مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
معنی شناسی واژگانی
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
تتمّهاى بر واژگان بیگانه در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار از واژگان بیگانه در قرآن بحث می کند. نویسنده با توجه به پژوهش های زبان شناختی و تاریخی واژه های زیر را بررسی می کند: اب، ابابیل، ابراهیم، ابریق، ابلیس، اجر، احبار، آدم، ادریس، ارائک، آزر، ارم، اساطیر.
بررسی ساختواژی و معنایی پسوند «-گر» در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش پسوند «-گر» زبان فارسی را از نظر ساختواژی و معنایی بر پایه داده هایی از دو گویش زبان کردی بررسی می کند. در گویش سورانی این پسوند به صورت «-کَر» به کارمی رود. در گویش هَورامی، ستاک حال فعل کردن، «-کَر» و در گویش سورانی، «-کَ» است. سورانی یک پسوند «-َر» ()، مشابه پسوند -er انگلیسی، نیز دارد که نقش عمده اش ساخت اسم فاعل و اسم ابزار است.
در مورد ساختواژه «-گر»، در این نوشتار دو فرضیه مطرح شده است: نخست اینکه این وند از دو تکواژ مقیّد درست شده است (ستاک حال فعل کردن+پسوند «-َر»، هر دو در سورانی)؛ دوم اینکه این وند خود به تنهایی ستاک حال فعل کردن در هَورامی است. سپس این دو فرضیه بر پایه معنی شناسی واژگانی لیبر (2004) و (2009) (اسکلت معنایی، بدنه معنایی، مشخّصه های معنایی و اصل هم نمایگی) به روش توصیفی-تحلیلی ارزیابی و این دستاورد حاصل شده که پسوند «-گَر»، از افزوده شدن پسوند «–َر» به ستاک حال فعل کردن یعنی «-کَ» به دست آمده است.
کدام معنی؟
حوزه های تخصصی:
در نوشته حاضر به دنبال طرح مسأله ای هستم که سال هاست مرا درگیر خود کرده و هنوز در هیچ مقاله یا کتابی ندیده ام که کسی به آن پرداخته باشد. مسأله بر سر این است که اگر قرار باشد، مطالعه «معنی» پیچیده ترین بخش زبان شناسی را به خود اختصاص دهد، در هریک از شاخه های مطالعه زبان، کدام «معنی» باید مدّ نظر قرار گیرد. برای دستیابی به پاسخی مقبول برای این پرسش، ابتدا به معرفی عمده ترین نظریه هایی خواهم پرداخت که ادعای مطالعه «معنی» را داشته و دارند. سپس نارسایی های هریک از این دیدگاه ها را برخواهم شمرد، و در نهایت معلوم خواهم کرد که دست کم به باور من، در مطالعه بخش ها و سطوح مطالعه زبان، ما نیازمند کدام «معنی» هستیم.
تحلیل معنایی واژگان زبان فارسی بر مبنای رویکرد معنی شناسی قالب بنیاد
حوزه های تخصصی:
معنی شناسی قالب بنیاد نخستین بار از سوی چارلز فیلمور و پس از طرح مفهوم «قالب» از سوی او (1977الف، 1977ب، 1985، 1987) به مثابه نگرشی در چهارچوب معنی شناسی شناختی مطرح شد. فیلمور در این رویکرد واژگانی، اصطلاح «قالب» را به مثابه شیوه ای برای تحلیل های معنایی زبان طبیعی به کار می برد. نگارنده نوشته حاضر با استفاده از نمونه های متعددی از زبان فارسی معیار به ارزیابی میزان کارایی این نظریه در زبان فارسی می پردازد تا جامعیت آن را به کمک زبانی معلوم کند که مورد بحث و بررسی فیلمور نبوده است. نتیجه این ارزیابی نشان می دهد که فیلمور در طرح این نظریه اش برخلاف ادعای اصلی معنی شناسان شناختی به دنبال صوری سازی رفته است؛ آن هم به گونه ای که نه تنها در بسیاری از موارد، اغلب افعال زبان فارسی در قالب های فیلمور پیش بینی نشده اند، بلکه در موارد متعددی قالب ها در هم تلفیق می شوند. عدم کارایی مطلوب این نظریه، دست کم در مورد زبان فارسی، ناشی از نادیده گرفتن این واقعیت است که وقتی ما چیزی را در جهان خارج می بینیم، آن را با توجه به اینکه به چه شکل «درک»ا ش کرده ایم، وارد زبان می کنیم. نوع درک ما از صحنه های پیرامونمان، تعیین کننده نوع جملاتی است که به زبان می آوریم. اینکه ما صرفاً با توجه به چند عنصر موجود در یک صحنه بخواهیم به قالب مشخصی قائل شویم و به تبیین معنایی بپردازیم، چندان مطلوب و صحیح به نظر نمی رسد.
قالب های معنایی «خوردن» ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسیِ فعل خوردن ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی پرداخته شده است. در این پژوهش که پژوهشی توصیفی است، ابتدا با استفاده از چند منبع، افعال هم معنا با خوردن استخراج شد و تفاوت های آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از منابع متعددی، مانند پیکره همشهری، کتاب های الکترونیکی، وبلاگ ها و منابع قابل جستجو با رایانه و جملات ثبت شده توسط دانشجویان از محاوره های روزانه، رخدادهای مختلفِ خوردن استخراج شد و ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش به دنبالِ پاسخ گویی به سؤالات زیر بودیم: چه تفاوتی بین فعل های مختلفی که به انواع مختلف خوردن اشاره می کنند وجود دارد؟ قالب های معناییِ مختلفِ فعلِ خوردن چیست؟ آیا این قالب ها برای تبیینِ معناییِ باهم آیی های شامل این فعل قابل استفاده اند؟ نتایج نشان داد تفاوت های نحوی، معنایی و کاربردشناختی، افعال هم معنا با خوردن را از هم متمایز می کند. واکاویِ رخدادهای فعل خوردن به یافتن 26 قالب معنایی برای این فعل منجر شد که برخی قابل دسته بندی و قرار گرفتن زیر چتر قالب هایی کلی تر مانند قالب های هماهنگی و همزمانی، درتماس قرارگرفتن و نابودی بودند. با استفاده از قالب های معناییِ یافته شده و برخی از ویژگی های معنایی این قالب ها، چگونگیِ شکل گیریِ برخی از باهم آیی های شاملِ خوردن تبیین شد.
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی: فرض ها، مفاهیم و اهداف
حوزه های تخصصی:
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی، رویکردی تجزیه پذیر در معنی شناسی واژگانی برای تحلیل معنا است که از سوی آنا ویرزبیکا مطرح شد و تاکنون در مورد بیش از 30 زبان در سراسر جهان به کار رفته است. کلیف گودارد در کنار وی بیشترین سهم را در معرفی آن داشته است. ادعا این است که هسته کوچکی از معانی جهانی و اساسی به نام نخستی های معنایی وجود دارد که از راه واژه ها یا دیگر عبارات زبانی در همه زبان ها قابل بیان است و می تواند به عنوان ابزاری برای تحلیل معانی واژه های پیچیده زبان ویژه و فرهنگ ویژه به کار رود. در این رویکرد از واژگان (نخستی های معنایی) و قواعد نحوی خاصی (دستور زبان ترکیبی) برای تحلیل معنا استفاده می شود. هدف از نگارش این مقاله، معرفی این رویکرد است تا از این طریق زمینه آشنایی خوانندگان و به تبع آن پژوهش در این چارچوب در مورد زبان ها و گویش های ایرانی فراهم شود. در ادامه، به تحلیل معنایی چند واژه در زبان هورامی در چارچوب این رویکرد پرداخته شده است و نشان داده شده است که این رویکرد از توان بالایی در توصیف و تبیین ظرافت های معنایی و بار فرهنگی واژگان در زبان های مختلف برخوردار است.
تحلیل و نقد کتاب The Generative Lexicon(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
119-140
مقاله حاضر به معرفی و نقد کتاب واژگان زایشی اثر جیمز پاستیوسکی می پردازد. نظریه واژگان زایشی چهارچوبی را برای نمایش و بازنمود دانش زبانی پیش می نهد که بازنمایی های معنایی واژگانی عرضه شده در آن درواقع بخشی از اطلاعات ذخیره شده در واژگان اند. در این رویکرد، تلاش بر این است تا کاربرد خلاقانه زبان شرح داده شود و با در نظرگرفتن ساختار و سطوح بازنمودیِ چندگانه برای انواع مختلف اطلاعات واژگانی شیوه تازه ای برای زایش معانی متعدد ازطریق فرایندِ ترکیب عرضه شود. در این مقاله، ابتدا مقدمه ای کوتاه در معرفی اثر ارائه می شود. سپس، در بخش دوم، نظریه واژگان زایشی معرفی می شود. در بخش سوم، ساختار و محتوای کتاب معرفی می شود و در بخش چهارم کتاب در قالب دو زیربخش الف) ارزیابی ظاهری، شکلی، و ساختاری و ب) ارزیابی محتوایی نقد می شود. در بخش پایانی مقاله، نتیجه گیری و ارزیابی نهایی اثر ارائه خواهد شد.
بررسی تقابل معنایی در واژگان گونه یزدی
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵
31 - 46
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی علمی گویش ها، گونه ها و لهجه ها می تواند زمینه ای مناسب برای شناخت بهتر زبان های ایرانی و آشناسازی مردم با فرهنگ و زبان کهن ایرانی فراهم آورد. گونه یزدی نیز که از گروه زبان های جنوب غربی است، برخی از ویژگی های زبان ایران باستان را در خود حفظ کرده و منبعی مناسب برای پژوهش های زبانی به شمار می آید. در مقاله حاضر سعی بر این است که بحث تقابل معنایی به عنوان یکی از شناخته شده ترین روابط معنایی در واژگان یزدی بررسی شود. این مطالعه نشان می دهد که دو واژه متقابل علاوه بر رابطه دوری به طور همزمان از رابطه نزدیکی نیز برخوردار هستند و حدِّاقل دارای یک نقطه اشتراک معنایی اصلی هستند. واژگان کلیدی این مقاله معنی شناسی ساختگرا، معنی شناسی واژگانی، تقابل معنایی، واژگان گونه یزدی می باشد و معنی شناسی یکی از شاخه های اصلی زبان شناسی به شمار می رود و به مطالعه معنی در زبان می پردازد. که به طورکلی معنی شناسی زبانی به مطالعه ویژگی های معنایی زبان های طبیعی می پردازد