فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه مزیت رقابتی سازمانی صرفاً در به کارگیری فناوری جدید خلاصه نمی شود، بلکه به طور ویژه در استفاده از نیروی کار توانمند و بالا بودن میزان تعهد کارکنان در راستای تحقق اهداف سازمانی نهفته است. در این زمینه یکی از ابزارهای مهم مدیران فرآیند توانمندسازی کارکنان و استفاده از کارکنان متعهد است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی کارکنان و تعهد سازمانی می پردازد. سؤال اساسی پژوهش عبارت است از این که چه رابطه ای بین این دو مقوله وجود دارد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران (حوزه مرکزی) است که حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده معین شده است. روش تحقیق پژوهش، روش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و از ابزار گردآوری پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین تمامی مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی به مدیران سازمان ارائه شده است.
مقایسه اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی و تحلیل ارتباط متقابل بر حل تعارض میان فردی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
119 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهارت های انسانی مهم مدیران، مهارت آنها در مدیریت تعارض های میان فردی برای ایجاد محیط کاری پویا و سازنده است. بدین منظور شناخت اثربخشی روش های مختلف در این زمینه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای برنامه ریزی عصبی کلامی و تحلیل ارتباط متقابل بر حل تعارض میان فردی مدیران اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری آن را مدیران مرد میانی شرکت پارس خودرو تشکیل می دهند که از میان آنها 66 نفر از آنها به روش تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش، پرسش نامه حل تعارض، پروتکل آموزش تحلیل ارتباط متقابل و پروتکل آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، در نسخه 6 نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. یافته ها: به کارگیری هر دو روش آموزشی مورد بررسی در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل، بر افزایش نمره مدیریت تعارض مدیران تأثیری معنادار داشتند. با وجود این، اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بیشتر بود. نتیجه گیری: بهره برداری موثر از پدیده گریزناپذیر تعارض در محیط کار نیازمند توانایی مدیران در ایجاد و حفظ سطحی بهینه از تعارض های میان فردی و میان گروهی است. ارائه آموزش های برنامه ریزی عصبی - کلامی و تحلیل ارتباط متقابل به به مدیران میانی کمک می کند دانش و مهارت های انسانی و میان فردی خود را در این زمینه ارتقا دهند و بتوانند سازمان را از مزایای مدیریت تعارض سازنده بهره مند سازند.
نقش حسابداری منابع انسانی در تصمیم گیری های مربوط به تعلیقات کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
93 - 110
حوزههای تخصصی:
در عصر تغییرهای لحظه ای، هر یک از سازمان ها به دنبال تحقق مأموریت و آرمانی هستند که مبین فلسفه وجودی آنهاست. این سازمان ها، برای نیل به اهداف خود، از ابزار و وسایل متعددی از قبیل پول و سرمایه، فناوری، مواد اولیه و نیروی انسانی بهره می برند، اما در این بین، مهمترین عامل که گرداننده و تکمیل کننده اقدام های سایر عوامل نیز می باشد، نیروی انسانی است. لذا بدون در نظر گرفتن نقش، اهمیت و جایگاه این عامل حیاتی، سرمایه گذاری های سازمان چیزی جز مصرف یک سری هزینه های زاید و کم فایده نیست. مدیران سازمان های کنونی باید قادر باشند با به کارگیری سازوکارهای گوناگون، نه تنها سازمان را به اهداف خود برسانند، بلکه موجبات فعالیت و ایفای نقش بهتر و کاراتر نیروی انسانی خود را فراهم سازند. در این مقاله، با محوریت نقش و اهمیت موضوع حسابداری منابع انسانی، ضمن مروری بر ادبیات نظری مربوط به حسابداری منابع انسانی، یکی از راهکارهای مؤثر سازمانی در دوران رکود، تحت عنوان تصمیم گیری های تعلیق(دائمی و موقت)، مورد بررسی قرار می گیرد. تعریف حسابداری منابع انسانی، بیان اهمیت و جایگاه این مفهوم در سازمان های کنونی و نقش آن در تصمیمات مربوط به تعلیق پرسنل و ارائه مدل نمونه و تشریح آن، از مواردی است که در این مقاله، بدان پرداخته می شود.
بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکت های تولیدی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
202-226
حوزههای تخصصی:
توسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت گیرد در نهایت می تواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکت های تولیدی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان حوزه توسعه منابع انسانی و مدیران فعال شهرک صنعتی شیراز و در بخش کمی شامل کارکنان شهرک صنعتی شیراز می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 212 نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای اعتبارسنجی الگوی توسعه منابع انسانی سبز از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید، توسعه منابع انسانی سبز بر خودکارآمدی سبز، رفتار سبز کارکنان و رفتار شهروندی سبز تاثیر می گذارد. رفتار سبز کارکنان به عنوان یک عامل مهم در این رابطه از رفتار شهروندی سبز و خودکارآمدی نیز تاثیر می گیرد و بر تولید پایدار تاثیر می گذارد. همچنین توسعه منابع انسانی سبز از طریق رفتار شهروندی سبز نیز بر تولید پایدار موثر است.
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین، تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری تحول آفرین، تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش و ماهیت توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این تحقیق کارکنان مدیریت مراکز پزشکی شهرداری مشهد می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردیده و تعداد 92 نفر جهت نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده گردید، بدین صورت که برای سنجش تعهد سازمانی از پرسش نامه آلن و مایر (1991)، رفتار شهروندی سازمانی از پرسش نامه پودساکف و همکاران (2000)، رهبری تحول آفرین از باس و اولیو (2000) و عملکرد کارکنان از پرسش نامه پرادهان و ینا (2017) استفاده شده است. پایایی پرسش نامه مذکور با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای تعهد سازمانی (922/0)، رفتار شهروندی سازمانی (797/0)، رهبری تحول آفرین (891/0) و عملکرد کارکنان (712/0) بدست آمد و روایی محتوا و صوری پرسش نامه نیز مورد تأیید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 24و نرم افزار SmartPLS انجام پذیرفت. نتیجه تحقیق نشان داد بین تعهد سازمانی و رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، از سویی نتایج نشان داد رفتار شهروندی سازمانی رابطه بین تعهد سازمانی و رهبری تحول آفرین با عملکرد کارکنان را میانجی گری می نماید، علاوه بر این نتایج نشان داد تعهد سازمانی و رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی نیز رابطه مستقیم دارد.
طراحی الگو کارکردهای منابع انسانی در راستای مدیریت انفصال کارکنان با رویکرد پژوهشی آمیخته (مطالعه موردی: نهاد ریاست جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
78 - 103
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میزان چشمگیر انفصال از خدمت داوطلبانه و غیرداوطلبانه کارکنان، اغلب نشانه ای از مشکلات درون سازمانی است و تبعات نشئت گرفته از انفصال نیروهای مجرب و کارآمد برای جایگاه های حساس، ممکن است به بروز پیامدهای جبران نشدنی بر پیکره سازمان منجر شود. از این رو، در سازمان های پیشرو مدیریت انفصال کارکنان اهمیت خاصی دارد و سازمان ها تلاش می کنند تا سطحی از ثبات را در میزان ورودی و خروجی نیروی کار حفظ کنند. در این راستا، کارکردهای منابع انسانی، به عنوان مجموعه وظایفی که مدیران منابع انسانی برای اداره کارکنان اعمال می کنند، عاملی زمینه ای و بسترساز است و نقش مهمی را در میزان انفصال های داوطلبانه و غیرداوطلبانه کارکنان ایفا می کند. با توجه به نقش کلیدی کارکردهای منابع انسانی در موضوع انفصال کارکنان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی کارکردهای منابع انسانی در راستای مدیریت انفصال کارکنان در سازمان های دولتی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی محسوب می شود و با استفاده از رویکرد پژوهشی آمیخته اکتشافی اجرا شده است. در این رابطه، مرحله اول پژوهش ﺑﻪ ﺻﻮرت «ﮐﯿﻔﯽ» است. دادهﻫﺎی این مرحله از طرﯾﻖ اﻧﺠﺎم 18 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ نیمه ﺳﺎﺧﺘﺎرﯾﺎﻓﺘﻪ با روش نمونه گیری گلوله برفی (زنجیره ای) و بر مبنای قاعده «اشباع نظری» ﮔﺮدآوری شده است. در ادامه با استفاده از تحلیل مضمون، الگوی اولیه پژوهش استخراج شده است. مرحله دوم پژوهش به صورت کمّی انجام شده است که پس از تعیین حجم نمونه آماری، پرسش نامه اعتبارسنجی بین 200 نفر از کارکنان سازمان علمی تحقیقاتی وابسته به نهاد ریاست جمهوری توزیع شد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری الگوی اولیه پژوهش به دست آمد و پس از اعتبارسنجی به تأیید رسید.
