مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
مدیران صف
حوزه های تخصصی:
پیش از این بر اساس اصول مدیریت کلاسیک، بین واحدهای گوناگون سازمان،
تفک کی و تقسیم کار دقیقی صورت می گرفت؛ به طوریک ه هریک از واحدهای
سازمان از جمله واحد منابع انسانی به صورت جزیره ای مشغول فعالیت بود. اکنون نه
واحد منابع انسانی می تواند از توجه به راهبرد شرکت طفره رود و نه واحد های صفی
می توانند از مسئولیت در قبال امور منابع انسانی شانه خالی کنند. هدف این پژوهش
ارائه مدلی برای شراکت واحدهای متنوع سازمان برای اقدامات منابع انسانی است.
برای طراحی این مدل از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. در فراگرد اجرای
پژوهش، ابتدا از طریق مشاهده مشارکتی داده های موردنظر گردآوری شد و سپس
این داده ها با ادبیات نوین مدیریت منابع انسانی تطبیق داده شد. دستاورد اصلی
پژوهش، توسعه مدلی است که بر اساس آن، امور منابع انسانی باید با شراکت
مدیران صف، مدیریت عالی، حرفه ای های منابع انسانی و خود کارکنان اداره شود
که به این نحوه اداره کردن حاکمیت منابع انسانی اطلاق می شود. استفاده از چنین
رویکردی جهت بقا و انطباق با شرایط نامطمئن برای سازمان هایی که در محیط
پویا فعالیت می کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
تبیین مدل ساختاری مدیریت منابع انسانی درسازمان های پروژه محور؛رویکردی نو با تأکید بر چهار وجهی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی یک اقدام جمعی است که از بازیگران متعدد متاثر و توسط آنان در سازمان پروژه محور انجام می شود. در یک سازمان پروژه محور، عمدتا چهار بازیگر کلیدی ایفای نقش می کنند: عضو پروژه، مدیر صف، مدیر پروژه و کارشناسان واحدهای منابع انسانی که کارکرد نامطلوب مدیریت منابع انسانی در نتیجه تعامل ضعیف بین این بازیگران است. از طرفی کارکردهای مدیریت منابع انسانی با توجه به نحوه سازماندهی پروژه محوری و نوع آرایش کار در پروژه دچار تغییر و تحول شده است. لذا از آنجا که تمرکز در این مقاله بر سازمان های پروژه محور است، ابتدا توصیفی گویا از این گونه سازمان ها ارایه می شود. سپس ساختار و تشکیلات منابع انسانی در سازمان های پروژه محور و انواع آرایش کار پروژه ای توضیح داده می شود و در ادامه ضمن بررسی جایگاه منابع انسانی و تعیین نقش های بازیگران اصلی در چهار وجهی منابع انسانی با بهره گیری از روش تحلیل داده های عینی از محدوده کاری و نحوه مشارکت اعضاء پروژه، نوع آرایش کار پروژه محور در پژوهشگاه صنعت نفت تعیین و بر آن اساس مدل ساختاری مدیریت منابع انسانی در این سازمان برای اولین بار در کشور ارائه می شود و همچنین در پایان نکاتی راهبردی و پیشنهاداتی برای استقرار مدیریت منابع انسانی در سازمان های پروژه محور ارائه می شود.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر در موفقیت انتقال فناوری در بنگاههای کوچک و متوسط(مطالعه موردی: بنگاههای دام و فرآورده های گوشتی ایران و استرالیا)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۲
45 - 56
حوزه های تخصصی:
انتقال فناوری مقوله ای مهم و اساسی در ارتقای سطح فناوری یک کشور و فرایند پیچیده و دشواری است و بدون مطالعه لازم نه تنها مفید نیست بلکه ممکن است علاوه بر هدر رفتن سرمایه و زمان، به تضعیف فناوریملی هم بیانجامد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر موفقیت انتقال فناوری در بنگاه های کوچک و متوسط می باشد. روش تحقیق ، از نوع تحلیلی است و از نظر نوع هدف، تحقیق کاربردی محسوب می شود. این تحقیق دارای ماهیت میدانی بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی سوالات پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید تعیین شده و جهت سنجش پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 89/0 می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران عالی، میانی، عملیاتی و کارشناسان و تکنسین های شرکتهای می باشد. از آمار توصیفی و آزمونهای کولومگروف–اسمیرنوف ،تی تست و فریدمن به بررسی قبول/ رد فرضیات تحقیق پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 5 عامل در موفقیت انتقال فناوری در بنگاههای کوچک و متوسط تاثیرگذار است که عبارتند از:عوامل فرهنگی، فنی فناوری، توانمندی های انسانی، توانمندی تحقیق و توسعه و مالی.
