فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
219 - 244
حوزههای تخصصی:
| سال شانزدهم | شماره 61 | تابستان 1403 | صفحات 219 تا 244 |
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (موردمطالعه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب) است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی اکتشافی و از نوع آمیخته است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی را خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی شرکت تشکیل می دهند. تعداد خبرگان 22 نفر که به روش غیراحتمالی قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل 725 نفر شناسایی و از این تعداد یک نمونه 251 نفری به روش تصادفی ساده انتخاب شد. در مرحله کیفی براساس مصاحبه های انجام شده و تحلیل متون با استفاده از تکنیک های کدگذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های متغیرهای تحقیق شناسایی شدند و سپس با استفاده از آزمون دلفی فازی، عوامل شناسایی شده ارزیابی و ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا تعیین شد. در مرحله کمی نیز داده های خام بدست آمده از نمونه آماری با استفاده از تکنیک های آماری مناسب و نرم افزار Smart PLS 3.2.9 و SPSS 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آزمون مدل معادلات ساختاری جهت تبیین و بررسی الگوی ارائه شده انجام شد. نتایج آن نشان داد که مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا رابطه مثبت و معناداری دارد و تمامی ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا دارای رابطه معناداری با متغیر اصلی خود هستند و با توجه به تأیید شاخص های برازش مدل، الگوی نهایی پژوهش از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
آینده پژوهی آموزش و توسعه منابع انسانی: روندها، پیامدها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
34 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تبیین روندهای مؤثر آموزش و توسعه بود. پژوهش حاضر، یک پژوهش کیفی آینده نگارانه است که با استفاده از روش های مرور نظام مند و پایش محیطی صورت گرفته است. جامعه پژوهش، کلیه اسناد دیجیتالی، سایت های آموزشی، تخصصی و حرفه ای مرتبط با آموزش و توسعه از سال 2015 تا 2024 در شبکه جهانی وب و با کلیدواژه های مشخص به تعداد 96 سند بود که بر اساس مراحل ساندالوکی و باروسو 26 سند نهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هم چنین از شش نفر از مطلعان کلیدی در قالب جلسات کانونی که به صورت هدفمند ملاک محور انتخاب شده بودند برای شناسایی پیامدها و راهبردها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی مایرینگ و برای بررسی روایی و پایایی از چهار معیار اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در نتیجه کدگذاری اسناد، 91 خرده روند در قالب 9روند تأثیرگذار در یادگیری و توسعه منابع انسانی (تغییرهای ساختاری و ماهیت بازار کار، آموزش و توسعه، به عنوان جنبه ای از برند کارفرمایی، فناوری دیجیتال در آموزش/ یادگیری ،آموزش مبتنی بر شایستگی و مهارت های آینده، یادگیری شخصی سازی شده، خودراهبر و مبتنی بر تجربه کارکنان،یادگیری مبتنی بر شبکه/داده و رسانه ، طراحی آموزشی مؤثر مبتنی بر ساختارگرایی ، روش های یادگیری(ترکیبی) مدرن و نوظهور برای محیط کار مدرن و ارزشیابی مستمر و تحلیل و بازخورد مداوم ) پدیدار شده است. در این مقاله پیامدهای هر کدام از روندهای یادگیری و توسعه تبیین شد. مقاله حاضر حاوی دلالت های کابردی و پیشنهاداتی برای سیاست گذاران، سازمان ها، متخصصان و پژوهشگران حوزه ی یادگیری و توسعه است.
