ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۷۰۱.

تاریخ و سیاست : ضرورت بازاندیشی نقش سیاست در تحولات آینده جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ سیاست مدرن بخت کارگزار ساختار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تاریخ
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۵۰۶۷ تعداد دانلود : ۲۰۴۱
رویارویی پیوسته و فراگیری که حیات انسانی را در دوره جدید، صورت بخشیده این پرسش را بار دیگر با جدّیت مطرح نموده است که رابطه کارگزاری انسان با وقوع گریزناپذیر حوادث چگونه است؟ در واقع آنچه که رخ نموده و می‌نماید و کلیه عواملی که در متن و فضای حیات انسانی وجود دارند، آیا بیانگر فاعلیت انسان در ساختن و پرداختن تحولات جوامع هستند یا خیر؟ آیا تاریخ، قتلگاه اراده‌های آدمیان است و یا عرصه و پهنه تجلی اراده‌ها؟ به نظر می‌رسد اگر بخواهیم سیاست را فراتر از تنظیم روابط میان انسان‌ها و مجتمع‌های انسانی درک نماییم و تاریخ را چیزی جر ترتیب و توالی رویدادها بدانیم؛ در این صورت نیازمند نظرگاهی انتقادی در خصوص رابطه تاریخ و سیاست و به عبارتی نقش اراده آدمیان در تحولات جوامع خویش هستیم. چنین افق و نظر گاهی تنها با مدد وحی و آموزه‌های ادیان الاهی قابل دسترسی است که حکیمانه، هم سرنوشت و هم اراده را در چارچوبی قابل ادراک و عبرت آموز آموزش می‌دهند. مروری بر آرای متفکرانی چون ماکیاولی، مونتسکیو، کنت، مارکس و فوکو نیز نشان می‌دهد که رابطه تاریخ و سیاست نیازمند بازاندیشی در پرتو روشنگری‌های دین (الاهی) می‌باشد.
۷۰۲.

بررسی انتقادی نظریه این همانی ذهن و بدن در فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حالات ذهنی شبیه پدیده انگاری این همانی نوعی این همانی مصداقی علل باواسطه علل علی البدل اسمارت اکامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶۲ تعداد دانلود : ۴۴۱۹
در این مقاله نخست مراد از نظریه این همانی میان ذهن و بدن را تبیین، و سپس به برخی از ادله این نظریه اشاره می کنیم. در دلیل اول به نظریه اسمارت اشاره کرده ایم. وی بر اساس دیدگاه ویلیام اکامی مبنی بر اینکه اگر پدیده ای به صورت مادی قابل تبیین باشد نباید آن را با مفاهیم متافیزیکی تفسیر کرد، مدعی می شود ازآنجاکه امروزه تمامی حالات ذهنی از قبیل عشق و نفرت و علم قابل تبیین فیزیکی است، نباید از روح مجرد در توجیه این حالات بهره گرفت. در نقد این نظریه نشان داده ایم علاوه بر اینکه مبنای اکامی از نظر عقلی ناصحیح است به رغم پیشرفت های علمی، هنوز دانش تجربی بشر نمی تواند تفسیری پذیرفتنی برای حالات ذهنی ارائه دهد. در ادامه به دلیل دیویدسن بر نظریه این همانی اشاره و انتقادات وارد بر آن را بیان کرده ایم و در پایان چنین نتیجه گرفته ایم که قایلان به این همانی میان نفس و بدن ادله متقن و صحیحی برای این نظریه ندارند.
۷۰۵.

شاکله‏سازی در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زمان استعلایی شاکله مفهوم محض و کلی شهود تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴۸ تعداد دانلود : ۲۱۷۰
تجربه در جایگاه موضوع تفکر و حکم کردن، محتاج استفاده از مفاهیم منطقی و اطلاق آن‏ها درباره پدیدارهاست. قوه حکم مسؤول اطلاق این مفاهیم محض بر پدیدارها و به تعبیر دیگر اندراج جزئیات تحت مفاهیم است. اما مفاهیم محض و شهودات هیچ تجانس و مشابهتی با یکدیگر ندارند و برای فراهم آمدن امکان اطلاق این مفاهیم کلی بر شهودات جزئی، تصورات واسطه ای لازم است که کانت آن‏ها را شاکله می نامد. شاکله‏ها تعینات استعلایی زمان اند. این مقاله به برررسی ماهیت و ضرورت شاکله ها در فرایند شناخت از نظر کانت می پردازد.
۷۰۷.

