مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی (مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر کرمان)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمان در ناحیه 2 آموزش و پرورش بود. حجم نمونه پژوهشی حاضر با توجه به توان آزمون (80 / 0)، اندازه اثر (50 / 0) و سطح اطمینان (05 / 0) برای هر گروه نمونه 15 نفر در نظر گرفته شد که ابتدا به صورت خوشه ای چندمرحله ای از 4 دبیرستان دختران انتخاب شد. ابتدا از طریق پرسشنامه غربالگری رفتار پرخوری افرادی که از طریق نقطه برش مشکوک به رفتار پرخوری هستند؛ تفکیک شد. سپس، با انجام مصاحبه بالینی 45 نفر از آن ها که تشخیص نهایی اختلال پرخوری را داشت، انتخاب شد و در سه گروه 15 نفری به صورت گمارش تصادفی قرار گرفت. ابزار پژوهش مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. گروه های آزمایش تحت مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها پس از بررسی مفروضه های آماری با روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل نشان داد مداخله مبتنی مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی روی ابعاد دشواری تنظیم هیجان اثربخش بوده اند.The Effectiveness of Cognitive-behavioral Therapy and Mindfulness-based Cognitive Therapy on Emotion Disorder in People with Bulimia Nervosa
The aim of this study was to compare the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and mindfulness-based cognitive therapy on emotion disorder in people with bulimia nervosa. The research method was quasi-experimental. The statistical population of the present study was all secondary school students in Kerman in District 2 of Education. The sample size of the present study according to the test power (0.80), effect size (0.50) and confidence level (0.05) was considered for each sample group of 15 people, which were initially in the form of multi-stage clusters. Selected from 4 high schools for girls. First, through the behavioral screening questionnaire of people who are suspected of overeating through the cut-off point; Was separated. Then, by conducting clinical interviews, 45 of them who had the final diagnosis of overeating disorder were selected and randomly assigned to three groups of 15 people. The research tool was a scale of difficulty in regulating emotion Graz and Roemer (2004). The experimental groups underwent cognitive-behavioral intervention and mindfulness-based cognitive therapy. Data analysis was performed after examining statistical assumptions by analysis of covariance. The results of the analysis showed that the intervention based on cognitive-behavioral intervention and mindfulness-based cognitive therapy were effective on the difficult dimensions of emotion regulation.