فرصت ها و چالش های کانون های ارزیابی و توسعه مجازی در بهبود حکمرانی عمومی: یک مرور نظام مند
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر، سازمان ها به اهمیت استفاده از کانون های ارزیابی و توسعه پی برده اند و این ابزار به طور گسترده ای در فرآیندهای سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد. به طور معمول ارزی ﺎﺑی در این کﺎﻧﻮن ها، از ﻃﺮیﻖ ارزیﺎبﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧی ﺻﻮرت ﻣیﮔی ﺮد و درﻧﻬﺎیﺖ در جلسه جمع بندی، اجماع ﻧﻈﺮ ارزیﺎﺑﺎن به صورت گزارش های بازخور، ارائه ﻣیﺷ ﻮد. پیشرفت های فناوری، امکان استفاده از فناوری های نوین برای پیاده سازی و اجرای کانون های ارزیابی و توسعه را فراهم آورده است. بنابراین کانون های ارزیابی و توسعه در حال گذار به کانون های ارزیابی و توسعه مجازی می باشند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی مزایا، قابلیت ها و همچنین چالش ها و پیچیدگی های کانون های ارزیابی و توسعه مجازی، در ارزیابی شایستگی های مدیران دولتی است.روش: این پژوهش با استفاده از روش مرور سیستماتیک (نظام مند) انجام شده است. برای هدایت روش پژوهش، از فرآیند هشت مرحله ای یومن (۲۰۱۱) استفاده شد و گردآوری داده ها طبق رویه های مشخص شده در روش پریزما (PRISMA) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که پیشرفت های فناوری، امکان پیاده سازی کانون های ارزیابی و توسعه مجازی را فراهم کرده است. این کانون ها دارای ویژگی هایی نظیر افزایش سرعت و دقت، کاهش خطا و سوگیری های شناختی و همچنین امکان طراحی دقیق تر ابزارها بر اساس شبیه سازی شغل مورد نظر هستند.نتیجه گیری: با توجه به مزایای متعدد کانون های ارزیابی و توسعه مجازی، این پژوهش به بررسی چالش ها و پیچیدگی های موجود در این زمینه پرداخته و به کارگیری این ابزارها در ارزیابی شایستگی های مدیران دولتی را مورد تأکید قرار می دهد.
ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ فلسفه تفسیرگرایانه، از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد استقرایی، از لحاظ انتخاب پژوهش کمی و از لحاظ بازه زمانی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مربیان دارای مدرک رسمی مربی گری فوتبال بودند که در سال 1402 در استان آذربایجان غربی مشغول فعالیت بودند که بر اساس فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای، 261 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش فیلیوس و همکاران (2000)، مدیریت استعداد احمدی و همکاران (1391) و عملکرد مربیان رمضانی نژاد و همکاران (1392) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی در نرم افزار spss23 و به صورت مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار smartpls3.1.1 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و مدیریت دانش (877/18=t؛ 000/0=p) و مدیریت استعداد (621/21=t؛ 000/0=p) بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی تاثیر معنی داری دارند. بنابراین در باشگاه های فوتبال هر چقدر کسب، ثبت، انتقال، خلق و کاربرد دانش و در کنار آن نظام جذب، آموزش و حفظ استعدادها در وضعیت بهتری قرار گیرد، به همان میزان عملکرد مربیان نیز بالا می رود.
ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان مؤسسات آموزشی و دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک فرصتی برای بهره ورتر کردن متخصصان منابع انسانی از طریق رهانیدن آنان از بسیاری از وظایف و کارهای روتین و متمرکز کردن آن ها بر روی ابعاد استراتژیک شغلشان است. بر این اساس، لازم است تا چالش های پیش روی سازمان ها و اقداماتی که آن ها برای موفقیت بیشتر باید انجام دهند به طور سیستماتیک مورد توجه قرار گیرد. هدف تحقیق حاضر کاربردی بوده و به ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان در موسسات آموزشی پرداخته است. تحقیق حاضر با رویکرد ترکیبی (آمیخته ای از روش کیفی و کمی)، با استفاده از تحلیل مضمون، نرم افزار مکس کیودا، معادلات ساختاری و نرم افزارهای اسمارت پی ال اس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه بوده و روش نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی تصادفی ساده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ۲۵ نفر از کارشناسان و مدیران در موسسات آموزشی و در بخش کمی ۲۰۲ نفر از مدیران و کارکنان موسسات آموزشی بوده است. در بخش کیفی ۸ مقوله اصلیِ (رفتار سبز کارکنان، انگیزه سبز کارکنان، عملکرد سبز کارکنان، تناسب فرد با شغل، شیوه های توسعه مدیریت منابع انسانی الکترونیک، قابلیت های پویا در مدیریت منابع انسانی الکترونیک، آمادگی در مدیریت منابع انسانی الکترونیک و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک) و ۴۲ مفهوم شناسایی شد. نتایج نشان دادند که مدیریت منابع انسانی الکترونیکی جایگاهی قوی در تأثیرگذاری بر قابلیت های کارکنان دارد که منجر به عملکرد سبز کارکنان می شود، اما تقویت عوامل حمایتی تناسب فرد با شغل و انگیزه کارکنان ضروری است.
