ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۹۸۱.

Analytical Study of the Role of the Industry of Religion of Ibn Khaldun, Discipline and Technology of the Self of Foucault in Power Domination(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Ibn Khaldūn Michel Foucault Power Asabiyyah industry of religion domination

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
In some point of view, neither Michel Foucault nor Ibn Khaldun are considered philosophers in the conventional classifications, but both are very  important in intellectual and, of course, in philosophical contexts, especially for those who are interested in the deep study of human life from the perspective of political thought.The main concern of two thinkers, one in the 14 th century, the other in the 20th century, is the issue  of power, although neither of them provided a precise definition of it. In this article, an attempt has been made to show the place of power and domination in the political thought of both thinkers by examining the thoughts of two thinkers. And in search of an answer to this question, how did Asabiyyah and industry of religion in Ibn Khaldun's thought and social control through self-technology and discipline in Foucault's thought lead to the expansion of the domination of power? This article is written by analytically comparing the opinions of two thinkers based on Ibn Khaldun's most important book called Muqaddimah and Foucault's late works
۹۸۲.

گناه نخستین: مواجهه جوردانو برونو با سنت آگوستینی-لوتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گناه آغازین مسیحیت جوردانو برونو لوتر رنسانس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۶۲
ایده گناه آغازین بنای مسیحیت را تشکیل داده است. به تعبیری مسیحیت با اذعان به گناه آغازین آدم و شروع دوران هبوط آغاز شد. متفکران مسیحی در طول ادوار مختلف و پیش از آن ها آبای کلیسا سعی کرده بودند تا به نحوی موجه گناه آغازین را صورت بندی کنند و راه خلاص و رهایی بشر از آن را در اختیار مؤمنان بگذارند. اوج این تلاش در مسیحیت آگوستین و بعدها در خوانش لوتر از آن قابل رؤیت است. بااین همه، در دوره رنسانس این رویکرد به جهت دیگری رفت و متفکران این دوره تلاش کردند تا در ایده گناه آغازین بازنگری کنند. یکی از فیلسوف هایی که به جدّ این پرسش را پیگیری می کند، جوردانو برونو است. او در ضمن مجادلاتی که با لوتری ها داشته، سخت در ایده گناه آغازین احتجاج کرد و آن را از اساس بی بنیان دانسته است. در این مقاله نخست سعی می کنیم به بررسی و تبیین استدلال های جوردانو برونو در این فقره بپردازیم و ادامه خواهیم کوشید با تحلیل متن کتاب مقدس و عبارات و فقراتی که در این کتاب هست و دستمایه ایده گناه آغازین شده، استدلال های برونو را تقویت کنیم و نشان بدهیم که او به حق بر ایده گناه آغازین و آرای طلایه داران آن ایراد می کرد. در بخش نتیجه گیری نیز نشان خواهیم داد که همین نقد بنیادین چگونه دوران جدیدی را در نسبت میان خداوند و انسان رقم زده است و اساساً رنسانس سرآغاز دوران خداجویی بوده است.
۹۸۳.

روش های مختلف صورت بندی سور شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سور شرطی منطق سینوی منطق مرتبه دوم جهت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
در مقاله حاضر روش های مختلف صورت بندی سور شرطی در منطق سینوی بررسی شده است. بهره گیری از نمادهای معمول سور در منطق جدید، بررسی سور شرطی به عنوان جهت و استفاده از منطق مرتبه دوم سه شیوه ای که در این مقاله معرفی شده است. مزایا و معایب هر یک از این شیوه ها را به صورت جداگانه معرفی نموده ایم. هر یک از این روش ها به شیوه ای برای بررسی تفسیرهای متفاوت از آراء ابن سینا درباره سور شرطیات و اختلاف های منطق دانان سینوی درباره شرطیات مفید هستند. در مجموع نشان داده ایم که هیچ یک از این روش ها به صورت مطلق بر شیوه های دیگر برتری ندارد و ممکن است هر یک برای بررسی یکی از اختلافات موجود در منطق سینوی درباره شرطیات مفیدتر از بقیه باشند.
۹۸۴.

