی زبان فارسی مانند «چنانچه»، «چون» و «که»، همچنین پیوندواژه های بند پایه شامل پیوندواژه های نتیجه ای، علی و مقایسه ای که سه ساخت شرطی را ازهم متمایز می کنند از موضوعات دیگری است که موردتوجه بوده است. معرفی «شرط انتظاری» در بحث محدودکننده های بند شرط و شیوه بازنمایی «شرط منفی» و پیوندواژه های مربوطه مانند «مگر»، «وگرنه» و غیره، همچنین امکان مشروط کردن بخشی از بند پایه، موضوع های دیگر موردبررسی بودند.
متمم فعل و افعال متمم پذیر در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله : 1- ضمن تعریف ، متمم فعل بیان شده است که بعضی از افعال ، چه لازم و چه متعدی ، به یک جزء دیگر نیازمند هستند که آن جزء با حرف اضافه اختصاصی می آید . که این جزء متمم فعل نامیده می شود ؛ 2- به نقد و بررسی متمم فعل در کتب دستو از گذشته تا امروز پرداخته شده است ؛ 3- متمم فعل در تاریخ جهانگشای جوینی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج زیر به دست آمده است : الف - متمم فعل با حروف اضافه «از» ، «بر» ، «به» و «در» هم با فعل لازم هم با فعل متعدی آمده است ؛ ....
فرایندهای واژه آفرینی در گونة گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه زبان فارسی به دلیل تفاوت های امروز آن میان گفتار و نوشتار، اهمیتی خاص دارد. در بسیاری از زبان ها میان این دو گونة زبانی، تفاوت هایی به ویژه از نظر الگوهای دستوری و واژگان مشاهده می شود که اهمیت و ضرورت مطالعة جداگانة هر یک را دو چندان می کند. بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و تحلیل واژه هایی می پردازد که معمولاً در گفتار فارسی زبانان به کار می روند و در نوشتار یا اصلاً به کار نمی روند، یا به ندرت استفاده می شوند و بر مبنای دیدگاه «بوی» (2007)، حاصل فرایندهای واژه آفرینی هستند نه واژه سازی. داده های مورد بررسی در پژوهش حاضر نیز به تبعیت از رویکرد بوی، بر اساس نوع فرایندهای واژه آفرینی شامل کوتاه سازی، آمیزش، ابداع، قیاس، قرض گیری، گسترش استعاری و تبدیل عبارت به واژه در چهار مقولة اسم، فعل، صفت و قید طبقه بندی و بررسی شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان فرایندها و شیوه های یادشده، کوتاه سازی با بیشترین درصد (58/32 درصد) و تبدیل عبارت به واژه و آمیزش با کمترین درصد (به ترتیب با 62/5 و 49/4 درصد) در واژه سازی نقش دارند.
مفهوم شناسی تطبیقی عدالت زبانی (کارکرد زبان در توسعه عدالت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان پدیده ای اجتماعی، با ساخت و نظام ارزش های جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد؛ ارتباطی کاملاً تعاملی و دو سویه؛ به این صورت که هم زبان بر ساخت اجتماعی تاثیر دارد و هم ساخت و بافت اجتماعی و محیط پیرامون افراد بر زبان آن ها تاثیر می گذارد. حتی در برخی موارد ممکن است تفاوت های زبانی به تفاوت های ادراکی از جهان منجر شود. هدف این تحقیق، بررسی تطبیقی کارکرد و نقش زبان در توسعه عدالت در قالب مفهوم جدید و نوظهور عدالت زبانی است و به روش دلفی تاریخی (محدود) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در رویکرد عدالت زبانی، بنیاد های عدالت بر ساخت زبان، توسعه و تقویت توانمندی های زبان شناختی آحاد جامعه بنا نهاده می شود. بنابراین، بر به کارگیری کلمات و واژگان و زبان عدالت محور، به عنوان نخستین گام در رسیدن به جامعه عدل، تاکید می شود و استفاده از واژگان تحقیر آمیز که با هدف برجسته سازی نقایص افراد یا القای نفوذ و قدرت به کار می روند منع می شود.