ارائه مدل ارزش آفرینی منابع انسانی در شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
150 - 176
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه مدل ارزشآفرینی منابع انسانی در شرکت ملی گاز ایرا ن
انجام گرفت. روش پژوهش آمیخته )کیفی کمی( بود. جامعه هدف پژوهش
خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بودند که برحسب انتخاب هدفمند، تعداد 14 نف ر
بهعنوان نمونه تحقیق مشخص گر دید. ابزار جم عآوری داد هها، مصاحبههای عمی ق
و پرسشنامههای محق قساخته بود، داد ههای کیفی جهت شناسایی شاخصهای
ارزشآفرینی منابع انسانی با شیوه تحلیل تماتیک مبتنی بر مدل براو ن و کلارک و
داد ههای کمی با استفاده از تکنیک دیمتل تحلیل شد و برای این منظور از
نرمافزارهای 10Maxqda و 2016Excel استفاده شد. بعد از تحلیل دادهها، 94 مفهو م
اولیه در قالب 18 تم فرعی و 9 تم اصلی مؤثر بر ارزشآفرینی منابع انسان ی
بیشترین اثرگذاری را بر سایر » انگیز ش « دست هبندی شدند. نتایج نشان داد، شاخص
کمترین مقدار را به خود » توسعه سازمان « شاخصها داراست، در مقابل شاخص
اختصاص داده است که بهشدت تحت تأثیر شاخصهای دیگر مدل قرار دارد.
بیشترین تعامل را با شاخصهای دیگر داشته و » تغییر نگر ش « همچنین، شاخص
در مرک ز مدل قرار گرفته است. با توج ه به یافت هه ا، برنام ه ر ی ز ی راهبردی و توجه به
انگیزش و شبکه ارتبا ط ی کارکنا ن در س ا ی ه م د ی ر ی ت حم ا ی ت ی د ر شرک ت ملی گاز
ایران د ر راستا ی ارز شآفرینی منابع انسا ن ی از اهمیت بسزایی برخوردا ر اس ت باید
موردتوجه مدیران قرار ب گ یر د
ارائه مدل تلفیقی اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش فوق با هدف ارائه مدل تلفیقی اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز انجام گرفت که از نظر هدف و نتیجه، توسعه ای کاربردی؛ بر اساس گردآوری داده، تبیینی توصیفی و بر اساس نوع داده، کمی کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد، میانی و کارشناسان فعال در شرکت گاز استان لرستان بودند که به نوعی در تصمیم گیری برون سپاری فعالیت ها شرکت داشتند. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد که پس از انجام 21 مصاحبه و حصول اشباع نظری داده ها فرایند انجام مصاحبه متوقف شد. در بخش کمی، از روش سرشماری اعضای جامعه آماری جهت جمع آوری داده های کمّی استفاده شد که درنتیجه آن حجم نمونه آماری پژوهش در فاز کمّی برابر با حجم جامعه آماری، معادل 83 نفر برآورد شد. در پژوهش فوق طی دو مرحله جداگانه، داده های کیفی و کمی گردآوری شدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند که درنتیجه آن 188 کد پایه، در قالب 4 مقوله اصلی و 24 مقوله فرعی سازمان دهی شدند. داده های کمّی در پژوهش فوق در دو مرحله مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند؛ در مرحله اول با استفاده از روش تجزیه وتحلیل عوامل شکست (FMEA) نسبت به محاسبه عدد اولویت هر ریسک (RPN) اقدام شد با حذف ریسک های ایمن از فرایند تحلیل، مدل اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز با استفاده از روش ساختاری تفسیری فازی (FISM) طراحی شد.
