مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره هفتم بهار و تابستان 1397 شماره 1 (پیاپی 18)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، چگونگی افزایش درگیرکردن دانش آموزان با وظایف تحصیلی، یکی از متغیرهای مهم پیش بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان،توجه پژوهشگران را برانگیخته است. ازاین رو در این پژوهش به منظور درک نظام دار از فرایند تحولی که دانش آموز را به درگیری تحصیلی هدایت می کند، الگویی علّی از منابع و سرمایه های اجتماعی و روان شناختی مؤثر بر درگیری تحصیلی ارائه و اعتباریابی شد. به این منظور ۵۱۱ دانش آموز سال سوم دبیرستان های شهر همدان (۲۵۶ پسر و ۲۵۵ دختر) در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های سرمایه های تحولی بیرونی و درونی مینه سوتا (2005)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و درگیری تحصیلی سالملا آرو و آپادایا (2012) پاسخ دادند. داده ها به روش معادلات ساختاری تحلیل شد. بر اساس یافته ها، مدل مفروض درگیری تحصیلی در جامعه پژوهش برازنده بوده است (06/2 X2/DF=، 014/0 RMSEA=). نقش میانجی گر سرمایه های تحولی درونی و سرمایه روان شناختی در رابطه سرمایه های تحولی بیرونی و درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار بود. نتیجه این کهبا افزایش سرمایه های تحولی درونی و سرمایه روان شناختی می توان شرایط ایجاد درگیری تحصیلی دانش آموزان را فراهم ساخت.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت تدریس در دانشگاه فرهنگیان؛ مطالعه موردی: پردیس های استان اردبیل
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت تدریس در دانشگاه فرهنگیان اردبیل با روش آمیخته انجام شده است. درواقع، با ترکیب روش کیفی «مصاحبه گروه های کانونی» و روش کمّی «توصیفی-پیمایشی» انجام شد. در بخش کیفی عوامل و گویه های مؤثر بر کیفیت تدریس از دیدگاه استادان و دانشجومعلمان سرآمد دانشگاه شناسایی و دسته بندی شدند. در بخش کمّی نیز به کمک پرسشنامه محقق ساخته دیدگاه های 354 نفر (78 استاد و 276 دانشجومعلم) که به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، گردآوری و سپس، داده ها با نرم افزار Spss 22 با روش آماری مانوا و رتبه بندی فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. یافته های بخش کیفی پژوهش نشان می دهد عوامل ویژگی های فردی و حرفه ای استادان، اجرای موفق برنامه درسی، ارزشیابی آموزشی، مدیریت کلاس، فضای فیزیکی دانشگاه، عوامل برون ساختاری (آموزش و پرورش) و درون ساختاری (محیطی-سازمانی) بیشترین نقش را در کیفیت آموزش و تدریس دانشگاه فرهنگیان دارند. هم چنین در بررسی کمّی، یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دانشجومعلمان دختر و پسر تفاوتی در عوامل استخراج شده به جزء عوامل درون و برون ساختاری وجود ندارد و به لحاظ رتبه بندی عوامل، از دیدگاه استادان عوامل درون ساختاری (محیطی-سازمانی) ، ویژگی های فردی و حرفه ای استادان و عوامل برون ساختاری (آموزش و پرورش) در رتبه های اول تا سوم قرار داشتند و از دیدگاه دانشجومعلمان ویژگی های فردی و حرفه ای استادان در رتبه اول، عوامل محیطی–سازمانی و برون ساختاری (آموزش و پرورش) در رتبه های دوم و سوم قرار دارند؛ در نتیجه، باید گفت در کیفیت تدریس دانشگاه فرهنگیان اردبیل عوامل زیادی دخیل بوده اند که از بین آن ها بیشترین تأثیر مربوط به ویژگی های فردی و حرفه ای استادان و عوامل درون ساختاری دانشگاه (محیطی- سازمانی) است که باید بیشتر بدان ها توجه کرد.
بررسی سطح همخوانی برنامه درسی قصدشده و اجراشده دروس تربیتی دوره کارشناسی پیوسته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی وضعیت همخوانی برنامه های درسی قصدشده و اجراشده دروس تربیتی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجومعلمان و استادان رشته علوم تربیتی است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و براساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به حجم 30 مدرس دروس تربیتی با حداقل پنج سال سابقه تدریس و 220 دانشجومعلم رشته آموزش ابتدایی از 8 پردیس دانشگاه فرهنگیان در سطح کشور انتخاب شد. وضعیت برنامه درسی اجراشده با استفاده از شش پرسشنامه محقق ساخته و فرم سیاهه رفتار تدریس مدرسان بررسی شد. داده های جمع آوری شده با کمک شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد میزان همخوانی مؤلفه های اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و شیوه ارزشیابی برنامه درسی قصدشده با برنامه درسی اجراشده از دیدگاه استادان در حد متوسط و از دیدگاه دانشجومعلمان و نتایج حاصل از سیاهه رفتار کمتر از حد متوسط بوده است.
آسیب شناسی برنامه درسی انشاء در پایه ششم دوره تحصیلی ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آسیب شناسی برنامه درسی انشاء پایه ششم دوره تحصیلی ابتدایی بود. در این راستا، سه بعد مشکلات ساختاری، مشکلات اجرایی و مشکلات تدریس انشاء مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش زمینه یابی با دو رویکرد کمّی و کیفی تعیین شد. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر یزد بودند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 369 نفر به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تایید شد. به منظور تحلیل داده های کمَی، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون کرویت ماچلی، آزمون اثرات بین آزمودنی ها، آزمون مقایسه چندگانه و آزمون تحلیل واریانس رتبه ای فریدمن استفاده شد. همچنین برای تحلیل داده های کیفی، از روش کدگذاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مهم ترین مشکلات برنامه درسی انشاء به ترتیب شامل مشکلات ساختاری با میانگین رتبه (08/2)، مشکلات تدریس با میانگین رتبه (06/2) و مشکلات اجرایی با میانگین رتبه (86/1) است. همچنین مهم ترین مشکلات در بعد ساختاری به ترتیب شامل ضعف اطلاعات عمومی، عدم مهارت در نوشتن جملات شروع انشاء و عدم مهارت در تقسیم بندی انشاء به بخش های شروع، متن و نتیجه گیری بود. به علاوه، در بعد مشکلات اجرایی، مهم ترین چالش ها شامل آزاد نبودن موضوعات انشاء، عدم آرامش و تمرکز در تفکر، فقدان جذابیت کلاس انشاء و اهمیت نداشتن این درس برای دانش آموزان بود. همچنین، در بعد مشکلات تدریس، مهم ترین چالش ها شامل انتخاب موضوعات کلیشه ای و یکنواخت از سوی معلمان، عدم توجه به گسترش فرهنگ کتاب خوانی و عدم آگاهی دانش آموزان از اهداف درس انشاء بود.
پیش بینی سرزندگی تحصیلی بر اساس اشتیاق تحصیلی و سرسختی روان شناختی در دانش آموزان دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
سرزندگی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرسختی روان شناختی از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری هستند و در موفقیت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش اشتیاق تحصیلی و سرسختی روان شناختی در پیش بینی سرزندگی تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1395-96 در استان آذربایجان غربی، شهر چایپاره است. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای طبقه ای و تعداد 302 نفر برای حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعیین شد. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2006)، اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفلد و پاریس (2004) و سرسختی روان شناختی کیامرثی و همکاران (1377) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین اشتیاق تحصیلی و سرسختی روان شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و این دو متغیر قدرت پیش بینی 29درصد از تغییرات سرزندگی تحصیلی را دارند.
تبیین روابط ساختاری بین توانایی حل مسئله، تاب آوری و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین روابط ساختاری بین توانایی حل مسئله، تاب آوری و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بوده است. روش این پژوهش توصیفی -همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دختران دانش آموز پایه اول متوسطه دوره دوم شهر تهران است. 461 دانش آموز برای نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار رفته عبارتند از: پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(2007)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون(2003) و پرسشنامه توانایی حل مسئله هپنر و پترسون(1982). شاخص های به دست آمده از شیوه مدل یابی معادلات ساختاری نشان دهنده برازش مناسب مدل با داده های جمع آوری شده بود(مجذور کای= 255/114 با df= 36، CFI= 0.962، GFI= 0.957، AGFI= 0.920، RMSEA= 0.069). نتایج گویای تأثیر مستقیم توانایی حل مسئله و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی است.
تاثیر آموزش برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی جامع بر خودآگاهی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، تعیین تأثیر برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی جامع بر خودآگاهی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی است. در این پژوهش از روش تحقیق نیمه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجومعلمان دختر (686 نفر) و پسر (754 نفر) دانشگاه فرهنگیان (پردیس های علامه امینی و فاطمه الزهرا آذربایجان شرقی) است. با توجه به نوع روش تحقیق،4 کلاس به تعداد 140 نفر دانشجو (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، برای نمونه انتخاب شدند. گروه های آزمایش طی 5 جلسه 5/1 ساعته با برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی جامعآموزش دیدند و گروه های کنترل آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از بعد خودآگاهی پرسشنامه کفایت اجتماعی-روانی تام استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد بین گروه های مطالعه شده تفاوت معنی داری وجود دارد. گروه های آزمایش دختران و پسران در مقایسه با گروه های کنترل وضعیت بهتری داشتند؛ اما بین گروه آزمایش و بین گروه های کنترل پسران و دختران تفاوت معنی داری نبود. نتایج این تحقیق اثربخشی آموزش برنامه یادگیری هیجانی - اجتماعی جامع بر خودآگاهی دانشجویان را تأیید می کند.