
مطالعات توسعه و مدیریت منابع
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره 2 پاییز 1403 شماره 3 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تاثیر عوامل موثر بر بهینه سازی خط مشی سازمان های فرهنگی بر اساس مصاحبه خبرگان وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. روش تحقیق کیفی است. جامعه آماری به روش نظریه داده بنیاد شامل تمام صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی اعضا هیات علمی و مدیران میانی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در کشور بودند. حجم نمونه ی آماری 15 نفر به روش هدفمند و نظری (قضاوتی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های تحقیق استفاده از پرسش های نیمه ساختاریافته با روش دلفی با اعضا هیات علمی و مدیران میانی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود. نتایج نشان داد که به صورت کیفی تحقیق عوامل موثر بر بهینه خط مشی سازمان های فرهنگی براساس مقوله ها در قالب 6 مقوله، و 25 گویه (سنجه) مشخص شد و عوامل موثر موجبات علّی (6 گویه)، پدیده اصلی و مرکزی (5 گویه)، راهبردها (4 گویه)، شرایط زمینه ای (4 گویه)، شرایط مداخله گر یا میانجی (4 گویه)، و پیامدها (2 گویه) به دست آمدند.
ارائه الگوی بالندگی رهبری زنان در سازمان ملّی استاندارد ایران با رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ترکیب کیفی نتایج مطالعات پیشین صورت گرفته در حوزه بالندگی رهبری زنان در سازمان ملّی استاندارد ایران و ارائه الگویی جامع در این زمینه می باشد. این مطالعه مبنا و چارچوبی را برای توسعه رهبران زن در سازمان های مردسالار با هدف توسعه استراتژی هایی برای پیشرفت زنان حرفه ای فراهم می کند. براساس بررسی مبانی و مرور پیشینه تحقیقات انجام شده، مشاهده می شود که بیشتر این تحقیقات به صورت مجزا، کمی و همبستگی مورد بررسی قرار کرفته است. به بیان دیگر هیچ یک از مطالعات انجام شده همانند تحقیق پیش رو، از یک الگوی جامع در بالندگی رهبری زنان استفاده نکرده اند. در این تحقیق از رویکرد فراترکیب کیفی و روش سندلوس کی و بارس و، اس تفاده ش د. بدین صورت که با غربالگری تحقیقات در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی در یک بازه زمانی (1390-1401) و (2010 تا 2021) الگوی بالندگی رهبری زنان در سازمان ملی استاندارد ایران ارائه گردید. برای بررسی روایی از ابزار گلین و سنجش پایایی از طریق ضریب کاپای کوهن برآورد شد که مقدار توافق به دست آمده برابر با 895/0 بود. اهمیت و اولویت شاخص ها با آنتروپی شانون مشخص گردید.
واکاوی ابعاد و مولفه های مدل حکمرانی خوب در نظام دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظریه حکمرانی خوب از جدیدترین مباحث توسعه در جهان کنونی است و نظام دانشگاهی نیز مانند سایر نظام های سیاسی نیازمند درک عمیق و گسترده از عوامل، مولفه ها و ویژگی هایی می باشد که آن را کارآمدتر و اثربخش تر می کند. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوی حکمرانی خوب در نظام دانشگاهی است. با استفاده از ابزار فراترکیب با روش هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو به ارزیابی و تحلیل نظام مند 317 مورد از یافته های پژوهش های گذشته پرداخته شده است و بعد از انجام مراحل پایش به 50 مقاله مربوط کاهش یافت. در انتها نیز به روش پرسشنامه نظر 11 نفر از خبرگان و مدیران دانشگاهی جمع آوری گردید و با استفاده از روش آنتروپی شانون بر اساس رویکرد تحلیل محتوا به تعیین ضریب اثر عوامل شناسایی شده، پرداخته شد. طبق این پژوهش تعداد پنج بعد اصلی شامل، پایبندی به قانون، عملکرد دولت، مشارکت ، رهبری و چشم انداز گردید که بعد پایبندی به قانون شامل مولفه های ( کنترل فساد، شفافیت، ثبات سیاسی، کیفیت قوانین و عدالت ) می باشد و بعد عملکرد دولت از مولفه های ( پاسخگویی، اثربخشی و کارایی، برنامه ریزی) و بعد مشارکت از مولفه ی ( مشارکت مردم در تصمیم گیری ) و بعد رهبری از مولفه های ( توانمند سازی و توسعه خلاقانه، وظایف رهبری و مسئولیت پذیری ) و بعد چشم انداز از مولفه ( تعیین رویکرد و آرمان های سیاسی و اقتصادی) تشکیل شده است. نتایج نشان داد مولفه شفافیت بیشترین تاثیر را بین مولفه های تحقیق داراست.