نظریه ترکیبی برون گروی-درون گروی توجیه از دیدگاه ویلیام آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجیه معرفت برون گروی در توجیه درون گروی در توجیه آلستون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۶
یکی از مناقشاتی که همواره در توجیه باورهای معرفتی وجود داشته است، مسأله برون گروی و درونگروی در توجیه است، گروهی از فیلسوفان به برون گروی و برخی به درونگروی معتقدند، آلستون در این زمینه مسأله توجیه را کنار می گذارد و به جای آن، به مباحث معرفتی می پردازد. پرسش اصلی این است: آلستون چه دیدگاهی درباره توجیه دارد؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1- آلستون با تحلیل برون گروی و درونگروی در توجیه باورها، معتقد است برای توجیه آنها به هر دو حالت نیاز است. 2- از دیدگاه وی لازمه توجیه، درجه ای از آگاهی است. 3- و اینکه دقیقاً به چه چیزی باید دسترسی داشت و این دسترسی به چه درجه ای باید باشد، آنچه بدان دسترسی داریم و در حکم توجیه گر است، دارای دو بعد درون گرایانه و برون گرایانه است، یعنی توجیه گر از یک منظر در حکم مبنای باور است (بعد درون گرایانه) و از منظر دیگر در حکم مودی به صدق (برون گرایانه) است.
۹۸۵.

تبیین نسبت های مبتنی بر فناوریی در پساپدیدارشناسی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسبت های مبتنی بر فناوری پساپدیدارشناسی پیامد تعلیم و تربیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۲۲۲
این پژوهش با هدف تبیین نسبت های مبتنی بر فناوری در پساپدیدارشناسی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش های تحلیلی و استنتاجی بهره گرفته شده است. پساپدیدارشناسی از رویکردهای فلسفی جدید در حوزه فناوری است. این رویکرد از طرفی با گفتمان انتقادی از پدیدارشناسی کلاسیک و از طرف دیگر با تحقیق در زمینه تجربی مطالعات علم و فناوری توسعه یافته است. پدیدارشناسی فناوری ها را به عنوان اشیاء صرفأ عملکردی و ابزاری مورد بررسی قرار نمی دهند، بلکه به عنوان واسطه هایی به آن ها می نگرد که بین تجارب انسانی و فعالیت های آن ها قرار دارند و به فناوری های خاص و تفاوت های وجودی و معرفت شناختی آن ها در زیست جهان می پردازد. پساپدیدارشناسی در کاربست فناوری آموزشی نیز می تواند نوع پرسش از فناوری را دگرگون نموده و به نوع و چگونگی دخالت فناوری آموزشی در ارائه واقعیت برای فراگیران و نحوه تغییر ادراک آن ها از واقعیت توجه کند. بدنمندی، هرمنوتیک، غیریت، زمینه ای، آمیختگی(سایبورگ)، غوطه وری، و افزودگی از نسبت های مبتنی بر فناوری است که می تواند پیامدهای مهمی برای تعلیم و تربیت از قبیل؛ توجه به وجوه افزایش و کاهش فناوری، تاکید بر توصیف و تفسیر نسبت های فناورانه، عدم غفلت از تاثیرِ سطح کلان فناوری آموزشی ، دقت در نسبت های نو و خارج از توصیف در فناوری آموزشی داشته باشد.
۹۸۶.

تحلیل و بررسی دیدگاه ریچارد سوئینبرن در باب «وحی گزاره ای»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحی گزاره ای سوئینبرن معجزه کلیسا ژانر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۷۵
ریچارد سوئینبرن در کتاب وحی از استعاره تا تمثیل به بحث از «وحی گزاره ای» می پردازد. از نظر وی وحی گزاره ای در صورتی قابل تصدیق است که (1) مشتمل بر گزاره های صادقی در خصوص حقایق مهم دینی باشد، (2) همراه با ارائۀ معجزه باشد، (3) نهادی مانند کلیسا را به مثابه متولّیِ تفسیرِ وحی بنا نهاده باشد، و (4) تفاسیر این نهاد از مفاد وحی کاذب یا نامحتمل نباشد. سوئینبرن معتقد است که وحی مسیحی به بهترین نحو هر چهار معیار را تأمین می کند و لذا تنها وحی اصیل در میان ادیان است. زیرا اولاً، رستاخیزْ معجزۀ عظیم عیسی است؛ ثانیاً عیسی با تعیین 12 رسول برای بسط تعالیم خویش، کلیسا را بنا نهاده است؛ ثالثاً اگر ما تمایز میان محتوای فراتاریخی و صورت تاریخیِ وحی و ژانرهای مختلف کتاب مقدس را در نظر داشته باشیم، محتوای وحی مسیحی و تفاسیر کلیسا از این وحی مشتمل بر هیچ مدعای کاذبی نیستند. در نقد دیدگاه سوئینبرن بیان می کنیم که اولاً، به گفتۀ مکلین، سوئینبرن فاقد نگرش تاریخی-هرمنوتیکی است. او علی رغم ادعای موضع فراتاریخی، از موضع مسیحیت به تعیین معیارهای وحی اصیل می پردازد و با دلایل دوری به اثبات حقانیت وحی مسیحی دست می یازد و در نهایت تلاش می کند گفتمان هژمونیک مسیحیت را بر تمام ادیان دیگر تحمیل نماید. ثانیاً تمسّک به تمایز گزاره و مدعا، یا صورت و محتوا، یک روش محافظه کارانه برای ابطال ناپذیر کردن کتاب مقدس است که در خصوص سایر متون اساطیری نیز مورد تمسّک واقع شده است. ثالثاً تصدیق گواهیِ ناقلانِ معجزاتِ عیسی معقول نیست و سوئینبرن پاسخ مقنعی به انتقادات هیوم بر نقل معجزات ارائه نمی کند.
۹۸۷.

