مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ایمان به خدا
حوزههای تخصصی:
پرسش از هستی و کشف معنا و هدف زندگی، به یکی از پر دغدغهترین مسائل عصرِ حاضر تبدیل شده است. داستایفسکی، به عنوان یک مؤمن، در جستوجوی معنای واقعیِ زندگی است. او، دو اصلِ ایمان به خدا و اخلاق را معنابخشِ زندگی و جهان میداند. از نظر او، همة آدمیان تعالیطلباند؛ معتقد است که بدون تردید، پستترین انسانها نیز در جستوجوی خدا هستند و با تمام وجود میدانند که هرگونه اشتباه در این راه، به بیراهه میانجامد. بدون وجود خدا، هستی بشریّت پوچ و بیمعنا است؛ زیرا انسان همواره دو مسیر را در جلوی روی خود میبیند که باید یکی را انتخاب کند، اما میداند که به تنهایی نیز قادر به یافتن راه هدایت و سعادت نیست. لذا نیاز به هدایت الهی را در وجود خود احساس میکند. بنابراین فقط خداست که میتواند او را نجات دهد. اما اخلاق نیز به عنوان امری معنابخش به زندگی، مورد توصیه و سفارش داستایفسکی است. با عمل کردن به وجدان اخلاقی، انسان از عمل خود احساس رضایت میکند و این احساسِ آرامش را به زندگی و جهان و آدمیانی که در این عالم زندگی میکنند، انتقال میدهد؛ و لذا زندگی را بامعنا میبیند.
رنج، ایمان، و معنا از دیدگاه داستایفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود رنج در زندگی انکارناپذیر است. امّا چرا رنج وجود دارد؟ علّت این همه رنج چیست؟ آیا زندگیِ آمیخته با رنج ارزش زیستن دارد؟ آیا می توان برای این زندگی معنایی قائل شد؟ آیا رهایی از رنج ممکن است؟ داستایفسکی که رنج را عنصر ذاتی زندگی می داند، سعی کرده است در رمان هایش مسئله رنج و عکس العمل هایی که آدمی در برابر رنج از خود نشان می دهد را انعکاس دهد. وی معتقد است که نه تنها رنج وجود دارد بلکه رنج برای سعادت و رستگاری آدمی ضروری است. در این مقاله سعی کرده ایم با مطالعه رمان های داستایفسکی نظر وی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. داستایفسکی رنج های مختلفی همچون رنج وجودی، رنج پوچی، رنج ناشی از فقدان ایمان به خدا، و رنج ناامیدی را می پذیرد. فقدان هدفی والا در زندگی مشکلات را پررنگ تر می کند؛ زمانی که خدا از رأس زندگی بشری کنار گذاشته می شود، نتیجه حتمی پوچی و ناامیدی است. داستایفسکی با ردّ تمام اهداف پوچ آدمیانی که در رمان هایش دیده می شوند، ایمان به خدا و ایمان به فناناپذیری روح را عامل اصلی برطرف ساختن آشفتگی ها، دل مردگی ها و افسردگی های ناشی از رنج موجود در زندگی می داند.
بررسی رابطه ایمان به خدا بر رفتار مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد ساکن در شهر سبزوار است. با اهمیت موضوع و در دسترس بودن نمونه ها، تعداد 171 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخته، در قالب 23 ﺳﺆال و به صورت طیف لیکرت پنج گزینه ای بود. روایی پرسشنامه، به ﺗﺄیید اساتید راهنما، مشاور و متخصصین و کارشناسان مربوط رسید و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ به میزان 703/0 به دست آمد. نتیجه آزمون همبستگی نشان داد که ایمان با رفتار مصرف کننده رابطه مثبت دارد. همچنین نتیجه آزمون کروسکال- والیس نشان داد رفتار مصرف کننده براساس درجه ایمان متفاوت است.
بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تجربی مراحل تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان بر مبنای پژوهش نظری نوذری (1389) و با روش مقطعی انجام شده است. مؤلفه های ایمان به خدا در پژوهش حاضر عبارتند از: شناخت خدا، شناخت نظام معنایی، عاطفه ایمانی و التزام ایمانی. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساخت یافته با 198 دانش آموز (دختر و پسر) 7 تا 17 ساله شهر قم-که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند- گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که با افزایش سن، سطح ایمان به خدا نیز افزایش و دگرگونی می یابد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، روند تحول ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان دارای مراحل ذیل است: ایمان حسی نامتمایز، ایمان مفهومی آموخته شده، ایمان انتزاعی سطح اول، ایمان انتزاعی کامل.