یافته ها: الگوی کارکردهای منابع انسانی در قالب 10 مضمون فراگیر و 51 مضمون سازمان دهنده استخراج شد که عبارت اند از: برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و استخدام کارکنان، جبران خدمت، مدیریت عملکرد، ارتقای شغلی، آموزش و توسعه، انضباط سازمانی، مدیریت انگیزش، جانشین پروری و حمایت اجتماعی. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز طبقه بندی عوامل شناسایی شده در مرحله کیفی را تأیید کرد.
نتیجه گیری: اجرای مؤثر اقدام های شناسایی شده در راستای کارکردهای مدیریت منابع انسانی، مانع از دست رفتن منابع انسانی شایسته و کارآمد سازمان می شود. در نظر داشتن اولویت این اقدام ها بر اساس میزان تأثیر آن ها نیز، به ارتقای اثربخشی این اقدام ها مساعدت می کند.
اعتبارسنجی الگوی جابجایی مدیران شهری در شهرداری مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
مقوله ثبات و جابجایی مدیران در رسیدن به اهداف و ماموریت های هر سازمانی بسیار موثر میباشد. لذا یکی از رسالت های پژوهشگران عرصه مدیریت بررسی این موضوع است، از همین روی تحقیق حاضر با هدف اعتبار سنجی الگوی پیشایندها و پسایندهای جابجایی مدیران در شهرداری مشهد تهیه و تدوین شده است. جامعه آماری، 300 نفر از مدیران میانی و اجرایی شهرداری مشهد بوده که براساس جدول مورگان، 196 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری، تصادفی ساده، و ابزار گردآوری داده ها با کمک پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفته است. برای سنجش روایی پرسشنامه علاوه بر روایی ظاهری و محتوایی از تحلیل بارعاملی تائیدی و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که بیش از0.7 بوده است.در تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی(جداول فراوانی و نمودارهای ستونی) و درآماراستنباطی از آزمون آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی و روش معادلات ساختاری بمنظور بررسی سؤالات پژوهش و با کمک نرم افزار SPSS و نرم افزار PLS بهره گرفته شده است. شاخص های برازش مدل نیز بیانگر کیفیت مناسب مدل بودند. درپایان نیز ضمن تبیین ابعاد مختلف پیشایندها و پسایندهای مثبت و منفی جابجایی مدیران، پیشنهادات کاربردی در این ابعاد ارائه گردیده است.
تسهیم دانش در صنعت بانکی: نقش ظرفیت جذب دانش فردی و چابکی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
123 - 144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تسهیم دانش برای کسب مزیت رقابتی و نوآوری پایدار ضروری است. از دیگر سوی، انطباق پذیری مؤثر سازمان نیز به توانایی سازگاری با همه عناصر کسب وکار از جمله نیروی کار بستگی دارد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ظرفیت جذب دانش فردی بر تسهیم دانش با میانجی گری چابکی کارکنان در سیستم بانکی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و علّی است. گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه و از نظرات 226 نفر از کارکنان شعب بانکی شهر تبریز انجام پذیرفته است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شده است. یافته ها: خروجی نرم افزارها نشان می دهد که تمامی روابط مستقیم در رابطه بین متغیرها معنادار است. همچنین، چابکی کارکنان رابطه بین ظرفیت جذب دانش فردی و تسهیم دانش را میانجی گری می کند. نتیجه گیری: تقویت چابکی کارکنان می تواند در رابطه بین ظرفیت جذب دانش فردی و تسهیم دانش مؤثر باشد و به توسعه و بهبود تسهیم دانش در میان کارکنان و حرکت به سوی مزیت رقابتی بهتر بانک ها یاری رساند.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادهای سازمانی، پارادایم نوینی در مدیریت منابع انسانی در عصر اقتصاد دانش بنیان است که جذب استعدادها از حیاتی ترین اقدامات آن محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر روش شناسی در رویکرد کیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مرتبط با مباحث مدیریت منابع انسانی در شرکت های استارتاپی بودند. ابزارهای گردآوری داده در این مطالعه، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق می باشد. که بر این اساس 13 مصاحبه با خبرگان استارتاپی صورت پذیرفت. روش نمونه گیری به دلیل ماهیت کیفی روش شناسی، هدفمند و به صورت مشخص گلوله برفی است. مصاحبه ها با روش تحلیل تم و نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین به منظور اعتبار بخشی چارچوب ارائه شده در مرحله کیفی از شاخص گوبا و لینکلن استفاده گردید. هفت مضمون فراگیر و 30 تم اصلی بدست آمد. بر اساس نتایج تحقیق جبران خدمات مالی و غیرمالی، استفاده از کانال های متنوع برای جذب، میزان سرمایه نامشهود شرکت، بلوغ فرآیندهای داخلی شرکت، موقعیت مکانی و همراستایی ارزش های فردی افراد با ارزش های شرکت از مهم ترین عوامل موثر در جذب استعدادها به استارتاپ ها محسوب می شود.
