مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگی های لازم برای ورود به دانشگاه فرهنگیان در رشته آموزش ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته است. جامعه آماری پژوهش متخصصان تعلیم و تربیت، خبرگان دانشگاهی و فارغ التحصیلانی است که با دانشگاه فرهنگیان و شایستگی های لازم برای ورود به دانشگاه فرهنگیان آشنایی دارند. روش نمونه گیری در بخش کیفی غیر احتمالی و هدفمند بود. بر این اساس، 18 نفر از استادان، متخصصان و فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان در پژوهش شرکت کردند. روش گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختمند بوده است. روش نمونه گیری در بخش کمی، نمونه گیری خوشه ای بوده است که بدین ترتیب، 320 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش به طراحی الگوی شایستگی های لازم برای ورود به دانشگاه فرهنگیان در رشته ابتدایی در 6 حیطه منجر شد که عبارت اند از شایستگی های دانشی (دانش پایه ای، دانش زمینه ای، دانش عمومی)، شایستگی های ارتباطی (مهارت سخنوری، مهارت شنیداری، مهارت برقراری ارتباط با کودکان، برقراری ارتباط با افراد به زبان محلی، مهارت کارگروهی)، شایستگی های ادراکی (تفکر سیستمی، تفکر منطقی، تفکر انتقادی، تفکر خلاق، توانایی استدلال، توانایی حل مسئله)، شایستگی های اجرایی (مهارت برنامه ریزی، مهارت مدیریت زمان، مهارت خواندن و نوشتن و مهارت هنری)، شایستگی های شخصیتی و اخلاقی (گشودگی، نگرش مثبت، خودراهبری، اعتماد به نفس، محبت و مهربانی، صبر و حوصله، نظم و انضباط، پشتکار و اراده، ایثار و فداکاری، صداقت)، و شایستگی های نگرشی (علاقه و انگیزه نسبت به شغل معلمی، اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی ایران، علاقه به علم و علم اندوزی، عشق و علاقه به کودکان) شده است.
شناسایی اهداف و فعالیتهای مطلوب در برنامه درسی کارورزی تربیت معلم ایران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اهداف و فعالیت های یادگیری مطلوب برنامه درسی کارورزی تربیت معلم ایران بود. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، آمیخته (کیفی – کمی) است. جامعه آماری بخش کیفی شامل متخصصان و خبرگان کارورزی در تربیت معلم، که به شیوه نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب شدند. در بخش کیفی، 18 متخصص به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. جامعه آماری بخش کمّی نیز شامل دانشجومعلمان و دانش آموختگان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان تهران بود (6102 N=). 278 نفر با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوایی، و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، در حیطه اهداف کارورزی، بیشترین اولویت مربوط به «مرتبط کردن مباحث نظری دانشگاهی با فضای کار مربوط به رشته های تعهد دبیری» و «ارتقای مهارت های تخصصی و شایستگی های معلمی در همه ابعاد» است. در حیطه فعالیت یادگیری «تمرین فعالیت های خاص مانند روایت پژوهی و تنظیم گزارش های پایانی» و «فراگرفتن چگونگی عملیاتی کردن دانش نظری مربوط به رشته در فعالیت های یاددهی و یادگیری کلاس درس» بیشترین اولویت را دریافت کردند. همچنین، نتایج نشان داد میانگین نظرات شرکت کنندگان در زمینه اهداف برنامه درسی کارورزی و فعالیت یادگیری در برنامه درسی کارورزی بیشتر از سطح معیار فرضی است. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان چارچوبی در فرایند برنامه ریزی کارورزی رشته های تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان و سایر دانشگاه ها مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های خودتنظیمی انگیزشی بر سرزندگی تحصیلی، تاب آوری و درگیری تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول دارای عملکرد تحصیلی پایین ناحیه پنج تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های خودتنظیمی انگیزشی بر سرزندگی تحصیلی، تاب آوری و درگیری تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول دارای عملکرد تحصیلی پایین ناحیه 5 تبریز است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوره اول آموزش و پرورش ناحیه 5 تبریز است که از بین کل مدارس ناحیه 5 (47 مدرسه)، 19 مدرسه دارای عملکرد تحصیلی پایین بودند که از آن ها دو مدرسه (پایه هشتم) دارای کمترین میانگین پیشرفت تحصیلی انتخاب و از هر مدرسه 25 نفر دانش آموز پایه هشتم به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1393)، آزمون تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و آزمون درگیری تحصیلی کریسیتانا می باشند. بسته آموزشی مهارت های خودتنظیمی انگیزشی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آموزش های مبتنی بر مهارت های خودتنظیمی انگیزشی بر سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول تأثیر دارد.