Beyond Metanarratives and Universal Ideologies: Exploring Postmodernist Educational Concepts for Autonomy in Iranian EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: learner autonomy autonomy Modernism Postmodernism Paradigm Postmodernism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۲
Postmodernism represents skepticism toward metanarratives and universal ideologies that dominated the modernist era. The study focuses on three key postmodernist concepts - alternative assessment, process syllabi, and self-directed learning. Alternative assessment emphasizes evaluating the learning process over summative testing. Process syllabi focus on the learning experience rather than rigid outcomes. Self-directed learning enables student responsibility in setting learning goals and processes. This paper examined the effects of postmodernist educational concepts on improving Iranian EFL learners’ autonomy. A quasi-experimental pre-test/post-test design was utilized with 60 intermediate level Iranian EFL students divided into an experimental and control group (n=30 each). The experimental group received instruction utilizing the three postmodernist concepts over 14 weeks, while the control group received traditional modernist instruction. Autonomy was measured using a validated questionnaire before and after the intervention. The results showed the experimental group demonstrated significant increases in autonomy compared to the control group. Paired sample t-tests revealed significant differences between pre-test and post-test autonomy for the experimental group across all three postmodern concepts - alternative assessment, process syllabi, and self-directed learning. This suggests postmodernist concepts that decentralize instruction and emphasize student process over outcomes can enhance Iranian EFL learners’ self-direction and responsibility for language acquisition. The study implies EFL syllabus designers and instruction should transition to postmodern models centered on individualized assessment, flexible syllabi, and student-guided learning to boost autonomy. Further research can expand sample sizes and explore additional postmodernist concepts across diverse demographics.
۹۸۸.

بررسی و مطالعۀ تطبیقی تفکر نیچه و دیلتای دربارۀ تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرن نوزدهم نیچه دیلتای فلسفه تاریخ فلسفۀ حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
«تاریخ» تحت تأثیر تفکرات هگل در قرن نوزدهم، جایگاه رفیعی به خود اختصاص داد. سپس برخی از تاریخ نگاران با طرز تفکری پوزیتیویستی، ایدۀ تاریخ نگاری علمی را مطرح کردند تا بر مبنای آن، تاریخ به علمی یقینی تبدیل شود و همانند علوم طبیعی جدا از ذهنیات پژوهشگر قرار گیرد. مسئلۀ اساسی که در این مقاله سعی داریم تا به بررسی آن بپردازیم چگونگی رابطۀ میان فلسفه و تاریخ است.  مسئلۀ از اینجا آغاز می شود که تاریخ گرایی آلمان با اعتقاد به نیروی هنجاری تاریخ، بر این مهم تأکید داشت که مورخ باید با کشف واقعیت های محض و آشکارکردن معنای تاریخی آنها، جهت گیری ای برای جامعه و فرهنگ فراهم کند. براساس این تصور از تاریخ، عملکرد اجتماعی و فرهنگی فلسفه به چالش کشیده شد. در این اوضاع نابسامان که فلسفه را با بحران هویت روبه رو ساخته بود، طرح های نیچه و دیلتای، یعنی جنبش گسترده و متنوع «فلسفۀ حیات» به نیروی محرکۀ تجدید فلسفه در قرن 19 تبدیل شدند. نیچه و دیلتای در این موضوع اتفاق نظر داشتند که تاریخ نگاری جامع در درک خود از انسان، مسئلۀ نسبیت گرایی را به وجود آورده است که موجب «انحلال» و «بدبینی» می شود و نمی تواند آیندۀ فرهنگ بشریت را پیش بینی کند؛ ازاین رو، خواستار فلسفۀ جدیدی شدند که باید هدف فرهنگ بشری را آشکار و از پیشرفت آن در جهت رسیدن به هدفش حمایت کند. آنها با اینکه در برابر نتایج نقد تاریخی، مسیری مشابه برای تأیید اقتدار فرهنگی فلسفه انتخاب کردند، اما به یک راه حل کاملاً متفاوت رسیدند. نیچه پادزهرها علیه تاریخ گرایی را «فوق تاریخی» می خواند که شامل هنرِ نحوۀ فراموش کردن تاریخ و زندگی در افقی محصور و تعین شده است؛ یعنی داشتن این استعداد که چه وقت باید تاریخ را حس کند و چه وقت باید آن را کنار بگذارد. به عقیدۀ وی این هر دو روش به صورت همسان برای تندرستی فرد، سلامت یک ملت و فرهنگ لازم اند. دیلتای برخلاف نیچه، تاریخ را پادزهر و درمان شکست های فلسفۀ زندگی می داند: تاریخ اگر زخم ایجاد کند، باید آن را نیز درمان کند.
۹۸۹.