بررسی چگونگی تأثیر حقو ق و دستمزد بر کاهش فساد اداری و مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
85 - 108
حوزههای تخصصی:
موضوع فساد به عنوان یکی از معضلات قرن بیست ویکم اهمیت زیادی دارد که سهم کشورهای توسعه بررسی تأثیر افزایش حقوق و دستمزد بر کاهش » نیافته و در حال توسعه، بیش از دیگر کشورهاست و با چنین بر ذهن متبادر شده و ما را رهنمون میسازد که عوامل زیادی در فساد دخیل « فساد اداری و مالی هستند که از آن جمله؛ میتوان به عامل حقوق و دستمزد اشاره نمود که هدف از انجام این تحقیق، آنست که ارتباطی تنگاتنگ بین مقدار حقوق و دستمزد و فساد وجود دارد و بدین معنا که اگر بین حق الزحمه دریافتی کارکنان با آن مقدار از حقوق و دستمزدی که در مسیر زندگی متعارف، هزینه می کنند، رابطه عادلانه وجود نداشته باشد، عکس العمل طبیعی قضیه اینست که فساد اداری و مالی، خواسته یا ناخواسته صورت خواهد گرفت و عامه مردم بدبین شده و عاملی می شود برای سقوط سازمان ها. پژوهشگران در این مقاله، با تعدادی از قضات و کارکنانی که به نوعی با معضل فساد برخورد داشته و در محیط کاری آنان، زمینه وجود فساد فراهم است، مصاحبه نموده اند که اگر به مسئله حقوق و دستمزد کارکنان اهمیت داده نشود چه مشکلی در راستای ایجاد فساد در ابعاد سازمان و جامعه پیش خواهد آمد و اینکه تحقیق مورد نظر در قالب هدف، کاربردی و به لحاظ نوع داده، کیفی است. لذا روش تحقیق از نوع مطالعه موردی بوده و نتیجه آنکه، به عقیده پاسخ دهندگان مصاحبه، با بهبود حقوق و دستمزد، فساد اداری و مالی کاهش می یابد که این موضوع از طریق عدالت، انتخاب و جذب منابع انسانی شایسته، شایسته سالاری نصب منابع انسانی در پست های کلیدی، رضایت مندی کارکنان و دیده شدنِ کارِ کارکنان انجام می شود.
بررسی رابطه بین سبک رهبری تحول آفرین و بهبود عملکرد آموزش دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
73 - 88
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با بهبود عملکرد دبیران مدارس راهنمایی پسرانه اداره آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز انجام شد. مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق 148 نفر از کارکنان مدارس راهنمایی پسرانه بود که تعداد 108 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رهبری تحول آفرین کاری بارنت و همچنین برای سنجش بهبود عملکرد، از نمودار عملکرد سالانه مدارس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون اسمیرنوف و کولموگروف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از وجود رابطه ای معنادار بین رهبری تحول آفرین و بهبود عملکرد است. بر این اساس، مدیران برای بهبود عملکرد معلمان از طریق رهبری تحول آفرین، باید برای معلمان الگوی نقش باشند، چشم اندازی روشن را برای آنها تدوین نمایند، به آنها کمک کنند مفروضات فعلی را زیر سئوال ببرند و به تک تک آنها توجه نمایند.