اثر کیفیت زندگی کاری بر فلات شغلی معلمان ورزش
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر کیفیت زندگیِ کاری بر فلات شغلی معلمان ورزش استان زنجان بود. روش تحقیق کاربردی، از نوع توصیفی- همبستگی به روش میدانی است. 130جامعه آماری معلمان ورزش استان زنجام بود. نفر از معلمان ورزش استان (460 نفر در 14 منطقه) بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای در پژوهش شرکت کرده و به دو پرسشنامه استاندارد فلات شغلی میلیمن (۱۹۹۲) و کیفیت زندگیِ کاری والتون (1973) با پایایی (آلفای کرونباخ به ترتیب 82 / 0 و 81 /0) و روایی قابل قبول پاسخ دادند. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و با آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم افزار اس پی اس اس انجام گرفت. نتایج نشان داد کیفیت زندگی کاری و خرده مقیاس های آن بر فلات شغلی معلمان ورزش استان زنجان تأثیر دارد. بنابراین، با توجه بیشتر به عوامل کیفیت زندگیِ کاری معلمان ورزش می توان با کاهش فلات شغلی آنان در مسیر سازمانی پویا و هدفمند گام برداشت.
بررسی تأثیر اجرای سنجش عملکردی بر سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی و ارائه مدل کاربردی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، از نوع روش نیمه تجربی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و استفاده از پیش آزمون و پس آزمون و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم در درس ریاضی در مدارس دولتی شهرستان بوشهر که تعداد آن ها بر اساس سالنامه آماری سال 1396 تعداد 1178 نفر است. به جهت کثرت جامعه آماری از این بین تعداد 280 نفر از این دانش آموزان را در یک منطقه از شهرستان بوشهر را به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری در این تحقیق به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است که پس از برگزاری آزمون ورودی 80 نفر از این دانش آموزان که همگی در درس ریاضی در یک سطح بودند، به دلیل همسانی و همگنی نمونه آماری، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. سپس، به صورت تصادفی در چهار کلاس 20 نفره در قالب گروه های آزمایش و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها در تحقیق حاضر دو پرسشنامه محقق ساخته سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی و برگزاری آزمون پیش آزمون و پس آزمون ریاضی در قبل و بعد از اجرای دوره سنجش عملکردی است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد نتایج پژوهش نشان داد اجرای سنجش عملکردی بر سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم مدارس دولتی شهرستان بوشهر مؤثر است.
اثربخشی آموزش رفتارهای اجتماعی مطلوب تحصیلی بر اشتیاق و پایستگی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتارهای اجتماعی مطلوب تحصیلی بر اشتیاق و پایستگی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر قم در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 12045 نفر بودند. در این پژوهش تعداد 50 دانش آموز با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (25 دانش آموز در گروه آزمایش و 25 دانش آموز در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله آموزش رفتارهای اجتماعی مطلوب تحصیلی (محقق ساخته) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004)، و پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش رفتارهای اجتماعی مطلوب تحصیلی بر اشتیاق و پایستگی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم تأثیر معنادار دارد (001 / 0>P). بدین صورت که این مداخله توانسته به بهبود اشتیاق و پایستگی تحصیلی دانش آموزان منجر شود. بر اساس یافته ها، آموزش رفتارهای اجتماعی مطلوب تحصیلی با بهره گیری از مفاهیمی مانند تعامل مثبت، مسئولیت پذیری، پیروی از راهنمایی های معلم، ارتباط بین فردی، مهارت حل مسئله، خودکارآمدی تحصیلی و تلاش برای پیشرفت می تواند به عنوان یک آموزش کارآمد برای بهبود اشتیاق و پایستگی تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین و بررسی نشانگرهای نوآوری محتوای برنامه های درسی هنر مدارس
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تبیین و بررسی نشانگرهای نوآوری محتوای برنامه های درسی هنر است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- پیمایشی، با رویکرد ترکیبی است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، جمعی از صاحب نظران آموزش هنر داخلی و خارجی و متخصصان برنامه های درسی در سطح کشور بودند، که به روش هدفمند و شبکه ای و با معیار اشباع نظری داده ها 19 نفر از آنان انتخاب شد، در بخش کمَی، شامل 1969 نفر از معلمان ناحیه های 1، 3 و 4 اصفهان بوند که 170 نفر به روش طبقه ای انتخاب شده اند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا، و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های کیفی بر اساس مقوله بندی و یافته های کمی با آمارهای توصیفی و استنباطی تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق مهم ترین نشانگرها عبارت است از استقرار سامانه به روزکردن سرفصل های موجود، توجه به درس ها و موضوع های تلفیقی و همگرا، کاربست رویکرد دانش محوری بر پایه خلاقیت و با تأکید بر تقویت همزمان توانمندی های علمی و هنری در تدوین محتوا،توجه به تفاوت های فردی در حین فرایند تدوین محتوای برنامه درسی هنری، حاکم کردن قابلیت های هنری و زیباشناختی بر محتوای برنامه های درسی، توجه به آموزه های هنر اسلامی در راستای تدوین محتوا. یافته های پژوهش در بخش کمی نیز نشان داد میزان کاربست نشانگرهای نوآوری در محتوای برنامه های درسی هنری بیشتر از سطح متوسط است.