ایدئولوژی به مثابۀ علم ایده ها؛ مواجهه ای ریکوری با دستوت دوتراسی و طرح معرفت شناسانۀ او برای علمی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دستوت دوتراسی پل ریکور ناپلئون عناصر ایدئولوژی پروژه ای بیکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
این مقاله درصدد پرتو افکندن بر این پرسش است که «آیا مفهومی علمی از ایدئولوژی می تواند وجود داشته باشد؟» پرسش مذکور که عنوان مقاله ای از پل ریکور هم هست، در پی مواجهه ای پدیدار شناختی با ایدئولوژی و به تعلیق درآوردن تعاریف رایج آن صورت بندی شده است و وارسی آن به این خروجی منجر شده است که از طریق به کاربستن شعار دشوار و موردعلاقۀ پدیدارشناسی یعنی «بازگشت به خود چیزها» و ساخت گشایی از منطق واضع ایدئولوژی، دستوت دوتراسی، می توان امکان مفهوم پردازی ایدئولوژی، نه به عنوان یک علم، بلکه به مثابۀ یک روش را فراهم ساخت. در مقاله بحث شده است که در صورت فراهم شدن چنین امکانی، گامی برای عبور از دوگانه تفسیر و تغییر یا پژوهش نظری و پژوهش کاربردی برداشته خواهد شد. مقاله پس از فراهم آوردن شرح و تحلیلی از دیدگاه های دستوت دوتراسی دربارۀ عناصر ایدئولوژی، تقدم ایدئولوژی بر علوم دیگر و پروژۀ بیکنیِ او برای بازسازیِ فهم انسان و طبیعت، میراث او را در بخش ملاحظات پایانی، داوری کرده و به این نتیجه رسیده است که اگر ایدئولوژی نه به معنای «تحلیل ایده ها»، یا «وارسی خاستگاه ایده ها» به نحو کلی، بلکه به معنای «تحلیل ایده های سلطه یافته» فهم شود، می تواند در جهت عبور از دوگانه تفسیر و تغییر به کار گرفته شود. در قسمت مذکور ایدئولوژی دارای سه رکن اصلی دانسته شده است: الف) معاصر بودن در سنت فلسفی- علمی شناخت؛ ب) نقد ایده های سلطه یافته و؛ ج) برآمدن بدیل های نسبی. این سه رکن در پیوند با یکدیگر، از ایدئولوژی معرفتی می سازد در جوهر متفاوت با معارف دیگر که کار آن تفسیر و تغییر هم زمان است؛ خصلتی که منحصر به ایدئولوژی و بعدها پدیدارشناسی انتقادی است.
۹۹۰.

بازخوانی و نقد حقیقت جسم از نگاه کلامی و فلسفی و ارائه دیدگاه برگزیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جسم ماده هیولی صورت جسمیه صورت نوعیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی درپی پاسخ به پرسش کهن «جسم چیست؟» می باشد. این پرسش در فلسفه یونان باستان، و نیز آثار کلامی و فلسفی دوره اسلامی مطرح بوده است. هدف این پژوهش دست یافتن به تعریفی دقیق از جسم است تا با کمکِ آن بتوان، مبادی تصوری مباحث مختلف فلسفی و اعتقادی را به دست آورد. برای این منظور نخست تعریف های لغوی جسم، و سپس با رعایت ترتیب زمانی دیدگاه های گوناگون علمی، نقد و بررسی می گردد. مهم ترین این دیدگاه ها عبارتند از دیدگاه ذی مقراطیس (دموکریتوس)، دیدگاه متکلمان، فیلسوفان مشاء، شیخ اشراق، و ملاصدرا. پس از بررسی و نقد دیدگاه های یاد شده، دیدگاه برگزیده این مقاله ارائه خواهد شد: موجودِ دارای امتداد، جسم است، خواه محسوس باشد و خواه نامحسوس، همچون جسم مثالی، خواه جزء داشته باشد و خواه نداشته باشد، هرچه ممتد باشد، جسم است و از آن وجود واحد عقل، مفاهیم هیولی، صورت جسمیه و نوعیه را درک می کند.
۹۹۱.