تبیین و تحلیل رابطه های معنایی در اسامی مرکب برون مرکز فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسامی مرکب بخش مهمی از دایرة واژگان سخن گویان هر زبان هستند و همواره در حوزه های مختلف زبان شناسی مورد مطالعه قرار گرفته اند. ساخت اسامی مرکب حاصل تعامل حوزه های نحو و صرف است و، در این میان، حوزة معناشناسی اسامی مرکب زبان فارسی کم تر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، با رویکردی معنایی ـ شناختی، انواع و چگونگی روابط معنایی اسامی مرکب برون مرکز را بررسی می کنیم. از منظر زبان شناسی شناختی، آن نوع رابطة معنایی که میان اجزای ترکیب وجود دارد معیاری قطعی برای تعبیر نهایی ترکیب است. درواقع چگونگی پیوند اجزای ترکیب با یک دیگر است که منجر به شکل گیری رابطه ای خاص در هر اسم مرکب بین هسته و توصیف گر می شود. اسامی مرکب درون مرکز دارای یکی از اقسام رابطه های معنایی شناخته شده بین اجزای خود هستند؛ درحالی که اسامی مرکب برون مرکز از الگوی مشخصی در این زمینه پیروی نمی کنند و بررسی معنا شناختی این نوع از اسامی مرکب، که از گفتار روزمره و متون مختلف گردآوری شده اند، در تحقیقات در حوزه های فرهنگ نویسی، زبان شناسی پیکره ای، زبان شناسی شناختی و صرف و معناشناسی قابل استفاده است. با داشتن درکی درست از نوع ارتباط سازه های ترکیب، درک و دانش کلی ما از دایرة واژگان ذهنی فارسی زبانان ارتقا می یابد.
پیشنهادی در طبقه بندی تقابل معنایی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
رویکردی رده شناختی به استعاره های مربوط به رنگ در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره، در گذشته، عملاً در حوزه مطالعات ادبی بررسی می شده است؛ اما مطالعات جدید در حوزه زبان شناسی شناختی، به ویژه در زمینه استعاره نشان می دهد استعاره، رابطه میان زبان، اندیشه و فرهنگ را به بهترین شکل ممکن نشان می دهد؛ به همین دلیل، یکی از هدف های اصلی از این تحقیق، بیان این نکته است که چگونه استعاره های مربوط به رنگ با زبان، جهان بینی و فرهنگ فارسی زبانان پیوند خورده اند؛ از این روی، در پژوهش حاضر، استعاره های مربوط به یازده رنگ واژه اصلی را که برلین و کی [2] (1969) پیش نهاد کرده اند، از منابع مختلف گرد آورده و در چهارچوب نظریه استعاره های مفهومی اصلاح شده بررسی کرده ایم که از سوی کوچس [3] (2005) بیان شده و در آن، استعاره، پدیده ای شناختی- فرهنگی در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند با وجود تعدادی کم از استعاره های مربوط به رنگ که منشائی جهانی دارند و احتمالاً در زبان های دیگر نیز به صورتی تقریباً مشابه به کار می روند، بیشتر استعاره های مربوط به رنگ در زبان فارسی، ماهیتی فرهنگی دارند که ممکن است به دلیل وجود تجربیات گوناگون، فرایندهای شناختی متفاوت، بافت های اجتماعی ویژه و حتی محیط جغرافیایی خاص به وجود آمده باشند.
دیدگاه های آواشناختی سراج الدین علی خان آرزو بر اساس رساله مثمر
حوزههای تخصصی:
بررسی موضوع زن در آثار چخوف و جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله زن همواره مورد توجه نویسندگان و هنرمندان جهان بوده است و در دوران مختلف حیات بشر، مسایلی که با این موضوع مرتبط بودند با دیدگاه های متفاوت توسط شاعران و نویسندگان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از میان این نویسندگان آنتون چخوف و سید محمد علی جمالزاده هم در آثار خود شخصیت زنان را وصف کرده اند. در مقاله حاضر، سعی گردید به این سئوال پاسخ داده شود که شباهت ها و تفاوت های دیدگاه های چخوف و جمالزاده در توصیف سیمای زنان چیست؟ بر خلاف جمالزاده که زن را در آثارش تک بعدی نشان داده است، سیمای زنان در آثار چخوف بسیار متنوع توصیف شده اند. از نظر جمالزاده در ایران در اوایل قرن بیستم زنان کمتر در فعالیت های اجتماعی شرکت می کردند. براساس آثار جمالزاده می توان گفت که زن ایده آل در نگاه مردان ایرانی این دوره، کدبانوی مطیعی است که از صبح تا شب در خانه زحمت می کشد، عفت و پاکی اخلاقی خود را حفظ می کند و به همسرش وفادار است. اما چخوف با توجه به اینکه پزشک و روانشناس بود، خوب می دانست که زنان دارای طبیعتی پیچیده و گاهی غیرقابل درک هستند و به همین دلیل در آثارش به توصیف روحیات زنان بیش از ظاهر آنان توجه شده است، چیزی که در آثار جمالزاده کمتر به چشم می آید.
بررسی ساخت مرکب های برون مرکز زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار و معنای واژه های مرکب همواره یکی از موضوعات مورد توجه زبان شناسان و دستوریان بوده است. زایابودنِ فرایند ترکیب در بسیاری از زبان ها از جمله فارسی و انگلیسی، خود می تواند دلیل موجهی برای توجه زبان شناسان به این فرایند باشد. واژه های مرکب را به لحاظ ساختار معنایی و وجود هسته معنایی در ترکیب می توان به واژه های مرکب درون مرکز، برون مرکز، دوسویه و متوازن تقسیم کرد. هریک از این گروه ها را نیز می توان، ازلحاظ ساختاری، در گروه های کوچکتری جای داد. واژه های مرکب برون مرکز در تقابل با واژه های مرکب درون مرکز معنا و مفهوم پیدا می کنند. برخلاف ترکیبات درون مرکز، بسیاری از ترکیبات برون مرکز معنای استعاری دارند، لذا از این دسته ترکیبات در زبان فارسی، می توان برای فرایند واژه سازی در برابرنهادهای واژه های علمی و بیگانه استفاده کرد. هدف پژوهش حاضر، ابتدا ارائه توصیفی از فرایند ترکیب، به ویژه ترکیب های برون مرکز، و سپس طبقه بندی واژه های برون مرکز فارسی براساس طبقه بندی باور (2009) است. در این پژوهش نشان می دهیم که برون مرکزبودنِ ترکیب در فارسی، در اغلب موارد، وابسته به ساختار نیست بلکه به دامنه ارجاع ترکیب بستگی دارد. داده های پژوهش حاضر از بررسی متون آموزشی زبان و ادبیات فارسی دبیرستان سال تحصیلی 1393 به دست آمده اند.
تشریح دوگانگی نماد آتش در آیین زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه متمایز آتش و تاثیر ژرف آن بر زندگی روزمره و تاریخ جوامع بشری، آن چنان که مد نظر گاستون باشلار و دیگر نظریه پردازان نقد مضمونی است مستلزم این است که از گستره های مختلف دانش مدد بجوییم. تاریخ، روانشناسی، جامعه شناسی، شاخه های مختلف علم فیزیک، قوم شناسی و مردم شناسی تاریخی، هر یک بخشی از این گستره هستند. مقاله حاضر بدون بهره گیری از همه این زمینه ها به این نکته می پردازد که آتش به صورت بالقوه می تواند طیف گسترده ای از معانی را به همراه داشته باشد. همین امر، این عنصر را به مجموعه ای معنایی و به دنبال آن مجموعه ای از مفاهیم نمادین مبدل می سازد. از ورای این ویژگی های نمادین است که ما به بررسی این پدیده خواهیم پرداخت و توصیفات و تحلیل های خود را بر پیرامون محور دوگانگی و تناقض بزرگ این پدیده پیش خواهیم برد (آتش مخرب / بارور کننده؛ نماد زندگی / نماد مرگ). در این راستا، اساس کار خود را بر پایه آیین زرتشت بنا می نهیم که بیش از دیگر آیین ها و سنن، ویژگی های نمادین آتش را بارز و ارزشمند می سازد.