مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
فقر وجودی
حوزههای تخصصی:
راههای رسیدن به خدا فراوان است، چرا که «او» دارای کمالات و جهات بینهایت است. هر کسی هم راه و روشی دارد که از آن بسوی خدا روی میآورد. ربانیین، صدیقین و سالکین از یک حقیقت سخن میگویند، منتها بزبانها، واژگان، براهین و دلایل مختلف. بلحاظ استحکام و اتقان، شریفترین همه براهین اثبات وجود خدا، برهانی است که در آن حد وسط، چیزی جز خود او نباشد و در نتیجه مقصد و مقصود یکی باشد، این همان راه و روش صدیقین است که با خود واجب بر واجب استدلال و استشهاد میکنند. ویژگی منحصر بفرد «برهان صدیقین» در اینست که در آن چیزی برای اثبات ذات واجب الوجود، واسطه قرار نگرفته است. اصطلاح برهان صدیقین را نخستین بار ابنسینا بکار برد، لیکن این صدرالمتالهین (ره) بود که بر اساس مبانی و اصول حکمت متعالیه آنرا بنحو ابتکاری و بمحکمترین صورت تبیین نمود. تقریر و تبیین صدرا از جهاتی بر تقریر ابن سینا و دیگران امتیاز و برتری دارد. این برهان بعد از ملاصدرا بصورتهای گوناگون تقریر و ارائه شده، ولی بنظر نگارنده، بلحاظ مقدمات فلسفی تقریر حیکم سبزواری کوتاهترین طرح، و تقریر علامه طباطبایی بلحاظ نظر به واقعیت عینی و بینیاز بودن از مقدمات فلسفی، مستقیمترین است. تقاریر معروف به براهین اهل معرفت و کلام، دارای اشکالات صوری و محتوایند، و غالب مباحث اینها بازگشت به اصول، مبانی و نتایج بوعلی و شیخ اشراق است. این تقاریر تحولی اساسی در ارائه برهان برای اثبات واجب الوجود ایجاد نکردند. بنابرین، تقریر خود صدرالمتألهین رساترین، محکمترین و بیعیبترین برهان در اثبات وجود خداوند است. در این مقاله دو کار صورت گرفته است: 1ـ مطالعه، تحقیق و بررسی تقاریر مختلف برهان صدیقین. 2ـ مقایسه، تطبیق و نقد و بررسی آنها از جهت استحکام،رسا بودن و اثبات ذات و اجب الوجود و صفات او.
بررسی ریشه های نظریه فقر وجودی ممکنات در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مسأله مناط نیاز معلول به علت مشهور این است که حکمای پیش صدرایی قائل به نظریه امکان ماهوی معلول هستند، یعنی برآن اند که لااقتضائیت ماهیت معلول نسبت به وجود و عدم عامل نیازمندی معلول به علت برشمرده می شود. در مقابل، صدرالمتالهین بنابر اصل اساسی اصالت وجود و اعتباریت ماهیت مناط نیاز معلول به علت را در وجود ممکنات می داند نه در ماهیتشان و از این رو قائل به نظریه فقر وجودی است. این مقاله با بررسی بیانات شیخ الرئیس به ریشه یابی نظریه فقر وجودی در آثار این حکیم پیش صدرایی پرداخته است و نشان داده که می توان بیانات وی را راهگشای این نظریه دانست، چرا که وی با فاصله گرفتن آشکار از سنت ارسطویی در باب مسئله علیت، علت را وجود دهنده ی به معلول می داند و در عبارات متعدد و با بیانات مختلفی بیان می کند که فقر و حاجت معلول به علت در وجود آن است. بنابراین هرچند با توجه به بیانات پراکنده و مختلف در باب مناط نیاز معلول به علت نمی توان وی را قائل به نظریه فقر وجودی معلول نسبت به علت دانست، اما نشانه هایی از این نظریه در آثار وی قابل پی گیری است که بنابر آنها می توان ابن سینا را راهگشای این نظریه بدیع صدرایی دانست.
بررسی تطبیقی برهان فطرت و برهان اجماع عام در اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به گواه تاریخ، انسان ها همیشه به گونه ای «خداجو»و «خداگرا» بوده اند. برخی معتقدند این در سرشت انسان ها قرار دارد و هر انسانی با این تمایل الهی زاده می شود. از این ویژگی همه زمانی و همه مکانی انسان ها به فطرت الهی تعبیر می شود. بسیاری از دانشمندان کوشیده اند با استفاده از این ویژگی مشترک در انسان ها به اثبات خداوند بپردازند. در اندیشه اسلامی از این تلاش به برهان فطرت یاد شده و در تفکر فلسفی و کلامی غرب به نام برهان اجماع عام شناخته می شود. اگر چه این دو برهان تفاوت هایی در شکل تقریر و رویکرد دارند ولی ویژگی مشترک آنها استفاده از گرایش الهی همگانی انسان ها برای اثبات وجود خداوند است. تامل در شکل کلی تقریرها نشان می دهد که تقریرهای برهان فطرت و برهان اجماع عام نمی توانند به تنهایی و بدون اتکا به اصل علیت یا فقر وجودی، وجود خداوند را اثبات کنند. در این مقاله ضمن بررسی تطبیقی این دو برهان، نقد های وارد شده به هر کدام را بررسی نموده و به وجوه اشتراک و افتراق آن دو پرداخته ایم.