توجیه جاودانگی اصول اخلاقی بر مبنای نظریه اعتبارات از دیدگاه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراکات اعتباری مفاهیم اخلاقی من علوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۵۰۴۷
این مقاله، ابتدا شرح و بیانی اجمالی از نظریة اعتباریات علّامه طباطبایی به‌ویژه دربارة مفاهیم اخلاقی می‌دهد؛ سپس می‌کوشد تا زوایای تاریک این موضوع را از رهگذر بررسی شرح و بیان‌هایی که شهید مطهری در توضیح نظریة مذکور دارد، روشن سازد. مهم‌ترین مسأله‌ای که مطهری می‌کوشد حلّ و فصل کند، جاودانگی اصول اخلاقی است. چنین می‌نماید که نظریة اعتباری بودن مفاهیم اخلاقی به نسبی‌گرایی می‌انجامد. مطهری تلاش می‌کند تا توجیهی برای جمع اعتباری بودن مفاهیم اخلاقی و جاودانگی اصول اخلاقی بیابد. این توجیه مبتنی بر مفهوم «من عِلْوی» است. این مقاله پس از شرح تلاش شهید مطهری در این خصوص، نشان می‌دهد که پذیرش «من علوی» و ارجاع مفاهیم اخلاقی به رابطة تلائم و سازگاری فعل با «من علوی»، در واقع فاصله گرفتن از نظریة اعتباریات است.
۷۰۸.

معنای زندگی از دیدگاه داستایفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق معنای زندگی ایمان به خدا فناناپذیری روح داستایوفسکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۷۵
پرسش از هستی و کشف معنا و هدف زندگی، به یکی از پر دغدغه­ترین مسائل عصرِ حاضر تبدیل شده است. داستایفسکی، به عنوان یک مؤمن، در جست­وجوی معنای واقعیِ زندگی است. او، دو اصلِ ایمان به خدا و اخلاق را معنابخشِ زندگی و جهان می­داند. از نظر او، همة آدمیان تعالی­طلب­اند؛ معتقد است که بدون تردید، پست­ترین انسان­ها نیز در جست­وجوی خدا هستند و با تمام وجود می­دانند که هرگونه اشتباه در این راه، به بی­راهه می­انجامد. بدون وجود خدا، هستی­ بشریّت پوچ و بی­معنا است؛ زیرا انسان همواره دو مسیر را در جلوی روی خود می­بیند که باید یکی را انتخاب کند، اما می­داند که به تنهایی نیز قادر به یافتن راه هدایت و سعادت نیست. لذا نیاز به هدایت الهی را در وجود خود احساس می­کند. بنابراین فقط خداست که می­تواند او را نجات دهد. اما اخلاق نیز به عنوان امری معنابخش به زندگی، مورد توصیه و سفارش داستایفسکی است. با عمل کردن به وجدان اخلاقی­، انسان از عمل خود احساس رضایت می­کند و این احساسِ آرامش را به زندگی و جهان و آدمیانی که در این عالم زندگی می­کنند، انتقال می­دهد؛ و لذا زندگی را بامعنا می­بیند.
۷۰۹.

دیالکتیک در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه دیالکتیک مثل افلاطون روش جمع وتقسیم معرفت وظن شهودعقلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۴۳
از مفاهیم بنیادین "نظام فلسفی" افلاطون، به معنای وسیع کلمه که شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، اخلاق، سیاست و جز اینهاست، "دیالکتیک" است. افلاطون این مفهوم را، به عنوان یک روش، از سقراط به ارث برده و در طول پنجاه سال فعالیت فلسفی خویش تغییراتی تکاملی در محتوا و صورت آن به وجود آورده است. تنوع موضوعات بحث، در محاورات گوناگون افلاطون گاهی اجازه نمی دهد که خوانندگان آثار او به راحتی بتوانند تمامی معانی دیالکتیک را با یکدیگر وفق دهند. این مقاله معانی دیالکتیک را در بسترهای گوناگونی که افلاطون به ایراد سخن پرداخته است پیگیری میکند و به بیان ارتباط آنها با یکدیگر و با سایر قسمتهای فلسفه افلاطون می پردازد.
۷۱۱.

سیر و تطور مفهوم خدا در فلسفه غرب از نظر سه فیلسوف دکارتی: مالبرانش، لایب نیتس و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۱۸
با اصل قرار گرفتنِ «من متفکر» در فلسفة دکارت, «خداوند» از مفهوم «هستم آنکه هستم» تا حد یک اصل فلسفی, تنزل یافت. در نتیجه «صانع طبیعت» به جای خدای معبود, یعنی متعلق ایمان, قرار گرفت. این نتیجه سرآغاز مشکلی متافیزیکی برای پیروان دکارت بود. مالبرانش به جهت حل مشکل, خداوند را تنها علت حقیقی, در نظام معرفت بشری و در نظام علیت طبیعی, دانست و سعی کرد با قول به علل موقعی رابطة مستحکم‌تری میان خدا و جهان برقرار کند. راه حل اسپینوزا برای از میان برداشتن آن مشکل, اعتقاد به وحدت جوهر است. هنگامی که جز جوهر یگانه یافت نشود, جز طبیعت یگانه وجود ندارد و نام دیگر این طبیعت خداست. مفهوم جوهر یگانه همه را دربردارد خدا یا طبیعت: از دو نگاه ؛ هم طبیعت‌پذیر و هم طبیعت آفرین. بدین ترتیب, اسپینوزا, مفهوم سنتی خدا را کنار می‌گذارد. فلسفة لایب‌نیتس, مانند مالبرانش, خدا محوری است؛ نه تنها به این معنا که خدا در نظر لایب نیتس اهمیت مرکزی دارد, بلکه به این معنا که «کل عالم یک مرکز است و روح این مرکز, خداوند است». تنها تفاوت لایب نیتس با اسلافش در باب تصور خدا, این است که وی تصور خدا را امری ممکن می‌داند. با وجود تلاش دقیق این خردگرایان برای تبیین خدا, «موجود بی نهایت کامل» مالبرانش, «طبیعت طبیعت آفرین» اسپینوزا و «مناد منادهای» لایب نیتس, مانند «جوهر نامتناهی» دکارت با خدای ادیان تفاوت عمده‌ای دارد.
۷۱۲.

تأثیر سه سطح هویتی انسان (نفسانی، عقلانی و روحانی) بر رشد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق مولوی نفس اماره نفس مطمئنه هشیاری زمان اندیشی هویت نفسانی هویت عقلانی هویت روحانی بی هشی نفس لوامه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۵۰۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۴۶
مولوی در مثنوی براساس سیر تحولی ـ تشکیکی هویت انسان سه مرتبه هویتی را برای او قائل است. بر این اساس شخص در مرتبه نفسانی تحت کشش محرک های نفسانی و میدان هویتیِ بیرون از خود رفتار کرده، بازتاب هویت جمعی را «خود» خویش قلمداد می کند آدمی در این سطح هویتی در قبال استیفای حقوق خود از محیط، کمترین وظیفه را به محیط ارائه می دهد. در مرتبه هویت عقلانی، شخص بدون چشم پوشی از حقوق خود، در قبال حقوق محیط برای خویش وظایف تعیین شده ای قائل است. گفتگوهای درون شخصی حاصل مشاجرات عقل و نفس در این بازه هویتی است. اما هویت روحانی انسان که مولوی آن را نفس دوم یا هویت ازلی قلمداد می کند، در یک محیطِ بدون زمان به نام پسا مکان تعریف می شود. تعامل بین سطح هشیار یا «خود» انسان با این سطح هویتی، صرفاً از طریق «ذکر» حاصل شده و منجر به فربهی فکری شخص می شود. در این سطح هویتی، شخص در قبال حقوق اندک محیط بیشترین وظیفه را ارائه می دهد. مولوی الگوی چنین رفتارهایی را انبیا می داند. فرایند توبه، مقوله اختیار و زمان اندیشی (توزیع اندیشه در زمان های گذشته و آینده)، با ارتقای هویت انسانی دستخوش تغییر شده و در آستانه های خاصی کاملاً از بین می روند. عناصر یادشده در سطوح تحتانی هویت انسان پررنگ تر از سطوح میانی و فوقانی است.
۷۱۳.

بررسی و نقد دیدگاه اریک فروم در باب گرایش انسان به دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان روان شناسی اریک فروم علل گرایش به دین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۵۰۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۸۶
این مقاله به بررسی علل گرایش انسان به دین، از دیدگاه اریک فروم می پردازد. روی کردهای مختلف جامعه شناختی، روان شناختی و فلسفی - الاهیاتی، در این مسأله وجود دارد. اریک فروم دو عاملِ نیاز به نگرش مشترک و همگانی، و مسؤولیت گریزی را سبب گرایش انسان به دین بیان کرده است. از آن جا که این دو نیاز در بشر دائمی است، گرایش به دین نیز در طول تاریخ، همیشگی بوده است. فروم معتقد است گرایش به دین، پیامدهای ناگواری دارد؛ مانند پیدایش حکومت های ستمگر و مستبد دینی، ظهور طبقه ی عالمانِ دینی سوء استفاده گر و بروز جنگ های متعدد. دیدگاه های اریک فروم در باب منشأ گرایش به دین اشکالاتی دارد: به نظر می رسد که وی مرتکب مغالطه شده و پیدایش نگرش مشترک در سایه ی دین واحد را، که نتیجه ی دین داری است، علت فاعلی گرایش انسان به دین بیان کرده است. همچنین مسؤولیت گریزی عامل گرایش به دین نیست؛ چراکه دین، خود، مسؤولیت آور است و به سبب همین ویژگی است که برخی، از پذیرش آن سر باز می زدند. لوازم ناگواری که فروم برای گرایش به دین برشمرده است درباره ی همه ی ادیان صادق نیست.
۷۱۴.

بازتعریف مفهوم نظم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظم غایی مفهوم نظم نظم علی نظم زیبایی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۵۰۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
برهان نظم از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان بوده است. با وجود تقارب محتوای این برهان با مضامین وحی، در ماهیت، مبادی، مقدمات و نتایج آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و پاسخ به چیستی مفهوم نظم، تعیین مصادیق نظم در جهان طبیعت، چرایی نظم و چگونگی دلالت نظم بر وجود ناظم هوشمند همواره دغدغه پژوهشگران در حوزه کلام جدید است. این مقاله در پی آن است که به واکاوی مفهوم و اقسام نظم بپردازد، زیرا بسیاری از اختلاف ها و تشتت آرا در باب برهان نظم (برای اثبات وجود خدا)، ناشی از ابهام در مبادی تصوری آن است. نظم مفهومی قیاسی و معقول ثانی فلسفی است که به سه عنصر داشتن اجزا، هماهنگی و هدفداری متکی است. هر کدام از این عناصر شرط لازم (و نه شرط کافی) برای حصول این مفهوم هستند. مفهوم نظم با ملاک های متعدد به اقسام گوناگون تقسیم می شود. محققان معتقدند برخی از اقسام در این برهان کارایی ندارند. در این نوشتار، سعی بر آن است که به بررسی و نقد این دیدگاه ها بپردازیم.
۷۱۵.

تجربه دینی از منظر جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین تجربه دینی ویلیام جیمز تعریف دین روش پراگماتیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید تجربه دینی
تعداد بازدید : ۵۰۰۷ تعداد دانلود : ۲۲۷۵
پراگماتیسم پیش از هر چیز، روش است- روشی جهتِ روی آوردن به تجربه؛ چه به معنای فرایندی آن و چه به معنای فرآورده ای آن. از این منظر، مفهوم تجربه در اندیشه پراگماتیکی جیمز جایگاهی ویژه می یابد. به گونه ای که می توان کل اندیشه او را در هر زمینه به آن برگرداند و بر مبنای آن فهمید. این نکته در مورد نگاه او به ""دین"" نیز صادق است. جیمز در پی بررسی دین در حدود زندگی آدمی، کنشها و تجارب اوست و برای این منظور، اصطلاح تجربه دینی را به کار می گیرد، اما چون منظور جیمز از این اصطلاح به روشنی بیان نگردیده، می کوشد منظور او را در سه گام متمایز اما به هم پیوسته ( خلوت فرد با امر قدسی، احساس حضور آن و واکنش متاثر از آن در برابر جهان و انسان) دریابد. سپس بسترهای وقوع این تجربه را، که در نگاه جیمز منجر به ""انواع تجربه دینی"" خواهد شد، کاویده و مهمترین بستر آن، یعنی بستر روانی- عاطفی را که منظور نظر جیمز است، شرح خواهد داد. در نهایت مقاله به بررسی کاربردهای اندیشه جیمز و نقدهای وارد شده بر آن پرداخته و مهمترین نقد را بی توجهی او به مولفه اجتماعی و سنت دینی می داند.
۷۱۷.

عالم مثل افلاطون، ناخودآگاه جمعی یونگ و عالم دل مولوی

کلیدواژه‌ها: افلاطون زرتشت مولانا سهروردی ژرف ساخت اشتراک استعدادها و ظرفیت ها رویساخت تشابه اندیشه هایاشراقیدر ژرف ساخت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات جریانها و مکتبهای عرفان و تصوف
تعداد بازدید : ۴۹۹۹ تعداد دانلود : ۲۶۴۴
انسان ها در هر کجایجهان و در هر دوره و فرهنگیاستعدادها و ظرفیت هاییمشترک دارند که از ماهیت وجودیو حتیشناخت انان ناشیمیشود. بخشیعظیم از شناخت ها و تجربه هایانسان ها عمومیو مشترک است، هر چند اختلاف هایفرهنگیو زمانیو مکانیو تجربه هایشخصیتفاوت داشته باشد. نکته مهم این جاست که این اختلاف و تفاوت در رو ساخت این فراورده هاست و ژرف ساخت ان ها تقریبا یک سان و شبیه یک دیگر است، زیرا ماهیت ظرفیت ها و استعدادهایادمیبه سبب تاثیر کم تر اختلاف تمدن و فرهنگ بیش تر شبیه یک دیگر میبینیم، چنان که میان افلاطون، سهروردی، مولویو یونگ درباره ساختار جهان و روان ادمیدر ژرف ساخت شباهت هاییهست. این شباهت ها ناشیاز اشتراک استعدادهایانسانیاست و در رویساخت اگر اختلافیهست، ناشیاز اختلاف فرهنگیو زمانیو مکانیاست. با طرح مثل افلاطون و صورت مثالیسهروردیو صور معنویو روحانیزرتشت (فروهرها) و ضمیر ناخودآگاه جمعییونگ (ارکئوتایپ) و آن چه عطار و مولانا درباره «تو» گسترده پنهان یا «من» ملکوتیبینهایت مطرح کرده اند، میتوان بروشنیشباهت این اندیشه ها را در ژرف ساخت ملاحظه کرد.
۷۱۸.