ارزیابی مرحلۀ اجرای برنامۀ جانشین پروری در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
284 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی مرحله اجرای برنامه جانشین پروری ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده است. این این مقاله بر اساس رویکرد تحقیق استقرایی، بر اساس هدف کاربردی، بر اساس نوع داده ترکیبی (کیفی-کمی) و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی بوده است. با مطالعه کتابخا نه ای، موانع اجرای مطلوب برنامه جانشین پروری گرد آوری و در اختیار تعداد 20 نفر از خبرگان و متخصصان در این حوزه قرار گرفت. این خبرگان با استفاده از بانک اطلاعات مرکز مطالعات ارتش شناسایی و با روش هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند. با بهره گیری از ابزار دلفی در سه دور، از آنها خواسته شد، ضمن تایید یا رد موانع شناسایی شده، موارد پیشنهادی خود را نیز ارائه نمایند. در ادامه موارد تاییدی در پرسشنامه جمع بندی و در اختیار 20 نفر از همان خبرگان قرار گرفت و ارزیابی موانع نیز انجام شد. روایی پرسشنامه با متغیر روایی صوری توسط صاحب نظران و پایائی آن نیز با آلفای کرونباخ تایید شد. در این پژوهش تعداد 28 مانع گردآوری و تعداد 24 مانع توسط خبرگان تایید شد. رتبه های اول تا پنجم این موانع شامل: «نظام مند نبودن مرحله استعدادیابی، تصدی طولانی مدت بعضی از جایگاه ها توسط افراد خاص و بی انگیزگی سایرین، توجه ناکافی به مرحله ارزیابی کارکنان بر اساس معیارهای تعیین شده برنامه جانشین پروری، وجود نگاه سنتی در تعارض با برنامه جانشین پروری و یکپارچه نبودن نظام جانشین پروری» بود.
ابعاد و مؤلفه های شایستگی های مدیران برای همرقابتی در بخش سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همرقابتی رویکردی راهبردی است که می تواند کمبودهای موجود در منابع و تخصص های زنجیره تأمین سلامت را رفع کند. برای پیاده سازی آن نیاز به مدیران شایسته است. شایستگی های مدیران برای همرقابتی تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته و این تحقیق به منظور پوشش این شکاف تحقیقاتی به شناسایی شایستگی ها و ترسیم شبکه مضامین پرداخته است. به منظور پاسخ گویی به سؤال پژوهش، از روش کیفی با رویکرد اکتشافی تحلیل مضمون و به منظور گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، خبرگان زنجیره تأمین سلامت شهرستان های کاشان و آران و بیدگل هستند. پس از تحلیل مضمون، 67 شایستگی شناسایی گردید که در قالب 15 دسته «شایستگی دانشی و نوآفرینی»، «شایستگی حل تعارض»، «مدیریت زمان»، «شایستگی وسعت دید و آینده نگری»، «شایستگی الگوی فکری»، «شایستگی فرهنگی»، «شایستگی ادراکی»، «شایستگی حل مسئله و تصمیم گیری»، «شایستگی تیم سازی و کارگروهی»، «شایستگی راهبری»، «شایستگی امنیتی»، «شایستگی های شخصیتی»، «شایستگی تعاملی»، «شایستگی نظارتی» و «شایستگی حقوقی» گروه بندی شدند. با توجه به این موارد در جذب مدیران بر اساس شایستگی ها حاصل شده در این تحقیق و برگزاری دوره های آموزشی بر اساس اولویت ، به منظور تقویت این شایستگی ها توصیه می شود.
تحلیل عوامل موفقیت دیجیتالی سازی فرایندهای بانکی مطالعه موردی: بانک قرض الحسنه رسالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، انقلاب دیجیتال موجب تحول در فرایندهای سازمان ها به خصوص بانک ها شده است و فرصت های بی شماری را برای صنعت مالی ایجاد کرده است. این در حالی است که صنعت فن اوری م الی و خدمات بانکی در ایران، از بین حوزه های متنوع دیجیتال به طورعمده به حوزه پرداخت علاقه مند است و توجه چندانی ب ه فرصت های دیگر دیجیتالی از جمله ارائه خدمات دیجیتال در سایر حوزه های خدمات بانکی بر ندارد. این موضوع باعث شده همچنان شعب سنتی بانک ها پا برجا مانده و خدمات غیرپرداختی به صورت حضوری ارائه شود. گرچه بسیاری از پژوهش ها به تحول الگو کسب و کارها در دنیای دیجیتال پرداخته اند، اما راهنمایی درباره اجرای موفقیت آمیز طرح دیجیتالی سازی تمامی فرایندهای خدمات بانکی وجود ندارد. از این رو در این مقاله تلاش شده است پس از بررسی پژوهش های انجام شده در این زمینه، به منظور شناخت متغیر های تأثیرگذار و درک روابط موجود با به کارگیری روش دلفی فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شود که با ترسیم نمودارهای علی حلقوی به شناخت بهتر مسئله کمک کند. نتایج پژوهش نشان داد که گام اول در دیجیتالی سازی فرایندهای بانکی، تحقق حکمرانی دیجیتال در بانک هاست و برای اجرای حکمرانی دیجیتال، مقدماتی از جمله تدوین راهبرد های دیجیتال به وسیله مدیران ارشد بانک ها، فرهنگ دیجیتال، توسعه زیر ساخت های دیجتال کشوری به وسیله بانک مرکزی و آسانی در قوانین و رفع موانع حقوقی استفاده از بانکداری دیجیتال نیاز است.