مطالعه تجربی شرایط اجتماعی نظم خُرد مؤثر بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان در درس فیزیک
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر ابعاد اجتماعیِ موفقیت جوانان در یادگیری فیزیک آزمون تجربی شده است. رویکرد اصلی، نظریه تلفیقی و چندبُعدی نظم اجتماعی است؛ زیرا در آن، به ارتباط نکات محوری نظریه های تربیتی توجه، و از تقلیل گرایی مرسوم اجتناب شده است. روش انجام تحقیق، بنا به امکانات و ماهیت تحقیق، سنجش اجتماعی است؛ و عمده گزارش تحقیق مبتنی بر نتایجِ پیمایش است. نمونه تحقیق شامل 398 دانش آموز دوره دوم متوسطه است که به روش نمونه گیری خوشه ای از سطح استان البرز انتخاب شده اند. نتایج تحقیق، با توان تبیین 70 درصد از تغییرات نمره فیزیک دانش آموزان، چگونگی تأیید فرضیه های تحقیق را آشکار می کند. نتایج تحلیل رگرسیونی چندگامه حاکی از آن است که از میان متغیرهای سطح فرد، متغیرهای علاقه به درس فیزیک و هوش ریاضی بیشترین نقش تقویت کننده را در کسب نمره فیزیک دارا هستند. در میان متغیرهای سطح خانواده، اقتدار اخلاقی والدین، درآمد سرپرست خانواده، و نحوه مدیریت مادران پُرتجربه مهم ترین عوامل تقویت کننده نمره فیزیک جوانان می باشند. از میان متغیرهای سطح مدرسه، متغیرهای تدریس کاربردی توسط معلم فیزیک، عدم غیبت در طول ترم، و مشارکت در امور سیاحتی و تفریحی توسط دانش آموزان بیشترین نقش را در تقویت نمره فیزیک دارا هستند.
برنامه درسی پنهان و رفتار مبتنی بر اقتصاد مقاومتی دانش آموزان (مورد: یک دبستان دخترانه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی برنامه درسی پنهان در شکل گیری رفتار مبتنی بر اقتصاد مقاومتی در دانش آموزان بود. پژوهش با رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوی ارزشیابی خبرگی و نقادی آیزنز بود. مطابق با چهار مرحله الگوی ارزشیابی یادشده، ابتدا قلمروی مورد مطالعه توصیف، سپس، عوامل ممکن یا مانع درون عناصر برنامه درسی تفسیر شد. ارزشیابی یافته ها در مسیر بررسی همسویی یا تعارض مؤلفه های برنامه درسی با وضعیت مطلوب مؤلفه های اقتصاد مقاومتی انجام شد. سپس، مضمون یابی یافته های تحقیق برای تعمیم بر پایه مشابهت ها به سایر موقعیت های آموزشی، انجام شد. داده ها از طریق مشاهده، بررسی اسناد، مصاحبه با دانش آموزان و معلمان به دست آمد. یافته ها دلالت بر آن داشت که اقتصاد مقاومتی در مدرسه در قالب «دوری از اسراف و تجمل» و «صرفه جویی در اقلام مصرفی و انرژی» مورد توجه قرار گرفته و تأثیری بر توسعه ابعاد متنوع اقتصاد مقاومتی نداشته است. ضرورت توسعه مفهومی اقتصاد مقاومتی و عمل در تمامی لایه ها و ساحت های آن برای تمامی اقشار درون مدرسه توصیه شده است.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان در مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی و مؤلفه های عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبرد های تنظیم هیجان بر مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی و مؤلفه های عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه (۲۰۰ نفر) شهر گرگان بود. در این پژوهش به صورت تصادفی ۳۰ نفر از جمعیت یادشده انتخاب، و سپس به روش تصادفی درگروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گماشته شدند. برای گروه آزمایش بسته آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان گراس اجرا شد. شایان ذکر است دانش آموزان در مرحله پیش و پس از اجرا به پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و عملکرد تحصیلی فام و تایلور پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره بررسی شد. یافته ها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان در گروه آزمایش سبب کاهش میانگین مؤلفه های اهمال کاری شد. میانگین مؤلفه های عملکرد تحصیلی (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) افزایش و در مقابل میانگین آثار هیجانی و فقدان کنترل پیامد کاهش یافت. این تغییرات در سطح ۰۰۱ / ۰ معنادار بودند. مطالعه حاضر در حالت کلی نشان داد برنامه آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان منجر به کاهش مؤلفه های اهمال کاری و بهبود مؤلفه های عملکرد تحصیلی آن ها شده است. پیشنهاد می شود این برنامه آموزشی برای افرادی مرتبط با آموزش و یادگیری استفاده شود.
بررسی نقش جو روانی- اجتماعی کلاس درس در خلاقیت هیجانی دانش آموزان پایه ششم
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو روانی- اجتماعی با خلاقیت هیجانی دانش آموزان پایه ششم منطقه گلبهار انجام شد. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و برحسب روش از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم در مدارس دولتی و غیر دولتی، به تعداد 1676 نفر بودند که تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شده، و با روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه جو روانی - اجتماعی کلاس فریزر، گیدینگز و مک رویی (1995) و پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) بود. برای جمع آوری و تحلیل داده ها 286 پرسشنامه مورد استفاده و استناد قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های آماری SPSS تحلیل ها انجام گرفت. یافته ها بیان کننده وجود رابطه معناداری میان جو روانی- اجتماعی کلاس با خلاقیت هیجانی دانش آموزان است. از سوی دیگر، جو روانی- اجتماعی کلاس و خلاقیت هیجانی باتوجه به نوع مدرسه اعم از مدارس دولتی و غیر دولتی دارای تفاوت معناداری نمی باشد، اما با توجه به عامل جنسیت دارای تفاوت معناداری می باشندبنابراین، می توان با تدابیری در راستای مدیریت کلاس و استفاده از نظرات و پیشنهادهای دانش آموزان جو روانی- اجتماعی مطلوب تری را برقرار و با استفاده از کارگاه های آموزشی و مشاوره، به دانش آموزان کمک کرد تا بتوانند با شناخت و آگاهی، هیجانات خود را تنظیم و خلاقیت هیجانی دانش آموزان بهبود یابد.
مطالعه تأثیر برنامه تعالی مدیریت بر نوآوری با نقش واسطه ای چابکی و یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: مدارس متوسطه شهر ری)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر برنامه تعالی مدیریت بر نوآوری با نقش واسطه ای چابکی و یادگیری سازمانی در مدارس متوسطه شهر ری بود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه دوم ناحیه دو شهرستان ری به تعداد 175 نفر بوده که بر اساس فرمول یری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 146 نفر از آنان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نوآوری مدارس ساعتچی، کامکاری و عسکریان (1389)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (2000)، یادگیری سازمانی نیف (2001)، و پرسشنامه محقق ساخته برای برنامه تعالی مدیریت مدرسه استفاده شده است. بررسی وضعیت متغیرها با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل نشان داد، نوآوری (89 / 3)، چابکی سازمانی (80 / 3)، یادگیری سازمانی (78 / 3) و برنامه تعالی (73 / 3) بالاتر از حد متوسط بوده است. مدل معادلات ساختاری نیز با شاخص های برازش مدل تأیید شد. بر این اساس، برنامه تعالی مدیریت مدرسه به طور مستقیم بر چابکی و یادگیری سازمانی و با میانجی گری چابکی و یادگیری سازمانی بر نوآوری تأثیرگذار بوده ولی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی تأثیرگذار نیست. می توان اینگونه نتیجه گرفت برنامه تعالی مدیریت، نه تنها موجب ارتقای یادگیری و چابکی را فراهم می کند، بلکه نوآوری را به واسطه یادگیری و چابکی سازمانی تسهیل می کند. به عبارت دیگر، با اجرای برنامه تعالی مدیریت در مدرسه، نوآوری با به کارگیری عوامل چابکی و یادگیری سازمانی در سطح مدارس متوسطه محقق خواهد شد.
پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس بافت اجتماعی کلاس با میانجی گری مشارکت رفتاری و عاطفی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس بافت اجتماعی کلاس با میانجی گری مشارکت رفتاری و عاطفی دانش آموزان متوسطه دوره اول شهرستان میامی در سال تحصیلی 98- 1397 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی محسوب می شود. دانش آموزان متوسطه دوره اول شهرستان میامی (641 نفر) در سال تحصیلی 98- 1397 جامعه آماری پژوهش بودند. شرکت کنندگان 240 نفر از دانش آموزان (130 نفر دانش آموز دختر، 110 نفر دانش آموز پسر) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های مشارکت عاطفی و رفتاری تحصیلی، حمایت معلم و همکلاسی و فرسودگی تحصیلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد حمایت همکلاسی، حمایت معلم، مشارکت رفتاری و عاطفی اثر مستقیم، منفی و معناداری بر فرسودگی تحصیلی دارند. حمایت معلم با میانجی گری مشارکت رفتاری و عاطفی اثر غیر مستقیم، منفی و معناداری بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دارد. همچنین، حمایت هم کلاسی با میانجی گری مشارکت رفتاری و عاطفی اثر غیر مستقیم، منفی و معناداری بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دارد. هرچند فشارهای موجود در مدرسه و محیط زندگی باعث ایجاد فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان می شود، ولی عواملی مانند حمایت معلم و هم کلاسی ها و همچنین، مشارکت رفتاری و عاطفی تا حد زیادی می توانند فرسودگی تحصیلی را تحت تأثیر قرار دهند.
اثربخشی اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر نگرش به خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر روی نگرش به خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-97 است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر رده سنی 12 تا 14 ساله شهر اصفهان تشکیل می دهد که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای از میان کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان، 2 مرکز (یک مرکز به عنوان گروه آزمایش و مرکز دیگر به منظور گروه کنترل) به صورت تصادفی انتخاب شد. سپس، از هر یک از این مراکز تعداد 15 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی گزینش و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها ابتدا از پرسشنامه های نگرش نسبت به خلاقیت چارلز لی شیفر (1998) و انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 61 / 0 و 79 / 0 محاسبه شد. در ادامه، برنامه آموزش فلسفه برای گروه آزمایش به مدت 15 جلسه یک ساعته (هر هفته 2 جلسه) آموزش داده شد. در پایان دوره نیز پرسشنامه های یادشده مجدداَ توسط هر دو گروه تکمیل شد. بنابراین، مقایسه میانگین نمره های نگرش به خلاقیت و انگیزه پیشرفت در گروه آزمایش و گواه با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد و مبین تفاوت معناداری بود (001 / 0P<). به عبارتی، می توان اذعان داشت؛ اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان تأثیر مثبتی داشته است. در همین راستا، با تدارک دوره های آموزشی فلسفه برای کودکان در مدارس کشور، امید است بتوان گامی در جهت ارتقای خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان برداشت.
شناسایی مؤلفه های فرامنطقه ای تربیت شهروندی در مکتب اسلام
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های فرامنطقه ای تربیت شهروندی در مکتب اسلام، با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به تحلیل محتوای متون مرتبط با تربیت شهروندی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، مجموعه افکار اندیشمندان، متخصصان و دانشمندان حوزه تربیت شهروندی در اسلام است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در مورد تربیت شهروندی اظهار نظر کرده اند. بدین منظور به شکل هدفمند و در راستای تحقق هدف پژوهش، مقالات، کتب، اسناد، مجلات، پایان نامه ها، رساله های دکتری و سایت های اینترنتی در دسترس بررسی و این افکار و اندیشه ها، برای بررسی و تحلیل موضوع انتخاب شده فیش برداری و استفاده از این متون تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری بود. با کاربرد تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری سه گانه (باز، محوری و انتخابی) به کمک نرم افزار MAXQDA12 داده های جمع آوری شده تحلیل شد. برای اعتباریابی کیفی داده ها از تکنیک قابل قبول و معتبربودن از طریق جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف و چندگانه اقدام شد. به علاوه، از 5 نفر از اسلام شناسان حوزه علمیه و اساتید فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان خبرگان موضوع، برای بررسی، بازبینی و استحکام داده ها کمک گرفته شد. در فرایند تحلیل تعداد 205 کد باز، 22 کد محوری و 2 کد انتخابی با عنوان سیاسی و اجتماعی به عنوان ابعاد تربیت شهروندی اسلام با نگاه فرامنطقه ای شناسایی و احصا شد. با انجام تحقیقات بیشتر زمینه تدوین و ارائه الگویی جهان شمول برای معرفی مفهوم تربیت شهروندی اسلامی به جهانیان به عنوان الگویی سعادت آفرین برای شهروندان جهانی ورای دین و قومیت و .... فراهم شود.
تدوین الگوی مشارکت دستگاه ها و نهادها با نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی (مطالعه ای به روش فراترکیب)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع آموزش و پرورش در دنیا به یک بحث مهم برای توسعه پایدار تبدیل شده است و در این میان صاحبنظران محور اصلی این توسعه را مشارکت مستمر سازمان ها و نهادها با آموزش و پرورش می دانند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مشارکت سازمان ها و نهادهای با نظام تعلیم و تربیت کشور بود. پژوهش حاضر از دید هدف در زمره تحقیقات توسعه ای و از دید طرح پژوهش جزء طرح های پژوهش کیفی بود. در این مطالعه از روش فراترکیب برای یکپارچه سازی مطالعات و ایجاد یافته های جامع و تفسیری استفاده شد. در این تحقیق مقالات و کتب داخلی و خارجی مرتبط با حوزه تعلیم و تربیت و به خصوص مشارکت در تعلیم و تربیت، بین سال های 2000 تا 2020 انتخاب و بررسی شدند که پس از جمع بندی و بررسی کلی 29 مقاله تحلیل شد. در نهایت، نتایج تجزیه و تحلیل پس از بررسی مقولات اولیه و ثانویه 9 شیوه کلی مشارکت در آموزش و پرورش را شناسایی کرد که شامل مشارکت در توسعه تکنولوژی، مشارکت تحقیق و توسعه، مشارکت در منابع انسانی، مشارکت در ارزشیابی، مشارکت در پیاده سازی، مشارکت در برنامه ریزی، مشارکت در پاسخگویی، مشارکت مالی، و مشارکت اطلاعاتی بود. بنابراین، با توجه به ابعاد شناسایی شده در تحقیق حاضر باید مدیران و مسئولان در هر سازمان، نحوه مشارکت خود را در آموزش و پرورش شناسایی کرده و با این کار سهم مشارکت خود در این سازمان را ایفا کنند.
ارزیابی ابعاد سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارزیابی ابعاد سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. رویکرد پژوهش کمی و از روش پیماشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بوده که تعداد آن ها در سال تحصیلی 1399-1398 برابر با 46819 نفر گزارش شد. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای تصادفی بوده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و تعداد کل نمونه 382 نفر لحاظ شد. گردآوری داد ه ها با پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1397) که ابعاد سواد چندفرهنگی(دانش- نگرش و مهارت) را می سنجد، انجام شد. داده ها با روش های آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، درصد، انحراف استاندارد و...) و آمار استنباطی مانند آزمون تی تک نمونه ای تحلیل شد. نتایج نشان داد سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بعد دانش در سطح مطلوبی قرار دارند و در بعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بوده، اما در بعد مهارت چندفرهنگی در سطح چندان مطلوبی نیستند. مهمترین پیشنهاد برای ارتقای سواد چندفرهنگی، دانشجومعلمان در واقع، پذیرش واحترام به فرهنگ های ایرانی است.
