مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
بخت
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
رویارویی پیوسته و فراگیری که حیات انسانی را در دوره جدید، صورت بخشیده این پرسش را بار دیگر با جدّیت مطرح نموده است که رابطه کارگزاری انسان با وقوع گریزناپذیر حوادث چگونه است؟ در واقع آنچه که رخ نموده و مینماید و کلیه عواملی که در متن و فضای حیات انسانی وجود دارند، آیا بیانگر فاعلیت انسان در ساختن و پرداختن تحولات جوامع هستند یا خیر؟ آیا تاریخ، قتلگاه ارادههای آدمیان است و یا عرصه و پهنه تجلی ارادهها؟ به نظر میرسد اگر بخواهیم سیاست را فراتر از تنظیم روابط میان انسانها و مجتمعهای انسانی درک نماییم و تاریخ را چیزی جر ترتیب و توالی رویدادها بدانیم؛ در این صورت نیازمند نظرگاهی انتقادی در خصوص رابطه تاریخ و سیاست و به عبارتی نقش اراده آدمیان در تحولات جوامع خویش هستیم. چنین افق و نظر گاهی تنها با مدد وحی و آموزههای ادیان الاهی قابل دسترسی است که حکیمانه، هم سرنوشت و هم اراده را در چارچوبی قابل ادراک و عبرت آموز آموزش میدهند. مروری بر آرای متفکرانی چون ماکیاولی، مونتسکیو، کنت، مارکس و فوکو نیز نشان میدهد که رابطه تاریخ و سیاست نیازمند بازاندیشی در پرتو روشنگریهای دین (الاهی) میباشد.
مفهوم روسی(cqacTbe)در بوته معناشناسی تاریخی
حوزههای تخصصی:
معناشناسى تاریخى، یا به تعبیر دیگر مطالعه در فرایند شکل گیرى معنا، ابزارى کارامد براى شناخت مفاهیم مربوط به فرهنگ هاى گذشته و پیوستگى هاى ان با فرهنگ هاى کنونى است. در مقالهء حاضر، معناى،واژهء روسى با همین رویکرد مورد بررسى قرار گرفته است. نخست با بررسى ریشه شناختى بر روى و اژه، نشان داده شده که چگونه این و اژه در مراحل تاریخى شکل گیرى زبان، با ترکیب پیشوند،”c” و اژهء " ، به عنوان معناى اسمى پایه ساخته شده است. سپس در مقایسه میان فرایند ساخت معناى در رو سى و برخى واژه هاى هم ارز در چند زبان دیگر هند و ارو پایى، نشان داده شده است که چگونه مفهوم (بخت، قسمت) در جهان بینى اسلاو ى، زمینه ساز شکل گیرى این معناى مرکب گشته است. در ادامه، سیر تغییرات رخ داده دربارهء معناى بررسى شده و مسیر ان تا ساخت مفاهیم نوین پى گرفته شده است.
باورهای زروانی در داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در ابعاد دینی داستان رستم و اسفندیار ازجمله مواردی است که با وجود بررسی های بسیار همچنان مورد توجه محققان است. هدف نوشتار حاضر بررسی و تحلیل عناصر زروانی این داستان و میزان تأثیر آنها در وقوع نبرد بین دو پهلوان است که تاکنون در تحقیقات انجام یافته کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که این داستان ریشه در عهد باستان دارد، به مانند هر اثر دیگری تحت تأثیر اوضاع و شرایط دینی عصر خود قرار گرفته است. باورهای زروانی که براساس بررسی پژوهشگران گرایشی غالب در عصر باستان به خصوص در دوره ساسانی بوده این داستان را نیز متأثر ساخته و در بخش های مختلف آن در قالب واژه ها و اصطلاحات گوناگون به صورت پیوسته نمودار شده است. بررسی ها نشان می دهد حجم مطالب زروانی در این بخش از شاهنامه به مقداری است که به راحتی می توان گفت داستان مذکور تحت تأثیر باورهای زروانی است. نکته مهم و قابل توجه در این داستان نقش تقدیر و بخت شوم اسفندیار در وقوع نبرد است که عاقبت او را به سوی سرنوشتی که از قبل برایش تعیین شده بود سوق می دهد و بنابر پیش بینی جاماسب باعث مرگ او به دست رستم دستان شده است.