ارائه الگوی ظرفیت سازی نهادی در زمینه ی خط مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه ی محیط زیست : رویکرد مدیریت سبز منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکردهای نوین در مدیریت سبز منابع انسانی و مشارکت در حفاظت از محیط زیست مورد توجه اقتصادهای پیشرو و شرکت های چند ملیتی است. در این میان مسائل زیست محیطی و توجه به مشارکت اجتماعی و شهروندی مورد توجه بسیاری از فعالان مدیریت منابع سازمانی و محیط زیست می باشد . لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ظرفیت-سازی نهادی در زمینه ی خط مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه ی محیط زیست است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه متخصصان در زمینه محیط زیست و مدیریت سبز هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هجده نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی نوزده مفهوم محوری و شش مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل تمرکزگرایی در حوزه محیط زیست و ضعف هویت اجتماعی-زیستی به عنوان شرایط محوری و شرایط علی (مشتمل بر محورهایی چون شبکه سازی و تعاملات اجتماعی و همسوسازی راهبردی)، شرایط زمینه ای (مشتمل بر محورهایی چون فعالیت بخش های خصوصی،رویکردهای حفاظتی و عوامل مدیریتی)، شرایط مداخله ای (مشتمل بر محورهایی چون قوانین و مقررات، سازوکارهای اقتصادی و پیشران های محیطی) و شرایط راهبردی (مشتمل بر محورهایی چون ارتقاء سطح مسئولیت، نیازسنجی استراتژیک و مقبولیت بخشی زیست محیطی) و پیامدها مورد سازماندهی قرار گرفت.
سخن سردبیر: نظریه ای در مورد «ازکارافتادگی خط مشی های عمومی»: چیستی، چگونگی شکل گیری و پیآمدهای تبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط مشی های عمومی خیمه برپایی فرآیند کشورداری محسوب می شوند زیرا ابزار اصلی اِعمال حکمرانی دولت و حکومت ها محسوب می شوند. با این حال، ناکامی و شکست در خط مشی های عمومی پدیده متداول در همه کشورها محسوب می شود. ناتوانی این خط مشی ها در همآوردی با مسائل ملی را یکی از دلایل اصلی این ناکامی ها تصور کرده اند. تئوریزه کردن این ناتوانی در قالب مفهومی به نام «ازکارافتادگی خط مشی های عمومی» هدف غایی این نوشته است. این نظریه می تواند راهنمایی برای پژوهش های آتی در حوزه شکست خط مشی های عمومی و محملی برای توصیه های کاربردی برای خط مشی گذاران ملی فراهم کند.
شناسایی شرایط علّی مؤثر بر شناخت نیازهای جسمانی، مهارتی و انگیزشی در دختران والیبالیست تیم ملی جوانان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شرایط علی تاثیر گذار بر شناخت نیازهای جسمانی، مهارتی و انگیزشی در دختران والیبالیست تیم ملی جوانان ایران به انجام رسید. این پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل مربیان، کادر فنی و بازیکنان تیم ملی والیبال جوانان بانوان ایران و برخی اعضای ارشد فدراسیون والیبال و آفراد آگاه در این حوزه بود. نمونه (15n=) پژوهش از طریق روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شد و با آن ها مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. لازم به ذکر است که تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، شرایط علی تاثیرگذار بر شناخت نیازها در هفت مولفه، نقش وزارت ورزش و فدراسیون، زمینه های مدیریتی، چالش های ساختاری، عوامل اقتصادی، زیرساخت های آموزشی و رفتاری، نقش رسانه و عوامل فرهنگی شناسایی و استخراج گردید. ارتقاء سطح کیفی و کمی بازیکنان و همچنین پیشبرد اهداف تیم، مستلزم شناسایی برخی شرایط علی جهت برآورده ساختن نیازهای جسمانی، مهارتی و انگیزشی دختران والیبالیست می باشد. این شرایط می تواند بوسیله شناسایی و بررسی دقیق نیازهای بازیکنان و امورات وابسته به آن در جامعه ی زنان، روی بافت تیم اثر بگذارد و منجر به توسعه و پیشرفت تک تک بازیکنان و کسب موفقیت های وابسته به آن برای تیم گردد.
طراحی الگوی معماری نیروهای داوطلب در ورزش با رویکرد دوسوتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داوطلبان منابع ارزشمندی برای سازمان های ورزشی می باشند و بدون آنان بسیاری از سازمان های ورزشی نمی توانند دوام بیاورند. بنابراین نیازمند یک برنامه مدیریتی اصولی و صحیح می باشند. هدف تحقیق حاضر طراحی مدل معماری نیروهای داوطلب در ورزش با رویکرد دوسوتوانی بود. روش پژوهش حاضر فرا ترکیب بود که 312 مقاله در فرایند جست و جو یافت شد و در نهایت پس از طی مراحل غربالگری 52 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت 4 بعد پیشرانه ها (مدیریتی، سازمانی، فیزیکی، ارزش های راهبردی و انگیزشی)، کارکردهای مدیریتی( برنامه ریزی، جذب، انتخاب و گزینش، آشنایی و آموزش، بازشناسی، نظارت و ارزیابی و حفظ و نگهداری) ، رفتار منابع انسانی (فردی، گروهی و سازمانی) و پیامدها (فردی، اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی) شناسایی شد. در تقسیم بندی مربوط به مدیریت دوسوتوان منابع انسانی مولفه های مدیریتی، سازمانی، فیزیکی، ارزش های راهبردی،برنامه ریزی، جذب، انتخاب و گزینش، آشنایی و آموزش، نظارت و ارزیابی، رفتار سازمانی در دسته اقدامات توانمندساز، مولفه انگیزشی در دسته اقدامات انگیزشی زا، مولفه های رفتار فردی، رفتار گروهی، پیامد فردی، سازمانی و اجتماعی در دسته اقدامات فرصت آفرین جای گرفتند.
رهبری اقتدارگرا و بی تفاوتی سازمانی کارکنان: تبیین نقش میانجی فرهنگ دیوان سالار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
293 - 307
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رهبری اقتدارگرا بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان با نقش میانجی فرهنگ دیوان سالار در دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان از میان آن ها نمونه ای به حجم 186 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد رهبری اقتدارگرا از طریق فرهنگ دیوان سالار اثر مثبت و معنادار بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان در دانشگاه لرستان دارد.
توسعه مدیریت منابع انسانی سبز: الگویی برای توسعه رفتارهای شهروندی سازمانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد رفتار شهروندی سازمانی سبز در شهرداری شیراز انجام شده است. روش پژوهش آمیخته (ترکیبی) و از نظر هدف کاربردی، ماهیت داده ها،کیفی-کمی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای–میدانی است. روش مورد استفاده بخش کیفی تحلیل مضمون و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه می باشد. جامعه آماری بخش کیفی تعداد 20 نفر خبرگان دانشگاهی، متخصصان و مدیران منابع انسانی شهرداری شیراز می باشد که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی، 12نفر به عنوان حجم نمونه تا رسیدن به اشباع انتخاب شدند. تحلیل داده ها نیز با استفاده ازکدگذاری انجام شد. رویکرد بخش کمی توصیفی–پیمایشی است و از حیث زمان مقطعی می باشد. جامعه آماری این بخش کارشناسان و کارمندان شهرداری شیراز اعم از (رسمی، قراردادی و نیروهای شرکتی) به تعداد 7030 نفر می باشند که با استفاده از نمونه گیری احتمالی خوشه ای چند مرحله ای و بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 364 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته می باشد. روایی پرسش نامه نیز با استفاده از نظرات خبرگان و اساتید مدیریت منابع انسانی تایید شد. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 958/0 برآورد شد. در بخش کمی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و شاخص های آن و همچنین آمار استنباطی و روش معادلات ساختاری از جمله تحلیل عاملی تاییدی به منظور آزمون برازش مدل استفاده شده است. در این تحقیق نرم افزارهای SPSS و smart-pls مورد بهره برداری قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد مدیریت منابع انسانی سبز شامل اقدامات و ابعاد استخدام و انتخاب سبز، آموزش و توسعه سبز، حمایت ها و مشوق های سبز و برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد منابع انسانی سبز می باشد
بازشناسی ویژگی ها و کارکردهای مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا: مرور نظام مند ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
62 - 87
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دلایل مهم شکست شرکت های نوپا، موفق نبودن آن ها در مدیریت مناسب منابع انسانی خود است. به نظر می رسد که یکی از ریشه های اصلی دست نیافتن به این موفقیت، از نبود بدنه دانشی منسجم و نافع در خصوص الگوی متناسب مدیریت منابع انسانی در این شرکت ها ریشه می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش شناسی مرور نظام مند و با هدف بازشناسی ویژگی ها و کارویژه های مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا، به دنبال رفع این خلأ پژوهشی است.
روش: در پژوهش حاضر، مقاله های مرتبط با مسئله پژوهش، طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ به روش مرور نظام مند ادبیات بررسی شدند. با اتخاذ روش شناسی شش مرحله ای کیچنهام (۲۰۰۴)، در نهایت ۵۳ پژوهش بررسی شد. منابع این پژوهش از پایگاه های منابع علمی معتبر و با جست وجوی ترکیب واژه های «مدیریت منابع انسانی» و «شرکت های نوپا»، به عنوان کلیدواژه به دست آمدند. به منظور اطمینان از کیفیت روش شناختی منابع، از رویکرد برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) در انتخاب پژوهش ها بهره گرفته شد. همچنین برای ارتقای پایایی پژوهش، از ضریب کاپای کوهن استفاده شده است.
یافته ها: طبق یافته های پژوهش ویژگی های بیست گانه مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا در دو بُعد ویژگی های رفتاری (با تأکید بر مدیریت منابع انسانی نرم) و ویژگی های ساختاری (با تأکید بر مدیریت منابع انسانی سخت) دسته بندی می شود. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا را می توان در قالب ده کارویژه مشخص تصور کرد که عبارت اند از: مدیریت شرایط کاری، مدیریت استراتژیک فردی، مشاوره و مشارکت کارکنان، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، پاداش مبتنی بر عملکرد، استخدام، طراحی شغل و نگهداشت کارکنان و نگهداری سوابق کارکنان.
نتیجه گیری: سهم یاری نظری این پژوهش آن است که بدنه دانشی منسجمی از مختصات مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا و کارویژه های این نظامِ مهم در این قبیل شرکت ها ارائه می کند و ادبیات نظری این حوزه را توسعه می دهد. شرکت های نوپا، به دلیل منابع محدود وعدم قطعیت ها با چالش های منحصربه فردی روبه رو هستند که همین موضوع سبب می شود مدیریت منابع انسانی در این شرکت ها، به طور چشمگیری با مدیریت منابع انسانی در شرکت های دیگر متفاوت باشد. مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا نیازمند توجه دقیق به کارویژه های ده گانه مدیریت منابع انسانی متناسب با ویژگی های خاص و بافت ویژه این شرکت هاست. جاری سازی کارویژه های شناسایی شده در شرکت های نوپا، می تواند نقشه راهی برای ارتقای میزان موفقیت این قبیل شرکت ها در زیست بوم کسب وکارهای نوپا باشد.
طراحی مدل شناختی نگه داشت کارمندان دانشی در شرکت های فناور و دانش بنیان پارک علم و فناوری یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: در صنایع در حال رشد، کارکنان دانشی به دلیل ارزش بالای دانش و تخصص شان، نقش اساسی در موفقیت سازمان ها ایفا می کنند. ترک خدمت این کارکنان می تواند هزینه های مادی و معنوی بالایی برای سازمان ها به همراه داشته باشد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر حفظ و نگه داشت کارکنان مستعد و دانشی است.روش پژوهش: این پژوهش به صورت آمیخته انجام شده است؛ در مرحله ی نخست، از طریق مرور ادبیات به عنوان بخش کیفی، (58) عامل مؤثر بر ماندگاری استعدادها شناسایی شد. جامعه آماری شامل متخصصین شرکت های فناور، دانش بنیان و مدیران و کارشناسان پردیس های پارک علم و فناوری یزد است و نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس انجام شد. در مرحله ی دوم، با استفاده از روش کمی، نظرات (17) نفر از خبرگان پارک علم و فناوری و دانشگاهی از طریق پرسش نامه گردآوری و با روش نقشه شناختی فازی شهودی تجزیه وتحلیل گردید. روابط بین عوامل با استفاده از نرم افزار FCMapper تعیین و در نرم افزار Pajek ترسیم شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر نگه داشت کارکنان دانشی در چهار بعد محیطی، سازمانی، فردی و شغلی تقسیم بندی شدند. در تحقیقات سرفرازی و همکاران نیز عوامل مؤثر بر نگه داشت کارکنان دانشی به چهار گروه فوق تقسیم بندی شده است. در بعد محیطی سه عامل «فرصت های شغلی در بازار کار»، «مهاجرت» و «زندگی شخصی و خانوادگی فرد» به دلیل داشتن بالاترین درجه مرکزیت، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر در بعد محیطی شناخته شدند.