بررسی رابطه بین استراتژی بازاریابی با توسعه محصول اوره درشرکت پتروشیمی پردیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین استراتژی های بازاریابی و توسعه محصول برای همسوسازی نیازهای مشتری، روند بازار و اهداف تجاری برای هدایت نوآوری، تمایز و مزیت رقابتی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استراتژی بازاریابی با توسعه محصول اوره درشرکت پتروشیمی پردیس می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی – همبستگی می باشدو جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان پتروشیمی پردیس است که تعداد 150 نفر بصورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدندو داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد استراتژی بازاریابی (کسزی و بیمنز، 2016) و توسعه محصول (مو وهمکاران، 2007) جمع آوری شدندو از طریق روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد رابطه معناداری بین ابعاد استراتژی بازاریابی و توسعه محصول اوره در پتروشیمی پردیس وجود دارد. بنابراین با توجه به این نتایج پیشنهاد می شود پتروشیمی پردیس همکاری و ارتباط بین تیم های بازاریابی و توسعه محصول برای اطمینان از یک رویکرد منسجم را تقویت نماید.
طراحی مدل تاب آوری کارراهه شغلی در کارکنان صنعت بانکداری (مورد مطالعه: بانک تجارت استان گیلان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارراهه شغلی و ارتقا سلسله مراتبی نیازمند تقویت ظرفیت انطباق پذیری و سازگاری با چالش ها است. تاب آوری کارراهه شغلی بیانگر تعامل ویژگی های فردی و محیط بوده و توانایی سازگاری با محیط در حال تغییر و مقابله با شرایط نامطلوب در محیط کار را به ارمغان می آورد. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تاب آوری کار راهه شغلی در کارکنان صنعت بانکداری انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی و مدیریت دولتی به تعداد 21 نفر، یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها و پژوهش ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 3 مقوله، 37 مفهوم و 121 کد استخراج گردید. ابهامات نقش، چابکی استراتژیک و جلوگیری از تضعیف عملکردی در بخش عوامل علی، هوشیاری محیطی، چشم انداز استراتژیک و ارزیابی کارراهه شغلی در بخش عوامل راهبردها و ارتقاپذیری، سلامت روانشناختی و ارتقا ظرفیت حل مسئله در بخش پیامدها بیشترین ضریب اهمیت را به دست آوردند. در این پژوهش، مدل تاب آوری کار راهه شغلی در قالب سه بخش عوامل علی، راهبردها و پیامدها ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای تاب آوری کار راهه شغلی ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، توسعه مسیر شغلی و ارتقا بهره-وری در صنعت بانکداری سودمند باشد.ز آنجا که تاکنون مدل جامعی برای تاب آوری کار راهه شغلی ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، توسعه مسیر شغلی و ارتقا بهره-وری در صنعت بانکداری سودمند باشد.ز آنجا که تاکنون مدل جامعی
واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب و کارهای دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای دانش بنیان، فعالیت های مبتنی بر فناوری های نو در مسیر خدمات رسانی بهتر، کاهش هزینه و همچنین جلوگیری از خروج ارز در هر کشوری است که به دلیل اهمیت این شرکت ها در توسعه اقتصادی و مقابله با برخی از مسیرهای تحریمی بسیار بااهمیت هستند. ازاین رو این پژوهش، با هدف واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان انجام شده است. شرکت کنندگان، شامل 112 فر از کارکنان و مدیران شرکت های دانش بنیان شهرستان آباده بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق، شیوه آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از رویکرد فراترکیب و در بخش کمی از شیوه توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بر همین اساس، 4 عامل سازمانی، فردی-دانشی، محیطی-بازاریابی و اقتصادی- حمایتی؛ به عنوان عوامل واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان تشخیص داده شدند. همچنین روایی در هر دو شیوه به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفتند و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در مطالعه مقدماتی بخش کمی نیز، با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخص های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار (SPSS و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد، شاخص های فردی-دانشی و اقتصادی- حمایتی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی تأثیر معنادار داشتند؛ اما عوامل محیطی-بازاریابی به عنوان یکی از راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان در شرکت های شهرک صنعتی شهرستان آباده مورد تائید قرار نگرفتند"؛ بنابراین به نظر می رسد، جهت تقویت کسب وکارهای دانش بنیان ضمن توجه به مرتفع کردن مشکلات سازمانی می بایست عوامل فردی و دانشی کارکنان و حمایت های دولتی و بخش خصوصی در بخش مالی موردتوجه باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل شکست استارت آپ ها به کمک تحلیل سلسه مراتبی AHP و ارائه استراتژی های غلبه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
استارت آپ ها به عنوان نهادهای نوآور و پرشتاب، نقش حیاتی در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال دارند. این کسب وکارها با ارائه راه حل های خلاقانه و فناورانه، می توانند نیازهای جدید بازار را برآورده کرده و به رشد و پویایی اقتصادی کمک کنند. با این حال، نرخ بالای شکست استارت آپ ها نشان دهنده چالش های جدی در مدیریت و عملکرد آنهاست. بر این اساس، هدف این تحقیق شناسایی و اولویت بندی عوامل شکست استارت آپ ها و ارائه استراتژی های مناسب برای غلبه بر این چالش ها است. در این پژوهش، ابتدا با مرور ۴۵ مقاله معتبر در زمینه استارت آپ ها، عوامل کلیدی شکست شناسایی شدند. این مقالات از منابع مختلفی مانند پایگاه های داده علمی، مجلات تخصصی و کنفرانس های معتبر جمع آوری و با استفاده از نرم افزار اطلس تی (Atlas.ti) تحلیل شدند. در مرحله بعد، برای اولویت بندی این عوامل از تکنیک تصمیم گیری سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. درادامه، یک ساختار سلسله مراتبی شامل هدف (شناسایی و اولویت بندی عوامل شکست استارت آپ ها)، گزینه ها (عوامل اصلی شناسایی شده) و شاخص ها (تعیین شده بر اساس عوامل فرعی) طراحی شد. سپس با استفاده از ماتریس مقایسات زوجی، اهمیت نسبی هر یک از گزینه ها و معیارها ارزیابی شد. در هر گام نرخ ناسازگاری در محدوده مجاز و زیر ۰.۱ قرار داشت. نتایج نهایی وزن دهی نشان داد که مدیریت ضعیف و ناکارآمد با وزن 0.366892، منابع مالی ناکافی با وزن 0.221917، و مشکلات فنی و تیم نامناسب و عدم نوآوری با وزن 0.196686 به ترتیب مهم ترین عوامل شکست استارت آپ ها هستند. مشکلات بازار و مشکلات قانونی نیز با وزن های کمتر در مراتب بعدی قرار گرفتند. این نتایج اهمیت مدیریت کارآمد، تأمین منابع مالی کافی و تقویت تیم فنی و نوآوری را برجسته می سازد و نشان می دهد. در نهایت، بر اساس نتایج، برای هر یک از این عوامل، استراتژی های مناسبی برای غلبه بر آنها پیشنهاد شد.