استعاره مفهومی ادراک به مثابه حرکت در معرفت شناسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ادراک استعاره مفهومی حرکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۷
در دیدگاه معاصر، استعاره انتقال الگوی استنباطی حوزه مبدأ به حوزه مقصد است و براساسِ آن می توان بسیاری از مفاهیم فلسفی را بازخوانی نمود. چگونگی ادراک و مراحل مختلف آن در فلسفه سینوی به شیوه استعاری و برمبنای استعاره ساختار رویداد لیکاف و جانسون قابلِ فهم و تبیین است. طرح واره حرکت اساس استعاره ساختار رویداد است که به صورتِ کلان استعاره «ادراک حرکت است» از ترکیب استعاره های اولیه «معرفت حرکت است» و «علم حرکت است» تشکیل یافته و قادر است تمام اقسام ادراک اعم از ادراک جزئی و کلی را بازسازی نماید و، در آن، حرکت کلی شامل ریزحرکت هایی می شود که خرده استعاره های کلان استعاره حرکت را تشکیل می دهند و هر کدام از این خرده استعاره ها بر جنبه ای از فرآیند ادراک تمرکز و آن را برجسته می کند. این مقاله با رویکرد استعاره مفهومی، ازطریقِ بیان حوزه ادراک (حوزه مقصد) توسط حرکت (حوزه مبدأ)، در پی ارائه خوانشی جدید از معرفت شناسی سینوی است.
۹۹۲.

شرایط صدق موجبه معدوله المحمول نزد فخر رازی و قطب رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معدوله المحمول موضوع معدوم فخر رازی قطب رازی قاعده نقض المحمول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۸
فخرالدین رازی در مورد شرط صدق موجبه معدوله المحمول این را مطرح میکند که وجود موضوع لازم نیست و بدین ترتیب "قاعده فرعیه" – ثبوت شئ لشئ فرع لثبوت المثبت له- دچار چالش می شود. قطب الدین رازی با توسل به تفاوت در شرایط صدق موجبه و سالبه سعی در پاسخ به فخر رازی دارد. بنا به تعبیر قطب رازی مبنای استدلال فخر رازی آنست که «موضوع قضیه ممتنع است که از اتصاف به محمول یا نقیض محمول خالی باشد». اما شخص قطب رازی مبنای دیگری دارد، اگر چه به آن تصریح نکرده است، یعنی «موضوع قضیه ممتنع است که خالی باشد از اتصاف به محمول یا عدم اتصاف به محمول». منطقی است که به لحاظ اختلاف در دو مبنا نتایج یا لوازم متفاوتی حاصل شود. در این مقاله به تبیین تفاوت آراء فخر رازی و قطب رازی در مورد شرایط صدق موجبه معدولهالمحمول و بعضی از پیامدهای این اختلاف پرداخته شده است.
۹۹۳.

تحلیلِ روایتِ تاریخی_هگلیِ دانتو از استحاله شیء روزمره به اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرتور دانتو زمینه اجتماعی - فرهنگی تفسیر تاریخ گرایی سوژه محوری ذات گرایی اثر هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
آرتور دانتو (2013-1924) فیلسوفِ معاصر، برای دستیابی به تعریفِ هنر، ضمن ردِّ دیدگاههای پیشین و مخالفتِ صریح با ذات گراییِ مفهومِ هنر، با نگاهِ کاملاً متفاوتی، درصددِ تبیینِ رویکردی جدید در مواجهه با آثار هنریِ چالش برانگیزِ معاصر است. او با روی گردانی از دیدگاهِ کانتیِ مسلّط بر نظریه های هنر تا اواسطِ قرنِ بیستم، نظریه خود را تحتِ تأثیرِ هگل و بر مبنای زمینه تاریخیِ روندِ ارتقایِ شیء عادی به اثر هنری بنا می نهد. بر این اساس، زمینه ای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی لازم است تا ابژه ها، مشروعیتِ اثر هنری بودن را کسب کنند. از نظر او به واسطه نوعِ نگاهِ هنرمند (در بسترِ تاریخی) به شئ عادی و نحوه ارائه او، روایتِ تازه ای از یک امر معمولی پدید می آید و آن را به عنوان مفهوم و معنایی متجسّد درمی آورد که منجر به استحاله به یک اثر هنری می شود. از آنجا که درکِ محتوای فکریِ اثر و دستیابی به معنای اثر، کنشی فعّالانه از سوی ناظرِ اثر را می طلبد، تأکیدِ بیش از حدِّ نظریه او بر سوژه محوری، تفاسیرِ شخصی را سبب می شود. همچنین با توجه به اینکه نظریه هنرِ دانتو بر فاصله اثرِ هنری از دنیای واقعی تمرکز دارد (اثرِ هنری، ابژه واقعی نیست)، نسبتِ اثر با جهانِ واقع، زیرِ سؤال می رود و با خصائصی که برای اثر هنری قائل می شود، خود به نوعی گرفتارِ ذات گرایی می شود. این مقاله در پیِ سؤالِ چه چیزی اثرِ هنری را اثرِ هنری می کند؟ با بررسی و توصیفِ آرایِ دانتو، ضمنِ اشاره به آثارِ هنریِ موردِ ارجاعِ وی، عواملِ مؤثر در نظریه او را واکاوی می کند تا نهایتاَ به تحلیلِ برخی ایراداتِ این تلقی از مفهومِ هنر بپردازد.
۹۹۴.

