مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های یادگیری با انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه استان لرستان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه استان لرستان به تعداد 115010 نفر بود که براساس جدول کرجسی و مورگان، 384 نفر تعیین شده، و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز پرسشنامه های سبک های یادگیری کلب (1971) و انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)، همچنین، میانگین دروس گذرانده شده دانش آموزان به کار گرفته شد. برای تحلیل داده ها، آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل، و تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت. براساس نتایج تحلیل داده ها، بین سبک یادگیری واگرا و انگیزه پیشرفت (0001/0, P=399/0r= )، بین سبک یادگیری همگرا و انگیزه پیشرفت (0001/0, P=41/0-r= )، بین سبک یادگیری واگرا و پیشرفت تحصیلی (0001/0, P=36/0r= )، بین سبک یادگیری همگرا و پیشرفت تحصیلی (0001/0, P=39/0-r=) رابطه معنادار وجود دارد. از طرفی، نتایج نشان داد بین سبک یادگیری جذب کننده و انطباق یابنده با انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی رابطه معنادار وجود ندارد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین سبک های یادگیری دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون تی گروه های مستقل نشان داد بین میانگین انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد.
بررسی میزان اهتمام و پایبندی مدیران دانشگاه فرهنگیان به اجرای مفاد میثاق نامه مدیران، و تأثیر آن بر آوا و تعهد سازمانی کارکنان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان اهتمام و پایبندی مدیران استانی دانشگاه فرهنگیان به اجرای مفاد میثاق نامه مدیران و تأثیر آن بر آوا و تعهد سازمانی کارکنان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران استانی، اعضای هیئت علمی، کارکنان استانی و دانشجویان تشکیل دادند. 229 نفر از اعضای هیئت علمی، 284 نفر از کارکنان استانی و 304 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، همه مدیران استانی به دلیل حجم کم جامعه آماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های میثاق نامه پرسشنامه محقق ساخته با به کارگیری مفاد میثاق نامه و با تأیید خبرگان، و پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی و آوای سازمانی به کار گرفته شد. روایی پرسشنامه ها از طریق محاسبه CVR، روایی سازه و روایی محتوا، و پایایی پرسشنامه ها با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین نظرات دانشجویان، کارکنان استانی، اعضای هیئت علمی و مدیران استانی در زمینه پایبندی مدیران به مفاد میثاق نامه تفاوت وجود دارد. همچنین، ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین پایبندی مدیران به مفاد میثاق نامه و آوا و تعهدسازمانی دانشجویان، کارکنان استانی و اعضای هیئت علمی رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج و یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان دهنده این است که پایبندی به مفاد میثاق نامه از سوی مدیران تأثیر مثبت و معناداری بر آوا و تعهد سازمانی دانشجویان، کارکنان استانی و اعضای هیئت علمی دارد.
طراحی الگوی شایستگی دانشجومعلمان تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان براساس نظریه داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگی دانشجومعلمان تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان ایران انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف بنیادی، با رویکرد کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد اجرا شد. جامعه پژوهش را صاحب نظران شامل کارشناس مسئول تربیت بدنی ادارات کل آموزش و پرورش، مدیران دبیرستان ها، رؤسای آموزشی دانشگاه فرهنگیان کشور و مدرسان تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان تشکیل دادند. براساس معیار اشباع نظری 24 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. در نتیجه، 186 مفهوم اولیه و 35 مفهوم اصلی به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل مقوله محوری و شرایط علی (هماهنگی، فرهنگ، توسعه حرفه معلمی، کسب تجربه، توسعه حرفه تربیت بدنی)، عوامل زمینه ای (آشنایی با فناوری اطلاعات، فراهم کردن تسهیلات، فراهم کردن امکانات، محیط، حمایت مسئولان، خصوصیات شخصیتی مربیان)، شرایط مداخله گر (عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، هدف گذاری، زیرساخت، روان شناختی و ساختار سازمانی)، راهبردها (تمرکزگرایی، تخصیص منابع، شایسته سالاری، فرهنگ سازی، توانمندسازی، به کارگیری سیستم های گزینشی کارا و اثربخش، برگزاری رویدادهای ورزشی، اصلاح فرایندهای درون سازمانی، برنامه ریزی، آموزش کاربردی)، و پیامدها (کاهش ناهنجاری ها، افزایش سلامت جسمانی و روانی، بهبود نگرش به ورزش، کشف استعداد، ایجاد انگیزه، گسترش ورزش، توسعه حرفه ای) ارائه شد.
تبیین مفهومی تفکر مراقبتی در حوزه فلسفه برای کودکان به منظور طراحی چارچوب مفهومی و ارائه چالش های فراروی آن
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، طراحی چارچوب مفهومی تفکر مراقبتی در برنامه فلسفه برای کودکان است .روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بوده است. جامعه پژوهش همه منابع دست اول و دوم فلسفه کودکان و مرتبط با متغیرهای پژوهش بود که به روش هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. همزمان با فرایند فیش برداری، اطلاعات جمع آوری شد و تحلیل داده ها به صورت منظم و مستمر انجام گرفت. بدین معنا که داده ها دسته بندی و تفسیر شد. یافته ها نشان داد تبیین چارچوب تفکر مراقبتی را می توان علاوه بر عنصر ارتباط دهنده بین تفکر انتقادی و خلاق، براساس نمود عملی این دو نوع تفکر توضیح داد. براساس نتایج، حوزه آموزش فلسفه برای کودکان، بستر مناسب ایجاد و رشد تفکر مراقبتی است. ابعاد تفکر مراقبتی عبارت اند از عقلانیت، مسئولیت پذیری، سازگاری منطقی، خلاقیت، تخیل اخلاقی، ملکه شدن فضائل اخلاقی، موقعیت نگری و غور در مفاهیم اخلاقی. اصول تفکر مراقبتی شامل اعتقاد و اطاعت از اصول ارزشی (مطلق و اعتباری) است. جنبه های تفکر مراقبتی شامل قدردانی، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلی است. آموزش فلسفه برای کودکان، کودک را – با کسب شهامت و نوع دوستی- با اخلاق وظیفه گرا و نتیجه گرا آشنا کرده و تفکر او را به زبان اجتماعی نزدیک می کند. از این رو، ضرورت آموزش تفکر مراقبتی به والدین، مربیان و سیاست گذاران آموزش و پرورش توصیه می شود.
نقش پنج عامل بزرگ شخصیت و سازگاری اجتماعی در پیش بینی تعلل ورزی آموزشی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
تعلل ورزی پدیده ای رفتاری است که به معنای به تأخیر انداختن تکالیف، توصیف شده و موجب ایجاد استرس، احساس گناه و کاهش شدید بازدهی فردی می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش پنج عامل بزرگ شخصیت و سازگاری اجتماعی در تعلل ورزی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از همه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سلماس بود که براساس فرمول کوکران، 254 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه های تعلل ورزی آموزشی (PAS)، پنج عامل اصلی شخصیت (BFI)، و سازگاری سینها و سینگ (1993) به کار گرفته شد.نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از بین مؤلفه های شخصیت، روان رنجورخویی به صورت مثبت و وظیفه شناسی به صورت منفی تعلل ورزی را پیش بینی می کند. همچنین، سازگاری اجتماعی نیز به صورت معناداری تعلل ورزی را تبیین می کند.با توجه به اهمیت ویژگی های شخصیت و سازگاری اجتماعی در تبیین تعلل ورزی آموزشی، تقویت سازگاری اجتماعی و تغییر ویژگی های شخصیت نقشی مهم در رفع تعلل ورزی آموزشی دارد.
مقایسه تأثیر دو روش درمانی تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر دو روش درمانی تنظیم هیجان و ذهن آگاهی، بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش اجرای پژوهش نیمه آزمایشگاهی ﺑﻮد. از جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اهواز در سال تحصیلی 97-1396 که 2300 نفر بودند، 36 نفرآزﻣﻮدﻧی به صورت نمونه گیری هدفمند- داوطلب و در قالب سه گروه 12 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) در فرایند پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش، مقیاس ارزیابی تعلل ورزی ﺳﻮﻟﻮﻣﻮن و راﺗﺒﻠﻮم (1984) و سیاهه فرسودگی مدرسه ساخته سالملا–آرو، کیورو، لسکینن و نورمی (2009) بودند. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، نشان داد در مرحله پس آزمون هر دو گروه آزمایش، در نمرات تعلل ورزی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل وجود داشته اند، ولی مقایسه انجام شده در زمینه تأثیردو روش مورد مطالعه، تفاوت معناداری را نشان نمی دهد؛ بر این اساس، به کارگیری دو روش درمانی تنظیم هیجان و ذهن آگاهی به منظور کاهش تعلل ورزی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان توصیه می شود.
نگرش معلمان و مدیران مدارس نسبت به طرح رتبه بندی حرفه ای مشاغل معلمان: یک مطالعه پدیدارشناسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نگرش معلمان و مدیران آموزشی نسبت به طرح رتبه بندی حرفه ای مشاغل معلمان مبتنی بر تجربه زیسته آن ها انجام گرفت. پژوهش به روش توصیفی با رویکرد کیفی، و با استراتژی پدیدارشناسی انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از معلمان با تجربه، مدیران و مجریان این طرح اجرا شد. نمونه گیری به شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری داده ها انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری در دو مرحله کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد طرح رتبه بندی معلمان دارای ضرورت های قانونی، علمی، حرفه ای و مدیریتی است. مهم ترین نقاط قوت طرح شامل افزایش انگیزه معلمان، ارتقای مهارت های معلمان، کاهش مسائل معیشتی معلمان، افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و کاهش احساس نابرابری است و نقاط ضعف آن نیز عبارت اند از عدم جامعیت طرح، عدم شفافیت، امکان اعمال نظر شخصی، طولانی بودن فرایند، تأکید زیاد بر سابقه خدمت، ضعف در اطلاع رسانی و نقص در اجرا. همچنین، مهم ترین راهکارهای شناسایی شده برای بهبود طرح، عبارت اند از داشتن رویکرد حرفه ای گرایی به معلمی، توجه به بهبود معیشت معلمان، ارزشیابی تیمی و مداوم، جامع نگری و کاهش بوروکراسی.
الگوی ساختاری قصد ترک خدمت و عملکرد شغلی مدیران براساس ذهن آگاهی: نقش میانجی فرسودگی هیجانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ساختاری قصد ترک خدمت و عملکرد شغلی مدیران براساس ذهن آگاهی با تأکید بر نقش میانجی فرسودگی هیجانی در میان مدیران دبیرستان های دوره دوم شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش مدیران دبیرستان های دوره دوم شهر اصفهان به تعداد 399 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) و به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 205 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های ذهن آگاهی ترویجنز و همکاران (2015)، فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (1981)، قصد ترک خدمت لنتز (2004)، و عملکرد شغلی ناگیوئن، ترانگ و ناگیوئن (2012) بود. داده ها با به کارگیری آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین ذهن آگاهی با قصد ترک خدمت رابطه معکوس و با عملکرد شغلی رابطه مستقیم وجود دارد. بین فرسودگی هیجانی با قصد ترک خدمت رابطه مستقیم و با عملکرد شغلی رابطه معکوس وجود دارد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد فرسودگی هیجانی در رابطه بین ذهن آگاهی و عملکرد شغلی مدیران نقش میانجی دارد. با توجه به نتایج، مسئولان آموزش و پرورش با برگزاری کارگاه های آموزشی ذهن آگاهی می توانند، ضمن کاهش فرسودگی هیجانی مدیران زمینه کاهش قصد ترک خدمت و بهبود عملکرد شغلی آن ها را فراهم کنند.
شناسایی و رتبه بندی چالش های رشته آموزش جغرافیا در دانشگاه فرهنگیان (پس از اولین دوره فارغ التحصیلی)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه و بخش های آن مرهون برنام ه ری زی، بررسی مس ائل و چالش های موجود و ارائ ه راهکار برای رفع نیازهای جدیدی است که در اثر تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فناوری ایجاد می شود. در این میان، نظام های آموزشی به ویژه آموزش عالی، نیز برای حفظ بقا و دستیابی سریع و آسان به اهداف خود، نیازمند بررسی وضعیت موجود و شناسایی چالش های احتمالی است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی مهم ترین چالش های رشته آموزش جغرافیا در دانشگاه فرهنگیان است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و با روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه پژوهش متشکل از اعضای هیئت عملی/ مدرسان و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در استان های تهران و البرز بود که در دو مرحله به صورت قضاوتی و کل شمار بررسی شدند. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی پرسشنامه با روش روایی صوری و با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج پژوهش چالش های رشته آموزش جغرافیا را در چهار بُعد آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و فوق برنامه، و بُعد ساختاری- اداری نشان داد و رتبه بندی چالش ها از نظر اعضای هیئت علمی/ مدرسان و دانشجومعلمان نشان داد به ترتیب، چالش های ساختاری- اداری، آموزشی، پژوهشی، و فرهنگی و فوق برنامه، مهم ترین چالش های این رشته از نظر دانشجومعلمان بود و از نظر اعضای هیئت عملی/ مدرسان چالش های ابعاد ساختاری- اداری، پژوهشی، آموزشی، و فرهنگی و فوق برنامه به ترتیب، مهمترین چالش های رشته آموزش جغرافیا بودند.
توانمندسازی حرفه ای دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان در افق مهارت های نوظهور
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مهارت های حرفه ای مورد نیاز دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان به منظور توانمندسازی آن ها در افق مهارت های نوظهور است. روش پژوهش اکتشافی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی، 26 نفر از استادان دانشگاه فرهنگیان بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان استان گلستان جامعه آماری پژوهش را تشکیل داد که با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان، 281 نفر به روش طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی، از طریق تحلیل محتوا انجام شد سپس تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت و ده بعد و 52 شاخص به دست آمد. ابعاد شامل اخلاق حرفه ای و معرفت دینی، سواد دیجیتالی، کارآفرینی و ابتکار، استانداردسازی فرایندها، بهسازی کارورزی، دانش حرفه ای (شناختی)، آشنایی با اسناد بالادستی، دانش فراشناختی، خلاقیت محوری و پژوهش، مدیریت راهبردی دانش است. همچنین، برای بررسی وضع موجود آزمون تی تک نمونه ای اجرا شد. از نظر دانش آموختگان، وضعیت دانشگاه فرهنگیان از لحاظ ابعاد اخلاق حرفه ای، معرفت دینی و بهسازی کارورزی مناسب، ودر سایر ابعاد نامناسب است.