نقد و بررسی مهمترین تقریرهای برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نورالانوار امکان ماهوی برهان صدیقین ضرورت ازلی ممکن حقیقت وجود واقعیت عینی فقر وجودی محتاج غنی بالذات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۲۷
راههای رسیدن به خدا فراوان است، چرا که «او» دارای کمالات و جهات بینهایت است. هر کسی هم راه و روشی دارد که از آن بسوی خدا روی میآورد. ربانیین، صدیقین و سالکین از یک حقیقت سخن میگویند، منتها بزبانها، واژگان، براهین و دلایل مختلف. بلحاظ استحکام و اتقان، شریفترین همه براهین اثبات وجود خدا، برهانی است که در آن حد وسط، چیزی جز خود او نباشد و در نتیجه مقصد و مقصود یکی باشد، این همان راه و روش صدیقین است که با خود واجب بر واجب استدلال و استشهاد میکنند. ویژگی منحصر بفرد «برهان صدیقین» در اینست که در آن چیزی برای اثبات ذات واجب الوجود، واسطه قرار نگرفته است. اصطلاح برهان صدیقین را نخستین بار ابنسینا بکار برد، لیکن این صدرالمتالهین (ره) بود که بر اساس مبانی و اصول حکمت متعالیه آنرا بنحو ابتکاری و بمحکمترین صورت تبیین نمود. تقریر و تبیین صدرا از جهاتی بر تقریر ابن سینا و دیگران امتیاز و برتری دارد. این برهان بعد از ملاصدرا بصورتهای گوناگون تقریر و ارائه شده، ولی بنظر نگارنده، بلحاظ مقدمات فلسفی تقریر حیکم سبزواری کوتاهترین طرح، و تقریر علامه طباطبایی بلحاظ نظر به واقعیت عینی و بینیاز بودن از مقدمات فلسفی، مستقیمترین است. تقاریر معروف به براهین اهل معرفت و کلام، دارای اشکالات صوری و محتوایند، و غالب مباحث اینها بازگشت به اصول، مبانی و نتایج بوعلی و شیخ اشراق است. این تقاریر تحولی اساسی در ارائه برهان برای اثبات واجب الوجود ایجاد نکردند. بنابرین، تقریر خود صدرالمتألهین رساترین، محکمترین و بیعیبترین برهان در اثبات وجود خداوند است. در این مقاله دو کار صورت گرفته است: 1ـ مطالعه، تحقیق و بررسی تقاریر مختلف برهان صدیقین. 2ـ مقایسه، تطبیق و نقد و بررسی آنها از جهت استحکام،رسا بودن و اثبات ذات و اجب الوجود و صفات او.
۷۲۰.

سقراطِ افلاطون کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون لوگوس سقراط سوفیست سخن درست سخن نادرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹۱ تعداد دانلود : ۲۵۳۰
سقراط هرگز نوشتهیی از خود بجا نگذاشته است بلکه او را از طریق آثار منسجم افلاطون میتوان شناخت. سقراطِ بتصویر درآمده در آثار افلاطون سقراط مورد علاقه فلاسفه در دو هزار و پانصد سال اخیر میباشد. او با آثار افلاطون در آغاز فلسفه قرار گرفته و مثال فلسفه، عین فلسفه و تصویر دوست داشتنی فلسفه است؛ او معلم فلاسفه است. از اینرو فلاسفه سقراطِ افلاطون را دوست دارند و میخواهند او را بیشتر بشناسند. حال سقراطِ افلاطون کیست؟ او چه تصویری از سقراط در آثار خود ترسیم میکند؟ سقراط او دارای چه ویژگیهایی است؟ و چرا و چگونه و دارای چنین خصوصیاتی میباشد؟ در این نوشتار به مهمترین و اساسیترین ویژگی سقراط که افلاطون توضیح میدهد پرداخته خواهد شد. سقراط، گویندة سخن درست است و همین ویژگی پرده از دانایی ویژه او نیز بر میدارد؛ او گویندة سخن درست است در برابر گویندگان سخنان نادرست. اینکه سخن درست کدام نوع سخن است و گویندة آن کیست و چرا چنین است و سخن نادرست کدام نوع سخن است و گویندگان آن چه کسانی هستند و چرا دارای چنین ویژگی هستند، تلاشی است که تا حد محدودیتهای مقاله به آن پرداخته میشود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان