مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ششم پاییز و زمستان 1396 شماره 2 (پیاپی 17)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان سبک های مدیریتی، خلاقیت و تعهد سازمانی با رضایت شغلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران دبیرستان های شهر قرچک است که تعداد140 مدیر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای حجم نمونه انتخاب شد. سپس پرسشنامه چندعاملی مدیریت بس و آوولیو، پرسشنامه خلاقیت تورنس، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه رضایت شغلی هرزبرگ بین آنها توزیع شد. در پایان داده های پژوهش جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد میان سبک مدیریت تحول آفرین، سبک مدیریت تبادلی، خلاقیت و تعهد عاطفی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p<0/01) و خلاقیت، سبک مدیریت تبادلی و تعهد عاطفی در یک مدل پیش بین توانستند 35 درصد از واریانس رضایت شغلی را پیش بینی کنند و نیز سهم خلاقیت در پیش بینی رضایت شغلی بیش از سایر متغیرها بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت خلاقیت، سبک مدیریت تبادلی و تعهد عاطفی باعث افزایش رضایت شغلی مدیران می شود.
مقایسه آموزش مبتنی بر شبیه سازی با رویکرد سازنده گرایی و رویکرد سیستماتیک بر یادگیری و یادداری هنرجویان فنی و حرفه ای
حوزه های تخصصی:
شبیه سازی های آموزشی به مثابه تکنیک یا رسانه ای در نظر گرفته می شوند که بعضی جنبه های رفتاری یک سیستم فیزیکی یا انتزاعی را به وسیله رفتاری به شکل دیگری نمایش می دهند. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه آموزش مبتنی بر شبیه سازی با رویکرد سازنده گرایی و رویکرد سیستماتیک بر یادگیری و یادداری هنرجویان سال سوم رشته کامپیوتر فنی و حرفه ای، در گروه تحصیلی کامپیوتر بوده و روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 60 هنرجوی رشته کامپیوتر هنرستان های فنی وحرفه ای در سال تحصیلی 94-95 شهر کاشان است که با روش نمونه گیری در دسترس و تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (40) و گروه کنترل (20) جای دهی شدند. شرکت کنندگان دو گروه آزمایشی، آموزش به روش شبیه سازی با رویکرد سازنده گرایی، روش شبیه سازی با رویکرد سیستماتیک و روش سنتی درس شبکه های کامپیوتری را طی 7 جلسه دریافت کرده اند. برای جمع آوری داده ها از آزمون محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس و برای طراحی محیط شبیه سازی شده از نرم افزار Cisco Packet Tracerاستفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، دو گروه آزمایش در یادگیری و یادداری پیشرفت داشته اند؛ یعنی تفاوت معناداری بین یادگیری آن ها قبل و بعد از آموزش وجود داشت؛ اما در گروه اول که با شبیه سازی با رویکرد سازنده گرایی آموزش دیده بودند، میزان یادگیری و یادداری بیش از گروهی بود که با رویکرد سیستماتیک آموزش دیدند؛ یعنی در متغیرهای یادگیری و یادداری، نتایج به نفع گروه اول بود.
تبیین نقش ساختار توانمندساز مدرسه در اثربخشی مدرسه با میانجی گری خوشبینی تحصیلی معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تبیین نقش ساختار توانمندساز مدرسه با میانجی گری خوشبینی تحصیلی معلمان بر اثربخشی مدرسه می باشد. به منظور اجرای این پژوهش از مدارس ابتدائی پسرانه دولتی منطقه یازده شهر تهران، نمونه ای متشکل از 172 معلم با کاربست نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ساختار توانمندساز مدرسه هوی (2003)، خوشبینی تحصیلی معلمان بیرد و همکاران (2010) و اثربخشی مدرسه هوی (2009) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که: 1) ساختار توانمندساز مدرسه اثر مستقیم معناداری بر خوشبینی تحصیلی معلمان (27/0=β) دارد. 2) خوشبینی تحصیلی معلمان اثر مسستقیم معناداری بر اثربخشی مدرسه (46/0=β) دارد. 3) ساختار توانمندساز مدرسه اثر مستقیم معناداری بر اثربخشی مدرسه (17/0=β) دارد. 4) تأثیر ساختار توانمندساز بر اثربخشی مدرسه به صورت غیر مستقیم و از طریق خوشبینی تحصیلی معلمان معنادار (12/0=β) است. 5) مدل مفهومی ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است.
بررسی و تبیین میزان توجه به مهارت های تفکر انتقادی در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی میزان توجه به مهارت های تفکر انتقادی درکتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام معلمان دوره ابتدایی شهر قم (نواحی چهارگانه) به تعداد 5692 معلم که در پایه تحصیلی سوم تا ششم ابتدایی تدریس می کنند. نمونه تحقیق بر اساس جدول مورگان از جامعه آماری5692 نفر، تعداد 361 نفر به صورت تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که حاوی 32 سؤال بر مبنای مهارت های تفکر انتقادی (تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و توضیح) هرکدام 8 سؤال بود که روایی آن با کمک متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ، میانگین 25/83 تأیید شده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهدکه: 1- میانگین مهارت تجزیه و تحلیل در کلیه پایه های تحصیلی در درس هدیه های آسمان 09/60 درصد است. 2- میانگین مهارت ترکیب در درس هدیه های آسمان 31/60 درصد است. 3- میانگین مهارت ارزشیابی در کلیه پایه های تحصیلی در درس هدیه های آسمان 08/59 درصد است.4- میانگین مهارت توضیح در درس هدیه های آسمان 85/60 درصد است.
بررسی مدل علّی جنسیت و باور هوشی افزایشی با راهبردهای شناختی و فراشناختی با میانجی گری هیجان های مثبت تحصیلی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون رابطه ی علّی جنسیت و باور هوشی افزایشی با راهبردهای شناختی و فراشناختی از طریق هیجان های مثبت تحصیلی بود. به این منظور،192 دانشجوی دانشگاه لرستان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پنتریج و دی گروت، 1990)، مقیاس نظریه ضمنی هوش در جامعه دانشجویی (عبدالفتاح و ییتس، 2006) و هیجان های تحصیلی (پکران، گاتز، تیتز و پری، 2002) را تکمیل کردند. ارزیابی مدل پیشنهادی با روش مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته ها نشان داد باور هوشی افزایشی با راهبردهای شناختی و فراشناختی رابطه ی مثبت دارد. همچنین، بین دانشجویان دختر و پسر از نظر راهبردهای شناختی تفاوت معنی دار وجود دارد. علاوه بر این، جنسیت و باور هوشی افزایشی از طریق هیجان های مثبت تحصیلی قادر به پیش بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی بود. بر این اساس می توان گفت متغیر جنسیت و باور هوشی افزایشی به هیجان های مثبت می انجامد و از این رو، به استفاده ی بیشتر از راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی کمک می کند. این یافته ها بر نقش باورها و هویت جنسیتی در خلق هیجان های مثبت جهت تسلط بر راهبردهای شناختی و فراشناختی تاکید می کند.
مطالعه کیفی عوامل مؤثر در میل به ماندگاری دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان در وزارت آموزش وپرورش: مطالعه موردی استان تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ شناسایی و کشف عوامل مرتبط با میل به ماندگاری دانشجومعلمانِ دانشگاهِ فرهنگیان در وزارت آموزش وپرورش در سال 96-1395 انجام شده است. روش تحقیق در این مطالعه، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. بدین منظور، با کاربرد روش نمونه گیری هدفمند 12 نفر از مدیران حوزه ستادی، مدیران دانشکده ها، استادان و دانشجومعلمان برتر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته است. داده های به دست آمده با به کارگیری نرم افزار MAXQDA نسخه 12 در قالب کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. نتایج حاصل از این تحلیل نشان داد مقوله های کرامت انسانی و اعتماد سازمانی با 4 زیرمؤلفه، کفایت جبران خدمات با 3 زیرمؤلفه ، محیط درون سازمانی با 7 زیرمؤلفه، توسعه شایستگی ها و مسیر حرفه معلمی با 8 زیرمؤلفه ، تناسب شغل و شاغل در ورودی و فرآیند، ارتقای منزلت حرفه ای و محیط بیرونی با 6 زیرمؤلفه، به عنوان عوامل مؤثر بر ماندگاری دانشجومعلمان شناسایی شدند.
تحلیل رابطه بین هوش فرهنگی با هیجان پذیری در تدریس معلمان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل رابطه بین هوش فرهنگی با هیجان پذیری در تدریس معلمان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 375 معلم دوره ابتدایی شهرستان رضوانشهر بود که برحسب جدول کرجسی و مورگان 191 معلم (101 زن و 90 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های معتبر هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004) و هیجان پذیری در تدریس ویلاویسنسیو (2010) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه ها بر طبق نظر متخصصان علوم تربیتی و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 92/0 و 90/0 مورد تأیید قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش فرهنگی و سه بعد آن (شناخت فرهنگی، انگیزش فرهنگی و رفتار فرهنگی) با هیجان پذیری در تدریس معلمان دوره ابتدایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0 P ≤)، اما بین بعد فراشناخت فرهنگی با هیجان پذیری در تدریس معلمان رابطه معناداری وجود ندارد (05/0< P). همچنین، از میان ابعاد چهارگانه هوش فرهنگی، بعد انگیزش فرهنگی از توان پیش بینی 045/0 از تغییرات هیجان پذیری در تدریس معلمان ابتدایی برخوردار است که مقدار ناچیزی می باشد (05/0≥ P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که افزایش هوش فرهنگی معلمان می تواند در تنظیم هیجانات معلمان در موقعیت تدریس مفید واقع شود.