نقش مبانی فلسفه دین قاره ای در معرفت دینی و چالش ها و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین پست مدرنیسم معرفت دینی نسبیت سنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۰۴
فلسفه قاره ای امروزه به نهضت های فلسفی پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، پست مدرنیسم و فمینیسم اشاره دارد. در اندیشه پست مدرن با عنوان نحله محوری فلسفه دین قاره ای، عدم قطعیت، اصل اساسی بوده و نسبیت گرایی، تاریخ مندی معنا و برساختگی معنا، به عنوان بازتاب های فلسفی آن شناخته می شوند. مواجهه معرفت دینی با این بازتاب ها، در قوالبی بروز و پیامدهایی بر معرفت داشته است. بر این اساس بیان جایگاه اندیشه پست مدرن در فلسفه دین قاره ای و گفت وگوی پست مدرنیسم با معرفت دینی، چالش ها و پیامدهای برآمده ی از این گفت وگو و در نهایت، چگونگی نقش آفرینی اسلام شیعی در این دوره، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. در این خصوص با ترسیم جایگاه اندیشه پست مدرن در فلسفه دین قاره ای، تبیین وجوه مثبت و منفی چالش ها، پیامدها و اثرات این اندیشه بر معرفت، پیشنهادهایی برای نقش آفرینی ارائه می شود.مقاله حاضر با کاربست روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مزیت ها و معایب اندیشه پست مدرن برای معرفت دینی چیستند و نقش آفرینی اسلام در جهان چسان باید باشد؟نتیجه آنکه:وجوه مثبت اندیشه پست مدرن می تواند به مثابه یک تسهیل گر برای معرفت دینی ایفای نقش کند؛با نوفهمی و نوآوری در دین پژوهی و اعتبار بخشی به دیگری ها می توان امیدوار به ارائه نقشی درخور در دوران سیطره نیهیلیسم شد؛فلسفه دین با مطالعه سنت، شرایط تاریخی ا ی که بر معرفت دینی تأثیر می گذارد، بشناسد؛فلسفه دین به تأثیرگذاری ایده ها بر اعمال زندگی بنگرد؛برای فهم متون دینی باید با تفاهم بین الاذهانی در پی تعالی فهم باشد.
۹۹۵.

Critical Rationalism and Post-Truth(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Critical Rationalism post - truth responsibility Disagreement Crisis fallibilism Criticism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
'Post-truth' has become a buzzword for numerous current crises: the fragmentation of the media landscape, the ongoing debate about 'fake news', the loss of trust in science, etc. Although these crises take place in society, it is claimed that the roots of post-truth can be traced back to the history of philosophy. Occasionally, it is asserted that Karl Popper's critical rationalism gave rise to post-truth: His rejection of verificationism has limited truth claims in the realm of science. Given the absence of infallible evidence and certainty, critical rationalism calls for challenging scientific authority. I argue that post-truth is compatible with critical rationalism from an epistemological point of view, considering that both positions are critical of certainty. However, in critical rationalism, fallibilism, responsibility, and the idea of criticism are combined, and in this respect, it offers a possible way to overcome the problems that are associated with post-truth. This treatment of the problems of post-truth results from the recognition of moral responsibility to take action on the basis of a hypothesis that remains open to revision.
۹۹۶.