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین، تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری تحول آفرین، تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش و ماهیت توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این تحقیق کارکنان مدیریت مراکز پزشکی شهرداری مشهد می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردیده و تعداد 92 نفر جهت نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده گردید، بدین صورت که برای سنجش تعهد سازمانی از پرسش نامه آلن و مایر (1991)، رفتار شهروندی سازمانی از پرسش نامه پودساکف و همکاران (2000)، رهبری تحول آفرین از باس و اولیو (2000) و عملکرد کارکنان از پرسش نامه پرادهان و ینا (2017) استفاده شده است. پایایی پرسش نامه مذکور با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای تعهد سازمانی (922/0)، رفتار شهروندی سازمانی (797/0)، رهبری تحول آفرین (891/0) و عملکرد کارکنان (712/0) بدست آمد و روایی محتوا و صوری پرسش نامه نیز مورد تأیید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 24و نرم افزار SmartPLS انجام پذیرفت. نتیجه تحقیق نشان داد بین تعهد سازمانی و رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، از سویی نتایج نشان داد رفتار شهروندی سازمانی رابطه بین تعهد سازمانی و رهبری تحول آفرین با عملکرد کارکنان را میانجی گری می نماید، علاوه بر این نتایج نشان داد تعهد سازمانی و رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی نیز رابطه مستقیم دارد.
آزمون الگوی مفهومی ارتباط مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری از طریق تملق سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، آزمون الگوی مفهومی ارتباط مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری از طریق تملق سازمانی بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - همبستگی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ناحیه 2 شیراز به تعداد 215 نفر که با توجه به جدول مورگان، 127 نفر بعنوان نمونه مورد آزمون قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات آماری از سه پرسشنامه استاندارد تملق سازمانی پارسایی و همکاران (1398)، شایسته سالاری انصاری (1393) و مدیریت منابع انسانی یاژو و جیان (2012) استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید گردید است و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از جامعه آماری به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب 821/0، 895 و 929/0 تعیین گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری)، مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داده که بین مدیریت منابع انسانی با شایسته سالاری رابطه مثبت و معنادار برقرار بود. تملق سازمانی با شایسته سالاری رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین، بین مدیریت منابع انسانی و تملق سازمانی رابطه منفی و معناداری وجود داشت. درنهایت؛ تملق سازمانی در رابطه بین مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری از دیدگاه مدیران مدارس ناحیه 2 شیراز، نقش واسطه ای دارد.
بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی در توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی می باشد و با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی با توزیع پرسشنامه بین 280 نفر از کارکنان دانشگاه شیراز به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی نظیر رگرسیون خطی و فریدمن استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که استراتژی های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمان و عملکرد کارکنان تاثیرگذار می باشد مولفه های:توانایی، حمایت، انگیرش،شناخت، ارزیابی و اعتبار با استراتژی های مدیریت منابع انسانی رابطه مستقیم و معنادار دارند اما مولفه سازگاری رابطه معنادار ندارد. رسیدن به اهداف و توسعه سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با شرایط و محیط متغیر دارد. اجرای برنامه های آموزشی برای منابع انسانی و توسعه سازمان سبب می شود افراد بتوانند با تناسب تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر فعالیت های خود را ادامه دهند و بر کارایی خود بیفزایند. با توجه به پیشرفت های سریع علم، روش های کار در سازمان ها نیز قابل تغییر و تحول می باشند. همچنین افزایش کارایی سازمان ها بستگی به افزایش کارایی منابع انسانی دارد و افزایش کارایی منابع انسانی به آموزش و توسعه دانش و مهارت و ایجاد رفتارهای مطلوب و موفقیت آمیز بستگی دارد.