بخت، اتفاق و علیت عرضی در دیدگاه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
237 - 262
حوزههای تخصصی:
بخت، خود علت فاعلی است اما گویی به طریقی علتی غایی دارد. ارتباط تفسیر بخت و قلمرو عاملیت و تقابل رویداد های سودمندی که غایت آن ها غایب و نامعلوم است با رویداد های سودمندی که در آن ها غایت حاضر و معلوم است، ابزار ورود به تحلیل بخت در قلمرو عمل خواهند بود. ارسطو اتفاق را نحوه وقوع رویدادهایی می داند که غایتی خاص دارند و تحقق این غایت به سبب طبیعت یا در پی فکر نبوده است. او در متافیزیک نیز به این اشاره دارد که همچنانکه موجود را بالذات یا بالعرض می نامند ، علت نیز همین سان است. از آن جا که مولفه اصلی بخت، بی ربطی غایت با نتیجه است، لذا بخت علت بالعرض است برای واقعه ای که علی القاعده از روی انتخاب مبتنی بر فکر و برای مقصودی روی می دهد. استدلال ارسطو بر تقدم علیت بالذات غایی و متعاقبا عدم امکان علیت اتفاقی بالعرض مستقل از آن، هسته اصلی روایت وی از بخت را تشکیل می دهد. بررسی رابطه بخت و فراوانی وقوع یک رویداد، تردیدهای بسیاری در هم مصداقی ندرت وقوع رویداد با اتفاقی بودن آن، می افکند. بنابراین برای تحلیل بخت، فهم نسبت میان تحلیل بر مبنای طبقه بندی سه گانه ارسطو از رویدادها به صورت ضروری یا دائمی، اکثری و اتفاقی (تحلیل فراوانی) و تحلیل بر اساس تحقق علیت غایی با التفات به تضاد میان علیت ذاتی و عرضی، لازم است.
گسست ماکیاوللی از مبانی فلسفه سیاسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
333-361
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش درصدد توضیح این موضوع هستیم که چگونه نیککولو ماکیاوللی، مبانی اندیشه سیاسی کلاسیک را به صورت بنیادین مورد نقد قرار می دهد و در گسست از آن مبانی، راه را برای ایجاد نگرشی جدید به سیاست و همچنین تأسیس علم سیاست هموار می کند. در این جستار، فلسفه سیاسی ارسطو به عنوان نماینده منطق اندیشیدن سیاسی کلاسیک مطرح شده است و این اندیشه را بر اساس سه اصطلاح استراتژیکِ طبیعت، بخت و فضیلت و همچنین نسبت پیچیده میان آن ها و ارتباطشان به سیاست در منظر ارسطو، مورد تفسیر و بررسی قرار می دهیم و نشان خواهیم داد که سیاست دنباله نگاه طبیعت محور و اخلاق محور ارسطوست. همچنین به صورت همزمان می پردازیم به اینکه چگونه ماکیاوللی با سه اصطلاحی که در مقابل اصطلاحات ارسطو وضع می کند (که عبارتند از قدرت، ویرتو و میهن) مبانی اندیشه سیاسی ارسطو و همچنین به تبع آن اندیشه سیاسی کلاسیک را بی اعتبار می کند و راه را برای ایجاد اندیشه سیاسی جدید که در بیرون میدان جاذبه قدرت طبیعت، قدرت اخلاق و قدرت بخت شکل می گیرد، باز می کند. جایی که آدمی تنها با اتکا به اراده خود و ویرتو و بدون نیاز به نیروی طبیعت و بخت، منطق مناسبات سیاسی را به نفع خود بر هم می زند.
