مقالات
حوزه های تخصصی:
تربیت رسانه ای فرصت آموزشی است که در آن دانش آموزان به مجموعه صلاحیت های سواد رسانه ای دست می یابند. دست یابی دانش آموزان به صلاحیت های سواد رسانه ای نیازمند معلمانی است که توانایی آموزش آن ها را داشته باشند. بنابراین باید این صلاحیت ها را در برنامه های قبل از خدمت خود کسب کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود تربیت رسانه ای دانشجو معلمان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان از بین اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر بیرجند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 دانشجو معلم و هشت استاد جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. برای ارزیابی اعتبار تحقیق از رویکرد لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده چهل و هشت مقوله فرعی و بیست و یک مقوله اصلی است که در قالب مدل پارادیمی شامل برداشت متناقض از تربیت رسانه ای به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (فعالیت های برنامه ریزی شده، فعالیت های برنامه ریزی نشده، محتوای آموزشی و فرایند یاددهی-یادگیری)، عوامل زمینه ای (محیط های تربیتی و عوامل سازمانی)، شرایط مداخله گر (عوامل انسانی، عوامل آموزشی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، امکانات و تجهیزات، محدودیت زمانی، انگیزش و حمایت سازمانی)، راهبردها (اقدامات به کار برده شده و اقدامات احساس نیاز شده) و پیامد (بهبود بهداشت روانی و جسمی، توسعه حرفه ای معلم، توسعه دانش و توسعه مهارت های شهروندی) قرار گرفت.
شاخص های تدریس اثربخش اساتید رشته تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
اهمیت تدریس و نقش زیربنایی آن در دستیابی به اهداف آموزشی و تأکید بر تدریس مؤثر به صورتی که بتواند دستیابی به اهداف دانشگاه را فراهم کند، مسلم و بدیهی است. بنابراین، در پژوهش حاضر شاخص های تدریس اثربخش اساتید رشته تربیت بدنی در دروس عملی شناسایی و از دیدگاه دانشجویان اولویت بندی گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان اصفهان و برابر با 185 نفر بود. نمونه آماری برابر با جامعه و به صورت کل شمار انتخاب شد. شاخص های تدریس اثربخش در ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای، سپس، بر اساس نظرات اساتید خبره و با استفاده از روش دلفی شناسایی و پرسشنامه پژوهش بر این مبنا طراحی شد. روایی محتوا و صوری پرسشنامه براساس نظرهای اساتید و پایایی از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون تی تک نمونه و فریدمن استفاده شد. بر اساس نتایج روش دلفی، عوامل مؤثر بر تدریس اثربخش در 6 مقوله کلی شامل مهارت های آموزشی، تجربه، مهارت های ارتباطی، ویژگی های شخصیتی، رعایت قوانین و اصول آموزشی و ارزشیابی قابل بررسی می باشند. اولویت بندی کلی شاخص ها در سطح معناداری 05 / 0> Pنشان داد، از دیدگاه دانشجویان شاخص مهارت های ارتباطی استاد اولویت بالاتری نسبت به دیگر شاخص ها دارد.
بررسی تطبیقی فرایند تألیف کتاب های درسی در ایران و چند کشور جهان (کره جنوبی، سنگاپور، ژاپن، ترکیه و آمریکا)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی فرایند تولید کتاب های درسی در ایران و مقایسه آن با کره جنوبی، ژاپن، آمریکا، سنگاپور و ترکیه بود. پژوهش از نوع کیفی با روش تطبیقی انجام گرفت. جامعه آماری کتاب های درسی کشورهای جهان بود و نمونه به روش هدفمند انتخاب شد. داده ها با روش چهارمرحله ای جرج بردی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد: 1. در همه کشورها، کتاب درسی اصلی ترین رسانه آموزشی است و مسئولیت تدوین سیاست های اساسی و کلی تهیه کتاب های درسی بر عهده وزارت آموزش و پرورش است. 2. برخلاف سایر کشورها، در ایران یک دوره 10ساله به عنوان فاصله زمانی تجدید نظر و بازبینی کلی کتاب درسی در نظر گرفته شده است که تقریباً دوبرابر سایر کشورهای مورد مطالعه است. 3. در همه کشورهای مورد مطالعه به جز ایران، سیاست های چندتألیفی و تولید غیر متمرکز وجود دارد. 4. در همه کشورهای مورد مطالعه مرجعی فراتر از مؤلفان کتاب های درسی برای بررسی پیش نویس کتاب ها و تأیید آن وجود دارد؛ اما جایگاه این مرجع در سلسله مراتب درون وزارت آموزش و پرورش متفاوت است. 5. در حالی که در سایر کشورها، مؤلفان دولتی و غیر دولتی کتاب درسی تألیف می کنند، در ایران تنها مؤلفان انتخاب شده دولتی که توسط دفتر تألیف و تحت شرایطی گزینش می شوند، وجود دارند. 6. انتخاب کتاب درسی در ایران مفهومی ندارد، اما در سایر کشورها انتخاب به معنای گزینش بهترین کتاب از بین کتاب های تأییدشده و متناسب با نیازهای آموزشی مدرسه، معلم و دانش آموز است. 7. در همه کشورها مراحل برنامه ریزی، تألیف، تأیید و انتشار کتاب درسی اگر چه با برخی تفاوت ها، مشترک است.
