تجربه زیسته انصراف از جدایی در بین زنان متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۱۶۵-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طلاق پدیده ای است که نه تنها خانواده ها بلکه در نگاه کلان جامعه را نیز دچار مشکل می سازد اما دراین بین افرادی نیز وجود دارند که با وجود ارائه درخواست طلاق از این امر منصرف می شوند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا ادراک و علل انصراف از طلاق در زنان، مورد واکاوی قرار گیرد. روش: رویکرد انجام پژوهش کیفی و از نوع روش پدیدارشناسی است. به این منظور 12 زن منصرف شده از طلاق در منطقه 14 شهر تهران در سال 1396 به شیوه داوطلبانه و هدفمند، انتخاب و داده ها به روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. یافته ها: در سه مقوله اصلی دسته بندی شده اند: ادراک زنان در زمان درخواست طلاق تا انصراف که بیشتر زنان از دوران ارائه درخواست طلاق تا برگشت به زندگی مشترک به برزخ و معلق بودن اشاره کردند و دو مقوله اصلی ادراک منفی و ادراک منطقی دسته بندی شدند. 2- دلایل انصراف این زنان که در 7 مقوله فرزند، عدم حامی، فرصت مجدد، نگاه بد جامعه به زن مطلقه، ترس از تنهایی، استفاده از خدمات مشورتی و مشاوره ای و شخصیت وابسته دسته بندی شدند. 3- نگاه به زندگی کنونی (پس ازآنصراف)، نیز به سه مقوله امیدوار و راضی، امیدوار و ناراضی و ناامید و ناراضی دسته بندی شد که بیشتر زنان از زندگی مشترکشان ناراضی بودند. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده این نکته قابل ذکر است که تعداد زنان منصرف شده از طلاق کم نیستند اما برای بهبود و غنای زندگی این زنان، آموزش ضروری به نظر می رسد. در ضمن بحث مشاوره قبل از اقدام به طلاق می تواند مفید واقع شود.