ارائه الگوی برنامه درسی تلفیقی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی برای برنامه درسی تلفیقی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود. برای تحقق این هدف، از روش پژوهش کیفی عام استفاده شد. جامعه آماری شامل مطالعات، کتاب ها و مقالات، اسناد و متخصصان دانشگاه فرهنگیان بود که حداکثر ممکن مطالعات، دو سند و 37 نفر از متخصصان به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فرم های تحلیل محتوا و مصاحبه استفاده شد. داده های پژوهش از طریق تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد. بر اساس نتایج پژوهش چهار بعد اهداف، محتوا، روش و شیوه های ارزشیابی و 43 ویژگی برای برنامه درسی تلفیقی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان به دست آمد. ویژگی های اهداف شامل اتکا بر اسناد فرادستی و شایستگی محوری، استانداردمحوری، نیازمحوری، همگامی نظریه و عمل، مهارت محوری، تناسب با فناوری روز، مبتنی بر تولید دانش، توجه به تفکر انتقادی، مسئله محوری، مشارکتی بودن، فاوامحور بودن، پژوهش محوری، مبتنی بودن بر تجربه و زندگی واقعی، انعطاف پذیری است. ویژگی های محتوا شامل مبتنی بودن بر فناوری، تنوع، روزآمدی، انسجام، ارتباط با حوزه های علمی چندگانه، تناسب با فرد و نیاز مخاطب و جامعه و زیست بوم است. پروژه محوری، تلفیق نظریه و عمل، مشارکتی، اکتشافی، فعال و نوین و گروهی بودن، مبتنی بر حل مسئله، در محیط واقعی، مبتنی بر عمل و کارگاهی، خودانگیختگی یادگیرنده از ویژگی های روش های یاددهی-یادگیری است و ویژگی های ارزشیابی شامل توجه بر عمل و عملکردمحوری، حل مسائل واقعی از طریق روش ها و ابزارهای متعدد، کاربرد آموخته ها در عمل یاددهی- یادگیری، از منظر خود یادگیرنده، استاد و دیگران و بهره گیری از ابزارهای مختلف است. متناسب با این ویژگی ها در این مقاله، الگوی برنامه درسی تلفیقی این دانشگاه ترسیم شد.
رابطه فراشناخت و سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه گری راهبردهای تنظیم انگیزش
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم انگیزش در رابطه بین فراشناخت و سرزندگی تحصیلی دانشجویان انجام پذیرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 336 نفر (170 زن و 166 مرد) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز سال تحصیلی 92-93 بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. این پژوهش از نوع همبستگی است، که در آن رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بررسی شد. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش همه شرکت کنندگان مقیاس سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم انگیزش والترز (1999)، و مقیاس آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994) را تکمیل کردند. برای بررسی پایایی ابزارها از روش آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی آن ها از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان دادند که پایایی و روایی ابزارها در حد مطلوب است. به منظور بررسی مدل پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. فراشناخت به طور مستقیم توانست سرزندگی تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین، فراشناخت از طریق واسطه گری راهبردهای تنظیم انگیزش، به طور غیر مستقیم و معنادار نیز سرزندگی تحصیلی را پیش بینی کرد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت فراشناخت از طریق افزایش به کارگیری راهبردهای تنظیم انگیزش دانشجویان می تواند بر سرزندگی تحصیلی آن ها اثر مثبت بگذارد.
پیش بینی انگیزه پیشرفت تحصیلی از طریق سازگاری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و اضطراب امتحان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی انگیزه پیشرفت تحصیلی از طریق سازگاری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و اضطراب امتحان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل متوسطه دوم آموزش و پرورش عشایر فارس در سال تحصیلی 98-97 بود که تعداد آن ها بر اساس آمار سازمان آموزش و پرورش 1400 نفر برآورد شد. 100 نفر از دانش آموزان به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک، فرسودگی تحصیلی مسلش و اضطراب امتحان فریدمن و همکاران بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف استاندارد و از آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد رابطه معناداری بین فرسودگی تحصیلی و اضطراب امتحان با انگیزه پیشرفت تحصیلی وجود داشت. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای فرسودگی تحصیلی و اضطراب امتحان، واریانس انگیزه پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند. در حالی که متغیر سازگاری تحصیلی، نقش اندکی در پیش بینی انگیزه پیشرفت تحصیلی داشت؛ بنابراین، دانش آموزانی که فرسودگی تحصیلی و اضطراب امتحان کمتری داشتند، از انگیزه پیشرفت تحصیلی مناسب تری نسبت به سایر دانش آموزان برخوردار بودند. همچنین، باید با ارائه اطلاعات و آگاهی های لازم به دانش آموزان، در کسب مهارت های سازگاری راهنمایی و هدایت شوند.