مقدرات آسمانی در بهمن نامه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی یکی از اندیشه های آیین زروانی در متن حماسی « بهمن نامه» اثر ایرانشان(ایرانشاه) بن ابوالخیر می پردازد. دین زروان، خدای زمان از آیین های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشه های آن در متون فارسی به ویژه متن های حماسی، بازتاب گسترده ای داشته است. در این پژوهش، با استفاده از تحلیل محتوایی، بازتاب اندیشه ی مقدرات آسمانی و تأثیر آن بر سرنوشت وتقدیر مورد کنکاش قرار گرفته است. با بررسی محتوایی « بهمن نامه» این نتیجه حاصل می گردد که آسمان به عنوان جایگاه زروان، با چرخش و حرکت خود و ستارگان، اراده و خواست زروان را بر انسان جاری می سازد. نتیجه ی این حرکت آسمان، بخت و سرنوشتی است که از آن هیچ راه گریزی نیست و باید به اجبار آن را پذیرفت. بحث هایی چون قداست آسمان و ستارگان، سوگند یاد کردن به نامشان، ستاره شناسی و طالع بینی، از دیگر بحث های مرتبط با آسمان هستند که به خوبی در بهمن نامه منعکس شده است.
زنی که بهرام چوبین او را دید که بود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک داستان عجیب و افسانه ای در بخشِ اصطلاحاً تاریخیِ شاهنامه (دوره پادشاهیِ هرمزدِ ساسانی) بهرام چوبین با زنی تاجدار در کاخی دیدار می کند و پس از این ملاقات هم خون می گرید، هم سر بر آسمان می فرازد و هم منش و گفتارش دگرگون می شود و ادّعای شاهی می کند. درباره کیستیِ این بانوی رازناک از متنِ خودِ روایت شاهنامه تا نوشته های معاصران، هشت تفسیر و دیدگاه مختلف عرضه شده است: 1. زن جادوگر 2. بخت بهرام 3. پری 4. سروش 5. نفس فریبکار 6. دئنا 7. دیو یا ماده دیو 8. فرّ. افزون بر تصریح شاهنامه به «بخت» بودنِ این زن و معرّفی او به عنوان «پری» در دو متن کهن و معتبر (تاریخ نامه طبری و نهایه الارب)، اسلوب و ویژگی های داستان نیز با روایاتِ بن مایه «پری و پهلوان» مطابقتِ بیشتری دارد و احتمالاً این زن، بختِ بهرام چوبینه بوده که در اصل در پیکرِ پری بر او پدید آمده و پهلوان را هم دلباخته و شیدای زیبایی خود کرده و هم با نشان دادن اقبالش، به عصیان علیه شاه ساسانی و نشستن بر جای او برانگیخته است. در دگردیسی های روایات ملّی ایران، این پری با فرو نهادنِ بخشی از وجهِ اساطیری خود در گزارش شاهنامه به بانویی خوب روی امّا مبهم تبدیل شده است.
تحلیل اصطلاح «بخت» در منظومه های «اقبال نامه» و «مخزن الاسرار» از منظر تقدیرگرایی زروانی، با نگاهی به تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدیرگرایی از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است که به تبع آن در حوزه ادبیات نیز راه یافته است. انسان در انجام بسیاری از اعمال خود، وجود اراده آزاد را آگاهانه و ناآگاهانه می پذیرد امّا هنگامی که ناکام می شود، به تقدیر متوسل شده و به نیرویی مافوق اراده خود که در نهایت او را مقهور ساخته باور پیدا می کند و از آن سخن می گوید. از آن جا که برمبنای نظرات فرضیه پردازانی چون فرکلاف تحلیل گفتمان تجزیه و تحلیل زبان در کاربرد است و نمی تواند منحصر به توصیف صورت های زبانی مستقل از اهداف و کارکردهایی باشد که این صورت ها برای پرداختن به آنها در امور انسانی به وجود آمده اند، با توجه به بسامد بالای واژه هایی نظیر«بخت» یا «زمانه» در آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان این واژه ها باید به عنوان واژه هایی «نشان دار» در نظر گرفته شود که حامل بار فرا معنایی و فرامتنی هستند و ریشه در ناخودآگاه و ایدئولوژی گویندگان آن ها دارد. در این مقاله ارتباط این اصطلاحات در منظومه های «اقبال نامه» و «مخزن الاسرار» نظامی با تفکّر تقدیرگرایی زروانی بررسی شده و شیوه تحلیل با توجّه به نظریه نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان، بررسی موقعیت فرامتنی این اصطلاحات قرار داده شده و سرانجام ضمن بررسی این اصطلاحات پیرامون سیر، تداوم و تأثیر تقدیرگرایی زروانی–مهری بر افکار و آثار نویسندگان و شاعران و نیز انتقال این تفکّر به دوره های بعد بحث شده است.
تحلیل اصطلاح «بخت» در منظومه «هفت پیکر» از منظر تقدیرگرایی زروانی، بانگاهی به نظریه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
123 - 149
حوزههای تخصصی:
تقدیرگرایی از موضوعات حوزه علم فلسفه است که در ادبیّات نیز راه یافته. برمبنای نظریات فرضیه پردازان، تحلیل زبان در کاربرد واژه هاست. در این روش، عناصر یک زبان، نشانه ها هستند و نظام زبان نمی تواند منحصر به توصیف صورت های زبانی مستقل از کارکردهای فرامعنایی باشد . با توجّه به بسامد بالای واژه «بخت» در آثار شعرا، این واژه ها باید به عنوان واژه هایی نشان دار در نظر گرفته شود که ریشه در ناخودآگاه گویندگان آنها دارد. در این مقاله، ارتباط این گونه واژه ها در منظومه «هفت پیکر» نظامی با تقدیرگرایی زُروانی بررسی و شیوه تحلیل با نگاهی به نظریه تحلیل گفتمان و بررسی واژه ها در سطح فرامعنایی در نظر گرفته شده است. آنچه در مدل تحلیلی فرکلاف انجام می شود گذشتن از چیستی توصیف متن به سوی چگونگی و چرایی تفسیر و تبیین متن است. در این تحلیل، باید از الگوی سه لایه فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژه ها، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی می پردازد. در این پژوهش، از این سه لایه، بخش «تحلیل زبانی در سطح واژه ها» مورد نظر بوده و ضمن بررسی واژه هایی نشان دار چون بخت و نظایرآن، درباره اغراض ثانوی و مفهوم تأویلی و کهن الگویی آنها بحث شده است. در پایان، با ارائه شواهد، نتیجه گرفته شده که اگرچه نظامی آرای کلامی اشعری را بیان کرده است، ولی هنگام استفاده از واژه هایی نظیر بخت؛ از الگوی تفکّر زُروانی پیروی می کند.
بخت و کوشش در هفتادمین پرسش دادستان دینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
123 - 130
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تاثیر بخت و کوشش در زندگی آدمیان بر اساس پرسش هفتادم دادستان دینی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بخت و تقدیر در فرهنگ اقوام و ملل مختلف با مفهوم سرنوشت مشخص و از پیش تعیین شده ارتباط دارد؛ گاهی نیز در معنی تاثیر نیر وهای مافوق الطبیعی بر زندگی و مرگ مردمان است. تعدادی از ادبا و فلاسفه اراده و خواست مردمان را در برابر نیروی تقدیر و بخت هیچ می دانند و به مفهوم جبر در سرنوشت آدمیان اعتقاد دارند؛ در قبال این گروه عده ای دیگر بخت و تقدیر را مغلوب توکل به خدا می دانند و معتقدند که روند زندگی آدمیان در سایه تلاش و کوشش آنان قابل تغییر و تحول است. در نظر آنان آدمی در انتخاب سرنوشت خویش مختار است و با نیروی اراده و اختیار مسیر زندگی خود را تعیین می کند. بر اساس هفتادمین پرسش دادستان دینی پاره ای از رویدادهای زندگی آدمیان بر اساس بخت و تقدیر تعین می شود و پاره ای دیگر از آن به کنش و کوشش وی وابسته است. در این پرسش ذکر شده که زندگی، زن و فرزند و سروری و دارایی انسان به بخت وتقدیر بستگی دارد و جایگاه معنوی و میزان پارسایی یا بد کرداری انسان به کنش و کوشش وی وابسته است.