مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
رنگ واژه
حوزه های تخصصی:
استعاره، در گذشته، عملاً در حوزه مطالعات ادبی بررسی می شده است؛ اما مطالعات جدید در حوزه زبان شناسی شناختی، به ویژه در زمینه استعاره نشان می دهد استعاره، رابطه میان زبان، اندیشه و فرهنگ را به بهترین شکل ممکن نشان می دهد؛ به همین دلیل، یکی از هدف های اصلی از این تحقیق، بیان این نکته است که چگونه استعاره های مربوط به رنگ با زبان، جهان بینی و فرهنگ فارسی زبانان پیوند خورده اند؛ از این روی، در پژوهش حاضر، استعاره های مربوط به یازده رنگ واژه اصلی را که برلین و کی [2] (1969) پیش نهاد کرده اند، از منابع مختلف گرد آورده و در چهارچوب نظریه استعاره های مفهومی اصلاح شده بررسی کرده ایم که از سوی کوچس [3] (2005) بیان شده و در آن، استعاره، پدیده ای شناختی- فرهنگی در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند با وجود تعدادی کم از استعاره های مربوط به رنگ که منشائی جهانی دارند و احتمالاً در زبان های دیگر نیز به صورتی تقریباً مشابه به کار می روند، بیشتر استعاره های مربوط به رنگ در زبان فارسی، ماهیتی فرهنگی دارند که ممکن است به دلیل وجود تجربیات گوناگون، فرایندهای شناختی متفاوت، بافت های اجتماعی ویژه و حتی محیط جغرافیایی خاص به وجود آمده باشند.
تحلیل صرفی و معنایی رنگ واژه ها در زبان گرجی فریدون شهر: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساکنان فریدون شهر اصفهان به زبان گرجی تکلم می کنند که از زبان های قفقازی جنوبی است. این زبان در همزیستی با زبان فارسی به لحاظ واژگانی از آن تأثیر پذیرفته است. هدف از مقاله حاضر بررسی ساخت واژی و تحلیل استعاری-شناختی رنگ واژه های زبان گرجی فریدون شهر در چارچوب معناشناسی شناختی و با تکیه بر آراء برلین و کی (1969) است. جامعه آماری این پژوهش میدانی همه گرجی زبانان ساکن فریدون شهر، و حجم نمونه شامل 10 گویشور است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که تعداد اندکی از رنگ واژه ها به لحاظ ساخت واژی بسیط اند و از این میان تنها شش رنگ واژه، شامل thԑthri سفید، avi∫ (سیاه)، tsˡithԑli (قرمز)، tsˡɔnԑ (سبز)، qˡithԑli (زرد) و lurǰi(آبی) رنگ واژه های اصلی این زبان را تشکیل می دهند، در حالی که تعداد بیشتری از آنها، یعنی رنگ واژه های غیراصلی، مشتق، مرکب و یا مشتق-مرکب هستند و اغلب از زبان فارسی قرض گرفته شده اند. علاوه بر این، برخی رنگ واژه های گرجی کاربرد استعاری دارند و یا در عبارات زبانی استعاری وارد می شوند و این عبارات غالباً دارای بار معنایی و عاطفی منفی هستند. گستردگی رنگ واژه ها در این زبان به واسطه اقلیم جغرافیایی، سبک زندگی اجتماعی و ساده زیستی گویشوران، نسبت به زبان فارسی اندک است.
هزاروششصد رنگ واژه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
7 - 44
حوزه های تخصصی:
رنگ واژه ها و نامگذاری رنگ ها مسئله ای است که همواره توجه زبان شناسان را به خود جلب کرده است. چشم انسان قادر به تشخیص بیش از هفت میلیون رنگ است. زبان ها در فرهنگ های گوناگون کوشیده اند تا دامنه ای از این رنگ ها را به صورت واژگانی بازنمایی کنند. رنگ واژه ها و رده شناسی آن ها یکی از مطالعات محوری در دهه های اخیر به شمار می آید. درحالی که برای بیشتر رنگ ها واژه های بومی در زبان فارسی موجود است، به دلیل دردسترس نبودن، هر سال تعداد بیشماری از رنگ واژه های غیربومی وارد این زبان می شود. هدف این مقاله ارائه فهرستی از رنگ واژه ها در فارسی، بررسی ساخت صرفی آن ها، بومی سازی و غنابخشیدن به فرهنگ و زبان فارسی است. نگارنده تاکنون بیش از هزاروششصد رنگ واژه گردآوری کرده است. این واژه ها به دو دسته بسیط و غیربسیط تقسیم می شوند. تنها %2.74 از رنگ واژه های فارسی بسیط هستند و %97.26 آن ها ساختی غیربسیط دارند. فارسی زبانان به دو روش پسوندافزایی و ترکیب نحوی رنگ واژه سازی می کنند. %50.50 از رنگ واژه های غیربسیط ساختی اشتقاقی دارند و %46.76 باقی مانده ترکیبی هستند. اشتقاق و ترکیب زایاترین و پربسامدترین فرایندهای رنگ واژه سازی در زبان فارسی می باشند.
بازشناسی رنگ بنفش در فرهنگ و ادب فارسی با تمرکز بر متن شاهنامه فردوسی(با استناد بر نظریه برلین-کی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
9 - 41
حوزه های تخصصی:
اثری از اصطلاح رنگ آبی در ادبیات فارسی تا قرن 12ش نیست، اما اصطلاح رنگ بنفش به وفور و به ویژه در شاهنامه فردوسی مشاهده می شود. درحالی که بر اساس نظریه برلین-کی، زبان های بشری در پنجمین مرحله تکامل واجد اصطلاحی برای رنگ آبی می شوند و سپس در مرحله هفتم صاحب اصطلاح رنگ بنفش می شوند. این پژوهش درصدد است به این پرسش ها پاسخ دهد که مشخصات رنگ بنفش در شاهنامه فردوسی چه هستند؟ این مشخصات چقدر با تعریف امروزی بنفش در زبان فارسی تطابق دارند؟ این پژوهش با بهره گیری از نظریه برلین-کی، و با بررسی مصادیق رنگ بنفش در متن شاهنامه (تصحیح خالقی مطلق)، و تطبیق آن ها با توصیفشان در ابیات دیگر شاهنامه و اشعار دیگر شعرای ادبیات فارسی، به شناسایی مشخصات رنگ بنفش در متن شاهنامه و ارتباطش با تعریف امروزی آن در زبان فارسی می پردازد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که مشخصات رنگ بنفش در شاهنامه با آبی لاجوردی مطابقت داشته و با مفهوم رنگ بنفش در زبان فارسی امروزی تطابق ندارد.
استعاره در رنگ واژه های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
41 - 80
حوزه های تخصصی:
رنگ واژه ها پرتویی از نظام مفهومی انسان اند که بازتابی از ویژگی های شناختی و زبانی او را بازنمایی می کنند. نظام مفهومی انسان اساساً ماهیتی استعاری دارد. استعاره سازوکاری شناختی و از جمله شگردهای زبانی است که می تواند در رنگ واژه سازی و گسترش مقوله ای رنگ ها نقش آفرینی کند. این پژوهش به بررسی استعاره در رنگ واژه های فارسی و ساخت استعاری مقوله های رنگ در زبان فارسی پرداخته است. در این پژوهش، بر پایه رویکرد معنی شناسی واژگانیِ شناختی، 910 رنگ واژه در زبان فارسی تحلیل شده است. پس از توصیف حوزه های معنایی مؤثر در کاربرد استعاری رنگ واژه های فارسی و تحلیل ساخت استعاری مقوله های رنگ، به بسامد کاربرد حوزه های معنایی در رنگ واژه ها و گرایش مقوله های رنگ برای مشارکت در ساخت استعاری رنگ واژه های فارسی پرداخته شده است. استعاره از جمله سازوکارهای شناختی است که در شکل گیری مقوله های رنگ در زبان فارسی و گسترش مفهومی آنها نقشی اساسی دارد. حوزه هایی که پدیده های آنها در ساخت استعاری رنگ واژ های زبان فارسی مشاهده شده اند عبارت اند از: حوزه گیاه، حوزه جانور، حوزه خوراک، حوزه بدن، حوزه کانی، حوزه پدیده طبیعی و حوزه اشیاء. بسامد کاربرد و توزیع این حوزه های معنایی در مقوله های رنگ فارسی یکسان نیست. علاوه براین، میزان مشارکت مقوله های رنگ در ساخت استعاری رنگ واژه های فارسی و گرایش هر کدام از آنها به حوزه های معنایی مبدأ در نگاشت استعاری نیز متفاوت است.
نقش رنگ واژه ها در ساخت جاینام های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام های جغرافیایی از بخش های قدیمی هر زبان هستند. جای نام شناسی علم بررسی نام مکان های جغرافیایی است و هدفش بررسی نام های جغرافیایی به قصد دست یابی به ریشه، معنا و ساختار آن ها است. در نام های جغرافیایی ایران رنگ واژه هایی هم چون سفید (آق)، سرخ، سبز، کبود، زرد (زرین)، سیاه (قره) و مانند آن پربسامد هستند. چگونه ممکن است درخت سیاه باشد و چشمه زرد و خاک سفید؟ پرسش این تحقیق آن است که رنگ واژه ها در ساخت جای نام های ایران چه نقشی دارند؟ پیکره نام هایی که در این تحقیق بررسی شده اند، اغلب از در گاه ملی آمار ایران و در مواردی اندک از منابع دیگر به دست آمده اند. نتیجه بررسی نشان می دهد که یکی از ویژگی های پرتکرار در ساخت جای نام ها استفاده از رنگ واژه ها است. رنگ خاک، یا بستر زمین، رنگ گیاهان و گل ها و نیز جلوه های مختلف آن ها از دور (همانند رنگ تیره یا سبز دریا از دور) رنگ فلزات و کانی ها و مواردی از این قبیل باعث شده که مردم هر جامعه ای برای بار اول از ویژگی ظاهری هر مکان برای اشاره به آن استفاده کنند. روش به کار رفته در این تحقیق قیاسی است؛ به این صورت که جای نام استان های مختلف با زبان ها و گویش های مختلف، باهم مقایسه می شوند.
مطالعه تطبیقی رنگ واژه ها در شعر «سیمین بهبهانی» و «گلرخسار صفی آوا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
693 - 722
حوزه های تخصصی:
رنگ ها بر درک انسان از پدیده های هستی اثرگذارند. گرایش ذهنی به رنگ و استفاده از طیف های آن، بازتاب کنش های گوناگون روانی است. هر رنگ اثری ویژه بر جسم و روح انسان بر جای می گذارد که به وسیله دو دانش فیزیولوژی و روان شناسی قابل اثبات است. شاعران به سبب نگاه حسّی و دگرگونه دیدن جهان، دریافت عمیق تری از رنگ ها دارند که بازتاب آن در شیوه های گوناگون تصویرسازی از تشبیه و استعاره تا حس آمیزی، آشنایی-زدایی و نمادپردازی مشهود است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی شعر سیمین بهبهانی و گلرخسار صفی آوا، دو شاعر زن معاصر از ایران و تاجیکستان را از منظر نظریه رنگ ماکس لوشر واکاوی کرده است. هر دو شاعر به گذر از سنّت و نوآوری در شعر متمایل اند و بسیاری از تصاویر اعماق و اتّفاقی شعر آنان به وسیله رنگ و آفرینش رنگ واژه های بدیع حاصل شده است. مضمون و موتیف غالب شعر بهبهانی زنان و جایگاه آنان و در سروده های صفی آوا، وطن و دغدغه های مرتبط با آن است و در نوشتار حاضر تحلیل روان شناسی رنگ ها نیز اغلب در همین راستا صورت گرفته است. حاصل آنکه هر دو به جهت غلبه روحیّه اندوهگین و ناامید از رنگ سیاه بیش از هر رنگ دیگری استفاده کرده-اند امّا با استفاده از قرمز و سبز آن را تلطیف کرده و مخاطب را به بهبود اوضاع امیدوار کرده اند. با این وجود در این حیطه اشعار بهبهانی در قیاس با صفی آوا به دلیل مهارت او در تکنیک پردازی، استفاده همه جانبه از ابزارهای فرهنگی، روان شناسی، وسایل ارتباط جمعی و کهن الگوها دارای بسامد،