جایگاه نظریه فقر وجودی معلول در تبیین خداشناسی فطری ملاصدرا در آیه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
3 - 22
حوزههای تخصصی:
در میان براهین اثبات خدا، دلیل فطرت از مهم ترین دلایل خداشناسی است که بر فطری بودن معرفت به خداوند در جمیع مخلوقات (به خصوص انسان) دلالت دارد. یکی از صریح ترین آیات قرآن در دلالت بر خداشناسی فطری، آیه 30 سوره روم است. این آیه از عجین بودن ساختار وجود انسان با شناخت خداوند خبر می دهد. ملاصدرا با الهام از قرآن و حدیث و با بهره گیری از مبانی عقلی و فلسفی خود، این گزاره دینی را مستدل کرده است. در این پژوهش سعی شده است به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آراء ملاصدرا، تبیین فلسفی او از خداشناسی فطری تحلیل گردد تا جایگاه نظریه فقر وجودی معلول در بیان وی معلوم شود. ملاصدرا با تکیه بر اصل اضافه اشراقی ممکنات به واجب، تحلیلی وجودشناختی از این آموزه قرآنی ارائه داده است که بر اساس آن، حضور مخلوقات نزد خداوند و حضور خداوند نزد جمیع مخلوقات اثبات می شود. بر اساس تبیین وجودشناختی خداشناسی فطری نیز تلازم بین فقر وجودی و علم حضوری مخلوقات به خداوند و چگونگی دلالت آیه فطرت بر سیر خودشناسی به خداشناسی به دست می آید.
بررسی تأثیر مبانی انسان شناسی صدرا در مسئله دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دعا یکی از عمیق ترین انواع ارتباطی انسان ها با خدا است. هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خویش به معناشناسی و مسائل پیرامون آن پرداخته است. نگاه صدرا به مسئله دعا، گسسته از مبانی انسان شناسی وی نیست. حرکت جوهری اشتدادی نفس، نحوه استکمال انسانی، انسان کامل، فقر وجودی انسان و اصل اختیار، اهم مبانی صدرا در تبیین مسئله دعا است. در این نوشتار با توجه به مبانی انسان شناسی صدرا (در دو نظام تشکیک خاصی و وحدت شخصی وجود) مسئله دعا تحلیل شده است. لذا ضمن تبیین مختصری از مفاهیم و مبانی وی، علاوه بر به تصویر کشیدن ارتباط آن دو، تحلیلی نو و منطبق بر اصول انسان شناختی صدرایی از مسئله دعا مطرح کرده ایم.
بررسی خداشناسی و خداگرایی فطری با تکیه بر مبانی حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فطرت یکی از مبانی مهم در انسان شناسی دینی است. از آنجایی که انسان محور همه علوم انسانی است، اعتقاد به انسان شناسی فطری موجب جهتگیری خاصی در این علوم میگردد. فطرت انسانی همان هستی خاص انسان است که لوازم و ویژگیهای خاصی را در پی دارد که از آنها بعنوان فطریات یا ویژگیهای فطری یاد میشود. خداشناسی و خداگرایی فطری از مهمترین مصادیق فطریاتند. نوع نگاه به فطرت در اندیشه اسلامی و غربی متفاوت است. برخی از اندیشمندان مسلمان معتقد به خداگرایی فطری هستند و برخی دیگر به خداشناسی فطری معتقدند؛ از گروه دوم، برخی خداشناسی فطری را از سنخ علم حضوری میشمارند و طیف دیگر آن را از سنخ علم حصولی میدانند. بر اساس مبانی مبرهن حکمت صدرایی، از جمله: اصالت وجود، فقر وجودی، وحدت تشکیکی یا شخصی دانستن هستی در پرتو تحلیل عمیق اصل علیت و نیز توجه به نامتناهی بودن هستی خداوند، میتوان تبیینی قابل دفاع از خداشناسی فطری، بمعنای علم حضوری و شهود درونی فقر و ربط به حق ارائه داد. با پذیرش این زمینه فطری بسهولت زمینه برای استدلال و علم حصولی فطری، بمعنای بدیهی غیراولی فراهم میشود؛ استدلالهای عقلی متعدد در اثبات وجود خدا، مؤید بدیهی غیراولی بودن خداشناسی حصولی است. در نهایت، با تبیین خداشناسی فطری، خداگرایی فطری کشش درونی بسوی خدا به آسانی تبیین میشود، زیرا امکان ندارد موجودی فقر و نیاز محض و عین ربط به کمال و جمال مطلق باشد ولی مجذوب جمیل علی الاطلاق نگردد.
بررسی مسئله فقر وجودی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مسئله فقر وجودی با توجه به سیر مفهومی آن از آغازین مراحل شکلگیری فلسفه اسلا می تا زمان صدرالمتألهین مورد بررسی قرار گرفته و در این راستا تلا ش شده علا وه بر تبیین معنای موردنظر صدرالمتألهین از فقر ذاتی موجودات، نشانه هایی از این بحث که در فلسفه پیش صدرایی نیز مطرح شده مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو ابتدا با برجسته کردن برخی اشارات در کلا م فیلسوفان بزرگ پیش از ملا صدرا همچون فارابی، ابن سینا و سهروردی در مباحثی همچون مناط نیاز معلول به علت و دوام احتیاج معلول به علت، تلا ش شده تا نکات مرتبط با این بحث استخراج شود و در نهایت به بیان دیدگاه ملا صدرا در خصوص این بحث و نتایج و لوازم آن در فلسفه صدرایی و تمایز آن با فلسفه پیش صدرایی پرداخته شده است. بنابرین هدف اینست که هم سیر بحث نشان داده شود و هم تحولی که با فلسفه صدرایی در اینباره اتفاق افتاده مورد توجه قرار گیرد و بدین ترتیب اهمیت و جایگاه والا ی این مسئله در نظام فلسفی حکمت متعالیه بیش از پیش آشکار گردد.