بررسی مراحل تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکی و نوجوانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مراحل تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان، با روش مقطعی انجام شده است. 198 دانش آموز دختر و پسر 7 الی 17 ساله شهر قم، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساخت یافته گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که با افزایش سن، سطح عاطفه ایمانی نیز افزایش و دگرگونی می یابد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، روند تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان دارای مراحل ذیل است: احساس خدا، به عنوان موجودی مهربان، درد دل کردن با خدا، داشتن رابطه نزدیک و صمیمانه با خدا، داشتن حس شکرگزاری یا شرمندگی در مقابل خدا. همچنین، مقایسه نمرات دختران و پسران بیانگر تفاوت معنادار دو جنس در این مؤلفه، و بالاتر بودن نمره دختران نسبت به پسران است.
نسبت معرفت ایمانی به خدا با سعادت در باور اکوئیناس و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به چیستی سعادت انسان و نسبت آن با معرفتِ ایمانی به خدا می پردازد. سن توماس اکوئیناس در سنت فلسفه مسیحی، و علامه طباطبایی در زمره متعاطیان حکمت صدرایی در سنت فلسفه اسلامی به این موضوع پرداخته و هر دو سعادت حقیقی را در شناخت و اتحاد با خدا می دانند و معتقدند از آنجا که سعادت حقیقی، برای انسان و در مورد غایت نهایی او بکار می رود، هرگاه انسان در خصیصه خود که قوه عقل است به فعلیت کامل رسید، و عالی ترین معقول را تعقل کرد به سعادت رسیده است. هر دو از این شناخت کامل به رؤیت تعبیر کرده و آنرا نوعی اتحاد وجودی در حد ظرفیت انسانی با مبدء متعال می دانند. بر این اساس معرفتی که از ایمان ساده عامه مردم به خدا نشأت می گیرد نمی تواند آنها را به سعادت حقیقی برساند؛ و اکثر اهل ایمان از درک سعادت محروم خواهند بود. هر چند بر اساس مبانی هر دو می توان راه حلی برای آن یافت، به نحوی که اهل ایمان را نیز از سعادت حقیقی بهره مند دانست.
راهکارهای قرآنی نیل به امنیت روانی فردی و کارکردهای آن در زندگی اجتماعی
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۹۰-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، با وجود آن که بشر تمام ساحت های انسانی را تا کرانه پیموده و به تعبیر برخی از دانشمندان غربی، پایان جهان را به چشم خود دیده، اما نتوانسته است راهکاری مطمئن و ماندگاری برای کاهش و یا تسکین بحران های روانی و آلام روحی خویش، کشف نماید؛ و لذا ندای نیاز به دین را از عمق جانش فریاد می زند و بانگ برمی آورد که تنها طریق نجات، پذیرش وحی الهی و تمکین رهاورد انبیاست. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال آن است که دریابد، دین اسلام به عنوان کامل ترین دین الهی که ضامن سعادت دنیوی و اخروی بشر است، چه راهکارهایی را برای ارتقا و تضمین امنیت روحی انسان ارائه داده است؛ و این راه حل ها، چگونه امنیت روانی انسان را محقق می سازند. در پاسخ، به این نتیجه نائل آمده است که امنیت روانی واقعی و اثر بخش جز در پرتو ایمان و توکل بر یگانه مدیر و مدبر جهان، باور به هدفمند بودن زندگی و وجود حیات پس از مرگ، تقوا و استعانت از قدرت لا یزال الهی و راز و نیاز با محبوب حقیقی محقق نمی شود؛ همچنین ارتباط با وجودی متعالی، زمینه های یکپارچگی شخصیت را در انسان فراهم می کند و در تشکیل ارزش های عالی در وجود آدمی، ایجاد انگی زه در زندگی اجتماعی و مسئولیت های فرهنگی و اقتصادی و امید به زندگی نقشی جدی دارد.