مدل ارتقای چابکی سازمانی مبتنی بر انعطاف پذیری منابع انسانی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
1 - 26
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پارادایم چابکی برای ارتقای توانایی کامیابی در محیط پویا و پیش بینی ناپذیر سازمان های امروزی مطرح شده است. از میان پیش نیازهای گوناگون ارتقای چابکی سازمانی پژوهش حاضر به مطالعه تأثیر انعطاف پذیری منابع انسانی پرداخته است. روش شناسی: تحقیق حاضر از نگاه هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی - میدانی به شمار می آید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان بانک های ملت، تجارت، صادرات و مسکن شهرستان تبریز است که 262 نفر از آنها به روش تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس انجام شده است. یافته ها: مؤلفه های انعطاف پذیری وظیفه ای، مهارتی و رفتاری به ترتیب از بیشترین نقش در تبیین چابکی سازمان برخوردار بوده اند. همچنین این مولفه ها همبستگی قوی با یکدیگر دارند. نتیجه گیری: سازمان ها با داشتن نگرش راهبردی به انعطاف پذیری منابع انسانی می توانند توان فکری و ذهنی سازمان را در راستای رسالت و مأموریت های آن در محیط رقابتی امروزی تقویت کنند و الزامات و پیش نیازهای چابکی سازمانی را فراهم آورند.
رابطه هوش معنوی مدیران و تعهد کارکنان در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
51 - 68
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر تلفیق هوش و معنویت ادبیات جدیدی را در حوزه روانشناسی و مدیریت وارد کرده است و محققین را بر آن داشته تا درباره ماهیت آن به تحقیقات بیشتر و جامع تری بپردازند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هوش معنوی مدیران و تعهد کارکنان در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ کارکنان، کارشناسان، سرپرستان و رؤسای اداره آموزش شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران با 115 نفر پرسنل است. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش معنوی کینگ و تعهد آلن و می یر می باشد. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار پی ال اس انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که هوش معنوی مدیران تأثیر معناداری بر تعهد کارکنان دارد و نوع رابطه آن ها مثبت و مستقیم می باشد. همچنین هر چهار مؤلفه هوش معنوی مدیران بر تعهد کارکنان تاثیر معناداری داشته و از بین آن ها مؤلفه های تفکر وجودی انتقادی و ارائه مفهوم شخصی بیشترین تاثیر را بر تعهد کارکنان دارند.
بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و عملکرد سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
19 - 42
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد، از دسته مفاهیم جدید حوزه مدیریت منابع انسانی است که بر شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد در سازمان تاکید دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و عملکرد سازمانی است که این هدف اصلی در قالب 6 هدف فرعی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 850 نفر از کارکنان دانشگاه تربیت مدرس است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 254 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از آمار توصیفی، آزمون تحلیل همبستگی، آزمون رگرسیون خطی، تحلیل عاملی تأییدی با معادلات ساختاری همراه با خودگردان سازی با نرم افزار AMOS و تحلیل عاملی تأییدی با معادلات ساختاری همراه با خودگردان سازی با الگوریتم حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزارSmart PLS استفاده شد. برای جمع آوری نظرات، از ابزار پرسش نامه استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که دو فرضیه رابطه شناسایی و تفکیک کارکنان مستعد و عملکرد سازمانی و به کارگیری استعداد و عملکرد سازمانی تایید نشدند و بقیه فرضیه ها مورد تایید قرار گرفته اند.
تأثیر رابطه بازی بر سلامت روان: بررسی نقش میانجی منفی گرایی شفاهی، استرس و تمایل به ترک خدمت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
73 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجود رابطه بازی به جای شایسته سالاری در سازمان می تواند پیامدهای روحی و روانی زیادی برای کارکنان در پی داشته باشد. این پژوهش حاضر به بررسی اثرات رابطه بازی بر سلامت روانی کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی منفی گرایی شفاهی، استرس شغلی و تمایل به ترک خدمت انجام شده است. روش شناسی: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. نمونه آماری شامل 152 نفر از کارکنان سازمان صنعت، معدن و تجارت استان همدان بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل انجام شده است. یافته ها: رابطه بازی بر استرس شغلی، منفی گرایی شفاهی و تمایل به ترک خدمت اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر استرس شغلی بر منفی گرایی شفاهی و تمایل به ترک خدمت مثبت و اثر آن بر سلامت روانی کارکنان، منفی و معنادار بوده است. افزون بر این، منفی گرایی شفاهی و تمایل به ترک خدمت اثری منفی بر سلامت روان کارکنان مورد مطالعه دارد. نتیجه گیری: با توجه به پیامدهای ناشی از رابطه بازی، ضروری است اقدامات مورد نیاز برای کاهش رابطه بازی و ارتقای شایسته سالاری و عدالت در سازمان برای حفظ سلامت روانی کارکنان انجام شود.
شناسایی چالش های پیش روی زنان شاغل در حوزه صنعت؛ مطالعه موردی زنان شاغل در شهرک های صنعتی شهرستان آران و بیدگل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
41 - 65
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان یکی از اهرم های مؤثر در توسعه و مشارکت اجتماعی آن ها به شمار می رود اما وجود برخی موانع که بر سر راه اشتغال زنان و فعالیت اقتصادی آن ها خارج از محیط خانواده، برای اشتغال آنان محدودیت ایجاد کرده است. هدف این پژوهش شناسایی چالش های پیش روی زنان شاغل در حوزه صنعت در شهرک های صنعتی شهرستان آران و بیدگل است. به عبارت دیگر سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چالش ها و موانع پیش روی زنان شاغل در حوزه صنعت، کدم اند؟ رویکرد حاکم بر این تحقیق کیفی ، روش تحلیل محتوا، تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است.جامعه آماری این تحقیق کلیه ی زنان شاغل در شهرک های صنعتی شهرستان آران و بیدگل است که تعدادشان ۳۴۰۷۸ است و حجم نمونه با روش گلوله برفی و نیز بر مبنای قاعده اشباع اتخاذشده که درنهایت 32 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد.داده های تحقیق، به وسیله روش تحلیل محتوا تحلیل شد.یافته های تحقیق: مهم ترین موانع در پاسخ مصاحبه شوندگان، موانع فردی، موانع خانوادگی و موانع اجتماعی شناخته شدند که این مضامین هرکدام دارای زیر مضمون هایی هستند.الف) موانع فردی 1.عدم رضایت از شغل 2. مشکلات روانی.ب) موانع خانوادگی ، 1. ارتباط با همسر 2. ارتباط با فرزندان 3. ارتباط با اطرافیان.پ) موانع اجتماعی1. مشکلات آموزشی. 2. مشکلات محیط کار 3. مشکلات محیط جامعه.
پیشایندها و رهاوردهای سپارش منابع انسانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
1 - 25
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقش منابع انسانی مدیران صف، بسیار برجسته شده و سپارش وظایف منابع انسانی به مدیران صف، تحول حتمی در فضای سازمانی است؛ از این رو هدف مطالعه حاضر، ارائه چارچوب جامع از عوامل اثرگذار بر تقویت نقش منابع انسانی مدیران صف و همچنین، شناخت پیامدهای چندسطحی آن است. روش: در پژوهش حاضر از طریق رویکرد فراترکیب، شاخص ها، مفهوم ها، مقوله های پیشران و پیامدهای سپارش منابع انسانی شناسایی شد. پس از بررسی پایگاه های معتبر علمی، تعداد 113 منبع شناسایی و در نهایت، 46 پژوهش مرتبط انتخاب و تحلیل شد. یافته ها: با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 46 مقاله مرتبط با اهداف پژوهش بررسی، ترکیب و تفسیر شد. در مجموع، 28 کد، 5 مفهوم و 2 بُعد شناسایی شد و اعتبار هریک، از طریق آزمون کاپای کوهن به تأیید رسید. نتایج نشان می دهد که دو دسته عوامل سازمانی و روان شناختی، از جمله پیشران های مهم سپارش منابع انسانی است. همچنین، سپارش منابع انسانی می تواند خروجی های سازمان را در سه سطح فرد، گروه و سازمان متأثر سازد. نتیجه گیری: بهره برداری از نقش منابع انسانی مدیران صف، می تواند مزیت های رقابتی متعددی در سطوح مختلف سازمان ایجاد کند. در این حین، می بایست در نظر گرفت که جلب مشارکت مدیران صف، نیازمند است به توجه هم زمان به ارائه حمایت سازمانی و عوامل روان شناختی این مدیران. از سوی دیگر، چارچوب ارائه شده در این مطالعه و پرداختن به ابعاد مختلف سپارش منابع انسانی، بستر مناسبی برای مطالعات آتی در اختیار قرار می دهد.
بررسی تأثیر نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی کارکنان با تأکید بر نقش انگیزۀ درونی و توانمندسازی روان شناختی در شرایط دورکاری در زمان کرونا (مورد: معلمان آموزش وپرورش مقطع متوسطۀ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
325 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی معلمان در زمان دورکاری کرونا با تأکید بر انگیزه درونی و توانمندسازی روان شناختی آنان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری اطلاعات توصیفیپیمایشی،به جهت زمانی مقطعی و به لحاظ نوع ارتباط بین متغیر ها یک تحقیق همبستگی است. جامعه مورد مطالعه معلمان آموزش وپرورش دوره متوسطه شهر تهران به تعداد 480 نفر و نمونه از نوع خوشه ای در دسترس با حجم 214 نفر بود. روش گردآوری داده ها پرسشنامه طراحی شده توسط کروز و همکارانش (2022) و ریتولد و همکارانش (2022) با طیف پنج گزینه ای لیکرت بود و تجزیه وتحلیل داده ها از طریق نرم افزار Lisrel 8.8 - SPSS 26 و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. نتایج نشان داد بین نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی با نقش میانجی انگیزه درونی و بین نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و بین توانمندسازی روان شناختی بر رضایت شغلی و انگیزه درونی بر رضایت شغلی و در نهایت بین نظارت غیر مستقیم بر رضایت شغلی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.
سیاست های مدیریت منابع انسانی در مواجهه با فرصتها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله ظهور شبکه های اجتماعی و تأثیرات چشمگیر آن بر جوانب گوناگون جامعه بشری اوج گرفته و در این میان سازمان ها نیز از تأثیر این پدیده نوین بی نصیب نمانده اند. مدیریت منابع انسانی در جایگاه تنظیم گر سازمان، بر خود لازم می داند تا در مواجهه با این گونه تغییرات رویکردی دوراندیشانه اتخاذ کند. پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوبی به مدیران منابع انسانی به تدوین سیاست هایی برای مواجهه با فرصتها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در سازمان های دولتی ایران پرداخته است. روش پژوهش از نوع کیفی بوده و برای استخراج مفاهیم از روش تحلیل مضمون بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش، سازمان های دولتی ایران می باشد و نمونه آماری آن شامل مدیران فعلی و سابق بخش منابع انسانی سازمان های دولتی، کارشناسان خبره حوزه فضای مجازی و اعضای هیئت علمی گروه های مدیریت و ارتباطات دانشگاه های استان های تهران و البرز است. برای جمع آوری داده ها علاوه بر مرور گسترده آثار علمی، از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شده و با به کارگیری روش نمونه گیری گلوله برفی، با 10 نفر از افراد مصاحبه انجام گرفته است. مجموعا تلاش گردیده با تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، فرصت ها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در سازمان های دولتی شناسایی شود و سیاست هایی در شش محور قانونی، امنیتی، آموزشی، اخلاقی، شغلی و اجرایی برای مواجهه با چالش های شبکه های اجتماعی در سازمان های دولتی تدوین گردد
بررسی مطالعات شفافیت سازمانی در مقالات علمی ۱۰ سال اخیر با روش فراتحلیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
107 - 89
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه به اشتراک گذاری اطلاعات سازمانی با کارکنان به منظور هدف ایجاد شفافیت، اعتماد و مسئولیت پذیری به معنای شفافیت سازمانی است. هدف ژوهش حاضر بررسی مطالعات شفافیت سازمانی در مقالات علمی ۱۰ سال اخیر با روش فراتحلیل می باشد.روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است. نمونه آماری 30 مقاله کاملاً منطبق و مناسب برای فراتحلیل موضوع پژوهش می باشد که تعداد 10 مقاله لاتین و 20 مقاله فارسی استفاده شد. در همین راستا بررسی نتایج پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل و با کمک نرم افزار (CAM) انجام گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر شفافیت سازمانی را که شدت اثر بالایی داشتند شامل پاسخ به بحران و تلاش های تعاملی، فرهنگ سازمانی، رهبری اصیل و پاسخگویی سازمانی، و مهم ترین متغیرهای تأثیرپذیر از شفافیت سازمانی که شدت اثر متوسط یا بالایی داشتند شامل پیشگیری از فساد اداری مالی، رضایت شغلی و قصد ترک شغل، قدرت سازمانی، سازگاری شغلی، مدیریت ترومای سازمانی، پارانویید سازمانی، اعتماد کارکنان و رفتارهای اخلاقی کارکنان بودند.نتیجه گیری: عوامل تاثیرگذار شناسایی شده برای ارتقای شفافیت سازمانی باید مورد توجه مدیران سازمان ها قرار بگیرد تا از این طریق بتوانند به عوامل تاثیرپذیر شفافیت سازمانی در سازمان خود دست یابند.