نتیجه گیری: «فرصت های شغلی در بازار کار» بیش ترین میزان مرکزیت و تأثیرگذاری، بر «مهاجرت» اثر گذاشته و سبب تغییر در آن شده است. ازآن جهت که ویژگی های شخصیتی از بیش ترین درجه مرکزیت در بین عوامل بعد سازمانی برخوردار است، مهم ترین عامل مؤثر بر نگهداشت کارکنان کلیدی در بعد سازمانی شناسایی شد. «مدیریت مسیر شغلی، ارتقا و توسعه شغلی» با تأثیرپذیری از «ویژگی های شخصیتی مدیرعامل و سرپرست»، بر «توانمندسازی کارکنان دانشی» اثر گذاشته و درنهایت افزایش ماندگاری کارکنان دانشی را به دنبال دارد. توانمندی های تخصصی کارکنان دانشی و مستعد سازمان بالاترین میزان درجه مرکزیت را در بین عوامل بعد فردی دارد، مهم ترین عامل در این بعد معرفی می گردد.اصالت/ارزش: سازمان ها برای استخدام و نگهداشت کارکنان دانشی، به این عوامل کلیدی توجه ویژه داشته و با برنامه ریزی راهبردی، ماندگاری این کارکنان را تضمین نمایند.
ارائه مدل رهبری مربی گرا بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: صنعت برق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مدل های نوین رهبری در سازمان های پیشرو، مدل رهبری مربی گرا است. هدف مقاله حاضر ارائه مدل رهبری مربی گرا در صنعت برق ایران براساس رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از روش نظریه پرداری داده بنیاد استفاده شد و جامعه هدف شامل متخصصانی برجسته و اساتید دانشگاه در زمینه رهبری و مربی گری بود. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، در مجموع با 16 نفر مصاحبه انجام شد و جدیدترین منابع مرتبط نیز، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین توسط نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. پس از تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری اولیه، 791 کد باز و سپس 35 کد محوری مرتبط با 6 کد انتخابی ایجاد شد. با توجه به مدل مفهومی،عوامل موثر در مدل رهبری مربی گرا و راهبردهای پیاده سازی آن و در نهایت پیامدها استخراج گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارمندان بخش دولتی صنعت برق، مشتمل بر 16899نفر بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 370 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 76 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج بخش کمّی پژوهش، گویای تأئید مدل شناسایی شده بود. براساس مدل استخراج شده، مدیران می توانند جهت نهادینه سازی سبک رهبری مربی گرا گام بردارند.
طراحی الگوی اشتغال پایدار معلولان در سازمان: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی اشتغال پایدار معلولان در سازمان بود. به این منظور از روش داده بنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، کارآفرینان دارای معلولیت، مدیران و برنامه ریزان مرکزهای آموزش و توان بخشی معلولان و شاغلان معلول در سازمان ها بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 28 نفر از مشارکت کنندگان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که سینرژی حوزه های کارآفرینی معلولان، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های فرهنگی، سازمانی و تخصصی- حرفه ای در این بخش تأثیرگذارند. همچنین شرایط علی شامل توجه به حقوق متناسب با میزان فعالیت (مکمل مستمری)، امکان کارآموزی در محیط واقعی، خودباوری حرفه ای معلولان بود. عوامل محدودکننده مشتمل بر مسائل ساختاری اشتغال معلولان، چالش های حمایتی- مدیریتی، پارادایم های فکری حاکم بر جامعه بودند و راهبردهای مدنظر، آموزش های اشتغال محور معلولان، نیازسنجی، توسعه صنعت و فرصت های اشتغال پایدار احصا شدند. درنهایت پیامد الگوی اشتغال پایدار معلولان در سازمان افزایش خودباوری و اشتغال پذیری معلولان به عنوان اعضا جامعه عنوان گردید.