بررسی کارآیی روش شهودی و حجیت معرفت شناختی آن در تحلیل پدیده آگاهی با تأکید بر مکتب اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش شناسی شهود آگاهی ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۵
شهود به مثابه یک روش، مبنای بسیاری از استدلال های فلسفی در حوزه علم النفس و آگاهی است. آگاهی و ادراک در عین حال که از ساده ترین و بدیهی ترین پدیدارهای جهان ما است، اما در عین حال پیچیده ترین مسائل فلسفی درخصوص آن پدید آمده است. مکاتب مختلف فلسفی بسته به نظام فکری خود پاسخ های متعددی به پرسش چیستیِ آگاهی و ادراک داده اند. برخی استدلال ها از داده های حسی و دانش تجربی برای پاسخ ÷به این پرسش بهره گرفته اند و برخی دیگر مبانی نظری و عقلی را بن مایه براهین خود قرار داده اند. در این میان برخی فیلسوفان از یافته های شهودی برای تبیین آگاهی و ادراک بهره جسته اند. با وجود آنکه استفاده از داده های شهودی شیوع بسیاری به ویژه در میان اندیشمندان مسلمان دارد اما شهود به مثابه یک روش در استدلال های علم النفسی سامان نیافته است. در این پژوهش سعی می گردد، چگونگی استفاده از شهود و کارایی آن در نظام های مختلف فلسفی و به ویژه در سه مکتب محوری مشاء، اشراق و حکمت متعالیه، در خصوص مسائل علم النفس مورد بحث قرار گیرد. به نظر می رسد، روش شهودی، روشی نظام مند و کارا برای حلّ مسائل حوزه آگاهی و ادراک است.
۹۹۷.

سه ضرورت جدا ناپذیر در فلسفه شهاب الدین سهروردی و لیندا زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی لیندا زگزبسکی اعتلای درونی حکمت وحدت بخش روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۳۰۵
در تفکر شهاب الدین سهروردی و لیندا زگزبسکی، دو فیلسوف نام دار از دو دوره زمانی و حوزه تمدنی متفاوت، به مؤلفه هایی برمی خوریم که نوعی رهیافت مشترک در رویکرد آنها پدید آورده است. هر دو فیلسوف، با نگاه کانونی به عامل معرفتی، ارزش معرفت را محصول ارزش فرایندهایی می دانند که در نبود آن فلسفه محکوم به فروپاشی است. سه ضرورت مشترک در فلسفه سهروردی و زگزبسکی عبارت اند از (1) ضرورتِ تعالی درونی، که با تلاش برای تقویت اراده آدمی، قائل به سیری کیفی و درونی برای معرفت است؛ (2) ضرورت حکمتِ وحدت بخش، که با اعتماد به خود و دیگر سنت های فکری، به وحدت نظر و تجربه انسانی می اندیشد و افزون بر پرورش نفس، فهم حکمت و اعتلای آن را نیازمند شهود و خلاقیت های شخصی در هر دوره می داند؛ (3) ضرورت روایت، که لازمه بسط نیات فلسفی را با نوعی نبوغ در اندیشیدن، در ایجاد ذوق و انگیزش و رجوع به الگوهای فکری و اخلاقی می جوید. این پژوهش با درنگی تازه در عوامل ارتقای معرفت، به گستره هایی پرداخته است که هرچند اهمیت معرفتی آنها نادیده گرفته شده ولی حیات معنوی و معرفتی فلسفه برای اثربخشی بیشتر به آن محتاج است.
۹۹۸.

تحلیلی تکاملی از پزشکی مبتنی بر شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پزشکی مبتنی بر شواهد تجربه ی پزشک معرفت شناسی تکاملی بحران تکرارپذیری تجربه گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
این مقاله دفاعیه ای تکاملی از پزشکی مبتنی بر شواهد به عنوان رویکردی به پزشکی است که مبنای اصلی مداخلات درمانی را پژوهش های نشر یافته در نشریات معتبر پزشکی در نظر می گیرد. در این رویکرد از تجربه های شخصی، شهود پزشک، و تبیین های مکانیکی برای انجام مداخلات پزشکی تأکیدزدایی می شود. از زمان رواج پزشکی مبتنی بر شواهد نقدهای زیادی بر آن وارد شده است. در اینجا به دو مورد اشاره می شود. نخست آنکه بحران تکرارپذیری ابتنای پزشکی بر شواهد نشریافته در نشریات را زیر سوال می برد. دوم آنکه پزشکی مبتنی بر شواهد بر نوعی تجربه گرایی افراطی مبتنی است در حالیکه نقدهای زیادی به این سنخ تجربه گرایی وارد است. از منظر تکاملی پاسخ هایی برای این نقدها عرضه شده است. همچنین خواهیم دید که چگونه می توان در سایه ی این نقدها مبانی نظری پزشکی مبتنی برشواهد را به روزرسانی کرد. در این راستا دفاعی عرضه می شود که در دو هنگام می توان عقل گرایانه، یعنی با مبنا قرار دادن نظریه های عام پزشکی، کار را به پیش برد: یک. برای ترک اقدام یا نادیده گرفتن هر توصیه ی «ظاهرا» بی ضرری؛ و دو. به هنگام طرد شواهد زرد. و در انتها اشاره ای می شود که هرچند ممکن است که این نادیده گرفتن ها در شرایطی از سرعت ورود دادههای جدید به پزشکی بکاهد اما از منظر تکاملی این حد از محافظه کاری برای حفظ اعتبار پزشکی ضروری است.
۹۹۹.