شناسایی و اولویت بندی چالش های عملکردی مدیران صف در جعبه سیاه مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
1 - 25
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقش مدیران صف در تحقق ارتباط شیوه های مدیریت منابع انسانی با عملکرد، حیاتی و انکارناپذیر است. در پژوهش های پیشین، به خصوصیت های این نقش در کشور به اندازه کافی توجه نشده است. در این پژوهش برای نخستین بار تلاش شده است تا با استفاده از مدل نظری و روشی جدید در جامعه آماری شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به بررسی عمیق تر نقش مدیران صف در مدل جعبه سیاه منابع انسانی پرداخته شود و ضمن شناسایی چالش های آنان در مسیر تحقق انتظارات عملکردی، به اولویت بندی میزان اهمیت هر یک از چالش ها اقدام شود. روش: پژوهش حاضر با دو روش و در دو مرحله مجزا اجرا شده است. نخست، به کمک روش فراترکیب با رویکرد «ترکیب تلفیقی تحقیقات» و با مطالعه و کُدگذاری علمی و روش مند 243 مقاله معتبر پیشین، به شناسایی و دسته بندی چالش های عملکردی مدیران صف در جعبه سیاه مدیریت منابع انسانی پرداخته شد. دوم، با استفاده از روش کمّی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بر اساس نیاز شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به اولویت بندی چالش های شناسایی شده در گام نخست پژوهش اقدام شد. یافته ها: مرحله شناسایی چالش های عملکردی مدیران صف، به توصیف و توضیح عوامل متعددی انجامید که در نهایت، همه عوامل در پنج گروه کلی دسته بندی شدند. در مرحله اولویت بندی اهمیت چالش ها نیز «حمایت مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی» مهم ترین چالش تشخیص داده شد و به ترتیب «توانایی، دانش و مهارت» و «تعهد به مدیریت افراد» در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند و «ابهام در نقش و اولویت های متعارض» و «حجم کار» به طور مشترک اهمیت کمتری داشتند. نتیجه گیری: در صورت ناکامی مدیران صف در ایفای نقش مؤثر بر ارتباط با وظایف محوله حوزه منابع انسانی، امکان شکست کلیه تلاش ها برای به کارگیری شیوه های مدیریت منابع انسانی و متعاقب آن، هدررفت منابع سازمانی بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین، مدیران و تصمیم سازان سازمانی باید ضمن در نظر گرفتن چالش های عملکردی مدیران صف، به راه کارهای غلبه بر آنان به طور ویژه ای توجه کنند. در انتها نیز ضمن بحث و بررسی یافته ها، به توصیف مسیرهایی پرداخته شده است که بررسی آنها در پژوهش های بعدی لازم است.
پیشایندها و رهاوردهای سپارش منابع انسانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
1 - 25
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقش منابع انسانی مدیران صف، بسیار برجسته شده و سپارش وظایف منابع انسانی به مدیران صف، تحول حتمی در فضای سازمانی است؛ از این رو هدف مطالعه حاضر، ارائه چارچوب جامع از عوامل اثرگذار بر تقویت نقش منابع انسانی مدیران صف و همچنین، شناخت پیامدهای چندسطحی آن است. روش: در پژوهش حاضر از طریق رویکرد فراترکیب، شاخص ها، مفهوم ها، مقوله های پیشران و پیامدهای سپارش منابع انسانی شناسایی شد. پس از بررسی پایگاه های معتبر علمی، تعداد 113 منبع شناسایی و در نهایت، 46 پژوهش مرتبط انتخاب و تحلیل شد. یافته ها: با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 46 مقاله مرتبط با اهداف پژوهش بررسی، ترکیب و تفسیر شد. در مجموع، 28 کد، 5 مفهوم و 2 بُعد شناسایی شد و اعتبار هریک، از طریق آزمون کاپای کوهن به تأیید رسید. نتایج نشان می دهد که دو دسته عوامل سازمانی و روان شناختی، از جمله پیشران های مهم سپارش منابع انسانی است. همچنین، سپارش منابع انسانی می تواند خروجی های سازمان را در سه سطح فرد، گروه و سازمان متأثر سازد. نتیجه گیری: بهره برداری از نقش منابع انسانی مدیران صف، می تواند مزیت های رقابتی متعددی در سطوح مختلف سازمان ایجاد کند. در این حین، می بایست در نظر گرفت که جلب مشارکت مدیران صف، نیازمند است به توجه هم زمان به ارائه حمایت سازمانی و عوامل روان شناختی این مدیران. از سوی دیگر، چارچوب ارائه شده در این مطالعه و پرداختن به ابعاد مختلف سپارش منابع انسانی، بستر مناسبی برای مطالعات آتی در اختیار قرار می دهد.