تدوین الگوی تلفیقی طراحی یادگیری و واکاوی یادگیری: رویکرد سازنده گرا
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها نشان می دهد طراحی یادگیری و واکاوی یادگیری در کنار هم باعث هم افزایی در بهبود یادگیری می شوند. هرچند در چگونگی این هم افزایی اختلاف نظر وجود دارد. در این پژوهش کیفی از روش تحلیل محتوا برای تدوین الگوی تلفیقی طراحی یادگیری سازنده گرا و واکاوی یادگیری استفاده شده است. بدین منظور، 14 نفر از متخصصان موضوعی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. مبنای انتخاب این تعداد از متخصصان، قاعده اشباع نظری بود که به معنای کفایت داده جمع آوری است. اعتبار الگو از طریق نظرسنجی از 20 نفر از متخصصان موضوع انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه بدون ساختار و پرسشنامه سنجش اعتبار الگو بود. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. نتایج تحلیل داده ها منجر به شناسایی مؤلفه ها و ارائه الگوی تلفیقی طراحی یادگیری و واکاوی یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی شد. طبق یافته های پژوهش پیشنهاد می شود از الگوی مزبور در کاربست واکاوی یادگیری در محیط های یادگیری سازنده گرا استفاده شود.
شناسایی سازوکارهای توسعه و نگهداشت نومعلمان در نظام آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه و نگهداشت نومعلمان در نظام آموزش و پرورش به شیوه کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا کیفی صورت گرفته است. 19 نفر از خبرگان، مدیران و معاونان منابع انسانی، و نومعلمان استخدام شده 5 سال اخیر نظام آموزش و پرورش به روش گلوله برفی انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل داده ها از فن تحلیل محتوای کیفی مصاحبه با رویه کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد روایی کدهای به دست آمده از طریق بررسی همکاران و پایایی نیز از طریق ضریب توافق کندال محاسبه شد. نتایج تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها نشان داد سازوکارهای توسعه نومعلمان شامل نشست های درون و برون مدرسه ای، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، فنون طراحی مشاغل، تسهیم دانش، یادگیری عملی، شبکه سازی، مدیریت عملکرد، خودتوسعه ای، جانشین پروری، آموزش، کار تیمی و مسیر پیشرفت شغلی عمودی است. پرداخت مبتنی بر عملکرد و شایستگی، مزایا، توجه به نیازهای سطح بالا (معنوی) و توجه به نیازهای سطح پایین (مادی) مهمترین سازوکارهای نگهداشت نومعلمان بودند. نظام آموزش و پرورش برای تحقق برنامه ها و سیاست های تحول باید برای توسعه و نگهداشت معلمان تازه کار مستعد، سازوکارهای نظام مند و هدف محوری تعریف، اجرا و ارزیابی کند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه رفتارهای مخرب کلاسی
حوزه های تخصصی:
رفتارهای مخرب کلاسی، یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از صاحبنظران بوده است و تاکنون در مورد آن تحقیقات بین المللی کمتری صورت گرفته است، بنابراین، برای شناخت بهتر آن به ابزارهای مناسبی مورد نیاز است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی پرسشنامه محقق ساخته رفتارهای مخرب کلاسی در بین دانشجویان است. کلیه اساتید هیئت علمی و حق التدریس دانشگاه پیام نور اهواز در سال تحصیلی 1397، جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده بوده اند که از بین آنان 120 نفر (87 مرد و 33 زن) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی– اکتشافی است و داده ها با کمک پرسشنامه محقق ساخته به دست آمد و برای تجزیه و تحلیل آن ها، از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پرسشنامه رفتارهای مخرب کلاسی از 11 ماده تک عاملی تشکیل شده و از پایایی و روایی نسبتاً خوبی برخوردار است. با توجه به اینکه پرسشنامه محقق ساخته تحقیق حاضر از نوع خود جدید است، بنابراین، به پژوهشگران علاقمند به رفتارهای مخرب کلاسی پیشنهاد می شود از این ابزار استفاده کنند.
طراحی چارچوبی برای شناسایی و دسته بندی مؤلفه های دانشگاه سبز در دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
توجه آموزش عالی و آموزش و پرورش به موضوع مدیریت سبز و آموزش همگانی حفظ محیط زیست نیاز مبرم جامعه در مواجهه با چالش ها و بحران های اساسی زیست محیطی است. در این راستا هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی مؤلفه های دانشگاه سبز در دانشگاه فرهنگیان بوده است، رویکرد پژوهش کیفی، روش تحقیق مطالعه موردی بوده و جامعه پژوهش برای مصاحبه، خبرگان و متخصصان دانشگاهی، در بخش اسناد، اسناد راهبردی بلندمدت دانشگاه های داخلی و خارجی، یادداشت ها، دستورالعمل ها، گزارش ها و اقدامات دانشگاه های سبز، در خصوص مصنوعات انسانی نیز مقالات منتشرشده داخلی و خارجی در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها و ایجاد پایگاه داده ها از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA12 و برای تحلیل داده ها در آن از روش تحلیل شبکه مضمونی استفاده شده است. یافته های تحلیل شبکه مضامین نشان داد 7 مضمون اصلی (فراگیر) و 30 مضمون فرعی (سازمان دهنده) و 380 کد اولیه (پایه) مؤلفه ها و مقوله های دانشگاه سبز هستند. مقوله های اصلی دانشگاه سبز در دانشگاه فرهنگیان در قالب 7 بعد ارائه شد که عبارت اند از «آموزش و یادگیری»، «مشارکت و شبکه تعاملات اجتماعی»، «سیستم مدیریت زیست محیطی»، «پژوهش، فناوری و نوآوری»، «رهبری و برنامه ریزی»، «نظارت، ارزیابی و گزارش دهی» و «مدیریت منابع انسانی و مالی». دانشگاه فرهنگیان براساس ابعاد هفتگانه یادشده با پیگیری دو رویکرد اصلی یکی عاملیت دانشگاه به رعایت ملاحظات زیست محیطی در برنامه های راهبردی و فعالیت های روزمره و دیگری تلفیق مسائل زیست محیطی در بحث آموزش، پژوهش و فناوری دانشگاه می تواند به مدد ظرفیت دانشجومعلمان در فرهنگ سازی حفظ محیط زیست در جامعه نقش ارزشمندی ایفاکند.
شناسایی زمینه های همکاری و تعامل آموزشی بین مدارس متوسطه و دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی شهر تهران: یافته های یک مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی زمینه های همکاری و تعامل آموزشی بین مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران و با استفاده از روش کیفی داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل همه دست اندرکاران و صاحبنظران دانشگاهی و آموزش و پرورش بود که در ارتباط با موضوع تعامل بین مدارس و دانشگاه ها، دارای سابقه اجرایی یا علمی بودند. 26 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شد. برای بررسی روایی و پایایی پژوهش، از تأیید مصاحبه شوندگان برای کنترل روایی پژوهش بهره گرفته شده است و در ارتباط با پایایی نیز، توافق یا همخوانی بین دوکدگذار در کدگذاری چهار مصاحبه، محاسبه شده است. ضریب توافق به دست آمده، 85 / 0 بوده که حاکی از توافق و همخوانی بالا و نیز ضریب پایایی مناسب است. یافته های پژوهش نشان داد مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران می توانند، در سه زمینه کلی توسعه مشارکت، پژوهش، و توسعه حرفه ای و 50 زمینه جزئی با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشند.
واکاوی دلالت های اسناد بالادستی دانشگاه فرهنگیان بر ویژگی های معلم
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی دلالت های اسناد بالادستی دانشگاه فرهنگیان بر ویژگی های معلم بود. این تحقیق از نظر سنجش پذیری داده ها جزء روش های کیفی از نوع تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عرفی، از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا (جمع آوری داده ها) جزء پژوهش های اسنادی است. جامعه آماری تحقیق اسناد بالادستی دانشگاه فرهنگیان بود. نمونه پژوهش تمامی گزاره ها، احکام و مواد اسناد بود. نمونه گیری با توجه به هدف و روش شناسی تحقیق به شکل هدفمند انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات به منظور پاسخ گویی به سؤالات تحقیق از چک لیست کیفی استفاده شد. روایی ابزار تحقیق توسط صاحب نظران حوزه علوم تربیتی تأیید شد. یافته ها نشان داد جامعه آماری دارای گزاره ها، مواد و بندهایی است که شامل واحد معنایی دلالت کننده بر ویژگی های معلم هستند. همچنین یافته ها نشان داد از دلالت های به دست آمده از اسناد می توان رمزهای را برای دستیابی به ویژگی های معلم استخراج کرد. ویژگی های معلم در قالب زیرمقوله ها و مقوله ها دسته بندی شدند. به کار گیری شیوه استدلال استقرایی در نهایت، زیرمقوله های مانند خصوصیات شخصیتی؛ مهارت های پداگوژیکی، قابلیت های ذهنی – عقلانی، توجه به اصول پداگوژیکی، شایستگی های پایه و ویژه، وظایف سازمانی، قدرت علمی تخصصی، وظایف شغلی، خدمات سازمانی، رشد سازمانی، توانمندسازی، احراز صلاحیت و ارزیابی عملکرد را آشکار کرد و به تناسب، آن ها را در هر دو سند (اساسنامه و سند راهبردی دانشگاه فرهنگیان) در ذیل سه مقوله ویژگی فردی، ویژگی حرفه ای و ویژگی سازمانی قرار داد. در نتیجه، ویژگی های معلم از منظر اسناد بالادستی دانشگاه فرهنگیان در یکی از سه مقوله فردی، حرفه ای و سازمانی جای می گیرد.
پیش بینی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی برحسب مولفه های کارکردهای اجرایی مغز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی برحسب مؤلفه های کارکردهای اجرایی مغز نظیر؛ بازداری پاسخ، توجه پایدار، حافظه کاری، انعطاف پذیری، برنامه ریزی، تصمیم گیری و شناخت اجتماعی، انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس ناحیه 7 مشهد بوده که با روش نمونه گیری طبقه ای با احتساب متناسب، حجم نمونه 106 نفر تعیین شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه کارکردهای اجرایی با پایایی (88 / 0) و پرسشنامه ارزیابی عملکرد مدیران مدارس با آلفای کرونباخ (90 / 0) گردآوری شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین کارکردهای اجرایی مغز مدیران با عملکرد آنان (0001 / 0=sig، 71 / 0= r) در سطح معناداری 01 / 0 همبستگی مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین، یافته های رگررسیون گام به گام نشان داد در بهترین مدل پیش بینی (مدل چهارم) برای عملکرد مدیران مدارس ابتدایی ناحیه 7 مشهد، مؤلفه شناخت اجتماعی کمترین نقش پیش بینی کننده (156 / 0 =Beta) و مؤلفه انعطاف پذیری بیشترین نقش پیش بینی کننده (482 / 0 =Beta) را دارد. با توجه به یافته های به دست آمده، ضرورت دارد برای انتخاب و انتصاب مدیران مدارس به منظور انجام بهینه وظایف خویش، در درجه اول از میزان و کیفیت بالای کارکردهای ایشان اطمینان حاصل کرد.
ارائه الگویی برای رتبه بندی مدارس غیر دولتی با رویکرد ذی نفعان و اسناد بالادستی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای رتبه بندی مدارس غیر دولتی دوره دوم متوسطه نظری با رویکرد ذی نفعان و اسناد بالادستی آموزش و پرورش انجام شد. این پژوهش یک راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود که به صورت مطالعه موردی در شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری، ذی نفعان مدارس غیر دولتی شامل کارشناسان مشارکت های مردمی اداره آموزش و پرورش و ارکان پنج گانه مدارس در دوره دوم متوسطه نظری بود. انتخاب نمونه در بخش کیفی به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک ملاک محور صورت گرفت. در بخش کمّی از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با حجم نمونه 333 نفر استفاده شد. ابزار پژوهش بخش کیفی، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان و بررسی کتابخانه ای اسناد بالادستی و مدارک کلیدی آموزش و پرورش، و ابزار پژوهش بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس یافته های بخش کیفی بود. تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل مضمون و تحلیل داده های بخش کمّی با تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت. یافته های بخش کیفی نشان داد 9 معیار و 28 شاخص در رتبه بندی مدارس غیر دولتی دوره دوم متوسطه نظری منظور شد. نتایج تحلیل عاملی مربوط به بخش کمّی نشان داد مسیرهای منتهی به معیارهای رتبه بندی مدارس غیر دولتی در الگوی پیشنهادی، مثبت و معنادار بودند. بار عاملی تک تک معیارها مطلوب و مقدار تی نیز بالاتر از 96 / 1 به دست آمد و الگوی رتبه بندی ارائه شده تأیید شد. همچنین از دیدگاه ذی نغعان، سه معیار خدمات آموزشی و پرورشی، بروندادها و ارگونومی دانش آموزان به ترتیب، در اولویت های بالاتری قرار داشتند. در نتیجه، شاخص های آن ها می توانند سهم زیادی در نظام رتبه بندی مدارس داشته باشند.
تبیین تجربه کاری معلمان مناطق محروم با نقش واسطه ویژگی های شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تجربه کاری معلمان شهرستان بجنورد است. در همین راستا، مدل مفهومی تحقیق مشتمل بر سه متغیر اصلی «متغیرهای محیط کار»، «ویژگی های شغلی» و «پیامدهای شغلی» طراحی شد. جامعه آماری پژوهش، همه معلمان شهرستان بجنورد و روستاهای اطراف آن است که 14000 نفر بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد ریزو و همکاران (1970)، بابین و بولس (1996 )، هاکمن و اولدهام (1980)، چرچیل و همکاران (1974)، و بوش و همکاران (1990) بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، همه معلمان شهرستان بجنورد بودند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 374 نفر برآورد شد. برای اطمینان از بازگشت پرسشنامه ها، 390 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شده و 385 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel و SPSS تحلیل شد. نتایج نشان دهنده آن بود که تجربه کاری معلمان مشغول به خدمت در شهر با روستا متفاوت است و رابطه میان متغیرهای محیط کاری و پیامدهای شغلی را تعدیل می کند. همچنین، متغیرهای محیط کار بر پیامدهای شغلی معلمان تاثیرگذارند و ویژگی های شغلی این رابطه را تسهیل می کند. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای عملی برای مدیران مدارسی باشد که در مناطق محروم کشور خدمت کرده و دغدغه افزایش کیفیت آموزشی و تعالی دانش آموزان و معلمان مدرسه خود را دارند.
پیش بینی انگیزش تحصیلی (اُلگوی MUSIC) دانشجویان آموزش از راه دور بر اساس عوامل بزرگ شخصیتی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش عبارت بود از بررسی ارتباط بین «پنج عامل بزرگ شخصیتی» و مؤلفه های اُلگوی MUSIC درباره انگیزش تحصیلی (MAMM). برای به دست آوردن داده ها زمینه یابی با استفاده از دو ابزار انجام شد. «پرسشنامه پنج بزرگ» (BFI)، که صفات شخصیتی پنجگانه دانشجویان را اندازه گیری می کرد، «پرسشنامه اُلگوی MUSIC در زمینه انگیزش تحصیلی» (MAMMI) که باورهای انگیزشی دانشجویان را اندازه می گرفت. داده های با استفاده 300 دانشجوی رشته آموزش از راه دور در دانشگاه های استان همدان به دست آمده است. تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به انجام رسید تا به این پرسش پاسخ داده شود: «تا چه اندازه عوامل بزرگ شخصیتی FFM به مؤلفه های MAMM مرتبط هستند»؟ مدل های اندازه گیری برای هر دو متغیر دارای برازش مناسب بود. همچنین، چندین مسیر ساختاری معنادار نیز به دست آمدند: تجربه پذیری و وجدانی بودن دارای اثری منفی و معنادار بر توانمندسازی بودند، در حالی که برونگردی دارای اثری مثبت و معنادار بر توانمندسازی، سودمندی، و علاقه مندی بود. علاوه بر این، دلپذیری اثری مثبت و معنادار بر سودمندی، موفقیت، علاقه مندی، و مراقبت بود. در نهایت، روان آزردگی گرایی اثری منفی بر موفقیت نشان داد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل شخصیتی قادر به پیش بینی انگیزش تحصیلی دانشجویان هستند. نتایج این پژوهش می تواند شواهدی را در زمینه اینکه آیا صفات شخصیتی دانشجویان بر انگیزه تحصیلی آن ها اثر دارد یا خیر را ارائه دهد.
بررسی انواع درک های دانش آموزان دوره متوسطه در مواجهه با شکل هندسی
حوزه های تخصصی:
بازنمایی، یکی از ابزارهای مناسب برای نمایش روابط بین اجزای یک مفهوم یا موقعیت است، اما هر بازنمایی نمی تواند یک مفهوم ریاضی را به طور کامل شرح دهد، بلکه فقط اطلاعاتی راجع به جنبه هایی از آن مفهوم را نشان می دهد. حل یک مسئله هندسی، اغلب اوقات نیازمند تعامل بین این سه درک (اجمالی، عاملی و استدلالی) و تشخیص تمایز آن ها از یکدیگر است. این مطالعه بر آن است که چگونگی درک های اجمالی و عاملی دانش آموزان دوره متوسطه در مواجهه با شکل هندسی را هنگام انجام تکالیف هندسی بررسی کند، بدین منظور طی یک مطالعه موردی آزمونی براساس چارچوب دووال (1998) متشکل از دو فعالیت با شرکت 305 دانش آموز پایه نهم دهم و یازدهم برگزار شد. تجزیه و تحلیل پاسخ های دانش آموزان براساس چارچوب استدلال شناختی دووال انجام شد. نتایج نشان داد بسیاری از دانش آموزان برای پاسخ به سؤالات هندسی از درک اجمالی نسبت به درک عاملی بیشتر استفاده می کنند. همچنین، تدریس هندسه با توجه به درک های اجمالی و عاملی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا از مسیر درک طبیعی نگاه کردن به شکل هندسی به مسیر درک استدلالی ارتقا یابند. بنابراین، یافته های این تحقیق می تواند افق تازه ای برای آموزش ضمن خدمت معلمان بگشاید.
واکاوی دیدگاه ها و عملکرد معلمان در زمینه تکلیف دهی به دانش آموزان در پایه های دوره اول ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی دیدگاه ها و روش های معلمان برای تکلیف دهی به دانش آموزان دوره اول ابتدایی است. روش پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر مصاحبه است. جامعه آماری را آموزگاران خبره دوره اول ابتدایی در شهرستان کاشان تشکیل می دهند که 33 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه ها ابتدا به صورت جزء به جزء و در نهایت، به روش کدگذاری کل گرایانه تحلیل شد. پایایی در کدگذاری داده ها با روش توافق درون کدگذار بررسی شد که بر مبنای شاخص کل گرایانه برای کدهای منتخب از 65 / 0 تا 75 / 0 برآورد شد. تحلیل ها نشان داد معلمان در شش زمینه مرتبط، به طور سازنده ای از تکلیف منزل بهره گیری می کنند: 1. به عنوان راهبردی برای یادگیری کامل تر؛ 2. به عنوان راهبردی برای مشارکت؛ 3. به عنوان راهبردی برای ارزیابی تکوینی و بهبود تدریس؛ 4. به عنوان راهبردی برای آموزش مجزا؛ 5. به عنوان راهبردی برای بازخوردهی؛ و 6. به عنوان راهبردی برای تنوع بخشی به فعالیت های آموزشی. یافته تکمیلی و مهم پژوهش حاضر اینست که تفاوت های قابل ملاحظه ای در روش معلمان برای تکلیف دهی وجود دارد؛ زمان مورد نیاز برای انجام تکالیف بسیار متفاوت است، گاه برای تکلیف دهی از روش های نامتعارف استفاده می شود، گاهی معلمان ماهیت تکالیف را به دلیل اعمال فشار از سوی والدین، مدیر مدرسه، حتی سایر معلمان تغییر می دهند؛ و رویکرد منسجمی در زمینه ارزیابی تکالیف ندارند.
بررسی و مقایسه عملکرد نومعلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته و مهارت آموز ماده 28 دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
توجه به ارزشیابی به عنوان یکی از مؤلفه های زیرنظام تربیت معلم، ایجاب می کند عملکرد دانشگاه فرهنگیان، بر اساس استانداردها در سطح ملی ارزیابی شود. هدف این پژوهش، مقایسه عملکرد نومعلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته و مهارت آموزان ماده 28 دانشگاه فرهنگیان بر اساس ملاک های مورد انتظار مبتنی بر چارچوب ارزشیابی آموزش دنیلسون با چهار دامنه برنامه ریزی و آماده سازی، محیط کلاس درس، آموزش و مسئولیت های حرفه ای بود که با روش علّی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل 46851 نفر از نومعلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته و 14467 نفر مهارت آموز ماده 28 کشور و حجم نمونه، 380 نفر از هر گروه بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، بازبینه مشاهده کلاسی و بررسی کارپوشه آموزشی بود. داده ها، با روش تحلیل واریانس تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد نومعلمان دانش آموخته کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان از نومعلمان ماده 28، در همه 22 مؤلفه از چهار دامنه عملکرد، میانگین بیشتری داشتند که در 14 مؤلفه، تفاوت معنادار بود.
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی و مهارت های فراشناختی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مطالعه درباره خودکارآمدی تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن در جامعه امروزی برای دانش آموزان توجه ویژه ای می طلبد. هدف تحقیق حاضر پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی و مهارت های فراشناختی دانش آموزان بود. مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود و نمونه آماری به روش خوشه ای، 195 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم شهرستان اهر بود. بر اساس اهداف از سه پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی یلروی و بانتینگ (2002)، دلبستگی کولینز و رید (1990) و فراشناخت اونیل و عابدی (1996) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد مؤلفه های مهارت فراشناختی با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار دارند و همچنین، با مؤلفه های دل بستگی نا ایمن اجتنابی و ایمن رابطه مثبت و معنادار دارند، ولی مؤلفه سبک دلبستگی اضطرابی رابطه منفی با خودکارآمدی تحصیلی دارد (05/0>P). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد میزان تأثیرگذاری مؤلفه های آگاهی فراشناختی، راهبرد شناختی، برنامه ریزی و خودبازبینی بر خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب، برابر 29/0، 28/0، 37/0، 11/0 است (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد میزان تأثیرگذاری مؤلفه های وابستگی (نا ایمن اجتنابی)، نزدیک بودن (ایمن)، اضطرابی بر خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب برابر 44/0، 24/0، 11/0- است (05/0>P). از این نتایج چنین استنباط می شود که با نهادینه کردن فرایند یاددهی -یادگیری معنا دار و همچنین، شرایط دور از اضطراب می توان خودکارآمدی دانش آموزان را بهبود بخشید.
رابطه راهبردهای انضباطی معلمان با حواس پرتی از تکلیف و بدرفتاری کلاسی از نظر دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه راهبردهای انضباطی معلمان با حواس پرتی از تکلیف و بدرفتاری در کلاس درس از نظر دانش آموزان در قالب طرح همبستگی اجرا شد. نمونه پژوهش از بین 50 کلاس پایه ششم ابتدایی مدارس دخترانه دولتی و غیر انتفاعی منطقه ۱۵ شهر تهران در سال تحصیلی 98-97، طبق جدول کرجسی و مورگان (1970) ، ۲۰۰ دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه های لوئیس (2001، 2005 و 2008) با عناوین، راهبردهای انضباطی معلمان، بدرفتاری کلاسی دانش آموزان و حواس پرتی از تکلیف گردآوری شد. طبق شاخص های توصیفی متغیرها، رایج ترین راهبرد انضباطی معلمان پرخاشگری و پس از آن به ترتیب، تنبیه، گفت وگو، اشاره غیر مستقیم، پاداش دهی و در نهایت، تصمیم گیری مشارکتی است. نتایج نشان داد، استفاده از راهبرد پاداش دهی با کاهش بدرفتاری و راهبردهای تنبیه و پرخاشگری با افزایش بدرفتاری دانش آموزان رابطه دارد، اما بین بدرفتاری و دیگر راهبردهای انضباطی رابطه معنادار مشاهده نشد. همچنین، راهبردهای گفت وگو، اشاره غیر مستقیم و پاداش دهی با کاهش حواس پرتی از تکلیف و راهبردهای تنبیه و پرخاشگری با افزایش حواس پرتی رابطه دارد، ولی بین راهبرد تصمیم گیری مشارکتی و حواس پرتی از تکلیف رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین، راهبردهای انضباطی معلمان مدارس دولتی با معلمان مدارس غیر انتفاعی تفاوت معناداری نداشت. طبق این یافته ها، اغلب معلمان برای مواجهه با بی انضباطی و برقراری نظم در کلاس بیشتر از راهبردهای انضباطی استفاده می کنند که با افزایش بدرفتاری کلاسی و حواس پرتی از تکلیف رابطه دارند و در مقابل، نسبت به کاربرد راهبردهای اثربخش تر که مرتبط با کاهش بدرفتاری و حواس پرتی از تکلیف اند کم توجه اند. این مسئله ضرورت بازاندیشی بر عمل تربیتی را برای معلمان ابتدایی دوبرابر می کند.
جستاری در ویژگی های سقراط در جایگاه معلمی الهام بخش
حوزه های تخصصی:
شایسته شخصیت سقراط است که پیش و بیش از دیده شدن از زوایای دیگری همچون فلسفه و فیلسوف بودن، از زاویه معلمی بدان نگریسته شود؛ چرا که این معلم بزرگ، یک تنه با ایستادگی در برابر سوفسطائیان، جریان تعلیم و تربیت را به شاهراه اصلی خود باز می گرداند و خدشه ای که نگاه منفعت طلبانه سوفیست ها بر جایگاه و شأنیت معلمی وارد آورده را می زداید. افزون براین، شاگردانی چون افلاطون را تربیت می کند که با دنبال کردن راه و رسم معلم خویش، تداوم حیات معنوی سقراط را نه تنها در آن زمان و مکان خاص، بلکه در گستره تاریخ و پهنه زمین موجب می شوند. بر این اساس، شرح، بسط و تبیین ویژگی های سقراط در جایگاه معلمی هدف پژوهش حاضر واقع شده و برای نیل به آن، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، آثار و مکتوبات مرتبط با موضوع، مورد خوانش، بازخوانی و کدگذاری و تحلیل قرار گرفته است. ماحصل پژوهش حاضر در گام نخست استحصال بیست و پنج مضمون اصلی (ویژگی) است، که این مضامین ضمن تحلیل، در قالب 4 مضمون سازمان دهنده منش علمی و دانشوری، منش اخلاقی و رفتاری، منش اجتماعی و بین فردی و منش تعلیمی و تربیتی دسته بندی شده اند. گام دیگر، صورت بندی مضامین سازمان دهنده در قالب دو مضمونِ فراگیر سلوکِ فردی - معاشرتی و سلوکِ علمی- تربیتی، و پس از آن تجمیع و ترسیم تمام مضامین یادشده در قالب جدول و شبکه مضامین است.
تدوین الگوی توسعه فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توسعه فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل متخصصان و صاحب نظران حوزه کارآفرینی، مدیریت آموزشی، برنامه ریزی آموزشی و مدیریت آموزش عالی در کشور و مسئولان دانشگاه فرهنگیان بودند، که از طریق روش نمونه گیری هدفمند 12 نفر به عنوان مطلعان کلیدی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط خبرگان به دست آمد. داده ها به وسیله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند، تعداد 136 کد باز، 26 مفهوم و 17 مقوله احصاء شد. مقوله های عمده و هسته ای در قالب ابعاد شش گانه شرایط علّی از جمله (تجاری سازی فعالیت های پژوهشی، توسعه سرمایه گذاری، توسعه مکانیزم های مالی، توسعه مهارت های شغلی)، پدیده محوری (توسعه کارآفرینی آموزشی، توسعه شبکه های اجتماعی، یادگیری مشارکتی)، شرایط زمینه ای (کارگروهی، توسعه هویت آموزش، توسعه هنجارها)، شرایط مداخله گر (تمرکز بر تغییرات، حمایت بیرونی)، راهبردها (توسعه قوانین حمایت گرایانه، حمایت بیرونی) و پیامدها (توسعه فردی و توسعه دانشگاه) طبقه بندی شد و در نهایت، مدل پارادایمی پژوهش ارائه شد.
کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی «آزادی» در استعاره های مفهومی فارسی یازدهم متوسطه
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم، مکتب فکری است که به دغدغه های بودن و هستن آدمی در جهان هستی می پردازد. از مؤلفه های نخستین و اساسی که این افق اندیشگی سعی در تبیین آن دارد، آزادی است. اندیشمندان این رویکرد اندیشگی، آزادی و مسئولیت پذیری انسان را در جهان زیسته خویش از اولین و مهم ترین کارکرد آدمی در جهان بیرون و درون او می دانند. از آنجا که اساس تفکر آدمی در اندیشیدن به جهان خود، استعاری است، استعاره های مفهومی از مهم ترین ابزار و محمل هایی است که می تواند مؤلفه اگزیستانسیالیستی آزادی را در خود جای دهد. پژوهش حاضر بر بنیان رویکرد اندیشه اگزیستانسیالیسم به هستن آدمی و جایگاه مقوله آزادی در آن به متن می نگرد. نظر به اهمیت نقش و تأثیر کتاب های درسی، به ویژه استعاره های آن در ذهنیت و اندیشه خودآگاه و ناخودآگاه دانش آموزان، این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی- تفسیری و با هدف تبیین و چگونگی کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی آزادی به بررسی این درون مایه در لایه های زبانیِ رویین و زیرین استعاره های مفهومی کتاب فارسی یازدهم دوره دوم متوسطه می پردازد. بر اساس یافته ها، در متن های گوناگون فارسی یازدهم به ترتیب سه استعاره مفهومی بنیادین «آزادی، مبارزه است»، «خدا، پادشاه جبار است» و «آزادی، مسئولیت پذیری است» خود را از میان لایه های استعاره های مفهومی دیگر آشکار می کنند. همچنین، مؤلفان کتاب فارسی و آموزشگران در یاددهی متن های درسی این کتاب باید التفات ویژه ای به درون مایه های متن درسی داشته باشند که سویه آزادی و مسئولیت آدمی را کم رنگ یا بر آن تأکید می کنند. آگاهی، نقد و گفت وگوی مؤلفان، آموزشگران و دانش آموزان بر این سویه ها، راهی است برای پرورش ذهنیت خلاق و در نتیجه زیستن و هستنی آگاهانه و شکوفا.
نقش تفکر انتقادی و سرمایه های روان شناختی در پیش بینی رضایت شغلی معلمان متأهل شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های تفکر انتقادی و سرمایه روان شناختی در رضایت شغلی معلمان متأهل شهر تهران است. برای گردآوری و تحلیل اطلاعات از روش توصیفی و همبستگی استفاده شده است. جامعه پژوهش را کلیه معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می دادند که از آن میان، تعداد 142 معلم شامل 70 نفر زن (8 نفر زیر 5 سال، 16 نفر بین 10-6 سال، 11 نفر بین 15-11 سال، 32 نفر بیش از 15 سابقه خدمت) و 72 نفر مرد (4 نفر زیر 5 سال، 11 نفر بین 10-6 سال، 23 نفر بین 15-11 سال، 29 نفر بیش از 15 سابقه خدمت) به روش دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش از مناطق 1، 2، 4، 6، 10 و 15 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 انتخاب شدند و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا، سرمایه روان شناختی لوتانز و رضایت شغلی فیلد و روث را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با روش همبستگی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین رضایت شغلی معلمان 27 / 63 و بیش ترین میانگین در سرمایه های روان شناختی در بعد امیدواری با نمره 94 / 23 و بیش ترین میانگین در تفکر انتقادی در بعد مهارت استدلال استقرایی با نمره 57 / 4 است. در حالی که دامنه نمره تفکر انتقادی بین 34-0 است که نشان دهنده نمرات پایین معلمان در انواع مهارت های تفکر انتقادی است.
پیش بینی حمایت خود مختاری معلّمان براساس عوامل استرس زای شغلی با میا نجی گری راهبرد های مقابله ای
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی حمایت خودمختاری معلّمان برا ساس عوامل استرس زای شغلی با میانجی گری راهبرد های مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه معلّمان متوسطه اول و دوم مدارس دولتی شهرستان نور و چمستان درسال تحصیلی 99-98 به تعداد 636 نفر بود که براساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 240 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه معلم به عنوان متن اجتماعی ولبورن و همکاران (1992)، پرسشنامه عوامل استرس زای شغلی اترو- لوپس و همکاران (2006) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کارور (1997) استفاده شد. تمام تحلیل ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عوامل استرس زای شغلی بر راهبردهای مقابله ای و حمایت خودمختاری اثر مستقیم دارد. راهبردهای مقابله ای بر حمایت خودمختاری اثر مستقیم دارد. همچنین، عوامل استرس زای شغلی به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای مقابله ای بر حمایت خودمختاری تأثیر می گذارد. نتایج این پژوهش از نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در روابط بین عوامل استرس زای شغلی با حمایت خودمختاری معلّمان حمایت کرد.
بررسی تطبیقی «ارائه خدمات آموزشی و پرورشی به فرزندان شهدا، جان باختگان، جانبازان و رزمندگان» در کشورهای مختلف
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تطبیقی نحوه خدمات آموزشی و پرورشی به فرزندان شهداء و جان باختگان، جانبازان و رزمندگان» در کشورهای مختلف بود؛ بنابراین، از روش پژوهش تطبیقی استفاده شد. جامعه پژوهش شامل 27 کشورهای جهان بود که کشورهای ایران، آلمان، ژاپن، انگلیس، روسیه، عراق، کویت، فرانسه، کرواسی، تایوان، ارمنستان، آمریکا، لیبی، الجزایر، ترکمنستان، آذربایجان، چین، کره شمالی، کره جنوبی، لبنان، هندوستان، پاکستان، استرالیا، ویتنام، ترکیه، تاجیکستان، کانادا و سوریه به روش هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مشاهده و بررسی اسنادی استفاده شد. داده های پژوهش از طریق تحلیل محتوای کیفی، رعایت قواعد مقوله بندی و با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای 12 تحلیل شد. براساس یافته های این پژوهش در کشورهای مختلف حدود 80 نوع خدمت آموزشی و تربیتی به فرزندان شهدا، جانبازان و رزمندگان ارائه می شود که بیشترین آن به کشورهای ایران، لبنان، تایوان، انگلیس و الجزایر و کمترین میزان به کشورهای کویت، پاکستان، هندوستان، آلمان اختصاص دارد. بیشترین خدمات آموزش و پرورشی شامل پذیرش بدون آزمون در دانشگاه و آموزشگاه های فنی دولتی و غیره، کمک های مالی و پرداخت هزینه تحصیلی و بورسیه تحصیل در خارج از کشور و کمترین خدمات به آموزش شغلی، دریافت رایگان کتب درسی، مدارس بزرگسالان ایثارگران، طرح پراکنده و امکان تحصیل پس از 2 بار مردودی اختصاص دارد. 9 خدمت آموزشی و پرورشی بین ایران و کشورهای دیگر مشترک است، 3 خدمت مدارس شاهد، مدارس بزرگسالان ایثاگران و طرح پراکنده شاهد خاص ایران است، 6 خدمت در دیگر کشورها ارائه می شود که در ایران مد نظر قرار نگرفته است. متناسب با یافته های یادشده پیشنهاد می شود ضمن تقویت و ارتقای خدمات آموزشی و تربیتی خاص کشور، زمینه های لازم برای بهره گیری از خدمات آموزشی و تربیتی ارائه شده در کشورهای دیگر فراهم شود.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی (مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر کرمان)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمان در ناحیه 2 آموزش و پرورش بود. حجم نمونه پژوهشی حاضر با توجه به توان آزمون (80 / 0)، اندازه اثر (50 / 0) و سطح اطمینان (05 / 0) برای هر گروه نمونه 15 نفر در نظر گرفته شد که ابتدا به صورت خوشه ای چندمرحله ای از 4 دبیرستان دختران انتخاب شد. ابتدا از طریق پرسشنامه غربالگری رفتار پرخوری افرادی که از طریق نقطه برش مشکوک به رفتار پرخوری هستند؛ تفکیک شد. سپس، با انجام مصاحبه بالینی 45 نفر از آن ها که تشخیص نهایی اختلال پرخوری را داشت، انتخاب شد و در سه گروه 15 نفری به صورت گمارش تصادفی قرار گرفت. ابزار پژوهش مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. گروه های آزمایش تحت مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها پس از بررسی مفروضه های آماری با روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل نشان داد مداخله مبتنی مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی روی ابعاد دشواری تنظیم هیجان اثربخش بوده اند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس نقش شاهدان قلدری در مدرسه
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه و معرفی مقیاس نقش شاهدان در قلدری همراه با ویژگی های روان سنجی این مقیاس در دانش آموزان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم استان لرستان در سال تحصیلی 1398-1397 بود. نمونه آماری 617 دانش آموز (324 پسر و 293 دختر) که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی نسخه فارسی مدل چهارعاملی و سه عاملی مقیاس نقش شاهدان از طریق روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) بررسی شد. دامنه ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس ها از 80 / 0 تا 91 / 0 در نوسان بود، همچنین، ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس 90 / 0 به دست آمد. ساختار عاملی مقیاس مدل چهارعاملی و سه عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مدل سه عاملی از برازش قابل قبولی تری برخوردار بود. با توجه به نتایج، می توان بیان کرد نسخه فارسی مدل سه عاملی مقیاس نقش شاهدان خصوصیات روان سنجی مطلوبی دارد و ابزار معتبر بای استفاده در موقعیت های پژوهشی است.