اصل علیت و مسأله خلقت در نگرش ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا علیت علت فاعلی خدا جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
از آنجا که ابن سینا تحت تاثیر منابع دینی به خلق و ایجاد قائل است و علت ها را علت های ایجادی و وجودی اشیاء می داند؛ بنابراین بحث از علت ایجادی، مختص ابن سیناست و در رتبه نخست مسائل مهم فلسفی و عقلی قرار دارد. ابن سینا نیز، به عنوان فیلسوف عقل گرا به ابتکارات جدیدی از جمله اینکه علیت بر مدار وجود است، پرداخته است. در همین راستا، وی با اثبات تمایز وجود از ماهیت، مدل جدیدی از رابطه خدا و جهان را مطرح ساخته است. او معتقد است از طریق کشف رابطه علیت می توان ارتباط خالق و مخلوق را مطرح نمود. وی، از میان علل، علت فاعلی را که کارش هست کردن از نیستی است، برتر از علل چهارگانه معرفی نموده است. ابن سینا در تبیین رابطه خدا و جهان معتقد است، خداوند به عنوان علت العلل بر جهان هستی حاکم است. به طوری که هستی به عنوان معلول و ممکن، هم در وجود و هم در عدم، نیازمند به یک مرجح بیرونی است که علل العلل نام دارد. ابن سینا بر این باور است که در جهان هستی واجب الوجود بالذات، ضروری الوجود است. او نه تنها مناط احتیاج معلول به علت را وجوب بالغیر یا همان امکان وجودی در تعبیر صدرا می داند، بلکه به ارتباط وجودی علت با معلول تاکید ورزیده است، به طوری که علاوه بر فیلسوفان مسلمان، فیلسوفان غرب نظیر آکویناس نیز، معتقد به وجود فاعل ایجادی هستند، که از طریق اصل علیت با جهان ارتباط دارد.
۱۰۰۰.

علیت و معرفت از نگاه غزالی

کلیدواژه‌ها: علیت معرفت غزالی ابن رشد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۸۵
مباحث معدودی در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته اند؛ آنگونه که بحث علیت غزالی در مسئله هفدهم کتاب تهافت الفلاسفه به همراه پاسخ ابن رشد در کتاب تهافت التهافت چنین وضعیتی دارند. سؤالی که اغلب پرسیده می شود این است که تا چه اندازه غزالی می تواند یک فیلسوف موقع گرا نامیده شود؟ یعنی اینکه آیا او در محدود کردن عامل علّی به فقط خدا پیرو متکلمین است؟ آنچه که به طور کلی در مطالعات پیشین مورد اشاره قرار نگرفته، این پرسش است که غزالی و ابن رشد هر دو در مسئله هفدهم مسلّم گرفته اند که تئوری علیت تا چه اندازه برای تبیین معرفت بشری کافی است؟ در این مقاله نشان خواهم داد که نظریات غزالی و ابن رشد در باب علیت پیوند وثیقی با معرفت شناسی آنها دارد. تفاوت بین این دو اندیشمند به طور فشرده اینگونه می تواند خلاصه شود: پارادیم معرفت بشری در ابن رشد علوم برهانی است اما برعکس، پارادایم معرفت انسانی در غزالی حداقل شامل وحی می شود. با این وجود هر دو معتقد به امکان علم ارسطویی و وفادار به اصول او باقی ماندند. از این رو معتقدم که دیدگاه غزالی در مسئله هفدهم، انتقاد از فلسفه در کتاب تهافت را تحت الشعاع قرار داده است. یعنی فلسفه ذاتاً ناسازگار نبوده، بلکه صرفاً محدود به یک حوزه خاص است. البته من این دیدگاه را به نحو اجمالی با نظر توماس آکوئیناس مقایسه می کنم تا جایگاه این نظریه در یک فضای مأنوس تر مشخص شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان